امامان و اقامه حدود الهى

حجهالاسلام و المسلمین سید احمد خاتمى

 

در سلسله مقالات “در آستان امامان” که به شرح زیارت جامعه کبیره مى‏پردازد بهمقوله برکات جهاد فرهنگى امامان رسیدیم که در مقاله گذشته بخشهایى ازاینبرکات تقدیم شد در این مقاله به دیگر برکت جهاد فرهنگى این امامان نورمى‏پردازیم.

 

اقامه حدود و واژه حدّ

“واقمتم حدوده” و مقررات و حدودش را اجرا کردید. واژه حدّ به معناى آن است که چیزى در میان دوستى مانع شود.۱ و به گفته راغب: “واسطه میان دو چیزى است که مانع اختلاط و آمیختگى آنها به یکدیگر شود.”۲

به نظر مى‏رسد که واژه حدّ در اصطلاح شرعى به دو معنا آمده است یکى به معناى عام که کلیّه مقررات شرعى است که در آیات متعددى آمده است مثلاً در آیه ۱۸۷ سوره بقره بعد از اعلام ممنوعیت آمیزش جنسى در اعتکاف و احکامى درباره روزه و نیز در آیات ۲۲۹ و ۲۳۰ بقره و آیه ۱۰ طلاق بعد از بیان قسمتى از احکام طلاق و آیه ۴ سوره مجادله بعد از بیان کفّاره ظهار “تلک حدود اللّه” آمده است. در تمامى این موارد احکام و قوانینى وجود دارد که تجاوز از آنها ممنوع است و به همین جهت به عنوان مرزهاى الهى شناخته شده‏اند.

و دوّم حدّ به معناى خاص است که در کتاب الحدود از آن بحث مى‏شود، و به مجازاتى گفته مى‏شود که نوع و میزان و کیفیت آن در شرع تعیین شده است مرحوم محقق در شرایع مى‏گوید: “کلّ ماله عقوبه مقدّره یسمّى حدّاً” هر چیزى که مجازاتى مشخص دارد نام آن مجازات، حدّ است. و ریشه آن برگرفته از معناى لغوى است زیرا که حدّ مانعى براى تکرار آن عمل ناپسند است مانند حدِّ زنا و حد خمر که هم مانع تکرار این اعمال مى‏شود و هم دیگران را از این امر باز مى‏دارد.

 

امامان و اجراى مقررات الهى

امامان سلام اللّه علیهم اجمعین با تلاش گسترده فرهنگى و سیاسى خود تلاش گسترده در جهت اقامه مقررات و حدود الهى هم به معناى عام آن داشتند و هم به معناى خاص آن، اصولاً تبیین حدود و مقررات خداوند در عرصه‏هاى مختلف مدیون تلاش گسترده امامان علیهم السلام است و اجراى آنهم مدیون آنهاست. زیرا که اجراى حکم، متفرع بر تبیین آن است. اگر آنها تبیین نمى‏کردند حکم الهى اجرا نمى‏شد علاوه بر آنکه هرگاه قدرتى در اختیار امامان قرار مى‏گرفته هر چند اندک، مقررات دین را اجرا کردند.

 

امام على(ع) و اجراى مقررات الهى

حضرت مولى على(ع) در حکومت حدود ۵ ساله‏اش تمام توان خویش را در جهت اجراى مقررات و حدود الهى به کار بست.

تلاشهاى فراوان مولى على(ع) جهت اجراى قوانین اسلام در عرصه سیاست ادارى، سیاست فرهنگى، سیاست اقتصادى، سیاست اجتماعى، سیاست قضائى، سیاست جنگى و سیاست امنیتى نیازمند تألیف کتابهاى مبسوط است.۳

نمى‏توان اندوه و غصه را پنهان نمود که متأسفانه منحرفان نگذاشتند این حکومت عدالت گستر به اهداف بلندش نائل آید و گرنه امروز مسلمین سرنوشتى بهتر از آنکه امروز دارند مى‏داشتند. مولى على(ع) فرمود: “لوقد استوت قدماى من هذه المداحض لغیرّت اشیاء”۴ اگر گامهایم استوار ماند و از این فتنه‏ها خلاص گردم امورى را تغییر خواهم داد “و بدعتهایى را که گزارده‏اند از میان خواهم برد.”

مولى على(ع) با کلمه “لو” همراه با برطرف شدن مشکلات که از جمله آنها فتنه‏گرى‏هاست در حقیقت هدف و آرزوى خود را بیان مى‏کند، که اگر این مشکلات برطرف شود فسادهاى موجود در اندیشه و عمل را اصلاح خواهد کرد. ولى سوگ مندانه باید گفت که این امکان فراهم نشد و شمشیر ستم ولایت ستیزان، فرق مبارک على را شکافت و دنیاى بشریت را در حسرت حکومت عدل گذاشت بامید آنکه فرزند برومندش با ظهورش جهان تشنه عدالت را با حکومت عدلش سیراب کند.

 

امام حسن(ع) و اجراى مقررات الهى

پس از مولى على(ع) امام حسن(ع) در کمتر از یک سالى که بطور رسمى در جایگاه حکومت که حق حضرتش بود قرار داشت با تمام قدرت به اجراى مقررات اسلام از جمله در عرصه سیاسى پرداخت. به عنوان نمونه از جمله مقررات دین در حوزه سیاسى برخورد قاطع با جاسوس دشمن است در تاریخ آورده‏اند در روزهاى آغاز حکومت حضرت امام حسن(ع) معاویه دو جاسوس کار آزموده خود را از دو قبیله حمیر و بنى قین به کوفه و بصره فرستاد آنان وارد حوزه مأموریت خود شدند جاسوس حمیرى وارد خانه قصابى شد و کار خود را از آنجا شروع کرد که نیروهاى مخفى و اطلاعاتى حضرت امام حسن(ع) او را دستگیر کرده محضر امام حسن(ع) آوردند و حضرت حکم قتل او را صادر نمود و دستور داد گردنش را زدند آنگاه نامه‏اى به بصره نوشت و عبداللّه بن عباس را از حرکات جاسوسى معاویه آگاه ساخت که به محض رسیدن نامه امام مأموران در بصره دست به کار شدند و جاسوس بنى القین را نیز دستگیر نمودند و بنا به دستور حکومت او را هم در برابر مردم گردن زدند.۵

 

امام حسین(ع) و اجراى مقررات الهى

نیز در زندگانى حضرت امام حسین(ع) مى‏خوانیم که کاروانى مالى از یمن براى معاویه مى‏بردند عبور کاروان به مدینه افتاد و امام حسین(ع) دستور داد آن اموال را مصادره کرده و بین نیازمندان شیعه و برخى از خاندان خود تقسیم کرد.۶

مبناى این رفتار حکم و قانون خداست که حکومت معاویه مشروعیت ندارد و هرچقدر که مى‏شود و توان است باید براى تضعیف حکومت جور، تلاش کرد و این برخورد امام مصداقى از مصادیق این کلّى بود. امام با عمل اثبات کرد که معاویه حق حکومت و گرفتن مالیات و باج و خراج و مصرف آنرا ندارد و اینها همه از حقوق حاکم حق است و حاکم حق، آن حضرت است و هم اوست که باید اموال بیت المال را روى موازین اسلام در مصارف آن صرف کند.

مقصود آنکه امامان حتى در هنگامى که حاکمیت هم نداشتند و اندک قدرتى داشتند همان را در مسیر اجراى دین به کار گرفتند و اینست معناى “واقمتم حدوده”.

 

امامان و اجراى حدود به معناى خاص

امامان هرجا امکان داشتند حتى آن هنگام که حاکم نبودند در حد توان خود حدود به معناى خاص را هم اجراء مى‏کنند به عنوان نمونه آورده‏اند: “ولید بن عقبه” فرماندار کوفه که از ناحیه عثمان منصوب شده بود از آغاز شب تا به صبح میگسارى کرد. شهود آمدند و نزد عثمان شهادت دادند که او شراب نوشیده است. عثمان در برابر آنها ایستاد و از ولید شرابخوار حمایت کرد و لباس نرم و نوبر او پوشاند و وى را براى آنکه حد بر او اجرا نشود داخل اتاقى کرد. حضرت مولا على(ع) وقتى وضعیت را چنین دید تازیانه را گرفت و بر وى حد زد.۷

اجراى حدود هدف حکومت دینى

اجراى حدود الهى هم به معناى عامش و هم به معناى خاص آن از اهداف مولى على(ع) براى پذیرش حکومت بود:

“اللهم انک تعلم انه لم یکن الّذى کان منا منافسه فى سلطان ولاالتماس شى‏ء من فضول الحطام ولکن لنرد المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فى بلادک فیأمن المظلومون من عبادک و تقام المعطّله من حدودک”۸

خدایا تو مى‏دانى که آنچه ما در امر حکومت انجام دادیم، نه به خاطر بدست آوردن سلطنت و مقام بود و نه براى نیل به متاع پست دنیا بلکه به خاطر این بود که نشانه‏هاى محو شده دینت را باز گردانیم و برپا سازیم و اصلاح را در شهرهاى تو آشکار کنیم تا بندگان ستمدیده‏ات از ظلم ظالمان ایمن گردند و حدود و قوانین تعطیل شده‏ات اقامه و اجرا شود در این جملات امام چهار هدف براى بدست گرفتن حکومت بیان مى‏کند.

۱- باز گرداندن نشانه‏هاى دین که بر اثر حکومت‏هاى خودکامه محو شده است “النرد المعالم من دینک”.

۲- اصلاحات در تمام شؤون اجتماعى اعم از سیاسى، اقتصادى و فرهنگى…” و نظهر الاصلاح فى بلادک.”

۳- در امنیت قرار گرفتن مظلومین “فیأمن المظلومون من عبادک”

 

۴- اقامه اجراى حدود تعطیل شده الهى “و تقام المعطّله من حدودک”

 

اهداف بعثت انبیاء

این امور همان است که در قرآن مجید به عنوان اهداف بعثت پیامبران یاد شده است یکى تعلیم و تهذیب و نجات از گمراهى آشکار را هدف بعثت مى‏شمارد “هو الّذى بعث فى الامیین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفى ضلال مبین.”۹

او کسى است که در میان جمعیت درس ناخوانده رسولى از خودشان برانگیخت تا آیاتش را بر آنها بخواند و آنها را تزکیه کند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت را بیاموزد هرچند پیش از آن در گمراهى آشکار بودند.”

و در جاى دیگر “اقامه قسط و عدالت اجتماعى” را هدف قیام انبیاء ذکر مى‏کند.

“لقد ارسلنا رسلنا بالبیّنات و انزلنامعهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط و انزلنا الحدید فیه بأس شدید و منافع للناس ولیعلم اللّه من ینصره و رسله بالغیب انّ اللّه قوىّ عزیز”۱۰

ما رسولان خود را با دلائل روشن فرستادیم و با آنها کتاب آسمانى و میزان (شناسائى حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند

و آهن را نازل کردیم که در آن نیروى شدید و منافعى براى مردم است تا خداوند بداند (علم خدا تجلّى یابد) چه کسى او و رسولانش را یارى مى‏کند بى آنکه او را ببیند خداوند قوى و شکست‏ناپذیر است.

“بیّنات” دلائل روشن، معنى گسترده‏اى دارد که شامل معجزات و دلائل عقلى مى‏شود که انبیاء و رسولان الهى به آن مجهز بودند.

“کتاب” همان کتب آسمانى است و از آنجا که روح و حقیقت همه آنها یک چیز است به صورت مفرد ذکر شده است هرچند باگذشت زمان و تکامل انسانها محتواى آن کاملتر مى‏گردد.

“میزان” به معناى وسیله سنجش و وزن کردن است که مصداق حسىّ آن ترازوهایى است که وزن اجناس را با آن مى‏سنجند و در اینجا مقصود مصداق معنوى آن است که تمام اعمال انسانها را با آن مى‏سنجند یعنى احکام و قوانین الهى که معیار سنجش نیکیها، بدیها، ارزشها و ضد ارزشهاست.

“قسط” به معناى عدالت اجتماعى است.

نکته جالب این است که آیه مى‏گوید: “لیقوم الناس بالقسط” تا خودجوش، مردم به برپایى قسط همت گمارند نه “لیقیموا الناس بالقسط” مردم را وادار به قسط کنند هدف آن است. یعنى کار انبیاء اینست که “فرهنگ سازى” کنند، فرهنگ سازى که از ابعاد آن فرهنگ عدالت است. مهم اینست که مردم چنان ساخته شوند که خود مجرى عدالت گردند و این راه را با پاى خویش بپویند.

این جملات مولا على(ع) مى‏تواند در حقیقت تفسیر این آیه شریفه باشد ودر آیه دیگر یاران خداوند را چنین مى‏ستاید که:

“الّذین ان مکّناهم فى الارض اقاموا الصلوه و آتوا الزکوه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و للّه عاقبه الامور.”۱۱

کسانى که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم نماز را برپا مى‏دارند و زکات مى‏دهند و امر به معروف و نهى از منکر مى‏کنند و پایان همه کارها از آن خداست “مکنّا” از ماده تمکین و تمکین به معناى فراهم ساختن وسائل و ابزار کار است اعم از آلات لازم یا علم و اگاهى کافى و توان و نیروى جسمى و فکرى .

“معروف” به معناى کارهاى خوب و حق است.

“منکر” به معناى کارهاى زشت و باطل است.

“اقامه صلوه” ضمن اینکه نماز در قلّه آن است که پرچم معنویات است مى‏تواند به نحوى به معناى برپایى تمام ابعاد معنویت باشد.

“ایتاء الزکوه” ضمن اینکه زکوه مصطلح در متن آن است مى‏تواند به معناى روابط درست اجتماعى با ویژگیهاى مکتبى آن باشد.

“امر به معروف و نهى از منکر” تجلّى برجسته غیرت دین است. یعنى یاران خداوند به هنگام قدرت با غیرت دینى که دارند تمام تلاش خود را جهت تحقق معروفها و منزوى کردن منکرها به کار مى‏گیرند.

 

اقامه حدود و تلاش فرهنگى

ممکن است بپرسید که اقامه حدود یک کار اجرایى است چگونه در این فرازها به عنوان بخشى از برکات جهاد فرهنگى امامان یاد مى‏شود؟ پاسخ آن است که مهم‏تر از “اقامه حدود” فرهنگ آن است که این جهاد فرهنگى امامان بود که زمینه‏هاى تحقق این مهم را فراهم کرد. سلام بر امامان که تمام توان خویش را در مسیر اجراى حدود و مقررات دینى به کار گرفتند و امید که ما هم رهرو این راه باشیم. آمین یا رب العالمین.

 

 

پى‏نوشت‏ها:

  1. العین جلد ۳، ص ۱۹، صحاح اللغه جلد ۲، ص ۳، مصباح المنیر، ج ۱، ص ۱۲۴، قاموس اللغه جلد ۱، ص ۲۹۶و…
  2. مفردات راغب کلمه، “حد”.
  3. ر.ک به جلد چهارم موسوعه الامام على بن ابى طالب(ع).
  4. نهج البلاغه کلمه قصار، ۲۷۲٫
  5. صلح الحسن تألیف راضى آل یاسین، ص ۷۶؛ ارشاد مفید، ص۱۶۸٫
  6. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید معتزلى، ج ۴، ص۴(.۳۲۷جلدى)
  7. انساب الاشراف، ج ۶، ص ۱۴۵ ؛ شرح نهج البلاغه، ج ۳، ص ۲۰؛ الشافى، ج ۳، ص ۲۵۴٫
  8. نهج البلاغه، خطبه ۱۳۱٫
  9. سوره جمعه، آیه ۲٫
  10. سوره حدید، آیه ۲۵٫
  11. سوره حج، آیه ۴۱٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *