مبانی انقلاب اسلامی در قرآن و روایات (با تأکید بر دیدگاه امام و آیت الله خامنه‌ای)

درآمد:

اقدامات افراد و جوامع بر پایه مبانی، اصول موضوعه و پیش‌فرض‌هائی است. انقلاب اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از مهم‌ترین انقلاب‌های تاریخ، مبانی و پیش فرض‌هایی داشت و مردم با توجه به آنها حاضر شدند از جان و مال خود بگذرند. شناخت این مبانی برای مردم و مسئولان یک ضرورت انکارناپذیر است، زیرا بدون این شناخت ممکن است انقلاب از مسیر اصلی خود منحرف شود. با بررسی انقلاب‌هایی چون انقلاب مشروطه در می‌یابیم که یکی از علل انحراف آن، عدم تبیین روشن مبانی بود. از این رو در این نوشتار با نگاهی به مبانی انقلاب اسلامی و با استفاده از قرآن و روایات و با تأکید بر دیدگاه امام و رهبری به توضیح مبانی می‌پردازیم.  

مفهوم‌شناسی

مبانی جمع مبنا به معنی بنیاد، شالوده، بنیان، اساس، پایه و ریشه است.(۱) «مبانی» در ادبیات محققان و دانشمندان به پیش‌فرض‌های کلان و اصول موضوعه کلامی و فلسفی علوم و حتی بر دلایل اثبات یک نظریه اطلاق می‌شود، از جمله علومی چون تفسیر، فقه، حقوق، جامعه‌شناسی، تاریخ و یا در نظریه نسبیت انیشتین یا نظریه تکامل داروین که شامل دلایل، مفاهیم اساسی و اصول کلی آن دانش و گاه با توسعه‌ای شامل اصول موضوعه کلامی و فلسفه‌های آنهاست.(۲) مبنا ماهیتی توصیفی دارد و ناظر به «هست» هاست. ولی اصل دارای ماهیتی هنجاری و ناظر به «باید» هاست.(۳)

انقلاب اسلامی نیز دارای مبانی انسان شناسی، معرفت شناسی، جامعه شناسی و… است. به این مبانی از نگاه امام و آیت‌الله خامنه‌ای اشاره می‌کنیم:

اسلام ناب

پذیرش اسلام واقعی و باور به این که اسلام ناب، اولین مبنای قرآنی انقلاب و با مراجعه به قرآن قابل دستیابی است. اسلام ناب همواره در برابر اسلام‌های غیرواقعی و دروغین قرار داشته است. در طول تاریخ افرادی سعی ‌کردند به نام اسلام، به اسلام ناب ضربه بزنند؛ از جمله ساختن مسجد ضرار برای ضربه زدن به اسلام. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

«وَ الَّذِینَ اتخَّذُواْ مسْجِدًا ضِرَارًا وَ کُفْرًا وَ تَفْرِیقَا بَینْ‏ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَ لَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنی‏ وَ اللَّهُ یَشهْدُ إِنهّمْ لَکَاذِبُونَ؛ لَا تَقُمْ فِیهِ أَبَدًا لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلی التَّقْوَی‏ مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِیهِ رِجَالٌ یحِبُّونَ أَن یَتَطَهَّرُواْ وَ اللَّهُ یحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ؛ أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیَنَهُ عَلی‏ تَقْوَی‏ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانٍ خَیرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْیَنَهُ عَلی‏ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانهْارَ بِهِ فی نَارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لَا یهْدِی الْقَوْمَ الظَّلِمِینَ؛ لَا یَزَالُ بُنْیَنُهُمُ الَّذِی بَنَوْاْ رِیبَهً فی قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ»(۴) (گروهی دیگر از آنها) کسانی هستند که مسجدی ساختند برای زیان (به مسلمانان) و (تقویت) کفر و تفرقه‏افکنی میان مؤمنان و کمینگاه برای کسی که از پیش با خدا و پیامبرش مبارزه کرده بود. آنها سوگند یاد می‏کنند که: «جز نیکی (و خدمت)، نظری نداشته‏ایم!» امّا خداوند گواهی می‏دهد که آنها دروغ‌گو هستند! هرگز در آن (مسجد به عبادت) نایست! آن مسجدی که از روز نخست بر پایه تقوا بنا شده، شایسته‏تر است که در آن (به عبادت) بایستی. در آن مردانی هستند که دوست ‏دارند پاکیزه باشند و خداوند پاکیزگان را دوست دارد! آیا کسی که شالوده آن را بر تقوای الهی و خشنودی او بنا کرده بهتر است یا کسی که اساس آن را بر کنار پرتگاه سستی بنا نموده که ناگهان در آتش دوزخ فرومی‏ریزد؟ و خداوند گروه ستمگران را هدایت نمی‏کند! (امّا) این بنایی را که آن‌ها ساختند، همواره به‌صورت یک وسیله شک و تردید، در دل‌هایشان باقی می‏ماند، مگر اینکه دل‌هایشان پاره‌پاره شود (و بمیرند وگرنه، هرگز از دل آنها بیرون نمی‏رود) و خداوند دانا و حکیم است!»

امروز هم پیروان اسلام آمریکایی با همین اهداف به نبرد اسلام ناب می‌روند و سعی می‌کنند با ساختن مساجدی بسیار زیبا، تیشه به ریشه اسلام ناب بزنند و با ایجاد تفرقه در میان مسلمانان، راه را برای نابودی اسلام به دست کافران هموار سازند. ساختن مساجد و چاپ و انتشار میلیون‌ها جلد قرآن و کتاب‌های به‌ظاهر مذهبی در عربستان سعودی و به‌وسیله شاه در قبل از انقلاب نمونه‌هایی از این توطئه‌هاست.

از این آیات استفاده می‌شود که منافقان کوردل و افرادی که با شمشیر اسلام، به جنگ اسلام می‌روند، اهداف شوم خود را در لباسی زیبا و ظاهرفریب می‌پیچند و حتی سوگند یاد می‏کنند که ما جز نیکی قصد و نظر دیگری نداشتیم” «وَ لَیَحلِفُنَّ إِن أَرَدنا إِلَّا الْحُسنی».

از جمله مبارزات اسلام ناب با اسلام دروغین مبارزه همه‌جانبه حضرت زهرا(س) پس از پیامبر اعظم(ص) بود. ایشان می‌فرمایند: «صُبَّتْ عَلَیَّ مَصَائِبُ لَوْ أَنَّهَا؛ صُبَّتْ عَلَی الْأَیَّامِ صِرْنَ لَیَالِیَا»(۵) بر من مصیبت‌هایی فرو ریخت که اگر آنها بر روز روشن ریخته بود شب تار می‌گشت. مرارت‌ها و مصائب ائمه معصوم(ع) همواره از سوی کسانی بود که به نام اسلام، در برابر اسلام ناب می‌ایستادند.

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های اسلام ناب، توجه به ولایت است. این ولایت در زمان پیامبر(ص) از آن رسول‌الله و در زمان ائمه معصوم(ع) از آن ائمه و در زمان غیبت از آن فقهای واجد شرایط و در زمان حکومت اسلامی از آن ولی‌فقیه است.

قرآن کریم نیز در آیاتی یگانه دین موردقبول را «اسلام» معرفی می‌کند: «إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الْإِسلامُ…»؛(۶) دین در نزد خدا، اسلام است. در جای دیگرمی‌فرماید: «وَ مَن یَبتَغِ غَیرَ الْإِسلامِ دِیناً فَلَن یُقبَلَ مِنهُ …»(۷) و هر کس جز اسلام آیینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد.

دین و آیین اسلام بدون ولایت، اسلام ناب و دین کامل نیست. قرآن کریم، دین کامل را دینی می‌داند که با ولایت همراه باشد و اسلام بدون ولایت، ناقص است.(۸)

ولایتی که قرآن کریم برای ائمه(ع) قرار داده است در زمان غیبت از آن ولی‌فقیه است، زیرا قرآن در آیات متعددی به شرایط زمامدار و رهبری اشاره می‏کند؛ از جمله:

۱٫ عدالت؛(۹) ۲٫ علم [فقیه و آگاه به مسائل زمان‏]؛(۱۰) ۳٫ امانت‏داری؛(۱۱) ۴٫ توانایی و حسن تدبیر؛(۱۲) ۵٫ یقین و پایداری و استقامت(۱۳) و …

این شرایط در زمان حضور در پیامبر(ص) و ائمه معصوم(ع) متبلور است و کامل‏ترین مصداق ویژگی‏هایی که در آیات ذکر شده، پیشوایان معصوم(ع) و در عصر غیبت، نزدیک‏ترین افراد به معصومین «فقها» هستند.

بنابراین یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های اسلام ناب، اسلامی است که حاکم آن معصوم یا نزدیک به عصمت باشد تا هم ازلحاظ احاطه علمی به احکام و قوانین الهی و هم از لحاظ شناخت اوضاع و احوال موجود و مصالح و مفاسد جزئی و هم از لحاظ تقوی، ورع و عدالت در عالی‏ترین حد ممکن باشد.

 اولین و مهم‌ترین مبنای قرآنی انقلاب که در سخنان امام امت و امام خامنه‌ای تبلور فراوانی یافته است، پایبندی به اسلام ناب محمدی است؛ لذا هر مسلمانِ علاقه‌مند به اسلام را نمی‌توان انقلابی دانست. بلکه اولین معیار این است که فرد پایبند به اسلام ناب پایبند باشد که از نگاه امام و مقام معظم رهبری در مقابل اسلام آمریکایی است.

امام امت همواره بر اسلام ناب و تقابل آن با اسلام آمریکایی تأکید داشتند و از دو شاخه برای اسلام آمریکایی، یعنی اسلام متحجر و اسلام سکولار یاد می‌کردند. ایشان در نامه‌ای به یکی از مسئولان کشور نوشتند: «من شما و همه دست‏اندرکاران صدیق نظام و تمام افرادی را که چون شما قلبشان برای اسلام و ایران می‏تپد فرزندان اسلام و انقلاب می‏دانم. همه باید سعی کنیم تا روح وحدت و پاکی را بر محیط کارمان حاکم گردانیم تا بتوانیم همه قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها را به زانو درآوریم. باید تلاش کنیم زهد و قدس اسلام ناب محمدی را از زنگارهای تجددمآبی و تحجرگرایی اسلام آمریکایی جدا کنیم و به مردم مستضعف نشان دهیم.»(۱۴)

امام در جای دیگر می‌گویند: «متأسفانه هنوز برای بسیاری از ملت‌های اسلامی مرز بین «اسلام آمریکایی» و «اسلام ناب محمدی» و اسلام پابرهنگان و محرومان و اسلام مقدس‏نماهای متحجر و سرمایه‌داران‏ خدانشناس و مرفهین بی‏درد، کاملاً مشخص نشده است. روشن ساختن این حقیقت… وظیفه همه علماست تا با روشن کردن این دو تفکر، اسلام عزیز را از ایادی شرق و غرب نجات دهند.»(۱۵)

مقام معظم رهبری نیز همواره بر اسلام ناب و تقابل آن با اسلام آمریکایی تأکید دارند. از نگاه سکاندار انقلاب اسلامی، «اسلام آمریکایی دو شاخه دارد: یک شاخه اسلام متحجّر، یک شاخه اسلام سکولار… استکبار و قدرت‌های مادّی از هر دو شاخه پشتیبانی کرده‌اند و می‌کنند؛ یک جاهایی آنها را به وجود می‌آورند، یک جاهایی راهنمایی و کمک می‌کنند. اسلام ناب در مقابل آنهاست. اسلام ناب، اسلامی همه‌جانبه است و از زندگی فردی و خلوت فردی تا تشکیل نظام اسلامی، همه را شامل می‌شود. اسلام ناب اسلامی است که هم تکلیف من و شما را در خانواده، با خود، در جامعه و هم در قبال نظام اسلامی معین می‌کند. این یعنی اسلام ناب و یکی از مبانی‌ای که باید به آن پایبند بود.»(۱۶)

مردم محوری

یکی دیگر از مهم‌ترین مبانی قرآنی انقلاب اسلامی که در سخنان امام و رهبری آمده مردم محوری است. تأکید قرآن کریم بر «امت» نشان می‌دهد که «مردم محوری» یکی از بایسته‌های اسلام است.

امّت به گروهی گفته می‏شود که مورد قصد و توجّه مخصوص دیگران واقع شده (۱۷) و در یک ویژگی اختیاری یا غیر اختیاری مشترک باشند. لذا به پیروان یک دین و آیین و یا به مردمی که در یک قرن یا منطقه‏ زندگی می‏کنند یا عملکرد یکسان دار‏ند، امّت اطلاق می‏شود.(۱۸) برخی امت را به معنای قرن و نسل انسانی دانسته‏اند.(۱۹) این واژه در قرآن بیشتر به معنای همسانی در دین و آیین و همسانی زمانی و مکانی آمده است.(۲۰)

امّت مورد نظر قرآن را در بسیاری از موارد می‏توان بر آنچه در اصطلاح به آن «جامعه» گفته می‏شود حمل کرد. جامعه در اصطلاح جامعه‏شناسی جماعتی سازمان‌یافته از اشخاصی است که با هم در سرزمین مشترک سکونت دارند و با همکاری در گروه‌ها نیازهای اجتماعی ابتدایی و اصلی خود را تأمین می‏کنند و با مشارکت در فرهنگی مشترک به ‌عنوان یک واحد اجتماعی متمایز شناخته می‏شوند.(۲۱) قرآن همچنین به گروهی خاص از پیروان یک دین یا یک عصر به سبب همسانی در نوع خاصی از عملکرد یا رویکرد فکری، امّت و به گروهی میانه‌رو در امر دین و تسلیم دستورات الهی به امّت مقتصده می‌گوید.(۲۲)

در برخی از موارد قرآن کریم از ملت و مردم با واژه «قرن» یا «قریه» یاد کرده است، «وکَم قَصَمنا مِن قَریَهٍ کانَت ظالِمَهً و انشَأنا بَعدَها قَومًا ءاخَرین»(۲۳) و که مقصود قریه است (۲۴) و آیه،‏ «افَلَم یَهدِ لَهُم کَم اهلَکنا قَبلَهُم مِنَ القُرونِ یَمشونَ فی مَسکِنِهِم»(۲۵). مقصود از قرون، مردم و اقوام گذشته است.(۲۶)

  قرآن کریم ضمن تأکید بر همسانی امّت‌ها در امیال و فطریات، به برخی از سنت‌های الهی که به‌طور یکسان درباره همه امّت‌ها اجرا شده‌اند، اشاره کرده است تا صاحبان عقل و بصیرت در آنها تأمّل کنند و درس‌ها و عبرت‌های لازم را بگیرند: «لَقَد کانَ فی قَصَصِهِم عِبرَهٌ لِاولِی الالباب».(۲۷) یکی از مهم‌ترین سنت‌های الهی، تغییر سرنوشت امّت‌ها بر اثر عملکرد خود آنهاست.

دین اسلام بر خلاف مکاتبی چون مارکسیسم، جبر تاریخ و سنت‌های قهری حاکم بر امت‌ها را نمی‌پذیرد و نگرش جبرگرایی با قرآن کریم همسو نیست.(۲۸) قرآن بر این نکته پای فشرده که استمرار نعمت‌های خداوند یا قطع این نعمت‌ها یا فرود آمدن عذاب الهی همگی پیامد رفتارهای امت‌هاست و تا آنان در اندیشه یا رفتار خود تغییری پدید نیاورند، در نوع برخورد خداوند با آنان تغییری ایجاد نمی‏شود. این امر به‌صورت صریح در دو آیه منعکس شده است: «ذلِکَ بِانَّ اللَّهَ لَم یَکُ مُغَیّرًا نِعمَهً انعَمَها عَلی‏ قَومٍ حَتّی‏ یُغَیّروا ما بِانفُسِهِم» (انفال/ ۸)، «انَّ اللَّهَ لا یُغَیّرُ ما بِقَومٍ حَتّی‏ یُغَیّروا ما بِانفُسِهِم». (رعد/ ۱۱)(۲۹)

ائمه(ع) نیز همواره بر نقش مردم در پیشرفت امور تأکید داشتند. امام خمینی و مقام معظم رهبری نیز همواره بر محوریت مردم تکیه کرده‌ا‌ند.

حضرت آقا در این باره می‌گویند: «وقتی ما محور بودن مردم را با اسلام همراه می‌کنیم، ترکیب آن می‌شود جمهوری اسلامی. مردم محورند و مقاصد و هدف‌ها متعلّق به مردم و منافع مال و مِلک مردم و اختیار در دست آنهاست. مردمی بودن در نظام جمهوری اسلامی یعنی رأی، خواست، حرکت، عمل، حضور و شرافت مردم. این یکی از آن مبانی‌ای است که به معنای واقعی کلمه به آن معتقد بود.»(۳۰)

امام نیز صلاح مسئولین و کشور را در مراوده و دوستی با مردم‏ می‌دانست و بارها بر این مسئله تأکید می‌کرد.

 از جمله فرمود: «… من عرضم به آقایان این است که با مردم دوست باشید. مردم احساس کنند که اینها دوست‌ آنها هستند… باید مردم را نگه دارید. هر کدام در هرجا که هستید مردم را همراه خودتان نگه دارید و مردم را با هم جوش بدهید. بروید و صحبت کنید برای مردم و مردم را آگاه کنید… مردم با هم باشند. مردم ما واقعاً خوب‏اند. شاید نظیر ملت ایران در هیچ جا نباشد. (مسئولان) در خدمت مردم باشند، حالی کنند به مردم که حکومت اسلامی، حکومت خدمت است. پیغمبر اکرم (ص) با اینکه مقامش آن بود، ولی خدمتگزار بود.»(۳۱)

و نیز: «…این قلب‌های صافِ پاکِ مردم را نگه دارید. اینها‌ بودند که شما را به استانداری رساندند. ما باید درست توجّه داشته باشیم به این مسائل و خدا را حاضر ببینیم در همه جا. در قلوب ما و در هر مجلسی حاضر است. ما در محضر خدا هستیم.  بندگان خدا که عزیز ِخدا هستند، در محضر خدا ما به آنها اذیّت بکنیم. این جرم بخشودنی نیست. باید نگه داریم اینها‌ را.»(۳۲)

تکامل باوری

از منظر دین و عقل، تکامل نیاز اساسی انسان محسوب می‌شود که بدون آن نمی‌تواند به اهداف و اغراض دنیوی و اخروی خود نائل آید. به‌عنوان نمونه خداوند پس از یادکرد آفرینش حضرت آدم(ع) از تکامل و تعالی او یاد می‌کند. حضرت آدم پس از لغزش کوتاه و ترک اولایی که داشت، از مقامی که خداوند به او عنایت کرده بود، فرود آمد، ولی این فرود ظاهری به هیچ وجه باعث یأس او نشد، بلکه توانست با انابه به درگاه الهی، به ‌سوی تکامل و پیشرفت حرکت کند: «ثمّ اجتبه ربّه فتاب علیه و هدی»؛(۳۳) سپس پروردگارش او را برگزید و توبه‏اش را پذیرفت و هدایتش کرد.»

در آیه پیشین آمده که آدم(ع) در پی نافرمانی، از رشد و کمال و بازماند «غوی». فعل «هدی» در این آیه دلالت می‏کند که خداوند آثار آن گمراهی را از میان برد و راه کمال را به او نشان داد.(۳۴)

از نگاه اسلام، حکمت و فلسفه آفرینش انسان حرکت به سوی کمال است. با نگاهی به تاریخ درمی‌یابیم در جوامعی که اعتقاد به تکامل وجود داشته، پیشرفت‌های مادی و معنوی فراوانی نصیب آنان شده است. یکی از موضوعاتی که رهبران الهی همواره بر آن تأکید می‌کردند، تقویت روحیه خودباوری و باور به تکامل و تحول و دوری از خمودی و خموشی و در یک‌ کلام، توجه دادن مردم به شعار «ما می‌توانیم» و تقویت روحیه پیشرفت‌خواهی و تکامل است. یکی از نمونه‌های عینی و روشن از کسانی که با شعار ما می‌توانیم به پیروزی چشمگیری رسیدند، یاران طالوت بودند که هرچند از نظر تعداد از دشمن بسیار کمتر بودند، ولی با داشتن روحیه پولادین توانستند دشمنان خودشان را شکست دهند و شعار «ما می‌توانیم» را محقق کنند: «…فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ قالُوا لا طاقَهَ لَنَا الْیَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالَ الَّذینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ کَمْ مِنْ فِئَهٍ قَلیلَهٍ غَلَبَتْ فِئَهً کَثیرَهً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرینَ … فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَ قَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ…»؛(۳۵) پس چون او و مؤمنان همراهش از جوی گذشتند، گفتند امروز ما را توان برابری با جالوت و لشکریان او نیست، [اما] کسانی که می‏دانستند که خدای را دیدار خواهند کرد گفتند چه ‌بسا گروهی اندک که به خواست خدا بر گروهی بسیار پیروز شده‏اند و خدا با شکیبایان است. پس به خواست و فرمان خدا آنها‌ را در هم شکستند و داوود، جالوت را کشت.

مسلمانان صدر اسلام نیز با داشتن چنین روحیه و باوری توانستند در مدت کوتاهی نه‌تنها مشرکان را از شبهه جزیره عربستان بیرون کنند، بلکه توانستند پرچم لااله الا الله را در مهم‌ترین مناطق مسکونی زمین به اهتزاز در آورند.

اعتقاد به تکامل اقتصادی یعنی حرکت به‌سوی جامعه‌ای خالی از فقر و وابستگی؛ زیرا ازنظر پیامبر خدا (ص): نزدیک است که فقر، به کفر انجامد. از این رو آن حضرت در دعاهای خودشان می‌فرمود بار خدایا! من از کفر و فقر به تو پناه می‌برم. مردی عرض کرد: آیا این دو با هم برابرند؟ فرمود: آری.(۳۶)

از نگاه مقام معظم رهبری نیز، «یکی از مبانی اساسی و ارزش‌های اساسی اعتقاد به پیشرفت، اعتقاد به تحوّل، تکامل و تعامل با محیط است. البتّه با پرهیز از انحراف‌ها و خطاهایی که در این راه ممکن است وجود داشته باشد. فقه، جامعه‌شناسی، علوم انسانی، سیاست و روش‌های گوناگون ما باید روزبه‌روز بهتر شوند، منتها به دست آدم‌های خبره و وارد و اهل تعمّق و کسانی که اهلیت ایجاد راه‌های نو را دارند. نیمه‌سوادها و آدم‌های ناوارد و مدّعی نمی‌توانند کاری انجام بدهند. به این باید توجّه داشت؛ اینها همه صراطی است که چپ و راست دارد. از وسط جادّه باید حرکت کرد.»(۳۷)

امام امت درباره ضرورت پیشرفت اقتصادی و صنعتی می‌گویند: «یکی از مسائل مهم ما مسئله اقتصاد است. ما باید سعی کنیم  از حیث اقتصاد، قوی و بدون وابستگی باشیم. باید مسئله کشاورزی که در رژیم سابق برای به هم زدن آن نقشه داشتند تا ما را وابسته کنند، بیشتر مورد نظر ما باشد. البته به‌طرف صنعت هم باید رفت… (باید) بخش کشاورزی و صنایع کوچک، فعال باشند و توجه دولت به صنایع بزرگ باعث نشود که صنایع کوچک از بین بروند. دولت بایستی تمام قدرت خود را برای کشاورزی به کار گیرد.»(۳۸)

مظلوم یاوری

از نگاه مقام معظم رهبری، «یکی از مبانی اساسی و ارزش‌های اساسی نظام اسلامی حمایت از مظلومان است در هر نقطه‌ عالم. اینها ارزش‌های اساسی انقلاب است. از اینها نمی‌شود صرفِ‌نظر کرد. اگر  کسانی یا جریانی نسبت به محرومین و مظلومان عالم بی‌تفاوت باشد، این شاخص در او وجود ندارد.»(۳۹)

 امام نیز همواره از مسئولان می‌خواست که سعی کنند محرومین را همیشه در نظر داشته باشند.(۴۰) از نگاه ایشان، مسئولان باید خدمتگزار محرومان باشند: «… یکی از بزرگ‌ترین جهات معنوی خدمت به خلق اللَّه و به انسان‌های محروم است. این است که برای انسان جاودان می‏ماند و در عالم دیگر به درد انسان می‏خورد.»(۴۱)

 و نیز : «البته ما طرفدار همه مظلومین در همه‌جا هستیم و میل داریم که مظلومین بر همه ستمگران غلبه کنند.(۴۲)

بی‌گمان مهم‌ترین هدف پیامبران، عدالت‌خواهی و ظلم‌ستیزی بوده است. این هدف چنان دارای اهمیت است که قرآن در آیه ۲۵ سوره حدید به ‌صراحت هدف از مأموریت‌های پیامبران و فرو فرستادن کتاب‌های آسمانی را آگاهی بخشی و روشنگری مردم نسبت به حقوق خود، بسترسازی برای نهضت و قیام توده‌های مردم در راستای عدالت اجتماعی و فراهم آوری بسترهای مناسب برای فرصت‌های برابر برمی‌شمارد. «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنزَلْنَا الحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ…»؛ هر آینه پیامبران‌مان را با حجت‌های روشن و هویدا فرستادیم و با ایشان کتاب- که وسیله تمیز حق از باطل است- و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به داد و انصاف برخیزند و آهن را فرو آوردیم که در آن نیرویی سخت- سلاح و وسایل کارزار و مانند آن- و سودهایی [دیگر] برای مردم است.

امام حسین (ع) پس از نزول در سرزمین کربلا به کوفیان این‌گونه نوشت: « از حسین بن علی به سلیمان بن صرد، مسیب بن نجبه، رفاعه بن شداد، عبد اللَّه بن وائل و گروهی از مؤمنین؛ اما بعد؛ به‌راستی می‌دانید که پیامبر اسلام صلّی اللَّه علیه و آله در زمان زندگی خود فرمود: کسی که حاکم ستمکاری را که حرام خدا را حلال بداند، عهد و پیمان خدا را بشکند، مخالف سنت رسول خدا باشد، در میان مردم با گناه و عدوان رفتار نماید، ببیند اما گفتار و رفتار خود را تغییر ندهد خدا حق دارد که وی را هم در جایگاهی نظیر جایگاه او داخل کند.» (۴۳)

 

 

پی‌نوشت:

[۱]. رک: طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۶۴٫ دهخدا، لغت نامه دهخدا ج۱۳، ص۲۰۱۱۲٫ انوری، فرهنگ بزرگ سخن ج۷، ص ۶۶۰۳٫

۲٫ بهجت پور، تفسیر تنزیلی (به ترتیب نزول) مبانی، اصول، قواعد و فواید، ص ۲۵ و ۲۶٫

۳٫ باقری، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، ص۶۸؛ شریعتمداری، اصول و فلسفه تعلیم و تربیت، ص۱۱٫ 

۴٫ توبه،۱۰۷٫۱۱۰٫

۵٫ مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۱۰۶٫

۶٫ آل‌عمران، ۱۹٫

۷٫ آل‌عمران، ۸۵٫

۸٫ رک: قرآن کریم، سوره مائده آیه ۶۷ سوره مائده آیه ۳٫ همچنین رک: طبرسی، مجمع‌البیان، ج ۳، ص ۲۴۶٫

۹٫ هود،۱۱۳٫

۱۰٫ بقره، ۲۴۷٫

۱۱٫ شعراء، ۱۴۳٫

۱۲٫ بقره، ۲۴۷٫

۱۳٫ سجده، ۲۴٫

۱۴٫ صحیفه امام، ج‏۲۱، ص ۱۴۳٫

۱۵٫ صحیفه امام، ج‏۲۱، ص ۱۲۱٫

۱۶. http://farsi.khamenei.ir/speech.content?id=33259

۱۷٫ مصطفوی، التحقیق، ج ۱، ص ۱۳۵، «امم».

۱۸٫ راغب، مفردات، ص ۸۶٫ خلیل، ترتیب‏العین، ص ۵۴، «امم».

۱۹٫ ابن منظور، لسان العرب، ج ۱، ص ۲۱۵، «امم».

۲۰. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دائره المعارف قرآن کریم، ج‏۴، ص ۲۵۵٫

۲۱٫ رک: مبانی جامعه‏شناسی، ص ۱۴۲

۲۲. طباطبایی، المیزان، ج ۶، ص ۳۹٫ شعرانی، نثر طوبی، ج ۲، ص ۳۰۲٫

۲۳٫ انبیاء، ۱۱٫

۲۴٫ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۴، ص ۲۵۵٫

۲۵. طه، ۱۲۸٫

۲۶٫ مکارم شیرازی و دیگران‌، تفسیر نمونه، ج‏۱۳، ص ۳۳۵٫ طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۷، ص ۵۷٫

۲۷٫ یوسف،۱۱۱٫

۲۸. مکارم شیرازی و دیگران، نمونه، ج ۷، ص ۲۱۳٫

۲۹. طبرسی، مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۴۳۲٫ مکارم شیرازی و دیگران، نمونه، ج ۷، ص ۲۱۰٫

۳۰. http://farsi.khamenei.ir/speech.content?id=33259

۳۱. صحیفه امام، ج‏۱۳، ص ۳۸۵٫۳۸۴٫

۳۲. صحیفه امام، ج‏۱۳، ص ۳۸۶٫

۳۳٫ طه ۱۲۲٫

۳۴٫ رک: هاشمی رفسنجانی و محققان مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن.

۳۵٫ بقره، ۲۴۹٫۲۵۱٫

۳۶٫ محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، ذیل «فقر».

 

۳۷. http://farsi.khamenei.ir/speech.content?id=33259

۳۸. صحیفه امام، ج‏۱۷، ص ۳۳٫

۳۹. http://farsi.khamenei.ir/speech.content?id=33259

۴۰٫ صحیفه امام، ج‏۱۸، ص ۳۸۸٫

۴۱٫ صحیفه امام، ج‏۱۷، ص ۴۲۷٫

۴۲. صحیفه امام، ج‏۱۹، ص ۹۳٫

۴۳٫ مجلسی، بحارالأنوار ج ۴۴ ص ۳۸۱. 

 

 

سوتیترها:

 

۱٫

 

 پذیرش اسلام واقعی و باور به این که اسلام ناب، اولین مبنای قرآنی انقلاب و با مراجعه به قرآن قابل دستیابی است. اسلام ناب همواره در برابر اسلام‌های غیرواقعی و دروغین قرار داشته است. در طول تاریخ افرادی سعی ‌کردند به نام اسلام، به اسلام ناب ضربه بزنند.

 

۲٫

یکی از موضوعاتی که رهبران الهی همواره بر آن تأکید می‌کردند، تقویت روحیه خودباوری و باور به تکامل و تحول و دوری از خمودی و خموشی و در یک‌ کلام، توجه دادن مردم به شعار «ما می‌توانیم» و تقویت روحیه پیشرفت‌خواهی و تکامل است.

 

۳٫

امام امت درباره ضرورت پیشرفت اقتصادی و صنعتی می‌گویند: «یکی از مسائل مهم ما مسئله اقتصاد است. ما باید سعی کنیم  از حیث اقتصاد، قوی و بدون وابستگی باشیم. باید مسئله کشاورزی که در رژیم سابق برای به هم زدن آن نقشه داشتند تا ما را وابسته کنند، بیشتر مورد نظر ما باشد.»  

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *