حقوق والدین

حقوق والدین

گرچه روال بحث در این مجموعه مقالات ،اقتضا داشت که حقوق
پدر ومادر  را پیش ازحقوق فرزندان مورد
بررسی قراردهیم ولی به دلیل غفلت بسیاری از مردم از حقوق فرزندان خویش ،ترجیح
دادیم بحث از آن رامقدّم بداریم.

و امّا حقوق والدین از مسائلی است که در  میان عامّه مردم،مشهور و معروف است و برآن
تاکید فراوان شده است.کتب آسمانی برآن تاکید کرده و احادیث در مورد آن فراوان
است.علما و دانشمندان و خطبا،سخنها رانده اند و شاعران ،شعرها سروده اند و
نویسندگان ،داستانها در این باره نگاشته اند؛در عین حال بسیار دیده میشود که اشخاص
متعهّد ومتدیّن نیز از اهمیّت آن غفلت نموده و مراعات حدودی که خداوند تعیین فرموه
است نمی نمایند.ما در  ان بحث کوتاه،نخست
آیاتی که در قرآن کریم آمده است مورد بررسی قرار داده و سپس روایات و مطالب متفرقه
ای را که در این باره قابل توجه است،می آوریم.

حقوق والدین در قرآن کریم

خداوند متعال در 
بیش از ده آیه از قرآن ،سفارش پدر 
و مادر  را به تعبیرات گوناگون
،فرموده است که نکات جالبی در  این آیات به
نظرمیرسد.

نکتۀ اوّل: در چند آیه از قرآن ،نیکی و احسان به پدر و
مادر  را پیرو توحید و عبادت خود ذکر
فرموده است که نشانگر اهمیّت فوق العادۀ این مطلب است.در سورۀ بقره،آیه 83می
فرماید:

(و اذأخذنا میثاق بني اسرائیل لا تعبدون الأ الله و
بالوالدین احسانا…) ـ به یاد آور آنگاه که از بنی اسرائیل تعهد گرفتیم که پرستش
نکنید مگر خدا را و به پدر و مادر  نیکی
کنید…و در سورۀ (نساء)آیه 36میفرماید: (واعبدوا الله و لاتشرکوا به شیئا
وبالوالدیناحسانا…)ـ خداوندرا بپرستید و به او شرک نورزید و به پدر  و مادر احسان کنید.

و در سورۀ انعام،آیه 151می فرماید: (قل تعالوا اتل ما حرّم
ربکم علیکم ألأ تشرکوا به شیئا و بالوالیدن احسانا…) این آیه در پاسخ کسانی که
چیزهایی را از پیش خود حرام می کردند نازل شده و می فرماید:بیائید تا برشما بخوانم
آنچه را خداوند حرام فرموده است؛هرگز به او شرک نورزید و به پدر ومادر نیکی کنید و
در سورۀ اسراء؛آیه 23میفرماید:

(و قضیربّک ألآ تعبدو الآ ایاه وبالوالدین احسانا ).
وخداوند حکم حتمی فرموده است که باید به جزاو کسی را نپرستید و به پدر و مادر
احسان کنید. و در سورۀلقمان،آیه 14میفرماید:(…أن اشکرلي و لوالدیک ). مراسپاس گوی و پدر و مادر ت را.

در این آیه عظمت مقام پدر 
ومادر به حدّی میرسد که سپاسگزاری از زحمات آنها را خداوندبا سپاس و شکری
که برای نعمتهای بی کران او لازم است،در یک سطح قرارداده وبا هم ذکر نموده
است.(مراو پدر  و مادر ت ار شکر گزار باش)

تاکید قرآن بر ذکراحسان ومراعات در  و مادر 
در سطح توحید و نفی شرک وعبادت ورستش و شکرنعمتهای الهی به روشنی است مطلب
را ثابت میکند که عدم رعابت حقدر و مادس از توحید و پرستش خداوند،بزرگترین گناه پس
از شرک است و لذا آن را در سورۀ اسراء که در مورد شمارش گناهنان کبیره آمده
بلافاصله پس از شرک و پیش از سایر کبائر ذکر فرموده است البته به تعبیر لزوم و
وجوب احسان.

احسان به والدین در شرایع آسمانی

نکتۀ دوّم: این حکم اختصاص به شریعت اسلام ندارد بلکه در
طول تاریخ شرایع آسمانی مورد تاکید قرار گرفته است.در سورۀ بقره،آیه 83وجوب احسان
به والدین را پیرو عبادت خداوند ،جزءپیمانهاو وظائف حتمی بنی اسرائیل شمرده است.و
در سورۀ مریم آیه 14در مدح وتمجید حضرت یحیی علیه السلام میفرماید:(و کان تقیّا و
برّا بوالدیه …)یعنی آن حضرت پرهیزکار و به پدر و مادر  نیکوکاربود.و همچنین در سورۀ مریم ،آیه 32به
نقل از حضرت عیسی علیه السلام آن گاه که در گهواره به اذن خدا سخن گفت و ازمادر
خویش دفاع کرد میفرماید:(وبرّا بوالدني ولم یجعلني جبّارا شقیّا). خداوند مار به
مادر م نیکوکار قرار داد و مرا ستمگر و شقی قرار نداد.

وگفته شده که در تورات فعلی آمده است که حکم کسی که
پدر  ومادر  را ناسزا گوید اعدام است. اصولا این حکم و قانو
الهی برای نوع انسان است و لذا در سه مورد از آیات قرآن بهعنوان:(و وصینا الانسان
بوالدیه)آمده است یعنی ما انسان را به پدر 
و مادر ش سفارش کردیم که به آنان احسان و نیکی کند.این مطلب در سورۀ
عنکبوت،آیه 8و در سوره لقمان، آیه 14ودر سوره احقاف ،آیه 15آمده است؛در حالی که
نسبت به سایرتکالیف و وظایف شرعی ،خطاب به مؤمنین میفرماید ولی این سفارش را به
نوع انسان فرمده است واین اشاره است به انیکه مقتضای انسانیّت ،احسان به والدین
است. و طبیعی است کهاین قانون به شریعت ومذهبی نباید اختصاص دانسته باشد زیراحکمت
تشریع آن بستگی به رابطۀ والدین وفرزنددارد.پدر ومادر  همۀ امکانات خودرابا نهایت اخالص  در راه حفظ و نگهداری وتربیت فرزند قرار می
دهند تا او مستقل و بی نیاز شود، پس بایدان همه زحمت وتلاش آنان را شکر گذار باشد
و اگر کسی محبّت ها و زحمتهای پدر 
ومادر  را فراموش کند یا نادیده
بگیرد، وجدان خودرا فراموش کرده است و ازیک وظیفۀ انسانی سرباز زده است .بنابراین
تشریع الهی برطبق سنّت طبیعی خداوند،انسان را ملزم به همان امری کرده که وجدان او
اقتضادارد و چنین قانونی نمی شود اختصاص به جامعه یا شریعتی داشته باشد.

احسان به والدین مقیّد به حدودی نیست.

نکتۀ سوم:خداوند در 
این آیات،نوع خاصّی ازتجلیل واحترام و نیکی واحسان راذکر نفرموده است بلکه
مطلق انسان را دعوت به رعایت حال پدر ومادر و احسانبه آنها فرموده است .و نتیجه ای
که بدست می آید این است که هرگونه احترام ونیکی در بارۀ آنها مورد امرو دستور
خداونداست و هرگز مقیّد به حدودی نیست به جزقدر ت و امکان از نظرعقلی و رعی.هر چه
انسان در توان دارد،باید نسبت به پدر ومادر مضایعه و کوتاهی نکند.در برخی آیات
دستورخاص نسبت به کمک مالی شده است وپدر  و
مادر  را در صدر کسانی که باید به آنها کمک
شود ذکر فرموده است.در سورۀ بقره آیه 215در پاسخ کسانی که می پرسند:چر انفاق
کنیم؟می فرماید: (ق لماانفقتم من خیرفللوالدین والأقربین والیامی و المساکی نو ابن
السبیل …) بگو هرچه از خیرانفاق می کنید،به پدر و مادرو خویشان نزدیک و یتیمان
وفقیران ودر ماندگان انفاق کنید… و در آیه 180همین سوره در بارۀ وصیت نسبت به
اموالی که ازانسان باقی می ماند،میفرماید:(کتب علیکم اذا حضرأحد کم الموتانترک
خیرا الوصیّة للوالدین والأقربین بالمعروف…) ـ برشما فرض و واجب شده است که اگر
کسی از شما را مرگ فرارسدو از خود مالی باقی گذاشته باشد،وصیّت کند به مقدار
متعارف که به پدر ومادر و خویشان نزدیک بدهند.البته این به علاوۀ مقداری است که به
عنوان ارث میبرد.در وقت دعا ونیایش نیز نباید والدین را فراموش کرد.خداونداز زبان
حضرت ابراهیم علیه السّلام در سورۀ ابراهیم،آیه 41نقل می کند که در
دعامیگفت:(ربّنا اغفرلي ولوالديّ و للمؤمنین یوم یقوم الحساب).ـ پروردگارا،آنروزکه
حسابرسی برپامیشود ،برمن و پدر ومادر م و همۀ مؤمنان ببخشای. همچنین از زبان حضرت
نوح علیه السلام در سورۀ نوح ،آیه 28نقل میکند که در دعا میگفت:(ربّ اغفرليّ و
لوالديّ ولمن دخل بیتی مؤمنا). پروردگارا،برمن و پدر  ومادر م و هرکه در خانه ام وارد شودومؤمن باشد
ببخشای. به هر حال موارد مخصوصی ازاحسان نسبت به پدر و مادر ذکرشده است ولی آنچه
در این آیات سفارش شده ،احسان مطلق است که هرگونه نیکی و رعابت را شامل میشود:
ازاحترام و بزرگداشت و تجلیل گرفته تا کمک و انفاق و دعا و کوشش در نگهداری و خدمت
و هرآنچه در توان انسان است که باید در مورد پدر 
ومادر در یغ نداست.

تشکرو سپاس ازوالدین

نکتۀ چهارم:این احسان وخیرخواهی وخدمت رابایدبه عنوان تشکرو
سپاس از زحمات طاقت فرسای آنان انجام دهد نه اینکه آنرا یک تفضّلی ازپیش خود بداند
که برآنان منّت نهد.در سورۀ لقمان میخوانیم:(ان اشکرلي و لوالدیک). بدون شک همراهی
شکرخدا با شکدر و مادر نشانۀ این است که لطف و محبتهای والدین همانند نعمتهای
الهی:

اوّلا:آنقدر بزرگ وعظیم است که هرگز انسان را یارای جبران و
قدر دانی وسپاسگویی آنان نیست و تنها به مقدار قدر ت و امکانی که دارد از آنان
تشکّرمی کند.

ثانیا: باید همواره خودرا در  انجام شکر واقعی ،مقصّر بداند،همچنانه در انجام
شکرالهی آنگونه که سزاوارنعمتهای بیکران او است،همه انبیا و اولیا قاصرند ودیگران
نه تنها قاصر بلکه مقصّرند.ثالثا: همانگونه که در شکرنعمتهای الهی نباید به زبان
وتعظیم اکتفا نمود بلکه باید به اطاعت و در عمل ،آنها را سپاس گفت،همچنین الطاف و
محبتهای پدر  مادر  و نیز عملا باید تشکر نمود وباید آنچه را که
سزاوار مقام آنان است،از احترام و خدمت و کمک به عنوان تشکر انجام داد.

رابعا : شکرالهی خودیک نعمتی است که بازهم نیاز به شکر دارد
وهمچنین توفیق در انجام خدمت وتشکر عملی ازمقام پدر و مادر آنگونه که در خور انسان
است،آنهم نعمتی است که باید برآن شکرگزار باشد نه اینکه خودرا در این عمل برتر
ببیند وبرآنان منت نهد.

نیکی به والدین در سن پیری

نکتۀ پنجم : دستورات خاصّی راخداوند متعال در مورد پدر  و مادر ی که به سنّ پیری و کهولت رسیده اند و
فرزند متکفّل امورآنها شده است،صادر فرموده.در سوره اسراء،آیات 25ـ 23میفرماید:
(… و بالوالدین  احسانا.امّا یبلغنّ عندک
الکبراحدهما او کلاهما فلاتقل لهما افّ ولا تنهرهماوقل لها قولا کریما،واخفض لهما
جناح الذّل من الرحمة وقل ربّ ارحمهما کما ریباني صغیرا.ربکم اعلم بما في نفوسکم
ان تکونوا صالحین فانه  کان الأوابین
غفورا).

این آیات مشتمل بر دستورات زیر است:

1ـ احسان مطلق به پدر 
ومادر در  هر حال ،و این حکم اختصاص
به دوران پیری آنان ندارد،چه آنها محتاج کمک باشند و چه نباشند،فرزند باید نهایت
نیکی را که همان احسان است داشته باشد.

2ـ هرگاه یکی ازآن دو 
یا هردوی آنها پیر شوند ،باید فرزنند متکفّل امورآنان باشد نه آنها را به
دیگران بسپارد و شانه اززیر بار

این مسئو لیت خالی کند.این حکم در آیه صریحا ذکرنشده ولی به
عنوان یک اصل مسلّم پذیرفته شده است :(امّا یبلغنّ عندک الکبر احدهما اوکلاهما)ـ
هرگاه نزد تو ودر  خانه تویکی ازآنها یا
هردو آنها پیر شوند… این جمله گویای این مطلب است که حتما در دوران پیری نزد تو
خواهند بود.کافی نیست که فرزند نفقۀ آنان را بپردازد و آنها رارها کند چه در خانه
خود تنها ومحتاج به دستگیری باشند و چه به مؤسسات نگهداری از سالمندان بسپارد.

این روش که اکنون در غرب رایج است ودر بعضی کشورهای اسلامی
نیز رخنه کرده است.خلاف دستور خداوند وخلاف مقتضای انسانیّت و وجدان بشری است.پدر
و مادر  نیز تنها محتاج خوراک و پوشاک و
خدمات معمولی نیستند بلکه نیازمندمحبّت و دستگیری و مهربانی می باشند  وبدون شک این آسایشگاه ها فاقد هرگونه گرمی و
علاقه است. البته بودن آسایشگاه برای افراد پیری که سرپرست ندارند یا سرپرست آنها
به هردلیل نمیتواند یا نمی خواهد انجام وظیفه کند لازم و ضروری است ولی فرزند
نباید تا آنجا که ممکن است ازاین مسئولیت،شانه ُخالی کند و آنها را به دیگران
بسپارد.

هرگز ازاحسان به پدر 
و مادر خسته نشوید

3ـ هرگزنباید انسان از نگهداری وخدمت به پدر  و مادر 
اظهار انزجار و خستگی کند:(ولا تقل لهما اف) .(اف) اسم فعل است به معنای (خسته
و منزجر شدن). پدر  ومادر ی که به سنّ
کهولت و پیری برسند، ممکن است در اثر ضعف و ناتوانی یا بیماری ،نیازمندرسیدگی به
ساده ترین احتیاجات زندگی باشند وحتّی گاهی قادر به دفع پلیدی و تطعیرنیستد و ممکن
است گاهی در اثرپیری، مشاعرو حواس خودرا از دست بدهند کهدر آنصورت کار مشکلتر
میشود .نباید انسان ازچنین وضعیتی اظهار انزجار و تنفّر کندو باید در موقع خدمت به
یاد آورد که آنها نیزهمۀاین خدمات را برای او سالیان در از انجام دادند با یک فرق
بزرگ که آنها از روی محبّت و عشق و علاقه 
،همۀ آن خدمات را انسان اینگونه مشکل را نقمت و عذاب بداندبلکه این یک راه
استنرال و فرود آوردن رحمت الهی است ؛این یک توفیق  بزرگ است که انسان وسیله ای بیابد که باآن رضای
الهی را می توان به دست آورد باید چنین فرصتی را غنیمت شمرد وهمۀ آن مشقّات را با
جان ومال خرید چرا که در آنرضای خداوند است و ازنظروجدانی نیزانسان خودرا
قانع  میکند که قدر ی از زیر بار مسئولیت
عظیم حق پدر و مادر بیرون آمده و تکلیف خودرا تا حدودی نجاتم داده است.

4ـ (ولا تنهرهما)ـ یعنی به آنها سخن دشت مگوی .(نهر) به
معنای نهی  و بازداشتن با خشونت است.چه بسا
در دوران پیری از  انسان کارهای ناسزایی
سربزند همچنان که ازکودک سرمی زند و انسان ممکن است برای بازداشتن آنا ازآنعمل
،تندی وخشونت ازخود نشان دهد به خصوص اگر ازتحمّل مشقّت در راه خدمت و نگهداری
آنها خسته شده باشد.خداوند در این آیه، انسان ر ا از در شتگویی در  در مورد پدر 
ومادر نهی فرموده است بلکه دستور داده است که حتّی در چنین موردی باید سختی
محترمانه داشته باشد.

قول کریم

5ـ (و قل لهما قولا کریما): و با آنان بانرمی و احترام سخن
بگوی  .در موردروش برخورد و سخن گفتن با
پدر  ومادر   ،در روایات ،دستورهای جالبی آمده است که در
جای خود ذکرخواهد شد ان شاءالله .در بعضی ازروایات ،(قول کریم)که در آیه آمده است
به طلب استغفار تفسیر شده.البته این بیان یک مصداق است و گرنه در هر مورد ،خطاب به
پدر و مادر نباید بااحترام باشد.گفته اند: از سوء ادب در سخن گفتن با پدر  و مادر 
این است که آنان را به نام بخوانی .و حتی اگر کافر باشند باید خطاب
پدر  ومادر به انها بشود که این خود نوعی
احترام و قول کریم است. وهمچنین اگرکسی بخواهد پدر  ومادر را از کار خلافی باز دارد باید با تواضع
و رعابت احترام تذکّر دهد وعلم و کمال خودرا به رخ آنان نکشد  و صدای خودرا در حضور آنان بلند نکند.

نهایت تواضسع و اظهارکوچکی

6ـ (واخفض لهما جناح الذل من الرحمة )ـ بالهای تواضع و
فروتنی را در برابرشان ازروی عطوفت و مهربانی فرود آر .این تعبیر کنایه ای لطیف از
نهایت تواضع و اظهار کوچکی در برابر پدر  و
مادر  است در عین حال بانهایت محبت و
مهربانی و ترحم برآنان .یعنی آنجا که آنها در 
اثیری و کهولت ،نیاز به رحم و شفقت تودارند بازهم در برابر آنان نهایت
تواضع  وفروتنی داشته باش وگرنه تواضع
در  دوران احتیاج ونیاز به آنان که یک امر
طبیعی است؛ هرانسانی در برابرولی نعمت خویش آنهم چنین سر پرست مهربانی که بدون
توقع همه چیز خودرا در اختیار انسان از روی عشق و علاقه قرار می دهد ،بدون شک
متواضع و فروتن است،وظیفه آن است که آنروز که پدر 
و مادر  به انسان نیازمندند در
برابر آنهادر عین مهربانی و رحمت متواضع باشد و خودرا کوچک بداند. خفض جناح در
قرآن به معنای تواضع مکررا آمده است ولی جناح ذل فقط در این مورد ذکر شده است.جناح
به معنای بال است.به گفته بعضی از محققان لغت :تواضع دو گونه است، گاهی تواضع
انسان را پست می کند مانند تواضع در برابر مستکبران و گردنکشان و گاهی انسان را
بالا می برد و موجب عظمت انسان است و آن تواضع در برابر مؤمنان و صالحان و پدر و
مادر  ومعلّم وامثال آن است.در چنین موردی
تواضع راخفض جناح می گویند.جناح که به معنای بال پرنده است و موجب بالا رفتن او
است این معنی را به ذهن تداعی میکند که در چنین موردی تواضع به انسان جناح می بخشد
و با آن به اوج رفعت میرسد.خدانندپیامبرش را امر فرموده است که برای پیروان مؤمن
خویش خفض جناح کند.(واخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین).و (ذُلّ) به معنای نرمی
وتسلیم است وگفته شده است که ذل (به ضم ذال) در موردی به کاربدر ه میشودکه امر ی
ازروی قهرو غلبه برکسی وارد شود گویا انسان خودرا در برابر پدر  ومادر 
مقهور و مغلوب می بیند بااینکه انها به او نیازمندند او مانند یک برده یا
اسیر در برابر آنان با تواضع و فروتنیاطاعت میکندو گفته شده است که فقط به معنای
انقیاد و تسلیم در برابرخواسته های آنان است .و به هرحال این جناح ذل از روی رحمت
وعطوفت ومهربانی است نه ازروی ترس از آنان یا احتیاج به آنان زیرا فرض براین است
که آنان در دوران  نیازمندی اند.

دعا و نیایش برای والدین

7ـ ( وقل رب ارحمهماکما ریبانی صغیرا) .تنها به رحمت و
مهربانی خود اکتفا نکن بلکه برای آنان رحمت واسعۀ الهی را بخواه و بگو پروردگار به
آنان رحم وعطوفت خویش رافرو فرست همچننان که آنان مرا در کودکی تربیت کردند .این
جمله را خداونند متعال برای تحریک احساسات انسان فرموده است .یعنی به یاد داشته
باش آن زمانی که به آنان و تربیت آنان نیازمند بودی وآنها با کمال شوق و شعف ازتو
پذیرائی کردند تا برپای خود بایستی و مستقل باشی.اکنون که آنان محتاج تو شده اند
برآنان شفقت دانسته باش و ازخداوندنیز در خواست رحمت برای آنان کن.گفته شده است
این آیه دلیل است که یکی از مظان استجابت دعا همین مورد است که فرزندبرای پدر  ومادر 
طلب آمرزش و رحمت کند و به هر حال دعا و نیایش وتوجه به خداوند متعال برای
انسان مفید ولازم است هرچند مستجاب نشود.

نیجۀ خدمت به پدر 
ومادر

در پایان این دستور ،خداوند مهربان وعدۀ آمرزش به کسانی
میدهد که در مورد پدر  و مادر  از آنان لغزشی سرمیزند  وتوبه میکند.(ربکن اعلم بما في نفوسکم انتکونوا
صالحین فانه کان للاوابین غفورا)پرودگار شما به باطن شما آگاهتراست اگر صالح
وشایسته باشید و توبه کنید خداوند توبه کنندگان رامی آمرزد ،گرچه این آیه مطلق است
و اختصاصی به روابط والدین و فرزندندارد ولی وضع آیه در  پی آیات قبل نشانگر ارتباط آن با مطلب فوق است
و چون ممکن است در دوران پیری و کهولت ابوین در برخورد فرزند سوء ادبی دیده شود یا
اندکی در رعایت حال آنان کوتاهی کند خداوند میفرماید اگراز این کرده پشیمان شوید و
در باطن صالح و شایسته باشید خداوند که ازدر ون شما ازخودتان آگاهتر است و
آنرامیداند توبه شما را میپذیرد.(ربنا اغفرلنا و لوالدینا انک سمیع الدعاء)