آثار معادباوری در منش‌های فرهنگی جوامع اسلامی از منظر علوی«ع»

 


اشاره

 اعتقاد به معاد در عرصه‌های فرهنگی جوامع آثار ارزشمندی دارد، از مهم‌ترین آنها می‌توان به ضمانت اجرای قوانین الهی، کاهش جرم و جنایت در سطح جامعه، رعایت حقوق شهروندی، نیکی و محبت به همنوعان، حفاظت از محیط­زیست و برقراری عدالت و امنیت اجتماعی و… اشاره کرد. در این نوشتار با مطالعه در آموزه­های اصیل اسلامی، مهم‌ترین آثار باور به معاد را در منش­های فرهنگی انسان از منظر امام علی(ع) مورد بررسی قرار می­دهیم.

 ۱ـ اعتقاد به معاد، ضامن اجرای قوانین

تزاحم و اصطکاک در منافع از لوازم اجتماع انسانی است که در آن افراد نیرومند و ناتوان، مستعد و عقب‌مانده زندگی می­کنند و افراد نیرومند و مستعد، پیوسته در تلاش­اند تا همه چیز را به خود اختصاص دهند، برای ترمیم این قسمت چاره­ای جز این نیست که قوانینی وضع گردد که حافظ حقوق تمام طبقات باشد، ولی باید توجه داشت که اگر وضع قانون مهم است، اجرای آن از اصل تشریع آن اهمیت بیشتری دارد.

نظامات مادی در قالب قوای سه‌گانه در دنیای معاصر فقط می­توانند به خلافکاری­های آشکار پایان بخشند، ولی نمی‌توانند از تعدی­های پنهانی که از دید دستگاه قدرت­های قضائی و انتظامی دور است جلوگیری کنند. علاوه براین، هرگاه خود این قوا بخواهند از مقام خود سوءاستفاده کنند، عاملی نمی­تواند مانع تصمیمات سوء آنان شود. اما اعتقاد به معاد ­چنان نیرومند است که نه تنها انسان را از قانون شکنی­های علنی که از گناه­های درونی و پنهانی و حتی  اندیشه گناه باز­می­دارد، چون انسان معتقد به معاد مى­داند تعدى و سرپیچى از قوانین الهى گناه و معصیت است و عواقب دردناکى به دنبال دارد. خداوند در سوره توبه   مى‌فرماید: «…الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِوَ الْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ»؛(۱) [آنان] آمران به معروف و نهی‌کنندگان از منکر و حافظان حدود [و مرزهاى الهى] هستند.  

در منش و گفتار حضرات معصومان(ع) به تأثیر باور به معاد در حفظ و اجرای قوانین و انجام اعمال صالح و ترک گناه و رعایت قوانین اشاره شده است، امام علی(ع) می‌فرماید: «آگاه باشید که شما در روزگار مهلت هستید! پس کار نیک انجام دهید، زیرا خداوند سرانجام نیک را به نیکوکاران وعده داده است.»(۲) و نیز: «کوشش و همّت خود را برای آخرتت صرف کن، اصلاح می‌شوی.»(۳)

گوستاو لوبون می‌نویسد: «پیامبر(ص) بدون آن که تحت‌تأثیر اوضاع حاکم بر جامعه قرار گیرد، قانون را اجرا می­کرد.»(۴)  رسول اکرم(ص) فرمودند: «ای مردم! هرکس حاکم ستمگری را ببیند که حرام الهی را حلال کرده، پیمان او را شکسته، بیت‌المال را ظالمانه به خویش اختصاص داده و از مرز قوانین الهی تجاوز کرده است و علیه او با گفتار و عمل برنیاشوبد، شایسته است که خدا او را با همان ستمگر محشور گرداند.»(۵) امام علی(ع) نیز یکی از اهداف حکومت خود را اجرای احکام و قوانین الهی بیان کرد.(۶)

امام علی(ع) در فرمان معروف خود به مالک اشتر می­فرماید: «حق و قانون را درباره کسی که لازم است اجرا کن (بی‌توجه به این که) آن شخص از نزدیکانت به شمار می­آید.»(۷)

امام در مقام نصیحت خلیفه دوم، وی را به اجرای حدود الهی به طور یکسان در حق نزدیکان و غیرنزدیکان سفارش می­کرد.(۸) حضرت در توبیخ یکی از فرماندارانش بر اجرای قانون پای می­فشارد و چنان می­فرماید که حتی اگر فرزندانش (امام حسن و امام حسین) نیز از مرز قانون و شرع تجاوز کنند، حقوق بیت­المال را مسترد می­سازد و متخلف را کیفر می­دهد.(۹)   

۲ـ نقش معادباوری در کاهش جرایم

اعتقاد به حیات بازپسین و معاد و ایمان به روز جزا و عقاب و ثواب، انسان را از پیروی هوا و هوس بازمی‌دارد و غرایز سرکش انسان را مهار می‌کند. در پرتو کنترل غریزه و مهار هوا و هوس است که فضیلت‌های اخلاقی پرورش می‌یابد، انحرافات کاهش مى­یابد.

 ۳ـ نقش معادباوری در رعایت حقوق شهروندی

 از مهم‌ترین آثار اعتقاد به معاد در حیات اجتماعی می‌توان به ضمانت اجرای قوانین الهی و عمل به تکالیف اجتماعى، رعایت حقوق شهروندی و جلوگیری از ستم و تجاوز حقوق دیگران اشاره کرد.  

امام علی(ع) درباره رعایت حقوق شهروندی و دوری از ستم به بندگان خدا می­فرماید: «به خدا قسم اگر شب‌ها تا صبح بسترم نوک خارهای جان‌گداز باشد و روزها زنجیر بر دست و پایم بنهند و در کوچه و بازار بکشانند برای من بهتر است از این که در دادگاه بزرگ پروردگار خویش حاضر شوم در حالی که ستمی از بندگان خدا بر گردنم باشد و حق کسی را غصب کرده باشم.»(۱۰)

همچنین می‌فرماید: «به خدا سوگند اگر اقلیم هفت‌گانه را با آنچه از افلاک در آن قرار دارد در اختیارم بگذارند که پوست جوی را از دهان مورچه‌ای برگیرم، این کار را نخواهم کرد.(۱۱)

حضرت در جواب کسانی که قصد دارند احکام الهی را زیر پا بگذارند می­فرماید: «آیا به من دستور می­دهید که برای پیروی از جور و ستم و رفتار ناحق درباره امت اسلامی که برآنها ولایت دارم استفاده کنم؟ به خدا قسم تا عمر دارم و تا شب و روز از پی هم می­آیند و ستارگان یکی پس از دیگری طلوع و غروب می­کنند، هرگز چنین کاری نخواهم کرد.»(۱۲)

امیرمؤمنان(ع)، هنگام گردش در شهر، پیرمرد نابینایى را دید که از مردم درخواست کمک مى­کرد، پرسید: «این کیست»؟ گفتند: مرد نصرانى است. امام در پاسخ فرمودند: «شگفتا! از او کار کشیدید، اکنون که پیر و ناتوان شده او را از زندگى بازداشته­اید، از بیت­المال به او بپردازید تا آبرویش حفظ شود.»(۱۳)

امام در نامه خود به مالک اشتر می­فرماید: «دوست داشتنی­ترین چیزها در نزد تو در حق، میانه­ترین و در عدل، فراگیرترین و در جلب خشنودی مردم گسترده­ترین باشد، که همانا خشم عمومی مردم، خشنودی خواص (نزدیکان) را از بین می­برد، امّا خشم خواص را خشنودی همگان بی­اثر می­کند، خواص جامعه همواره بار سنگینی را بر حکومت تحمیل می­کنند، زیرا در روزگار سختی یاریشان کمتر و در اجرای عدالت از همه ناراضی­تر و در خواسته­هایشان پافشارتر و در عطا و بخشش کم سپاس­تر و به هنگام منع خواسته­ها دیر عذرپذیرتر و در برابر مشکلات کم استقامت­ترند، در صورتی که ستون­های استوار دین و اجتماعات پرشور مسلمین و نیروهای ذخیره دفاعی عموم مردم می­باشند، پس به آنها بیشتر گرایش داشته باش و میل تو با آنان باشد.»(۱۴)

 ۴ـ نقش معاد در احسان و محبت به دیگران

از جمله مسائلی که در شریعت اسلام بسیار بر آن تأکید شده کمک به ضعیفان و محرومان است. قرآن­کریم می­فرماید: «و غذای (خود) را با این که به آن علاقه (و نیاز) دارند به مسکین و یتیم و اسیر می­دهند (و می‌گویند) ما شما را به خاطر خدا اطعام می­کنیم و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمی­خواهیم. ما از پروردگارمان خائفیم در آن روزی که عبوس و سخت است (روز قیامت).»(۱۵)

 امام(ع) می‌فرماید: «نیکوکار [واقعی و کامل] کسی است که به همه مردم نیکی کند [و احسانش را از هیچ‌کس دریغ نورزد]» و حتی آن‌ را بر دشمنان خود نیز روا می‌دانند و: «بگیر بر دشمن خویش به فضل و احسان و بدان وسیله بر او برتری جو که آن شیرین‏ترین دو پیروزی است».

امام علی(ع) در وصیتنامه­شان به فرزندان و پیروان خود توصیه می­فرمایند: «خدا را خدا را درباره یتیمان به نظر آورید، مبادا که روزی آنان را غذا دهید و روز دیگر غفلت کنید، (و به خاطر گرسنگی و برهنگی) نزد شما ضایع و تباه نشوند.­»(۱۶)  

همچنین آن حضرت درباره لزوم توجه به محرومان و مستضعفان به مالک اشتر می­فرمایند: «خدا را خدا را! در خصوص طبقات پایین و محروم جامعه که هیچ چاره­ای ندارند، [و عبارتند از] زمین­گیران، نیازمندان، گرفتاران و دردمندان. همانا در طبقه محروم گروهی خویشتن­داری کرده و گروهی به گدایی دست نیاز برمی­دارند، پس برای خدا پاسدار حقّی باش که خداوند برای این طبقه معین کرده است، مبادا سرکشی شادی و فرورفتن در نعمت­ها تو را از حال آنها بازدارد، زیرا عذر تو برای غفلت از این امور به دلیل انجام کارهای بزرگ و برنامه­های کلان که اهتمام تو نسبت آن بیشتر است، پذیرفته نیست.»(۱۷)

 کسانى که در برابر محرومان بى­تفاوت هستند، در قیامت اقرار مى­کنند که یکى از عوامل سقوط ما به دوزخ این بى­تفاوتى­ها بود: «وَ لَم نَکُ نُطِعمُ المسکین»؛(۱۸) به مسکین و بیچاره­ها غذا نمى­دادیم، چنان که در سوره «ماعون» دلیل بى­اعتنایى به یتیمان و محرومان، نداشتن ایمان به قیامت عنوان شده است.

 ۵ـ نقش معادباوری در تربیت اجتماعی

همه مکاتب الهی و بشری این اصل را پذیرفته­اند که در صورتی می­توان به جامعه نظم و ثبات بخشید که حقوق و تکالیفی که برای انسان‌ها در نظر گرفته شده درست اجرا شوند .

از دیدگاه امام علی(ع) مسلمانان در جامعه اسلامی با یکدیگر برادرند و میان آنها حقوق و تکالیفی وجود دارد: «هر حقّی تو به گردن برادرت داری، او هم به گردن تو دارد.»(۱۹)  و نیز: «چه سخن حکیمانه جامعی است که هر چه برای خود می­خواهی، برای مردم نیز همان را بخواه و آنچه برای خود نمی­پسندی، برای آنان نیز نپسند.»(۲۰)

 ۶ـ نقش معادباوری در حفاظت از محیط­زیست

«محیط» فراگیرنده و جاى زندگى آدمى است.(۲۱)

واژه «زیست» به معنای زندگی و حیات و زیستن آمده است.(۲۲)

انسان پرورده قرآن از لحاظ اعتقادی و اخلاقی به گونه­ای تربیت می­شود که عالم طبیعی را دشمنی که باید بر آن چیرگی یافت؛ نمی‌داند، بلکه به صورت جزء مکمل جهان‌بینی انسان به آن می­نگرد که در حیات زمینی و سرنوشت نهایی او هم شریک است. در جهان­بینی او هرگونه ظلم به موجودات خداوند، اعم از انسان‌ها یا جانوران و گیاهان، ناسپاسی خداوند شمرده می­شود که انسان معتقد به مبدأ و معاد از آن گریزان است.  

امام على(ع) در خطبهاى که در آغاز خلافتش ایراد کرد و در آن مسئولیت و حقوق مسلمانان را در برابر محیط زیست یادآورى فرمود: «درباره بندگان و بلاد و شهرها از خداوند بترسید؛ (مبادا بر کسى ستم کنید و به ویرانى و تبهکارى زمین در بلاد و شهرها اقدام کنید) همه شما مسئولید و مورد پرسش قرار می‌گیرید؛ حتى درباره زمین­ها و چهارپایان (که به چه دلیل مزارع و جنگل­ها را از بین بردید، شهرها و خانهها را ویران نمودید و حیوانات زبان بسته را مورد اذیت و آزار قرار دادید.»(۲۳)

با نگاهى به متون دینى محیط­زیست نعمتی است که خداوند به امانت دراختیار انسان قرار داده و آدمیان در قبال چگونگی بهره‌برداری از آن مسئول هستند و باید در حفظ و حراست از این مواهب خدادادی تلاش کنند.  در روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که فرمودند: «هرگاه نهالى در دست شماست و قیامت برپا می‌شود، در آن فرصت کوتاه، آن نهال را بکارید.»(۲۴) و در روایت دیگر کاشتن درخت و جارى ساختن قنات و… در ردیف تعلیم دانش، ساختن مسجد شمرده شده است.(۲۵)

اهمیت حفاظت محیط زیست بدان حدّ است که در شریعت اسلام، حتی در جنگ با کفّار و مشرکین، به کار بردن مواد سمی و آلوده‌کننده محیط‌زیست، منع شده است. در روایتی از امام صادق(ع)  آمده است: «امام علی(ع) فرمود: پیامبر(ص) از ریختن مواد سمّی در سرزمین‌های مشرکین نهی فرموده‌اند.»(۲۶) و نیز: «… هیچ نخلی (درخت خرما) را آتش نزنید و آن را در آب غرق نکنید و هیچ درخت میوه‌دهی را قطع نکنید و هیچ زراعتی را آتش نزنید؛ زیرا شاید شما به آن نیازمند شوید و هیچ چهارپایی را که گوشت آن قابل خوردن باشد از بین نبرید، مگر آن ‌که برای خوردن به آن نیاز داشته باشید»؛(۲۷) بنابراین، اسلام حتّی کشتن حیوانات را، مگر برای رفع گرسنگی منع کرده است.(۲۸)

 و نیز: «به تحقیق، این دنیا خانه‌ای است از حقیقت، برای آنان که ژرف و دقیق در آن نظر افکنند. جایگاهی از آرامش و صفا و صلح برای آنان که روش‌ها و نهادهای آن را ادراک کنند و بهترین جایگاه است برای کسانی که بخواهند پاداش‌‌های نیکو برای دنیای آخرت ذخیره نمایند. جایگاهی است برای کسب علم و حکمت برای آنان که بخواهند آنها را کسب کنند. مکانی برای عبادت دوستان خداوند و فرشتگان است. جایگاهی است که انبیا وحی خداوندی را در آن دریافت می‌دارند. جایگاهی است برای افراد متّقی و قدّیسین که به اعمال حسنه بپردازند. براتی در این دنیاست که آدمیان می‌توانند مواهب و عطیه‌های خداوندی را به دست آورند.»(۲۹)

۷ـ احساس مسئولیت و حالت آماده‏باش دائمی 

یکى از آثار پر برکت اعتقاد به معاد، بیدار شدن احساس مسئولیت و وظیفه‏شناسى در عمق وجود انسان‌ها و تعهد به پاسخگویى است.

فرد معتقد به معاد بر این باور است که فردای قیامت در پیشگاه عدل مؤاخذه(۳۰) خواهد شد و لذا از فرصت­ها بیشترین بهره را می‌برد تا ره­توشه‌ای برای آخرت برگیرد.

مکتب­هاى مادى و بشرى وقتى مى­خواهند مسئولیت و تعهد را در دل پیروان خود تقویت کنند، آنها را در مقابل وجدان جامعه، مردم، محرومان، تاریخ و… مسئول مى­دانند؛ ولى از آن جهت که این حرف‌ها فقط با احساسات افراد سر و کار دارند و عقل را قانع نمى­کنند، نمى­توانند آن احساس مسئولیت واقعى را در درون افراد بیافریند.  

 امام علی(ع) می­فرماید: «از خدا بترسید، درباره بندگان و شهرهای او (بر کسی ستم نکنید و به ویرانی و تباهکاری در زمین اقدام ننمایید)؛ زیرا در قیامت از همه کارهای شما می­پرسند، حتی از زمین­ها و چهارپایان؛ از خدا اطاعت کنید و نافرمانی ننمایید.»(۳۱)

در «عهدنامه» امیرالمؤمنین(ع) به «محمد بن ابی­بکر» آمده است: «با آنان (مردم مصر) فروتن، نرم­خو و همواره گشاده­رو باش و به همگان به یک چشم بنگر، خواه به گوشه چشم به آنان بنگری و خواه خیره شوی، تا بزرگان در تو طمعِ ستم بر ناتوانان نبندند و ناتوانان از عدالتت مأیوس نگردند، چون خداوند از همه بندگان از خُرد و درشت کارها و از آشکار و نهان آن می­پرسد…».(۳۲)

۸ـ نقش معادباوری در افزایش امید به آینده جامعه

«امید» یک حالت روحى و روانى و برانگیزاننده انسان به کار و فعالیت است و از معرفت و شناخت نسبت به مبدأ و معاد حاصل مى­شود. در مقابل، ناامیدى و قطع امید از خدا و روز قیامت منشأ فسادها و تبهکارى‌ها و منتهى شدن کار انسان به شقاوت ابدى است.(۳۳) همین که انسان به آینده­اى روشن امید داشته باشد، احساس نیکو و حالتى شاد به وى دست می‌دهد، باعث نشاط وى مى­شود، در او انگیزه کار و تلاش ایجاد می‌شود و او را به فعالیت­هاى صحیح زندگى وامی‌دارد.(۳۴)

«قرآن­کریم براى تشویق و ترغیب انسان به کارهاى شایسته می­فرماید: «کسى که به دیدار خداوند امید دارد [بداند که] اجل [او از سوى] خدا آمدنى است و اوست شنواى دانا.»(۳۵)

امید در دل انسان منشأ اثر و نشانه بارز امید به خداوند و اعتقاد به روز قیامت، انجام عمل شایسته است.(۳۶)   

شخصى به امام صادق(ع) عرض کرد: «عده­اى از یاران شما مرتکب گناه شده مى­گویند ما امید [به لطف و بخشش خدا] داریم.» امام فرمود: «دروغ مى­گویند؛ آنان پیرو ما نیستند، گروهى­اند که آرزوهاى [بى­پایه] بر آنان غلبه یافته است، هر کس به چیزى امید دارد براى آن کار و فعالیت مى­کند و هر کس از چیزى بترسد از آن فرار مى­کند.»(۳۷)

امام على(ع) مى­فرماید: «از کسانى مباش که بدون عمل شایسته، به آخرت امید دارند و توبه را با آرزوهاى دراز به تأخیر مى­اندازند.»(۳۸)

انسان مؤمن مبدأ و معاد دائم بین خوف و رجا (بیم و امید) قرار دارد؛ بدین معنا که از یک سو به فقر و نقص و کمبودهای خود واقف است و می‌داند که از خود هیچ کمال، عزّت و توانایى‌ای ندارد و آنچه دارد همه از خداوند است. او از عبادت­هاى خود بیم دارد، چه رسد به گناهان و نافرمانى­هایش از پروردگار؛ و از سوى دیگر، به رحمت گسترده الهى که تمام عالم را فرا­گرفته است نظر افکنده، امید دارد که این رحمت شامل او نیز مى­شود.(۳۹)

به هر حال، امید به معاد و پاداش­های اخروی یکى از ساز وکارهاى حیات و زندگى است. امام علی(ع) می‌فرماید: «طلب‌کننده آخرت، امید خود را از آن دریافت می‌کند و آنچه از دنیا برای او تقدیر گشته، به آن دست خواهد یافت.»(۴۰)  

 ۹ـ معادباوری، ضامن اجرای عدالت اجتماعی

«عدل» در لغت به معناى ضد جور آمده است که مایه اعتدال و استقامت در نفوس انسانى است.(۴۱) در حقیقت، جور مغایر با میانه‌روى و اعتدال و به معناى انحراف است.(۴۲)

عدالت، مورد توجه تمام شرایع و قوانین الهى و تحقق آن از اهداف عالى پیامبران است. همچنین عدالت در نزد فیلسوفان یونان باستان اهمیت ویژه‌اى داشته و اولین تعریف‌ها درباره عدالت به سقراط و افلاطون و ارسطو منسوب است.(۴۳)

از نظر افلاطون عدالت یک وظیفه اجتماعى و عبارت است از اینکه هر شخصى در کارهاى مخصوص خود به کارى که بهتر از عهده انجام آن برمى‌آید مشغول شود.(۴۴) ارسطو نیز در کتاب «سیاست و اخلاق» بحث مفصّلى درباره عدالت دارد و عدالت را به معناى پیروى از قوانین تعریف کرده است.(۴۵)

اندیشمندان علوم مختلف هریک از دید خود تعریف‌هایى را از عدالت ارائه داده‌اند، فلاسفه عدالت را حد وسط میان افراط و تفریط مى‌دانند.(۴۶)

علماى علم اخلاق نیز تعریف‌هایى به همین مضمون دارند که حالت تعادل بین قواى سه‌گانه درون انسان را عدالت گویند. صاحب کتاب «معراج السعاده» در تعریف عدالت می­گوید: «برگردانیدن امور از جانب افراط و تفریط به حد وسط و میانه‌روى.»(۴۷)

امام على(ع) می­فرماید: « الْعَدْلُ یَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا»(۴۸) عدالت در نزد امام علی(ع) از چنان اهمیتى برخوردار است که آن حضرت عدالت را بر جود مقدم مى‌دارد و می‌فرماید : «فَالعَدل اَشرَفُها و اَفَضلُها؛ پس از میان عدالت و جود، عدالت اشرف و افضل است.»(۴۹)

امام على(ع) در همه عمر با تمام قدرت در برابر بى‌عدالتى ایستاد و با آن مبارزه کرد. ایشان همواره خلفا را به رعایت عدالت توصیه مى‌کرد.(۵۰) و در خطبه‌ ای فرمود: «وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ عَدْلٌ عَدَلَ.»(۵۱) حضرت براى این که عدل مطلق الهى را بیان نماید، واژه «عدل» را دو بار ذکر مى‌کند. و نیز : «الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِى… ارْتَفَعَ عَنْ ظُلْمِ عِبَادِهِ وَ قَامَ بِالْقِسْطِ فِى خَلْقِهِ وَ عَدَلَ عَلَیْهِمْ فِى حُکْمِهِ.»(۵۲)  

و نیز : «الْعَدْلُ حَیَاهٌ الْجَوْرُ مَمْحَاهٌ»؛(۵۳) عدالت مایه حیات بشرى است. در اجتماعی که افراد نیرومند و قوی و غنی و تعدادی بی‌شماری ضعیف و فقیر و بیچاره با هم زندگی می‌کنند، افراد قدرتمند پیوسته تلاش می­کنند تا همه چیز را به خود اختصاص دهند و غالباً از حد خود تجاوز و حقوق دیگران را پایمال می‌کنند. حکومت‌های بشری در تأمین عدالت اجتماعی به بن‌بست می‌رسند، ولی اجتماعی که زیربنای برنامه‌های آن را ایمان به روز رستاخیز تشکیل می‌دهد، این چنین نیست؛ زیرا ایمان به کیفر گناه خود بهترین ضامن اجرای قوانین است.            

۱۰ـ نقش معادباوری ضامن امنیت اجتماعی

اسلام برای امنیت ارزش زیادی قایل است، تا بدان حد که خداوند، قرآن­کریم را امنیت‌ساز نامیده است.(۵۴) امنیت اجتماعی در نیل به هدف مدنیّت زیستی، اولین نقش را ایفا می­کند. امام علی(ع) می‌فرماید: «مردم به زمامدار نیازمندند، خواه نیکوکار باشد یا بدکار؛ تا مؤمنان در سایه حکومتش به کار خویش مشغول و کافران هم بهره‏مند شوند و مردم در دوران حکومت او زندگی را طی کنند و به وسیله او اموال بیت‏المال جمع‏آوری گردد و به کمک او با دشمنان مبارزه شود، نیکوکاران در رفاه و مردم از دست بدکاران در امان باشند.»(۵۵) برخی از سخن امام علی(ع) چنین فهمیده‏اند که تنها عامل تعیین‏کننده، قوه اجرایی، توانمندی در تدبیر امور کشور، حفظ امنیّت و حراست از مرزهاست؛(۵۶) و حکومت‏ها وظیفه‏ای جز رسیدگی به حاجات اولیه مردم ندارند، خواه حکومت دینی و خواه حکومت غیردینی.(۵۷) حال آن‏ که مراد امام در این خطبه، بیان اهمیت نظم و امنیّت است؛ زیرا بنا بر فرموده دیگری از امام علی(ع)، «پیشواى دادگر، از باران پیوسته [که همه چیز را بارور مى­کند] بهتر است و جانور درنده و آدمخوار از فرمانرواى ستمکار بهتر است و فرمانرواى بیدادگر از ادامه هرج و مرج نیکوتر است.»(۵۸) افزون براین، تأمّل در بیانات امیرالمؤمنین نشان می‏دهد که اجرای قانون اسلام، وظیفه اصلی حکومت اسلامی است:(۵۹) «وجود امام برای امت لازم است تا امورشان را برپا دارد و آنان را امر و نهی نماید و حدود را در بینشان اجرا نموده و با دشمنان بستیزد و…».(۶۰)

بنابراین حوزه وظایف دولت اسلامی، پیگیری مصالح مردم و سامان بخشیدن به امور جامعه است و در یک جامعه اسلامی این امور اعم از امور دنیوی و آخرتی است. به عبارت دیگر هدف دولت، سعادت بشر (اصلاح مردم) است.(۶۱) برقراری حاکمیت خداوند و استوارسازی ارزش‏های الهی و رشد کرامت‏های انسانی، محور تمام نقش‏های دولت در تمام زمینه‏های اجتماعی است؛ چنان که امام علی(ع) می‏فرماید: «همانا زمامدار، امین خدا در زمین و برپادارنده عدالت در جامعه و عامل جلوگیری از فساد و گناه در میان مردم است.»(۶۲)

امیر مؤمنان(ع) فراهم کردن امنیت همه جانبه را مقصد اساسى مى­دانست که در سایه آن رشد و تعالى مردمان سامان مى­یابد.(۶۳)

امام(ع) اسلام را مایه امنیت اساسى معرفى کرده و فرموده است: « الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی شَرَعَ الْإِسْلَامَ فَسَهَّلَ شَرَائِعَهُ لِمَنْ وَرَدَهُ وَ أَعَزَّ أَرْکَانَهُ عَلَى مَنْ غَالَبَهُ فَجَعَلَهُ أَمْناً لِمَنْ عَلِقَهُ:  سپاس خداى را که راه اسلام را گشود… و آن را براى هر که به آن چنگ زند، امنیت قرار داد.»(۶۴) از­این­رو، یکى از راه­هاى دستیابى به امنیت، آموزش آموزه­هاى دینى به مردم است.

آنچه که در برقراری نظم و امنیت اجتماعی در جامعه نقش اساسی دارد، اعتقاد به مبدأ و معاد و روز رستاخیز است. اعتقاد به دادگاه عدل الهی انسان را وادار می‌کند که نسبت به مردم و جامعه خود را مسئول بداند و حقوق دیگران را محترم بشمارد، به حقوق آنها تعدی و تجاوز نکند در گسترش عدالت و امنیت در جامعه بکوشد، به خیر مردم جامعه خود بیندیشد.

اگر تأثیر ایمان و اعتقاد به معاد و زندگی جهان دیگر را در برقراری و حفظ امنیت اجتماعی و جلوگیری از گسترش فساد و بزه‌ها و به طورکلی قانون‌شکنی‌ها را مورد بررسی قرار دهیم، به این نتیجه می‌رسیم که اعتقاد به معاد تنها نیرویی است که نفس سرکش انسان را در برابر جرایم و گناه مهار می‌کند و مانند سپری، آدمی را از فشار حملات هوس‌ها حراست می‌نماید.

 

پی‌نوشت‌ها

۱ـ توبه، ۲۵٫

۲ـ شیخ مفید، الارشاد، ترجمه: سیدهاشم رسولی محلاتى، ج۱، ص۳۳۲٫

۳ـ محمد محمدی ری‌شهرى، میزان الحکمه، ترجمه: حمیدرضا شیخى، ج۱، ص۵۹، ح۱۳۴٫

۴ـ تمدن اسلام و عرب، ص۱۰۸ – ۱۰۹٫

۵ـ الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۴۰۸٫

۶ـ نهج‌البلاغه فیض، خطبه ۱۳۱٫

۷ـ نهج‌البلاغه نامه ۵۳.

۸ـ بحارالانوار ج۷۵، ص۳۴۹.

۹ـ نهج‌البلاغه، نامه۴۱.

۱۰ـ نهج‌البلاغه، کلام ۲۱۵ .

۱۱ـ نهج‌البلاغه، کلام ۲۱۵ .

۱۲ـ نهج‌البلاغه، خطبه۱۲۶٫

۱۳ـ وسائل الشیعه، ج۱۱، باب ۱۹ از ابواب جهاد، ح۱.

۱۴ـ نهج‌البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص۵۶۹٫

۱۵ـ دهر، ۸-۱۰٫

۱۶ـ نهج‌البلاغه مرحوم دشتی، نامه ۴۷، ص۳۹۸: «الله، الله فی الأیتامِ فلا یُغِبُّوا أفواهَهُم ولا یُضیَّعوا بحضرتکم.»

۱۷ـ همان، نامه ۵۳، ص۴۱۴٫

۱۸ـ مدثر، ۴۴٫

۱۹ـ تحف العقول، ص۹۲٫

۲۰ـ همان، ص۸۳٫

۲۱ـ سیدمصطفى حسینى دشتى، معارف و معاریف، ج۹، ص۲۱۹؛ دکتر محمد معین، فرهنگ فارسى، ج۲، ص۱۷۱۷٫

۲۲ـ فرهنگ فارسى، ج۲، ص۱۱۳؛ معارف و معاریف، ج۵، ص۳۹۳۹.

۲۳ـ نهج‌البلاغه، فیض الاسلام، خطبه، ۱۶۶، ص۵۴۴ ۵۴۶.

۲۴ـ همان، ج۲، ص۷۱۳.

۲۵ـ همان، ج۱، ص۴۹۷.

۲۶ـ همان، ج۱۱، ص۴۶٫

۲۷ـ همان، ص۵۹٫

۲۸ـ سیدمصطفی محقق داماد، تدوین حقوق بشردوستانه بین المللی و مفهوم اسلامی آن، مجله تحقیقات حقوقی، شماره ۱۸، تابستان و زمستان ۱۳۷۵، ص۱۸۶؛ نواوی، عبدالخالق، العلاقات الدولیه والنظم القضائیه فی الشریعه الاسلامیه، ص۸۸٫ 

۲۹ـ نهج‌البلاغه.

۳۰ـ نحل، ۹۳: «وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ.»

۳۱ـ نهج‌البلاغه، شریف رضی، خطبه ۱۶۷، ص۲۴۳؛ ر.ک: بحارالانوار، ج۷، ص۲۴۳٫

۳۲ـ نهج‌البلاغه، رسائل، ش۲۷، ص۳۸۳٫

۳۳ـ ر.ک: محمدتقى مصباح، اخلاق در قرآن، ج۱، ص۴۰۰٫

۳۴ـ ر.ک: الیزابت کوبلر، پایان راه (پیرامون مرگ و زندگى)، تهران، رشد، ۱۳۷۹، ص۱۴۲؛ غلامحسین معتمدى، انسان و مرگ درآمدى بر مرگ شناسى، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۲، ص۴۰٫

۳۵ـ عنکبوت، ۵٫

۳۶ـ کهف، ۱۱۰٫

۳۷ـ محمدبن یعقوب کلینى، اصول الکافى، ج۲، ص۶۸٫

۳۸ـ نهج‌البلاغه، ص۶۶۳، حکمت ۱۵۰٫

۳۹ـ ر.ک: امام خمینى، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۲۹٫

۴۰ـ نهج‌البلاغه، خطبه ۱۱۳

۴۱ـ ابن منظور، لسان العرب، ج۹، ص۸۳٫

۴۲ـ همان، ج۱۲، ص۳۷۳٫

۴۳ـ دفتر همکارى حوزه و دانشگاه، درآمدى بر حقوق اسلامى، ص۱۹۲٫

۴۴ـ افلاطون، جمهور، ترجمه فؤاد روحانى، ص۷۸ـ۱۴۳٫

۴۵ـ ارسطو، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه حسن لطفى، ص۱۶۵ـ۱۷۱٫

۴۶ـ بهرام اخوان کاظمى، عدالت در نظام سیاسى اسلام، ص ۲۳٫

۴۷ـ احمد نراقى، معراج السعاده، ص۳۹٫

۴۸ـ نهج‌البلاغه، ترجمه محمد دشتى، قم، نسیم حیات، ۱۳۷۹، ص۷۳۴٫

۴۹ـ نهج‌البلاغه، حکمت ۴۳۷٫

۵۰ـ بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۴۹؛ نهج‌البلاغه،خ ۲۲۴ و ۲۳۴، ص۳۳۶ و ۳۴۷٫

۵۱ـ نهج‌البلاغه، خ۲۱۴، ص۴۳۸٫

۵۲ـ نهج‌البلاغه، خ۱۸۵، ص۳۵۶٫

۵۳ـ حسین نورى، مستدرک الوسائل، ص۳۱۸٫

۵۴ـ قریش، ۵٫

۵۵ـ نهج البلاغه، خطبه ۴۰٫

۵۶ـ حائری، مهدی، حکمت و حکومت، ص۱۹۶ .

۵۷ـ سروش، عبدالکریم، مدارا و مدیریت، ص۳۷۰ ـ ۳۷۳ .

۵۸ـ حکومتِ حکمت، ص۶۰، به نقل از ابوعبدالله محمد بن سلامه القضاعى، دستور معالم الحکم و مأثور مکارم الشیم، ص۲۱، الطبعه الاولى، دارالکتاب العربى، بیروت، ۱۴۰۱٫

۵۹ـ نهج‏البلاغه، خ۱۰۵٫ در بحث از «وظایف دولت» در این باره بیش‏تر سخن خواهیم گفت.

۶۰ـ بحارالانوار، ج۹۳ ، ص۴۰ .

۶۱ـ «و اصلاح اهلها»، نهج‏البلاغه، نامه ۵۳ .

۶۲ـ شرح غررالحکم و دررالکلم، ج۲ ،ص۶۰۴ .

۶۳ـ نهج‌البلاغه، حکمت ۱۳۱، بند ۳، ص۴۰۷٫

۶۴ـ همان، خ۱۰۵، ص۳۱۳٫

 

 

سوتیترها:

 

۱٫

 

نظامات مادی در قالب قوای سه‌گانه در دنیای معاصر فقط میتوانند به خلافکاریهای آشکار پایان بخشند، ولی نمی‌توانند از تعدیهای پنهانی که از دید دستگاه قدرتهای قضائی و انتظامی دور است جلوگیری کنند. علاوه براین، هرگاه خود این قوا بخواهند از مقام خود سوءاستفاده کنند، عاملی نمیتواند مانع تصمیمات سوء آنان شود. اما اعتقاد به معاد چنان نیرومند است که نه تنها انسان را از قانون شکنیهای علنی که از گناههای درونی و پنهانی و حتی  اندیشه گناه باز میدارد.

 

۲٫

رسول اکرم(ص) فرمودند: «ای مردم! هرکس حاکم ستمگری را ببیند که حرام الهی را حلال کرده، پیمان او را شکسته، بیت‌المال را ظالمانه به خویش اختصاص داده و از مرز قوانین الهی تجاوز کرده است و علیه او با گفتار و عمل برنیاشوبد، شایسته است که خدا او را با همان ستمگر محشور گرداند.»

 

۳٫

وظایف دولت اسلامی، پیگیری مصالح مردم و سامان بخشیدن به امور جامعه است و در یک جامعه اسلامی این امور اعم از امور دنیوی و آخرتی است. به عبارت دیگر هدف دولت، سعادت بشر (اصلاح مردم) است.  برقراری حاکمیت خداوند و استوارسازی ارزش‏های الهی و رشد کرامت‏های انسانی، محور تمام نقش‏های دولت در تمام زمینه‏های اجتماعی است؛ چنان که امام علی(ع) می‏فرماید: «همانا زمامدار، امین خدا در زمین و برپادارنده عدالت در جامعه و عامل جلوگیری از فساد و گناه در میان مردم است.»

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *