به هلاکت رسیدن سرکرده‌های نفاق

سید‌روح‌الله امین‌آبادی

مهم‌ترین رویدادهای دی و بهمن ماه ۱۳۶۰ را می‌توان در سه واقعه خلاصه و تحلیل و بررسی کرد. در دی ماه ۱۳۶۰ جمهوری اسلامی ایران طی یک اقدام انسان‌دوستانه پیشنهاد داد که خانواده اسرای ایرانی و عراقی برای دیدن فرزندان اسیر خود به این دو کشور سفر کنند، پیشنهادی که با کارشکنی رژیم بعث عراق ناکام ماند. اما در بهمن ماه ۱۳۶۰ دو موفقیت عظیم برای انقلاب اسلامی که ماه‌ها با تروریست‌های مورد حمایت غرب درگیر بود، حاصل گردید. نخست حماسه آمل که مردم، گروهی از آشوبگران وابسته به شرق و غرب را سرکوب کردند و دوم به هلاکت رسیدن موسی خیابانی و اشرف ربیعی، نفرات اول گروهک منافقین پس از مسعود رجوی به همراه تعداد زیادی از سران این گروهک در داخل کشور.

 

روزی که مردم آمل ضدانقلاب را سرکوب کردند

در روزهای ۴ تا ۶ بهمن ۱۳۶۰ نزدیک ۱۰۰ نفر از مائوئیست‌های کشور که با عنوان «اتحادیه کمونیست‌های ایران» فعالیت می‌کردند، در آمل دست به شرارت و ایجاد ناامنی زدند و با قیام مردم آمل و حضور فعال نیروهای انقلاب سرکوب شدند و شهر از لوث وجود آنان پاک شد.

روزنامه اطلاعات در گزارشی در این زمینه نوشت:

«در درگیری بین گروهی از عوامل مزدور آمریکا و مدافعین انقلاب اسلامی در شهر آمل، بیش از ۲۰ تن از ضدانقلابیون به هلاکت رسیدند و عده‌ای نیز دستگیر شدند. این درگیری که از دو شب پیش با حمله گروهی از عوامل گروهک‌ها به شهر آمل آغاز شده بود، با دفاع قهرمانانه مردم مسلمان شهر و نیروهای انتظامی مواجه شد و ضدانقلابیون از اولین ساعات بامداد امروز به باغات اطراف شهر فرار کردند و مدافعین انقلاب اسلامی در تعقیب بقایای آنان هستند.

«بر پایه این گزارش، مهاجمان با استفاده از سنگرهایی که روی پشت‌بام‌های منازل فئودال‌ها و ثروتمندان شهر ساخته بودند، چند ساختمان دولتی را هدف آتش خود قرار دادند.

«برپایه گزارش روزنامه اطلاعات: «تا کنون بیش از ۲۰ تن از ضدانقلابیون که از کادرهای اصلی گروهک‌ها نیز در بین آنان بودند به هلاکت رسیده‌اند و عده‌ای نیز زخمی شده‌اند. حضور یکپارچه مردم مسلمان و قهرمان آمل در صحنه، چنان وحشتی را بر ضدانقلابیون مستولی کرد که تاب مقاومت را از دست دادند و مجبور به فرار شدند.  همچنین در ساعت ۸ شب ۶ بهمن مردم متعهد و مسلمان آمل ضمن تجمع در مقابل مقر سپاه‌پاسداران این شهر خواستار صدور اجازه برای به دست گرفتن سلاح و مقابله با مهاجمین ضدانقلاب شدند که یکی از برادران سپاه طی سخنانی از آنان خواست تا به خانه‌های خود برگردند و در صورت لزوم از آنان استفاده خواهد شد.»(۱)

 

جزئیاتی از حماسه شهر هزار سنگر آمل

اعضای «اتحادیه‌ کمونیست‌های ایران» که سابقه‌ تشکیل آن در امریکا به قبل از انقلاب بازمی‌گردد، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشتند و بی‌آنکه پایگاه مردمی داشته باشند، خود را قیم و پیشرو مردم شمردند و بر آن شدند تا در مقابل انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی قد علم کنند و با قیام فوری، آن را براندازند. بدین منظور آمل انتخاب شد تا به‌زعم آنها با پیوستن مردم، با تصرف آن حرکت آزادی‌بخش آغاز شود.

حماسه‌ای که مردم آمل در بهمن ۱۳۶۰ در مقابل این حرکت ضدانقلابی آفریدند، چنان ضربه‌ کوبنده‌ای بر پیکر اتحادیه‌ی کمونیست‌ها وارد آورد که آن را متلاشی ساخت و این شهر را به عنوان شهر هزار سنگر در تاریخ انقلاب اسلامی جاودانه ساخت.

واقعه‌ ۶ بهمن ۱۳۶۰ که منجر به واقعه‌ آمل شد و شهر آمل را به «شهر هزارسنگر» مشهور ساخت، یکی از مهم‌ترین رخدادهای سیاسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که در باره‌ آن چندین کتاب و مقاله نگاشته و چند سمینار علمی تشکیل شده است.

دانشجویان عضو اتحادیه‌ کمونیست‌ها که در خارج از کشور مقیم بودند، غالباً خاستگاه طبقاتی ویژه‌ای داشتند و متعلق به طبقه‌ مرفه ایران بودند. با پیروزی انقلاب اسلامی، اعضای اتحادیه‌ کمونیست‌ها با مشاهده شکوه و عظمت حضور توده‌های میلیونی مسلمان، نخست موضعی قابل قبول و متعادل نسبت به انقلاب اسلامی اتخاذ کردند و  بر عمل انقلابی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ که نام «انقلاب دوم» به خود گرفت صحه گذاشتند. حتی برخی از اعضای گروه، در آغاز جنگ تحمیلی برای مبارزه با دشمن متجاوز در جبهه‌ها حضور یافتند.

با وجود این، آنان شدیداً از اسلامی بودن انقلاب منزجر بودند و از هر فرصتی برای مخدوش کردن چهره‌ اسلام به عنوان یک مکتب رهایی‌بخش استفاده می‌کردند. همین مواضع کینه‌توزانه نسبت به مکتب گرانقدر اسلام و تلاش برای تبلیغ مرام کمونیستی موجب گردید تا در بحران کردستان و جنگ جنوب، اقدام به جمع‌آوری سلاح کنند تا در موقع ضروری از آن استفاده نمایند. از سوی دیگر با بهره‌جویی از فضای باز سیاسی، در میان دانشجویان، دانش‌آموزان، کارگران کارخانجات، زنان، محلات و… اقدام به تشکیل ستادهای تبلیغی کردند.

به دنبال صف‌بندی‌های سیاسی و شکاف بین بنی‌صدر و یاران امام، اتحادیه‌ کمونیست‌ها به پیروی از سایر گروه‌های ضدانقلابی به جبهه‌ طرفداران بنی‌صدر پیوست و علیه جمهوری اسلامی دست به قیام مسلحانه زد. اتحادیه‌ کمونیست‌ها با تز «قیام فوری» و با این توهم که «جامعه کاملاً آمادگی دارد و یکی از گروه‌ها باید در این فرصت دست به یک قیام مسلحانه بزند و با همراهی مردم، شهرها را یکی پس از دیگری تسخیر کند»، وارد میدان شد.

به دلایل مختلف که از حوصله این نوشتار خارج است، اتحادیه‌ کمونیست‌ها شهر «آمل» را برای طرح قیام فوری خود انتخاب کرد و با استقرار ۱۸۰ نفر از اعضا و کادر هواداران در جنگل‌های آمل درصدد برآمد با یک حمله‌ ناگهانی شهر آمل را تسخیر و مردم را به قیام دعوت و سپس دیگر شهرهای استان را یکی پس از دیگری تصرف و این حرکت را به یک قیام سراسری تبدیل کند، لکن اولین حرکت آنها در ۱۸ آبان ۱۳۶۰ با هوشیاری نیروهای سپاه خنثی شد.

پس از چند درگیری جزئی‌تر، سرانجام گروه ۱۰۰ نفره موسوم به سربداران، در سرمای زمستان بهمن ۱۳۶۰ خود را به آمل رساند و با شلیک یک آر.پی.جی ۷، واقعه‌ تاریخی آمل را کلید زد. اما برخلاف‌ همه‌ توهمات کمونیستی، حتی یک نفر از مردم شهر آمل هم به آنها نپیوست، بلکه فردای آن روز، یعنی صبح سه‌شنبه ۶ بهمن ۱۳۶۰ با هجوم مردم حزب‌الله از اطراف شهر و روستاها، حماسه‌ جاویدان «شهر هزارسنگر» رقم خورد.

این مقاومت مردم، تحسین امام خمینی«ره» را برانگیخت تا جایی که فرمودند: «دیدید مردم دلیر و مسلمان آمل چه به روزتان آوردند؟» سربداران جنگل با برجا گذاشتن ده‌ها کشته و زخمی، سراسیمه به جنگل بازگشتند.(۲)

 

پیشنهاد انسان‌دوستانه‌ای که با کارشکنی رژیم صدام ناکام ماند

جمهوری اسلامی ایران در دی‌ماه ۱۳۶۰ در اقدامی انسان‌دوستانه خواستار تبادل خانواده اسرای ایرانی و عراقی شد تا آنان بتوانند عزیزان خود را ببینند و از سلامت فرزندان خود خاطر جمع شوند، ولی رژیم بعث صدام به‌رغم پذیرش اولیه و مانورهای سیاسی، اجازه چنین کاری را نداد. در ۱۹ بهمن ۱۳۶۰ ستاد نظارت بر پذیرش و اعزام خانواده‌های اسرای جنگی در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که عراق از پذیرش و اعزام خانواده‌های اسرا امتناع می‌کند.

در بخشی از اطلاعیه این ستاد آمده بود: «در پی اعلام ابتکار جمهوری اسلامی ایران مبنی بر پذیرش خانواده اسرای عراقی برای دیدار با اسیران جنگی که در دی‌ماه ۶۰ به وسیله نخست‌وزیر صورت گرفت، به منظور هماهنگی هر چه بیشتر، اقدامات اجرائی این ابتکار که رژیم بغداد را در یک تنگنای سیاسی ناچار از پذیرش پیشنهاد ایران کرد، به دستور شورای عالی دفاع ستادی تحت عنوان ستاد نظارت بر پذیرش و اعزام خانواده‌های اسرای جنگی ایجاد شد.»

در ادامه این اطلاعیه آمده است:

«این ستاد از نمایندگان وزارت کشور، ستاد مشترک، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، وزارت خارجه، هلال احمر، شهربانی جمهوری اسلامی، بنیاد شهید، بنیاد امور جنگ‌زدگان، وزارت ارشاد اسلامی و ستاد تبلیغات جنگ تشکیل شد و پس از برگزاری ۵ جلسه هماهنگی برای نظارت بر پذیرش خانواده‌های عراقی اسیران جنگی در ایران و فراهم کردن مقدمات سفر مشابه به خانواده‌های اسیران جنگ تحمیلی تصمیمات متخذه را طی بیانیه رسمی به صلیب سرخ بین‌المللی و چند مرکز لازم اعلام کرد.»

در این اطلاعیه همچنین تصریح شده بود:

«قابل توجه است که رژیم بغداد غیر از پذیرش اجباری ترکیه به عنوان کشور ثالث و محل عبور و مبادله خانواده‌های اسیران عراقی و ایرانی تا کنون هیچ‌گونه علاقه‌ای به انجام این برنامه نشان نداده و برای جلوگیری از اقدام بی‌سابقه دولت جمهوری اسلامی ایران، موافقت رسمی خود را که می‌بایست از طریق صلیب سرخ جهانی انجام گیرد تا کنون اعلام نکرده است.»(۳)

 

سرکرده‌های گروهک نفاق چگونه به هلاکت رسیدند؟

موسی خیابانی نفر اول گروهک تروریستی منافقین در کشور و تعداد دیگری از اعضای این گروهک در ۱۹ بهمن ماه ۱۳۶۰ در تهران به هلاکت رسیدند. بر اساس گزارش روزنامه اطلاعات: «محل جلسات محرمانه رهبران گروهک منافقین واقع در خیابان زعفرانیه شمیران، خیابان سرلشکر فلاحی، کوچه بن‌بست، پلاک ۷ طی ۵ ساعت درگیری مسلحانه به تصرف پاسداران انقلاب درآمد.

با کشف این خانه امن، موسی خیابانی مرد شماره ۲ سازمان منافقین خلق، اشرف ربیعی همسر مسعود رجوی و محافظین آنها و ۱۰ تن از اعضای کادر مرکزی و نظامی این سازمان در درگیری به هلاکت رسیدند.

همچنین از این خانه تیمی مقادیر قابل‌توجهی اسلحه کمری، کلاشینکف، ژ۳، یوزی، تعداد بی‌شماری آرپی‌جی هفت، تیربار، مواد منفجره و فشنگ جنگی به همراه مقادیر زیادی اسناد و مدارک درون‌گروهی و صورت جلسات محرمانه و حکم مأموریت و طرح ترور و انفجار اماکن کشف و ضبط گردید.

گفتنی است که در ساعت یک بامداد امروز پاسداران کمیته مرکزی و منطقه یک و پاسداران بسیج منطقه با طرح‌ریزی قبلی وارد عملیات شدند. مخفیگاه رهبران سازمان منافقین از قبل توسط مردم و مأموران شناسایی شده بود و پاسداران خانه تیمی را به محاصره خود درآوردند.

در ساعت ۵ و ۵۰ دقیقه موسی خیابانی مرد شماره ۲ سازمان و رهبر شاخه نظامی سازمان به اتفاق همسرش وارد خانه امن شدند تا در جلسه محرمانه شرکت کنند. پس از وارد شدن موسی خیابانی به مخفیگاه عملیات آغاز شد. در اولین ساعات درگیری، پاسداران جان برکف و برادران بسیج و… موفق شدند عده‌ای از کادر نظامی این سازمان را همراه با سه بچه خردسال دستگیر کنند.

همین گزارش حاکی است پس از دستگیری این افراد سه تن از محافظین موسی خیابانی بر اثر اصابت گلوله پاسداران به هلاکت رسیدند و یکی از پاسداران به نام ابوالقاسم دهنوی نیز به شهادت رسید.

پس از مدتی درگیری مسلحانه، اشرف ربیعی همسر مسعود رجوی فراری و همسر موسی خیابانی به هلاکت رسیدند و موسی خیابانی نیز بر اثر اصابت دو گلوله مجروح شد، وقتی خیابانی مجروح شد با خوردن چند قرص سیانور خودکشی کرد و به هلاکت رسید. بر اساس این گزارش، عملیات در ساعت ۹ و ۲۰ دقیقه با به هلاکت رسیدن موسی خیابانی و اشرف ربیعی و چند تن از کادر مرکزی سازمان خاتمه یافت و پاسداران خانه مزبور را به تصرف خود درآوردند. از این خانه تیمی دو اتومبیل پژو و یک اتومبیل تویوتای ضدگلوله متعلق به موسی خیابانی و اشرف ربیعی به همراه مقادیری جلیقه ضدگلوله کشف شد.(۴)

 

پی‌نوشت:

۱ـ اطلاعات، ۷ بهمن ۱۳۶۰، صص ۱ و ۲٫

۲ـ رک، روایت بورژواهای کمونیست که در آمل زمینگیر شدند. خبرگزاری فارس، ۶ بهمن، ۱۳۹۲٫

۳ـ کیهان، ۲۰ بهمن ۱۳۶۰، ص ۳٫

۴ـ اطلاعات، ۲۰ بهمن ۱۳۶۰، ص ۲

 

 

 

 

سوتیتر:

 

جمهوری اسلامی ایران در دی‌ماه ۱۳۶۰ در اقدامی انسان‌دوستانه خواستار تبادل خانواده اسرای ایرانی و عراقی شد تا آنان بتوانند عزیزان خود را ببینند و از سلامت فرزندان خود خاطر جمع شوند، ولی رژیم بعث صدام به‌رغم پذیرش اولیه و مانورهای سیاسی، اجازه چنین کاری را نداد.

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *