زن در انقلاب اسلامي

زن در انقلاب اسلامي

بيستم بهمن‌ماه امسال مصادف ست با بيستم جمادي‌الثانيه،
روز ولاديت با سعادت حضرت زهرا عليها السّلام که به اين مناسبت مقدس و ارجمند، آن
روز را در انقلاب اسلامي «روز زن» نام نهاده‌اند. پس مبارک باد بر بانوان شهيد
پرور ايران، اين روز خجسته که به حق مي‌توان گفت: هيچ روزي از اين روز فرخنده
مناسب‌تر و شايسته‌تر براي «روز زن» نيست چرا که زنان مسلمان ايران در عمل ثابت
کردند که پيروان صدّيق اين بانوي بزرگ اسلام و رهروان راهش مي‌باشند و در سالهاي
پيش از پيروزي و پس از آن، پيروي خالصانه خود را به اثبات رساندند. اينان که براي
باورتر کردن درخت مقدس اسلام و گام نهادن در گام صديقه طاهره که در عنفوان شباب و
جواني براي خاطر اسلام آن همه زجر و مصيبت ديد که به قول شاعر: اگر بر روزها ريخته
مي‌شد، مبدّل به شبهايي تاريک مي‌گشتند، از همه چيز خود گذشتند و برخي از اين شير
زنان، نه تنها از يک فرزند و دو فرزند که از تمام فرزندان خود و حتّي از سرپرست‌
خانواده نيز گذشتند و همه را در طبق اخلاص گذاردند و پول و جواهرات و يادگاريهاي
خود را صرف جبهه‌‌هاي حق کردند که بي‌گمان نه در تاريخ ايران بلکه در تاريخ اسلام
بي‌سابقه است، چگونه مي‌توان از آنها تقدير و ستايش کرد، جز اينکه يکي از ارزنده‌ترين
و مهمترين روزهاي سال را که روز ولادت زهراي مرضيّه سلام الله عليها است يعني روز
ولادت عفّت، نجابت، طهارت، شهامت، رشادت، تقوي، پارسائي، وارستگي و فضيلت است، به
نام «روز زن» نامگذاري کنيم.

زن از ديدگاه امام خميني

آري! در دامن مقدس زن است که دو ريحانه رسول خدا
«صلي الله عليه و آله» پرورش مي‌يابند، و در دامن زن است که مردان بزرگ تاريخ
تربيت مي‌شوند و درس انسانيّت، آزادگي، شرافت، خداخواهي، شهادت‌طلبي، مردانگي و
جوانمردي را به جامعه‌هاي بشريت مي‌آموزند.

و «از دامن زن است که انسانها پيدا مي‌شوند …
سعادت و شقاوت کشور بسته به وجود زن است. زن با ترتيب صحيح خود، انسان مي‌سازد و
کشور را آباد مي‌کند. مبدأ همه سعادتها از دامن زن است.» (امام خميني 20/12/57)

و «از دامن زن، مزد به معراج مي‌رود. دامن زن محل
تربيت بزرگ زنان و بزرگ مردان است. روز بزرگي است (روز زن) که يک زن (حضرت زهرا)
در دنيا در مقابل همه مردان است. يک زن به دنيا آمد که نمونه انسان است. يک زن به
دنيا آمد که، هويت انسان در او جلوه‌گر است. پس روز زن، روز بزرگي است.. ما نهضت
خود را مديون زنان مي‌دانيم». (امام خميني 26/2/58)

زاد روز بزرگ بانوي اسلام

بنابراين، روز زن روز با عظمت و بزرگي است چرا که
اولاً- در اين روز يکي از خجسته‌ترين مناسبتهاي اسلامي روي داده، يعني بزرگ بانوي
اسلام، سرور زنان جهان، صدّيقه طاهره سلام الله عليها زاده شده است. و چه خوش
سروده است مرحوم کمپاني قدس سرّه:

ناموس جمال ازل، طاوس رياض قدم          کاندرحرم لاهوت، جزاو نبود محرم

امّالخلفا که بود، پيوسته پناه امم              هم قبله اهل دعا، هم کعبه اهل همم

مشکات نبوّت را، مصباح منير ظلم             انوار ولايت را، چرخ فلک اعظم

افلاک امامت را، او محور مستحکم            اسرا حقايق را، سرچشمه و بحر خضم

صدّيقه کبري او، او سيّده عالم                 در سترو عفاف و حيا، با سرّ قدم
توأم

در عزم مشيّت او، حکم ازلي مدغم           فرمان قضا و قدر، در محکمه‌اش محکم

هرچه نبود زان بيش، در وصف جمالش کم  در نعت کمالاتش، هر ناطقه‌اي ابکم

و براستي نمي‌توان توصيف کرد بانوئي را که پيامبر
بزرگ اسلام و سرّ آفرينش افلاک درباره‌اش گويد: «فداها ابوها» پدرش فدايش شود. اين
مهين بانو که حامل انوار و اسرار رسالت و امامت است چه مقام والايي دارد که سرور و
سيد پيامبران فدايش مي‌شوند؟ اين مقام را کسي جز خدا و رسولش و جانشينان رسولش
عليهم سلام الله، نمي‌داند و نمي‌تواند درک کند؛ پس چه بهتر که ما هم دم فرو بنديم
و زبان به سخن نگشائيم که اين مقام، جايگه ما نيست.

زن از ديدگاه‌هاي مختلف

ثانياً- اين روز را انقلاب اسلامي براي تجليل و
تقدير از زنان مسلمان و شهيد پرور ايران که دردامن خود آنچنان رادمرداني را تربيت
کردند که براي جانان از جان گذشتند و ايثارهايشان، تاريخ انقلاب اسلامي را زرّين
کرده است، «روز زن» نامگذاري کرده است تا گوشه‌اي از عظمت زن در اسلام را به
جهانيان معرفي نمايد و اعلام کند که اگر دنياي غرب و شرق، زن را براي ارضا اميال
نفساني خيشف به حضيض کشيدند، اسلام به او شخصيت و بها داد و او را به اوج عزّت
رساند و در مقام عمل، فرقي ميان او و مرد ندانست. «و لهنّ مثل الذي عليهنّ
بالمعروف»- «للرجال نصيب مما اکتسبوا و للنّساء نصيب مما اکتسبن».

و در حقيقت مي‌توان گفت: اسلام انقلابي بزرگ در
زندگي اجتماعي زنان به وجود آورد و آنان را مرتبتي شايسته عطا فرمود و شخصيتش را
از استثمار و بازيچه قرار دادن ويا ظلم و ستم بر او روا داشتن نگهداشت؛ و مگر در
تاريخ نخوانده‌ايم که امپراتوري بزرگ رم بر اين عقيده بود که زن موجودي است بي‌جان!!
و از حيات اخروي بهره‌اي ندارد و حق سخن گفتن در جايي که مردان وجود دارند ندارد و
و؟

و مگر کنفوسيوس چيني که اينقدر براي فکر و انديشه‌اش
احترام قائلند نگته بود: «زن حق نداد امر و نهي کند چراکه کارش منحصر به کارهاي
منزل است و بايد او را در منزل نگهداشت تا خير و شرش از آستانه درب خانه فراتر
نرود!!».

و مگر فيلسوف هندي «مانو» مقرر نکرده بود که هرگز
زنها را در هيچ‌ حالي از احوال تنها نگذاريد و بايد همواره زيرنظر پدر يا شوهر و
پس از آنها فرزندان ذکور خود باشد و اگر پسري نداشته بشد بايد سرپرستيش را فاميل
شوهرش به عهده گيرد؟!!

و مگر فيلسوف آلماني «هگل» نگفته بود: زني که من
ناچار باشم به او احترام بگذارم و از تقدير کنم، هنوز آفريده نشده و نخواهد شد؟!!

و مگر بودائي‌ها و هندوها و يوناني‌ها و حتي يهود
و نصاري، تمام درهاي مدنيّت و ارتقاء و فرهنگ و فراگيري دانش را بر روي زنهاي
بيچاره نبسته بودند؟

و مگر امپراتوري‌ بزرگ فارس قديم نبود که زن را
مصدر تمام بلاها مي‌دانست؟!!

و مگر اعراب جاهليّت، با آن خشونت و وحشيگري
دختران بيگناه و معصوم را زنده‌بگور نمي‌کردند؟!!

همان دختراني که پيامبر بزرگ اسلام‌«ص» تولد اولين
دختر را مايه خير و برکت براي خانواده مي‌داند. «من يمن المرأة أن يکون بکرها
جارية».

و نيز فرمود: «خيراولادکم البنات»- بهترين فرزندان
شما، دخترانند.

و هنگامي که به او بشارت مي‌داده‌اند به زاده شدن
دختري مي‌فرمود: «ريحانة و رزقها علي الله عزوجل».

و امام صادق عليه السلام فرمود: «البنات حسنات و
البنون نعم، و الحسنات يثاب عليها و النّعم مسؤل عنها»- دخترها حسناتند و پسرها
نعمت و خداوند بر حسنات، ثواب مي‌بخشد ولي از نعمتها حساب مي‌کند.

و پيامبر اکرم‌«ص» نيز مي‌فرمود: «نعم الوالد
البنات المخدّرات، من کانت عنده واحدة جعلها الله ستراً من النار»- بهترين اولاد،
دختران با عفّت‌اند.

پس هر کس يک دختر داشته باشد خداوند او را پوششي
براي نبردن او به جهنم قرار مي‌دهد.

و بالاتر اينکه حضرت فرمود: «ساووابين اولادکم في
العطيه، فلوکنت مفضلاً أحداً لفضلت النّساء»- بين فرزندانتان در هديه دادن به آنها
مساوات برقرار کنيد و تفرقه نيندازيد و همانا اگر من مي‌خواستم کسي را برتر قرار
دهم، زنها را برتري مي‌دادم- يعني دختران را بر پسران در هديه دادن به آنها ترجيح
مي‌دادم.

و صدها رواي ديگر که زن را همتاي مرد و شريک زندگي
او مي‌داند و به زن شخصيت مي‌دهد، همان شخصيتي که توسط مدنيت‌هاي قلابي لگدمال شده
بود و حالا که غربي‌ها به فکر افتاده‌اند گذشته ننگين خود را جبران کنند و کرامت
زن را به او باز گردانند، اين بار به چنان تفريطي افتادند که از زن، لعبت و عروسکي‌
درست کردند و به صفحه‌هاي مجله و روزنامه کشاندند و جمال خداداديش را با آن افتضاح‌ها
و رسوا‌گري‌ها به لجن کشيدند و اين بار نه به دست يک نفر يا يک قوم، ظلم بر او
وارد مي‌شد که آن همه چشمهاي ناپاک و قلبهاي مريضي که به تماشاي رقصيدن و حرکت‌هاي
زشت عروسکها در سينماها و تلويزيون‌ها و تئاترها و و … عقده‌هاي خود را خالي مي‌کردند
و کرامت زن را يکجا به صلابه کشيدند، همه او را ظلم کردند و ستم روا داشتند، و
اينقدر اين ظلم را به يک موجود انساني والا به اوج رساندند که زن را مانند مبل
پارک‌ها ي دستمال دست‌ها هر لحظه‌اي به جائي و هر ساعتي به برنامه‌اي کشاندند. اين
هم ارمغان غرب است که به زن عصر ما بخشيد. ولي بحمدالله انقلاب اسلامي خط بطلان
روي اين استثمار بيجا کشيد و زن را به همان کيفيت که اسلام محمدي مي‌خواست، ارج
نهاد و او را به برترين درجات عزت رساند و اينچنين انقلابي در  ارزشهاي پايمال شده پديد آورد.

انقلاب اسلامي، به زن استقلال و آزادي بخشيد در
حالي که غرب او را برده استثمار شده انگاشته بود.

انقلاب اسلامي، زن را دوشادوش مرد مسئوليت داد
يعني مسئوليتهاي او را به او شناساند و به او فهماند که تو نيمي از اجتماع انساني
را تشکيل مي‌دهي و بايد احساس مسئوليت کني چه در قبال خانواده و چه نسبت به
انقلاب. و همه بالعيان ديديم که چگونه زنان انقلابي راه صدساله را يکشبه طي کردند
و آنچنان افتخاراتي آفريدند که جهان را به حيرت واداشتند. وراستي حيرت‌انگيز است
يا آنجا که معلم نسل آينده است و يا آنجا که به عنوان ياري رساندن به پشت جبهه، در
تلاش مداوم و کوشش بي‌وقفه براي گرم نگهداشتن جبهه فعاليت مي‌کند و يا آنجا که
رزمندگان مجروح را در بيمارستان‌ها مداوا و پرستاري مي‌کند و و …

و اين پديده را فرهنگ قرآن به انقلاب آموخته است
که فرمود:

«و من يعمل من الصالحات من ذکر اوانثي و هو مؤمن
فاؤلئک يدخلون الجنّة ولايظلمون نقيراً» و هرکس چيزي از اعمال صالح انجام دهد خواه
مرد باشد يا زن اما اين داشته باشد، چنان کساني داخل بهشت مي‌شوند و به اندازه
پرده هسته خرمائي به آنان ظلم نخواهد شد.

و فرمود: «فاستجاب لهم ربهم اني لاأضيع عمل عامل
منکم من ذکر او انثي بعضکم من بعض» سپس خداوند درخواست آنان (صاحبان خرد) را
پذيرفت (و فرمود) من عمل هيچ عمل کننده‌اي از شما را خواه زن باشد يا مرد ضايع نمي‌نمايم،
شما همگي از جنس يکديگريد.