دکتر عبدالحمید انصاری
پس از سالها انتظار، فیلم محمد رسولالله(ص) ساخته مجید مجیدی به نمایش درآمد. فیلمی که علاوه بر مضامین دلنشین و شگفتانگیز معرفی رسول خاتم(ص) بهانه خلقت و عصاره هستی، بنا به اقرار بزرگان سینما، یادآور فیلمهای عظیم است. فرانسیس فورد کاپولا (Francis Ford Coppola) کارگردان بهترین فیلم تاریخ سینما (پدرخوانده ۱، ۲، ۳ God father) و (اینک آخرالزمان) دو هفته قبل پس از دیدن فیلم در آمریکا آن را تحسین کرد و گفت: ساخته مجیدی یادآور فیلمهای عظیم دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی است. بیاغراق مجیدی هماکنون تداعیگر خاطره کارگردانان ماندگار تاریخ سینما است. «ویلیام وایلر William Wyler) leram وایلر اکنون تداعیگر خاطره کارگردانان ماندگار تاریخ سینما است. رد و گفت: ساخته مجیدی یادآور فیلمهای عظیم دهه ۵۰ و ۶۰ م، استنلی کوبریک Stanley Kubrick ، مارتین اسکورسیزی Martin Scorsese و فرانسیس فورد کاپولا Francis Ford Coppola». البته با این تفاوت که اساس شهرت آن بزرگان عمدتاً مبتنی بر لوکیشنهای عظیم و چشمنواز بود، اما مجیدی علاوه بر این ویژگی و استفاده از عوامل حرفهای شاخص که قبلاً در همکاری با بزرگانی نظیر کاپولا جوایز بینالمللی مشهوری را دریافت کردهاند، محتوای مستند و تاریخی شخصیت رسولالله(ص) را نیز به خوبی نمایش گذاشتهاند.
قبل از مجیدی، مرحوم مصطفی عقاد کارگردان بزرگ سوریالاصل شاغل در هالیوود نیز، ۵ دهه قبل فیلم ارزشمند زندگی پیامبر مکرم اسلام(ص) را ساخته بود که هنوز هم اثری جاودانی و پرارزش ارزیابی میشود.
تفاوت نگاه این دو کارگردان آن است که مصطفی عقاد، دوران استقرار حکومت اسلامی از سوی پیامبر(ص) را به تصویر کشیده و مجیدی دوران پیش از رسالت را. بر همین اساس جنبههای عاطفی و روحی ـ روانی فیلم مجیدی فوقالعاده قوی است و بیننده را به شدت از نظر احساسی تحتتأثیر قرار میدهد.
ویژگی فوقالعاده فیلم مجیدی استنادات گسترده تاریخی، آن هم براساس مشترکات مذاهب مختلف اسلامی است که کارکرد ظریفی در برابر مخالفین حرفهای که حتی بدون دیدن فیلم، فتوا صادر میکنند دارد.
هر چند به طور طبیعی بعضی مراکز مذهبیِ حکومتهای مرتجع، سمفونی مخالفتخوانی را کوک کردهاند، اما از آنجا که فیلم را ندیده رد میکنند و آهنگ مخالفتشان سیاسی است، ناخواسته خود را لو میدهند.
بسیاری از رسانههای این کشورها به دولتمردان خود هشدار دادند که ایران، فیلم خود را ساخته است، چرا شماها حرکت نمیکنید.
در حالی که فیلم نگاه فراکشوری دارد. نسل جوان آن کشورها با دیدن فیلم قطعاً به نقدهای مغرضانه بیاعتنایی میکند.
نکته جالب توجه، برخورد نشریات و سینماگران غربزده و دینستیز داخلی است که عموماً با سکوت معنیدار و بعضاً تحت عنوان «فیلم پرخرج» از کنار آن عبور کردند.
آنان نقش ملی و فراجناحی مجیدی و هیچ سینماگری را در خدمت به اسلام و فرهنگ اسلامی تاب نمیآورند.
مجیدی از ابتدا با ایفای نقش شهید بزرگوار «سیدعلی اندرزگو» در فیلم جذاب «تیرباران» و سپس در ساحَت کارگردان فیلمهایی چون «بچههای آسمان»، «رنگ خدا»، «آواز گنجشکها» و «بید مجنون» نشان داد که دغدغه پاکی و هدفمندی معنوی دارد.
سپس زمانی که اولین و تنها سینماگری که به کاریکاتورهای موهن نشریات غربی درباره رسول مکرم اسلام(ص) اعتراض کرد، پروانه ساخت فیلم را از صاحب اصلی اثر دریافت نمود.
به اذعان خود در سفر به مدینه و در کنار مرقد رسول رحمت و مهربانی، از روح بلند آن حضرت استمداد کرد که در تمام مراحل ساخت، هدایت ایشان را شاهد بود.
اکنون شایسته است که مراجع دینیِ اهل سنت برادرانمان را در کشورهای مسلمان نسبت به تبلیغات سوء سیاسی جریان وهابی وعوامل اسلام آمریکایی علیه فیلم مجیدی آگاه سازند و هدف پوپولیستی بایکوت و ندیدن فیلم را برای مردم معمولی که قطعاً با دیدن، اثر آن را تحسین خواهند نمود، خنثی سازند.
فضای محبتآمیز، لطیف و انسانی فیلم جای هیچگونه شائبه و تبلیغ تفرقهآمیز باقی نمیگذارد. بر همین اساس، مراکز مزدور حکومتهای مرتجع چارهای جز دعوت به بایکوت ندارند که قطعاً و به لطف پروردگار آن هم دوامی نخواهد داشت، چرا که طبق وعده الهی، نور خدا خاموششدنی نیست.
والسلام