توسعه مهدوى‏

در طول تاريخ هر يك از انديشه وران از درچه‏اى خاص مدينه فاضله را مورد بررسى قرار داده‏اند و هدف آنان برقرارى حكومتى بوده است كه در سايه آن، انسانها در ناز و نعمت زندگى كنند و با مشكلات قبل از جامعه توسعه يافته روبرو نشوند اگر نقطه شروع نهضت برپايى اين مدينه فاضله را افلاطون به حساب آوريم مى‏توانيم ادعا كنيم كه ديدگاه افلاطون نسبت به آن جامعه آرمانى، ديدگاهى سياسى است. افلاطون بر تمام نظامهاى سياسى موجود زمان خويش خرده مى‏گيرد و حتى دموكراسى را مقدمه هرج و مرج مى‏داند زيرا معتقد است كه مردم از روى هوى و هوس تصميم مى‏گيرند كه نهايت اين تصميم، هرج و مرج و فروپاشى است. او معتقد است نابسامانيهاى بشر محصول نظامهاى سياسى آشفته است و اين آشفتگى زمانى به پايان مى‏رسد، فيلسوفان، به پادشاهى رسند و يا پادشاهان فيلسوف گردند.
پس از او فارابى در قرن چهارم هجرى امت فاضل را امتى مى‏داند كه بناى آن بر تعاون و همكارى باشد تا آن امت به سعادت برسند.
در عصر جديد يعنى بعد از رنسانس كه انسان از حاشيه به متن آمد و تفكرات اومانيستى بر جهان سايه افكند با اين ديدگاه آرمانشهرهاى جديدى به جهان معرفى شد.
مثلاً آرمانشهر توماس مور شهرى است انسانى كه انسان، رفاه، آسايش و بهزيستى او مورد توجه است و آرامش، آسايش و آسودگى انسان از اهميت ويژه‏اى برخوردار است فرانسيس بيكن نيز ديدگاهى تقريباً مشابه توماس مور دارد.(1) اين گونه تفكر تا زمان ما نيز با اندك تفاوتى همچنان مسير خود را طى مى‏كند و وجه مشترك همه نظريه پردازان اين قرون اخير توجه خاص به انسان و كنار گذاشتن دين از صحنه اجتماع و محدود كردن دين به عبادتهاى فردى، آزادى سرمايه دارى و تفكر ليبراليستى است.
و آنطور كه تاكنون بر جهان گذشته است گويا اين مسير تا زمان حكومت مهدوى ادامه خواهد داشت گرچه با فراز و فرودهايى نيز همراه بوده اين انديشه‏ها را با همه ويژگى‏ها كنار مى‏گذاريم و اين نوشتار را با نگاهى به توسعه مهدوى پى مى‏گيريم.

ويژگى‏هاى توسعه مهدوى‏

1- عدالت‏
براى واژه عدالت اوصاف گوناگونى در متون دينى ما آمده است. از عسل شيرين‏تر، از كره نرم‏تر و خوشبوتر از مشك معرّفى شده است.(2) يك ساعت اجراى آن برتر از هفتاد سال عبادت است.(3) لذا امام على(ع) فرمود: هنگامى كه هزينه‏هاى مردم را سبك گردانى اين كار نبايد بر تو گران آيد چه آن اندوخته‏اى خواهد بود كه مردم با آباد كردن شهرها و آراستن آباديهاى تو به تو باز مى‏گردانند و از اين رهگذر ستايش آنان را به خود جلب كرده‏اى و از آنكه عدالت را ميانشان گسترانيده‏اى شادمان خواهى شد.(4) و چون عدالت، چنين است امام على(ع) به اجراى عدالت در جامعه دستور مى‏دهد گرچه نياز به شمشير باشد.
اى مؤمنان هر كس بنگرد كه ستمى اعمال مى‏شود يا مردم را به منكرى فرا مى‏خوانند و او از بُن دل آنها را نپذيرد سالم مانده و گناه نكرده است و هر كس به زبان پرخاش كند پاداش مى‏برد و از فرد نخست بهتر است و آن كه با شمشير به انكار برخيزد تا كلام خدا بلند و گفتار ستمگران پست گردد او راه رستگارى را يافت و نور يقين در دلش تابيد.(5)
با تمام زحماتى كه تا كنون براى برپايى جامعه رفاه و عدل كشيده شده و حتى در اين راه خونها بر زمين ريخته شده امّا همچنان عدل و عدالت گمشده جامعه امروزى است.
گرچه شعار انسان مدارى و اصالت به انسان در مانيفست همه حكومتهاى دموكراسى آمده است امّا هر روز شاهد بى‏عدالتى و ريختن خون همين انسانها نيز هستيم كه ابزار و هدف توسعه هستند، مدعيان دروغين اسلام نيز در بعضى از كشورهاى اسلامى به جاى آنكه شمشير از نيام بكشند و به برقرارى عدالت قيام كنند عدالت و عدالت خواهى را به مسلخ مى‏كشند. اسلامى كه خليفه اول آن به عقيده ما و خليفه چهارم آن به عقيده آنها حتى بى‏عدالتى در بين حيوانات را روا نمى‏داشت و مى‏فرمود:
هرگاه حيوانات را به دست امينى سپردى به او سفارش كن تا:
بين شتر و نوزادش جدايى نيفكند و شير آن را ندوشد تا به بچه‏اش زيانى وارد نشود و در سوار شدن بر شتران عدالت را رعايت كند و مراعات حال شتر خسته يا زخمى را كه سوارى دادن بر او سخت است بنمايد، آنها را در سر راه به درون آب ببرد و از جاده هايى كه در اطراف آن علف‏زار است به جاده بى علف نكشاند و هرچند گاه شتران را مهلت دهد تا استراحت كنند و هرگاه به آب و علفزار رسيد فرصت دهد تا علف بخورند و آب بنوشند.(6)
امّا اين زخم كهنه و عقده به دست كسى كه به عدل مشهور است مرهم خواهد ديد و گشوده خواهد شد و دوران هجران به سر خواهد آمد (السلام على العدل المشتهر)…
همانطور كه جاهليت به دست پيامبر(ص) ويران شد جاهليت امروز هم كه با نام مدرنيته دنيا را فريب مى‏دهد از بين خواهد رفت.
امام صادق(ع) فرمود: «يصنع كما صنع رسول اللّه يهدم ماكان قبله كما هدم رسول اللّه امر الجاهليه و يستأنف الاسلام جديداً؛ راه و روش او چون پيامبر(ص) است يعنى هرچه را پيش از او باشد ويران مى‏كند چنان كه پيامبر(ص) جاهليت را ويران ساخت و اسلام را از نو نمايان كرد.»(7)
عدل آشكارترين صفات نيك آن امام است. در دعاى شبهاى رمضان مى‏خوانيم:
«اللهم صل على ولى امرك القائم المؤمّل و العدل المنتظر».
كسانى كه تازيانه نابرابرى بر پيكرشان نواخته شده است و از ميان اين همه خط و ربطهاى اجتماعى در زير خط فقر پناه گرفته‏اند و هر شب تيره آنها چون شب يلدا طولانى است همواره به دنبال آخرين پرده زندگى اين جهان دل خوش دارند كه روزى سايه اين ابرهاى سياه بركنار خواهد رفت و خورشيد عدالت طلوع خواهد كرد و تن بى‏رمق آنان را جانى دوباره خواهد بخشيد و زندگى بر آنان گوارا خواهد شد.
و در پناه اين عدالت بندگى و بردگى رخت بر خواهد بست. و قرض‏ها اداء خواهد شد. و حقوق انسانها به آنها باز خواهد گشت.
«فلا يترك عبداً مسلماً الاّاشتراه و اعتقه و لاغارماً الاّقضى دينه و لا مظلمة لاحد من الناس الاّردّها»(8)
در سايه اين دولت عدل گستر، مستكبران درهم كوبيده خواهند شد و محرومان و مستضعفان، جانى دوباره خواهند گرفت. 2- رفاه‏
مفهوم رفاه اجتماعى welfare()social و دولت رفاه عمومى state()welfare همچون بسيارى از مفاهيم علوم اجتماعى و انسانى سهل و ممتنع است سهل است زيرا هر شخصى كه به هر حال با چند كتاب علوم اجتماعى آشنا باشد برداشتى از آن را در ذهن دارد امّا با كنكاش بيشتر درباره اين مفهوم سادگى و سهولت اوليه رنگ مى‏بازد و مباحث و نگاههاى گوناگونى مطرح مى‏شود كه مفهوم رفاه اجتماعى را به كلافى درهم تنيده تبديل مى‏كند به گونه‏اى كه صاحب نظران در اين موضوع معتقدند بعضى از كتابها يا مقالاتى كه پيرامون اين مفهوم نگاشته شده بايد يك نسل از آن بگذرد تا براى همگان قابل هضم شود.(9)
مفهوم رفاه ارتباط تنگاتنگى با توزيع درآمد دارد به گونه‏اى كه تغييرات رفاه افراد وابستگى خاصى به سطوح درآمدى آنها دارد و لذا شاخص‏هاى ارائه شده در مورد رفاه اجتماعى در علم اقتصاد عمدتاً از شاخص‏هاى نابرابرى توزيع درآمد تبعيت مى‏كنند.
ميزان رفاه اجتماعى خانوارها به ميزان درآمد آن‏ها بستگى دارد و توزيع متناسب درآمد مى‏تواند باعث افزايش رفاه اجتماعى در كل جامعه و براى اكثريت خانوارها گردد.(10)
بعد از سالها كه غارتگران و چپاولگران منابع عمومى مفهوم زيباى رفاه را به بازى انديشه‏ها گرفته‏اند هنوز به لحاظ ذهنى نتوانسته‏اند تعريف دقيقى كه قابل اجرا باشد ارائه دهند از يك سو شعار آزادى و دموكراسى مى‏دهند و از سوى ديگر شعار برابرى اجتماعى و چون اين دو مفهوم سازگارى ندارند و حدود دو ميليارد فقير و هشتصد ميليون گرسنه زندگى را با فقر و گرسنگى مى‏گذرانند تا انديشمندان در مورد جنگ مفاهيم، آتش بس اعلام نمايند. امّا اعتقاد ما بر اين است كه روزى ابرها به كنار خواهند رفت و پرده از رخسار آن ماهرو برداشته خواهد شد و چشمان منتظران پرفروغ خواهد گشت.
ابوسعيد خدرى از پيامبر نقل مى‏كند كه فرمود:
«يتنعم امتى فى زمانه نعيماً لم يتنعّموا مثله قط البرّ و الفاجر يرسل السماء عليهم مدراراً ولاتدخرّ الارض شيئاً من نباتها،(11) در زمان او مردم به چنان نعمت و برخوردارى و رفاه دست يابند كه در هيچ زمانى دست نيافته باشند( اين رفاه شامل تمامى انسانها خواهد بود) چه نيكوكار و چه بدكار، آسمان مكرر بر آنان ببارد و زمين چيزى از روييدنيهاى خود را پنهان نسازد.
در روايات ديگر سخن از اداى قرض تمام مقروضين است سخن از بى‏نيازى تمام انسانهاست و سخن از بذل و بخشش امام(ع) برهمگان است.
به طورى كه از طلب مال و بخشش ديگران بى‏نياز گردند در آن جا سخن از عمران و آبادى تمامى عرصه خاك است به گونه‏اى كه چون آن حضرت قيام كند همه خرابيها را آباد كند، تمامى سطح زمين را از سرسبزى و نشاط و طراوت بپوشاند، گنجها و معادن زمين همگى مورد استخراج قرار گيرند و زمين آنچه را كه در درون مخفى داشته است براى رفاه و آسايش انسانها به دست او خواهد سپرد.(12)
3 – فراگير شدن امنيت‏
امنيت از جمله كالاهاى عمومى است كه نفع آن متوجه همه جامعه است ولى دولت‏ها هزينه آن را مى‏پردازند گرچه با واسطه به توليد و سرمايه‏گذارى كمك مى‏كند ولى بطور مستقيم. برون داد و بازده‏اى ندارد دولت‏ها بخش مهمى از بودجه را به امنيت اختصاص مى‏دهند ولى هنوز آرامش كه مولود امنيت است بر دنيا سايه نيفكنده است. در آرمانشهر مهدوى ترس و دلهره جاى ندارد و انسان بعد از آنهمه آشفتگى روحى و روانى سر بر بالين آرامش خواهد گذاشت و هيچ كس به حقوق ديگرى تجاوز نخواهد كرد. «لا يظلم احدٌ احداً؛(13) و هيچ خونى به ناحق ريخته نخواهد شد.»(14)
امام صادق(ع) نقل مى‏كند كه امام على(ع) در مجلسى براى ياران خود درسهايى داد كه براى دين و دنياى آنان مفيد باشد از جمله فرمود: هرگاه قائم ما قيام كند آسمان بارانش را بريزد و گياهان زمين سر از خاك برون آرند، كينه از دلها برود و حيوانات درنده رام شوند به گونه‏اى كه زنها بين شام و عراق بدون هيچ ترسى آمد و شد كنند.(15)
4- فراگير شدن علم‏
همانگونه كه امكانات اقتصادى بطور عادلانه در جهان تقسيم نشده است و كشورهاى شمال، سهم بيشترى از آن مى‏برند توزيع امكانات علمى فرهنگى جهان نيز وضعيت نابسامانى دارد كشورهاى جنوب با استعدادهاى بيشتر و با مواهب طبيعى بهتر همچنان مصرف كننده كالاهاى مصرفى و علوم كشورهاى شمال هستند و هنوز علوم نتوانسته است به تناسب كشورها بومى گردد، با كمال تأسف حتى مسلمانان كه روزى توليد كننده علم بوده‏اند امروز، مصرف كننده علوم شده‏اند و براى سامان بخشيدن به وضعيت اقتصادى و اجتماعى و فرهنگى كشورهاى خود دست نياز به سوى كشورهاى صنعتى دراز كرده‏اند و هر ساله ميلياردها دلار استعداد از كشورهاى اسلامى به سوى كشورهاى شمال سرازير شده و كالاهاى مصرفى و علوم توليدى آن كشورها را به جوامع اسلامى صادر مى‏كنند.
امّا به هنگام ظهور منجى بشريت هيچ مؤمنى به مؤمن ديگر در علم اندوزى نياز نخواهد داشت (16) و فرشته دانائى و فرزانگى جايگزين ديو جهل و نادانى خواهد شد و جهان آكنده از نور عقل و دانش خواهد گشت.
5 – فضائل اخلاقى‏
توسعه مهدوى توسعه‏اى است پايدار كه جهان از بركات اقتصادى و سياسى آن برخوردارند امّا ويژگى مهم ديگر آن برخوردارى از فضائل انسانى است.
در آن محيط علاوه بر آنكه ثروت‏ها عادلانه توزيع شده است و برخوردارى از رانت‏هاى اقتصادى متوقف گرديده است.(17) و عدل فراگير شده و امنيت بر همه جا سايه افكنده فضائل و سجاياى اخلاقى نيز چراغ اين حكومت را پر فروغ مى‏كند در آن جامعه كينه‏هاى اخلاقى از قلبها ريشه كن مى‏گردد و دروغ و تزوير و نامردمى در روابط اجتماعى جاى خود را به يك رويى و يك رنگى مى‏بخشد و به واقع در چنين بسترى است كه رفاه و عدالت و امنيت نيز معنا و مفهوم و حقيقت خويش را باز مى‏يابند و جز با اين نگرش همه جانبه به انسان و در كنار هم چيدن اجزاى حقيقى او در برابر هم نمى‏توان به تعبير رؤياى هميشگى انسان در تأسيس آرمان شهر انسانى پرداخت.(18)
در خاتمه اين گفتار به پيروى از آن پير فرزانه كه جلوه هايى از سرنگونى حكومت ظلم را نمايان كرد و طومار 2500 ساله شاهنشاهى را درهم پيچيد. با توكل بر خداوند متعال از استعانت از بارگاه مهدوى زمينه ساز تشكيل آن آرمانشهر و مدينه فاضله مهدوى باشيم و براى آبادى و رفاه جامعه اسلامى دل به دوستى دونان و نامحرمان نبنديم و به قول حافظ:
پير پيمانه كش من كه روانش خوش باد

گفت پرهيز كن از صحبت پيمان شكنان‏
دامن دوست بدست آر و زدشمن بگسل‏

مرد يزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان‏ پاورقي ها:پى‏نوشت‏ها: – 1. مجله حوزه، شماره 70 – 71. 2. كافى، ج 2، ص 147. 3. بحارالانوار، ج 75، ص 372. 4. نهج البلاغه، نامه 53. 5. نهج البلاغه، قصار 373. 6. نهج البلاغه، نامه 25. 7. نعمانى، الغيبه ص 239. 8. بحارالانوار، ج 52، ص 224. 9. مارك بلاگ، اقتصاد دانان بزرگ جهان، ص 295 توضيح نظريات هايك، فريدريش‏ 10. براى اطلاع بيشتر نگاه كنيد به: www.forough.net 11. بحارالانوار، ج 51، ص 78. 12. نگاه كنيد به بحارالانوار جلدهاى 51، 52. 13. كمال الدين و تمام النعمه، ص 527. 14. بحارالانوار، ج 52، ص 195. 15. كتاب الفتن، ص 222. 16. بحارالانوار، ج 52، ص 316، ح 11. 17. بحارالانوار، ج 53، ص 85. 18. رسول اللّه (ص): اذا قام قائمنا اضمحلت القطائع فلا قطائع (قرب الاسناد: ج 80، ص 260.) 19. مجله حوزه، 71 – 70.