سرمقاله

بسم الله الرحمن الرحیم

جنگ در حساسترین فراز خود

نویسنده به یاد دارد بیست سال پیش در اولین سالهائی که حضرت
امام مدظله به عراق تبعید شده بودند برای چند تن از وعاظ اصفهان که علاقه داشتند
امام را زیارت کنند ولی می ترسیدند وقت ملاقات خصوصی گرفته و در یکی از روزها که
حضرت امام مدظله برای زیارت مخصوصه امام حسین (ع) در کربلا مشرف بودند به اتفاق آن
آقایان به خدمت معظم له رسیدیم. حضرت امام مدظله ضمن سخنان مهمی خطاب به ایشان در
مورد مقابله با شاه مزدور و ساواک جهنمی اش چنین فرمودند: اینها حالت سگ درنده را
دارند. اگر در مقابل آنان جا خالی کردید و حالت ترس و فرار بخود گرفتید به شما
هجوم می کنند. یک روز می خواهند که سکوت کنید و فلان چیز را نگوئید اگر گوش کردید
فردایش می گویند به فلان باید دعا کنید و بعد دستور می دهند که جنایات آنان را
توجیه و تعریف کنید و همینطور تا بی نهایت شما را تعقیب می کنند تا نابودتان
نمایند و اگر در مقابل آنها ایستادید و شجاعانه به آنها حمله و هجوم بردید جا می
خورد، شما را رها می کنند و فرار می نمایند.

این ترسیم و معادله ای است واقع بینانه از وضعیت حاکمان
ستمگر در رابطه با ملتها که نقل و عقل و تجربه آنان را به اثبات رسانده است و
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و فرار و سقوط ذلت بار شاه خائن نموداری بارز از
همین واقعیت است.

ولی از آنجا که جنگ بین حق و باطل جنگی است همیشگی و اجتناب
ناپذیر که از آغاز تاریخ، تا حاکمیت مطلق حق بدست حضرت مهدی (ع) همواره برقرار
بوده و خواهد بود بار دیگر ملت مسلمان ایران که به رهبری حضرت امام مدظله با
انقلاب عظیم خود نظام و تخت ستمشاهی را درهم کوبید و بزرگترین ضربه را بر پیکر
استکبار و کفر جهانی و مصالح آنان وارد کرد. در بوته آزمایش تاریخ قرار گرفت.

آمریکا و همدستان و مزدورانش بخود آمدند و برای انتقام از
اسلام و امت مسلمان ایران، سگ دست پروردۀ دیگری را بنام صدام با تمام نیرو تجهیز
کرده و به تجاوز و جنگ علیه جمهوری اسلامی گسیل داشتند و بدینسان عظیم ترین و
گسترده ترین جنگ تاریخ حق و باطل به وقوع پیوست.

صدام با سوء استفاده از شرائط خاص آن زمان همچون سگی درنده
به قصد نابودی نظام و انقلاب اسلامی به سرزمین ایران تاخت و تجاوز و جنایت و
ویرانگری را به اوج رساند و تمام قدرتهای شیطانی و مجامع و جوامع وابسته به آنها
خفقان گرفتند ولی دیری نپائید که با مقاومت و تهاجم شجاعانه امت اسلام فرار شجاعانه!
ارتش صدام آغاز شد و از همان وقت نغمه شوم آتش بس و صلح از سوی صدام و اربابانش
گوش جهان را پر کرد.

لیکن ملت مسلمان که از خصلت سگهای درنده بخوبی آگاه بود به
این تزویرها گوش فرا نداد و به مصداق «الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا» بر
پایداری خود افزود.

تاریخ جنگ همواره با پیروزی اسلام ورق خورد و در همان حال
صفها و مرزها بین حق و باطل مشخص گردید. پرده از چهره ها برداشته شد و ملتهای
منطقه بیدار شدند و دیدند رژیم بعث عراق که در پرده نفاق خود را پرچمدار رادیکال
ضد اسرائیل و ضد امپریالیسم جا زده بود نقاب از چهره برگرفت و با افرادی همچون
عرفات در کنار رژیم مصر و اردن و سعودی از آبشخور صهیونیسم و امپریالیسم سر آورد و
اگر این جنگ هیچ دست آوردی جز آشکار شدن ماهیت این رژیم ها و بیداری ملتها نداشت
کافی بود.

بهرحال اکنون جنگ به حساسترین فراز خود رسیده و تمام کفر با
تمام اسلام در مقابل هم قرار گرفته و جنگ احزاب «خندق» به گونه ای دیگر و در سطحی
گسترده تر دوباره شکل گرفته و این ضربه سرنوشت ساز رهروان حیدر کرّار (ع) است که
دیگر بار سرنوشت اسلام را رقم می زند و تداوم و گسترش آن را تضمین می نماید.

آری اکنون که گلوی رژیم مزدور و جنایتکار صدام در «فاوه»
زیر فشار مرگبار نیروی اسلام قرار گرفته و هجوم سیل آسای رزمندگان جان بر کف اسلام
برای تحقق پیروزی نهائی همچنان بسوی جبهه ها سرازیر است نه فقط صدام که شیطان بزرگ
و تمام قدرتهای شیطانی که پشت سر صدام ایستاده اند کابوس وحشتناک شکست و ناکامی را
در یک قدمی خود می بینند و مذبوحانه می کوشند ترس و وحشت خود را در لفافه تهدیدها،
مانورها و جابجائی ناوگانها پوشش دهند غافل از آن که ملت شجاع و بیدار ایران بخوبی
از ماهیت این سگهای درنده آگاهند و در عین حال که مشتاقند رودررو با دشمن اصلی بشریت
بجنگند و خلیج فارس وکرانه های آن را به گورستان آنها تبدیل کنند می دانند که اگر
آمریکا فقط با قدرت ناوگانها و تجهیزات پیشرفته نظامی اش می توانست در مقابل یک
ملت بزرگ بایستد در برابر یک انفجار که فقط توسط یک نفر! در مقر تفنگدارتش در
بیروت روی داد و بیش از دویست نفر از آنها را خاکستر کرد با وجود آن همه ناوگان در
مدیترانه آنگونه شتابزده و ذلت بار از لبنان فرار نمی کرد و اگر شرائط مناسب برای
دخالت مستقیم نظامی داشت لااقل در نیکاراگوئه که زیر سر ایالات متحده است و کلّ آن
از نظر کمّی و کیفی به اندازه یکی از استانهای ایران است وارد جنگ و عمل نظامی
مستقیم می شد. این از آمریکا تا چه رسد به مزدورانش در منطقه که مهمترین آنها مصر
است و نقاط ضعف

و مشکلات داخلی آن بر هیچکس پوشیده نیست و نمونه حرکت و عکس
العمل مردم

مسلمان مصر در مقابل احتمال دخالت مستقیم آن رژیم در جنگ
تحمیلی را چندی قبل شاهد بودیم.

بی گمان آمریکا و همدستان و مزدورانش آنچه را تا کنون می
توانسته اند علیه جمهوری اسلامی انجام داده اند و آنچه را انجام نداده اند نه آن
که نخواسته اند بلکه نتوانسته اند. آنها نه تحمل تلفات را دارند و نه افرادی را
دارند که در برابر میلیونها بسیجی عاشق شهادت، انگیزه جنگیدن داشته باشند و بی
گمان ماشین جنگی در برابر انسانهای جنگی محکوم به شکست است و در همینجا باید نکته
ظریفی را که یکی از مسلمانان مصری در مراسم حج به یکی از حجاج ایرانی گفته بود
متذکر شویم: آن مسلمان مصری گفته بود ما قبول داریم که جنگ شما با رژیم صهیونیستی
عراق و حامیانش یک جنگ نابرابر است ولی نه به آن مفهومی که در نظر ابتدائی تصور می
شود بلکه برعکس نابرابری این جنگ از این جهت است که اگر دشمنان اسلام ماشین جنگی و
تجهیزات مدرنی دارند شما در مقابل آنان بیشتر و قوی تر است! شما خدائی را دارید که
قادر علی الاطلاق است که آنها ندارند (ان ینصرکم الله فلا غالب لکم) شما ایمان
دارید که آنها ندارند (و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین) و
شا میلیونها انسان شهادت طلب دارید که آنها ندارند ( …و اخری تحبُّونها نصر من
الله و فتح قریب و بشر المؤمنین) شما امام حسین (ع) و مکتب

عاشورا و کربلائی را دارید که آنها ندارند … پس درست است
که این جنگ نابرابر است ولی نابرابر به نفع شما و ما یقین داریم که شما با
برخورداری از چنین ویژگیها حتماً پیروز خواهید شد انشاء الله. و السلام

رحیمیان