مقام علمی و فضایل امام صادق «علیه‌السلام»

حجت‌الاسلام سیدجواد حسینی

نام امام ششم شیعیان «جعفر»، کنیه‌اش «ابوعبدالله»، لقبش «صادق»، پدر بزرگوارش امام باقر «ع» و مادر مکرمه‌اش «ام فروه» هستند. آن حضرت در هفدهم ربیع‌الاول سال ۸۳ هجری قمری دیده به جهان گشود و در سال ۱۱۴ به امامت رسید. امامت حضرت همزمان بود با خلافت هشام، ولید، یزیدبن ولید، ابراهیم بن ولید و مروان حمار از خلفای بنی‌امیه و عبدالله بن محمد سفاح، منصور دوانیقی از خلفای بنی‌عباس.

بیشترین ستم از طرف منصور بر آن حضرت روا داشته شد تا آنجا که گاه شبانه به منزل آن حضرت هجوم و با وضع دلخراشی ایشان را نزد منصور می‌بردند. منصور جسارت را به آنجا رساند که به دستور او خانه امام صادق «ع» را در حالی که همسر و فرزندانش داخل آن بودند، آتش زدند. سرانجام منصور دوانیقی آن حضرت را در سن ۶۵ سالگی، در روز ۲۵ شوال سال ۱۴۸ هـ .ق در مدینه منوره به وسیله انگور زهرآلودی به شهادت رساند و پیکر مطهر ایشان در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.

 

حضرت صادق«ع» در کلام دیگران

در عظمت و شخصیت و جامعیت امام صادق «ع» نزد شیعیان و علمای شیعه جای هیچ تردیدی نیست. در عظمت ایشان همین بس که از مذهب تشیع به نام مکتب جعفری یاد می‌شود.   

مخالفان و پیروان مذاهب دیگر نیز به عظمت ایشان کرده‌اند، از جمله:

۱ـ منصور دوانیقی: او دشمن امام صادق «ع» بود، با این حال تحت‌تأثیر عظمت و جایگاه ایشان می‌گوید: «به‌راستی جعفر بن محمد«ع» از کسانی بود که خدا درباره آنها می‌فرماید: «این کتاب [آسمانی] را به گروهی از بندگان برگزیده خود به ارث دادیم.» او از کسانی بود که خدا او را برگزیده بود و از پیشتازان انجام خیرات بود.»

۲ـ مالک بن انس: پیشوای فرقه مالکی می‌گوید: «مدتی نزد جعفر بن محمد رفت و آمد می‌کردم و او را همواره در یکی از سه حالت دیدم. یا نماز می‌خواند یا روزه بود و یا قرآن تلاوت می‌کرد و هرگز او را ندیدم که بدون وضو حدیث نقل کند.»(۲) و «در علم و عبادت و پرهیزگاری، برتر از جعفربن محمد هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچ بشری خطور نکرده است.»(۳)

۳ـ ابن خَلِّکان: این مورخ مشهور می‌نویسد: «او یکی از امامان دوازده‌گانه در مذهب امامیه و از بزرگان خاندان پیامبر است که به علت راستی و درستی در گفتار، وی را صادق می‌خوانند. فضل و بزرگواری او مشهورتر از آن است که نیاز به توضیح باشد.»(۴)

۴ـ عبدالرحمان بن ابی حاتم رازی می‌گوید: «از پدرم شنیدم که همیشه می‌گفت: «جعفر بن محمد«ع» فرد مورد اعتمادی است که هرگز [از آنچه می‌گوید و نقل می‌کند] مورد پرسش قرار نمی‌گیرد.»(۵) یعنی هر چه می‌گوید و نقل می‌کند درست و مطابق واقع است.

۵ـ ابوحاتم محمدبن حیان (۳۵۴ هـ) می‌گوید: «[جعفر بن محمد] از بزرگان اهل بیت«ع» از نظر فقاهت و دانش و فضیلت بود.»(۶)

۶ـ ابوعبدالرحمان اسلمی (۴۱۲ – ۳۲۵ هـ. می‌گوید: «[جعفربن محمد] بر تمامی نزدیکان خویش از اهل بیت«ع» برتری داشت و دارای علم فراوان، زهد کامل نسبت به دنیا و پرهیزگاری تمام از شهوات و تمایلات و ادب کامل در حکمت بود.»(۷)

۷ـ محمدبن طلحه شافعی (م ۶۵۲ هـ) درباره اوصاف و جایگاه و عظمت امام صادق «ع» کلام جامع و زیبایی دارد و می‌گوید: «جعفر بن محمد از بزرگان اهل بیت «ع» و رؤسای آنان بود. قرآن زیاد تلاوت و در معانی آن جستجو و گنج‌هایی از دریای آن را استخراج می‌کرد و شگفتی‌ها و عجایب قرآن را به نمایش می‌گذاشت. او اوقات خویش را بر اقسام طاعت و بندگی تقسیم و نفس خویش را بر آن حسابرسی کرده بود..

دیدنش انسان را به یاد آخرت می‌انداخت، شنیدن کلامش باعث بی‌رغبتی به دنیا می‌شد و پیروی از هدایت او بهشت را به دنبال داشت. نور پیشانی او شهادت می‌داد که از سلاله نبوت است و پاکی رفتارش ظاهر می‌ساخت که از نسل رسالت است. جماعتی از پیشوایان [مذاهب] و بزرگان از او حدیث نقل کرده‌ و از محضر او استفاده برده‌اند و این استفاده علمی را شرافت و فضیلتی برای خود می‌دانستند. مناقب و اوصاف او از شمارش خارج است و فهم انسان بیدار بینا در آن حیران،….»(۸)

۸ـ بخاری می‌نویسد: «همه (امّت) بر بزرگی و آقایی صادق«ع» اتفاق‌نظر دارند.»(۹)

 

جایگاه علمی حضرت صادق «ع»  

دانشگاه امام صادق «ع» و وسعت آن بر کسی پوشیده نیست و علمای اسلام بر آن اتفاق‌نظر دارند. محققان شیعی و اهل سنت، آن حضرت را پیشوا و پیشگام در بسیاری از علوم و مذاهب اسلامی می‌دانند. نقش آن حضرت در نشر علوم مختلف و ترویج احادیث، از گفتار و نوشتار و نیز تربیت شاگردانش پیداست.(۱۰)

شاگردان محضرش را چهارهزار نفر گفته‌اند. شیخ مفید می‌گوید: «اهل حدیث کسانی را که از امام صادق«ع» روایت نقل کرده‌اند، جمع‌آوری نموده‌اند و تعداد افراد ثقه آنها به‌رغم اختلافشان در نظریات و گفتار، به چهارهزار نفر می‌رسند.»(۱۱)

شهید اول نیز تصریح کرده است که شاگردان معروف آن حضرت از اهل حجاز و شام و عراق به چهارهزار نفر می‌رسیدند.(۱۲)

برای روشن شدن این بخش، بحث را در سه قسمت جداگانه پی می‌گیریم:

الف) از زبان دیگران

۱ـ «ابوحنیفه»، پیشوای معروف فرقه حنفیه که دستگاه وقت او را در مقابل امام صادق «ع» قرار داده بود، گاه مجبور می‌شد به عظمت علمی امام صادق «ع» اقرار کند.

ابوحنیفه می‌گوید: «زمانی که منصور [دوانیقی] جعفربن محمد«ع» را احضار کرد، مرا خواست و گفت: مردم شیفته جعفربن محمد«ع» شده‌اند. برای محکوم ساختن او مسائل مشکلی را در نظر بگیر. من چهل مسئله مشکل آماده کردم. روزی منصور که در «حیره» بود مرا احضار کرد. وقتی وارد مجلس شدم، دیدم جعفربن محمد«ع» در سمت راست او نشسته است. وقتی چشمم به او افتاد، آن‌چنان تحت‌تأثیر ابهت و عظمتش قرار گرفتم که چنین حالی از دیدن منصور به من دست نداد. سلام کردم و با اشاره منصور نشستم. منصور رو به وی کرد و گفت: این ابوحنیفه است. او پاسخ داد: بله می‌شناسم. سپس منصور رو به من کرد و گفت: ‌ای ابوحنیفه! مسائل خود را با ابوعبدالله در میان بگذار.

چهل مسئله را مطرح کردم و همه را پاسخ داد. ابوحنیفه به اینجا که رسید، با اشاره به امام صادق «ع» گفت: «[او] دانشمندترین مردم، آگاه‌ترین آنها به اختلاف مردم در فتاوا و مسائل فقهی است.»(۱۳) در جای دیگر از او چنین نقل شده است که گفت: «من دانشمندتر از جعفربن محمد ندیده‌ام.» و: «اگر آن دو سال نبود، نعمان (ابوحنیفه) هلاک می‌شد..»(۱۴) منظور از دو سال زمانی است که خدمت امام صادق «ع» می‌رسید و از ایشان دانش فرا می‌گرفت.

۲ـ ابن حجر هیتمی می‌نویسد: «به قدری علوم از او (جعفربن محمد) نقل شده است که زبانزد مردم گشته و آوازه در همه جا پخش شده است و بزرگ‌ترین پیشوایان [فقه و حدیث] مانند یحیی بن سعید، ابن جریح، مالک، سفیان ثوری، سفیان بن عیینه، ابوحنیفه، شعبه و ایوب سجستانی از او [حدیث] نقل کرده‌اند.»(۱۵)

۳ـ ابو بحر جاحظ یکی از دانشمندان مشهور قرن سوم می‌گوید: «جعفربن محمد کسی است که علم و دانش او جهان را پر کرده است و گفته می‌شود که ابوحنیفه و همچنین سفیان ثوری از شاگردان او هستند و شاگردی این دو تن در اثبات عظمت علمی او کافی است.»(۱۶)

۴ـ ابن صبّاغ مالکی (۷۸۴ – ۸۵۵ هـ) می‌گوید: «آن قدر علوم از او (جعفر بن محمد) نقل شده است که سواران آن را حمل می‌کنند و آوازه و شهرت وی به تمام شهرها رسیده است و علما از هیچ‌یک از اهل‌بیت«ع» به اندازه او حدیث نقل نکرده‌اند.»(۱۷)

 

ب) مهم‌ترین کتب و شاگردان حوزه شیعی

نامدارترین شاگردان آن حضرت در حوزه شیعی عبارتند از؛ جمیل‌بن دراج، عبدالله‌بن مسکان، عبدالله‌بن بکیر، حمادبن عیسی، حمادبن عثمان، ابان‌بن عثمان، هشام‌بن الحکم، مفضل و.. این شاگردان کتب بسیاری را از خود آن حضرت نقل و یا خود تألیف کرده‌اند. برخی از کتاب‌های منسوب به حضرت صادق «ع» عبارتند از:

۱ـ «اَلاِْهلیلیجه فی التَّوْحید» که آن را حضرت در رد منکران ربوبیت حضرت باری تعالی نگاشت.»(۱۸)

۲ـ کتاب «التوحید» که حضرت املا و مفضل بن عمر آن را تحریر کرد.(۱۹)

۳ـ رساله «اهوازیه» که در پاسخ والی اهواز نوشته شد.(۲۰)

۴ـ «رِسالَهُ الاِْمامِ اِلی اَصْحابِهِ» که راهنمایی برای سلوک یارانشان است.(۲۱)

۵ـ «رِسالهٌ فِی الْغَنائِمِ» که پاسخ‌های حضرت پیرامون خمس و غنایم است.(۲۲)

۶ـ «رسالهٌ فی وجوه معایش العباد» که پیرامون انواع حرفه‌ها، تجارت، صنعت و… است.(۲۳)

۷ـ «الجعفریات» که مجموعه روایاتی است به ترتیب ابواب فقه که امام کاظم «ع»آن را نقل کرده‌اند.(۲۴) همین کتاب به نام «اشعثیات» معروف است که به نام راوی آن محمدبن الاشعث شهرت یافته است.

۸ـ «نثر الدرر» صحیفه‌ای است در کلمات قصار حضرت که گویا به صورت مجموعه‌ای واحد بود و ابن شعبه حرانی آن را در تحف العقول یکجا آورده است.(۲۵)

۹ـ «کتاب الحج» که ابان بن عبدالملک آن را نقل کرده است.(۲۶) به‌جز اینها نوشته‌های دیگری نیز به آن حضرت منسوب است.(۲۷)

کتاب‌هایی که توسط شاگردان حضرت تألیف شده‌اند بسیارند و تعداد آنها ۴۰۰ جلد و بلکه بیشتر گفته شده است. نویسنده کتاب «سیر حدیث در اسلام»(۲۸)  ۳۷۳ تن را با تألیف آنان ذکر کرده که از میان آنان ۲۰ نفر کسانی‌ هستند که بیش از یک تألیف دارند.(۲۹)

 

مهم‌ترین شاگردان اهل سنت حضرت

عده‌ای از بزرگان و پیشوایان اهل سنت از محضر علمی حضرت صادق «ع» استفاده علمی برده و در بزرگی و تفوق و برتری ایشان اتفاق‌نظر داشته‌اند، از جمله شیخ سلیمان قندوزی در ینابیع الموده و نووی در تهذیب الاسماء و…که استفاده علمی از محضر آن حضرت را شرف و فضیلت و بزرگی برای خویش می‌دانستند، چنان که از شافعی قبلاً نقل شد.(۳۰)

در این بخش به برخی از شاگردان آن حضرت در حوزه اهل سنت اشاره می‌کنیم:

۱ـ نعمان‌بن ثابت معروف به ابوحنیفه پیشوای مشهور فرقه حنفی‌ها. طبق نقل ابن حجر، شیخ‌سلیمان قندوزی، ابن صباغ و آلوسی، او دو سال از حضرت صادق «ع» بهره برده است.(۳۱)

۲ـ مالک بن انس مدنی پیشوای فرقه مالکی از مذاهب چهارگانه اهل سنت، متوفای ۱۷۹ هـ.ق (۳۲)

۳ـ سفیان‌بن سعید بن مسروق ثوری کوفی، متوفای ۱۶۱ هـ.ق شاگرد امام صادق «ع» بوده و مسائلی از حضرت روایت کرده است. حضرت به او توصیه‌های گرانبهایی نموده و در باره زهد با او مناظره کرده‌اند.(۳۳)

۴ـ سفیان‌بن عیینه بن ابی‌عمران الکوفی المکی، متولد ۱۰۷ هـ.ق در کوفه و متوفای ۱۹۸ هـ.ق در مکه نیز در جوانی طبق تصریح عده‌ای از علمای اهل سنت و شیعه از محضر امام صادق «ع» بهره علمی برده است.(۳۴)

۵ـ یحیی‌بن سعید بن قیس الانصاری نیز که قاضی دستگاه منصور دوانیقی در مدینه بود و سرانجام قاضی‌القضاه دستگاه شد و در سال ۱۴۳ هـ.ق از دنیا رفت، از شاگردان آن حضرت بوده است.(۳۵)

۶ـ عبدالملک‌بن عبدالعزیز بن جریح المکی معروف به ابن جریح متولد ۸۰ هـ.ق و متوفای ۱۴۹ هـ.ق، از دیگر شاگردان امام صادق «ع» از بین علمای عامه است. او کسی است که بر اثر تعلیمات امام صادق«ع»‌  متعه و عقد موقت را حلال می‌دانست و در کافی در باب حلیت متعه از او روایت نقل و در طریق سند روایات صدوق نیز واقع شده است.(۳۶)

۷ـ ابوسعید یحیی‌بن سعید القطان البصری متوفای ۱۹۸ هـ.ق محدث زمانش بود و صاحبان کتب صحاح سته از او روایت نقل کرده‌اند.

۸ـ محمدبن اسحاق بن یسار صاحب المغازی و سیر متوفای ۱۵۱ هـ.ق که شیعه و سنی فراگیری علم او از امام صادق «ع» را نقل کرده‌اند.(۳۷)

۹ـ شعبه‌بن الحجاج الازدی از بزرگان و سرشناسان اهل سنت به حساب می‌آید و طبق گواهی گروهی از اهل سنت و کتب رجالی شیعه، از شاگردان امام صادق «ع» بوده است.(۳۸)

۱۰ـ ایوب بن ابی تمیمه السجستانی البصری از دیگر شاگردان حضرت صادق «ع» در میان علمای اهل سنت است.(۳۹)

غیر از اینها، افراد دیگری نیز در میان اهل سنت بوده‌اند که از محضر امام صادق«ع» بهره برده‌اند.(۴۰)

 

رشته‌های مختلف علمی و تنوع شاگردان

اغلب کسانی که در مقام تعلیم علمی برآمده‌اند، در یک رشته خاص و یا حداکثر در دو سه رشته توانسته‌اند قدرت علمی خویش را نشان دهند. هر چه تعداد رشته‌ها و شاخه‌های علمی بیشتر شود، قدرت علمی افراد نیز کمتر می‌شود، اما عظمت علمی امام صادق «ع» هم در فقه در اوج قرار دارد و شاگردان بی‌شماری را در این زمینه تربیت کردند، هم در تفسیر، کلام و فلسفه، نهایی‌ترین نظریات را ارائه کردند، هم در سلوک و عرفان کوتاه‌ترین راه پیمودنی را پیش روی عارفان قرار دادند و هم در علم جبر و شیمی و علوم غریبه نظریات شگرفی را بیان کردند.

این قدرت علمی از دیدگاه تشیع که امامان خویش را معصوم و منبع علم آنها را الهامات الهی و ارث پیامبری می‌دانند، شگفتی ندارد؛ اما از نظر کسانی که چنین اعتقادی ندارند، مسئله فوق‌العاده عجیب و شگرف است.

نکته جالب این است که در میان اهل سنت هم کسانی وجود دارند که تا حدودی متوجه الهی بودن علم حضرت صادق«ع»‌ شده بودند، از جمله محمدبن طلحه شافعی که می‌گوید: «او (امام صادق«ع») از بزرگان اهل‌بیت«ع» و سران آنها و دارای علوم فراوانی است… تا آنجا که از زیادی علوم افاضه شده [از طرف خداوند] بر قلبش، از ظرف تقوی، احکامی که علل و فلسفه آن قابل درک نیست و علومی که فهم ما از احاطه بر حکم آن عاجزند، از او نقل شده است.»(۴۱)

امام صادق «ع» در فقه بهترین نظریات را ارائه نمودند و روایات فقهی ایشان در کتب اربعه تهذیب و استبصار شیخ طوسی، کافی کلینی، من لا یحضره الفقیه صدوق و وسائل الشیعه حر عاملی و… گردآوری شده‌اند. ایشان شاگردانی چون جمیل‌بن دراج، عبدالله‌بن مسکان، حمادبن عثمان و… در فقه تحویل جامعه اسلامی داده‌اند.

امام در کلام هم محکم‌ترین آراء را بیان کردند، شاگردانی چون هشام‌بن الحکم و مفضّل‌بن عمر و ابوحمزه ثمالی را پرورش دادند، در تفسیر، ژرفای قرآن را بیان فرمودند.و در فلسفه نیز ید طولایی داشتند. سید میرعلی با اشاره به فرقه‌های مذهبی و مکاتب فلسفی دوران بنی‌امیه می‌نویسد: «فتاوا و آرای دینی تنها نزد سادات و شخصیت‌های فاطمی رنگ فلسفی به خود گرفته بود. گسترش علم در آن زمان، روح بحث و جستجو را برانگیخته و بحث‌ها و گفت‌وگوی فلسفی در همه اجتماعات رواج یافته بود. رهبری این حرکت فکری را حوزه علمیه‌ای که در مدینه شکوفا شده بود، به عهده داشت. این حوزه را نبیره علی‌بن ابی‌طالب«ع» به نام امام جعفر که صادق«ع» لقب داشت، تأسیس کرده بود. او پژوهشگری فعال و متفکری بزرگ بود و با علوم آن عصر به‌خوبی آشنایی داشت و نخستین کسی بود که مدارس فلسفی اصلی را در اسلام تأسیس کرد.

در مجالس درس او فقط کسانی که بعدها مذاهب فقهی را تأسیس کردند، شرکت نمی‌کردند؛ بلکه فلاسفه و طلاب فلسفه از مناطق دوردست در آن حاضر می‌شدند. «حسن بصری» مؤسس مکتب فلسفی [و کلامی] «بصره» و «واصل بن عطاء» مؤسس مذهب معتزله از شاگردان او بودند و از زلال چشمه دانش او سیراب می‌شدند.»(۴۲)

حضرت در علم شیمی و امثال آن نیز صاحب‌نظر بودند و نظریات آن حضرت در این زمینه توسط شاگردشان ابوموسی جابربن حیان در کتابی مشتمل بر ۱۰۰۰صفحه  و ۵۰۰ رساله تدوین و گردآوری شده است.(۴۳)

براساس باورهای شیعه تمام امامان معصوم«ع» از جمله امام صادق «ع» به تمام علوم هستی آگاهی دارند؛ چنان که خود فرمود: «من می‌دانم آنچه را در آسمان‌ها و آنچه در زمین است و می‌دانم آنچه در بهشت است. می‌دانم آنچه در آتش است و می‌دانم آنچه را که بوده است و آنچه خواهد بود.»(۴۴)

 

پی‌نوشت‌ها

۱) تاریخ الیعقوبی، ج ۳، ص ۱۷٫

۲) ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، بیروت، دارالفکر، دوم، ۱۴۰۴ ق، ج ۱، ص ۸۸٫

۳) الامام الصادق و المذاهب الاربعه، حیدر اسد، بیروت، دارالکتب العربی، دوم، ج ۱، ص ۵۳؛ تهذیب التهذیب، ج ۲، ص ۱۰۴؛ اعلام الهدایه، همان، ص ۲۱٫

۴) وفیات الاعیان، تحقیق از دکتر احسان عباس، قم، منشورات الشریف الرضی، دوم، ۱۳۶۴ ش، ج ۱، ص ۳۲۷٫

۵) الجرح و التعدیل، ج ۲، ص ۴۸۷، به نقل از اعلام الهدایه، همان، ص ۲۲٫

۶) اعلام الهدایه، همان، ج ۱، ص ۲۲، الثقات، ج ۶، ص ۱۳۱٫

۷) الامام الصادق و المذاهب الاربعه، همان، ج ۱، ص ۵۸؛ اعلام الهدایه، همان، ص ۲۲٫

۸) همان، ج ۱، ص ۲۳، مطالب السؤول، ج ۲، ص ۵۶٫

۹) اعلام الهدایه، همان، ج ۱، ص ۲۴، ینابیع الموده، قندوزی، ج ۳، ص ۱۶۰٫

۱۰) ر.ک: شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ج ۱، ص ۱۸؛ تاریخ التشریع الاسلامی، ص ۲۶۳٫

۱۱) شیخ مفید، الارشاد، قم، مکتبه بصیرتی، ص ۲۷۱٫

۱۲) محمدبن مکی العاملی، ذکری الشیعه، قم، مکتبه بصیرتی.

۱۳) بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، تهران، المکتبه الاسلامیه، دوم، ۱۳۹۵ هـ. ق، ج ۴۷، ص ۲۱۷؛ حیدر اسد، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، بیروت، دارالکتاب العربی، دوم، ۱۳۹۰ هـ. ق، ج ۴، ص ۳۳۵٫

۱۴) تذکره الحفاظ، محمد شمس‌الدین ذهبی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج ۱، ص ۱۶۶ و مناقب ابی حنیفه، ج ۱، ص ۱۷۲٫

۱۵) ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقه، قاهره، مکتبه القاهره، دوم، ۱۳۸۵ هـ.ق، ص ۲۰۱٫

۱۶) الامام الصادق و المذاهب الاربعه، همان، ج ۱، ص ۵۵٫

۱۷) اعلام الهدایه، همان، ج ۱، ص ۲۴؛ الفصول المهمه، ابن صباغ المالکی، ص ۲۲۲٫

۱۸) بحارالانوار، همان، ج ۳، ص ۱۵۶ – ۱۵۲؛ الذریعه، ج ۲، ص ۴۸۴٫

۱۹) بحارالانوار، همان، ص ۱۵۲ – ۵۷، و مستقلاً نیز چاپ شده است.

۲۰) همان، ج ۷۷، ص ۱۸۹؛ الذریعه، ج ۲، ص ۴۸۵، کشف الریبه، ص ۱۲۲٫

۲۱) الکافی، ج ۸، ص ۲-۱۴٫

۲۲) تحف العقول، علی بن شعبه، ص ۳۳۱٫

۲۳) همان، ص ۳۳۱؛ مکاسب شیخ انصاری، ص ۱-۲٫

۲۴) الذریعه، همان، ج ۲، ص ۱۰۹٫

۲۵) تحف العقول، همان، ص ۳۲۴ – ۳۱۵٫

۲۶) رجال النجاشی، ابوالعباس، قم، مکتبه الداوری، ص ۱۴٫

۲۷) ر.ک: تدوین السنه، سید محمدرضا حسینی جلالی، ص ۱۷۲-۱۶۷٫

۲۸) سیر حدیث در اسلام، سید احمد میرخانی، دوم، تهران، ص ۲۰۴-۱۰۹٫

۲۹) همان، ص ۲۰۶٫

۳۰) اعلام الهدایه، همان، ج ۱، ص ۲۲۸٫

۳۱) همان، ج ۱، ص ۲۲۹٫

۳۲) همان.

۳۳) همان.

۳۴) همان، ص ۲۳۰٫

۳۵) همان.

۳۶) همان.

۳۷) همان، ص ۲۳۱٫

۳۸) همان، ص ۲۳۲-۲۳۱٫

۳۹) همان، ص ۲۳۲٫

۴۰) ر.ک: الامام الصادق، محمد حسین المظفر، ص ۱۳۰-۱۲۷٫

۴۱) اعلام الهدایه، همان، ج ۸، ص ۲۳، مطالب السؤول، ج ۲، ص ۵۶٫

۴۲) مختصر تاریخ العرب، تقریب عفیف البعلکی، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۶۷ میلادی، ص ۱۹۳؛ سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، ص ۳۵۲٫

۴۳) وفیات الاعیان، همان، ج ۱، ص ۳۲۷؛ دائره‌المعارف القرن العشرین، محمد فرید وجدی، بیروت، دارالمعرفه، ج ۳، ص ۱۰۹٫

۴۴) محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیه، ج ۱، ص ۲۶۱٫

 

 

 

 

سوتیترها:

 

۱٫

 

اغلب کسانی که در مقام تعلیم علمی برآمده‌اند، در یک رشته خاص و یا حداکثر در دو سه رشته توانسته‌اند قدرت علمی خویش را نشان دهند.، اما عظمت علمی امام صادق «ع» هم در فقه در اوج قرار دارد و شاگردان بی‌شماری را  در زمینه‌ای مختلف تربیت کردند. هم در تفسیر، کلام و فلسفه، نهایی‌ترین نظریات را ارائه کردند، هم در سلوک و عرفان کوتاه‌ترین راه پیمودنی را پیش روی عارفان قرار دادند و هم در علم جبر و شیمی و علوم غریبه نظریات شگرفی را بیان کردند.

 

۲٫

در مجالس درس ایشان فقط کسانی که بعدها مذاهب فقهی را تأسیس کردند، شرکت نمی‌کردند؛ بلکه فلاسفه و طلاب فلسفه از مناطق دوردست در آن حاضر می‌شدند. «حسن بصری» مؤسس مکتب فلسفی [و کلامی] «بصره» و «واصل بن عطاء» مؤسس مذهب معتزله از شاگردان ایشان بودند و از زلال چشمه دانش وی سیراب می‌شدند.

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *