سرمقاله

بسم الله الرحمن الرحيم

كاخ سياه، در بحران و رسوائي

جملۀ «حاجي انا شريك» را همه شنيده­ايم، داستان از اين قرار
بود كه در قديم الايام كارواني از حاجيان در بين راهِ بيابانيِ حجاز اطراق كرده
بودند و ديگ غذاي آنان نيز سرِِ بار بود كه ناگهان يك بدوي بياباني بدون اجازه از
راه رسيد و موش مرده­اي را كه همراه خود آورده بود در ديگ غذا انداخت و گفت: «حاجي
انا شريك» او با اين كار خود هم تمام غذا را نجس كرده بود و هم در عين حال خود را
شريك.

تداعي اين داستان از آنجا بود كه در شرايطي كه راهيان راه
حق و كاروانيان كربلا در يك منزِلي كعبۀ مقصود، شاهد نشانه­هاي طلوع صبحِ پيروزي
هستند و ميروند تا بغداد را بر سر كاخ نشينان صهيونيست آن خراب! كنند، نمايدگان
كاخ سياه آمريكا با شيوۀ ادغام شدۀ توريستها، قاچاقچيان بين المللي و كانگسترها به
همراه جيفه­اي از لوازم يدکي و پيشنهاداتي از اين دست، وارد جمهوري اسلامي مي­شوند
بدان اميد و اين تحليل كه:

1-   
جمهوري اسلامي ديگر بعد از شش سال، از جنگ خسته شده است و مصمم است بهر قيمتي
شده كار جنگ را به نفع خود يكسره كند و در عين حال براي دست يابي به چنين هدفي بيش
از هر زمان ديگري تحت فشار و مضيقه تسليحاتي و لوازم يدكي مربوطه مي­باشد به خصوص
كه طرف مقابل به مدرنترين سلاحهاي پيشرفته تجهيز شده و جنگنده­هاي عراقي هر روز
اهداف صنعتي و حياتي بيشتري را در عمق خاك ايران از بين مي­برد و پيش بيني مي­شود
كه بهترين شرايط براي نزديك شدن به ايران فرار رسيده است.

2-   
براي اين فتح باب بهترين دستاويز، مسئله گروگانهاي آمريكائي در لبنان است كه
داراي مزاياي متعددي است و در صورت افشاء اين ماجرا، اولاً افكار عمومي ملّت
آمريكا از اينكه دولتشان تا اين اندازه براي جان اتباع خود ارزش قائل است ارضاء و
به طرفداري از جناح حاكم بر كاخ سياه مي­افزايد. ثانياً به طور ضمني دست داشتن و
ارتباط جمهوري اسلامي را در ماجراهاي آدم ربائي در لبنان اثبات مي­كند و … و از
همه اينها گذشته اين تنها بهانه­اي است كه بوسيلۀ آن مي­توان حداقل با برخي از
مسئولين در جمهوري اسلامي اسلامي به مذاكره پرداخت.

3-   
همانگونه كه در سرمقالۀ شمارۀ قبل مطرح كرديم پيروزي جمهوري اسلامي در آينده
نزديك براي آنها نيز قابل پيش بيني است و در صورتي كه جمهوري اسلامي در اين جنگ-
عليرغم تمام تلاش ابرقدرتها و قدرتهاي شرق و غرب- پيروز شود در حقيقت به عنوان
پيروزي به عراق به تنهايي تلقي نخواهد شد بلكه به عنوان پيروزي بر تمام دنياي
استكبار و غلبه بر همۀ نيروهاي شيطاني، قدرت سومي را در مقابل دو قطب قدرت شرق و غرب
در صحنۀ جهاني و منطقه تثبيت خواهد كرد و با زمينه­اي كه انقلاب اسلامي در سراسر
كشورهاي جهان سوم بخصوص كشورهاي اسلامي فرامه كرده است فاجعۀ بزرگ براي آنها رخ
خواهد داد و انقلاب اسلامي سيل آسا تمام كاخهاي متزلزل حاكمان مزدور را به كام
نيستي فرو خواهد افكند و رژيمهاي مرتجعي كه عامل بقاي اسرائيل در منطقه هستند-
همانگونه كه بطور دورمعي اسرائيل عامل بقاي آنها است- يكي پس از ديگري ساقط و در
نتيجه اسرائيل نيز به ديار نيستي و زوال خواهد شتافت و…

بنابراين براي رهائي از چنين كابوس خطرناكي بايد ريسك كرد و
بايد به هر كاري دست زد «الغريق يتشبث بكلّ حشيش» گر چه ملّت ايران، ما را خوار
كرد و صولت ابرقدرتي ما را در جهان شكست و ذليلانه ما را از ميهنش بيرون ريخت ولي
چه مي­شود كرد، در طي شش سال به هر دري زديم، توطئه­هاي بي­شمار،‌ كودتا، حملۀ
طبس، جنگ و… ولي همۀ آنها معكوس داد. چاره­اي نيست مگر آنكه دوباره بخت خود را
بيازمائيم و اين بار با گردن كلفتي كه نشد با گردن كج، با تهديد كه نشد با تطميع،
از درب كه نشد از پنجره، رندانه و در عين حال دزدانه وارد ايران شويم و خود را به
موش مردگي بزنيم و بگوئيم ديگر در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته­ايد و…

بالاخره از دو حال خارج نيست يا آن است كه ايران تحت شرايط
موجود- البته طبق تحليلهاي خودشان- راه بازگشت را ولو در حدّ يك روزنه مي­گشايد كه
مطلب تمام است و يا آنكه هيچ چي را نمي­پذيرد و طرح به طور موضوعي ناكام مي­ماند
كه در اين صورت نيز نتيجۀ لازم حاصل مي­شود، چرا كه در فرصتي مناسب و وسيله­اي
مناسب و غيرمستقيم مسئله را لو مي­دهيم و طبيعي است كه مسئولين جمهوري اسلامي به
طور انفعالي دفاع خواهند كرد ولي با توجه به اينكه وسايل ارتباط جمعي در سطح جهان
در دست ما است در افكار عمومي جهان حداقل به صورت يك شبهه القاء خواهيم كرد كه بر
اساس يك توافق سري سيل اسلحۀ آمريكائي مستقيم و غيرمستقيم به ايران سرازير شده است
و در نتيجه به فرض آنكه جمهوري اسلامي در جنگ به پيروزي نهائي دست يابد خواهيم گفت
و دنيا چنين نتيجه خواهد گرفت كه بالاخره اگر جمهوري اسلامي بعد از شش سال پيروز
شد همانا در سايه مشيت وكمك­هاي آمريكا بوده است و مصداق «حاجي انا شريك» تحقّق مي­يابد.
با حصول چنين نتيجه­اي است كه اگر نتوانستيم مانع پيروزي ايران شويم لااقل با لوث
كردن اين پيروزي از آثار ويرانگر آن پيشگيري خواهيم كرد…

و اكنون سكوت مرموز و اظهارات مبهم كاخ سياه نشانگر همين
معني است كه از يك سو نمي­خواهند به ناكامي و رسوائي­شان در طرح مذاكره با جمهوري
اسلامي اعتراف كننند ولي در عين حال با مبهم گوئي­شان مي­خواهند زمينۀ مساعد را
براي بوقهايشان در جهت پافشاري و طوفان تبليغاتي مبني بر ارسال اسحله به ايران
فراهم كنند تا نتيجۀ منظور حاصل شود. و در راستاي همين سناريوي از قبل تدوين شده
است كه مطبوعات رسواي صدردرصد آمريكائي در كشورهاي مرتجع منطقه حالا سخت به آمريكا
تازند كه چرا با كمك به ايران توازن را در منطقه بهم زده و از حيطۀ بي­طرفي! در
جنگ خارج شده است.

ولي بحمدالله اين توطئه نيز همانند توطئه­هاي ديگر به
رسوائي آمريكا انجاميد و جمهوري اسلامي ايران هوشيارانه و قاطعانه به آمريكا و
نمايندگانش كه دزدانه وارد سرزمين مقدس اسلامي شده بودند گفت:

با تو هيچ آتشي نخواهم
كرد        با همان پا كه آمدي برگرد

و دم موش را گرفت و قبل
از آنكه دامن كسي را آلوده كند، بجاي اولش برگرداند و آنگاه كه ايجاب كرد مسئله
افشا شود، چنان بيانات روشنگرانه رئيس محترم مجلس شوراي اسلامي ماهيت اين ماجرا را
افشا كرد كه با توجه به بيداري ملتها بخصوص نسبت به شيطنتهاي شيطان بزرگ و
دروغپراكني­هاي مستمر وسايل ارتباط جمعي جهان استكبار عليه انقلاب و جمهوري
اسلامي، اين توطئه نيز نتيجۀ معكوس داد و از يك سو قدرت و صلابت روز افزون و آيندۀ
پيروزمندانه جمهوري اسلامي را در جنگ تحميلي به اثبات رسانيد و از سوي ديگر نشاني
از عجز وزبوني و حقارت و رسوائي شيطان بزرگ را در برابر قدرت امّت سلحشور اسلام در
صحنۀ افكار بيدار ملتهاي بپا خاسته برجاي گذاشت- همانگونه كه افتراء خريد سلاح از
اسرائيل هيچگونه اثري در ملتهاي بيدار نگذاشت- و به دنبال آن كاخ سياه در ورطۀ يكي
از شديدترين بحرانها فرو غلطيده است كه بعيد نيست همان بلائي كه از ماجراي طبس بر
سر كارتر آمد اكنون نيز از اين ماجرا بر سر ريگان بيايد. بگذار كه دشمنان اسلام در
آتش كينه و كوردلي خود بسوزند وباش تا صبح پيروزي حق به دست تواناي رزمندگان
قهرمان اسلام كه دست حق و نيروي ايمان پشتوانه آنها است، صحنه گيتي را روشن و ظلمت
تمام ظلمها و تباهيها را در شرق و غرب بزدايد انشاءالله. والسلام

رحيميان