سيماي حج در قرآن
قسمت سوم
فلسفه و اهداف حج
آيات بعدي قرآن بهتر و
روشنتر اين جريان را روشن ميسازد و از مطالعه آنها بروشني بدست ميآيد كه يهوديان
اين مسئله را دستاويز قرار داده بودند و بعنوان يك حربه سياسي از آن استفاده ميكردند
تا در مقابل رهبري اسلامي مقابله نمايند و مسلمين را نسبت باين دين جديد دلسرد و
مأيوس سازند:
«ولئن اتيت الذين
اوتوالكتاب بكلّ آية ماتبعوا قبلتك و ما انت بتايع قبلتهم و ما بعضهم بتائع قبلة و
لئن اتّبعت اهوائهم من بعد ما جائك من العلم إنّك إذاً لمن الظالمين- الّذين
آتيناهم الكتاب يعرفونه كما يعرفون ابناءهم و إنّ فريقاً منهم ليكتمون الحقّ و هم
يعلمون- الحقّ من ربّك فلا تكونّن من الممترين- ولكلً وجهةٌ هو مولّيها فاستبقوا
الخيرات اينما تكونوا يأت بكم الله جميعاً إنّ الهل علي كلّ شيءٍ قديرٍ- ومن حيث
خرجت فولّ وجهك شطر المسجد الحرام و إنّه للحقّ من ربّك و ما الله بغافلٍ عمّا
تعملون- و من حيث خرجت فولّ وجهك شط المسجد الحرام و حيث ما كنتم فولوا وجوهكم
شطره لئلا يكون للناس عليكم حجّة الّا الّذين ظلموا منهم فلا تخشوهم و اخشوني و
لأتمّ نعمتي عليكم و لعلّكم تهتدون».[1]
شما بايد متوجه باين
معنا باشيد يهوديان كه كتاب بآنان داده شده است و از حقيقت آگاهي دارند و حقانيت
تورا ميدانند و بعلّت حسادت و عوامل نفساني حاضر نيستند زير امر تو قرار گيرند و
اگر هر حجّت و دليلي بر آنان اقامه كني و استدلالات محكم براي آنان بياوري از قبله
تو تبعيّت و پيروي نخواهند كرد و شما هم از جهت گيري و قبله آنان پيروي نخواهيد
كرد و در ميان خود آنان نيز اختلاف وجود دارد بحرف همديگر گوش نداده و برخي از
قبله برخي ديگر نيز پيروي نخواهيد كرد و مبادا از موضع رهبري كوتاه بيائي و بايد
اين موضع با صراحت و قاطعيت هر چه بيشتر محفوظ بماند و اگر مقداري كوتاه بيائيد و
طبق خواستها و خواهشهاي آنان عمل كنيد با اينكه ميدانيد حق كدام است و وضعيت
كاملاً روشن و مشخص است شما هم در رديف ظالمان و ستمكاران قرار خواهيد گرفت آنان
(اهل كتاب) افرادي هستند وضعيت كاملاً روشني دارند و خط فكريشان مشخص است و ما
بآنان كتاب داديم و وسائل شناختشان را در اختيارشان گذاشتيم و خوب شما را هم
ميشناسند و از حقانيت راه تو كاملاً آگاهي دارند و آنقدردرباره تو معرفت و شناخت
دارند مثل فرزندانشان تو را ميشاسند و در ميان آنان اگر چه افراد با انصافي ممكن
است يافت شود وليكن گروهي از آنان آنقدر عناد دارند و لجوجند كه حاضر نيستند تو را
بپذيرند و حق را كتمان مينمايند با اينكه ميدانند، با اين همه مشكلات و گرفتاريها
مطمئن باش كه آنچه كه از ناحيه خدا است حق است و هيچ شك و ترديدي در اين باره بر
خودت راه نده هر گروه و جمعيّتي براي خودش قبله و سمتي دارد و بسوي آن سمت حركت
خويش را ادامه ميدهد و هواي آن را دارد و شما جهت حركت خودتان را بسوي خانه خدا
والله برگردانيد و باين سمت رو آوريد و در اين راه خير بر همه پيشي گيريد و هر جا
باشيد خداي عالم همه شما را جمع ميكند و ميآورد. او بر همه چيز قادر و توانا است و
از هر جار رفتي و در هر جاي عالم قرار گرفتي روي بسوي مسجدالحرام برگردان و اين
حقّ از ناحيه خداي عالم است و بهمه اعمال و كارهايتان علم و اطلاع دارد و از
افعالتان غافل نميباشد.
و همين طور به پيروانت
بگو هر جا باشند و در هر نقطه از عالم قرار گرفته باشند رو به سوي مسجد الحرام
نمايند و روي اين سمت گيري و جهت ايستادگي كنيد و تفرق و تشتّت از خودتان نشان
ندهيد تا كسي و يا گروهي بر شما زبان سرزنش نتواند بگشايد و حجّتي بر شما داشته
باشد و از آنان و ظالمان هراس نداشته باشيد و تنها از من بترسيد و حركت كنيد من
ميخواهم نعمتم را بر شما تمام كنم و راههاي هدايت امت تو را بروي شما بنمايانم و
راهنمائيتان كنم.
ملاحظه ميكنيد كه نحوه
برخورد قرآن با مسئله تغيير قبله اوّلي مسلمين و معرفي كعبه و مسجد الحرام بعنوان
قبله دوّمي و هميشگي مسلمانان چگونه است و با موضوع بعنوان يك موضوع فرعي و جنبي
برخورد نميكند. بلكه بعنوان يك اساس و محوري برخورد مينمايد و لذا ميفرمايد از
آنها نترسيد و فكر آن جوّ سازيها و موج كاذب دشمنان كه موقتاً بوجود ميآورند
نباشيد و از من بترسيد و خشيت داشته باشيد، اين جمله نشان ميدهد كه مسئله واقعاً
حسّاس بوده و آنقدرحساس بوده است كه نبي اكرم اسلام(ص) محزون و غمگين شده بود و
متوقع نزول وحي و آمدن جبرئيل بود و مسئله واقعاً هم مهمّ بود، و باعتقاد ما اين
حالت امكان ندارد بوجود بيايد مگر اينكه با قضيّه برخورد اصولي و جدّي كنيم و در
طرز فكرمان راجع به حجّ تغيير بوجود آوريم و حجّ را يك عمل سطحي و عبادي محض
ندانيم و بلكه آن را يكي از مهمترين اعمال سياسي
و اجتماعي و در عين حال عبادي و
نوعي موضع گيري سياسي و تشكل ميليوني بلكه ميلياردي انسانهاي محروم و مسلمان سراسر
عالم بدانيم و در نتيجه حاكميت اسلام و «الله» و طرد مخالفان و معاندان اسلام و
مسلمين و تحقّق حكومت واحد اسلامي بدانيم و اين مدلول و مفهوم اين آيات است كه
باعتقاد ما اگر كسي مقداري دقت در سياق آيات و كلمات آنها بنمايد بوضوح اين مطلب
را مييابد.
و لذا ميبينيد وقتي كه
رسول خدا(ص) پس از هجرت از مكه مكرّمه به مدينه منوّره، ميتواند هسته مركزي حكومت
اسلامي را تشكيل دهد و بوضع نابسامان آنان كه قبلاً بود مقداري سروسامان بخشد
تصميم ميگيرد اعلام موضع كند و قدرت مركزي را برخ دشمنان بكشد و محرومان و
مستضعفان را بسوي اين دين جديد دعوت نمايد و اعلام كند كه از اين پس از دشمنان خدا
و خلق خدا و چپاولگران تاريخ و مشركان و منحرفان از مسير خلقت و فطرت بيزار و بري
است. بهترين و مناسبترين وقت را همان ايام حج تشخيص ميدهد و از آن اجتماع عظيم
انسانها كه از سراسر دنيا گرد آمدهاند و جمع شدهاند بهرهبرداري نموده و دستور
ميدهد سوره برائت بوسيله علي بن ابيطالب (ع) در اجتماع آنان در يوم حج اكبر اعلام
شود كه از آن تاريخ ببعد مكه بعنوان مركز توحيد مطرح است و پيام موحدان تاريخ و
بشريت از اين مكان مقدس بگوش انسانها ميرسد و هر كس در اصول محوري اسلام و در
توحيد و اسلام و رسالت نبيّ اكرم اسلام(ص) با ما تفاوت داشته باشد و اين اصول را
قبول نكرده باشد حق ورود باين منطقه را ندارد و اينجا جزء مناطق آزاد شده براي
موحدان و مسلمانان راستين است.
«براءة من الله و رسوله
إلي الّذين عاهدتم من المشركين- فسيحوا في الارض اربعة اشهر و اعلموا أنكم غير
معجزي الله و أنّ الله مخزي الكفارين»[2] از
اين تاريخ از ناحيه خدا و رهبر امّت اسلامي اعلام ميگردد كه مشركان و كساني كه
اصول محوري اسلام را قبول ندارند عهد و پيمانشان فاقد اعتبار بوده و حكومت مركزي
اسلام تعهدات آنان را مورد احترام نداشته و تعهداتش را كأن لم يكن تلقّي كرده و
بمدت چهار ماه هم بعنوان ارفاق مهلت بآنان ميدهد تا درباره اين موضوع فكر كنند و
وضع خودشان را در رابطه با اسلام و حكومت اسلامي روشن سازند و اين را بدانند اگر
باز در كفر و عناد اصرار ورزند خداوند بوسيله مؤمنان رسوايشان خواهد كرد و اعلان
است در روز حج اكبر از ناحيه خداي عالم و رسول گرامي او و حكومت مركزي كه از
مشركان بيزار است و از آنان تبرّي ميجويند اگر توبه كنيد و بسوي اسلام بازگشت
نمائيد و تسليم حكومت مركزي گرديد اين شيوه براي شما بهتر و طبق مصلحت خودتان است
و اما اگر روگردان شويد و باز در عناد بمانيد و با اسلام و حكومت اسلامي بستيز
برخيزيد بدانيد كاري را نميتوانيد از پيش ببريد و در مقابل خداي عالم نميتوانيد
بايستيد و خدا را عاجز و ناتوان سازيد و بشارت باد بر شما اي كافران عذاب بسيار
سخت و دردناك الهي. اين آيات كه اعلام جنگ است
واعلام استراتژي است و برخورد قاطع و صريح و روشني است بدون ترديد نشان
ميدهد كه هدف از حج و اعمال و مناسك آن تنها انجام دادن يكسري كارهاي ظاهري
نميباشد و مسئله چيز ديگر است و هدف از آن بسيار بالاتر و والاتر است و در عين حال
مو به مو بايد اين اعمال اجراء و پياده شود بعد ضوابط اين استراتژي را بيان ميدارد
ميفرمايد از اين تاريخ مشركين هيچ تعهد معتبري در نزد حكومت مركزي اسلام ندارند و
از آن به بعد استراتژي اعلام دربارهشان اجراء ميگردد و آنانيكه تعهدي داشتند و
روي تعهدشان ايستادهاند و كوچكترين كوتاهي درباره عمل و پياده كردن اصول و ضوابط
تعهداتشان نكردهاند و از مخالفان اسلام و مسلمين هم حمايت و پشتيباني ننمودهاند
در اين صورت تعهداتشان با توجه باين شروط تا آخرين مدتشان داراي اعتبار است و اين
نشان تقوي و پرهيزكاري است و خداي عالم انسان باتقوي را دوست ميدارد[3] اين
شيوه برخورد قرآن با حج و حج اكبر و كساني است كه بزيارت بيت الله الحرام ميروند و
اين شيوه برخورد نشان دهنده اين است كه حج اساساً براي تشكل امت اسلامي و موضع
گيري صريح و قاطع در مقابل دشمنان اسلام است چطور امكان دارد كه نظامي براي خودش
تشكيلاتي قايل نگردد و مركزيتي بوجود نياورد و يا اعتقادي به لزوم مركزيت نداشته
باشد و در موضع گيريها فقط بارشاد و هدايت قولي و زباني اكتفا نمايد و اگر در
ارشاد و هدايت به عمل هم باور داشته باشد در حدّي باور داشته باشد كه منجرّ
بدرگيري و پيكار و مبارزه و مقابله نشود در موضع گيريها فقط بمبارزات و موضع
گيريهاي سياسي بسنده كند بدون ترديد هيچ موقع چنين برخورد تند و قاطع را بطور رسمي
در ميان آنهمه انسان كه از سراسر جهان اسلام آمدهاند و در حرم خدا گرد آمده و
منتظر چنين وقايع و حوادث هستند و كوچكترين حادثه هزاران عكس العمل و بازتاب خواهد
داشت بعمل نميآورد و با اين صراحت اعلام نميكرد كه از اين تاريخ ببعد هيچ مشركي حق
ورود باين منطقه را ندارد و بعضي از آنان كه كارشكني نكردهاند و با كارشكنان هم
همكاري نكردهاند و روي عهد و پيمانشان ايستادهاند تا پايان عهد و پيمانشان مهلت
داده ميشود و اگر اينان برگشتند بآغوش اسلام و در سايه پرمهر حكومت اسلامي حاضر
شدند زندگي نمايند عامل خوشبختي خودشان خواهند بود و اگر حاضر نشدند بدون كوچكترين
احتمال سازش و كوتاه آمدن در مقابلشان ايستادگي خواهد شد و با آنان قاطع و صريح
برخورد بعمل خواهد آمد.
ملاحظه مينمائيد اين
اعلام با اين خصوصيّات و در اين موقعيت خاص و حسّاس و در ايام حجّ بهترين و
روشنترين دليل است بر اينكه حج بعنوان يكي از مراسم رسمي امّت اسلامي و بعنوان يك
محلّ تجمّع براي مسلمانان سراسر دنيا بحساب آمده اعلام يك مطلب از كانال سخنگوي
رسمي رهبر امّت اسلامي و نبّي اكرم(ص) اعلام موضع فرد و شخص نميباشد، بلكه اعلام
موضع حكومت است و نظام است و حج همين است و دقت در آيات قرآن و شرائط خاصي كه در
نوع آيات مربوط بحج وجود دارد و در سياق آنها بوضوح اين معني را ميرساند و اگر حج
سيمائي بيابد غير از آن سيما كه قرآن ترسيم فرموده است يقيناً خاصيّت و اثر خود را
نخواهد داشت و بهمين جهت است كه ديده ميشود در طول چندين قرن مسلمانها از سراسر
عالم در آنجا جمع ميشوند و مناسك حج را بجا ميآورند و مدتي از خانه و كاشانه دور
ميشوند و در جوار بيت الله الحرام اعمالي را انجام ميدهند و بعد از انقضاء مراسم
باوطانشان برميگردند و در وضع زندگي و اخلاقي و فكري آنان هيچگونه تفاوتي ديده
نميشود و مثل اينكه اين فريضه عظيم الهي را انجام ندادهاند منشأش اين است كه حج
آن حجّي نيست كه ابراهيم و اسمعيل و محمد(ص) آورده است و سيما آن سيمائي نيست كه
در قرآن تصوير گرديده است والا وضع جهان اسلام و مسلمين اينطور نبوده كه بر همه
واضح و آشكار است.
آري حجّ منشور يك نظام
الهي و اسلامي است و اعمال حج اعلام موضع رسمي از ناحيه حكومت اسلامي است و حج
براي تثبيت حكومت حقّه الهي و برخورد با
ظالمان و ملحدان و مشركان و كافران است در سراسر تاريخ و لذا ميفرمايد: «فاذا
انسلخ الاشهر الحرم فاقتلوا المشركين حيث وجدتموهم و خذوهم و احصروهم واقعدوا لهم
كلّ مرصد فإن تابوا و اقاموا الصّلاة و اتوا الزّكوة فخلّوا سبيلهم إنّ الله غفور
رحيم، و إن احد من المشركين استجارك فاجره حتّي يسمع كلام الله ثمّ ابلغه مأنه ذلك
بانّهم قوم لايعلمون، كيف يكون للمشركين عهد عندالله رسوله إلّا الّذين عاهدتهم
عند المسجد الحرام فما استقاموا لكم فاستقيموا لهم إنّ الله يحبّ المتقين، كيف و
إن يظهروا عليكم لايرقبوا فيكم إلاّ ولا ذمّةً يرضونكم بافواهم و تابي قلوبهم و
اكثرهم فاسقون[4] منتظر باشيد
هر موقع ماههاي حرام منقضي گشت و پايان يافت مشركين را هر جا يافتيد و پيدا كرديد
عرضه را بر آنان تنگ گيريد و در تمام كمين گاهها براي آنان كمين بگذاريد و
دستگيرشان سازيد، مگر كساني از آنان كه جداً تسليم گردند و توبه نمايند و در اقامه
نماز و اعطاء زكات باشما باشند و در شعاير شما عملاً شركت نمايند بر اينها سخت
نگيريد و راهشان را باز بگذاريد و با آساني بآنها رفتار كنيد براي اينكه خداي جهان
غفور رحيم است. و همين طور اگر در اثر تبليغات شما افرادي از مخالفان و مشركان
بخواهند بسراغ شما بيايند و از نزديك بمطالب شما گوش فرا دهند و بدانند مواضع شما
و سخنان شما چيست و بدين منظور از شما پناه بخواهند بآنان پناه دهيد و شرائط
فهميدن و آگاه شدن را بطور كامل آماده و مهيّا سازيد تا بيايند و كلام خدا را
بشنوند و سپس آنانرا بمأمنشان برسانيد چون برخي از آنان از عمق قضايا و جريانات
اطلاع نداشته و از مسائل آگاهي دقيق ندارند.
سپس قرآن دامنه هشدار و
برنامه وسيع خودش را گسترش داده و استراتژي جنگ با كفار را مورد توجه و تاكيد قرار
داده است و با صراحت ميفرمايد چگونه امكان دارد كه از طرف نظام اسلامي و رهبري آن براي
مشركان و معاندان عهد و پيماني در نزد خدا و رسول خدا باشد و براي آنان اعتباري و
روي سخنان آنان حسابي باز شود مگر كساني از آنان كه در كنار مسجد الحرام باشند و
در اين صورت ماداميكه آنان استقامت ورزند و روي عهدشان بايستند شما هم استقامت
ورزيد و تقوي را پيشه گيريد و خداي عالم پرهيزكاران را دوست ميدارد اما مواظب
باشيد و سادگي از خودتان نشان ندهيد و در مواقعي كه ضعيفند ممكن است طوري حرف
بزنند كه شما خيال كنيد كه ميتوان بآنان اعتماد كرد و حال آنكه چنين نيست اگر آنان
غالب گردند و امكانات را بدست آورند و شما را ناتوان ببينند و در حالت برتر قرار
گيرند. در اينصورت نه به عهدشان پايبند ميشوند و نه براي سوگندشان حسابي باز
مينمايند بلكه منافقانه با شما برخورد مينمايند و با سخنان شما را راضي و خوشنود
ميگردانند و حال آنكه دلشان با شما نبوده و قلباً آن چه كه از ظاهر سخنانشان
فهميده ميشود مخالفند و اكثر آنان فاسق بوده و متعهد بگفتار و پيمانشان نيستند و
اينها آيات خدا را به بهاي اندك فروخته و در مقابل مطامع شيطاني و اموال مادي و
پست دنيا «صدّعن سبيل الله» كرده و در مقابل انبياء الهي هميشه مشكل و مانع بوجود
آورند و قطعاً آنان از نظر عملكرد بسيار كارهاي بدي را مرتكب شده و باعمال بدي دست
يازيدهاند و اينها روي افراد متعهد و مكتبي و مؤمن حساسيّت دارند و روي آنها
هميشه نظر منفي از خود نشان داده و درباره آنان نه بسوگندشان اعتماد ميشود كرد و
نه به پيمانشان و آنان از حدودشان تعدّي كرده و از تجاوز كاران ميباشند.
اينها شمّهاي از آيات
قرآن در سوره برائت است كه بگوشهاي از ابعاد حجّ پرداخته است و اين اهداف و اغراض
و دستور العملها بدون يك مركزيت و حكومت نيرومند و قوي قابل وصول و نيل نميباشد و
آن حجّتي ميتواند اعلان برائت نمايد و تمام مخالفان خدا را طرف خطاب قرارد دهد و
قاطع برخورد كند كه به هيچ كس از آن ببعد حق ورود باين منطقه را نداشته باشد و آن
حجّتي است كه داراي حكومت قويّ محمّدي(ص) و ابراهيمي باشد، حج بدون حكومت اسلامي
حجّتي تهي و بيمحتوي و بدون ضمانت اجرائي و غيرقابل پياده شدن خواهد شد.