اشاره
رشد و پرورش شعر پارسی در عصر رهبری حکایت از دیدگاه ژرف ایشان نسبت به این مقوله دارد. طبق اظهارات علیرضا قزوه، «رهبر انقلاب بیشتر روی شعرهای حکمی و عرفانی که مبتنی بر اندیشه و فکر و حکمت است تاکید دارند. البته فضاهای مختلفی چون فضای عاشقانه و فضای مناجات و نیایش و فضاهای انقلابی و دینی را نیز میپسندند. دیدگاه ایشان جوری است که کسی را ناامید نمیکنند.»
مشروح گفتگوی ما با این شاعر انقلابی و از معاصران فعال در حوزه ادبیات و شعر دفاع مقدس را در ادامه میخوانید.
*یکی از وجوه شخصیت رهبری که گاهی در سایه شخصیت سیاسی و اجتماعی ایشان قرار می گیرد، شخصیت شاعرانه و حضور فعال ایشان در عرصه شعر است. شما از چه زمانی، برای اولین بار با شخصیت ادبی ایشان آشنا شدید و اولین برخوردهای شما با حضور و روحیه ادبی ایشان چگونه بود؟
من در دوره ریاست جمهوری حضرت آقا دانشجو بودم و در یک کنگره شعری دانشجویی از دست ایشان لوح یادبود گرفتم. یادم هست که تابلوی خوشنویسی سوره حمد بود. البته خیلی قبل از آن زمان که به گمانم سال ۶۴ یا ۶۵ بود بنده اطلاع داشتم که حضرت ایشان شعر میگویند و با نقد ادبی حرفهای آشنا هستند و با شاعرانی چون استاد امیری فیروزکوهی و استاد اوستا در تهران و استاد شهریار در تبریز و شاعران برجسته خراسان ارتباط نزدیک دارند. آن عکس و تابلو را تا مدتها داشتم. بعدها در سالهای آخر جنگ لوح دستخط حضرت امام خمینی را نیز که به شاعران برگزیده انقلاب هدیه کرده بودند به بنده هم دادند. من در آن جمع جوانترین شاعر بودم.
اما نخستین جلسات شعرخوانی در حضور حضرت آقا در همان جلسه اولی بود که ایشان با شاعران بعد از قبول مسئولیت رهبری داشتند. من آن سالها با حوزه هنری ارتباط نزدیکی داشتم و از سال ۶۹ بعد از اخذ مدرک قضاوت به جای کار در قوه قضاییه به واسطه علاقهام به ادبیات در حوزه هنری مرکز به عنوان کارشناس شعر مشغول به کار شدم. از همان سال تقریبا تمام برنامههای دیدار با شاعران به حوزه هنری محول شد و من تقریباً در تمام برنامههای دیدار حضور داشتم. البته آن سالهای اول، دیدار با شاعران در اتاقی برگزار میشد که الان جلسات جمع و جور و نسبتاً کوچک را در آن برگزار میکنند. همین جایی که در حیاط رهبری با شاعران هر سال نماز میخوانند، اگر از پلهها بالا برویم دقیقاً در اتاق روبرو به آن اتاق جلسات نخستین میرسیم. در آن جمع نهایت سی چهل نفر بیشتر دعوت نمیشدند و همیشه استادان روانشاد اوستا و مشفق و سبزواری و شاهرخی و بهجتی شفق پای ثابت این جلسات بودند. گاهی هم نصرالله مردانی و قیصر امینپور و سید حسن حسینی و… هم حضور داشتند. آن موقع صندلی نمیگذاشتند و ما روی تشکچه یا پتو که دور تا دور اتاق گذاشته بودند مینشستیم و حس و حال بسیار خوبی بود. جلسات را گاهی استاد معلم و گاهی جناب اسرافیلی اجرا میکردند. بعدها جناب براتیپور و جناب ساعد باقری برنامه را اجرا کردند. البته جای آن جلسات کمکم تغییر کرد و یک بار به حیاط ضلع غربی منتقل شدیم که البته در آنجا صندلی بود و فضا کمی بزرگتر بود و حدود شصت هفتاد نفری دعوت میشدند. کمکم آنقدر تقاضا زیاد شد که به بالای حسینیه آمدیم و در همین جایی که الان برنامه اجرا میشود دیگر ثابت ماند.
*اگر زندگی رهبر معظم انقلاب را شامل سه بخش پیش از انقلاب، دوران پس از انقلاب تا پایان ریاست جمهوری و در نهایت، دوران ۳۰ ساله زعامت ایشان بدانیم، ارتباط ایشان با حوزه شعر و ادبیات در هر دوره چگونه بوده است؟
تقریباً در تمام سه دوره، ایشان با شعر و ادبیات و جماعت شاعران و نویسندگان و منتقدان به شکل جدی ارتباط داشتهاند. حتی در دوره اول که به قبل از انقلاب برمیگردد ایشان در بهترین جلسات ادبی کشور با حضور بزرگان ادبی شرکت میکردند و نه تنها حضور ارزشمند داشتند، بلکه گاه شعرهای بزرگان را نقد میکردند. مثلاً در یک جلسه ادبی در انجمن فرخ مشهد که استادانی چون اخوان ثالث و شفیعی کدکنی و استاد قهرمان و استاد صاحبکار و استاد کمال و تقریبا تمام بزرگان شعر خراسان حضور داشتند، شعر یکی از این بزرگان که نمیدانم استاد قهرمان بودند یا دیگری را نقد میکنند و نکتهای را میگویند که بعد از سالها، همین چند سال قبل در یادداشت استاد قهرمان ذکر آن آورده میشود. بعدها استاد قهرمان حق را به ایشان داده بودند و حضرت آقا نکته فنی ظریفی را فرموده بودند.
به نظرم با توجه به فراغتی که حضرت آقا داشتند، حضورشان در دوره نخست در ادبیات و شعر بیشتر بود، اما با شروع انقلاب ایشان کاری را انجام دادند که اگر انجام نمیشد شاید کس دیگری این کار مهم را انجام نمیداد و بر زمین میماند. آن هم مسئله دعوت از بزرگان شعر کشور بود تا برای انقلاب شعر بگویند و از این نهال تازه کاشته شده با کلام و شعر پاسداری کنند. به همین خاطر ایشان به سراغ بزرگانی چون استاد شهریار و استاد اوستا و استاد امیری فیروزکوهی و خیلیهای دیگر هم رفتند و تقریباً اکثر این بزرگان هم به دعوت حضرت آقا لبیک گفتند و این نکته بسیار حائز اهمیت است و به نقش کلیدی حضرت آقا برمیگردد و ثمرات بسیار بالایی هم برای انقلاب و هم برای ادبیات ما داشته است. ممکن بود اگر حضرت آقا به سراغ این بزرگان نمیرفتند، دشمن یا آدمهای مخالف با انقلاب یا آدمهای بیتفاوت به سراغشان میرفتند. حضرت آقا در این دوران گعدههایی بهخصوص با شاعران خراسان و تهران داشتند و گهگاه از بزرگان ادب سراغی میگرفتند و سری به خانه بزرگانی چون شهریار و امیری فیروزکوهی و دیگران میزدند.
در دوره سوم و رهبری ایشان نیز این ارتباط نه تنها کم نشده که گستردهتر هم شده است. مخاطبان ایشان نه تنها شاعران بزرگ و پیشکسوت که گاه شاعران جوان و کمنام و حتی گمنام هم هستند که با یک یا چند شعر خوب از دایره رصد ایشان دور نمیمانند. جلسات سالانه ایشان با قریب دویست شاعر برگزار میشود و ایشان بیشترین وقت را برای شاعران میگذارند و بیشترین اهمیت را به شعر و ادبیات میدهند. حتی در مطالعه آثار ادبی با وجودی که به دهه هشتم عمر مبارکشان رسیدهاند، هنوز با نشاط کتاب میخوانند و تقریظ مینویسند و پشت و پناه شاعران و نویسندگان و هنرمندان هستند. این نکته نه تنها در میان مسئولان سیاسی و دینی ما بیسابقه است که در بین رهبران جهان هم بیسابقه است. بارها از زبان شاعران کشورهای مختلفی که به ایران آمده و در جلسات دیدار حضور داشته و یا شعر خواندهاند شنیدهام که این ویژگی رهبری برایشان حیرتانگیز بوده است.
*معمولاً در این جلسات، رهبری، چه از منظر مضمون و چه از منظر سبک شعری، بیشتر کدام اشعار را میپسندند و به آنها اقبال دارند؟
اگر بخواهم سلیقه ادبی ایشان را بر اساس اشعاری که تا کنون سرودهاند بگویم، ایشان بیشتر روی شعرهای حکمی و عرفانی که مبتنی بر اندیشه و فکر و حکمت است تاکید دارند. البته فضاهای مختلفی چون فضای عاشقانه و فضای مناجات و نیایش و فضاهای انقلابی و دینی را نیز میپسندند. دیدگاه ایشان جوری است که کسی را ناامید نمیکنند. وسعتنظر و دید دارند و اهل گذشت هستند. اما تاکید بیشتر ایشان روی شعرهایی است که مایههایی از حکمت و مکاشفه داشته باشد. شعرهای سطحی و گاه عاشقانههای زمینی هم در محضرشان گاه خوانده شده و ایشان با الفاظی چون موفق باشید و حتی با گفتن احسنت و گاه با آوردن نکتهای ظریف یا بیتی مناسب سعی کردهاند با شیوهای اخلاقی به آن شاعر بفهمانند که افق روشنتر و بازتری هم هست. بیشتر جلسات ادبی ایشان درس اخلاق و الگو برای کسانی است که گاه در جریان نقد برخی ظرایف را رعایت نمیکنند و باعث رنجش مخاطب میشوند. یکبار همین چند سال قبل که من هم مجری آن جلسه بودم یک شاعری به ایشان گفتند شعر عاشقانه هم دارم و شعر دینی هم دارم کدام را بخوانم؟ شاید خیلیها انتظار داشتند حضرت آقا بگویند شعر دینی را بخوان. اما ایشان فرمودند عاشقانه بخوان!
*آیا حاشیه یا نکته لطیفی از جلسات شعر رهبری در خاطر دارید؟
خاطره و حاشیه که زیاد است. تقریباً در حد یک کتاب من و دوستان از حضرت ایشان خاطرات شیرین داریم. گاهی وقتها فاصله صندلی مجری و ایشان ده بیست سانتیمتر بیشتر نیست، ولی خود من بارها شاهد بودهام که ایشان همین فاصله را هم کم کرده و گفتهاند چرا صندلیتان را نزدیکتر نمیآورید؟ چند سال قبل من کتاب تذکرهای را به نام «کلمات الشعرا» چاپ کرده بودم که مربوط به دوره بیدل بود و توسط محمد افضل سرخوش از دوستان حلقه ادبی بیدل نوشته شده است. من این کتاب را در هند بر اساس پنج نسخه خطی تصحیح کردم و انتشارات کتابخانه مجلس آن را چاپ کرد. روزی که میخواستیم خدمت ایشان برسیم، این کتاب را فراموش کردم ببرم. ایشان تا مرا دیدند، فرمودند، «کلمات الشعرا را از اول تا آخر خواندم. عجب تذکره خوبی بود.»
من در سفر کرمان هم به عنوان نویسنده در کنار حضرت آقا بودم و در آن ده روز به اندازه یک کتاب چهارصد صفحهای خاطره و یادداشت سفر نوشتهام که هنوز منتشر نکردهام و پُر است از خاطرات خوب و گیرا که امیدوارم یک روزی منتشر شود.
*با توجه به اینکه رهبر معظم انقلاب بر حوزه شعر اشراف دارند، آیا در دوران ۳۰ ساله زعامت ایشان، مسیر شعر فارسی تحت تاثیرشان بوده و تفاوتی کرده است؟ معمولاً رهبری در حوزه شعر بیشتر ناظر و علاقمندند یا اینکه در سیاست گذاریها و پیگیری فعالیتهای لازم در این حوزه، مواردی را هم شخصاً پیگیری میکنند و به مسئولین امر تذکر میدهند؟
سئوال جالبی است. اتفاقاً همین جلسات ایشان با شاعران در نیمه رمضان خیلی تاثیرگذار بوده و مسیر شعر انقلاب را بهخوبی جلو برده و باعث ارتقای ادبی شعر انقلاب شده است. بهخصوص در نسل شاعران جوان بسیار رقابت خوبی ایجاد کرده است. شاید باورتان نشود که در چند سال اخیر، با چندین هزار شعر و چندین هزار شاعر علاقمند مواجه بودیم و باید مثلاً بیست سی شعر برگزیده از بین شش هفت هزار شعر انتخاب میکردیم. امسال این رقم از ده هزار شعر هم فراتر رفت. البته من بعد از ده سال اجرای این برنامه و بیش از بیست سال حضور در شورای انتخاب اشعار، کمکم از دوستان اجازه گرفتم که جای خودم را به شاعران جوانتر بدهم. به نظرم این جریان شکل گرفته است و امیدوارم روی همین ریل به خوبی پیش برود.
نکته مهم امانتداری ماست. ما باید بگردیم و استعدادهای خوب را از گوشه و کنار مملکت پیدا کنیم و بیاوریم و به آنها فرصت دیده شدن بدهیم. به نظرم راز موفقیت این جلسات بخشی به حضور خود آقا برمیگردد و بخش دیگری که خیلی اهمیت دارد عدالت ما مجریان و برگزارکنندگان است که همه را ببینیم و این جلسات را امانتی بدانیم که بر دوش ما گذاشتهاند و فردای قیامت باید جواب پس بدهیم. ضمن اینکه ایشان سخنان مهمی در پایان دیدار بیان میکنند که همیشه راهگشاست. موضوعی مثل مهجوریت زبان فارسی و شیوه برخورد مجریان تلویزیون و رادیو با زبان فارسی یا موضوع ترانه و سرود انقلابی از مهمترین نکاتی است که زبان فارسی و شعر فارسی را تهدید میکند.
*علاقمندی شخصی رهبر معظم انقلاب از میان شعرای کلاسیک، بیشتر به کدام یک از آنها و به کدام سبکهای شعری است؟
البته ایشان به فضای کلاسیک اهمیت بیشتری میدهند و بهخصوص در غزل فضای عراقی و سبک هندی را بیشتر میپسندند. ایشان بارها در سخنانشان از شاعرانی چون صائب و بیدل و کلیم و قدسی مشهدی و واعظ قزوینی و حزین لاهیجی به عظمت یاد کردهاند. البته به قلههای شعر پارسی بهخصوص حکیم فردوسی و سعدی و مولانا و حافظ و… هم بسیار علاقمندند. از شاعران معاصر ارادت بسیار به استاد سبزواری و استاد امیری فیروزکوهی و استاد شهریار و پروین اعتصامی دارند و از شاعران جوانتر انقلاب هم در کنار شعرهای استاد معلم و مرحوم قیصر امین پور و سید حسن حسینی، اشعار قادر طهماسبی فرید و زکریا اخلاقی و میرشکاک و عزیزی و کاظمی و از جوانها هم کارهای اسفندقه و سیار و عرفانپور و نظری را دوست دارند. البته موارد زیادی هم هست که شعر یک شاعر جوان را بسیار تحسین کردهاند.
*در حوزه شعر معاصر، تمایل رهبر معظم انقلاب، بیشتر به سمت کدام شعرها و کدام مضامین است؟ آیا از نگاه ایشان، سبکهای جدید و نوظهوری که در چند دهه گذشته گسترش یافتهاند، ویژگیهای شعری دارند؟
ایشان به شعر نیمایی و سپید به اندازه غزل اهمیت نمیدهند. البته خودشان هم بارها فرمودهاند که من با این قالبها مخالف نیستم و حتی بارها شعرهایی از نیما و اخوان را هم از حفظ خواندهاند. شعر نیمایی را بیشتر از سپید قبول دارند و از این منظر دیدگاهی شبیه دیدگاه استاد شفیعی کدکنی دارند. البته شفیعی به شعر سپید حتی کمتر از حضرت آقا بها میدهند. اما مواردی هم بوده که حضرت آقا چند شعر سپید را به خاطر جسارتهای شاعرش در بیان حرفهای تازه ستایش کردهاند، اما به اعتقاد من شاعری که همزمان هم شعر سپید میتواند بگوید و هم شعر نیمایی و هم غزل، بهتر است در نزد حضرت آقا غزل بخواند. چون ایشان تبحرشان بیشتر در غزل است.
*در مورد شاعر بودن خودشان، ایشان چقدر شعر سرودهاند و اشعارشان در چه قالبی ست؟ آیا ارادهای وجود دارد که دیوان اشعارشان را منتشر کنند یا خیر؟
من دیوان حضرت امام خمینی را که منتشر شده دیده و خواندهام. قالبهای دوست داشتنی حضرت امام بیشتر غزل و رباعی بوده است. البته امام در قالبهای دیگر هم شعر دارند. مثلاً مستزاد و برخی از شعرهای دوران جوانی ایشان. حضرت امام به واسطه حکیم بودنشان شعر هم گفتهاند و برخی از ابیاتشان بسیار درخشان هستند.
حضرت آقا هم بسیاری از ویژگیهای حضرت امام را دارند، بهخصوص حکیم بودن. از این منظر فضای شعر ایشان بسیار شبیه به شعرهای حضرت امام است. البته این نکته را با نگاه به برخی از غزلهایی که از معظمله منتشر شده است میگویم. مصرعی از آخرین غزلی که از ایشان منتشر شد این است، «کاش برون میشدم از همه خویشتن» که یک سر و گردن از دیگر غزلهای ایشان بالاتر بود. البته ایشان هم مثل حضرت امام ادعای شاعری ندارند. لابد شنیدهاید که امام در بیتی فرمودهاند:
شاعر اگر سعدی شیرازی است
بافتههای من و تو بازی است
همین بیت متواضعانه از قدرت ادبی حضرت امام حکایت دارد. بیتی است که سرشار از صنعت سهل و ممتنع است. امام در کنار برخی از رباعیات و غزلهایشان ابیاتی هم دارند مثل: «ما زاده عشقیم و پسرخوانده جامیم».
حضرت آقا هم از این تک بیتهای درخشان کم ندارند، مثلاً:
عقیق صبر به زیر زبان تشنه نهم
چو یادم آید از آن شکرین دهان، بی تو