بررسی و ترجمه آزاد مبحث انفال

قسمت ششم

نوشته آیت الله العظمی منتظری

آیت الله محمدی گیلانی

مصادیق انفال

 

۶ـ از انفال و اموال عمومی قطائع پادشاهان و صفایای آنان است،  محقق علیه الرحمه در شرائع فرموده:

” هنگامی که سرزمین کفر فتح شود، آنچه که از قطائع و صفایا متعلق به سلاطین آنان بوده است به امام مسلمین تعلق می گیرد درصورتی که از مسلمان یا معاهدی غصب نگردیده باشد. و همچنان برای امام مسلمین جائز است که از غنیمت آنچه را که می خواهد از مرکوب و جامه و جاریه و غیر اینها در حد اعتدال برگزیند”.

مقصود فقهاء از قطائع پادشاهان، زمینهای اختصاصی آنان است که طبعا زمینهای مذکور بر مزایا و آبادانیهای ویژه مقام سلطنت مشتمل است. و مقصود از صفایای ملوک، اشیاء و عتیقه جاتی است گرانبها که برایشان برگزیده شده و درخانه ها و یا کاخهای سلطنتی آنان موجود است.

و دلیل برآنکه قطائع و صفایای مذکور از انفال و ملک منصب امامت است، روایات بسیاری است که صاحب کتاب وسائل ــ رحمه الله ــ درجلد ششم ازکتاب مذکور

درباب اول از ابواب انفال ذکرفرموده اند که به ترجمه بعضی ازآنها ذیلا اکتفاء میشود وشماره خبر نیز ثبت می گرددکه اهل بحث

به آسانی مراجعه فرمایند:

درمرسله طولانی حماد بن عیسی، امام (ع) می فرماید:” آنچه در استیلاء ملوک از اشیاء

برگزیده است، متعلق به امام مسلمین است در صورتی که به طریق غصب دردست آنان نبوده باشد، زیرا هر مغصوبی بدون استثناء به مالکش باید رد شود”.  (خبر چهارم از باب مذکور) و در صحیحۀ داودبن فرقد می گوید که امام صادق (ع) فرمودند:” زمین های اختصاصی شاهان ملک امام است و مردم در آنها هیچ سهمی ندارند(خبر ششم از باب مذکور).

و در موثقه سماعه بن مهران است می گوید: “از امام(ع) راجع بانفال پرسیدم؟ فرمودند: هر زمین مخروبه ای یا هر چیزی که از مختصات سلاطین است،  از املاک خالصه‌ی منصب امامت است و مردم در آنها سهمی ندارند(خبرهشتم)

وروایت علی ابن ابراهیم درتفسیرش از اسحاق بن عمار که گفت:”راجع به انفال از امام صادق (ع) پرسیدم؟ فرمودند:. . . آنچه که اختصاصی شاهان است به امام تعلق دارد”.  (خبر بیستم)

و روایت عیاشی از ثمالی از امام باقر (ع)گفت: از آنحضرت شنیدم که درباره شاهانی که برای مردم قطائع تعیین می کنند، میفرمودند:تمام آنها از غنیمت و در گروه انفال و نظائر آن محسوب می شود “(خبر سی ام).

و در روایت دیگری از وی از امام باقر (ع) که فرمودند: مختصات ملوک متعلق به امام است(خبر سی و یکم) و از داود بن فرقد در حدیثی ازامام صادق (ع)است گفته : از انفال پرسیدم، بعداز ذکر مصادیقی چند فرمودند:” و قطائع ملوک” یعنی زمینهای مختص به پادشاهان (خبر سی و دوم).  و از خبر ثمالی استفاده میشود که مقصود از قطائع، زمینهائی است که سلاطین به خواص خود برگزار میکنند و ممکن است که اعم از آنها و زمینهای مختص به خودشان باشد.

و شاید راز این حکم (یعنی تعلق داشتن اقطاعاتی که سلاطین بخواص خود می دادند به امام) این باشدکه اقطاعات مذکوره در صورت عدم غصب، از زمینهای ارزنده ای است که طبعا از اموال عمومی می باشد و امام آنها را به نفع امت مصادره می نماید و به اصلش باز می گرداند وهمین است مقصود از تعلق داشتن آنها به امام.

و اما آنکه در شرائع فرموده که امام مجازاست از غنیمت،  نخبه آنها را برگزیند علامه حلی “قدس سره”در کتاب “منتهی ” می فرماید:”همه علماء ما بر همین عقیده اند وجمع کثیری از اهل سنت روایت کرده اند که رسول الله (ص) در جنگ خیبر و غیر آن از غنائم جنگی، کنیزک واسب و مانند آنها را انتخاب می فرموده اند”و دلیل بر حکم فوق از اخبار، صحیحۀ ربعی از امام صادق (ع)است که فرمودند:

“کان رسول الله ـ صلی الله علیه و آله اذا اتاه المغنم اخذ صفوه و کان ذلک له،  ثم یقسم مابقی خمسه اخماس و یأخذ خمسه. . .  و کذلک الامام اخذ کما اخذ الرسول صلی الله علیه و آله”.

“وقتی که برای رسول الله (ص) غنیمتی می آمد، نخبه آن را اخذ می فرموده که متعلق به خود آن حضرت بوده،  سپس مابقی را به پنچ قسم مساوی تقسیم می نموده و یک پنجم را برمی داشته. . . و امام نیز چنان می کند، و انجام می دهد آنچه راکه رسول الله (ص) انجام می داده”.

و صحیحۀ ابی الصباح است که می گوید:امام صادق (ع) فرمودند:”نحن قوم فرض الله طاعتنا، لناالأنفال “ولنا صفوالمال”.

ما قومی هستیم که خداوند متعال اطاعت ما را برمردم واجب فرموده است، و انفال و نخبه های اموال بما تعلق دارد.

و بیان امام در مرسله طولانی حماد بن عیسی، ” و للامام صفو المال ان یاخذ من هذه الاموال صفوها :الجاریه الفارهه و الدابه الفارهه و الثوب و المتاع مما یحب او یشتهی، فذلک له قبل القسمه و قبل اخراج الخمس”.

برای امام است نخبه مال، او میتوانداز این اموال نخبه هایش را بردارد:کنیز زیبا و مرکوب راهوار و جامه و متاع واز هرچه که دوست دارد و مورد رغبت او است، و این انتخاب برای وی قبل از تقصیم واخراج خمس است.

و خبر ابی بصیر از امام صادق (ع) است می گوید:

“سألته عن صفوالمال؟قال:الامام ” “یاخذ الجاریه الروقه و المرکب القاره” ” والسیف القاطع

و الدرع قبل ان تقسم ” ” الغنیمه فهذا صفو المال”.

” از آن حضرت راجع به نخبه مال پرسیدم؟ فرمودند: امام قبل از تقسیم غنیمت،  کنیزک زیبا و مرکوب راهوار و شمشیر تیز و زره جنگی را برای خود انتخاب مینماید، اینها است نخبه اموال.

و مرسلۀ مقنعه ازامام صادق (ع) که فرمودند:

“نحن قوم فرض الله طاعتنا فی القرآن ” ” لنا الانفال و لنا صفوالمال، یعنی ” بصفوها ما احب الامام من الغنائم” ” واصطفاه لنفسه قبل القسمه من الجاریّه ” ” الحسناء و الفرس الفاره و الثوب الحسن ” “ومااشبه ذلک من رقیق ذلک من رقیق او متاع علی ” “ماجاء به الأثر عن الساده علیهم السلام”

ما قومی هستیم که خداوند متعال در قرآن اطاعت ما را بر مردم واجب فرموده است،  انفال و نخبه های مال به ما تعلق دارد شیخ مفید ـ ره ـ صاحب مقنعه می فرماید:

مرادشان از صفو مال، آنچه راکه امام دوست دارد و از غنائم برای خود انتخاب می کند میباشد که قبل از تقسیم، انجام میدهد،  از قبیل کنیز زیبا و اسب راهوار و جامۀ نیکو و نظیر اینها از عبد و متاع،  طبق آنچه که از ائمه علیهم السلام روایت گردیده است.

مرحوم محدث نوری ـ علیه الرحمه ـ در مستدرک ازکتاب عاصم بن حمید حناط از ابی بصیر و او از امام باقر (ع)روایت کرده است که آن حضرت فرمودند:صفی به ما اختصاص دارد. ابو بصیر می گوید: عرض کردم:صفی چیست؟فرمودند: صفی بهترین برده و شتر که مطلوب است می باشد، پس از آن شروع به سهم و تقسیم می شود”.

و براهل بصیرت پوشیده نیست که املاک اختصاصی پادشاهان و عتیقه جات آنان و نخبه های غنائم، اشیاء نفیسه و گرانبهائی است که مورد رغبت همۀمردم است و بسا که نگهداری آنها مایۀ مباهات و مخاصمه می شود، بنابراین تقسیم آن بین جنگجویان ذینفع در غنیمت،  همراه مشکلاتی است زیرا طبعا سبب تشاجر و تفسیرهای غیر مرضی،  و تهییج دشمنی و حسادت می گردد ومضافا براین، مصلحت ایجاب می کند که بعنوان ذخیره و پشتوانه در خزائن دولت اسلامی باقی بماند که روز نیاز دولت و امت بهره برداری شود، به همین جهت، اینگونه اشیاءاز مختصات منصب امامت گردیده و زمام آنها بدست امام سپرده شده است که درصورت صلاح، در مصالح امت و امامت مصرف نمایدو با این تدبیر، ریشۀ تشاجر و تخاصم قطع می شود. (چند سطری از عبارت استاد مؤلف ـ مدظله ـ را نیازی به نقل و ترجمه ندیدم).

۷ ــ از انفال و اموال عمومی، آن چیزی است که رزمندگان بدون اذن امام به غنیمت می گیرند و این رای مشهور بین اعلام است بلکه شیخ الطائفه (شیخ طوسی )درمسئله شانزدهم از مسائل “فی ء “کتاب “خلاف ” مدعی است که مورد اجماع شیعه و موافق اخبارشان می باشد. و فقهاء عظام برای این رای بمرسله وراق استدلال فرموده اندکه در مسئله خمس غنائم مورد بحث قرار داده ایم به آنجا مراجعه شود.

۸ ـ از انفال و اموال عمومی، چنانکه جماعتی فرموده اند، معادن است اگر چه گروهی مخالفند و مادر مبحث خمس معادن،  متعرض بحث مذکور شده ایم و گفته ایم که اقوی آنست که معادن از انفال است به آنجا مراجعه شود.

۹ ـ از انفال و اموال عمومی، میراث شخص بدون وارث است که مرحوم علامۀحلی “قدس سره” درکتاب منتهی فرموده :

“همه علماء براین رأیند که میراث شخص بدون وارث از مختصات امام است و به بیت المالش منتقل می شود”.  و شیخ الطائفه”قدس سره” در مسالۀ اول از مسائل فرائض کتاب خلاف می فرماید:

“میراث کسی که وارث نداردو ولی نعمتی ـ مرادش مولای معتق است ـ برای وی نیست متعلق به امام مسلمین است وفرقی در انسان بلاوارث نیست که مسلمان باشد یا ذمی، ولی همه فقهاء اهل سنت گفته اند که میراث مذکور به بیت المال که متعلق به جمیع مسلمین است تعلق دارد، دلیل ما “طایفه شیعه “اجماع و اخباری است که در دست ما می باشد”.

و مانند همین نظر رابا تفصیلی در مسئله چهاردهم بیان فرموده اند و این تعبیر راافزوده اند :”وایضا جای خلافی نیست که امام مختار است مال مذکور را به قومی دون قومی اختصاص دهد”.

و اخبار بسیاری بر ثبوت رای فوق دلالت میکند:که از آن جمله روایت صحیحه محمد بن مسلم از امام باقر (ع) است که فرمودند:

“من مات و لیس له وارث من قرابته و ” ” لامولی عتاقه قد ضمن جریرته فماله ” “من النفال”.

اگر کسی بمیرد و وارثی از خویشاوندانش ندارد و برای او مولای معتق که ضامن بزه و جنایتش شده است، نباشد مال چنین متوفائی از انفال و اموال منصب امامت است.  و خبر صحیح محمد حلبی از امام صادق (ع)در تفسیر آیه :”یسئلونک عن الأنفال ” است که

فرموده اند :

“من مات و لیس له مولی فما له من الأنفال ”

اگر کسی بمیرد و وارثی ـ حتی ـ مولای معتق ندارد، مال او از انفال است.  و خبر صحیح دیگرش از آن حضرت (ع) که فرمودند:

“من مات و ترک دینا فعلینا دینه و” “الینا عیاله و من مات و ترک مالا”

“فلورثته، و من مات و لیس له موالی ” “فماله من الأنفال”.

اگر کسی بمیردو دینی بعهده دارد، بر عهده ما است که دینش را ادا کنیم و عیالش راتکفل نمائیم، و کسی که مرده و مالی بجا گذاشته متعلق به ورثه او است و کسی که مرده است و هیچ وارث و مولائی ندارد، اموال او ازانفال است.  و خبر ابان بن تغلب از امام صادق (ع) که فرمودند:

“من مات لامولی له و لاورثه فهو من ” ” اهل هذه الآیه : یسألونک عن الانفال ” “قل الأنفال لله و الرسول “.

اگر کسی بمیرد و هیچ وارث و مولائی ندارد، او ازاهل آیه انفال است، یعنی یکی از مصادیق این آیه است.

و خبرحمزه بن حمران ازامام صادق (ع) که ترجمۀ قسمتی از آن چنین است :اگر متوفا با احدی ولاء برقرار نکرد تا آنکه مرد میراث وی به امام مسلمین تعلق دارد.

و خبر محمد بن قاسم بن فضیل از امام ابی الحسن الرضا (ع)است که درباره کسی که مالی از مردمتوفائی در دستش آمده و وارثی برای او سراغ ندارد،  با آن مال چه کند؟ امام (ع)فرمودند: چقدر خوب می شناسی کسی راکه مال مذکوربه او تعلق دارد. مراد امام (ع)شخص خودشان بوده است و در مرسله طولانی حماد است: که امام وارث کسی است که وارث ندارد و او کفیل بیچاره ها است.                               ادامه دارد

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *