احمد بروایه
مقدمه
صحرای سینا منطقهای میان مصر و فلسطین اشغالی است که با مساحتی معادل شصت هزار کیلومتر مربع شش درصد از مساحت مصر را دربر میگیرد. شبهجزیره سینا از شرق در مجاورت فلسطین اشغالی و تنگه عقبه و از غرب در مجاورت خلیج سوئز و کانال سوئز قرار دارد و به تنهایی ۳۰ درصد سواحل مصر را دربرمیگیرد.
از نظر یهودیان، این منطقه محل نزول وحی بر حضرت موسی«ع» و محل عبور بنیاسرائیل هنگام فرار از فرعونیان، محل کوه طور و محل گم شدن این قوم به مدت چهل سال بوده است و از همین رو برای یهودیان اهمیت دینی زیادی دارد. نام این منطقه در قرآن کریم نیز ذکر شده است.
اهمیت استراتژیک این منطقه زمانی مشخصتر میشود که بدانیم صحرای سینا در مسیر تمام جنگها و مهاجرتهای بشری از آسیا به آفریقا و بالعکس و محل عبور ارتشهای رومی و بعدها اسلامی برای فتح مصر بوده است. از طرفی وجود موانع طبیعی مختلف مانند کوهها و صحراها این منطقه را برای محافظت از مصر در برابر حمله دشمنان از آسیا و صهیونیستها برای محافظت از خود در برابر مصر به دژی بالقوه تبدیل کرده است.(۱)
صحرای سینا همچنین از منابع طبیعی بسیار زیادی از جمله نفت و گاز برخوردار است و گفته میشود که حدود یک سوم تولید نفت مصر از صحرای سینا صورت میگیرد.(۲) این منطقه همچنین دارای منابع غنی معدنی شامل مس، زغال سنگ، سنگ گچ و فسفات بوده و با جمعیت تقریبی ۶۰۰ هزار نفر از مناطق کمجمعیت مصر محسوب میشود.
مردم بومی صحرای سینا قبایلی بدوی و امتداد اجتماعی قبایل بدوی جنوب فلسطین هستند که در گذشته از راه پرورش دام امرار معاش میکردند و برای پیدا کردن آب و غذا برای شترهای خود همواره بین مناطق مختلف در حرکت بودند. عوامل فوق باعث شده است که صحرای سینا از لحاظ اجتماعی به شرق یعنی جنوب فلسطین بیش از غرب شباهت داشته باشد. این منطقه به دلیل شرایط جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی و اقتصادی خاص خود همواره مورد توجه قدرتهای بزرگ منطقهای و جهانی و تحولات صحرای سینا همواره بر محیط پیرامون خود مانند مصر، فلسطین اشغالی و نوار غزه تأثیرگذار بوده است.
راهبرد رژیم صهیونیستی در صحرای سینا
صحرای سینا از چند جهت برای رژیم صهیونیستی اهمیت دارد:
۱ـ اهمیت دینی صحرای سینا به عنوان محلی مقدس برای قوم یهود از این جهت که از نظر این قوم این صحرا محل نزول وحی به موسی«ع» محل کوه مقدس طور و محلی میباشد که بنیاسرائیل چهل سال در آن جا گم شدند.
۲ـ مجاورت با تنگه عقبه که تنها گذرگاه دریایی این رژیم در دریای سرخ است و بندر ایلات در آن واقع شده است.
۳ـ امنیت دریانوردی در کانال سوئز.
۴ـ اهمیتی که این صحرا به عنوان یک مانع طبیعی میان مصر و فلسطین اشغالی ایفا میکند، به گونهای که این منطقه با خصوصیات جغرافیایی خاصی میتواند به عنوان دژی دفاعی برای این رژیم مورد استفاده قرار گیرد.
مساحت بسیار کم فلسطین اشغالی، نزدیکی مراکز صنعتی و جمعیتی به مرزها و جمعیت بسیار زیاد مصر در مقایسه با رژیم صهیونیستی باعث شده که سیاست این رژیم نسبت به صحرای سینا، ایجاد عمقی استراتژیک از طریق ایجاد منطقهای حائل میان مصر و فلسطین اشغالی در سینا و سیطره بر این منطقه بوده است. این رژیم صحرای سینا را در دو نوبت در سالهای ۱۹۵۶ و در پی بحران کانال سوئز و در ۱۹۶۷ در پی جنگ شش روزه بین اعراب و اسرائیل اشغال کرد.
رژیم صهیونیستی در پی معاهده کمپ دیوید موافقت کرد از این منطقه عقبنشینی کند. در دوران اشغال صحرای سینا توسط صهیونیستها، این منطقه یکی از مهمترین منابع تأمین انرژی برای رژیم صهیونیستی محسوب میشد. معاهده کمپ دیوید نیز در حقیقت ادامه سیاست این رژیم در ایجاد منطقهای حائل در صحرای سینا بود. در پی این معاهده صحرای سینا به سه منطقه A، B و C تقسیم شد و حضور ارتش مصر در منطقه A و B محدود و در منطقه C ممنوع گردید.(۳)
حملات تروریستی به صحرای سینا در سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ و سیطره حماس بر نوار غزه در سال ۲۰۰۷ صحرای سینا را تبدیل به محلی برای تأمین نیازهای مقاومت و مردم تحت محاصره نوار غزه کرد و باعث گردید که این رژیم در بخشی از سیاستهای خود در این منطقه تجدیدنظر کند و به دولت مصر اجازه دهد نیروهای بیشتری را وارد منطقه کند.
خیزش مردم مصر در سال ۲۰۱۱ و خارج شدن کنترل منطقه C از دست دولت مصر باعث شد این رژیم با افزایش نیروهای نظامی دولت مصر در منطقه موافقت کند.(۴) در حال حاضر صحرای سینا یکی از مناطق اصلی فعالیتهای تروریستی در منطقه است و این امر به دلایل زیر به نفع رژیم صهیونیستی است:
۱ـ دشمنی این گروهها با محور مقاومت شامل حماس و جهاد اسلامی و تلاش مستمر آنها برای سرنگونی دولت قانونی فلسطین در غزه.
۲ـ نزدیکی دولت ژنرال سیسی به رژیم صهیونیستی در پی کودتا و اختلافافکنی میان مصر و حماس که منجر به تنگتر شدن حلقه محاصره بر مردم مظلوم غزه شد.
۳ـ تمرکز نیروی ارتش مصر بر مبارزه با تروریسم که به تضعیف ارتش مصر و درگیری آن در یک جنگ داخلی منجر شده است.
۴ـ تبدیل صحرای سینا و نوار غزه به منطقهای که نیروهای ارتش مصر و مقاومت حضور جدی در آن ندارند و به دلیل درگیری با تروریسم، تمرکز از دشمن اصلی به دشمن داخلی (تروریسم) منحرف شده است.
طرحهای بلندمدت رژیم صهیونیستی در صحرای سینا
علاوه بر موارد فوق، رژیم صهیونیستی به دلیل مشکلات متعددی که در مواجهه با حل بحران آوارگان فلسطینی و مشکلات کمبود آب دارد، به صحرای سینا به عنوان راهحلی احتمال این بحران نگاه میکند و همواره طرحهایی را برای حل این مشکلات بر اساس صحرای سینا مطرح کرده که طرح آبراه صلح یکی از آنهاست.
طرح آبراه صلح
فلسطین اشغالی منطقهای کم آب است و منابع آبی آن به هیچ عنوان تکافوی نیازهای آبی آن را نمیدهد، به همین دلیل این رژیم هم اکنون بهسختی و از طریق دزدیدن منابع آب فلسطینیان و سیطره بر منابع آبی جولان، استفاده از پسابهای صنعتی و کشاورزی و همچنین شیرین کردن آب دریا نیازهای آبی خود را تأمین میکند.
رویکرد این رژیم در تشویق یهودیان به مهاجرت به جائی که آن را سرزمین موعود مینامد و نیز فعالیتهای گسترده صنعتی، دسترسی به منابع آب جدید را برای این رژیم حیاتی کرده است، به گونهای که بسیاری از رهبران صهیونیست جنگ اصلی در منطقه غرب آسیا را جنگ آب میدانند و هرگونه صلح بدون حل مسئله تقسیم آب را صلحی ناقص تلقی میکنند، به همین دلیل هم طرحهای زیادی را برای تأمین آب مورد نیاز خود در نظر دارند.(۵)
یکی از طرحهای این رژیم برای حل مشکلات آبی خود ایجاد کانالی برای انتقال آب از رود نیل به فلسطین اشغالی از طریق صحرای سیناست. این طرح ابتدا در سال ۱۹۰۳ و در پی سفر تئودور هرتزل، مؤسس صهیونیسم به مصر به مقامات مصری و انگلیسی ارائه شد، ولی به دلیل مخالفت دولت مصر، این طرح مورد قبول قرار نگرفت. پس از جنگ سال ۱۹۷۳ بین مصر و رژیم صهیونیستی، محمد انور السادات رئیسجمهور وقت مصر این طرح را به عنوان نشانه حسن نیت مطرح و اعلام کرد که آب نیل به بیتالمقدس خواهد رسید.
در سال ۱۹۷۴ یکی از مهندسان صهیونیست به نام «الیشع کلی» با طرح این موضوع اعلام کرد که اسرائیل به یک درصد از آب نیل یعنی ۸۰ میلیارد مترمکعب در سال نیاز دارد تا با مشکلات آبی آینده خود مقابله کند. براساس طرحهایی که از مهندسان صهیونیست، آب نیل به وسیله کانالهایی به صحرای سینا منتقل و از آنجا به غزه و سپس به صحرای نقب منتقل میشود. این طرح قرار است با طرحهای آبی دیگر رژیم صهیونیستی ادغام و آب نیل به آب نهر اردن متصل شود. قرار است از این آب برای توسعه کشاورزی و صنعتی صحرای نقب در جنوب فلسطین اشغالی استفاده شود.
یکی دیگر از اهداف این طرح، سرمایهگذاری رژیم صهیونیستی در صحرای سینا و تلاش برای ایجاد یک منطقه اقتصادی کشاورزی مشترک در منطقه است که با تکیه بر نیروی کار ارزان مصری و تکنولوژی صهیونیستها انجام میگیرد و هدف آن ایجاد منافع مشترک میان مصر و رژیم صهیونیستی و نفوذ این رژیم در صحرای سیناست.
ظاهراً مخالفتهای عمومی مردم مصر با این طرح باعث توقف آن شد، با این همه این طرح در قالب آبرسانی به صحرای سینا برای توسعه کشاورزی این منطقه ادامه دارد و در صورت تکمیل، آب نیل به مرز سرزمینهای اشغالی خواهد رسید.(۶)
تهدیدات احتمالی این طرح برای مصر
در صورت اجرای این طرح، تهدیدات زیادی متوجه امنیت ملی مصر خواهد شد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱ـ افزایش نفوذ رژیم صهیونیستی در صحرای سینا و غرب کانال سوئز.
۲ـ قرار گرفتن رژیم صهیونیستی در زمره کشورهای حوزه نیل و ایجاد حق و حقوق برای این رژیم در آبهای نیل به گونهای که مصر حتی با وجود قراردادهای دوجانبه برای فروش آب این کشور نخواهد توانست از فروش آب امتناع کند و این رژیم به این بهانه در سیاستهای آبی مصر دخالت خواهد کرد.
۳ـ تشدید بحران کمآبی در مصر، زیرا مصر مجبور خواهد بود از سهم آبی خود به رژیم صهیونیستی بدهد و با توجه به طرحهای کشورهای منبع نیل برای کم کردن سهم مصر در این رودخانه، مصر به تمام سهم آبی خود نیاز خواهد داشت.
۴ـ کاهش تولیدات کشاورزی مصر و کم شدن سهم مصر به نفع رژیم صهیونیستی.(۷)
سرانجام طرح
پروژه آبراه صلح در حقیقت یکی از طرحهای بلندمدت رژیم صهیونیستی برای حل مشکل کمبود آب خود و یکی از به صرفهترین طرحها برای تأمین آب این رژیم است. پس از امضای معاهده صلح کمپ دیوید میان مصر و رژیم صهیونیستی، انور السادات رئیسجمهور وقت مصر اعلام کرد که آبهای نیل به بیتالمقدس خواهد رسید و این هدیهای از جانب مسلمانان برای زائران قدس از پیروان ادیان ابراهیمی است.
به دلیل مخالفتهای مردمی، دولت مصر ظاهراً از این طرح صرفنظر کرده، ولی طرحی به همین نام را برای رساندن آب و اسکان جمعیت در صحرای سینا در دست احداث دارد و قرار است این طرح آبرسانی به منطقه مرزی میان مصر و فلسطین اشغالی برسد. به همین دلیل بسیاری از تحلیلگران مصری این طرح را پوششی برای رساندن آب به فلسطین اشغالی میدانند.
این طرح با سرمایهگذاری مشترک دولت مصر و صندوق توسعه کویت آغاز شد و هم اکنون در منطقه «بیر العبد» در نزدیکی کانال سوئز متوقف شده و با وجود سرمایهگذاریهای فراوان نتوانسته است به اهداف خود در توسعه کشاورزی در صحرای سینا دست یابد.(۸)
منابع
۱ـ عمار، عباس مصطفى، سیناء المدخل الشرقی لمصر: أهمیه سیناء کطریق للمواصلات و معبر للموجات ـ البشریه، الطبعه الثانیه، المرکز العربی للأبحاث و ىراسه السیاسات، ۲۰۱۱ ، بیروت، لبنان.
۲-https://www.chathamhouse.org/sites/files/chathamhouse/public/Research/Middle%20East/pr0912pelham.pdf
۳ـ استراتیجیه إسرائیل فی سیناء: مفاقمه المخاطر، تقاریر، مرکز الجزیره للدراسات، لیهی بن شطریت، محمود جرابعه، فبرایر ۲۰۱۵٫
۴ـ الحرب فی سیناء: مکافحه إرهاب أم تحولات إستراتیجیه فی التعاون و العداء؟, تحلیل سیاسات, اسماعیل الإسکنىرانی, المرکز العربی للأبحاث و ىراسه سیاسیات, دوحه, قطر, ینایر ۲۰۱۴٫
۵ـ عامری، رضا، اسرائیل و سودان، طمعهای کهن و رویاروییهای نوین، پایاننامه کارشناسی ارشد رشته مترجمی زبان عرب دانشگاه تهران، ۱۳۹۴، صفحه ۱۷٫
۶ـ همان صفحه ۲۱-۲۲٫
۷- http://atef.helals.net/mental_responses/water resources/page3.htm
۸- EGYPT’S SINAI QUESTION, Middle East/North Africa Report N°۶۱– ۳۰ January 2007, International Crisis Group, page15..
سوتیترها:
۱٫
فلسطین اشغالی منطقهای کم آب است و منابع آبی آن به هیچ عنوان تکافوی نیازهای آبی آن را نمیدهد، به همین دلیل این رژیم هم اکنون بهسختی و از طریق دزدیدن منابع آب فلسطینیان و سیطره بر منابع آبی جولان، استفاده از پسابهای صنعتی و کشاورزی و همچنین شیرین کردن آب دریا نیازهای آبی خود را تأمین میکند.
۲٫
پروژه آبراه صلح در حقیقت یکی از طرحهای بلندمدت رژیم صهیونیستی برای حل مشکل کمبود آب خود و یکی از به صرفهترین طرحها برای تأمین آب این رژیم است. پس از امضای معاهده صلح کمپ دیوید میان مصر و رژیم صهیونیستی، انور السادات رئیسجمهور وقت مصر اعلام کرد که آبهای نیل به بیتالمقدس خواهد رسید و این هدیهای از جانب مسلمانان برای زائران قدس از پیروان ادیان ابراهیمی است.