مردم با ايمان هوشيارند


بارها گفته ايم انقلاب ما به خاطر طبع اسلامى بودنش ايجاب مى كند تا در تمام زمينه ها از انقلاب پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله وسلم سرمشق بگيرد, چرا كه هر دو انقلاب هايى بودند بر ضد جاهليت و شرك.
اگر نبى مكرم اسلام در انقلاب شكوهمندش به فرمان الهى بت هاى جاهليت را درهم كوبيد و نظام هاى جاهليت را درهم فرو ريخت و بر ويرانه هاى آن كاخ توحيد را با سرافرازى بنا كرد و درخت پربار يگانه پرستى را در سرزمين مكه نشاند آن گونه كه شاخ و برگهايش بر سر جهانيان بال و پر كشيد, انقلاب اسلامى ملت ما نيز بر ضد بت هاى رژيم شاهنشاهى و طاغوتچه هاى آن نظام منفور صورت گرفت و ائمه كفر را درهم كوبيد, و به جاى آن آئين خدا را حاكميت بخشيد.
صرف نظر از نابسامانى ها كه در آغاز هر انقلاب است و بايد به سرعت بر آن پيروز شد, و صرف نظر از خود كامگى ها و ناآگاهى هاى پاره اى از افراد غير مسئول, تاكنون بحمدالله شاهد پيروزىهاى درخشانى بوده ايم كه جهانيان را به حيرت واداشته و ارائه بيلان آن ضرورتى ندارد.
اما نبايد فراموش كنيم ـ و ان شإ الله فراموش نخواهيم كرد ـ كه همه آن چه را پيدا كرده ايم در سايه ((ايمان)) و ((وحدت)) و ((پيروى از رهبرى)) بود و تمام كوشش و تلاش دشمن نيز در اين است كه اين سه را درهم بشكند, ايمان ما را به شك و وحدتمان را به تفرقه و پيروى از ((ولايت فقيه)) را مشروط.
دشمن براى تزلزل پايه هاى ايمان به امورى متشبث مى شود:
1ـ ارائه مكتب هاى ظاهرا انقلابى اما در باطن الحادآميز و در خدمت مصالح بيگانگان و منافع آن ها.
2ـ پخش شايعاتى كه مردم را نسبت به آينده انقلاب و نظام اسلامى بدبين و آن ها را نسبت به پيروزى نهايى و ثبات مإيوس نمايد.
3ـ بزرگ جلوه دادن پاره اى از ناكامى ها و حوادث ناگوار, در حالى كه مى دانيم يك ملت مسلمان و مصمم, از هر حادثه اى كه براى او پيش آيد, درس مىآموزد و حتى حوادثى كه ظاهرا در آن با بن بست رو برو مى شود و تلخ و ناگوار است.
از نظر الگو گيرى ما نبايد فراموش كنيم كه مسلمانان نخستين, آن چنان درسى از حوادث ناگوار جنگ احد و محاصره اقتصادى آموختند كه عامل سرسختى و هوشيارى و پيروزيشان در حوادث ديگرى شد.
4ـ دشمنان انقلاب ما مى كوشند ما را در دنيا منزوى سازند و از اين طريق در ايمان و اعتقادمان به نفس خود خلل وارد سازند, در حالى كه مى دانيم حكومت پيامبر ما در آغاز از همه منزوىتر بود ولى سرانجام دروازه همه كشورهاى بزرگ آن زمان را گشود.
روزهايى بر پيامبر در مكه گذشت كه جز چند نفر دوستان خاصش آن هم غالبا مخفيانه نمى توانستند از حال او خبر گيرند همه وسايل تبليغاتى آن روز در دست دشمن و در خدمت ضد انقلاب بود, اما ديديم كه نور اسلام تمام اين ابرهاى تيره و تار را شكافت و اشعه حياتبخش خود را هم چون آبشارى بر تشنه كامان جهان و مستضعفان فرو ريخت و به آن ها نيرو و توان داد كه قيام كنند و كاخ هاى كسراها و قيصرها و فراعنه را درهم كوبند.
و اما براى تضعيف ((وحدت)) ما, از طرق زير استفاده مى كند:
1ـ باز هم طريق گروه گرايى و تشكيل احزاب و جمعيت هايى در برابر اسلام و جلب و جذب جمعى از جوانان ناآگاه به سوى آن با شعارهاى انقلابى و داغ!
2ـ از طريق پخش اتهامات و نشر انواع تهمت ها و دروغ ها درباره رجال و شخصيت هاى انقلابى و در نتيجه ايجاد نفاق در ميان مردم.
3ـ از طريق دامن زدن به كينه توزى و انتقام جويى و ايجاد دعوا بر سر تقسيم ميراث انقلاب و مانند آن كه نتيجه همه آن ها فرورفتن در خويش و غافل شدن از دشمن اصلى است.
4ـ از طريق ايجاد كمبودها, افزايش بى كارى بالا, رفتن سطح قيمت ها, زياد جلوه دادن ناراضيان و خلاصه تشديد خشونت در همه ابعاد كه خود بزرگ ترين عامل تفرقه و پراكندگى است.
و در اين ماه هاى اخير با ترفندهاى مختلف و تبليغات زهرآگين و با استفاده از تمام امكانات داخلى و خارجى به محوريت نظام يعنى ولايت فقيه يورش برده اند تا به خيال خام خود با زدن ريشه, شاهد اضمحلال جمهورى اسلامى باشند, اما ملت انقلابى و مسلمان ما كه قانون اساسى اش قرآن و رهبرش فرزند پيامبر اسلام و الگويش زندگى قهرمانان صدر اسلام است همان گونه كه تاكنون شايستگى و لياقت خود را نشان داده باز هم با بيدارى و هوشيارى ثابت خواهد كرد كه تسليم توطئه هاى دشمن نخواهد شد, به ايمانش وفادار, به اتحادش سخت پايبند, و نسبت به بيعتى كه با امام و رهبر انقلاب خود كرده است تا پاى جان خواهد ايستاد!
اما آن ها كه در صفوف انقلابند ولى گاهى با تندروى و خشونت بى دليل, به آتش توطئه هاى دشمن دامن مى زنند, بايد همه آن ها را آگاه و بيدار ساخت و از خطراتى كه در پيش است باخبر نمود تا مراقب گفتار و رفتار خويش باشند و از هر چيزى كه خللى در ايمان مردم نسبت به جمهورى اسلامى و يا تزلزلى در وحدت و صميميت و اتحاد و ايمان و اعتقاد آنها به اصل ولايت فقيه ايجاد مى كند بپرهيزند.
والسلام.
پاورقي ها: