امام خميني(س)
و انتخابات (1)
مشارکت
مردمي
با نزديک
شدن زمان برگزاري انتخابات چهارمين دوره مجلس شوراي اسلامي و اولين انتخابات مجلس
که پس از ارتحال جانگداز رهبر کبير انقلاب اسلامي در ايران اسلامي برگزار ميگردد،
به صورتي طبيعي فعاليتها و تبليغات
انتخاباتي از سوي افراد و گروههاي مختلف سياسي در سراسر کشور آغاز شده است.
آغاز اين فعاليتها همچنين با تمهيداتي از سوي مسئولين اجرائي کشور براي هر چه با
شکوهتر برگزار شدن انتخاباتي سالم و ايجاد فضائي آزاد براي همه اقشار و طبقات
اجتماع همراه بود و خواهد بود. نکتهاي که همواره مردم مسلمان به ويژه نيروهاي
متعهد و دلسوز و مؤمن به انقلاب در آستانه هر يک از انتخابات برگزار شده طي دوران
سيزده ساله انقلاب اسلامي، با آن مواجه و رودرو بودهاند، برگزيدن و انتخاب راه
صحيح براي پيمودن مسير پرفراز و نشيب انقلاب و نظام منبعث از ان، در اين عرصه و به
عبارت ديگر انداختن رأي اصلح در صندوقها بوده و ميباشند.
در اين ميان
آنچه به عنوان ملاک و معيار اين انتخاب اصلح مطرح بوده و بارها و بارها صحت آن
با عمل محک زده شده است ملاکها و
معيارهائي ميباشد که امام خميني(س) بعنوان بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران براي
خويش تعيين و تبيين نمودهاند. رهنمودها، اوامر و نواهي آن بزرگوار که در قالب
پيامها، اطلاعيهها و بيانات امام در دهه اول انقلاب و در سه دوره انتخابات مجلس
شوراي اسلامي، انتخابات رياست جمهوري، رفراندوم جمهوري اسلامي و قانون اساسي،
انخابات مجلس خبرگان و..، هر جوينده طريق حق را به صراط مستقيم الهي رهنمون ميسازد.
بر اين اساس سعي بر اين اساس تا در طي حداقل چهار مقاله اين رهنمودها را بصورتي
فشرده بيان نموده و اصول و معيارهاي اسلام ناب محمدي(ص) از لسان امام براي
انتخاب اصلح و برگزاري انتخاباتي سالم و صحيح و بيشائبه، شرح گردد.
قبل از ورود
به بحث اصلي تکرار اين تذکر خالي از نفع نيست که کنکاش و جستجو در کلام امام نبايد
با پيشداوري و تعيين کردن حکم از قبل همراه باشد زيرا در صورتيکه با کلام و رهنمود
امام بخواهد بدون مد نظر قرار دادن فرهنگ امام- که ابعادي وسيع و همه جانبه دارد و
هرگز محدود در يک بعد و زمينه خاص نميباشد- برخورد شود، در حقيقت ميتوان گفت که
برخورد و روشي کاسبکارانه و منفتطلبانه صورت گرفته است و از کلام و رهنمود آن
بزرگوار نيز صرفا در همان بخشي که به نفع اين طرز برخورد بوده به مثابه تزئين و
مردمپسند شدن تفکري مغاير با خط امام و اسلام ناب محمدي(ص)، مورد استفاده و در
واقع سوء استفاده- قرار گرفته است.
بهتر است
سخن را درباره انتخابات از همان نقطهاي شروع کنيم که از نظر امام(س)، نقطه شروع،
تداوم و به ثمر رسيدن از انقلاب اسلامي، نظام جمهوري اسلامي، انتخابات و کلا همه
امور سياسي و اجتماعي است، همان اصل بنيادين و خدشهناپذير يک انقلاب و نظام
اسلامي و مردمي يعني اصل مشارکت مردم در تعيين سرنوشت خويش و حضور گسترده آنان در
تمامي صحنهةاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي، نظامي و اقتصادي کشور.
امام خميني(س)
در تشريح اهميت اين اصل مطالب بسياري گفته و نوشتهاند که هر يک به تبيين و تأکيد
وجهي از وجوه اصل مهم مردمي بودن و مردمي ماندن اين انقلاب ميپردازد. نمونههائي
از اين «رهنمودهاي آشنا» آغازگر مبارکي براي ورود به بحث درباره «امام، مردم و
انتخابات» ميباشد:
«بايد گفت
که انقلاب ايران بهترين انقلابي بوده است که در دنيا تاکنون پيدا شده است و نکتهاش
هم اين است که ملت مسلمان انقلاب کردند، انقلابي که مربوط به حزب يا گروهي خاص يا
کودتاي نظامي نبوده است. بلکه خود ملت قيام کرد و پيش برد و طرف را شکست داد و ملت
هم اسلامي بوده است».
(8/8/58)
«از آغاز
انقلاب تا کنون، يکي از اهداف شوم و پليدي که همواره مورد توجه استکبار جهاني و
نوکران خارجي و داخلي آنها بوده است، دور کردن مردم از صحنههاي انقلاب و گسستن
پيوندهاي پولادين آنان با آرمانهاي اجتماعي- سياسي اسلام بوده است که در اره تحقق
آن به انواع حيلهها و ترفندهاي گوناگون متوسل شدهاند که بحمدالله سرشان به سنگ
خورده است و ملت پيروز و سرفراز ايران با نمايش قدرت عظيم خود در حوادث گوناگون
انقلاب، اين حقيقت و واقعيت را به اثبات رسانيده و نشان دادهاند که از درياي
خروشان وحدت و انسجام آنان چيزي کم نشده و نخواهد شد و جهانخواران انشاء الله تا
ابد حسرت گسستن اتحاد مقدس مردم ما را به گور خواهند برد». (11/1/67)
«بدون اينکه
اين ملت همراهي کند ما نميتوانستيم کاري بکنيم هرچي داريم از اينهاست و هر چي هست
مال اينهاست. دولت عامل اينهاست، قوه قضائي عامل اينهاست، قوه اجرائيه عامل
اينهاست، قوه مقننه عامل اينهاست، اداء تکليف بايد بکنند، شرکت بدهند مردم را در
همه امور» (19/3/65)
«آنهائي که
گمان ميکردند که با يک تشر ايران را ميتوانند چه بکنند، گمان کردهاند که حالا
هم زمان قاجار است، حالا هم زمان پهلوي است که مردم بيدار نبودند. امروز مزان
بيداري مردم ماست، زمان هوشياري و شکوفائي ايمان است در اين کشور». (29/8/65)
«آن که دست
ظلم را از شما کوتاه کرده است و عدالت را ميخواهد اجرا کند همين ملت است. همين
جوانهائي هستند که الان در راه اسلام فداکاري ميکنند». (25/1/66)
اين سخنان
از آن جهت «رهنمودهاي آشنا» لقب يافتهاند که اصل مردمي بودن و از مردم در همه
امور استمداد طلبيدن و تشکيل و سازماندهي نمودن نهادهاي مردمي در نظام و تمجيد و
ستايش از حضور فعال مردم در صحنههاي گوناگون انقلاب از جمله مواردي بود که در غالب
پيامها و سخنرانيهاي امام بدان تأکيد ميگرديد از بهشت زهرا در بهمن 1357 که
فرمودند من به پشتوانه اين ملت دولت تعيين ميکنم و در دهان دولت شاهنشاهي ميزنم،
تا لحظه لحظههاي پرفراز و نشيب انقلاب و جنگ تحميلي و بيان اين احساس که :
«و اينک من
به همه عزيزاني که خانه و کاشانه و جگرگوشگان خود را در اين حوادث و ميدان کارزار
از دست دادهاند، عرض ميکنم که يقينا شما احساس همدردي اين خدمتگزار و پدر پير
خود را درک ميکنيد که من ويراني خانههاي شما را ويراني خانه خود و شهادت و جراحت
عزيزان و فرزندان شما را شهادت و جراحت فرزندان خود ميدانم و با شما هستم و شما
را به صبر و مقاومت سفارش ميکنم». (16/11/65)
و تا لحظات
آخر عمر خويش که طي وصيتنامه نوراني سياسي الهي خويش عاشقان اسلام ناب را با اين
جملات مفتخر ساخت:
«چون توده
ميليوني بيدار شده و متوجه مسائل است و در صحنه حاضر است، آمال انساني اسلامي به
خواست خداوند متعال جامه عمل بطور چشمگير خواهد پوشيد و کجروان و اشکالتراشان در
مقابل اين سيل خروشان نخواهند توانست مقاومت کنند. من با جرأت مدعي هستم که ملت
ايران و توده ميليوني آن در عصر حاضر، بهتر از لت حجاز در عهد رسول الله(ص) و
کوفه و عراق در عهد اميرالمؤمنين و حسين بن علي (ص) ميباشند … امرزو ميبينيم
که ملت ايران از قواي مسلح نظامي و انتظامي و سپاه و بسيج تا قواي مردمي از عشاير
و داوطلبان و از قواي در جبههها و مردم پشت جبههها با کمال شوق و اشتياق چه
فداکاريها ميکنند و چه حماسهها ميآفرينند … اسلام بايد افتخار کند که چنين
فرزنداني تربيت نموده و ما همه مفتخريم که در چنين عصري و در پيشگاه چنين ملتي ميباشيم».
(وصيت نامه سياسي الهي )
اين رابطه و
عشق دو طرفه ميان امام و امت خدا جوي، مسألهاي آشکار و غيرقابل انکار براي دوستان
و حتي دشمنان انقلاب به شمار رفته و پيروان راستين اسلام ناب را به اين اصل خدشهناپذير
هدايت ميکند که نقش مردم در ساختار حکومت اسلامي و يک نظام مردمي در واقع بنيان و
پايه اصلي سيستم حکومتي اسلام را تشکيل ميدهد به بيان امام:
«ما تابع
ملت هستيم، ما خدمتگزار ملت هستيم، ما بايد روي مسير ملت سير بکنيم». (17/8/58)
اما اين
معنا نه تنها در ديدگاه طرفداران غرب و شرق بالاخص پيروان اسلام آمريکائي وجود
ندارد بلکه سخناني در نقض اين اصل بر زبان رانده و مردم را «عوام» و «فاقد درک
صحيح» … معرفي کرده، کا را به جائي ميرسانند که حتي بر روي منبر اعلام ميکنند
که مردم و عوام الناس نميتوانند خوب را از بد و حق را از باطل تميز دهند و محتاج
قيماند! اين تفکر به ويژه در زمينه انتخابات که يکي از جلوههاي اساسي حضور مردم
در صحنه و مشارکت آنان در امور سياسي اجتماعي ميباشد بصورتهاي مختلف ابراز ميگردد
و با صراحت، چه در اطلاعيهها و بيانيههاي سياسي و گروهي و چه در نحوه برخورد با
امور جرائي و نظارتي انتخابات و چه در زمينههاي تبليغاتي، اين خط سي را دنبال ميکنند
که براي اين عوام فاقد درک! افکار و اشخاص خود را بعنوان انتخاب اصلح به مردم حقنه
نمايند. اينان البته براي اين مقصد باطل خود، کلمات حقي را وسيله قرار ميدهند که
از آن جمله است آياتي از قرآن و احاديثي از ائمه معصومين و جملاتي از امام که صد
البته با تفسير و تأويل مخصوص خودشان!
عدهاي ديگر
نيز در داخل کشور وجود دارند که آنها هم با متمسک قرار دادن آياتي از قرآن و
احاديثي از ائمه و جملاتي از امام، که تفسير و تأويلي خاص خود هم جاشني آن است!
بصورتي افراطي مسأله «آزادي» را مطرح مينمايند که تصوري بجز شکلگيري يک کشور
لائيک را در پيش روي قضاوت کنندگان منصف باقي نميگذارد! در اين ميان آنچه مظلوم
واقع ميگردد اصل مطرح شده توسط امام، و بنياني است که حزب الله و پيروان راستين
خط امام در پي تحقق آن ميباشند.
از ديدگاه
حضرت امام(س)، مردم داراي رشد سياسي بالائي هستند و اين را بارها مورد تأکيد قرار
دادهاند:
«جامعه
اسلامي ايران که با درايت و رشد سياسي خود جمهوري اسلامي و ارزشهاي والاي آن و
حاکميت قوانين خدا را پذيرفتهاند و به اين بيعت و اين پيمان بزرگ وفادار ماندهاند
مسلم قدرت تشخيص و انتخاب کانديداي اصلح را دارند». (11/1/67)
«يک
انتخابات صحيحي بشود با همت ملت، ملت ميشناسند افراد صالح را، لازم نيست که حالا
يک چند سال هم ما درسشان بدهيم، نخير خودشان ميفهمند. اين ملت چيز ميفهمد، ميفهمد
کي آدم صالح است کي آدم ناصالح». (16/8/58)
به هر حال،
آنچه که به صورتي کلي ميتوان در اين زمينه مطرح کرد اينکه هيچ حرکتي و هيچ سياست
و برنامهاي بدون حضور و مشارکت واقعي مردم موفقيتي در پي نخواهد دشات فلذا وظيفه
و تکليفي که برگردن مسئولين قرار دارد، بوجود آوردن جو و فضايي سالم براي حضور هر
چه بيشتر مردم در صحنههاي مختلف نظام وانقلاب خصوصا انتخابات ميباشد.
به فرموده
امام:
«بايد مردم
را براي انتخابات آزاد گذاريم و نبايدکاري بکنيم که فردي بر مردم تحميل شود.
بحمدالله مردم ما داراي رشد ديني- سياسي مطلوب ميباشند و خود، افراد متدين و درد
مستضعفان چشيده و آگاه به مسائل ديني- سياسي و همگام با محرومين را انتخاب خواهند
کرد». (10/4/66)
به اين
ترتيب اصليترين کار، زمينه سازي حضور هر چه بيشتر مردم در صحنه انتخابات چهارمين
دوره مجلس شوراي اسلامي است. ادامه دارد