حاج عباس شيرازى در سال 1235 هجرى قمرى براى فراگرفتن فن گل سازى (ساخت گلهاى مصنوعى از پارچه و كاغذ) به فرانسه اعزام شد. از اين روى وى را مىتوان نخستين دانشجو و كارآموز اعزامى از ايران به فرانسه دانست.
اعزام حاج عباس شيرازى به پاريس حكايت جالبى دارد كه مرحوم دكتر جواد شيخ الاسلامى مورخ معاصر در خصوص آن چنين مىنگارد:
«در زمانى كه محمد شاه قاجار هنوز جوان بود و پيش پدرش عباس ميرزا در تبريز زندگى مىكرد يكى از تجار فرنگى مقدارى گل مصنوعى به ايران آورد و چند دسته از همان گلها از تهران به تبريز رسيد. زنان اندرونى محمد ميرزا عاشق و فريفته آنها شده و خواستار تزيين اتاقهاى خود با گل مصنوعى خارجى شدند. از آنجا كه تهيه آن مقدار گل مصنوعى در تبريز امكان نداشت و كسى هم يافت نمىشد كه بتواند نظيرشان را بسازد، محمد ميرزا يكى از نقاشان خود (حاج عباس شيرازى) را روانه فرنگستان كرد تا صنعت گل سازى را فرا گيرد و با اين هنر به ايران بازگردد.
حاج عباس به پاريس رفت و نهايت توان خود را براى آموزش اين هنز نزد بانوانى كه از متخصصان ساخت آن بودند به كار گرفت. اما در تحصيل اين امر ناكام ماند و موفق به فراگرفتن ظرايف صنعت گل سازى در فرانسه نشد.
با اين همه وى تدبيرى انديشيد و از محمد ميرزا اجازه خواست يكى از خانمهاى گل ساز فرانسوى را براى آموزش گل سازى به ايرانيان به كشور بياورد. محمد ميرزا با تقاضاى وى موافقت كرد و به حاج عباس براى دعوت از يكى از خانمهاى گل ساز فرانسوى به ايران اختيار تام داد. وى نيز خانمى از اهالى ايالت اورليان فرانسه را كه در پاريس كار مىكرد و 30 سال سن داشت با حقوق ساليانه 8000 فرانك استخدام كرد و همراه وى روانه تبريز گرديد.
حاج عباس در بين راه متوجه شد كه اين خانم علاوه بر مهارت در صنعت گل سازى، در رشتههاى ديگرى چون قلاب دوزى و خياطى و آشپزى فرنگى هم خيلى ماهر است.
سرانجام اين زن فرانسوى در بين راه به دين مبين اسلام مشرف شد و سپس به عقد و ازدواج حاج عباس درآمد. خانم فرانسوى نيز از اين كه به همسرى فردى متنفذ، خوش بيان، باهنر و ثروتمند درآمده بود چندان ناراضى نبود.»
حاج عباس شيرازى ظاهراً نخستين فرد ايرانى است كه همسرى فرانسوى اختيار كرده است. ازدواج نخستين شهروند ايرانى با يك زن فرانسوى ابعاد فراتر از مسايل خانوادگى به خودگرفت و آثارى در فضاى سياسى وقت ايران بر جاى گذاشت.
مادام حاج عباس كه زنى بسيار زيرك و باهوش بود پس از رسيدن به ايران در اندك زمانى زبان فارسى را فرا گرفت و در دربار محمد ميرزا آرايشگر زنان حرم وليعهد ايران شد. وى همچنين پادشاه آينده را با نقل حكايات و داستانهاى اروپايى و تاريخ مغرب زمين مشغول مىكرد. دامنه نفوذ و اقتدار اين بانوى فرانسوى در دربار ايران به تدريج به جايى رسيد كه حتى در مصالح سياسى و كشورى نيز با وى مشورت مىكردند.
در اين ميان همسر ارشد محمد ميرزا (ملك جهان خانم معروف به مهد عليا مادر ناصرالدين شاه شاه آينده) روابط بسيار نزديكى با اين زن فرانسوى برقرار كرد و تربيت دو فرزند خود، ناصرالدين ميرزا و شاهزاده خانم عزت الدوله را به وى سپرد.
حاج عباس شيرازى 10 سال پس از بازگشت به ايران در گذشت و همسر فرانسوىاش كه فرزندى نداشت در حرم شاه باقى ماند. به ادعاى مورخان ايرانى وى در تمام فعاليتهاى سياسى مهد عليا كه متأسفانه با توطئههاى فراوان اخلاقى و سياسى همراه بود مشاركت داشت.
پس از مرگ فتحعلى شاه و رسيدن نواده وى محمد ميرزا به سلطنت كه به افزايش قدرت مهد عليا به عنوان ملكه كشور انجاميد، قدرت و نفوذ مادام حاج عباس نيز در دربار فزونى گرفت. مهد عليا كه هنگام مرگ محمد شاه در تهران اقامت داشت. با كمك و راهنمايى اين نديمه فرانسوى، تا هنگام رسيدن ناصرالدين شاه از تبريز به تهران به اداره امور كشور پرداخت. به عبارت ديگر مهد عليا با راهنمايى نديمه فرانسوى خود زمينه را براى رسيدن ناصرالدين شاه به قدرت فراهم كرد.
مادام حاج عباس از اين تاريخ (1264 هجرى قمرى) تا اواخر سال 1295 در حرم ناصرالدين شاه به اعمال نفوذ سياسى مشغول بود و در همين سال يعنى حدود 90 سالگى درگذشت.
عباس اقبال آشتيانى مورخ بزرگ ايرانى در يكى از مقالاتش نوشت: «هيچ بعيد نيست كه اين نديمه فرانسوى در توطئه هايى چون كور كردن عباس ميرزا ملك آرا و حتى در ماجراى قتل امير كبير نيز مشاركت داشته باشد. به نوشته آشتيانى “دسيسه يك زن به تنهايى مىتواند خاندانى را بر باد دهد، وقتى كه دو زن مكار و توطئه گر (مهد عليا و مادام حاج عباس) با هم همدست شوند معلوم است كه دامنه فساد و اخلال ايشان به چه حوادث شومى مىتواند منتهى گردد.» پاورقي ها: