گسترش روزافزون فساد در ابعاد اخلاقى، اقتصادى و شيوع و اشاعه منكرات هر ناظر آشنا و بيگانه را به شگفتى واداشته تا بدانجا كه دشمنان ما نيز روند موجود را تحقق توطئههاى خود دانسته و از اينكه طرحهاى تهاجمى آن به ثمر نشسته است اظهار خوشحالى مىكنند. يكى از طراحان سياستهاى آمريكائى گفت: بىحجابى در ايران نتيجه عملكرد اصلاح طلبان! است و ما از اين روند خشنوديم و شايد خيلى مسائل ديگر كه آنها سامان داده و از آن خشنودند. اين در حالى است كه مسلمانان ديگر كشورهاى اسلامى وقتى قدم به فرودگاههاى ما مىگذارند يا از ديگر مرزها به ايران وارد مىشوند و پرده درىها و با لباس و چهره و حركات ناهنجارى دختران و زنان خيابانى روبرو مىگردند و فروشگاههاى لباس و مانكنها و مناظرى از اين قبيل را مشاهده مىكنند و اخبار مفاسد اجتماعى را مىشنوند انگشت حيرت به دندان گرفته و خيره مىمانند كه اين چه وضعى است؟! يكى از برادران مسلمان ما كه از هند آمده بود مىگفت: بيست سال است كه در اين كشور به سر مىبرم تا كنون يك مورد تعرض نسبت به خانواده من با لفظ يا اشاره نديدهام امّا چند روز است در ايران هستم. همسرم مىگويد: بدون همراهى تو به خيابان نمىروم. مواردى از مزاحمتهاى اخلاقى را ديدهام آيا اينها شرمآور نيست؟! در كشورى كه داعيه دار رهبرى جهان اسلام است و مىخواهد، امالقراى كشورهاى اسلامى باشد، چرا اينگونه شاهد لجام گسيختگى و بى بند و بارى و كشف حجاب زنان و دختران و مزاحمتهاى خيابانى بايد باشيم؟!
اگر به اينها بيفزائيم جشنوارههائى را كه به نام سازمان ملى جوانان و سينما و نظائر آن با اختلاط و امتزاج پسرها و دخترهاى آنچنانى با عنوان شادى آفرينى و ارائه الگوى برتر براى جوانان ايرانى برگذار مىشود و تنها يك جشنواره اخير بنام جوانان هفتاد ميليون تومان هزينه از خون اين ملّت را بلعيده و آن صحنههاى زشت و شرمآور را آفريد كه لكّههاى ننگ آن از دامن مسؤلان و برگذار كنندگانش به اين زودىها زدوده نخواهد شد و ملت آنان را نخواهد بخشيد و انتقام اين بدآموزى و ناهنجارى را از مسببان آن خواهد گرفت، و اگر پارهاى كنسرتهاى موسيقى مانند آنچه در چهل ستون اصفهان در روزهاى اخير با مجوز ارشاد و اماكن و ميراث فرهنگى رخ داد و آن صحنههاى ناپسند را از حضور پسران و دختران هوسباز و فرو افتادن مرز حيا و حجاب از اينگونه تجمع ها نشان داد بر اينها بيفزائم و اگر…و اگر… دهها از اين قبيل در ورزشگاهها و نمايشگاهها را كه در نظر آوريم بيش از پيش سر مسؤولان فرهنگى و اجرائى به زير خواهد افتاد و جز سكوت و انفعال و شرمندگى پاسخى براى ملت نخواهند داشت و از اين آزمايش تاريخى كه در آن رفوزه شدند براى هميشه سرافكنده خواهند بود. تاريخ اين حوادث را در حافظه خود ضبط نموده و براى نسلهاى بعدى تعريف مىكند مانند آنچه از كشف حجاب هشتاد سال پيش بدست آن دودمان خبيث امروز حكايت دارد با اين تفاوت كه آنروز در زير سرنيزه رضاخانى بود كه انگليسىها او را روى كار آوردند و امروز در كشورى رخ مىدهد كه فضاى عطر آگين انقلاب به مشام مىرسد و خون پاك شهدا نخشكيده و اين ميراث معنوى و مائده آسمانى را به دست ما دادهاند و ما لياقت پاسدارى و شايستگى حراست آن را نداريم. در برابر اين ماجرا عدّهاى بىدرد به اين وضع افتخار مىكنند و آن را ثمره آزادى و حقوق برابر و دست آورد اصلاحات!! مىدانند. و در پيشگاه خداو خلق محكوم و شايسته محاكمه و مجازاتاند.
از سوى ديگر عدّهاى دردمند فقط مىنالند اما درپى راهكار و چارهجوئى نيستند، خون دل مىخورند اما مرعوب اند، اينهمه امكانات در كشور وجود دارد و آنهمه نيروهاى انسانى و وسائل خبرى و رسانهاى در اختيار است اما سر درگم و درمانده به خود مىپيچند و نمىدانند چه كنند! در حالى كه اسلام راه چاره را نشان داده و عقل و خرد راهگشاى هر مشكل است و امكانات و ابزارهاى ما احتكار شده و نمىدانيم چگونه از آن بهرهبردارى كنيم! از طرف ديگر آنچنان بىتفاوتى در كشور حاكم شده و در فضاى حاكميت سايه افكنده كه اگر بدتر از اين هم بشود و برهنه به خيابانها بيايند و به زشتترين كارها دست بزنند، احدى عكس العمل نشان نمىدهد. نيروهاى دولتى بىتفاوتاند، و نيروهاى مردمى هم جرئت اقدام ندارند، چرا كه يك چيزى هم بدهكار مىشوند و محكومشان مىكنند و از دادگاه پشيمان برمىگردند. خبرهائى كه از كنار
درياى شمال مىرسد يادآور عصر طاغوت و صحنههاى زشت و رسواى آن دوران است و نه نيروى انتظامى و نه از سازمان امر به معروف و نهى از منكر، هيچكدام در هيچ عرصهاى حضور ندارند، جشنهاى عروسى در باغات اطراف شهرها، تهران، اصفهان و… با وضع ناهنجار و اختلاط مرد و زن و مشروبخوارى و نوازندگى برگزار مىشود و نه پاسگاههاى منطقه و نه هيچ نيروى ديگر برخورد نمىكند و اگر خبرى شد زير سبيلى رد مىشود!! و رشوه كه همه جاكار ساز است اينجا نيز به عنوان حق سكوت حل مشكل مىكند!! شرمندگى و رسوائى آنقدر زياد است كه قلم از بيانش ناتوان است و تصوريش جز تأسف و تأثر بازتابى ندارد. و تكرارش نيز ملالآور و بىتأثير است.
بالاخره چه بايد كرد؟ بايد از جائى شروع شود، اين قفل جادوئى شكسته شود. براى اين مطلب به چند موضوع بايد پرداخت.
1- مسؤولان نظام بايد در هر رده و جايگاه هستند پاسخگو باشند و با حساسيت بيشتر به مسئله بنگرند، آنها كه در احساس مسؤوليت از مردم عقب ماندهاند خود را به مردم برسانند، آنها بجاى اينكه پيشرو در حوادث و تكاليف و مسئوليتشناسى باشند پس رو و وامانده شدهاند. شايد در ميان آنها افرادى دلسوز باشند اما اكثر بى تفاوت اند و دلسوزان نيز به چارهجوئى نمىنشينند، هماهنگى ندارند، ميان قواى سه گانه قانونگذارى و اجرائى و قضائى همسوئى نيست، به تبادل نظر نمىنشينند، تا اين وحدت و هماهنگى نباشد و در مسائل مشترك كه با حيات دينى و ملى گره خورده با يكديگر نجوشند و با عزم و اراده به جستجوى راهحل نباشند نه تورم مهار مىگردد، نه فساد ادارى و اقتصادى و فرهنگى كاهش مىيابد نه از مواد و فساد و كشف حجاب جلوگيرى خواهد شد… و سردرگمى و خنثى سازى اقدامات عرصه را براى مفسدان و مروجان فساد و فحشاء بازتر و زمينه را مستعدتر مىسازد. آنها از اختلاف ما سوء استفاده مىكنند و بدتر از همه اعتبار و اقتدار نظام خدشهدار مىشود و ديگر هيچ قدمى در جهت اصلاحات واقعى نمىتوان برداشت. خلاصه آنكه: گام اول را بايد مسئولان بردارند. اگر آنها به ميدان بيايند ياران بىشمارى خواهند يافت و كمكهاى فكرى و انسانى رايگانى همراهشان خواهند شد. اين اشتباه است كه مثلاً سازمان امر به معروف و نهى از منكر از كمى بودجه و دفتر و دستك و نداشتن كادر و پرسنل اجرائى شكايت كند و منتظر باشد همه چيز فراهم شود يا يك مسئول به ميدان بيايد! و پشت ميز بنشيند و امر و نهى كند! نه اين توهّم غلط بايد در قدم اول از مغزها زدوده شود. درست است كه هر حركت اصلاحى ساز و كار و بودجه و امكانات مىخواهد اما دفاع از دين و ارزشها آرمانى است كه توده ملت در طلبآنند، مگر ما در جنگ از كدام نيروها استفاده كرديم مگر همين بسيج داوطلب نبود كه خود را به آب و آتش مىزد و در گرداب حوادث فرو مىرفت و گوهر آزادى و پيروزى را به ارمغان آورد، اين نيروها امروزه از زمان جنگ كمتر نيستند بلكه افزايش يافتهاند اما جرئت اقدام ندارند، چرا كه فرمانده ندارند، خون دل مىخورند و دست روى دست گذاشتهاند تا چه سرنوشتى براى اسلام و كشور رقم زده شود. حضور جوانان مسلمان و مرد و زن در مراسم اعتكاف و جلسات مذهبى و نمازهاى جمعه و مانورهاى بسيجى و نظامى، حضور انبوه مردم عاشق و نگران سرنوشت انقلاب اسلامى را به تصوير مىكشد، اما مشتى افراد بىهويت فاسد و مفسد و مروج فساد بازيگر صحنههاى گناه و ترويج فساد شده و مسئولان ما عرضه بهره بردارى از نيروهاى خودى را براى جلوگيرى از اوباش و اراذل ندارند. بيش از هر چيز شكوه و گلايه مردم از مسئولان است كه چرا آرام و بىتفاوت نشسته و برنامه و سازمان و تحركى در برابر امواج فساد ندارند. بنابراين اصلاح مسئولان نخستين گام در جهت اصلاح وضع ناهنجار جامعه است. كه پيامبر اكرم(ص) فرمود:«صنفان من امتى اذا اصلحا صلح العالم؛ دو صنف از امت من هستند كه اگر صالح شدند جهان اصلاح خواهد شد..» و البته صالح شدن تنها به نماز و روزه و روضه و دعا و تهجد و زيارت نيست، امر به معروف و نهى از منكر نيز از واجبات است و بلكه مهمترين آنهاست. اميرمؤمنان (ع) فرمود: «تمام اعمال نيك از خرد و كلان در برابر امر به معروف و نهى از منكر چون قطره است در برابر درياى عميق» و اين وظيفه امروز به فراموشى سپرده شده حتى از آنانكه مورد انتظار مردماند. 2- خانواده دولت
براى مبارزه با منكرات و مفاسد اخلاقى، بايد از خانواده دولت و ديگر دستگاههاى مسئول آغاز كرد. اگر مسئولان نتوانند افراد درون دستگاههاى خود را كه حقوقشان را مىپردازند اصلاح كنند، پس كجا را مىتوانند اصلاح نمايند؟! رعايت شئونات اسلامى بويژه حجاب از مسائل اوليه ادارات، سازمانها و مدارس و دانشگاههاست.
مردم پيش از آنكه متخلفين اخلاقى و انضباطى را مؤاخذه كنند دستگاههاى حاكم، وزارتها و معاونتها و رؤسا و مديران را مسئول مىدانند كه چرا در پاسدارى از شئونات اسلامى كوتاه مىآيند. آنها بنام اسلام حقوق اين ملت را مىگيرند. اگر به تكليف عمل نكنند مقامى را كه اشغال كردهاند غصب است و مشروعيت ندارند و بايد كنار زده شوند اين تكليفى است كه قرآن مشخص كرده:«الذين ان مكناهم فى الارض اقاموا الصلوة و آتوا الزكات و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر».
به سراغ دانشگاهها مىرويم كه ميعادگاه عاشقان شده است. البته اساتيد و دانشجويانى هستند كه داراى تعهد دينىاند اما آنها نيز در برابر وضع بدحجابى، آرايشگرى و لباسهاى تنگ وشلوارها و آستينهاى كوتاه دختران دانشجو و جلف و روابط آزاد و رفاقتهاى گردشى و سياحتى در فضائى از بىتفاوتى مسئولان رنج مىبرند…حال چه بايد كرد؟ در اينجا راه حل نخستين اين است كه رؤساى دانشگاهها و نمايندگىهاى ولى فقيه و مديران معارف و بسيج اساتيد و بسيج دانشجوئى دست به دست هم بدهند و تصميم واحدى بگيرند. بطور جدى بخشنامه صادر كنند و از آنچه خلاف شرع و عرف دانشگاه اسلامى است دانشجويان را برحذر دارند، اول اتمام حجت كنند، و يك هفته مجال بدهند كه دانشجويانى كه پايبند اصول و ضوابط نيستند خود را اصلاح كنند، سپس متخلفين را به كميته انضباطى معرفى نمايند و اساتيد از ورود آنان به كلاس مانع شوند و نگهبانى اجازه ورود افراد متخلف را ندهد، اگر يك ماه اين وضع ادامه يابد دانشگاه سامان مىپذيرد و همين امر درباره پارهاى اساتيد كه احياناً دامن به بىانضباطى اخلاقى مىزنند بايد اجرا شود و تذكر و هشدار و اخطار پياپى ادامه يابد. در عين حال اگر از روشهاى آموزشى با تدريس معارف اسلامى و آداب عملى دين دانشجويان توجيه شوند و عناصر متعهد تشويق گردند و عناصر ناصالح توبيخ گردند، وضعيت دانشگاه عوض خواهد شد. جز اين راهى وجود ندارد و اين راهى كه دانشگاه بايد به پيمايد و مسئولان بايد خواهان آن شوند و مقامات عاليه نظام بر آن پاى بفشارند و مردم مصرانه از آنها بخواهند و بزرگان دين ناظر بفرستند و بازرسى نمايند و مسئولان متخلف را پيگرد قانونى كنند.
توليدىها و فروشگاههاى لباس لباسهائى كه اخيراً برخى دختران و زنان مىپوشند به سفارش صهيونيستها و دشمنان ديگر اسلام سفارش داده شده، اين لباسها و آرايشها حتى در اروپا و آمريكا هم رواج ندارد اما در كشور اسلامى ما بازار روز شده است. توليدىهاى داخل هم به اين دام افتاده و در فروشگاهها به نمايش مىگذارند و برتن مانكنها پشت ويترين مغازهها ارائه داده و به دست خريداران مىدهند. در فروشگاههاى ما ديگر از سرانداز و مانتوى قابل قبول اثرى نيست! چرا اينطور شده؟ زيرا ناظران توليد و اتحاديهها و نيروهاى نظارتى به صورت اموات بىحركت درآمده و هيچگونه واكنشى نشان نمىدهند. اگر نيروهاى دولتى به كمك افراد متعهد صنفى اين توليدىها را تعطيل كنند و اين مغازه را پس از اعلام و هشدار لاك و مهر نمايند اين لباسهاى جلف چسبان و زمينه ساز بدحجابى از محيط پاكسازى مىشود.
اصولاً لباس پوشيدن قانون دارد. چرا اين قانون اجرا نمىشود. وقتى مركز سازمان جوانان و سينماها و نمايشگاهها و دانشگاهها و اماكن دولتى و نيمه دولتى عرصه نمايش اين لباسها با بدنهاى نيمه برهنه باشد و هيچكس احساس مسئوليت نكند بديهى است كه قانون نيز به مسخره گرفته مىشود و پشمى به كلاه كسى نمىماند. متظاهرين به گناه امروز خاطر آسوده شدهاند بايد اين امنيت روانى از آنان گرفته شود با شيوههاى صحيح و كاربردى و ريشهاى و قاطع…موارد ديگرى نيز هست مانند برنامههاى سينمايى، تلويزيونى زن بارگى مطبوعاتى كه مجال بحث آن نيست.
در پايان اين مقال كه البته تمام شدنى نيست به صراحت مىگويم: كليه دست اندركاران از صدر و ذيل در تمام ردههاى نظام مسئول اين روند نابسامان اند، روندى كه با نصيحيت و تذكر و موعظه و پس از 25 سال، با كار فرهنگى كه برخى به آن دلخوش داشتهاند و تنها حرف آن را مىزنند اصلاح شدنى نيست. چرا كه بعد سياسى نيز پيدا كرده و دشمن جنگ را با اين سلاح و تجهيزات به درون كشور و خانههاى مردم كشانيده و عقبنشينى و كوتاه آمدن در اين ميدان با هيچ سياستى – حتى سياست سازشكارانه – وفق نمىدهد.
امروزه مردم مسلمان همان هائى كه با نا اميدى از اوضاع سالهاى گذشته نزديك و اوضاع اخير سياسى كشور با حضور در انتخابات شوراها و مجلس شورا به ميدان آمدند چشم به اقدامات شايسته و سريع و قاطع كسانى دوختهاند كه آنها را اركان نظام و متوليان انقلاب و دلسوز كشور و دين مىدانند، اگر دلسوزان و نيروى خودى – نه منافقان چهره عوض كرده – كوتاه بيايند اين مردم ديندار و اميدوار را نيز از دست خواهند داد. آنوقت پشتوانه ديگرى براى دين باقى نمىماند. بنظر مىرسد تعامل و سازشكارى و تساهل امروزه از سوى دوستان انقلاب جواب نمىدهد و خطرى جدى است كه نه تنها دل چهرههاى ناصالح را رام نمىكند بلكه چهرههاى صالح را نيز نااميد مىكند و خطر اين امر جدى است. پس بايد كارى كرد كه خداو خلق راضى شوند و در فكر رضاى ديگران نبود كه آنها نه ارزش دارند و نه دل در گرو انقلاب سپردهاند. والسلام. پاورقي ها: