حجهالاسلام عیسى عیسىزاده
پیام مقام معظم رهبرى در مورد اصلاح الگوى مصرف
رهبر معظم انقلاب اسلامى با اشاره به تأکیدى که در پیام نوروزى بر لزوم اصلاح الگوى مصرف داشتهاند، افزودند: این حرکت (اصلاح الگوى مصرف)، گامى اساسى در روند پیشرفت و عدالت است چرا که بیمارى اسراف، از لحاظ اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى، آسیبها و مشکلات گوناگونى بوجود آورده و آینده کشور را تهدید مىکند.
ایشان، صرفه جویى را درست مصرف کردن و مصرف کارآمد و ثمر بخش خواندند و افزودند: باید اعتراف کنیم که عادتها، سنتها و روشهاى غلط، زیادهروى در مصرف را به دنبال آورده و نسبت میان تولید و مصرف را، به ضرر تولید بر هم زده است، به گونهاى که یک سوم نان تولیدى و حداقل یک پنجم آب مصرفى، که با آن همه مشکلات و دشوارىها تهیه مىشود عملاً به هدر مىرود، متوسط مجموع انرژى مصرفى در ایران، بیش از دو برابر متوسط جهانى شده و شاخص شدت انرژى در کشور ما یعنى نسبت انرژى مصرف شده به کالاى تولید شده، متاسفانه هشت برابر کشورهاى پیشرفته است.
رهبر انقلاب، اصلاح الگوى مصرف و پرهیز از اسراف را مسئلهاى دینى و عقلى برشمردند و در بحث اسراف در سطح ملى و در سطوح مسئولیتى به شبکههاى فرسوده انتقال آب و برق، مصارف بى رویه در سازمانها، سفرهاى بیهوده و نگاه تجمّلى مسئولان اشاره کردند.
ایشان در جمع بندى این بخش از سخنان تأکید کردند: مقابله با اسراف و صرفه جویى صحیح، با حرف، امکانپذیر نیست و قواى مقننه و مجریه موظفند با قانونگذارى صحیح و اجرا و پیگیرى قاطعانه، الگوى مصرف را از “تولید تا مصرف و باز یافت” اصلاح کنند.۱
مقدمه
یکى از مهمترین عوامل هدایت و رستگارى جامعه، اعتدال و رعایت حدود الهى است، اسراف و خروج از اعتدال و تجاوز از حدود الهى، مانع پیشرفت و اصلاح امّت و سبب نابودى سرمایهها و ثروتهاى مادى و معنوى مىباشد. جامعه اسرافگرا، جامعهاى بیمار و مبتلا به بدترین مرض و فسادانگیزترین صفتى است که فرجامى به جز هلاکت و بدبختى نخواهد داشت.
بهترین راه پیشگیرى از چنین بیمارى مهلک و خطرناک و پاک سازى و نجات جامعه مبتلا به این مرض، تمسّک به کتاب آسمانى قرآن و اهل بیت علیهمالسلام مىباشد، زیرا اگر جامعهاى به توصیههاى قرآن و اهل بیت علیهمالسلام در کیفیت مصرف سرمایههاى مادى و معنوى عمل نماید و الگوى معرفى شده از سوى این ثقلین را در استفاده از ثروتها بکار بگیرد، هیچگاه به گناه اسراف و فساد و تباهى و ضلالت و گمراهى دچار نخواهد شد و به سعادت دنیا و آخرت نائل خواهد گشت.
ریشه اصلى تمام گرفتارىهاى بشر، فاصله گرفتن از دو فیض بزرگ الهى است که براى هدایت و نجات بشر به امانت گذاشته شده است.۲ اجابت دعوت این دو امانت الهى است که مىتواند بشر را از تاریکىهاى گناه و تجاوز، رهایى بخشد۳ و مدینه فاضله را به آنها ارزانى نماید.
اکنون که پس از قرنها سال به لطف پروردگار و تلاش، فداکارى و مجاهدت خستگىناپذیر انبیا، اولیاى الهى، امام خمینى(ره) و شهداى عزیز، زمینه تشکیل حکومت اسلامى در کشور عزیزمان فراهم شد، شایسته است تا با رهروى از رهبر معظم انقلاب، تمام افراد جامعه، هر کس به قدر توان خویش، براى تحقّق ارزشهاى الهى و پیشگیرى از تمام مفاسد و آلودگىها، خصوصا گناه اسراف و تجاوز از حدود الهى، تلاش نماید و با بهرهگیرى از فرامین نجات بخش قرآن و اهل بیت علیهمالسلام در تطهیر و پاک سازى جامعه از گناه اسراف، قدمى بردارد، به ویژه در عصرى که دشمنان قسم خورده مکتب رهایى بخش شیعه، که با تمام توان خویش، تلاش مىکنند تا با ترویج تجمّل گرایى و مصرف گرایى، جوامع اسلامى خصوصا جامعه شیعى ایران را به سوى اسراف، مصرف گرایى سوق داده و از استفاده صحیح ثروت و نعمتهاى فراوان خداوند محروم نمایند و با رواج بى بند و بارى و هوسرانى، جوانان ارزشمند کشورمان را به فساد و تباهى بکشند.
بر این اساس، نگارنده تصمیم گرفته است تا با توکّل به خدا و توسّل به اهل بیت علیهمالسلام به قدر توان خویش با بهرهگیرى از معارف نورانى قرآن و سخنان گهربار اهل بیت علیهمالسلام به نداى رهبر عزیز و فرزانه انقلاب، که امسال (۱۳۸۸) را به نام اصلاح الگوى مصرف، نام گذارى نموده، لبیک گفته و اثرى را درباره موضوع بسیار مهم اسراف به جامعه اسلامى تقدیم نماید، تا شاید بتواند با اینتلاش ناچیز، رضایت خداوند و خشنودى حجّت بر حقّش بقیّه الله الاعظم(عج) را فراهمنماید.
یکى از مهمترین عوامل سعادت و رستگارى جامعه رعایت حدود الهى و پرهیز از هر گونه اسراف مىباشد؛ زیرا اسراف از گناهان بزرگى است که مانع پیشرفت و اصلاح امت و سبب نابودى سرمایهها و ثروتهاى مادى و معنوى مىشود. جامعه اسرافگرا، جامعهاى بیمار و مبتلا به بدترین مرض و فسادانگیزترین ضعفى است که فرجامى به جز هلاکت و بدبختى نخواهد داشت. هشدار جدّى مقام معظم رهبرى در سخنان نوروزى سال۱۳۸۸ به آسیبها و مشکلات گوناگون اسراف در عرصههاى اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى کشور، همگان را موظف مىکند تا براى پاکسازى خویش و جامعه اسلامى از این بلاى خانمانسوز اقدام جدّى نمایند. بر این اساس نگارنده تصمیم گرفته تا با بررسى ریشهها و عوامل اسراف با بهرهگیری از آیات نورانى قرآن و سخنان اهل بیت(ع)، قدم ناچیزى را برداشته و مطالبى را درخور بضاعت خویش به جامعه اسلامى تقدیمنماید.
بررسى ریشهها و عوامل اسراف
یکى از مباحث مهم درباره اسراف، شناسایى ریشهها و عوامل اسراف مىباشد، زیرا با شناخته شدن ریشههاى این صفت ناپسند وخطرناکمىتوان راهکارى مناسب و واقعى جهت پیشگیرى از مبتلا شدن افراد و جامعه به آن ارائه نموده و براى تطهیر افراد و جامعه مبتلا به اسراف، شیوههاى کار سازترى را انتخاب کرد.
با توجه به گسترده بودن دامنه اسراف در مسایل اعتقادى، اخلاقى و اقتصادى، ریشهها و عوامل اسراف از دو جهت درونى و بیرونى قابل بررسى مىباشد.
الف: عوامل درونى
- بى ایمانى و ضعف باورهاى دینى
یکى از عوامل و ریشههاى ارتکاب گناه و اسراف که در آیات قرآن به آن اشاره شده است، بى ایمانى و کفر به خداوند۴ و عالم آخرت۵و یا ضعف ایمان و باورهاى دینى مىباشد، زیرا اگر انسان ایمان به خداوند داشته باشد و به این باور رسیده، که همه سرمایه و ثروتهاى داده شده به او، از امانتهاى الهى هستند و روزى فرا خواهد رسید که باید درباره تمام نعمتهاى داده شده پاسخگو باشد،۶ تمام سعى و تلاش خود را براى استفاده مفید و ارزشمند آن سرمایه، صرف خواهد کرد. یا به این باور، دست پیدا کرده باشد که همین ثروت در اختیار، هم مىتواند سبب بهرهمندى از زندگى جاودانه در آخرت و هم سبب خلود در جهنّم شود، حتما، براى استفاده صحیح از سرمایههاى مادى و معنوى، برنامه ریزى خواهد کرد و از هر گونه اسراف و ولخرجى، پرهیز خواهد نمود. انسان اگر به این اعتقاد برسد، که تمام سرمایههاى مادى و معنوى داده شده به او، فقط براى آزمایش الهى است۷ تا مشخص شود آیا او در مقابل این نعمتها، شکرگزار است یا ناسپاس،۸ هیچ گاه آن را وسیله گمراهى، تکبّر و مباهات بر دیگران قرار نخواهد داد.
با بررسى خصوصیات افراد اسرافکار در جامعه معاصر، مىشود فهمید که بسیارى از آنها به سبب همین عامل که قرآن مطرح نموده است (بى ایمانى یا ضعف ایمان)، مرتکب گناه اسراف مىشوند.
- تربیت ناصحیح
یکى از مهمترین عوامل و ریشههاى اسراف، تربیت غلط و ناصحیح مىباشد، افرادى که در خانوادههاى اسراف گر، ولخرج و لا ابالى بزرگ مىشوند، طولى نخواهد کشید، که همانند خانواده، اسرافگر خواهد شد و در اثر تربیت غلط خانواده، مرتکب این عمل زشت مىشود و همانند آنها رفتار خواهد کرد. زیرا به فرموده حضرت على علیهالسلام، قلب نوجوان همچون زمین خالى از هر بذرى است که هر چه در آن کاشته شود، مىپذیرد.۹ فرزندان اگر در همان دوران کودکى از سخنان و سیره عملى پدر و مادر و دیگر اعضاى خانواده، میانه روى و اعتدال در مصرف سرمایههاى مادى و معنوى را یاد بگیرند، دچار اسرافگرى در زندگى نخواهندشد.
البته در این مورد، نباید نقش دیگر مراکز تعلیم و تربیت فراموش گردد، زیرا اگر فرزندى در خانواده، میانه روى و پرهیز از اسراف را یاد بگیرد، ولى در دیگر مراکز تربیتى، مثل مدارس و دانشگاهها، خلاف آن را بیاموزد و ببیند، شاید تحت تأثیر واقع شود و ناخود آگاه مرتکب اسرافکارى در مصرف سرمایههاى مادى و معنوى شود.
یکى دیگر از مراکزى که نقش بسیار مهمى در تربیت جامعه دارد که هر گونه غفلت در پخش برنامههاى آن، خسارت جبران ناپذیرى را مىتواند در هدر دادن و اسراف سرمایههاى مادى و معنوى داشته باشد، رسانه ملى کشور (صدا و سیما) مىباشد. این رسانه با شبکههاى مختلف، همانند لبه شمشیر، هم مىتواند با معرفى الگوى غلط و تبلیغات ناصحیح، جامعه را به سوى اسراف و اسرافگرى سوق دهد و هم مىتواند با معرفى الگوى صحیح و پخش برنامههاى مؤثر، جامعه را به سوى پرهیز از اسراف و ولخرجى بکشاند.
یکى دیگر از چیزهایى که هم مىتواند در سوق دادن جامعه به سوى اسرافگرى و تربیت ناصحیح افراد، نقش داشته باشد، و هم در سوق دادن جامعه به سمت دورى از اسراف گرى، رسانههاى مطبوعاتى و سایتهاى اینترنتى مىباشد. در جامعه معاصر با پیشرفت علم و فناآورى و ارتباطات، بسیارى از افراد جامعه از این امکانات پیشرفته استفاده مىکنند. اگر دست اندرکاران و مسئولین مربوطه در اطلاع رسانى و پخش برنامههاى خویش، هر گونه اسرافواسرافگرى را دامن بزنند مسلماً، مخاطبان آنها تحت تأثیر قرار خواهند گرفت و طولى نخواهد کشید که این مرض خانمان سوز، سرمایههاى فراوانى از ملت را نابود خواهد کرد.
- احساس بى نیازى و غنا
یکى دیگر از زمینهها و عوامل اسراف و طغیان که در قرآن به آن اشاره شده است، احساس غنا و بى نیازى کردن است “کَلاّ اِنَّ الاِنسانَ لَیَطغى اَن رَءاهُ استَغنى”۱۰”واِذا مَسَّ الاِنسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنبِهِ اَو قاعِدًا اَو قائما فَلَمّا کَشَفنا عَنهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَاَن لَم یَدعُنا اِلى ضُرٍّ مَسَّهُ کَذلِکَ زُیِّنَ لِلمُسرِفینَ ما کانوا یَعمَلون”۱۱ “هَمّازٍ مَشّاءٍ بِنَمیم مَنّاعٍ لِلخَیرِ مُعتَدٍ اَثیم اَن کانَ ذا مالٍ وبَنین”۱۲ ثروت فراوان و غرق شدن در مادیات و رفاه، اگر همراه با ایمان و اعتقاد به خداوند و مالکیت خداوند نباشد، سبب ایجاد روحیه سرمایه دارى و بى نیازى و سقوط اخلاقى خواهد شد، چنین انسانهایى با طغیان گرى، تجاوز از حدود الهى، حیف و میل، تضییع اموال و اسراف کارى و ولخرجى، زمینه هلاکت و نابودى خویش را فراهم مىکنند “…واَهلَکنَا المُسرِفین”۱۳ در منطق اسلام، سرمایه و اموال، اگر سبب فراهم آوردن سعادت زندگى آخرتى و رفع مشکلات دنیوى شود، و الگوى تعیین شده از سوى خداوند در مصرف آن، رعایت گردد و حق و حقوق صاحبان حق، مثل نیازمندان، یتیمان از آن ثروت، پرداخت شود، چنین سرمایه و ثروتى داراى ارزش است. اما اگر ثروتى زمینه فراهم شدن ارتکاب گناه، مثل اسراف، تکبّر، فخر فروشى، گردد، هیچ ارزشى ندارد.
امام صادق علیهالسلام با قرائت آیه “وکُلوا واشرَبوا ولا تُسرِفوا اِنَّهُ لایُحِبُّ المُسرِفین” فرمودند: “المال مال الله یضعه عند الرجل ودائع و جوّز لهم ان یاکلوا قصدا و یلبسوا قصدا و ینکحوا قصدا و یرکبوا قصدا”۱۴
مال و ثروت متعلق به خداست و به عنوان ودیعه و امانت در اختیار مردم قرار داده و براى آنها مجاز شمرده با رعایت میانه روى بخورند، بپوشند ازدواج کنند و مرکب تهیه کنند.
آن حضرت در روایتى دیگر فرمود: “لاخیر فیمن لایحبّ جمع المال من حلال یکفّ به وجهه و یقضى به دینه و یصل به رحمه”۱۵ در کسى که گردآورى ثروت را براى حفظ آبرو، اداى قرض و دستگیرى از خویشاوندان دوست ندارد خیرى نیست.
- جهل و نا آگاهى
جهل به آثار منفى و زیانبار گوناگون اسراف و بى اطلاعى از فرجام آن، یکى از ریشههاى اسراف مىباشد، زیرا اگر فرد اسرافکار بداند، اسراف گرى ایشان، سبب ضررهاى فردى و اجتماعى براى او و خانواده و نسل و ذریهاش و دیگر افراد جامعه مىشود، تلاش مىکند تا از این عمل خطرناک، پرهیز نماید. یا اگر بداند، اسراف در عالم قیامت، موجب عذابهاى غیر قابل تحمّل و محرومیت از رحمت و لطف پروردگار و شفعاى قیامت مىشود، سعى مىکند تا با این کار، زندگى آخرتى خود را به نابودى نکشاند.
قرآن مجید، جهل و نادانى را یکى از ریشههاى اسراف گرى قوم لوط بر شمرده است.۱۶
آنها با اسراف و تجاوز از حدود الهى در مسایل اخلاقى، گرفتار عذاب الهى شدند.
از منظر اهل بیت نیز، جهل و نا آگاهى به عنوان یکى از عوامل اسراف معرفى شده است.
حضرت على علیهالسلام فرمود: “لاترى الجاهل الا مفرطا او مفرّطا”۱۷ نمىبینى جاهل را، مگر اینکه تندرو یا کندرو است.
امام صادق علیهالسلام در بیان سپاه عقل و جهل، هفتاد و پنج صفت زشت را براى سپاه جهل ذکر کرده است، که در مورد یکى از آن موارد، فرمود: “القصد و ضدّه العدوان”۱۸ یکى از سربازان عقل، میانهروى و ضد آن تجاوز از حد مىباشد.
در بعضى از آیات و روایات، جهل و نادانى ریشه همه زشتىها و گناهان مطرح شده است. “… یَعمَلونَ السُّوءَ بِجَهالَهٍ…”۱۹”اَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنکُم سوءًا بِجَهالَهٍ…”۲۰” قالَ رَبِّ السِّجنُ اَحَبُّ اِلَىَّ مِمّا یَدعونَنى اِلَیهِ واِلاّ تَصرِف عَنّى کَیدَهُنَّ اَصبُ اِلَیهِنَّ واَکُن مِنَ الجاهِلین”۲۱” لِلَّذینَ عَمِلوا السّوءَ بِجَهالَهٍ…”۲۲ حضرت على علیهالسلام فرمود: “الجهل معدن الشر”۲۳ جهل و نادانى، منبع و ریشه هر بدى است.
- کمبود شخصیت
کمبود شخصیت یکى از عوامل اسرافکارى مىباشد، بعضى از اسرافگران که به دلائل گوناگون در دوران زندگى دچار سرخوردگى و کمبود شخصیت شدهاند، پس از دستیابى به سرمایه و قدرت، براى جبران آن سرخوردگىها و حقارتها دست به اسراف کارى و ولخرجى مىزنند تا خود را مطرح نموده تا به این وسیله مورد ستایش و تمجید از سوى اطرافیان واقع گردند.
در حدیثى پیامبر اکرم صلىالله علیه و آله و سلم فرمود: “هر کسى که ساختمان را از روى ریا و سمعه (شنواندن به مردم، کارهایى را که مایه کسب جاه است) بسازد در قیامت به آتش دوزخ افکنده خواهد شد.
شخصى از آن حضرت پرسید: چگونه بنایى با این وصف ساخته مىشود؟ حضرت فرمود: بدین صورت که براى بزرگى فروختن بر همسایگان و فخر فروشى بر برادران دینىاش بیش از حدّ لازم براى خود ساختمان بسازد.”۲۴
- تقلید کور کورانه و چشم و هم چشمى
با توجه به این که، اسراف و تجاوز از حدود الهى یکى از مصادیق روشن گناه است، آن هم گناه کبیرهاى است که خداوند، مرتکبان آن را به آتش دوزخ تهدید نموده است، “… واَنَّ المُسرِفینَ هُم اَصحابُ النّار”۲۵ یکى از عوامل ارتکاب گناه و اعمال زشت، که در قرآن به آن پرداخته شده است، تقلید کور کورانه و چشم و هم چشمى مىباشد. “واِذا فَعَلوا فاحِشَهً قالوا وجَدنا عَلَیها ءاباءَنا…”۲۶ “وکَذلِکَ ما اَرسَلنا مِن قَبلِکَ فى قَریَهٍ مِن نَذیرٍ اِلاّ قالَ مُترَفوها اِنّا وجَدنا ءاباءَنا عَلى اُمَّهٍ واِنّا عَلى ءاثارِهِم مُقتَدون”۲۷”ثَمَّ بَعَثنا مِن بَعدِهِم موسى وهارونَ اِلى فِرعَونَ ومَلاَءِهِ بِآیاتِنا فاستَکبَروا وکانوا قَوماً مُجرِمین قالوا اَجِئتَنا لِتَلفِتَنا عَمّا وجَدنا عَلَیهِ ءاباءَنا وتَکونَ لَکُمَا الکِبرِیاءُ فِى الاَرضِ وما نَحنُ لَکُما بِمُؤمِنین”۲۸”وجوَزنا بِبَنى اِسرءیلَ البَحرَ فَاَتَوا عَلى قَومٍ یَعکُفونَ عَلى اَصنامٍ لَهُم قالوا یاموسَى اجعَل لَنا اِلهاً کَما لَهُم ءالِهَهٌ قالَ اِنَّکُم قَومٌ تَجهَلون اِنَّ هؤُلاءِ مُتَبَّرٌ ما هُم فیهِ وباطِلٌ ما کانوا یَعمَلون”۲۹”قالَ نوحٌ رَبِّ اِنَّهُم عَصَونى واتَّبَعوا مَن لَم یَزِدهُ مالُهُ وولَدُهُ اِلاّ خَسارا”۳۰”یاَیُّهَا النّاسُ کُلوامِمّا فِى الاَرضِ حَلالاً طَیِّبًا ولا تَتَّبِعوا خُطُوتِ الشَّیطانِ اِنَّهُ لَکُم عَدُوٌّ مُبین واِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعوا ما اَنزَلَ اللّهُ قالوا بَل نَتَّبِعُ ما اَلفَینا عَلَیهِ ءاباءَنا اَولَو کانَ ءاباؤُهُم لایَعقِلونَ شَیئاً ولا یَهتَدون”۳۱
در عصر حاضر و جامعه امروزى، نیز با بررسى رفتارهاى اسراف گران ، مشخّص مىشود که تقلید از دیگران و چشم هم چشمى، آن چنان آنها را در گرداب عمل زشت اسراف، قرار داده است که گاهاً این عمل آنان، مشکلات فراوانى را هم براى خودشان و هم براى جامعه به بار آورده است. به عنوان نمونه، چشم هم چشمى در برگزارى مراسم جشن عروسى، ولیمه سفرهاى زیارتى ،تعیین مهریه، تهیه جهیزیه، تهیه اتومبیلهاى شخصى، تزیین خانههاى مسکونى و دیگر موارد، آن چنان جامعه را به چالش کشاند و سبب بروز خسارتهاى جبران ناپذیرى در عرصههاى گوناگون اخلاقى، فرهنگى شده است که رهبر معظم انقلاب را وادار به هشدار جامعه اسلامى نموده است.
- وسواس
یکى از عوامل اسراف و زیاده روى، وسواسى مىباشد که متأسفانه گاهى افراد متدین و مذهبى نیز به آن مبتلا مىشوند، این افراد با این که مىدانند اسراف حرام است اما با وسوسه نفس، ناخواسته مرتکب اسراف مىشوند. این صفت زشت یک بیمارى روانى است که ریشه آن از القائات شیطان و نفس امّار مىباشد که اگر درمان نشود، سبب هدر رفتن عمر، فرسوده شدن اعصاب، مخالفت با احکام دین و نابودى سرمایههاى مادى مىشود.
در منطق اهل بیت علیهمالسلام وسواسى به عنوان یک فکر و کار شیطانى معرفى شده و شدیداً مورد نهى قرار گرفته است.
پیامبر اکرم (ص) از جایى عبور مىکردند، با سعد برخورد کردند که در حال وضو گرفتن بود، حضرت فرمود: “اى سعد اسراف نکن، سعد پرسید اى رسول خدا آیا در وضو هم اسراف است، حضرت فرمود: آرى، اگر چه در کنار نهر جارى باشى”۳۲
عبدالله بن سنان گوید: به امام صادق علیهالسلام عرض کردم، شخصى است دچار وسواسى در وضو و نماز مىباشد او مرد عاقلى است. اما مبتلا به این بیمارى روانى است، حضرت فرمودند: چه عقلى براى اوست او از شیطان پیروى مىکند. عرض کردم: چگونه؟ امام فرمود: از او بپرس این فکر او از کدام ناحیه مىآید، او پاسخ خواهد داد، از ناحیه شیطان.۳۳
ب: عوامل بیرونى
- قوانین غیر کارشناسى شده
قوانین و دستورالعملهاى ناصحیح یکى از عوامل اسراف و زیاده روى و هدر رفتن سرمایهها و ثروتهاى مادى و معنوى مىباشد. به عنوان مثال، اگر قانونى از سوى قانون گذار تصویب و یا دستور العملى از سوى مدیران صادر شود که فلان مقدار سرمایه ملى، مثل نفتو بنزین در اختیار فلان گروه قرار گیرد با این که آن گروه یا قشر خاص مىتواند با مقدار کمتر از مقدار تصویب شده، نیاز خود را بر آورده کند، اما چون بیش از نیاز در اختیار دارد آن را به هر صورتى که هست مصرف مىکند که در نتیجه، سرمایه زیادى در این بین، اسراف شده است و علت اصلى در این گونه اسرافها جز وضع قانون غیر کارشناسى شده، چیز دیگرى نیست.
- عادتها و سنّتهاى غلط
یکى دیگر از عواملى که سبب اسراف، ولخرجى و زیاده روى در جامعه مىشود، وجود عادتها و سنّتهاى غلط و غیر عقلایى است۳۴ گاهى اوقات به سبب آنکه، جامعهاى مىخواهد به آن عادت و سنّت غلط خود عمل کند، سرمایههاى فراوانى را هزینه مىکند که هیچ فایده عقلایى در آن وجود ندارد و جز نابودى و هدر دادن سرمایه، چیز دیگرى را به دنبال نخواهد داشت، خصوصا اگر جامعهاى معتاد به عادت غلطى گردد، براى اصلاح آن عادت، باید هزینههاى سنگینى پرداخت کرد، زیرا به قول حضرت على علیهالسلام: برگرداندن شخصى از عادتش مانند معجزه(ناشدنى) است.۳۵
در جامعه معاصر به افرادى که در بعضى از چیزها مثل ولیمه عروسى، سفرهاى زیارتى، تولد فرزندان ،بیش از حد ولخرجى و زیاده روى مىکنند، تذکر داده مىشود که چرا این قدر اسراف و زیاده روى مىکنید، جواب مىدهند، سنّت و عادت، اجازه نمىدهد، کمتر از این هزینه کنیم. با این که در همین جامعه، انسانهاى زیادى هستند که زیر خط فقر زندگى مىکنند و محتاج به نان شبشان هستند.
- واگذارى مدیریت به افراد غیر متخصص
یکى از عوامل و زمینههاى اسراف، واگذارى مسئولیتهاى سرمایه و اموال چه شخصى و چه عمومى به افرادى است که شایستگى لازم براى اداره اموال را دارا نیستند.
خداوند در قرآن، از سپردن اموال به افراد سفیه و سپردن اموال یتیمان به آنها قبل از رسیدن به سن رشد عقلى، نهى فرموده است۳۶ و آگاهى، تخصص و امانتدارى را شرط سپردن مدیریت بر سرمایه و اموال عمومى، مطرح نموده است.۳۷ و در یک توصیه همگانى فرمود: امانت را به اهلش واگذار کنید.۳۸ سرمایههاى جامعه و اموال عمومى از امانتهایى هستند که اگر به افراد ناشایسته واگذار شود با تصمیمات غیر کارشناسانه، زمینه اسراف اموال را فراهم خواهند نمود که این امر، سبب وارد شدن خسارتهاى جبران ناپذیرى به ثروتهاى ملى خواهد شد. مسئولین مربوطه
اگر از تعهد و امانتدارى لازم برخوردار نبوده و انسانهاى ریاست طلب و تجمل گرا باشند، به هیچ وجه حاضر به پرهیز از ریخت و پاشهاى آن چنانى در مجموعه مسئولیتى خود نخواهند شد و وجود چنین افرادى خصوصا در پستهاى کلیدى جامعه سبب مىشود تا زیاده روى و ولخرجى در زیر مجموعه آنها نیز سرایت کند و سرمایههاى ملت به هدر رود.
- عرضه ناصحیح سرمایهها
یکى از عوامل اسراف و هدر رفتن سرمایهها، عرضه ناصحیح ثروتهاى ملى مىباشد به عنوان مثال، یکى از علتهاى هدر رفتن نان در جامعه، عرضه نامرغوب آن مىباشد که موجب مىشود، افراد آن را به دور ریخته یا براى خوراکى حیوانات استفاده نمایند. عرضه ناصحیح این نعمت الهى در کشور، در حدى است که خرید و فروش نان زاید و خشکیده، شغل افراد زیادى گردیده است، انسانهایى که مىتوانند بجاى این شغل، نقش بسیار مهمّى را در عرصه تولید و صنعت داشته باشند. اما عدم نظارت قاطع بر عرضه سرمایههاى ملى سبب شده است هم سرمایههاى فراوانى که براى به دست آوردن آن زحمتهاى طاقت فرسایى کشیده شده و میلیاردها ریال یارانه پرداخت گردید، به هدر رود و هم از سرمایههاى ارزشمند انسانى، استفاده صحیح صورت نگیرد.
- سنّتى بودن شیوههاى مصرف
یکى دیگر از عوامل اسراف و هدر رفتن سرمایهها، قدیمى بودن شیوههاى مصرف سرمایههاى ملى و استفاده نکردن از سیستمهاى پیش رفته مىباشد. به عنوان مثال، آبیارى مزارع با شیوه سنّتى به جاى شیوه قطرهاى همسبب هدر رفتن مقدار زیادى از آب شده و هم به کیفیت محصولات کشاورزى آسیب جدّى وارد مىکند با استفاده از ابزار و آلات شبکه آب رسانى قدیمى به جاى ابزارهاى پیشرفته، خصوصا در اماکن عمومى مىتواند سبب هدر رفتن مقدار زیادى از این نعمت خدا دادى شود.
- فرسوده بودن شبکههاى انتقال انرژى
یکى از عوامل به هدر رفتن سرمایههاى ملى و انرژىهایى هم چون آب، گاز و برق، فرسوده بودن شبکههاى انتقال مىباشد.۳۹ در بعضى از شهرها به جهت فرسوده بودن شبکه آب رسانى و ترکیدگى لولههاى انتقال آب، مشاهده مىشود آن قدر این مایه حیات به هدر رفته که تمام خیابانهاى اطراف را آب گرفته است و اگر محاسبه دقیق صورت گیرد مشخص مىشود اگر تمام اهالى آن شهر در مصرف آب زیاده روى مىکردند به این اندازه آب هدر نمىرفت.
- ارزان بودن بهاى انرژى و سرمایههاى ملى
یکى دیگر از علتهاى اسراف، زیاده روى و استفاده ناصحیح، پایین بودن بها و قیمت ثروتها و سرمایههاى ملى است، اکثر انسانها براى سرمایههایى که ارزان بدست مىآورند، ارزش آن چنانى قائل نیستند و به هر صورت دلخواهى آن را مصرف مىکنند.
اما اگر براى آن سرمایه، بهاى بیشترى پرداخت کنند به سادگى حاضر نیستند در مصرف آن زیاده روى و ولخرجى کنند. به عنوان مثال، نان در جامعه فعلى، به جهت پرداخت یارانهدولتى به قیمت ارزان در اختیار افراد قرارمىگیرد و همین امر، باعث شده تا بیش از یک پنجم این برکت الهى به هدر رود۴۰ و مقدارى زیادى از آن، خوراک دام و دیگر حیوانات گردد.
- ترک نهى از منکر
یکى از عوامل مهمّ اسراف، ترک نهى از منکر مىباشد. زیرا هر گناه و فسادى که در جامعه انجام مىگیرد، اگر به موقع جلوى آن گرفته نشود، تدریجا از قباحت و زشتى آن فساد کاسته مىشود، در حدى که کسى، انجام آن را زشت نمىداند و در نتیجه، انجام آن منکر، جنبه عمومى پیدا مىکند، وقتى چنین شد، تطهیر چنین جامعه از آن فساد، بسیار سخت است. بر همین اساس، خداوند افرادى را که نسبت به انجام گناه در جامعه بى تفاوت هستند و نهى از منکر نمىکنند آنها را سرزنش نموده۴۱ و آنان را مورد لعن قرار داده است.۴۲
با توجه به این که نهى عملى اسراف، از مسئولیتهاى حکومت مىباشد، ترک این مسئولیت یا ضعف در انجام این مسئولیت مىتواند، سبب قوىتر شدن اسرافگران در هدر دادن سرمایههاى مملکت شود. به عنوان مثال، اگر مسئولین با افرادى که سرمایههاى ملى مثل آب، گاز، برق، نفت، بنزین، جنگلها را هدر مىدهند و به تذکّر افراد اعتنایى نمىکنند، برخورد قانونى نکنند یا ضعیف برخورد کنند، طولى نخواهد کشید که خسارت جبران ناپذیرى به ثروتهاى ملى وارد خواهد شد.
در پایان لازم به ذکر است که ریشهها و عوامل اسراف منحصر به موارد ذکر شده نخواهد بود، بلکه شاید از نظر مخاطبان، موارد دیگرى قابل طرح باشد که امیدواریم همه دلسوزان و فرهیختگان با پیگیرى این مباحث در ارتقاى شناخت و آگاهى جامعه نسبت به ریشهها، آسیبها و راههاى پیشگیرى از اسراف، گامهاى مؤثرى بردارند تا انشاءالله شاهد تطهیر جامعه اسلامى از هر گونه آلودگى اسراف و تجاوز از حدود الهى باشیم.
پىنوشتها:
- سایت رهبرى، سخنان ایام نوروزى سال ۱۳۸۸٫
- قال رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلّم:” انى تارک فیکم الثقلین کتاب اللّه و عترتى اهل بیتى، ما ان تمسّکتم بهما لن تضل ابدا” بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۱۰۸، الکافى، ج ۲، ص ۴۱۷٫
- “یا ایّها الّذین آمنوا استجیبوا للّه و للرّسول اذا دعاکم لما یحییکم انّ اللّه یحول بین المرء و قبله و انه الیه تحشرون.” سوره انفال، آیه ۲۴؛ سوره ابراهیم آیه ۱٫
- سوره آل عمران، آیه ۱۷۸٫
- سوره انعام، آیه ۱۱۳؛ سوره قیامت، ۳ تا ۶؛ سوره مدثر، ۴۰ و ۴۱ و ۴۲ و ۴۶٫
- سوره تکاثر، آیه ۸٫
- سوره آل عمران، آیه ۱۸۶؛ سوره مائده، آیه ۴۸؛ سوره انفال، آیه ۲۷ و ۲۸ ؛ سوره طه، آیه ۱۳۱٫
- سوره نمل، آیه ۴۰٫
- نهج البلاغه، نامه ۳۱٫
- سوره علق، آیه ۶ و ۷٫
- سوره یونس، آیه ۱۲٫
- سوره قلم،آیه ۱۱ و ۱۲ و ۱۴٫
- سوره انبیاء، آیه ۹٫
- بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۱۶٫
- وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۹٫
- سوره نمل، آیه ۵۵٫
- نهج البلاغه، حکمت ۷۰٫
- الکافى، ج ۱، ص ۶۲٫
- سوره نساء، آیه ۱۷٫
- سوره انعام، آیه ۵۴٫
- سوره یوسف، آیه ۳۳٫
- سوره نحل، آیه ۱۱۹٫
- غررالحکم، ج ۱، ص ۲۴٫
- وسایل الشیعه، ج ۳، ص ۵۸۸٫
- سوره غافر، آیه ۴۳٫
- سوره اعراف، آیه ۲۸٫
- سوره زخرف، آیه ۲۳٫
- سوره یونس، آیه ۷۵ و ۷۸٫
- سوره اعراف، آیه ۱۳۸ و ۱۳۹٫
- سوره نوح، آیه ۲۱٫
- سوره بقره، آیه ۱۶۸ و ۱۷۰٫
- تفسیر صافى، ج ۳، ص ۱۸۷٫
- الکافى، ج ۱، ص ۳۷، ح ۱٫
- از پیام مقام معظم رهبرى نوروز ۱۳۸۸٫
- بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۲۱۷٫
- سوره نساء، آیه ۵؛ سوره انعام، آیه ۱۵۲؛ سوره اسراء، آیه ۳۴٫
- سوره یوسف، آیه ۵۵٫
- سوره نساء، آیه ۵۸٫
- سایت رهبرى از پیامهاى نوروزى مقام رهبرى، سال ۱۳۸۸٫
- همان.
- سوره مائده، آیه ۶۳؛ سوره هود، آیه ۱۱۶٫
- سوره مائده، آیه ۷۷ و ۷۸٫