دکتر محمدصادق کوشکی
۱ـ جنجالها و دلنگرانیهای طبیعی پدید آمده پیرامون مباحث هستهای، آنچنان نیروهای مؤمن و معتقد به نظام و اسلام را به خود مشغول داشته است که بسیاری از آنان متوجه تحرکات خطرناک جریانات اسلامستیز داخل کشور نشدهاند. جریاناتی که با هدف حذف اسلامیت نظام و به حاشیه راندن اسلام از عرصه جامعه با برنامههایی مدون گام به گام پیش میروند و در پناه عملیات فریب، مقصود اصلی خود را از دید عموم مخفی نگه داشتهاند. عملیات فریبی که به نام حل مسئله هستهای به راه افتاده است.
۲ـ در دو سال اخیر طرح مسئله هستهای و حواشی آن و حساسیت وفاداران به انقلاب نسبت به این مسئله باعث شد تا این قضیه به بحث اصلی جامعه تبدیل شود و تحولات مربوط به آن سایر اخبار و رویدادها را کمرنگ کند و دقیقاً همین موضوع بهترین فرصت را برای جریانات اسلامستیز داخلی فراهم آورد. جریاناتی که سالهاست به دنبال فرصتی هستند تا بدون مزاحمت، اسلام را از جامعه منزوی کنند و آن را تا سر حد مناسکی شخصی تنزل دهند و نظام را از اسلام تهی کنند و با حفظ ظاهر نظام اسلامی محتوای آن را به ساختاری بیاعتنا به دین، دیانت و بیتعهد به شریعت تغییر دهند. امری که به گمان آنان هم تقدس دین را حفظ میکند و هم شأن دینداران را و البته بهترین فضا را برای دنیاطلبان و عافیتجویان فراهم میآورد که به دنبال حذف دین از سیاست و سکولار کردن نظام هستند. همانانی که سالهاست انگلوار به نظام و انقلاب چسبیده و خون آن را مکیده و آن را تا سر حد ضعف و بیماری پیش بردهاند. آنهایی که با وقاحت و با هدف اطفای جاهطلبی خود، خون شهدا و رنج جانبازان را به پلههایی برای نیل به قدرت تبدیل کرده و از هر فرصتی برای خراشیدن چهره نورانی آن بهره گرفته و امروز به دنبال زدن تیر خلاص به پیکره مجروح نظام اسلامیاند.
۳ـ تهاجم سازمانیافته رسانهها و تریبونهای مختلف در یک سال اخیر به فریضه الهی امر به معروف و نهی از منکر ـ که از طریق اطرافیان و نفوذیها بر لسان برخی صاحبان مناصب اجرایی نیز جاری شد ـ بیاعتنایی آشکار به نظرات مراجع عظام و رهبر انقلاب در باره حرمت حضور بانوان در ورزشگاههای مردانه برای تماشای مسابقات ورزشی و برنامهریزی برای تثبیت ورود زنان به ورزشگاههای مردانه از سوی دولت، عبور مکرر از خطوط قرمز فقهی و شرعی در عرصه موسیقی، سینما، تئاتر و… با حمایت و چراغ سبز وزارت ارشاد، رها کردن کامل فضای جامعه در جهت عادی شدن بیحجابی و بیعفتی علنی و آشکار و زیر فشار گذاردن نیروی انتظامی به عنوان یگانه مرجع حفاظت از خطوط قرمز شرعی در جامعه تنها گوشهای از انبوه اقداماتی است که جریانات اسلامستیز برای تبدیل نظام اسلامی به نظامی غیردینی و حذف اسلام از صحنه حاکمیت به کار بستهاند.
اصرار و تعهد این جریانات به درستی و صحت اعمالشان و بیتوجهی تحقیرآمیز به تذکرات و نصایح مراجع عظام، روحانیت، متدینین و… در این خصوص تردیدی باقی نمیگذارد که این گروه دانسته و عامدانه به دنبال مسخ نظام، در عین حفظ نام آن هستند و به صورتی مدون و حسابشده برنامه خود را پیش میبرند و در این مسیر عملیات فریبی به نام حل پرونده هستهای و مذاکرات ـ که بیحاصل بودن آن اظهر منالشمس است ـ را به راه انداختهاند تا بتوانند با تمرکز اکثریت جامعه به آن سو و بدون مواجهه با کمترین مانع و اعتراض به هدف خود دست یابند ـ با علم به اینکه اگر جامعه به سمت دینگریزی و دینستیزی سوق داده شود، بازگرداندن آن از این مسیر بسیار دشوار و قریب به ناممکن خواهد بود.
۴ـ در چنین شرایطی است که روحانیت آگاه باید بر اساس رسالت ذاتی خود با هوشیاری به این برنامه خطرناک اشراف یابد و با ممانعت از تداوم این طرح شیطانی، از ساحت قدسی اسلام و احکام نورانی آن دفاع کند و از تخطئه هیچ سرزنشکنندهای نهراسد که بنا به فرمایش حضرت امام(ره) درنگ امروز فردای اسارتباری را به دنبال خواهد داشت.
سوتیتر:
روحانیت آگاه باید بر اساس رسالت ذاتی خود با هوشیاری به این برنامه خطرناک اشراف یابد و با ممانعت از تداوم این طرح شیطانی، از ساحت قدسی اسلام و احکام نورانی آن دفاع کند و از تخطئه هیچ سرزنشکنندهای نهراسد که بنا به فرمایش حضرت امام(ره) درنگ امروز فردای اسارتباری را به دنبال خواهد داشت.