دستاورد انتخابات مجلس پنجم




سردبير

انتخابات پنجمين دوره مجلس شوراى اسلامى در فضايى استثنايى و موقعيتى حساس با رويكردى نو, برگزار شد. حضور نزديك به 25 ميليون رإى دهنده; يعنى شركت بيش از 82 درصد از افراد داراى شرايط در اين دوره, پديده اى كم نظير و صحنه اى شكوهمند را به نمايش گذاشت كه مانند آن را در كمتر كشورى مى توان يافت.
تنوع نامزدها و حضور جريانهاى سياسى گوناگون و نامزدهاى سرشناس منفرد و اعلام مواضع و ديدگاههاى آنان درباره مسائل مهم داخلى و خارجى, ضمن آن كه تا حدودى به شفافيت سياسى جامعه كمك كرد, رقابت گسترده و نفس گيرى را نيز به وجود آورد كه بى شك نقش موثرى در كشاندن صاحبان سليقه ها و گرايشهاى گوناگون, به پاى صندوقهاى رإى داشت.
با وجود اين, اقدامهاى تإسف انگيزى نيز رخ نمود كه بايد از آنان با نام ((آسيبهاى انتخابات)) اين دوره ياد كرد و كوشيد تا در انتخابات آينده, زدوده گردند, مانند ترويج ضد ارزشهايى چون اسراف و تبذير در تبليغات و پول سالارى به گونه اى كه رقابت پول را مى نماياند, تخلفات گوناگون و سوء استفاده از بيت المال و امكانات دولتى توسط پاره اى از جناحها, حرمت شكنى و وارد كردن نسبتهاى ناروا به رقيبان, عدم رعايت شوون اسلامى در مبارزات انتخاباتى, وعده هاى بيرون از اختيار نماينده و طرح شعارهاى قوم گرايانه, تا آن جا كه برخى از مدعيان انقلابى گرى آنسان آرزوى تكيه بر كرسى نمايندگى, دل و دماغ را از آنان گرفته بود كه به ياد زنده كردن نژاد و قبيله اى كه هيچ گاه سخنى از آن نگفته بودند, افتادند و از ياد بردند كه مسير كعبه از تركستان نمى گذرد! ابطال بى سابقه بسيارى از صندوقها به وسيله شوراى محترم نگهبان, خود دليلى روشن بر زيادى تخلفات است و نمى توان تمام اين ابطالها را به مسائل خطى و ناخرسنديهاى سياسى تفسير كرد.
بارى, گرچه اين مسائل قابل تعميم بر همه انتخابات اين دوره نيست ولى هشدار آن لازم است, زيرا اگر امروز, كه بيش از هيجده بهار از انقلاب اسلامى نمى گذرد, اجازه داده شود كه فضاى انتخابات, غبارآلود گردد تا آن جا كه در منطقه اى ـ بر اساس گزارش شوراى نگهبان ـ وقيحانه پول در پاكت بگذارند و از رإى دهندگان بخواهند به كانديداى مورد نظر پول, رإى دهند, در انتخابات آينده, چه كسانى جز سرمايه داران و پول پرستان كرسيهاى نمايندگى را اشغال خواهند كرد و آيا انحرافى وحشتناكتر از آن مى توان تصور كرد؟
از اين جا مى توان فلسفه تإكيدهاى مقام معظم رهبرى را ـ درباره پاى بندى به احكام شريعت و اصرار بر ارزشهاى انقلاب و اسلام و هشدار در الگوگيرى از شيوه هاى تبليغاتى غربى و سرانجام مكلف ساختن مسوولان ذى ربط درباره رسيدگى به تخلفات مالى در انتخابات ـ دريافت و برآينده نگرى هوشمندانه و درك ژرف اين فرزانه سترگ درود فرستاد و خداى را بر اين نعمت, سپاس گفت.
پيداست كه حضور بى مثال و باشكوه ملت قهرمان ايران, به هيچ وجه, تحت تإثير مسائل پيش گفته قرار نمى گيرد و نتايج انتخابات; بويژه در تهران, كه پايتخت ام القراى جهان اسلام است, در خور توجه و امعان نظر است.
1 ـ درصد بالاى آراى مردم به نامزدهاى روحانى در تهران ـ صرف نظر از عنوان جناحى ـ با وجود بازار گرمى تبليغات, گوياى اين است كه هم اكنون نيز مردم مسلمان ايران, روحانيان را به عنوان آخرين تكيه گاه و ريسمان اعتماد بخش مى شناسند و برنامه هاى دين گرا را بهترين راهكارها ارزيابى مى كنند و البته اين حسن اعتماد بر سنگينى مسووليت اين طبقه مى افزايد.
2 ـ ائتلاف پنهان دو جريان متضاد, از طرفه هاى اين دوره بود كه باعث حيرت تحليل گران سياسى شد و شاهد آن است كه بسيارى از شعارهاى سياسى از باورهاى دينى و اعتقادى برنمى خيزند وگرنه چسان مى توان بر سر ديدگاه ((مبارزه با سياست تعديل و گرايش به اقتصاد دولتى و اولويت دادن به تعاونى ها)) با نظريه ((شتاب و تسريع در سياست تعديل و حركت به سوى اقتصاد جهانى و اولويت دادن به بخش خصوصى…)) به وفاق رسيد؟!
3 ـ حذف افراطيها ـ چه آنان كه جز تعديل و توسعه نمى ديدند, چه آنان كه سياستهاى جارى را سم مهلك مى پنداشتند و چه آنان كه همه چيز را در خصوصى سازى مى انگاشتند ـ به مثابه غربال انديشه ها و سياستها و محك زدن روشها و منشهاى جناحها با ديدگاههاى مقام معظم ولايت بود و در نتيجه عملا ((فراكسيون ولايت)) ـ كه در سرمقاله مجله شماره169 از آن سخن رفته بود ـ به مجلس راه يافت. و ترجمان آن, اين بود كه سياست تعديل, نه حذف, كه بايد تعديل و در مسير عدالت اجتماعى قرار گيرد و به پيشگامان جهاد و شهادت اولويت داده شود و اقتصاد از پايه به سقف نقل مكان دهد; يعنى ديدگاه روبنا انگارانه فرهنگ دگرگون شود و فرهنگ, نقش زيربنايى خويش را بازيابد.
پيداست كه هيچ كس نمى تواند خدمات درخشان انقلاب در عرصه هاى گوناگون سازندگى را, كه چند برابر كل كارهاى انجام شده در رژيم طاغوت است, تخطئه كند يا فى المثل گامهاى بلندى چون راه اندازى راهآهن استراتژيك مشهد ـ سرخس ـ تجن (احياى جاده ابريشم) را ضرورى و افتخارآميز نشمرد, از اين رو سازندگى و توسعه ايران اسلامى بايد تداوم يابد و توقف آن هرگز به مصلحت انقلاب نيست و چرخ زمان به عقب برنمى گردد ولى كنترل, غربال و هدايت سياستهاى توسعه نه تنها مفيد كه حياتى و اجتناب ناپذير است و نبايد فراموش كرد كه فقرزدايى از مسير غنى پرورى عبور نمى كند.
انكار نبايد كرد كه از رهگذر توسعه, بخش اندكى, كه هيچ نقشى در پيروزى و تداوم انقلاب نداشت, فربه شد و آسيبهاى شديد فرهنگى دامنگير انقلاب گشت تا آن جا كه در سايه تفكر به اصطلاح توسعه مدارانه, برخى از خوديها دچار كژتابى انديشه شدند و ياوه هايى چون: ((براى مبارزه با غرب بايد در سرمايه دارى و دموكراسى از آنها پيشى گرفت)), يا ((توسعه بايد ادامه يابد ولو به قيمت له شدن عدالت اجتماعى)), سر دادند.
حقيقت اين است كه همان طور كه اصرار بر اصول و ارزشهاى اسلام و انقلاب به معناى مخالفت با توسعه و آبادانى نيست, توسعه و سازندگى نيز نبايد بدون اين ارزشها فهم و تفسير شود.
مقام معظم رهبرى و ولى امر مسلمين طى پيامى به مناسبت افتتاح پنجمين دوره مجلس شوراى اسلامى با اشاره به مباحث ياد شده فرمودند:
((شايد يكى از عوارض دوران سازندگى در نظامهاى ارزشى آن است كه برخى افراد ساده انديش و ظاهربين را از نقش عامل ايمان و عقيده و اصول پايه اى نظام غافل مى سازد و اين پندار غلط را بر آنان مسلط مى كند كه گويا با ورود به مراحل پيشرفت سازندگى كشور, دوران شعارهاى مقدس و ارزشهاى اصيل به سر آمده است. اين تصور باطل همراه با برخى انگيزه هاى مادى و شخصى موجب آن مى شود كه اين گونه اشخاص ارزشها را مورد بى اعتنايى قرار داده, رابطه تنه و شاخه را با ريشه انكار كنند. براى پيشگيرى از اين پديده خطرناك, بر زبدگان ملت است كه در همه برنامه ريزيها به نقش ارزشهاى اسلام و انقلاب تكيه اى حقيقى ـ و نه زبانى و ظاهرى ـ نشان دهند. ))
در فرازى ديگر از اين پيام با تإكيد بر ارزشها و با توجه به توقعات نارواى ليبراليسم غربى از نظام اسلامى مى فرمايند:
((هر كس به نام سازندگى, ارزشهاى انقلابى را مورد بى اعتنايى قرار دهد, در دعوى سازندگى نيز دچار خطا و توهم است, و هر كس به اين عنوان كه امروز روز عمل است, شعارهاى درخشان انقلاب را تحقير كند, مانند كسى است كه بر سر شاخه نشسته و بن مى برد.
ليبراليسم منحرف غربى كه امروزه ملتهاى اروپا و آمريكا در فضاى آلوده آن, دست و پا مى زنند و اخلاق و فضيلت و روابط انسانى و اساس خانواده و پيوند نسل جديد را با پدران و مادران و بطور كلى معنويت و ايمان خود را در سايه شوم آن فانى شده مى يابند, در ميدان سياست و اقتصاد, توقعات نامشروعى را از نظام اسلامى و مسوولان بلند پايه آن مطرح مى كنند. وظيفه مجلس شوراى اسلامى در مرتبه اول, ايستادگى در برابر اين توقعات و پاى فشردن بر راه روشن و صراط مستقيم اسلام و انقلاب اسلامى است و اين مهمترين توقع اين جانب و ملت بزرگ و شجاع ايران از نمايندگان منتخب مردم است.)) والسلام
پاورقي ها: