حجتالاسلام والمسلمین محمد تقدیری
عوامل امیدبخش
با توجه به نقش امید در زندگی و نشاط آن، لازم است انسان مؤمن برای ایجاد امید تلاش و در حوادث روزگار و بحرانهای زندگی، امید خود را حفظ کند، زیرا ناامیدی مانع بزرگی بر سر راه تکامل دنیوی و اخروی است.
امید یک احساس است، احساس خوشبینی و انتظار رسیدن به محبوب، بنابراین در فصل عوامل و اسباب، برخی موارد در ایجاد این احساس دخیلند و برخی پس از ایجاد، در رسیدن به آن مؤثرند.
مباحثی که تحت عنوان «معارف امیدبخش» خواهند آمد، خاستگاه و بسترساز «امید»ند، زیرا آینده را خوب و روشن جلوه میدهند و انسان را برای انتظار سبز و احساس خوش آماده میکنند. مباحثی که تحت عنوان راههای رسیدن و تحقق امید و آرزو مطرح میشود، به انسان برای رسیدن به متعلق امید کمک میکنند.
عوامل ایجاد امید
در مجموعه معارف دین مباحثی وجود دارند که خداوند متعال و پیامبر اکرم«ص» و ائمه هدی آینده را روشن و امیدبخش توصیف کردهاند.
۱ـ توصیف امیدبخش از آخرالزمان
«آخرالزمان» ترکیبى اضافى و به معناى بخش پایانى حیات دنیاست. آخِر به بخش پایانى هر مجموعه گفته میشود و زمان در لغت بر وقت کم یا زیاد اطلاق مىشود و مقصود از آن در اینجا روزگار و عمر جهان است. واژه آخرالزمان در قرآن به کار نرفته؛ امّا مطالب گوناگونى در باره این موضوع از آیات قابل استفاده است. قرآن بهطورکلى، جهانیان را به دو بخش پیشینیان (الأَوّلینَ، المُستَقدِمینَ) و پسینیان (الأَخِرینَ، المُستأخِرینَ) قسمت کرده است.(۱) افزون بر آن، آیاتى در قرآن از میراثبراى زمین به وسیله صالحان و مستضعفان، پیروزى نهایى حق بر باطل و گسترش اسلام در سرتاسر جهان سخن مىگوید که پس از وقوع بلاها و فتنههاى بسیار محقّق مىشود.(۲) این آیات با دوره پایانى دنیا ارتباط دارند.
از آنجا که مفهوم «آخِر» نسبى است و در تاریخ انقراض دنیا اختلاف فراوانى وجود دارد(۳) و قرآن نیز از تعیین وقتى مشخص براى آن پرهیز کرده(۴) محدوده آخرالزمان به دقّت قابل اندازهگیرى نیست؛ با این حال با استفاده از روایات(۵) مىتوان بعثت پیامبر خاتم را سرآغاز دوره «آخرالزمان» دانست.(۶) البتّه در اغلب روایات، آخرالزمان به دوره پایانى که با ظهور مهدى«ع» مقارن است، اطلاق شده است.
بشر به مقتضاى حبّ ذات و طبیعت جستجوگر خود، همواره به سرانجام دنیا میاندیشد.(۷) همه ادیان الهى و اغلب مکاتب بشرى، در باره پایان تاریخ، اظهارنظر کردهاند.(۸) در همه پیشگویىهاى مربوط به آخرالزمان، خبرهاى وحشتناک و نگرانکنندهاى وجود دارد؛(۹) ولى اغلب بر این امر اتّفاقنظر دارند که پایان کار بشر، روشن و سعادتآمیز است.(۱۰)
در تمام فرقهها و مذاهب اسلامى، کم و بیش سرانجام سعادتمند بشر پیشبینى شده است.(۱۱) در متون زرتشتى (از آیینهاى باستان) به صراحت از دوره طلایى بشر در پایان جهان یاد شده که به آشوبها و بلاهاى بسیار مسبوق خواهد بود و با ظهور واپسین منجى (سوشیانس) محقّق مىشود.(۱۲) در آیین هندوان نیز هر دوره انسانى به چهار قسمت تقسیم شده که قسمت چهارم آن، مظهرغروب و افول تدریجی معنویت اولیه است و از آن به «عصر ظلمت» تعبیر مىشود، سپس منجى بشر ظاهر میشود و با فروپاشى جوامع انسانى و از بین رفتن شرارتها، دورهاى نو آغاز مىگردد.(۱۳)
در متون بودایى نیز از این دوره سخن به میان آمده است.(۱۴) در ادیان ابراهیمى بیش از آیینها و مکاتب دیگر بر دوره طلایى بشر در پایان تاریخ تأکید شده است. در عهد عتیق برقرارى سعادت و عدالت در سرتاسر جهان پیشبینى شده که به وسیله «مسیح» محقّق مىشود.(۱۵)
در عهد جدید نیز به این مطلب پرداخته شده(۱۶) و مکاشفه یوحنا به طور کامل به حوادث ناگوار آخرالزمان اختصاص یافته و در پایان آن به برقرارى صلح و آرامش جهان تحت حاکمیت مؤمنان اشاره شده است.(۱۷) در میان مکاتب بشرى، «مارکس» مدینه کمونیستى را کمون نهایى تعریف میکند و تصویرى از جامعه بىطبقه و بىنیاز از دولت را ارائه مىدهد.(۱۸) «رنهگنون» (عبدالواحد یحیى) با نگاهی به آیینهاى باستان و ادیان ابراهیمى از افول و فروپاشى تمدن مادى غرب و ظهور مجدد حق و حقیقت خبر مىدهد.(۱۹)
نظریه پایان تاریخ «فوکویاما» پیروزى نهایى نظام غربى و حاکمیت ابدى آن بر سرتاسر جهان را پیشبینى کرده است(۲۰) و نظریه «برخورد تمدنها» از «هانتینگتون» جنگ جهانى تمدنها و نظم جهانىنوین بر اساس مرزهاى تمدنی را در پایان این دوره از جهان، پیشبینى مىکند.(۲۱)
دیدگاه قرآن در باره سرانجام بشر، دیدگاهى خوشبینانه است و قرآن پایان دنیا را روشن و سعادتبار دانسته شده است. سرانجامِ سعادتمند جهان، همان تحقق کامل غرض از آفرینش انسانهاست که چیزى جز عبادت خداوند نخواهد بود: «ومَا خَلَقتُ الجِنَّ والإِنسَ إِلاَّ لِیَعبدونَ.»(۲۲) عبودیت الهى در سطوح گوناگون فردى و اجتماعى آن، براساس برنامهریزى خداوند و در چهارچوب اصل اختیار واقع شده و غالب انسانها از آن بهرهمند مىشوند: «وَعدَاللّهُ الَّذینَ ءَامَنوا مِنکُم وعَمِلوا الصَّـالِحاتِ لَیَستخلِفنَّهُم فِىالأَرضِ… ولَیُمَکِّننَّ لَهُم دِینَهُم الَّذِى ارتَضى لَهُم و لَیُبدِّلنَّهُم مِن بَعدِ خَوفهِمأَمناً یَعبُدونَنِى لاَیُشرِکونَ بِى شَیئاً؛(۲۳) خدا به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند وعده داد که در روى زمین جانشین دیگرانشان کند و دینشان را که خود بر ایشان پسندیده است، استوار سازد و وحشتشان را به ایمنى بدل کند. مرا مىپرستند و هیچ چیزى را با من شریک نمىکنند».
«هُو الَّذِى أَرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدى وَدِینِ الحَقّ لِیُظهِرَهُ عَلَىالدِّینِ کُلِّهِ.»(۲۴)
او کسى است که پیامبر خود را براى هدایت مردم فرستاد، با دینى درست و بر حق تا او را بر همه دینها پیروز گرداند.
آیات ناظر به آینده جوامع انسانى بر عنصر خوشبینى در جریان کلى نظام طبیعت و طرد عنصر بدبینى در باره پایان کار بشر تأکید ورزیده است. از مجموعه مباحث گذشته میتوان نتیجه گرفت که دوره اسلامى همان دوره آخرالزمان است که تحقق کامل دیدگاه مثبت اسلام در باره پایان تاریخ در عصر ظهور امام مهدی«عج» به وقوع خواهد پیوست.
۲ـ انتظار منجی
واژه انتظار به معنی چشم به راه بودن و امید به آینده داشتن معنی شده است.(۲۵) انتظار به معنای اعتقاد و ایمان استوار همراه با امید به ظهور آخرین حجت و امانت الهی و ادامهدهنده خط امامت و ولایت علوی حضرت مهدی «عج» است.
امید به آیندهای روشن در تمام ادیان و مذاهب مسلمانان موج میزند و شیعه و بینش مترقی آن بر امیدی حیاتبخش پا میفشارد. خداوند متعال در قرآن کریم وعده نویدبخش تحققپذیری حاکمیت صالحان و شایستگان برضد ظالمان و ستمگران در سراسر جهان را داده است. «وَعَدَ اللهُ الذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوالصّالحاتِ منکُم لَیَستَخلِفَنّهُم فیالارض…».(۲۶) خداوند به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند وعده مىدهد که قطعاً آنان را حکمران روى زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روى زمین را بخشید و دین و آیینى را که براى آنان پسندیده، پابرجا و ریشهدار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیت و آرامش مبدل مىکند، آنچنان که تنها مرا میپرستند و چیزى را شریک من نخواهند ساخت و کسانى که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند.
و امام صادق«ع» میفرماید: این آیه درباره مهدی«عج» نازل شده است؛(۲۷) «وَلَقَد کَتبنا فی الذَّبُورِ مِن بَعدِ الذِّکرِ اِنَّ اَلاْرضَ یَرِثُها عِبادیَ الصالحون؛(۲۸) در «زبور» بعد از ذکر (تورات) نوشتیم بندگان شایستهام وارث (حکومت) زمین خواهند شد».
بنابراین انتظار کشیدن و امید برای انقلاب و ظهور آن امام بزرگوار یک عبادت، بلکه برترین عبادت برای منتظران به شمار میآید.
رسول خدا «ص» فرمود: « «اَفضَلُ اَعمالِ اُمَّتِی اِنتظارُ الفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ:(۲۹) برترین کارهای امتم چشم امید به گشایش (کار) از ناحیه خداست.»
چرا انتظار فرج امام زمان«عج» و آمدن ایشان این قدر ارزش دارد؟ چون انتظار فرج سازنده است؛ یعنی هر کسی منتظر باشد، هر روزش از دیروزش بهتر میشود. چون کسی که منتظر امام عصر«عج» است، منتظر برنامههای حضرت حجت«عج» است. چشم امید به عدالت، حکومت صالحه حضرت، کمال دین و دانش، امنیت و کمال عقل دارد، از ظلم و بیانصافی و گناه و ناامیدی و خمودی دوری میکند و منتظر، آمادهباش و در پی زمینهسازی و آمادگی برای رسیدن به مطلوب است.
کسی که در انتظار است، آماده میشود تا نقطهضعفهای خود را پر کند و مانعها را بشناسد و از بین ببرد. پس منتظر امام زمان «عج» در زمان غیبت امام، دینش را حفظ میکند و در این راه تمام مشکلات را تحمل میکند و میداند انتظار فرج کار آسانی نیست که این همه ارزش دارد.
از جهت دیگر یک فرد منتظر باید به فکر اصلاح باشد. اگر میتواند یک قدم به سوی اصلاح بردارد، باید تلاش کند و مثل کسی که در زندان است، منتظر فرج از زندان باشد و شرایط فرج و آزادی را فراهم کند و بیتفاوت نباشد. یک منتظر باید برای اصلاح جامعه احساس مسئولیت کند و مأیوس و ناامید نشود.
حضرت امیرمؤمنان علی«ع» فرمود: « نتَظِروُا الفَرَج وَ لَاتیأسُوا مِن روح الله فانّ احبَّ الاعمال الی الله عزّوجلّ انتظار الفرج… وَالمُنتَظِرُ لأِمرِنا کَالمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فی سَبیلِ اللَّهِ؛(۳۰) انتظار فرج را بکشید و از رحمت خدا ناامید نشوید، زیرا محبوبترین کارها نزد خدا انتظار فرج است… و کسانی که به انتظار صاحب امر ما نشستهاند همانند کسانی هستند که در راه خدا در خون خویش آغشتهاند».
انتظاری که در فرهنگ اسلامی عبادت به شمار میرود و منتظران را از پاکان و صالحان و معتقدان پابرجا و استوار بر میشمارد، انتظاری است آمیخته با امید و تلاش، گوئی در خیمه امام زمان«عج» و در محضر امام عصر هستند و با محتوای بلندی از انتظار به اصلاح خود و خانواده و جامعه میپردازند (و هر لحظه را امید فرج میبینند).
«جاءَالحق وَ زهَقَ الباطِلُ اِنَّ الباطِلُ کان زَهُوقاً؛(۳۱) حق آمد و باطل نابود شد، همانا باطل نابودشدنی بود».
در حوزه تفکر اسلامی گرایش آرمانی به مفهوم انتظار و امید به آیندهای درخشان و روشن همراه با ریشهکنی بیداد و برپایی عدالت در تمام زوایای زندگی آدمی و در جوهره اعتقادات شیعه نهفته است.
قرآن و روایات خبر امیدبخش ظهور و حضورحضرت مهدی«عج» را در دوره پایانی جهان مژده دادهاند. مسلمانان در این نکته همرأی و همداستانند که تاریخ بشر با همه فرازها و فرودها فرجامی نیک و خجسته به همراه دارد، زیرا کار جهان و جامعه بشری به دست آخرین وصی از اوصیای خدا به رستگاری سامان مییابد و آیین اسلام نحوه حکومت حضرت مهدی«عج» را صریح، جامع و شفاف مطرح کرده و نه تنها به کیفیت آن زمان و علائم فرا رسیدن روز موعود اشاره میکند، بلکه از جزئیاتی خبر میدهد که اندیشههای جستجوگر را اقناع میکند.
حضرت علی«ع» در توصیف زمان قائم«عج» میفرماید: «اگر قائم ما قیام کند، آسمان بارانش را همی فرو ریزد و زمین گیاه خود را برویاند و کینه و دشمنی از دل بندگان رخت بندد و درندگان و چهارپایان، همزیستی صلحآمیز داشته باشند تا آنجا که زنی میتواند سبد بر سر از عراق تا شام را بپیماید، در حالی که گام خویش جز بر گیاه ننهد، نه درندهای به او آزار رساند و نه وی از آن بهراسد.»(۳۲)
حضرت مهدی«عج» کارگزاران عادل را به شهرها گسیل میدارد تا به عدالت رفتار کنند. گوسفند و گرگ در یک مکان واحد به چرا میپردازند و کودکان با مارها و عقربها بازی میکنند، اما از ناحیه آنان به کودکان صدمهای نخواهد رسید.(۳۳)
امام باقر«ع» میفرمایند: «خداوند شرق و غرب عالم را در سیطره حکومت مهدی«عج» و یاران او قرار میدهد، آیین خود را آشکار میسازد و به وسیله او و یارانش بدعت و باطل را نابود میکند، چنانکه تبهکاران، حق را نابود کرده بودند، به طوری که بر صحنه زمین اثری از ظلم دیده نخواهد شد. آنها امر به معروف و از منکر، نهی کنند.»(۳۴)
در حکومت حضرت مهدی«عج» نقطهای از زمین باقی نمیماند مگر نور اسلام در آنجا بتابد و آثار حیاتبخش آن جامعه جهانی را فرا گیرد. امام باقر«ع» فرمودند: «همانا این حادثه در هنگام ظهور مهدی«عج» رخ میدهد. در آن زمان کسی در زمین باقی نمیماند جز آنکه به نبوت و رسالت محمد«ص» اقرار کند.(۳۵)
آثار امیدبخش حکومت حضرت مهدی«عج»
الف) مژده به وفور نعمت و تأمین اقتصادی تمام مردم
امام صادق«ع» میفرمایند: «هنگامی که قائم ما«عج» قیام کند، زمین با نور او منور میشود بهطوری که از نور خورشید بینیاز میشوند و تاریکی از بین میرود. زمین همه گنجهای نهفتهاش را ظاهر میسازد تا در معرض دید مردمان قرار گیرد. انسان هر چه جستجو میکند کسی را پیدا کند با ثروتش او را صله کند و زکات مالش را بپذیرد، پیدا نمی کند. همه مردمان با آنچه خداوند از فضل خود به آنها عطا فرموده بینیاز میشوند».(۳۶)
ب) عدالت
پیامبرگرامی«ص» میفرمایند: « أُبَشِّرُکُم بِالْمَهدِیِّ یُبعَثُ فِی أُمَّتِی عَلَى اختِلَافٍ مِنَ النَّاسِ وَزَلَازِلَ ، فَیَملَأُ الأَرضَ قِسطًا وَعَدلًا، کَمَا مُلِئَت جَورًا وَظُلمًا ، یَرضَى عَنهُ سَاکِنُ السَّمَاءِ وَسَاکِنُ الأَرضِ یُقَسِّمُ المالَ صِحاحاً. فَقالَ لَهُ رَجُلٌ: ما صِحاحاً؟ قالَ: بِالسَّوِیَّهِ بَینَ النّاس(۳۷) شما را به مهدی«عج» مژده میدهم. زمین را پر از عدل و داد میکند همان گونه که از جور وستم پر گردیده است. ساکنان آسمان و زمین از وی خشنود، مال را به (صحاح) تقسیم میکند، گفته شد: مقصود از صحاح، چیست؟ آن جناب فرمود: برابر تقسیم کردن میان مردم است.»
ج) صلح و آرامش پایدار در سراسر جهان
پس از پیروزى حضرت مهدی«عج» و یارانش، آرامش و معنویت بر جهان حاکم خواهد شد: « وَعَدَاللّهُ الَّذینَ ءَامَنوا… وَ لَیُبدِّلَنَّهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم أَمناً….»؛(۳۸) «إِنَّ الأَرضَ لِلّهِ یُورِثُها مَن یَشاءُ مِن عِبادِهِ و العـقِبَهُ لِلمُتَّقین»؛(۳۹) «وقـتِلوهُم حَتَّى لاَتَکونَ فِتنهٌ و یَکونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلّه»؛(۴۰) «لِیُحِقَّ الحَقَّ و یُبطِلَ البـطِلَ».(۴۱) از بررسی شواهد قرآنی و روایی چند نکته به دست میآید.
۱ـ تصویری که مجموعه آیات و روایات از آخرالزمان و ظهور مهدی«عج» موعود به دست میدهند حاکی از مختصاتی است که هریک بهطور مستقل واجد ارزش هستند، نظیر همزیستی مسالمتآمیز مردم و نیز سایر موجودات، امنیت کامل، عدالت اجتماعی به معنای حقیقی آن، استخراج ثروتهای نهفته در زمین، بینیازی مردم، رشد و گسترش ظرفیتهای فکری و عقلی مردم و سایر تواناییهای آنان.
باید در نظر داشت که اجتماع این ارزشها همگی در یک عصر و زمان، در حقیقت تأمین همه خواستههای بشریت در طول تاریخ است. بر این اساس میتوان گفت که رویکرد اسلام به ظهور منجی جهان کاملاً رویکردی خوشبینانه، امیدوارانه و برانگیزاننده است.
۲ـ امید به ظهور مهدی«عج» در مکتب اسلام با امیدی که برخی متفکران به پیروانشان در طول تاریخ دادهاند، متفاوت است. مسلمانان امید به چیزی موهوم و دور از واقعیت ندارند، بلکه امیدوار به واقعیتی هستند که کاملاً تحققپذیر است. باید توجه داشت که از ابتدای تاریخ تفکر تا کنون، اندیشمندانی ظهور کردهاند نظیر افلاطون و فارابی طراح مدینه فاضله، آگوستین ترسیمکننده «شهر خدا » و توماس مور مبتکر «اتوپیا» که هریک ویژگیهای آن جامعه ایدهال را بیان کردهاند، لکن هیچ کدام از این آرمانها از مرحله اندیشه فراتر نرفته و عملی نشده است.
۳ـ پیروان آیین اسلام در رویکرد به آخرالزمان و ظهور منجی عالم، علاوه بر اینکه از «تفکری امیدوارانه» نسبت به این پدیده برخوردارند، ولی در حد و مرز «تفکر» و «امید» متوقف نمیشوند و به وادی «عمل» میرسند و در حوزه انجام وظیفه، مسئولیتهای خویش را میشناسند و برای ایفای آن، تردید به خود راه نمیدهند.
پینوشتها
۱ـ واقعه، ۱۳، ۳۹، ۴۹؛ حجر، ۲۴٫
۲ـ اعراف، ۱۲۸؛ نور ۵۵؛ قصص، ۵؛ فتح، ۲۸ و… .
۳ـ حسین توفیقی، هزارهگرایى، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸ش، چاپ اول، ص۲۱٫
۴ـ لقمان، ۳۴؛ احزاب، ۶۳ و زخرف، ۸۵٫
۵ـ بحارالانوار، ج۴۰، ص۱۷۷؛ ج۲، ص۸۷؛ ج ۹، ص۳۱۹؛ ج۱۲، ص۲۸۲؛ ج۱۴، ص۸۳ و۸۴؛ ج۱۵، ص۲۰۳؛ ج۱۶، ص۱۸ و ۲۱؛ ج۲۰، ص۲۲۲؛ ج۲۱، ص۳۱۷ و ۳۵۱٫
۶ـ ابن عاشور، تفسیر التحریر والتنویر، تونس، الدار التونسیه، للنشر، چاپ دوم، ج۲۶، ص۱۰۴٫
۷ـ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، بیروت، مؤسسه اعلمی، ج۱، ص۳۰۳٫
۸ـ محمدتقی محصل، نجاتبخشى در ادیان، تهران، مؤسسه مطالعات فرهنگی چاپ اول، ش۳۶۹، ص۱۳ و ۱۴٫
۹ـ هزارهگرایى، ص۲۵٫
۱۰ـ نجاتبخشى در ادیان، ص۱۳ و ۱۴٫
۱۱ـ مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدى، قم، صدرا، ۱۳۶۸ش، چاپ پنجم، ص۵.
۱۲ـ گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه، اوستا، گاهان، یسنه ۴۶، ب۳ و یَشتها، اردیبهشت، ب۱۰ و ۱۷ و فروردین، ب۱۲۹؛ نجاتبخشى در ادیان، ص۳ و ۷۱٫
۱۳ـ رنه گنون، بحران دنیاى متجدّد، ترجمه دهشیری، تهران امیر کبیر، ۱۳۷۲ش، چاپ دوم، ص۱، اوپانیشاد، ص۷۷۲ ـ ۷۷۴ و ۷۳۷٫
۱۴ـ گزارش کانون پالی، بودا، تهران، مروارید،۱۳۶۲ ش، ص۵۱۸ و ۵۱۹؛ مجید فلسفیان، على و پایان تاریخ، قم جمکران، ۱۳۷۸ش، ص۲۳
۱۵ـ کتاب مقدّس، بیروت، دارالکتاب المقدس، فی شرقالاوسط، ۱۹۹۳م، اشعیاء۱۱ و ۱۲، یوئیل ۳ و ۴، زکریا ۹، دانیال ۲: ۴۴، و۷: ۱۳ و ۲۷٫
۱۶ـ کتاب مقدّس، بیروت، دارالکتاب المقدس، فی شرقالاوسط، ۱۹۹۳م متى ۲۴: ۱۵و ۴۴، ورسل ۲: ۱۷ و۲۱٫
۱۷ـ کتاب مقدّس، مکاشفه یوحنا ۴ و ۲۲؛ نجات بخشى در ادیان، ص۱۱۳ ۱۳۳٫
۱۸ـ آندره پی بتر، مارکس و مارکسیسم، ترجمه صفائیان، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۵۸ ش، ص۹۱ و ۹۴٫
۱۹ـ بحران دنیاى متجدّد، ص۲، ۲۰، ۵۵، ۱۰۵، ۱۵۴ و ۱۸۶؛ علائم آخرالزمان، ص۱۸۸ و ۱۹۹، ۲۰۰ و ۳۱۸٫
۲۰ـ «پایان تاریخ و آخرین انسانها» مجله اطلاعات سیاسى و اقتصادى، ص۲۲٫
۲۱ـ برخورد تمدّنها و بازسازى نظم جهانى، ص۴۸۵ و ۵۱۶.
۲۲ـ ذاریات ۵۶.
۲۳ـ نور ۲۴٫
۲۴ـ توبه، ۳۳؛ فتح، ۲۸، صف، ۹٫
۲۵ـ فرهنگ معین، ج ۱، ص ۳۶۴٫
۲۶ـ نور، ۵۵٫
۲۷ـ الغیبه، ص ۱۷۷٫
۲۸ـ انبیاء، ۱۰۵٫
۲۹ـ منتخبالاثر، ص ۲۰۶، ح ۱۲۲۴٫
۳۰ـ منتخبالاثر، ج ۳، ص ۲۱۲،ح ۱۲۳۱، خصال شیخ صدوق، ج ۲، ص ۶۱۶٫
۳۱ـ اسرا، ۸۱٫
۳۲ـ تحفالعقول، ص ۱۱۵٫
۳۳ـ منتخبالاثر،ص۵۲۹٫
۳۴ـ تفسیر نورالثقلین، ج ۳، ص ۵۰۶٫
۳۵ـ التبیان، ج ۵ ص ۲۴۴، مجمعالبیان ج ۵، ص ۲۵٫
۳۶ـ فضل بن شاذان، چهل حدیث درباب غیبت امام عصر«ع» ص ۸۷٫
۳۷ـ همان، ص ۸۷٫
۳۸ـ نور، ۵۵٫
۳۹ـ اعراف، ۱۲۸٫
۴۰ـ انفال، ۳۹٫
۴۱ـ انفال، ۸٫
سوتیترها:
۱٫
دیدگاه قرآن در باره سرانجام بشر، دیدگاهى خوشبینانه است و قرآن پایان دنیا را روشن و سعادتبار دانسته شده است. سرانجامِ سعادتمند جهان، همان تحقق کامل غرض از آفرینش انسانهاست که چیزى جز عبادت خداوند نخواهد بود.
۲٫
امید به ظهور مهدی«عج» در مکتب اسلام با امیدی که برخی متفکران به پیروانشان در طول تاریخ دادهاند، متفاوت است. مسلمانان امید به چیزی موهوم و دور از واقعیت ندارند، بلکه امیدوار به واقعیتی هستند که کاملاً تحققپذیر است.