اختصاصی پاسدار اسلام
حضرت آیه الله مشکینی
قسمت هفتم
تواضع
در بحث گذشته ، بعد از اتمام برخی از امور، کلیات مربوط به علم اخلاق مطالبی درباره صفت کبر بیان شد و اکنون مناسب است صفتی که مقابل صفت کبر است و بنام تواضع نامیده میشود مورد بحث قرار گیرد.
تواضع واژهای است که از «وضع» مشتق شده است و وضع به معنی نهادن و تنزل دادن است وتواضع که باب تفاعل همین واژه است به معنی کوشیدن وسعی نمودن در این است که انسان خود را در برابر «الله» ودر برابر خلق پایین وناچیز حساب کرده، خودبینی وخود بزرگ بینی نداشته باشد.
انسان در طبیعت خود همواره خویشتن را از دیگران برتر و بالاتر می بیند واین از صفات سبعی انسان است که باید با سعی وکوشش این صفت پلید را زایل و به جای آن صفت زیبای تواضع را تحصیل نماید وپنین کاری در سایه عمل به آداب الهی و تخلق به اخلاق اسلامی انجام می گیرد چنانچه همه صفات روحی همینگونه است چرا که زایل کردن یک صفت از روح و سپس جایگزین نمودن صفت دیگری در آن نیاز به زحمات فراوان دارد واصولا معنی مجاهده همین است که انسان پلیدیها را از روان خود پاک وآنگاه آن را به زیبایی و جمال صفات خوب آرایش دهد.
بهر حال صفت تواضع و فروتنی در مقابل صفت کبر است وهمانگونه که در گذشته اشاره شد صفت کبر از صفات سبعی است و انسان متواضع توانسته است خود را از سبعیت و درندگی برهاند وخود را به صفت زیبای انسانی در آورد.
** اقسام تواضع
تواضع بر دو گونه است یکی تواضع و فروتنی در برابر «الله» وانبیاء ودیگری تواضع وفروتنی در برابر مردم وبندگان خدا همچنانکه در مورد تکبر نیز بهمین گونه تقسیم گردید.
* *تواضع در برابر خدا
تواضع در برابر الله یکی از مهمترین صفات انسان است وبر هر انسانی واجب است که در پیشگاه پروردگار خاضع و عقائد آسمانی واحکام الهی را پذیرا باشد.
تواضع در پیشگاه خداوند تعالی لازمه اش این است که احکام او را بپذیرد وبه دستورات او گردن نهد و کمال ووارستگی انسان در همین است واصولا هدف انبیاء عظام علیهم السلام و دعوت آنان در دو مطلب خلاصه میشود ، یکی تواضع و خضوع در پیشگاه «الله» ودیگری تکبر وطغیان در برابر طاغوتها ، بنابراین تواضع در برابر خداوند مهمترین صفت از اوصاف انسان و انگیزه دعوت وبعثت انبیاء (ع) است.
در روایت آمده است که خداوند تعالی به حضرت موسی خطاب فرمود که آیا میدانی چرا از میان همه مردم ترا برای وحی برگزیدم وبا سخن گفتن وترا به کوه طور دعوت نمودم وبوسیله تو تورات را بر مردم ارسال داشتم؟ عرضه داشت نه پروردگارا نمیدانم ، خداوند فرمود: این همه بدان جهت است که ترا از همه مردم در پیشگاه خود ودر برابر معبودیت خاضعتر یافتم ونتیجه این این تواضع این شد که ترا بر دیگران برتری بخشم.
نتیجه فروتنی بزرگی است، نتیجه تواضع در پیشگاه «الله» این است که خداوند انسان را در میان مردم وحتی فرشتگان عظمت میدهد، پس تواضع در پیشگاه خداوند از مهمترین صفات انسانی است.
* * تواضع در برابر مردم
قسم دوم، تواضع در برابر مردم است واین قسم نیز بسیار مطلوب است با دقت در آیات الهی وروایات وارده از اهل البیت علیهم السلام می یابیم که درباره این صفت تحریص و ترغیب فراوان شده است ودستور فرموده اند که این صفت را در خودمان ایجاد نمائیم وکوشش کنیم که به این کمال دست یابیم در آیه ۵۴ سوره مائده میفرماید:
یا ایها الذین امنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه اذله علی علی المؤمنین اعزه علی الکافرین
خداوند متعال خطاب به مسلمین زمان نزول قرآن می فرماید: ای مؤمنان اگر کسانی از شما از پذیرفتن دین ودعوت پیغمبر روی گردانید بزودی خداوند قومی را خواهد آورد که آنها خداوند را دوست میدارند و خداوند نیز آنان را دوست میدارد. آنان در مقابل مؤمنین متواضع ودر برابر کافران مقتدر وسرافراز خواهند بود .
در روایت آمده است که هنگامی که این ایه نازل شد از پیامبر اسلام (ص) سوءال کردند این که خداوند خطاب به مسلمانان آن روزگار میفرماید اگر شما از دین روی گردان شوید خداوند قومی را با آن صفات مهم خواهد آورد، این قوم چه کسانی هستند که این گونه از آنان تجلیل میفرماید ، در آن حال جناب سلمان رضوان الله تعالی علیه در نزد پیامبر اسلام نشسته بود گویا حضرت دست مبارک خود را بر روی شانه سلمان میگذارد ومیفرماید که این ملت از قوم این آقا خواهند بود یعنی ایرانیها که خداوند از آنها در برابر مسلمانان آن روز تجلیل می کند ومیفرماید: آنها خدا را دوست میدارند وخدا آنها را دوست میدارد وآنها دارای این صفت برجسته خواهند بود که در برابر مؤمنین وهمکیشان خود متواضع خواهند بود.
خداوند این صفت را آنچنان می پسندد که در عصر نزول قرآن به مسلمانان آن زمان میفرماید اگر شما این گونه نباشید کسانی می آیند که متخلق به اخلاق الهی میشوند واین کمال روحی را خواهند داشت ودر برابر برادران دینی شان خاضع وفروتن ودر مقابل کفار متکبر و سرافراز خواهند بود، ودر جمله معروفی چنین آمده است که :
« التکبر مع المتکبر عباده»
تکبر- که از صفات زشت است در برابر طغیانگران ومتکبرین عبادت است همچنان که تواضع در برابر مؤمنان عبادت است بهر حال از آیه مذکور استفاده میشود که یکی از اوصاف کمال مؤمن تواضع است وانسان مسلمان نباید هیچگاه خود را در برابر برادران دینی خود بزرگتر وبرتر بپندارد.
انسان گر چه کاملا مؤمن وعابد باشد ، معلومات زیاد داشته باشد، اهل فضل و کمال باشد، دارای ریاست ومقام باشد و اگر چه همه این امور را داشته باشد هیچگاه نباید این امور موجب شده که خود را بزرگتر از دیگران ببیند گرچه آن دیگری از اقشار پائین مردم باشد، چرا که کوچکی وبزرگی به منصب و مقام ولباس وثروت وامثال آنها نیست وبسا میشود فردی که در دنیا اورا خیلی پست وبی ارزش به حساب می آورند در قیامت معلوم خواهد شد که چه مقامی در پیشگاه خداوند متعال داشته واز همه مقدم بوده است ،بنابر این انسان در هر مقامی که باشد باید توجه داشته باشد که مقام، ریاست، عالم بودن، روحانی بودن و… موجب خود فروشی وخود بزرگ دیدن نسبت به دیگران نشود که این ارزشها وانحرافات است و انسان نباید به آن آلوده شود.
قرآن کریم در سوره فرقان آیه ۶۳ میفرماید:
ß$t7Ïãur Ç`»uH÷q§۹$# úïÏ%©!$# tbqà±ôJt n?tã ÇÚöF{$# $ZRöqyd .
بندگان رحمن – آنان که شایستگی و صلاحیت نام عباد الرحمن ، بندگان خدای رحمن را دارند- کسانی هستند که مشی آنان روی زمین به حالت تواضع باشد، نه فقط راه رفتن در کوچه و بازار و خیابان که مشی عملی و رفتار آنان با مردم و اقشار مختلف جامعه، از تواضع و فروتنی آنان حکایت میکند، بلکه کردار و رفتار و گفتار آنان نیز نشان میدهد که خودبینی، خود بزرگ بنیی، خود فروشی و تکبر درآنان وجود ندارد، و چنین کسانی عبادالرحمن هستند.
از حضرت امام حسن عسگری (ع) روایت شده است که فرمود: کسی که در برابر برادران دینی خود تواضع داشته باشد خداوند متعال او را جزء صدیقین قرار میدهد، صدیق کسی است که در روش فکری و اخلاقی و عملی درپیشگاه خداوند راستگو و درستکار باشد ومتواضع نزد خداوند در شمار صدیقین محسوب میشود واین نیز یکی دیگر از اثار بسیار خوب تواضع است.
* * *
در روایت آمده است که مردی با فرزندش مهمان حضرت امیرالمؤمنین (ع) شدند بعد از صرف غذا حضرت شخصا برخاست و به منظور شستن دستها طبق معمول زمان آفتابه و لگن را نزد یکی از دو مهمان یعنی شخصی که پدر بود آورد و خواست روی دست او آب بریزد تا دستش را بشوید مهمان خیلی شرمنده شد و از این که مولی علی (ع) که آقای دنیا و آخرت است آب روی دست او بریزد امتناع ورزید حضرت فرمود شما مهمان هستید و من باید خودم این خدمت را انجام دهم و سرانجام بعد از امتناع زیاد مهمان، حضرت آب ریختند و او دستش را شست و سپس در مورد فرزند او به محمد حنفیه دستور داد که آب روی دست او بریزد تا دستش را بشوید و دلیل این کار را هم بیان فرمودند که بخاطر فرق گذاردن بین پدر و فرزند و حفظ احترام پدر این گونه عمل کرده است، نه ان که نسبت به مهمان کوچکتر نمیخواسته همان خدمت را انجام دهد.
بهر حال روش حضرت امیر (ع) چنین بود و اینها نکاتی است که نشانگر روحیه تواضع در یک انسان بزرگاست و باید برای ما سرمشقی باشد که در برابر برادر دینی چنین روحیه ای را دارا باشیم لیکن این صفت گاهی با ریختن آب روی دست یک فرد و زمانی با برطرف نمودن نیاز مالی و یا حاجتهای دیگر از برادران دینی و برآوردن احتیاجات او ظاهر میشود و اگر میبینیم مثلا در ادارات از کاغذ بازی و بروکراسی شکایت میشود و در برخی ادارات به مراجعین اعتناء نمیشود عمدتا بخاطر همین است که صفت تواضع نیست و اگر این مسأله حل شود و رؤساء و کارمندان ادارات در برابر مراجعین احساس تواضع کنند این مشکل نیز حل خواهد شد، چرا که وقتی انسان برادر و خواهر دینی خود را بزرگ ببیند و خود را در مقابل آن کوچک و خدمتگزار ببیند قهرا خود را مکلف میداند که انجام وظیفه و خدمت نماید و نیاز آنان را برآورده کند واین صفتی است که بسیاری از گرفتاریها را از جامعه بر طرف مینماید.
ادامه دارد.