محمد تقی رهبر*
«حفظ این جمهوری اسلامی از اعظم فرائض است».(امام خمینی(ره))
«این بنای استوار که هندسه آن الهی است و بنای آن هم با دست یک مرد الهی پایهریزی شده و بقای آن پشتوانه یک ملت الهی است، استوار خواهد ماند و مخالفان آن به اهداف خود نخواهد رسید» (مقام معظم رهبری ـ دام ظلّه).
بر آن شدیم طی سلسله مقالاتی که بخواست خداوند تقدیم خوانندگان گرامی ماهنامه پاسدار اسلام میکنیم از اندیشههای امام راحل و معمار این انقلاب سخن بگوییم؛ به عبارت دیگر، آن را باز خوانی کنیم؛ بویژه با توجه به حوادث اخیر پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم که برخی فریب خوردگان با دنباله روی از دشمنان قسم خورده ایران اسلامی، سردمداری فتنه را به عهده گرفته و رو در روی نظام و ملت بزرگمان ایستادند، هرچند ملت بزرگ و هوشیار و عزیز پاسخ دندان شکن به دشمنان دادند و در حماسه با شکوه ۲۲ بهمن به فرموده رهبر معظم، بهت و حیرت جهانیان را بر انگیخته و دشمن را مأیوس کردند و بیگانه و بیگانه پرستان را روی سنگ فرش خیابانها زیر پای خود نهادند و در این روز تاریخی با حماسه حضور، برگ زرّین دیگری به دفتر افتخارات خود افزودند و نشان دادند که عهد ملت با امام امّت، رهبری نظام و خون پاک شهیدان عهدی است ناگسستنی و دشمنان بیهوده آب در هاون میکوبند و فتنه گران اگر کمترین اعتباری در میان مردم داشتند، پاک از دست دادند تا بدانجا که دیگر نمیتوانند از خجلت و شرم در میان مردم ظاهر شوند. و این است سرانجام کسانی که رضای خالق را نادیده گرفته و درصدد جلب رضای مخلوق و ارضای هواهای نفسانی و جاهطلبی خویشاند.
باری، در چنین شرایطی که در ماههای اخیر پیش آمد، چیزی که مایه شگفتی بود این که سردمداران فتنه و عقبه سیاسی آنها نام امام راحل را هم میبردند و به سخن و سیره آن عزیز سفر کرده استناد میکردند! که این تاکتیک سیاسی، یادآور سیاست بنیامیّه بود که پس از رسول خدا(ص) نام آن حضرت را بر زبان میآوردند و در جمعهها و جماعتها به سخن و سیره پیامبر(ص) استناد میکردند! امّا بدترین خصومت و دشمنی را با امام بحق امیر مؤمنان(ع) داشتند. فتنهگران و هوادارانشان نیز با همین الگو از امام راحل دم میزدند و شاید هنوز هم دم بزنند و در برابر ولیّ امر و خط امام صفآرائی کردند و هشت ماه تمام کشور را با التهابهای سیاسی روبه رو ساختند که باید پاسخگوی خونهای به ناحق ریخته و خسارتهای مادی و معنوی به نظام اسلامی و مردم مسلمان باشند که طی سیسال پس از انقلاب به این شیوه و این بدعت سابقه نداشته است و نمیدانیم در برابر مؤاخذه آخرت چه پاسخی تدارک دیدهاند؟
باری، به اصل موضوع برگردیم؛ بازخوانی اندیشههای حضرت. امام(قدّس سرّه) امروز یک ضرورت است و امکان دارد مرور زمان و گذشت ایّام، گفتهها، نوشتهها و وقایعی را که شأن نزول آنها بوده تحت تأثیر قرار دهد، که نباید چنین مجالی را به سیر زمان داد. و میدانیم که بالاتر از حفظ آثار گفتهها و نوشتهها، تفسیر و بیان آنهاست. در صدر اسلام امویان میکوشیدند موارد و شأن نزول قرآن را جا به جا کنند و یا به مفسران میگفتند: «آنچه را از پیامبر اکرم شنیدهاند و مواردی را که قرآن در خصوص آن نازل شده، تفسیر و بیان نکنند». معاویه به ابن عباس میگفت: «قرآن بخوان ولی آن را تفسیر نکن». از سوی دیگر به راویان دین فروش همچون سمره بن جندب صدها هزار درهم و دینار میداد تا قرآن را وفق مراد وی تفسیر کنند.
پاسداری از آرمانهای امام
این خطر همواره اصالتهای فرهنگی و انقلابی را تهدید میکند؛ لذا حفظ آثار امام تنها به حفظ الفاظ و عبارات نیست، بلکه تجلّی اندیشههای امام را در رهگذر حوادث مختلف باید دید و نهادی که عهده دار این مسئولیت است نه تنها باید اهتمام او به حفظ گفتار و نوشتار باشد، بلکه باید در مرحله نخست اهداف و آرمانهای امام را پاسداری کند و مرکز حفظ و نشر آثار امام، امروزه چنین رسالتی را بر دوش دارد و سیاست زدگیها و خطوط انحرافی و یک جانبهنگری نباید این نهاد را از وظیفه مهم خود باز دارد. انتظار این است، بنیاد حفظ و نشر آثار امام بدون اینکه متأثر از جریانهای خاص سیاسی باشد ـ همانگونه که از کلام و نوشتار امام حراست میکند ـ هرگاه شاهد هجمه علیه آرمانهای امام راحل بود با حسّاسیّت تمام واکنش نشان دهد. این انتظاری بود که متأسفانه در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری بدون جواب ماند.
نکته قابل ذکر اینکه در حوادث اخیر که ضرورت بازخوانی اندیشه و سلوک سیاسی امام راحل کاملاً محسوس بود و رسانه ملی بدان میپرداخت و مواضع حضرت امام در جریانهای سالهای نخستین انقلاب را در برابر منافقان برانداز و متحدان سیاسی آنها در جایگاه ریاست جمهوری و ماجرای بنیصدر نشان میداد، برخی دلسوزان بر این برنامهها نکته گرفتند که چرا از امام چهره خشن نشان داده میشود، در حالی که آن بزرگوار مظهر رأفت و رحمت نیز بود؟ به نظر نگارنده این نکتهگیری چندان توجیه نداشت؛ چرا که امام همان گونه که مظهر رحمت بود، مظهر خشم انقلابی و شدّت در برابر دشمنان اسلام بود. درست همانگونه که قرآن کریم درباره امّت محمّد(ص) میفرماید:« محمّد رسول اللّه والّذین معه اشدّاء علی الکفار رحماء بینهم».(سوره فتح ، آیه ۲۹).
آری یاران پیامبر در برابر کفّار، سرسخت و با یکدیگر رئوف و مهربانند، و این شیوه و خصلت حضرت امام بود. موضع آن عزیز را در برابر منافقان آدم کش و بنیصدر وطن فروش و نیز در برابر نوشته شیطانی سلمان رشدی و مواردی از این قبیل میدانیم؛ همانگونه که در برابر امّت مشی متواضعانهاش بیمانند بود.
استفاده ابزاری از نام امام
نکته اساسی این است که بدانیم کجا و چگونه از سخنان امام و مواضع ایشان استفاده کنیم. در شرایط پس از انتخابات و ادّعای تقلّب دیکته شده از بیگانگان و اجرا به دست فریب خوردگان و اردوکشی خیابانی و هجوم به حیثیت نظام از سوی برخی بازی خوردگان که جمعی را به کشتن دادند و آن همه بحران آفریدند و بر حیثیت نظام تاختند، یادآور همان روزهای نخستین انقلاب بود که متأسفانه این بار برخی افراد که سابقهای هم در نظام داشتند در این ماجرا چون ابزار بیاراده وِفق مراد دشمنان عمل کردند و فضا را برای تخریب شخصیّتهای نظام و توهین به مقدّسات اسلام در روز عاشورا فراهم آوردند، که لکّه ننگ آن تا ابد از دامن آنان پاک نخواهد شد، و این در حالی بود که این جریان انحرافی در گفتارها و بیانیههایش از نام امام راحل بهره تبلیغاتی میگرفت تا توجیهگر مواضع ضد انقلابی خود باشد و متأسفانه آن دلسوزان صدایشان در نیامد! در چنین شرایطی پادزهر این ویروس نوظهور سیاسی ارائه مواضع حضرت امام در برابر منافقان و ضد انقلابهای روزهای نخستین بود که به یاد آورد اگر امام امروز هم در حیات بود چه موضعی داشت. نسل سوم انقلاب باید بداند اگر انقلاب روزهای بحرانی را پشت سر گذاشته و برخی عناصر بودند با چهره انقلابی و عمل ضد انقلاب، چیزی مشابه آن را این روزها میبینند در قالب دیگر و با شیوه نرم و رنگ خاص. در چنین شرایطی به یک جراحی سیاسی و روشنگری عملی نیاز است و باید از سیره مبارک امام و تازیانه بیدار کننده او در برابر نااهلان و پیمان شکنان که استفاده ابزاری از نام امام میکنند بهره گرفت. آری، امام در همه زمینهها الگو و أسوه بود، برای هر حادثهای موضع مناسب داشت، برای هر دردی درمانی و در هر مناسبتی باید از خط مشی آن بزرگ مرد بهره گرفت. آنجا که پای رأفت است از رأفت او، و آنجا که پای خشم و شدّت است از«أشدّاء علی الکفار» بودن او. این است استفاده درست از سیره مبارک بنیانگذار جمهوری اسلامی که راهش همواره پایدار خواهد ماند.
خطر تحریف و استحاله مکتب
استحاله و تحریف و استفاده ابزاری از مکتب خطر بسیار جدی است که مکتب را تهدید میکند و باید با آن مقابله کرد. این مشکلی بود که در صدر اسلام دامنگیر اسلام شد و پرچمدار آن پس ماندههای جاهلیت بودند که اینبار با نقاب اسلامیّت به جنگ اسلام آمدند، با شمشیر اسلام رو در روی اسلام ایستادند و خونهای پاک فرزندان اسلام را ریختند؛ همانگونه که حضرت سید الشهدا(ع) در خطبه روز عاشورا در برابر سپاه عمر سعد از آن یاد کردند: «سللتم علینا سیفا لنا فی ایمانکم و حششتم علینا نارا اقتدحناها علی عدوّنا و عدوّکم؛ شمشیری را که ما در دست شما نهادیم تا با دشمنان خدا بجنگید به روی ما کشیدید، و آتشی را که برای دشمنان ما و شما تدارک دیدیم به سوی ما افروختید!».
در چنین اوضاع و احوالی که برای انقلاب نوپای اسلام پدید آمده بود، نقش سرنوشت ساز اهلبیت(ع) و خاندان پیامبر اکرم بود که تیرگیهای فتنه را از چهره اسلام زدود، اسلام ناب محمّدی(ص) را از اسلام اموی و خلافت جور تفکیک کرد و سره را از نا سره متمایز کرد. هرچند با تقدیم قربانیان در این راه و پذیرش شهادت، اسارت و هزاران درد و رنج… .
این فرایند در انقلاب اسلامی نیز تکرار شد. از همان آغاز گروههایی که به نظام ولائی اسلام اعتقاد نداشتند، نقاب انقلابی گری بر چهره زدند که در فراز و نشیب سی ساله انقلاب اسلامی خساراتی به بار آوردند، و هر از چندگاه پروژهای را به اجرا در آوردند تا انقلاب را از محتوا خالی کنند. پس از رحلت امام این تحرّکات سرعت بیشتری گرفت که طی بیست سال شاهد آن بودیم و ماههای اخیر شدّت بیشتری یافت که بحمدالله این توطئه احزاب ضد نظام که پشت سر برخی کاندیداها کمین کرده بودند، خنثی شد و رهبر فرزانه بحرانها را مدیریت کرده و از میان امواج فتنه، کشتی انقلاب اسلامی را در راستای خط امام ناخدائی کردند، و مردم آگاه و با بصیرت ، نیز نقش تاریخی خود را در خفه کردن نطفه این فتنه ایفا کردند که شایسته هزاران افتخار و تکریماند، و نمیتوان گفت: «توطئهها پایان یافته» تا این انقلاب با این محتوا باقی است نبرد با توطئه باید ادامه یابد…
ادامه دارد
* نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی