أُوصِیکُمَا بِتَقْوَی اللهِ، وأَلَّا تَبْغِیَا الدُّنْیَا وَإِنْ بَغَتْکُمَا، وَلاَ تَأْسَفَا عَلَی شَیْءٍ مِنْهَا زُوِیَ عَنْکُمَا، وَقُولاَ بِالْحَقِّ، وَاعْمَلاَ لِلْأجْرِ، وَکُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً، وَلِلْمَظْلُومِ عَوْناً. أُوصِیکُمَا، وَجَمِیعَ وَلَدِی وَأَهْلِی وَمَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی، بِتَقْوَی اللهِ، وَنَظْمِ أَمْرِکُمْ، وَصَلاَحِ ذَاتِ بَیْنِکُمْ، فَإِنِّی سَمِعْتُ جَدَّکُمَا ـ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ ـ یَقُولُ: “صَلاَحُ ذَاتِ الْبَیْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّهِ الصَّلاَهِ الصِّیَامِ”. اللهَ اللهَ فِی الأََیْتَامِ، فَلاَ تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ، وَلاَ یَضِیعُوا بِحَضْرَتِکُمْ. وَاللهَ اللهَ فِی جِیرَانِکُمْ، فَإِنَّهُمْ وَصِیَّهُ نَبِیِّکُمْ، مَا زَالَ یُوصِی بِهِمْ حَتَّی ظَنَنَّا أَنَّهُ سَیُوَرِّثُهُمْ. وَاللهَ اللهَ فِی الْقُرْآنِ، لاَ یَسْبِقْکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ. وَاللهَ اللهَ فِی الصَّلاَهِ، فَإِنَّهَا عَمُودُ دِینِکُمْ. وَاللهَ اللهَ فِی بَیْتِ رَبِّکُمْ، لاَ تُخْلُوهُ مَا بَقِیتُمْ، فَإِنَّهُ إِنْ تُرِکَ لَمْ تُنَاظَرُوا. وَاللهَ اللهَ فِی الْجِهَادِ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ وَأَلْسِنَتِکُمْ فِی سَبِیلِ اللهِ. وَعَلَیْکُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَالتَّبَاذُلِ، وَإِیَّاکُمْ وَالتَّدَابُرَ وَالتَّقَاطُعَ. لاَ تَتْرُکُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَیُوَلَّی عَلَیْکُمْ أَشْرَارُکُمْ، ثُمَّ تَدْعُونَ فَلاَ یُسْتَجَابُ لَکُمْ. ثمّ قال: یَا بَنِی عَبْدِالْمُطَّلِبِ، لاَ أُلْفِیَنَّکُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِینَ خَوْضاً، تَقُولُونَ: قُتِلَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ. أَلاَ لاَ تَقْتُلُنَّ بِی إِلاَّ قَاتِلِی. انْظُرُوا إِذَا أَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هذِهِ، فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَهً بِضَرْبَهٍ، وَلاَ یُمَثَّلوُا بِالرَّجُلِ، فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَمَ یَقُولُ:( إِیَّاکُمْ وَالْمُثْلَهَ وَلَوْ بَالْکَلْبِ الْعَقُورِ).
علی (ع) در بستر شهادت
شب ۱۹ ماه رمضان، نزدیک صبح، سال چهلم هجری قمری، امام علی(ع)، مردی که دنیا او را نشناخت، بدست یکی از شقی ترین فرزندان آدم در محراب عبادت مجروح شد و پس از دو روز از دنیا رحلت فرمود و جهان بشریت از فیض عدالت او محروم گشت.
در آن هنگام که در بستر بیماری قرار گرفت و به ابدیت چشم دوخته و هر لحظه انتظار ملاقات رسول خدا(ص) را می کشید، فرزندان خود، مخصوصاً دو فرزند برومند خود حسن و حسین(ع) را مورد خطاب قرار داده و چنین فرمود:
حسنم و حسینم!، شما را به تقوی و پرهیزکاری و پروای از خدا سفارش میکنم.
به طلب دنیا نروید اگرچه دنیا به طلب شما بیاید.
اگر چیزی از دنیا از دست شما برود بر آن افسوس نخورید.
(همیشه) حق بگویید و برای پاداش آخرت(و رضای خدا) کار کنید.
برای ستمکاران، دشمن، و برای ستم دیدگان، یاور باشید.
حسنم و حسینم!(بار دیگر) شما دو فرزند و همۀ فرزندانم و همه بستگانم و هر کس را که نامۀ من به او می رسد به تقوی و پروای از خدا و نظم در کارها و صلاح ذات البین سفارش میکنم. (بکوشید تا بین شما صلح و صفا برقرار باشد و اگر در بین مسلمانان جدائی و اختلاف است آنها را آشتی دهید.) زیرا من از جد شما شنیدم که می فرمود: صلح و آشتی بین مسلمانان از هر گونه نماز و روزه ای بهتر است.
دربارۀ یتیمان، خدا را در نظر داشته باشید(از خدا بترسید). برای پذیرائی آنهانوبت قرار ندهید که گاهی به آنها برسید و گاهی نرسید.(مبادا آنها گرسنه بمانند) و در حضور شما نابود گردند.
دربارۀ همسایگان خدا را در نظر داشته باشید، زیرا آنان همواره موردسفارش پیغمبر شما بودند و همواره آن حضرت سفارش همسایگان را می نمود، حتی(از کثرت سفارش آن حضرت) ما گمان کردیم که همسایه را وارث همسایه قرار می دهد.
دربارۀ قرآن خدا را در نظر داشته باشید(از خدابترسید). مبادا دیگران در عمل به قرآن بر شما سبقت بگیرند.
دربارۀ نماز خدا را در نظر داشته باشید(از خدا بترسید و نماز را بپا دارید) زیرا نماز ستون دین شما است.
از خدا بترسید درباره خانه پروردگارتان (حج خانه خدا بروید.) و تا زنده هستید خانه خدا رااز زائر خالی نگذارید، زیرا اگر خانه خدا از زائر خالی گردد، شما مهلت نمی یابید (و سقوط می کنید).
خدا را دربارۀ جهاد در نظر داشته باشید: با مالتان و جانتان در راه خدا جهاد کنید.
بر شما باد که به یکدیگر نزدیک شوید و به یکدیگر بذل و بخشش داشته باشید و نترسید از اینکه به یکدیگر پشت کنید و از یکدیگر جدا شوید.
امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که بدان شما بر شما مسلط شوند و سپس هر چه دعا کنید مستجاب نگردد.
سپس امام (ع) فرمودند:
ای فرزندان عبد المطلب! مبادا بیابم شما را که بکشتار مسلمانان دست بزنید و بگوئید: امیر المؤمنین کشته شد(و به بهانۀ شرکت در قتل امیر المؤمنین عده ای را بناحق بکشید)، آگاه باشید غیر از کشندۀ من احدی را نباید بکشید.
(قاتل مرا مهلت دهید و) نگاه کنیداگر من با این ضربت او از دنیا رفتم او را یک ضربت در مقابل آن ضربت بزنید، و او را مثله نکنید(گوش و بینی و سایر اعضای او را قطع نکنید)، زیرا از جد شما رسول خدا(ص) شنیدم که می فرمود: از مثله نمودن بترسید و لو درباره سگ گزنده باشد.