حماسة هشت‌روزه غزه،ريشه‌ها و پيامدها

حسين رويوران

پس از شكست نظامي اسرائيل در جنگ 33‌روزه
در لبنان در سال 1385، گروه تحقيق و تفحص در علل شكست اسرائيل در اين جنگ به رياست
ژنرال «وينوگراد» توصيه كرد كه اسرائيل تا زماني كه معادلة نظامي را به نفع خود
تغيير نداده وارد جنگ عليه نيروهاي مقاومت در لبنان و غزه نشود، اما رهبران اين
رژيم غاصب دو سال بعد جنگ غزه را آغاز كردند و شكست خوردند و عجيب‌تر اينكه، اينها
در ماه گذشته نيز بر ضد غزه وارد جنگ ديگري (جنگ هشت‌روزه) شدند و يك‌بار ديگر
دچار شكست سختي شدند.

پرسش مهمي كه در اينجا مطرح است اينكه
چرا دولتمردان رژيم صهيونيستي جنگ هشت‌روزه را آغاز كردند؟ و پيش‌بيني آنها چه
بود؟ و اساساً اين جنگ بر معادلة رويارويي فلسطين با رژيم صهيونيستي چه تأثيري
داشته است؟ و بالاخره اين جنگ در ابعاد منطقه‌اي و بين‌المللي چه پيامدهايي برجاي
گذاشت؟

 

چرا اسرائيل به غزه حمله كرد؟

رژيم صهيونيستي با اتمام گام اول سامانة
گنبد آهنين و استقرار سامانة آنها در اماكن مختلف و حساس، احساس امنيت بيشتري مي‌كرد
و شايد به همين دلیل ايران و حزب‌اله را به حملة نظامي تهديد مي‌كرد و تهديد برضد
مردم غزه را عملاً به اجرا گذاشت.

دلیل حملة اسرائيل به غزه تنها تكميل گام
اول گنبد آهنين نيست، بلكه نيازهاي انتخاباتي و سياسي و ساختاري است كه در اين
تصميم نقش داشتند. احزاب راست‌گراي حاكم در اسرائيل به رهبري حزب ليكود تحت تأثير
تصويب‌نشدن بودجه در پارلمان (كنيست) در چند ماه گذشته ناگزير شدند مجلس را منحل
كنند و انتخابات زودرس را در دوم بهمن آينده برگزار نمايند.

در حال حاضر، حزب ليكود و اسرائيل بيتنا
با هم ائتلاف كردند و تصميم دارند انتخابات آينده را ببرند. معمولاً احزاب راست
افراطي كه ماهيت تجاوزگرانة بيشتري از خود نشان مي‌دهند در شرايط امنيتي بهتر مي‌توانند
رقابت انتخاباتي را مديريت كرده و رأي بيشتري براي خود جمع كنند.

حمله به غزه براساس اين نياز اتفاق
افتاد، ولي نتايج جنگ برخلاف پيش‌بيني «نتانياهو»، نخست‌وزير اين رژيم رخ داد.
شايد در اينجا كسي بپرسد كه اساساً چرا رژيم صهيونيستي همواره به‌صورت يك متجاوز
در برابر غزه ظاهر مي‌شود و هميشه رهبران جهادي و سياسي را ترور مي‌كند يا آنها را
بازداشت مي‌نمايد. اين رفتار نهادينه‌شدة تجاوزگري، ريشه در شرايط سياسي رژيم
صهيونيستي دارد كه دلیل ديگر آغاز جنگ را روشن می‌کند. جامعة صهيونيستي از مشتي
مهاجر از ده‌ها كشور جهان تشكيل شده كه سرزمين جامعة فلسطيني را غصب كرده و به
همين سبب همواره مي‌كوشد با تجاوز به جوامع اطراف آنها را بترساند و با قدرت‌نمايي
به جامعة نگران خود اين پيام را برساند كه ارتش اسرائيل قدرتمند است و توان حفظ
امنيت شما را دارد.

به همین خاطر اين قدرت‌نمايي ارتش
اسرائيل بايد استمرار يابد تا نگراني هميشگي اين جامعه را برطرف کند. دلیل ديگر
اين رفتار تجاوزگرانه رژيم صهيونيستي در اين برهة زماني اين است كه نتانياهو تمايل
دارد خواسته‌هاي جنبش اجتماعي صهيونيست‌ها را تحت‌الشعاع مسائل امنيتي قرار دهد.
به‌عبارت دقيق‌تر رژيم صهيونيستي در يك سال اخير شاهد جنبش اجتماعي گسترده‌اي است
كه متأثر از بيداري اسلامي است و دولت راست‌گراي اسرائيل و انتخابات آينده را تحت
فشار خواسته‌هاي خود قرار داده است و دولت صهيونيستي كه قادر به پاسخ به اين خواسته‌ها
نيست، مي‌كوشد با ايجاد شرايط جنگي از اين بايسته‌ها شانه خالي كند و خواست مردم
را دور زند.

 

واكنش فلسطيني‌ها چه بود و چه نتايجي به‌بار
آورد

قبل از آغاز جنگ هشت‌روزه، رژيم
صهيونيستي يك ستون زرهي را به شرق خان‌يونس، شرق غزه اعزام كرد كه فلسطينيان با
استفاده از موشك كورنيت موفق شدند يك خودروي زرهي را منهدم کنند و اين واكنش به
رژيم صهيونيستي فهماند كه فلسطيني‌ها از امكانات جديد ضدزرهي برخوردار شده‌اند و
به همين دلیل نيروهاي صهيونيستي عقب‌نشيني كردند و هواپيماهاي اين رژيم حملات
گسترده هوايي را آغاز کردند.

غافلگيري دوم فلسطيني‌ها، پرتاب موشك به
تل‌آويو بود كه به پست برق جنوبي اين شهر برخورد كرد و شهر را به خاموشي كشاند.

حمله به تل‌آويو، پايتخت اصلي سياسي و
جمعيتي رژيم صهيونيستي، حكومت نتانياهو را به شدت عصباني كرد و به همين دلیل كابينة
كوچك اسرائيل جلسة فوق‌العاده‌اي برگزار كرد و تصميم گرفت معادلة امنيت رهبران
مقاومت فلسطيني در برابر امنيت تل‌آويو را برقرار کند.

در اجراي اين راهبرد، «احمد جعبري»
فرماندة شاخة نظامي حماس (نيروهاي القسام) ترور شد و رژيم صهيونيستي منتظر پاسخ
گروه‌هاي مقاومت ماند، ولی اين گروه‌هاي جهادي كه شهادت را يك آرزو مي‌دانند زير
بار اين معادله نرفتند و از نيروهاي تحت فرماندهي خود خواستند تا با شدت هرچه
بيشتري به تجاوز دشمن پاسخ دهند و از شهادت رهبران خود نهراسند.

پاسخ دندان‌شكن مقاومت اسلامي فلسطين و
هدف قرار‌دادن شهرهاي دور و نزديك از جمله تل‌آويو، قدس، هرتزيليا، ايلات،
بئرالسبع، عسقلان، اشدود و ده‌ها شهر كوچك و بزرگ، رژيم صهيونيستي را با بحران
مواجه کرد.

از يك طرف گنبد آهنين قادر به مقابله با
اين موشك‌ها نبود و كمتر از 30 درصد آنها را رهگيري و منهدم مي‌كرد و از سوي ديگر
حملات گستردة هوايي دشمن تا آخرين لحظه هيچ آسيبي به توان موشكي مقاومت وارد نکرد.

رژيم صهيونيستي تحت فشار مردم خود كه
ناگزير شدند كارهاي خود را تعطيل كنند و به پناهگاه‌ها بروند، از آمريكا و غرب
خواست تا بر مصر فشار وارد شود تا به‌سرعت آتش‌بس برقرار شود. مذاكرات غيرمستقيم
آتش‌بس از طريق مصر واقعيت جديد سياسي را آشكار کرد كه مقاومت علاوه‌بر توقف آتش‌بازي،
درخواست كرد كه رژيم صهيونيستي از ترور فلسطينيان خودداري كند و همة گذرگاه‌ها را
نيز باز کند كه رژيم صهيونيستي ناگزير به اين شرط‌هاي مقاومت تن داد و اين مسئله
نماي مهمي از جنگ را روشن کرد.

با اعلام آتش‌بس، عملاً معادلة جديدي شكل
گرفت تحت عنوان «امنيت غزه در مقابل امنيت تل‌آويو» و اين دستاورد اهميت فوق‌العاده‌اي
دارد كه رژيم صهيونيستي را وادار خواهد كرد تا ماهيت تجاوزگرانه خود را تغيير دهد.

ناكارآمدي گنبد آهنين نه‌تنها نوعي شكست
نظامي براي رژيم صهيونيستي به بار آورد كه تهديد ايران به حملة نظامي را نيز تا حد
زيادي زير سؤال برد.

 

پيامدهاي منطقه‌اي و بين‌المللي حماسة هشت‌روزه

پيروزي مقاومت فلسطين در غزه نشان داد
سلاح متكي به ايمان مي‌تواند بسياري از معادلات را تغيير دهد. كمك تسليحاتي ايران
به مقاومت نيز كشورهاي عربي را رسوا كرد كه حاضر به دادن حتي يك فشنگ به مقاومت
نيستند.

تأكيد گروه‌هاي مقاومت فلسطيني بر اينكه
ايران شريك آنها در اين پيروزي است، اين واقعيت ناشناخته را نمايان‌تر کرد.
اظهارات آقاي «خالد‌مشعل»، رئيس دفتر سياسي حماس در اينكه اين جنبش اختلاف جدي با
ايران در موضوع سوريه دارد، ارزش كار ايران را دوچندان کرد و نشان داد كه ايران با
وجود اختلافات سياسي با حماس از مواضع اصولي خود عدول نكرده و حمايت از مقاومت را
يك موضع اصولي مي‌شمارد.

همچنين جنگ هشت‌روزه براي بسياري از كشورهاي
عربي وابسته در منطقه يك فاجعة سياسي بود؛ زیرا اين جنگ نشان داد كشورهاي عربي
مانند عربستان و قطر و همچنين تركيه كه تاكنون بيش از ده ميليارد دلار به معارضة
سوريه تقديم كردند و انواع سلاح‌هاي ضدهوايي و سنگين و نيمه‌سنگين را تهيه و به
معارضان سوريه رساندند، براي فلسطين كاري انجام نداده و اين نشان مي‌دهد رفتار اين
كشورها در چارچوب وابستگي به آمريكا و اسرائيل قابل تعريف است و اگر مسائلي خارج
از تصميم آمريكا باشد، آنها نمي‌توانند كاري انجام دهند.

مسئلة ديگري كه در جريان جنگ كاملاً
آشكار شد اينكه چه طرف‌هايي صادقانه از فلسطيني‌ها حمايت مي‌كنند و چه طرف‌هايي مي‌كوشند
با اين آرمان تجارت سياسي كنند. سفر وزراي خارجة عرب به‌همراه وزير خارجة تركيه به
غزه در جريان جنگ، اقدامي در جهت انحصار حمايت سياسي به خود قلمداد شد كه واكنش
جامعة غزه اين اقدام را خنثي كرد.

در جريان اين سفر، مردم غزه پلاكاردهايي
با مضمون «نحن نريد دعمكم و لا دموعكم» (ما خواهان
حمايت شما و نه آه و گرية شماییم) حمل كردند و به آنها فهماندند كه مردم غزه سلاح
نياز دارد و نه موضع سياسي بي‌خاصيت. مسئلة ديگري كه حماسه غزه بر آن تأثير گذاشت،
شفاف‌سازي موضع كشورهاي حوزة بيداري اسلامي است.

با وجود اينكه اين جنبش‌ها ماهيت
ضدصهيونيستي داشت، اما افرادي تحت عناوين حفظ عهد و مصلحت و… غيره اين گرايش را
محاصره كرده و عملاً سياست‌هاي قديمي پاي‌بندي به سازش‌نامة كمپ‌ديويد و مبادلة
سفير با رژيم صهيونيستي را استمرار بخشيدند، ولي با آغاز حملة رژيم صهيونيستي به
غزه، آقاي «مُرسي»، رئيس‌جمهور مصر ناچار شد سفير خود را از اسرائيل فراخواند و
سفير رژيم صهيونيستي را اخراج كند و نخست‌وزير خود را به نوار غزه اعزام کند.

اين اقدام تلاش سازش‌كاران در مصر را تا
حدي خنثي و خواست قاطع مردم مصر در حمايت از آرمان فلسطين را نيز نمايان کرد.

 

سوتیتر

1: جامعة
صهيونيستي از مشتي مهاجر از ده‌ها كشور جهان تشكيل شده كه سرزمين جامعة فلسطيني را
غصب كرده و به همين سبب همواره مي‌كوشد با تجاوز به جوامع اطراف آنها را بترساند و
با قدرت‌نمايي به جامعة نگران خود اين پيام را برساند كه ارتش اسرائيل قدرتمند است

2: ناكارآمدي
گنبد آهنين نه‌تنها نوعي شكست نظامي براي رژيم صهيونيستي به بار آورد كه تهديد
ايران به حملة نظامي را نيز تا حد زيادي زير سؤال برد