بدحجابى بى مهار
حجةالاسلام و المسلمين محمد تقى
رهبر
× بدحجابى،
توطئه استكبار
مسأله حجاب همواره به عنوان يك شاخص فرهنگى و اعتقادى مطرح
بوده و در سالهاى اخير بويژه پس از پيروزى انقلاب اسلامى، بُعد سياسى گرفته است.
اگر به عصر نخستين اسلام بازگرديم و جايگاه زن را در جامعه جاهلى و اسلامى با هم
مقايسه كنيم خواهيم ديد كه موقعيت فرهنگى و اجتماعى حجاب در دو نظام اسلامى و
جاهلى، دو شكل متضاد دارد. از آيه كريمه “و قَرْنَ فى بيوتِكُنّ و لا تَبرَّجْنَ
تَبَرُّجَ الجاهليةِ الأولى؛1 و در خانههايتان قرار گيريد و مانند روزگار جاهليت
قديم، زينتهاى خود را آشكار مكنيد.” چنين برمىآيد كه: تبرّج و كالاى بازارى شدن
زن در تار و پود فرهنگ جاهلى تعبيه شده بود، امّا اسلام زن را از سقوط و فساد و
لعبت بودن در دست بلهوسان و يا ابزار توليد افزون شدن در دست استثمارگران، رهايى
بخشيد و از حقوق حقّه انسانى برخوردار ساخت و فلسفه حجاب و پوشش زن را همانا عفت
نفس و صيانت وى از هوسرانيهاى
مردان و عامل كسب عزت و افتخار او قلمداد نمود، چنان كه خطاب به رسول خداصلى الله
عليه وآله وسلم مىفرمايد: “يا ايها النبى قل لازواجك و بناتك و نساء المؤمنين
يدنين عليهن من جلابيبهن ذلك ادنى ان يعرفن فلايؤذين؛2 اى پيامبر به همسران و
دخترانت و زنان مؤمنين بگو پوششهاى خود را بر خود فروتر گيرند، اين براى آن كه
شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند ]به احتياط[ نزديكتر است.”
فرهنگ حجاب و عفاف قرنهاى متمادى بر خانوادهها حاكم بود و
روابط زن و مرد حد و مرز شرعى داشت. در پرتو عفاف و تعليم و تربيت اسلامى، زنان
دانشمند و نامدارى تربيت شدند كه در محيط خانه و نيز اجتماع، عناصر مفيد و مؤثرى
بودند و ضعف و انحراف اخلاقى وجود نداشت. اما با نفوذ فرهنگ بيگانه، جاهليت جديد
رخ نمود و در نخستين گامهايش و پيش از آن كه به تكنولوژى و دانش روى آورد،
بىحجابى و مفاسد اخلاقى را براى زن مسلمان به ارمغان آوردند.
با پيروزى انقلاب اسلامى در ايران و دگرگونى ملاكها و
شاخصهاى ارزشى، زن مسلمان، كه نقش بسيار عمدهاى در انقلاب ايفا كرد، جايگاه خود
را بازيافت و ننگ بىحجابى و بازيچه بودن از دامن وى زدوده شد و اقليتى كه پذيرش
حجاب برايشان سنگين بود و هواى غرب را در سر داشتند، به حكم جبر و بعضاً تنبه و
آگاهى، حجاب را هر چند به صورت ناقص پذيرفتند و امروز بىحجابى بدان شكل وجود
خارجى ندارد ولى تبرّج و خودآرايى و بدحجابى بدون مهار برخى از زنان رو به رشد است
و اگر عقلاى قوم چارهاى نينديشند و دلسوزان نظام اقدام جدى نكنند و توده مردم در
انجام مسؤوليت بىتفاوت باشند عواقب نامطلوب افزونترى خواهد داشت و مفاسد ناشى از
آن دامن بسيارى را خواهد گرفت.
شايد كسانى بگويند: امروز با وجود مسائل حادترى در زمينه
تهاجم فرهنگى طرح مسأله بدحجابى چندان ضرورى نيست، به علاوه آنچه تاكنون گفته شده
چه دستاوردى داشته است؟
پاسخ اين است كه: حجاب، معيار و شاخصه فرهنگى، اعتقادى و
حتى سياسى جامعه ماست. حجاب، بويژه چادر، در اين انقلاب يك شعار اصيل دينى و حربه
سياسى بوده و همچنان بايد به قوت خود باقى بماند. اگر حجاب بعد استراتژيكى ندارد
چرا غرب و رسانههاى امپرياليستى و صهيونيستى آنقدر روى آن حساسيت نشان مىدهند؟
چرا در كشور فرانسه و انگليس و برخى دولتهاى پيرو آنها چون مصر، تركيه و… براى
حجاب چند دختر دانش آموز و دانشجو آنقدر حساسيت نشان مىدهند و براى مبارزه با آن
اعلام جنگ مىكنند و در سطح وزارت فرهنگ و وزارت كشور و غيره براى آن، هياهو به
راه مىاندازند و رئيس اداره مهاجرت فرانسه مىگويد: “حجاب از ايران به فرانسه
آمده و با آن بايد مبارزه كرد.”3
مسأله هنگامى جدىتر مىشود كه مىبينند در جامعه غربى،
اسلام درخشيده و دلهاى بىشمارى از آزاد انديشان و آگاهان جهان را به خود معطوف
داشته و اخيراً در كنگره جهانى زن در پكن ديديم حضور زنان ايرانى با همان حجاب و
پوشش اسلامى در سطوح مختلف نمايندگى و خبرگزارى چقدر براى جامعه جهانى زن، چشمگير
و جالب توجه بود. حجاب در ميان زنان غربى جاى خود را تدريجاً باز مىكند و مىرود
كه ارزشهاى اسلامى تنها راه نجات زن از ابتذال و بازيچگى او در عصر كنونى شناخته
شود.
×
درخشش اسلام و جاذبه حجاب
مجله “اشپيگل” چاپ آلمان در گزارشى از گرايش چشمگير
آلمانيها به اسلام مىنويسد:
“حدود يك ميليون و هفتصد هزار مسلمان بزرگترين رقم اقليت مذهبى
آلمان را تشكيل مىدهد. در حال حاضر يكصد هزار آلمانى كه نيمى از آنها زن هستند به
اسلام رو آورده و شعائر اسلامى همانند حجاب را رعايت مىكنند.”4
همچنين به گزارش اين مجله غربى، طى چند ماه بيش از هشت
هزار زن آلمانى به دين اسلام مشرف شدهاند اينان يك گروه اسلامى به نام “خواهران
محمدصلى الله عليه وآله وسلم” تشكيل دادهاند. در جلسات هفتگى به تعليم قرآن و
حديث مىپردازند و مبانى اعتقادى را مىآموزند. يك كارشناس زن آلمانى علل گرايش
زنان به اسلام را پوچ بودن جامعه غربى و نياز آن به زندگى شرافتمندانه و انسانى
ذكر كرده است. اكثر اين زنان در محل كار خود آشكارا نماز مىخوانند و اكثر اينان
مىگويند ترك كلوپهاى رقص و زندگى مبتذل سابق باعث تقويت روحيه انسانى آنان شده
است.5
و بنا به گزارش خبرگزارى ايتاليا:
“اسلام پناهگاه زنان غربى است. تنها طى دو سال گذشته بيش از 20000
نفر از باسوادترين زنان انگليس به اسلام رو آوردهاند.”6
بر اساس گزارش مركز آمار اتريش، پيروان اسلام در سالهاى
1981 تا 1991 در اتريش تقريباً دو برابر شده در حالى كه پيروان آيين مسيحيت رو به
كاهش نهاده است.
اين گونه اخبار و گزارشها كه گرايش روزافزون مردم جهان را
به اسلام و ارزشهاى اسلامى نشان مىدهد بسيار است كه طرح آن مجالى ديگر مىخواهد.
غرض از اين اشاره اين است كه نفوذ اسلام و ارزشهاى اسلامى
بر غرب، گران است و براى منافع نامشروع غرب به عنوان تنها خطر مطرح است و كينه غرب
را در موارد گوناگون از قبيل مسائل اسفبار بوسنى و اعمال وحشيانه رژيم نظامى
وابسته در الجزاير و خشونتهاى رژيم مبارك و حوادث لبنان و فلسطين اشغالى مىتوان
ديد.
× عكس
العمل غرب
با اين نفوذ فرهنگى و جاذبه عقيدتى كه اسلام در پايگاههاى
استكبار پيدا كرده، آنان به وحشت افتاده و با طراحى و اجراى توطئههاى گوناگون،
سعى در خنثى كردن اين جاذبهها دارند، بارزترين توطئههاى غرب، كوشش در جهت خلع
سلاح كردن نسل جوان از اخلاق و ارزشهاى اسلامى و ترويج فرهنگ منحط غربى در
چهرههاى گوناگون است، كه يكى از نمونههاى برجسته اين فرهنگ، بدحجابى و ترويج
فساد از طريق فيلم ، نوار ، عكس و كالاهاى صادراتى با رمز و رازهاى مخصوص و
تبليغات و ارتباطات و عوامل جاسوسى و غيره است. از اين رو بايد مسأله بدحجابى را
جدى تلقى
در
پرتو عفاف و تعليم و تربيت اسلامى، زنان دانشمند و نامدارى تربيت شدند كه در محيط
خانه و نيز اجتماع، عناصر مفيد و مؤثرى بودند و ضعف و انحراف اخلاقى وجود نداشت.
اما با نفوذفرهنگ بيگانه، جاهليت جديد رخ نمود و در نخستين گامهايش و پيش از آن كه
به تكنولوژىودانشروى آورد،بىحجابى و مفاسد اخلاقى رابراى زن مسلمان به ارمغان
آوردند.
كنيم
و با توجيه فرهنگى و تبليغى و اقدامهاى اجرايى و حقوقى به مبارزه با آن بپردازيم و
پرداختن به مسائل اقتصادى و تكنولوژى و توسعه نبايد از حسّاسيتها نسبت به ارزشهاى
اسلامى بكاهد.
مع الاسف بايد اعتراف كرد كه توجه و حسّاسيت به ارزشهاى
اسلامى از جمله حجاب، رو به كاهش نهاده و اقدام مؤثرى در برابر بدحجابى صورت
نمىگيرد و عناصر آلوده نسبت به گذشته احساس آرامش بيشترى مىكنند و چهره عمومى
جامعه از نوعى گستاخى و بىتفاوتى حكايت دارد. و طرح مبارزه با منكرات نيز در اين
ميدان توفيقى محسوس به دست نياورده و از برخى شعارهاى ديوارى فراتر نرفته و
توصيههايى كه در خصوص رعايت حجاب اسلامى به در ورودى يا تابلو اعلانات
وزارتخانهها و ادارهها و مؤسسهها و سازمانها و فروشگاهها نصب مىشود تنها
كليشهاى و جهت اسقاط تكليف است و هيچ گونه ضمانت اجرايى ندارد و ارباب رجوع با
لباسهاى جلف، آرايش تند، موهاى افشان و حركات ناهنجار، رفت و آمد مىكنند و هيچ كس
هم نمىگويد چرا، و اگر برادران حزب الله اعتراض كنند، در نهايت بدهكار هم
مىشوند!
چنين وضعى مردم مؤمن و متعهد جامعه را رنج مىدهد.
متأسفانه در ميان كارمندان دولت، دانشگاهها، ادارهها و بيمارستانها وضع چندان
بهتر از اين نيست. در صدا و سيما نيز برخى فيلمها و سريالهاى تلويزيونى نمايش داده
مىشود كه نشاندهنده عادى بودن معاشرت زن و مرد نامحرم و زندگيهاى تجملى و طاغوتى
است و حجاب ارائه شده در برخى فيلمها و تئاترهاى توليدى سيما، در امر حجاب تنها به
استتار موى سر فقط با يك روسرى كه پشت سر گره خورده خلاصه شده و گردن و گلوى باز و
صورت با آرايش تند و تيز ديگر مسألهاى نيست!
نمايشگاههاى بين المللى هم كه زير نظر دست اندركاران امور
تشكيل مىشود، به روند بدحجابى، دامن مىزند و به كانون مُد و آرايش و اختلاط زن و
مردهاى بىتعهّد و عرضه كالاهاى تجملى و ميعادگاهى براى عناصر مشكوك و محل نمايش
زيباييهاى دختر و پسر تبديل شده است. كسانى كه “نمايشگاه ايرانگردى” را، كه زير
نظر وزارت ارشاد اسلامى است، اخيراً ديده بودند از لوث شدن حجاب و رواج ابتذال در
فضاى نمايشگاه، گلايهاى بسيار داشتند و آن را محل صدور نوعى بىبند و بارى به
سراسر كشور مىدانستند و مىگفتند كه در آن جا حتى از توصيههاى معمول و تذكرى كه
در گذشته از بلندگو در رعايت حجاب داده مىشد ديگر خبرى نبود!
بطور خلاصه اگر اين روند كنترل نشود عملاً ابتكار عمل را
به دست آن عده متظاهرين بلهوس مىسپارد و تدريجاً به انزواى عناصر مؤمن و زنان
محجبه مىانجامد كه آن همه خون دل خوردند و جوانانشان را فدا كردند.
و اما نيروهاى حزب اللهى با حساسيّتى كه از آغاز به اين
مسائل داشتند و گاه به خيابانها آمده و تظاهراتى مىكردند و در اماكن نمازجمعه
شكوههايشان را سر مىدادند، با وعدههايى كه در زمينه مبارزه با منكرات داده شد
خود از دخالت مستقيم دست كشيدند و كار را به نهادهاى ذى ربط سپردند، ولى متأسفانه
اثر و ثمر چندانى نديدند و اخيراً خود به راه افتادند و در عكسالعمل به اين روند و
اعتراض به شيوع فساد و مظاهر آن تظاهراتى به راه انداختند، كه چند مورد آن از
تهران و تبريز گزارش شد.
در هر حال، مردم مسلمان و نيروهاى متعهّد – كه صاحبان اصلى
اين انقلابند – عواقب شيوع فساد و گسترش موج بىحجابى و ابتذال غربى را براى آينده
نگران كننده مىدانند و انتظار دارند، مسؤولان امر بخصوص نهادهاى تبليغى و ارشادى،
كه خود نيز مانند همه دلسوزان اين انقلاب درد را احساس مىكنند، در اين موقعيت
حسّاس كه نظام مقدس اسلامى ما كاملاً استقرار يافته و شجره طيبه انقلاب پاگرفته،
با اين موضوع جديتر برخورد كنند و مجال ندهند تا برخى عناصر بيمار و لجام گسيخته
ابتكار عمل را در دست گيرند و موجب انزوا و دلسردى عناصر مؤمن و جريحهدار شدن
احساسات عمومى شوند.
پاورقيها:
1 ) احزاب (33) آيه33.
2 )
همان، آيه 59.
3 )
روزنامه كيهان، 71/9/30
4 )
همان، 71/12/5
5 )
همان، 72/1/25.
6 )
جرائد، 72/8/22.