پیام شهید

پیام شهید

این وصیت نامه ها انسان را می لرزاند و بیدار می
کند امام خمینی

قسمتي از وصيت‌نامه شهيد علي‌اکبر نقي ترابي

براي چه به جبهه مي‌روي؟

سئوالي است در ظاهر بسيار ساده وليکن بسيار مهم!
جبهه چه دارد؟ وظيفه ما چه وظيفه اي است؟ آيا آن وظيفه‌اي که برگردن ما نهاده شده
رفتن به جبهه است يا توقف در شهر؟ روزهاي عمر گرانبهايم، ساعتها و دقيقه‌ها مي‌گذرد
و هرلحظه به مرگ نزديکتر مي‌شوم. تاريخ مرگم نمي‌دانم کي است وليکن حس مي‌کنم
نزديک است. قواي جسمانيم ديگر آن قوه گذشته را ندارد. ديگر آن مسائلي که باعث
دلخوشي و سرگرمي من مي‌شد ديگر نمي‌تواند درد مرا درمان کند. به اين مي‌انديشم که
آخرش چه مي شود؟ آيا زندگي دنيويم را چگونه بپايان مي‌رسانم و در روز محشر چگونه
ظاهر مي‌شوم؟ مولا علي‌«ع» مي‌فرمايد: پروردگارا نه ترس از دوزخ و نه طمعي به بهشت
دارم. آنچه مرا به سوي اعمال نيک و دوري جستن از اعمال زشت مي‌کشاند عدالت توست
مهرباني توست و مهمترين صفات عالم در تو نهفته است و همين باعث شده م تو را پرستش
کنم من حقير درکي از روز محشر پيدا نکرده‌ام. نمي‌دانم دوزخ چگونه است و بهشت
چگونه؟ آنچه که از قرآن نقل مي‌کنند مي‌شنوم. ولي به علت غفلت فراوان، تأثيري در
من نمي‌گذارد وليکن مهرباني خدا را من مي‌بينم پس از عمري غفلت و معصيت و مخالفت
کردن با حق خداوند تمامي نقصهايم را ستر کرده و اعمال رياکارانه‌اي که داشته،
انعکاسش را در نظر مردم خوب جلوه داد. مبادا رسوا شوم و کوچکترين عمل نيکي که آنهم
خدا به من توفيقش را داده در نظر مردم بزرگ جلوه داد، در اينجاست که من عاشق خدايم
مي‌شوم دوست ندارم از او غافل باشم. دوست ندارم گناهي کنم دوست ندارم کاري که
ناخوشايند او است انجام دهم. در شهر که هستم غفلت و تباهي زياد، آسايش ظاهري زياد،
اما اينها دردم را تسکين نمي‌دهد، شبها رختخواب گرم و نرم است دردم را تسکين نمي‌دهد.
روزها خوراکيهاي فراوان است و از همه مهمتر در کنار خانواده‌ام هست اما اينها درد
دروني مرا تسلي خاطر نمي‌دهد. خدايا هرچه دارم از من بگير فقط يک چيز را به من بده
و ان هديه پرارزش جبهه، پرارزش‌تر از جبهه هم همان شهادت است. خدايا هنوز شهادت را
کاملا درک نکرده‌ام؛ ولي اين را مي‌دانم که شهادت چيز خوبي است. متاع پرارزشي است.
هيچ که نداشته باشد از زنجير دنيا درآمدن دارد. از غيبت، دروغ، تهمت، افتراء، شهوت
و هواهاي نفساني که آدي را به اسفل سافلين مي‌کشاند، بدور است؛ در عوض در کنار
رحمت خدا قرار دارد. در کنار پاکدلان عالم جاي دارد. در کنار اباعبدالله قراردارد.
پيش چهارده معصوم قرار دارد. من هيچ نمي‌خواهم خداوند متعال بهشت را به آدمي عطا
نکند و فقط در جوار رحمتش باشد و در کنار بندگان صديقش باشد برايش بس است.