دانستيهائي از قرآن

دانستنيهايي
از قرآن

پايداري حق و
بي ثباتي باطل

بسم الله
الرحمن الرحيم

öNs9r& ts? y#ø‹x. z>uŽŸÑ ª!$# WxsWtB ZpyJÎ=x. Zpt6ÍhŠsÛ ;otyft±x. Bpt7Íh‹sÛ $ygè=ô¹r& ×MÎ/$rO $ygããösùur ’Îû Ïä!$yJ¡¡9$# ÇËÍÈ   þ’ÎA÷sè? $ygn=à2é& ¨@ä. ¤ûüÏm ÈbøŒÎ*Î/ $ygÎn/u‘ 3 ÛUΎôØo„ur ª!$# tA$sWøBF{$# Ĩ$¨Y=Ï9 óOßg¯=yès9 šcr㍞2x‹tGtƒ ÇËÎÈ   ã@sVtBur >pyJÎ=x. 7psWÎ7yz >otyft±x. >psVÎ6yz ôM¨VçGô_$# `ÏB É-öqsù ÇÚö‘F{$# $tB $ygs9 `ÏB 9‘#ts% ÇËÏÈ   àMÎm6sVムª!$# šúïÏ%©!$# (#qãZtB#uä ÉAöqs)ø9$$Î/ ÏMÎ/$¨V9$# ’Îû Ío4quŠptø:$# $u‹÷R‘‰9$# †Îûur ÍotÅzFy$# ( ‘@ÅÒãƒur ª!$# šúüÏJÎ=»©à9$# 4 ã@yèøÿtƒur ª!$# $tB âä!$t±tƒ ÇËÐÈ  

                                                  
                            (سوره
ابراهيم آيات 24تا 27)

آيا نمي
نگري، چگونه «الله» کلمه طيبه و پاکيزه را به درخت طيبه اي تشبيه مي نمايد که ريشه
اش (در درون زمين) ثابت و شاخه اش در آسمان است، ميوه جات خود را هر زمان باذن
پروردگارش مي دهد، و خداوند براي مردم مثلها مي زند، شايد متذکر گردند، و کلمه
خبيثه و ناپاک را به درخت ناپاکي تشبيه نموده که از زمين کنده شده و برايش ثباتي
نيست، خداوند آناني را که مؤمن اند، در زندگي دنيا و در سراي آخرت ثبات قدم مي
بخشد و ظالمان را گمراه مي کند، و هر کاري را بخواهد انجام مي دهد.

***

کشجرة طيبة:
راغب در مفردات، «طيبه» را چنين معني نموده است: «واصل الطيب ما تستلذه الحواس و
ما تستلذه النفس»- طيب در لغت به معني چيزي است که حواس (پنجگانه) و روح و نفس
انسان از آن لذت برد.

کشجرة خبيثه:
و در مورد لغت «خبيث» مي نويسد: خبيث هر چيزي است که داراي خست و پستي مادي و يا
معنوي باشد.

حق و باطل

حق و باطل دو
واژه همه کس آشنائي هستند که نيازي به تعريف آن نيست ولي مشکلي که هميشه در تاريخ
بر سر راه حق وجود داشته اين است که هيچ جريان باطلي در جهان پيدا نمي شود که خود
را باطل معرفي نمايد، بلکه بر عکس، با چهره اي حق به جانب در صحنه ظاهر شده و عامل
گمراهي انسانهاي ناآْگاه و فريب خورده مي شود چنانچه اميرمؤمنان(ع) در اين باره مي
فرمايد: «فلو ان الباطل خلص من مزاج الحق لم يخف علي المرتادين و لو ان الحق خلص
من لبس الباطل انقطعت عنه السن المعاندين و لکن يؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث
فيمزجان فهنها لک يستولي الشيطان علي اوليائه و ينجوالذين سبقت لهم من الله
الحسني»- اگر باطل با حق نمي آميخت و هم چنان خالص باقي مي ماند، حق بر حق جويان
پوشيده نمي گشت، و چنانچه حق از پوشش باطل بر کنار مي ماند، زبان دشمنان از بدگوئي
آن کوتاه مي گرديد، ولي چون قسمتي از حق و قسمتي از باطل با هم در آميزد، شيطان بر
دوستانش راه تسلط را پيدا مي نمايد و تنها کساتني که لطف خداوند شامل حالشان گشته،
نجات مي يابند.

و اين چنين
است که معاويه در تاريخ به قدرت مي رسند و اميرمؤمنان و فرزندان او به شهادت نائل
مي آيند. ولي آنچه در اين ميان درخور توجه است، اين واقعيت است که جريانهاي باطل
با تمام قدرت و قوا و در اختيار داشتن دستگاههاي تبليغاتي در عصر خويش، اگر بطور
موقت هم باطل خود را با پوششي از حقانيت، بر جامعه تحميل مي نمايند، اما از آنجا
که سرانجام باطل با آگاهي يافتن مردم، رسوا و حق در اين ميان آشکار و متجلي مي
گردد و از همه بالاتر، چون حق به پشتوانه اي پايدار و قادر يعني به «الله» وابسته
است، هيچ باطلي در تاريخ تداوم نيافته و به بايگاني تاريخ سپرده مي شود، اين است
که قرآن کريم در آيات فوق، باطل را به درختي که ريشه در زمين نداشته و به هيچ جائي
اتکا ندارد و حق را به درختي که در زمين استوار و شاخه ها و فروعش در آسمان گسترده
و ثمرات و ميوه جاتش را در اختيار مردم قرار مي دهد، تشبيه مي نمايد.

وقتي که يکي
از خلفاي عباسي با همراهان بر سر گور خلفاي گذشته عباسي، در سامرا حاضر شد، وضع
نامرتب و کثيف مقبره آنان يکي از همراهان را واداشت تا از او بپرسد که چرا اجداد
شما که در زمان خود داراي قدرت و خلافت بودند و هم اکنون خلافت آنان بدست شما است،
مقبره آنها داراي چنين وضعي است ولي مرقد امامان شيعه که پيوسته در زندانهاي شما و
يا تحت نظر بودند داراي وضعي مرتب و فرش و چراغ و ضريح و تزيين و زائر است؟! خليفه
پس از لحظه اي تفکر پاسخ داد: «هذا امر سماوي»- اين يک مسأله اي آسماني است، يعني
همان مسأله اي که قرآن کريم درباره حق و باطل در آيات ياد شده، ذکر نموده است.

آنچه را که
قرآن درباره حق و باطل فرموده، حقيقتي است که در جريان انقلاب اسلامي ملت ما نيز
به واقعيت پيوسته است، رژيم ستمشاهي با وجود پشتوانه اي قوي چون ابرقدرت هاي شرق و
غرب و پشتيباني تمام قدرتهاي منطقه اي، هم چون شجره خبيثه و بي ريشه اي، با قيام
ملتي بي سلاح، ولي مسلح به صلاح و ايمان از پا درآمد و چهره روشن و نوراني حق با
حاکميت ارزشهاي الهي و حکومت اسلامي، آشکار شد و خداوند اين ملت به پا خاسته را
بخاطر ايمان ثابت و اعتقاد پايدارشان به اسلام در جريان تمام بحرانها و توطئه ها،
ثبات قدم بخشيد و به آن وعده اي که در پايان دومين آيه فوق آمده است، جامه عمل
پوشيد و اينک بحمدالله ملت از ثمرات اين شجره طيبه و پابرجاي انقلاب که رهائي از
سلطه استکبار جهاني و زندگي در سايه حکومت اسلامي است برخوردارند.

به اميد
تداوم اين برکات و نعمتهاي الهي بر اين ملت خداجوي.