مصرف گرائی، آفت استقلال

بسم الله الرحمن الرحیم
ادامه جنگ تا پیروزی نهائی، تنها راهی است که امت قهرمان اسلام، انتخاب نموده است. جنگی که همه چیز ما در گرو سرنوشت آن است و برای حفظ کیان اسلام، تداوم انقلاب اسلامی، رسیدن به قدس و رهائی همه مستضعفین راهی جز پیروزی در پیش نداریم.
بدیهی است رسیدن به این پیروزی، نیاز به جهاد و تلاشی فراگیر در همه ابعاد دارد. و لازم است در کنار تدارک و تجهیز هر چه بیشتر برای پیروزی نهائی در جنگ، به عنوان مهمترین مسئله روز، برای دست یابی به رشد و کمال فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و … نیز جهاد و تلاشی بزرگ را به عمل آوریم؛ چرا که پیروزی نظامی در جنگ، پیوندی ناگسستنی با موفقیت و پیروزی در دیگر جبهه ها داشته و مجموعه پیروزی در همه این جبهه ها است که می تواند راه را برای تحقق اهداف و آرمان های بزرگ انقلا اسلامی هموار سازد.
بحمد الله تا کنون پیروزی های چشمگیر و عظمیی در همه این جبهه ها حاصل شده ولی هنوز تا رسیدن به یک جامعه صد در صد اسلامی راه زیادی را در پیش داریم، که با توجه به نکات فوق و شرایط موجود از قبیل:
۱- جنگ تحمیلی که تمام قدرت های شرق و غرب و ارتجاع منطقه به خاطر حفظ موجودیت خود، پشت آن را گرفته اند و ممکن است سال های سال به طول انجامد.
۲- هر لحظه محتمل است دهانه خلیج فارس بسته و واردات و صادرات، متوقف شود.
۳- عمده صادرات ما نفت است و همه آن باید از تنگه هرمز عبور کند.
۴- در مجموع، بیش از دو سوم کالاهای اساسی و مواد غذائی ما از خارج وارد می شود.
۵- مصرف گرائی و مهاجرت روستائیان به شهرها.
وقت آن رسیده است تا امت قهرمان و ایثارگر که با شکوه ترین حماسه های تاریخ را در صحنه انقلاب و جنگ پدید آورده و می آورند، با الهام از دستورات اسلام و شیوه زندگی پیشوایان معصوم علیهم السلام، در این جبهه نیز به جهادی بزرگ دست زده و هر چه زودتر با استفاده از استعدادهای شگرف خود و منابع سرشار خدادای، اقتصاد متکی به نفت و مصرف را که میراثی شوم از رژیم فاسد گذشته است، دگرگون کرده و با یک بسیج همگانی به سوی اقتصادی مبتنی بر زهد و تولید مواد ضروری به ویژه کشاورزی روی آورده تا به استقلال و خودکفائی کامل دست یابیم.
مگر این ژاپن صنعتی نیست که توانسته¬است با صد و ده میلیون جمعیت در سرزمینی که یک پنجم مساحت ایران است، هشتاد درصد گندم خود را تولید کند؟
و حتی اخیرا یکی از وزراء که چندی قبل به ژاپن رفته بود می گفت: با آنکه توکیو از کثرت نورافکن ها و چراغ ها در شب به عنوان روشن ترین شهر جهان شهرت یافته، اخیرا به خاطر صرفه جوئی احتیاطی! در انرژی، مردم و دولت آن جا چنان به حداقل مصرف برق اکتفا می کنند که وقتی مسافر به آن جا وارد می شود، گمان می کند که شهر در خاموشی فرو رفته است! با آنکه نه فقط در تولید وسائل خودکفا هستند بلکه صنایع آن ها بازار دنیا را پر کرده است و مهمتر آن که نه در حال انقلاب و جنگ هستند و نه از جهت مبانی فرهنگی و عقیدتی، همچون ما دستورات موکدی درباره عدم وابستگی و نهی از اسراف و تبذیر و امثال آن ها را دارند ولی با این حال، با عقل و تدبیر و آموزش همگانی چنانند که اینگونه در حد احتیاط، صرفه جوئی می کنند.
متأسفانه در چنین شرایط حساسی که همه دنیای کفر به دشمنی ما برخاسته اند و از هر سو ما را آماج توطئه های شیطانی خود قرار داده اند و با توجه به رسالت و وظیفه سنگینی که انقلاب و خون ده ها هزار شهید همچون شهدای هفت تیر بر دوش ما گذاشته است، هم اکنون می بینیم که از مجموع هزاران هزار تُن زباله ای که روزانه از شهر تهران خارج می شود، ۶۵% آن را مواد غذایی تشکیل می دهد که این رقم مساوی ۳۵% مجموع واردات غذائی ایران است! و بدیهی است که قسمت عمده این همه تبذیرهای وحشت بار، مربوط به اخوان الشیاطینی است که در مناطق اشرافی در بهترین شرایط مادی به زندگی پلید خود ادامه می دهند.
و نمونه دیگری از این تبذیرها ـ که متأسفانه بیشتر در شهرها که کمتر به ارزش تولید توجه دارند، فراگیر است ـ در مورد نان است که گندم آن با آن همه مشکلات و پرداخت میلیاردها تومان سوپسید از بودجه بیت المال تهیه می شود و می بینیم که در اثر اهمال برخی از کارخانجات آردسازی و نانواها و حتی خود مصرف کنندگان از هر قرص نان تقریبا ۴/۱ آن به خاطر سوخته یا خمیر بودن یا تهیه بیش از حد نیاز و ماندن، بدور ریخته می شود، و وقتی در مجموع حساب کنیم، در هر سال حدود یک میلیون تن از این نعمت گرانقدر اتلاف می شود.
وا اسفا! آیا آن همه آیات و روایت با صراحت و تأکید، اسراف و تبذیر را مورد نهی قرار نداده است؟ آیا قرآن نفرموده است: «ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین»؟ آیا سزاوار است ما که با همه شیاطین به خصوص شیطان بزرگ در حال جنگیم، با تبذیر نعمت های الهی ـ آن هم در چنین موقعیتی ـ در زمره برادران شیطان قرار گیریم؟ آیا این پیغمبر اسلام (ص) نبود که طبق روایت حتی ته ظرف غذا را پاک می کرد و می خورد؟ و آیا این امام امت نیست که مظهر صرفه جوئی و قناعت در همه شئون زندگی است؟ و به عنوان نمونه در اطاق مطالعه و کارشان وقتی تنها هستند فقط به یک لامپ مهتابی اکتفا می کنند؟ و جالب تر اینکه نگارنده خود بارها شاهد بوده که معظم له حتی برای چند دقیقه که می خواستند از اطاق خارج شوند، همین مهتابی را هم خاموش می کردند؟ و جالبتر اینکه گاهی که فراموش می کردند، می دیدیم که از بین راه برگشته و لامپ را خاموش و مجدداً بیرون می رفتند.
آری! انسان های با ایمان به مقتضای روایت: «المؤمن قلیل المئونه و کثیر المعونه» در حالی که کمترین مصرف و بهره برداری را از امکانات و دسترنج جامعه دارند و بار و کلّ بر دیگران نیستند، همواره تلاش می کنند تا با کمک رساندن به مردم و تولید بیشتر، بیشترین خدمت را به جامعه اسلامی تقدیم و چرخ زندگی معنوی و اقتصادی مردم را به حرکت در آورند.
و این از اسلام و ایمان به خدا به دور است که همه مصرف کننده و خدای ناکرده اسرافکار و مبذر باشیم و دولت هم به ناچار با استفاده از امکانات بیت المال، تأمین کننده مصارف ما باشد چرا که نتیجه آن چیزی جز نیاز و وابستگی به بیگانه نیست و در روایت نیز چنین آمده که به هر کس نیازمند بودی، اسیر و برده او می شوی و …. و قرآن با قاطعیت هر گونه راهی را که به سلطه بیگانه بر جامعه اسلامی بیانجامد، مسدود اعلام کرده است.
بنابراین، همه ما موظفیم به عنوان یک تکلیف الهی و انقلابی از هر گونه مصرف گرائی، اسراف و تبذیر در نعمت های الهی و در همه امکانات موجودکه ممکن است استقلال کشور را در مخاطره قرار دهد، نهی کنیم و با حفظ اولویت نسبت به مسئله جنگ و صرفه جوئی در استفاده از همه چیز به ویژه کالاهائی که از خارج وارد می شود، به تولید و کار بیشتر به ویژه در مورد کشاورزی و بازگشت به روستاها و آبادی آن ها و همچنین کارهای تولیدی دیگر همت گماریم و از این راه به استقلال و آزادی واقعی در سایه جمهوری اسلامی دست یابیم و السلام.
رحیمیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *