امامان چراغ راه هدایت

آيت‌الله سيداحمد خاتمي

شرح و تفسير زيارت جامعه كبيره موضوع
سلسله مقالات در آستان امامان«ع» بود، زيارتي كه جامع‌ترين متن امام‌شناسي شيعي
است. در اين مقاله نيز به تفسير چند فراز از اين زيارت مي‌پردازيم.

 

امامان پناهنگاه پناهندگان

«و امن من لجأ اليكم: در امان ماند هر كس
كه به شما پناه آورد».

انسان موجودي است ضعيف و ناتوان «… و
خلق الانسان ضعيفا؛(1) و انسان ضعيف آفريده شده است». اين ضعف، هم در
عرصه جسمي است و هم در عرصه روحي و ارزشي. در عرصه جسمي روشن است كه حيواناتي به
مراتب قوي‌تر، تنومندتر از انسان هستند و در عرصه روحي و ارزشي، انسان استعداد
برترين مخلوقات خدا شدن را دارد: «… و فضلناهم علي كثير ممن خلقنا تفصيله…؛(2)
بني‌آدم را بر بسياري از مخلوقات برتري بخشيديم و هم پست‌تر از حيوان شدن را:
«…اولئك كالانعام بل هم اضل؛(3) آنان مانند چهارپايانند، بلكه بدتر».

در اين عرصه، ضعف انسان بيشتر است. انسان
غيرمهذب: «خوك مي‌شود در آزمندي، سگ مي‌شود در گيرندگي، مورچه مي‌شود در جمع‌آوري
و تلاش، موش مي‌شود در دزدي، روباه مي‌شود در نيرنگ، ميمون مي‌شود در تقليد، الاغ
مي‌شود در نفهمي، گاو مي‌شود در خشونت و بدخلقي و…».(4) اين انسان در
برابر طوفان غرائز، ناتوان است و قدرت صبر و بردباري را از دست مي‌دهد.

بر اين اساس است كه اين انسان ضعيف نياز
به پناهگاه دارد و پناهگاه، اهل بيت عصمت و طهارت‌اند «و امن من لجأ اليكم: در امان
ماند هر كس به شما پناه آورد» و در امان ماندن مترادف است با اطمينان و آرامش.

«لجوء» به معناي پناه بردن و ملجأ به
معناي پناهگاه است. پناه بردن به اهل‌بيت«ع» تنها شعار نيست، بلكه عمل است، آن چنان
كه استعاذه و پناه بردن به خداوند عمل است.

پناه بردن به اهل‌بيت«ع» يعني با بينش
آنها زندگي كردن و رفتار آنها را الگو قرار دادن.

اين پناهگاه است كه در برابر قدرتمندترين
قدرت‌هاي عالم، يك انسان مؤمن را توان مقاومت و ايستادگي مي‌دهد.

تحقيقاً مقاومت 34 ساله ملت ايران در
برابر طوفان حوادث كمرشكنی چون جنگ تحميلي 8 ساله و فشار اقتصادي مديون همين
پناهگاه است.

ملت بزرگ ايران که اهل بيت«ع» را الگوي
خود قرار داده، ايستادگي و شجاعت را از اين مكتب آموخته‌اند،

در عرصه فضائل اخلاقي هم بي‌ترديد به اين
انوار تابناك كه مي‌تواند رذائل و پليدي‌هاي اخلاقي را بزداید و موجب آراستگي به
ارزش‌هاي والاي اخلاقي گردد، تأسی خواهند جست.

اين حقيقت را اهل‌بيت«ع»، فراتر از آنچه
گفته شد تفسير كرده‌ و فرموده‌اند كه اهل‌بيت«ع» عامل امنيت براي زمينيان هستند،
آن چنان كه ستارگان امان براي آسمانيان هستند.

امام صادق«ع» فرمودند: «ان الكواكب جعلت
في السماء اماناً لاهل السماء فاذا ذهبت نجوم السماء جاء اهل السماء ماكانو يوعدون
و قال رسول‌الله جعل اهل بيتي اماناً لامتي فاذا ذهب اهل بيتي جاء امتي ما كانوا
يوعدون؛(5): ستارگان در آسمان امان آسمانيان هستند و آن گاه كه آنها از
بين بروند، قيامت آنان برپا مي‌شود.» و نبي‌اكرم«ص» فرمودند: «اهل بيت من موجب
امنيت امت منند، آن گاه كه اهل‌بيتم بروند، آنچه وعده داده شده بر سرشان خواهد آمد.»
(قيامت برپا مي‌شود).

 

تصديق امامان و سلامت

«و سلم من صدقكم: و سالم ماند هر كه
تصديق‌تان كرد».

راز و رمز زيست سالم در عرصه معنوي،
تصديق اعتقادي و عملي اهل‌بيت «ع» است. مفهوم اين سخن اين است كه باور نكردن اهل‌بيت«ع»
يعني به بيراهه رفتن و سقوط انسان و باور کردن اهل‌بیت«ع» هم تصديق اعتقادي است و
هم تصديق عملي.

تصديق اعتقادي يعني اعتقاد به آن كه بعد
از پيامبر اكرم«ص»، اهل‌بیت«ع» علمداران هدايتند. آنان تنها مصداق اولي‌الامرند كه
قرآن كريم دستور اطاعت از آنان را در كنار اطاعت خدا و رسول داده است: «يا ايها
الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي‌الامر منكم(6) : اي
كساني كه ايمان آورده‌ايد، از خدا اطاعت كنيد، از رسول و اولي‌الامر اطاعت كنيد».
در روايات فراوان آمده است كه مصداق منحصر اولي‌الامر آنان هستند.(7)

پس همان گونه كه موظف به اطاعت خداوند و
رسولش هستيم، باید از اولي‌الامر هم اطاعت کنیم. در آيه‌ ديگری نیز مي‌خوانيم: «يا
ايها الذين آمنوا اتقوا الله و كونوا مع الصادقين(8) : اي كساني كه
ايمان آورده‌ايد تقوا پيشه کنید و با صادقين باشيد».

نكته قابل توجه اين است كه آيه شريفه نمي‌گويد
«من الصادقين» از راستگويان باشيد، بلكه مي‌گويد «مع الصادقين» يعني نظر به اين
دارد كه شما رهرو راه صادقان باشيد و آنها طبق روايات فراوان اهل‌بيت«ع» هستند.(9)
پس در عرصه اعتقادي ما موظف به پذيرش و اطاعت از امامان معصوم هستيم.

اما تصديق عملي عبارت است از الگو گرفتن
از اين انوار تابناك. بر اين اساس است كه در روايات آمده است كه بايد در عمل مطيع
امامان بود. در روايتي آمده است كه حضرت امام صادق«ع» فرمودند: «ليس من شيعتنا من
وافقنا بلسانه و خالفنا في اعمالنا و آثارنا(10) : از شيعيان ما نيست
آن كس كه با زبانش با ما موافق باشد و در اعمال و رفتار با ما مخالفت كند». تصديق
عملي، زيست اهل‌بيتي است. اين زيست، در گرداب‌هاي فكري، اخلاقي مايه سلامت انسان
مي‌گردد.

 

همراهي با امامان و هدايت

«و هدي من اعتصم بكم: و هدايت مي‌شود هر
كس كه به شما بپيوندد».

انسان چه بخواهد چه نخواهد، در حركت است
و بیش از دو مسير پيش روي انسان نيست، يا راه راست و يا بيراهه. بيراهه رفتن مساوي
است با گمگشتگي و سقوط به دره هلاكت. چراغ اين راه، اهل بيت«ع» هستند. در جايي كه
خطر گمگشتي هست، اگر انسان همراه راهنما باشد، رسيدن به مقصد قطعي است، اين است
معناي جمله فوق. آنان كه چنگ به دامن اهل بيت«ع» مي‌زنند و اين راه را با اين
علمداران طي مي‌كنند، بي‌ترديد به مقصد مي‌رسند:

طي اين مرحله بي‌همرهي خضر مكن

ظلمات است بترس از خطر گمراهي

اهل‌بیت«ع» مصداق بارز «حبل‌الله»اند و
ما مأمور چنگ زدن به دامن آنان هستيم: «واعتصموا بحبل الله جميعاً ولا تفرقوا…(11)
: همگي به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد».

آن كه در قعر چاه است، براي بالا آمدن
راهی جز گرفتن ريسماني كه از بالا محكم گرفته باشند، ندارد؛ يعني باید دست به دامن
«حبل‌الله» شد تا بتوان از قعر دره طبيعت و چاه تاريك غرائز سركش و رذائل اخلاقي،
جهل و ناداني به درآمد.

در روايات فراواني آمده است كه امامان
معصوم«ع» حبل‌الله‌اند. در روايتي جابر از امام باقر«ع» نقل مي‌كند كه «آل‌محمد هم
حبل‌الله الذي امر بالاعتصام به فقال «واعتصموا بحبل‌الله جميعاً و لا تفرقوا
(12)
: آل‌محمد حبل‌ الهي‌اند كه قرآن دستور چنگ زدن به آنان را داده است».  

در اينجا نيز سخن از «اعتصام» است كه به
معناي چنگ زدن و پيوستگي عملي است نه تنها شعاري، يعني بايد شعار در اين عرصه، همراه
با عمل باشد و تنها در اين صورت، نجات حتمي است و انسان زندگي بهشتي خواهد داشت.

 

اطاعت امامان و بهشت

«من اتبعكم فالجنه مأواه و من خالفكم
فالنار مثواه : هر كسی از شما پيروي كند بهشت جايگاه اوست و هر كس با شما مخالفت
كند آتش دوزخ جايگاه اوست.» در اينجا نيز سخن از «اتباع» است، يعني رهروي دين. آن
كه رهرو راه اهل‌بيت«ع» است، قطعاً بهشتي است و آن كسی كه در گفتار و عمل با آنان
مخالفت كند، قطعاً جهنمي است.

در اينجا سئوالي مطرح مي‌شود: «آيا شيعه
گناهكار هم بهشتي است؟» پاسخ آن است كه آن كسی كه بنايش بر رهروي است با خود قرار
گذاشته است كه همراه باشد و اگر لغزشي از او سر زد، توفيق توبه مي‌يابد و يا در
قيامت مشمول شفاعت اهل بيت«ع» مي‌گردد. در اين عرصه برخي از نويسندگان ادعا كرده‌اند
كه روايات متواتر، بلكه اين از ضروريات مذهب است.(13)

شایان ذکر است كه به هر حال بين كسی كه
گناه نمي‌كند و كسی كه گناه و سپس توبه مي‌کند، تفاوت وجود دارد. مَثَل اولي مثل
كسي است كه لباس نو پوشيده و مَثَل دومي مثل كسي است كه لباسش كثيف شده و آن را
شسته است، لذا در روايات آمده است كه: «التائب من الذنب كمك لا ذنب له؛(14)
آن كس كه از گناه توبه كند، مانند كسي است كه گناه نكرده است». بدیهی است که اين
سخن نباید سبب غرور و ارتكاب معصيت گردد.

نقل مي‌كنند كه شاعري به نام حاجب، شعري
به اين مضمون سرود:

حاجب اگر معامله حشر با علي است

من ضامنم كه هر چه بخواهي گناه كن

شب هنگام، اميرالمؤمنين علي«ع» را عصباني
و خشمگين در خواب می‌بیند که مي‌فرمايند: «شعر خوبي نگفتي!» عرض مي‌كند: «چه
بگويم؟» مي‌فرمايند: «شعرت را اين ‌چنين اصلاح كن»:

حاجب اگر معامله حشر با علي است

 شرم از رخ علي كن و كمتر گناه كن(15)

 

هدايت‌پذيري از امامان«ع»

مخالفت با امامان و جهنم

در عرصه مخالفت با امامان و زمينه‌سازي
برای وارد شدن به جهنم، قرآن كريم سه گروه را جهنمي مي‌داند:

1ـ كافران: «اليس في جهنم مثوي للكافرين(16)
: آيا جاي كافران در جهنم نيست».

2ـ متكبران: «اليس في جهنم مثوي
للمتكبرين(17) : آيا جاي سركشان در جهنم نيست».

3ـ ستمگران: «و مأوايهم النار و بئس مثوي
الظالمين(18) : و جايگاهشان آتش است و چه بد است جايگاه مستكبران».

آنان كه با اهل بيت «ع» به عناد و مخالفت
برمي‌خيزند، در زمره يكي از اين سه گروهند.

 

پي‌نوشت‌ها:


نساء، 28.


اسراء، 70.


اعراف، 179.


فلسفه خلقت انسان، صص 55ـ54.


بحارالانوار، ج 27، ص 309.


نساء، 59.


اصول كافي، ج 1، صص 187، 189، 276، 286، ج 2، ص 21.

بحارالانوار،
ج 22، ص 282 به بعد «باب وجوب طاعتهم و انهم المعني بالملك العظيم و انهم
اولوالامر از منابع اهل سنت: البحر المحيط ج 3/378

شواهد
التنزيل حاكم معاني، ج 1، ص 190.


توبه، 119.


تفسير برهان و نورالثقلين، ذيل آيه.

10ـ
مشكاه الانوار، ص 70.

11ـ
آل عمران، 103.

12ـ
كنز الدقائق، ج 3، ص 185.

13ـ
الشموس الطالعه، ص 343.

14ـ‌
ميزان الحكمه كلمه توبه.

15ـ
‌تفسير نمونه، ج 13، ص 334.

16ـ‌
عنكبوت، 68.

17ـ
زمر، 60.

18ـ
آل‌عمران، 151.

 

 

سوتیترها:

1.

ملت بزرگ ايران که اهل بيت«ع» را الگوي خود قرار داده، ايستادگي
و شجاعت را از اين مكتب آموخته‌اند،

در عرصه فضائل اخلاقي هم بي‌ترديد به اين
انوار تابناك كه مي‌تواند رذائل و پليدي‌هاي اخلاقي را بزداید و موجب آراستگي به ارزش‌هاي
والاي اخلاقي گردد، تأسی خواهند جست.

 

2.

انسان چه بخواهد چه نخواهد، در حركت است و
بیش از دو مسير پيش روي انسان نيست، يا راه راست و يا بيراهه. بيراهه رفتن مساوي است
با گمگشتگي و سقوط به دره هلاكت. چراغ اين راه، اهل بيت«ع» هستند و  آنان كه چنگ به دامن اهل بيت«ع» مي‌زنند و اين راه
را با اين علمداران طي مي‌كنند، بي‌ترديد به مقصد مي‌رسند.