مدیرانی که به بهشت نمی روند

 

 

بسیاری تلاش می‏کنند مسیرهایی را انتخاب کنند که آنان را به سمت بهشت راهنمایی کند و با تلاش و جست و جو در پی نشانه‏هایی می‏روند و رفتارها و عملکردشان نیز همسو با آن نشانه‏هاست؛ تا شاید لطف خدا یارشان باشد و تذکره ورود به بهشت را دریافت کنند؛ البته با تبصره و ارفاق.

گاهی نشانه‏های تحذیری برای رسیدن به مقصود، بهترند.

این که انسان جست و جو کند و در پی راه‏های ممنوعه باشد و برای رسیدن به مقصود، موانع را بشناسد و آن موانع را رفع یا دفع کند یا روان‏تر بگوییم این که برای یک فرد روشن شود که برخی از کارها، رفتارها و باورها او را از رسیدن به بهشت منع می‏کند، راهی برای انتخاب مسیر بهشت است.

نگاهی آسیب شناسانه، سبب می‏شود که مشتاق به بهشت، آسیب‏ها را بزداید و پاک و زلال زندگی کند و با آراستگی، وارد بهشت شود.

مدیران یک جامعه، گرچه جزئی از بدنه جامعه هستند و زمینه‏های ورود به بهشت همچون بقیه مردم برای آنان فراهم است، اما می‏توان با زاویه‌ای دیگر موانع ورود آنان به بهشت را نگریست.

این مقدمه برای شناخت آن دسته از مدیرانی است که به بهشت نمی‏روند؛ البته با الهام از سخن پیشوایان مکتب حق.

  1. کسی که در قلبش ذره‏ای کبر باشد.(۱)
  2. کسی که عادت به سخن‌چینی دارد.(۲)
  3. کسی که در برابر خدمت و کار نیکی که از او سر زده، منت می‏گذارد.(۳)
  4. کسی که بخل بورزد و با کرم و احسان، بیگانه باشد؛(۴) مگرنه او را بر صندلی ریاست گماشتند تا توان و نشاط و دقت خود را کریمانه بر سر سفره خدمت به مردم قرار دهد.(۵)
  5. کسی که به خیانت عادت دارد و امانتی را که بدو سپردند، پس نمی‏دهد.(۶)
  6. کسی که مردم را فریب دهد و زندگی با این عادت زشت سپری کند.(۷)
  7. کسی که نسبت به زیردستانش، بدرفتاری می‏کند و حق ایشان را مراعات نمی‏کند؛ پیامبر (ص) با بیان این جمله توصیه فرمود که این امت را باید اکرام کرد و عزیز شمرد همچون اکرامی که نسبت به فرزندان اعمال می شود.(۸)
  8. کسی که خوی شاهانه دارد و ستم پیشه و جبار است.(۹)
  9. کسی که ستیزه‌جو است و در سخن‌گویی خصومت می‌ورزد.(۱۰)
  10. کسی که تندخو و سخت دل است.(۱۱)
  11. کسی که از حرام، زندگی‌اش را سامان داده و حرام‌خواری، خوی اوست(۱۲)
  12. کسی که با ولایت بیگانه است.(۱۳)

بهای خدمت مدیران دولت اسلامی، بهشت است؛ پس باید سره از ناسره را شناخت و موانع ورود به بهشت را رفع کرد و سرافرازانه خود را مهیای ورود به فردوس برین کرد. «و ازلف الجنه للمتقین غیر بعید هذا ما توعدون بکل اوّاب حفیظ؛ در آن روز بهشت را به پرهیزکاران نزدیک می‏کنند و فاصله‏ای از آنان ندارد و این چیزی است که به شما وعده داده می‏شود و برای کسانی است که به سوی خدا باز می‏گردند و پیمان‏ها و احکام او را حفظ می‏کنند»(۱۴)

 

پی‏نوشت‏ها:

  1. «لا یدخل الجنه من فی قلبهم مثقال ذره من کبر». کلینی، کافی، ج۲، ص ۳۱۰٫
  2. «لا یدخل الجنه قتات یعنی نماما». صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص ۳٫
  3. «لا یدخل الجنه… منان بالفعال للخیر اذا عمله». حرعاملی، وسائل الشیعه، ج۹، ص ۴۵۴٫
  4. «لا یدخل الجنه بخیل». حرانی، تحف العقول، ص ۳۹۰٫
  5. نکوهش بخشش در مدیران به معنای مجوز در ریخت و پاش مدیران نیست!
  6. «لا یدخل الجنه … الخائن». نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص ۴۵۸٫
  7. «ما من امام یبیت لیله غاشا لرعیته الا حرم الله علیه غرف الجنه و ریحها». ابی محمد قمی، جامع الاخبار، ص ۳۱۸٫
  8. «لا یدخل الجنه سییء الملکه، قالوا : الیس اخبرتنا ان هذه الامه کلهم مملوکون و یتامی؟ قال : بلی ! فاکرموهم ککرامه اولادکم ». همان، ص ۳۱۹٫
  9. «لا یدخل الجنه جبار». ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج۱، ص ۱۹۸٫
  10. «ان الله حرم الجنه علی کل مراء و مرائیه». جامع الاخبار، ص ۳۱۶٫

۱۱٫«لایدخل الجنه جعظری؛ الجعظری الفظ الغلیظ القلب». همان، ص ۳۱۲

۱۲٫«لایدخل الجنه من نبت لحمه من السحت النار اولی به». همان، ج۱،   ص ۶۱؛ «لایدخل الجنه جسد غذی بحرام».جامع الاخبار، ص ۳۱۷٫

  1. «لا یدخل الجنه الا من جاء بجواز من علی علیه‏السلام». مجلسی، ج۲۷، ص ۱۴۲٫
  2. ق، آیه ۳۱ و ۳۲٫

 

سوتیتر:

در آن روز بهشت را به پرهیزکاران نزدیک می‏کنند و فاصله‏ای از آنان ندارد و این چیزی است که به شما وعده داده می‏شود و برای کسانی است که به سوی خدا باز می‏گردند و پیمان‏ها و احکام او را حفظ می‏کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *