اشاره:
دشمنان ایران اسلامی، برای خاموش کردن نور انقلاب و بازگرداندن دولت و ملت ایران به جاهلیت مدرن، به هر حربه ممکنی متوسل شدند، ولی شکست خوردند. آنها پس از شکست در عرصههای مختلف اعم از کودتا، جنگ، بیسابقهترین تحریمها و… به ناامیـد کردن مردم، بهویژه جوانان روی آوردهاند. از این رو ضرورت ایجاب میکند که همه با شناخت این حربه به مقابله با آن برخیزیم و در جهادی که رهبر معظم انقلاب آن را ریشهایترین جهاد میدانند، شرکت کنیم.
رهبرمعظم انقلاب در اینباره میفرمایند: «سیاست تبلیغی و رسانهای دشمن و فعالترین برنامههای آن، مأیوسسازی مردم و حتی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیتها، پنهان کردن جلوههای امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسنات بزرگ، برنامه همیشگی هزاران رسانه صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملت ایران است. البته دنبالههای آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهدهاند که با استفاده از آزادیها، در خدمت دشمن هستند و در مسیر او حرکت میکنند. شما جوانان باید در شکستن این محاصره تبلیغاتی پیشگام باشید؛ در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید و ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشهایترین جهاد شماست.»(۱)
دلیل رویکرد جدی دشمنان به نومید کردن مردم این است که ناامیدی خطرناکترین بیماری است و میتواند روح وروان یک جامعه را از هم بپاشد و انسانها را به مردهای متحرک تبدیل و آماده پذیرش هر ذلتی کنـد.
از سوی دیگـر، امروزه ناهنجاریهایی چون اضطراب، استرس، احساس بیهویتی، خودکشی و… که بسیاری از آنها ریشه در ناامیدی دارند، جامعه بشری را تهدید میکنند. بنحوی که کشورهای – در ظاهر – پیشرفته و مرفه صاحب بالاترین آمار “خودکشی” در جهان هستند! نرخ خودکشی در بین کشورهایی مانند ژاپن، روسیه، کره جنوبی، فنلاند، بلژیک، لهستان، فرانسه، آمریکا، سوئد و … نسبت به دیگر کشورهایی مانند پاکستان، افغانستان، عراق، تونس و ونزوئلا بسیار بالاتر است!(۲)
گرچه روانشناسان به منظور مقابله با این ناهنجاریها راهکارهایی را ارائه کردهاند، اما افزایش بیماریهای روحی و روانی و آمار خودکشی نشان میدهد که این راهکارها مؤثر نبودهاند.
بدیهی است که ناتوانی روانشناسان و نظریهپردازان علم روانشناسی، از نگاه تکساحتی و صرفاً مادی آنان به بشر سرچشمه میگیرد.
ناکارآمدی نظریههای روانشناسی موجب شده است که برخی از روانپزشکان و روانشناسان با مشاهده عینیِ تأثیر عقاید مذهبی در درمان بیماریها، معنویتدرمانی را به عنوان نسخهای جدید برای مداوای بیماران، در دستور کار خود قرار دهند.
قرآن بهعنوان کتاب هدایت انسان، نقشی اساسی در جهتدهی و تحدید ناامیدی آدمی دارد.
قرآن کریم و روایات، برای امیدواری و مطلوباندیشی اهمیت فراوانی قائل شدهاند و تبیین راهکارهای امیدبخش با استفاده از آموزههای دینی برای انسان معاصر که در کشاکش ناملایمات زندگی با مشکلات متعددی روبهروست، بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد.
بیتردید این راهکارها، پویایی، حرکت و نشاط فرد و جامعه را در پی خواهند داشت.
با توجه به این مهم در ادامه، در باره روشهای تقویت امید در فرد و جامعه بحث خواهیم کرد.
در مذمت نا امیـد کردن مردم
در آیات و روایات متعدد مأیوس شدن از رحمت خدا و نیز مأیوس کردن دیگران از رحمت او نکوهش شده است. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «قالالله تبارک و تعالی یابن آدم… لا تقنط الناس من رحمهْالله تعالی علیهم و انت ترجوها لنفسک؛ (۳) خداوند تعالی فرمود ای آدم… مردم را از رحمت خدا نومید مگردان، در حالی که آن را برای خودت امیدواری.»
و نیز: «خداوند در روز قیامت گروهی را که سیاهی چهرهشان بر سفیدی آن غالب است برمیانگیزد و گفته میشود اینان نومیدکنندگان از رحمت خدا هستند.»(۴)
در وصایای امام علی(ع) به امام حسن مجتبی(ع) آمده است:
«فرزندم هیچ گنهکاری را نومید مکن، زیرا چه بسا کسی که عمری گناه میکند، فرجامش به نیکی ختم میشود و ای بسا کسی که عمری عمل کند لیکن در پایان عمر گرفتار فساد و رهسپار دوزخ شود، پناه به خدا از آتش دوزخ.»(۵)
چگونگی تقویت امیـد در زندگی
با مراجعه به قرآن و روایات معصومان«ع» میتوان راهکارهای زیر را برای امیدآفرینی ارائه کرد.
۱٫خداشناسی
بیـن خداباوری و تقویت امید رابطه دوطرفه وجود دارد. یعنی هر چه ایمان قویتر باشد، به همان میزان امید نیز در او تقویت خواهد شد و تضعیف ایمان به تضعیف امید میانجامد.
محور امید در قرآن کریم، خدای سبحان است و امید حقیقی از ایمان و اعتقاد به خدا سرچشمه میگیرد، بنابراین برای کسی که به خدا ایمان دارد، ناامیدی معنا ندارد؛ زیرا نیروی ایمان، آرامش و اطمینان را برای او به ارمغان میآورد.
کسانی که درونی متلاطم دارند؛ همواره نگران و غمگیناند؛ آرامش و اطمینان خاطر ندارند و ناامیدی در سراسر زندگی آنان موج میزند؛ به ایمان حقیقی و اعتماد به خدا دست نیافتهاند.
قرآن کریم میفرماید:
«بَلى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ؛ (۶) کسی که خود را با تمام وجود به خدا تسلیم کند و نیکوکار باشد، پاداش او نزد پروردگار اوست و بیمى بر او نیست و غمگین نخواهد شد.»
ترس و احساس ناامنی، موجب ناامیدی میشود و احساس امنیت، سرچشمه امیدواری است. قرآن، ایمان راستین به خدا را مایه امنیت و هدایت میداند و میفرماید:
«الَّذینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ؛(۷) کسانى که ایمان آورده و ایمان خود را به شرک نیالودهاند، از عذاب در امان هستند و اینان راهیافتگانند.»
ایمان به خدا با آرامش و اطمینان قلبی همراه است و دلهای مؤمنان به یاد خدا آرام میگیرد:
«الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛(۸) کسانى که ایمان آوردهاند؛ دلهایشان به یاد خدا آرام مىگیرد. همانا دل با یاد خدا آرامش مىیابد.»
قرآن از مؤمنانی سخن میگوید که به مقام دوستی با خدا راه یافتهاند؛ نه ترسی دارند و نه اندوهی: «أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ، وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ، الَّذِینَ آمَنُوا، وَ کانُوا یَتَّقُونَ؛(۹) همانا دوستان خدا نه خوفى دارند و نه اندوهی. آنان کسانى هستند که ایمان آورده و همواره تقوا را پیشه خویش ساختهاند.»
اولیای الهی با خوف از خدا که خوفی ممدوح است، از چیزی غیر از خدا نمیهراسند و اندوهگین نمیشوند.
شناخت حقیقی خدا آثار و لوازمی دارد. از جمله آثار آن این است که شکوفههای امید را در دل انسان بارور میسازد. امام علی«ع» میفرمایند:
«یَنبَغی لِمَن عَرَفَ اللّهَ سُبحانَهُ أن لا یَخلُوَ قَلبُهُ مِن رجَائِهِ وخَوفِهِ؛(۱۰) کسی که خدا را بشناسد، سزاوار است که دلش از امید به او و بیم از او خالی نباشد.»
آن حضرت، خدا را اینگونه توصیف میفرمایند:
«الْحَمدُ لِلَّهِ غَیْرَ مَقْنُوطٍ مِن رَحمَتِهِ وَ لَا مَخلُوٍّ مِن نِعْمَتِهِ وَ لَا مَأْیُوسٍ مِن مَغْفِرَتِهِ؛(۱۱)
ستایش خداوندى را سزاست که کسى از رحمت او مأیوس نشود و از نعمتهاى فراوان او بیرون نرود. خداوندى که هیچ گنهکارى از آمرزش او ناامید نشود.»
از لطف تو هیچ بنده نومید نشد
مقبول تو جز قبول جاوید نشد
لطفت به کدام ذره پیوست دمی
که آن ذره به از هزار خورشید نشد(۱۲)
مهمترین چیزى که باعث امیدوارى بندگان خدا میشود، این است که خداوند خیر محض است و هیچ شری به او راه ندارد.
او فیّاض على الاطلاق و بخشنده مطلق است. خلق را آفرید تا به آنها جود و احسان کند و فضل و کرم خود را ظاهر سازد. بنابراین هر کسی که به او روی آورد، مورد فضل و رحمتش قرار میگیرد.
۲٫دنیاشناسی
یکی دیگر از روشهای تقویت امید در فرد و جامعه، شناخت صحیح و دقیق دنیاست. همه ما مشتاقانه به دنبال آرامشیم و میدانیم که در زندگی دنیایی سختیها و مشکلات فراوانی وجود دارند که آرامش ما را نشانه میگیرند و آسایش ما را نابود و امیدها را به ناامیدی تبدیل میکنند.
پس برای رسیدن به آرامش، گریزی از مبارزه با رنج و غم و درد نیست؛ زیرا در این دنیا جایی خالی از درد و رنج وجود ندارد.
نقل شده است کهئ امام سجاد«ع» در مجلسی به یکی از حاضران در مجلس فرمودند: «تقوا پیشه کن و خواسته خود را از راه نیکو به دست آور و آنچه را که آفریده نشده، طلب نکن که هر کس که آفریده نشده را بطلبد، دلش از حسرت پاره پاره مىشود و بهآنچه میجوید دسترسى پیدا نمىکند.»
آن مرد گفت: «چگونه ممکن است کسى در طلب چیزى برآید که هنوز آفریده نشده است؟» حضرت فرمودند: «کسى که به دنبال ثروت و اموال و وسعت در زندگى دنیا میرود، مقصودش آسایش است و آسایش در دنیا و برای اهل دنیا خلق نشده است. آسایش فقط در بهشت و براى اهل بهشت و ناراحتى و زحمت براى اهل دنیا آفریده شده است.
به هر کس که از دنیا سهمی دادند، دو برابر آن، حرص دادند و هر که از دنیا بیشتر به دست آورد، نیازمندىاش فزونتر خواهد بود؛ زیرا در نگهدارى ثروتش به مردم محتاج است.
پس در ثروت دنیا آسایش نباشد، ولى شیطان فرزند آدم را وسوسه و به او القا میکند که جمع کردن مال آسایش میآورد؛ حال آنکه او را در دنیا به ناراحتى و در آخرت به پاى حساب میکشاند.»(۱۳)
با توجه حدیث یادشده، به منظور تقویت امید به زندگی و بالا بردن آستانه تحمل و نیز مبارزه با مشکلات، توجه به نکات زیر ضروری است:
الف) توجه به ویژگیهای دنیا: ما برای ماندن در این دنیا آفریده نشدهایم و سرای دنیا گذرگاه است و جای اقامت دائمی نیست. حتی بهترین بندگان خدا، پیامبران الهی و اولیای خدا در این دنیا ماندگار نبودند.
پس باید تمرین کنیم و بیاموزیم که هر چه در این زندگی رخ میدهد، موقتی است و خیر و شر و لذت و الم و رنج فانی هستند و از آنها و آنچه رنگ دنیایی به خود میگیرد، باید گذشت و دانست که همه سختیها پایان میپذیرند.
ب) گستره مشکلات دنیا: دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم بر پایه لذتجویی و راحتی مطلق آفریده نشده است تا انتظار سختیها و مشکلات را نداشته باشیم. در این دنیا خیر و شر و درد و لذت قرین و لازمه دنیای مادی هستند و گریزی از آنها نیست.
سختیها و مشکلات دنیا همگانیاند و تنها خاص افراد مؤمن و اهل آخرت نیست. در زندگی اهل دنیا هم گرفتاریهای بسیاری وجود دارند که برای آنان طاقتفرسا هستند. سختیها برای افراد مختلف با توجه به ظرفیت آنان متفاوتند. حتی کسانی که از اطاعت و معنویت دست شسته و تمام تلاش خود را صرف لذتهای دنیایی میکنند، بهرهها و لذتهای مادیشان غالباً با درد و رنج و ترس و غم و اندوه آمیخته است.
ج) پاداش و کیفر: باید متوجه این نکته باشیم که ابتلائات ما در دنیا تصادفی نیستند و بسیاری از آنها برای رشد و تکامل ما لازماند و خداوند میخواهد با سختیها و مشکلات به ما پاداش بدهد.
شناخت دنیا از زاویه ایمان به خدا، انسان را به زندگی امیدوار و مشکلات را قابل تحمل میکند. مؤمنین به این دلیل از آرامش و آسایش روانى برخوردارند که خالق جهان را حکیم، علیم،عادل، طرفدار حق و اهل حق مىدانند و نه ستمگر و طرفـدار ستم و یا بىتفاوت. یکتاپرستان معتقدند که هیچ چیزى بیحساب نیست و بدیها یا کیفرى عادلانهاند و یا ابتلائى هدفدار و شایسته پاداش.
۳٫خودشناسی
یکی دیگر از مهمترین روشهای تقویت امید در فرد و جامعه از منظر قرآن و روایات، «انسانشناسی» است. آدمی وقتی نیروی عقل را به کار میگیرد، میبیند در زندگی فراز و نشیبهای فراوانی وجود دارند.
گاه سایه سختیها بر سرش سنگینی میکند و گاه نسیم آرامش و راحتی، روحش را نوازش میدهد. تلخیها و شیرینیها لازمه زندگیاند و از صحنه زندگی حذف شدنی نیستند. بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که شرایط همواره بر وفق مراد باشند.
اصلاح بینش، درک واقعیتها و ارزیابی صحیح مسائل، نقش تعیینکنندهای در مقابله با مشکلات دارند. اگر درک صحیحی از زندگی نداشته باشیم و نتوانیم رخدادهای آن را بهدرستی تفسیر کنیم، ارائه راهحلها کمک چندانی به ما نمیکند.
اگر نیروی عقل خود را به کار بگیریم؛ موقعیت و جایگاه خود را در جهان آفرینش بشناسیم و از تواناییها و محدودیتهای خود باخبر باشیم، به خودشناسی میرسیم. آنگاه با شناخت نقاط قوت و ضعف خود، در صدد تقویت نقاط قوت و اصلاح نقاط ضعف برمیآئیم و با جامعیت به مسائل مینگریم. در آن صورت متوجه تواناییهای بسیار خود میشویم و مهار شرایط و پیروزی بر مشکلات ناممکن نخواهد بود.
اسلام عنایت خاصی به این موضوع دارد که انسان «خود» را بشناسد و جایگاه خویشتن را در جهان آفرینش تشخیص دهد. تأکیدات مکرر قرآن در مورد انسان براى آن است که انسان خود را آنچنان که هست بشناسد.
«خودشناسى بدان معناست که انسان مقام واقعى خود را در عالم وجود بشناسد و بداند که خاکى محض نیست و پرتوى از روح الهى(۱۴) در او هست.
انسان میتواند در معرفت بر فرشتگان پیشى بگیرد.(۱۵) او آزاد و مختار و مسئول خویشتن و مسئول افراد دیگر و مسئول آباد کردن و بهتر کردن جهان است.(۱۶) انسان امانتدار الهى است و بر حسب تصادف برترى نیافته است تا استبداد بورزد و همه چیز را براى شخص خود تصاحب کند و مسئولیت و تکلیفى براى خود قائل نباشد. هدف از شناخت و درک این است که انسان، خود را به مقام والایى که شایسته آن است برساند.»(۱۷)
خودشناسی باعث میشود جوانههای امید در وجود فرد ریشه بدوانند و او را به سوی هدفی که برای آن آفریده شده، سوق دهند. کسی که خود را بشناسد، در مییابد که عالم آفرینش بیهدف آفریده نشده است و انسان نیز که یکی از اجزا و بلکه مهمترین جزء آن است و بیهدف آفریده شده باشد.
از نگاه قرآن کریم آفرینش انسان فلسفه و هدفی دارد. انسان موجودی مکلّف و مسئول است و بیهوده و مهمل رها نشده است(۱۸)
پس در سختترین شرایط و در برابر مشکلات باید همانند کوه مقاومت کند و با امید به آینده گام بردارد. او باید در لحظه لحظه زندگی با امید و پر تلاش به سوی هدف آفرینش، یعنی کمال نهایی پیش برود.
۴٫آخرتشناسی
در جوامع مادی و کسانی که از خداوند غافلاند و ایمان ندارند، مرگ یکی از عوامل نومیدی است.
ولی در جوامع ایمانی، پرواز از دنیای تنگ و تاریک دنیوی به سوی جهان آخرت، از عوامل مهم امیدواری است.
مرگ همواره ذهن انسان را به خود مشغول میدارد. بیم از مرگ، در همه انسانها یک حس واقعی است و اگر برای آن فکری نشود، آرامش درونی او را بر هم میزند.
نوع نگاه و اعتقاد به معاد موضوع بسیار مهمی است که میتواند زندگی دنیایی و آخرتی انسان را تحت تأثیر قرار دهد. اینکه به کجا میرویم و چرا میرویم، معمایی است که باید برای آن پاسخی یافت.
مکتب توحید که قرآن آن را معرفی میکند، این معما را حل کرده است.
قرآن مرگ را طوری تفسیر کرده است که نه تنها برای انسان ناامید کننده و رنجآور نیست، بلکه امیدبخش است.
ایمان به معاد، زمینه حرکت و نشاط در زندگی و امید به آیندهای روشن را برای انسان فراهم میکند؛ از اینرو آنان که به حیات پس از دنیا باور دارند، با تلاش و انجام عمل صالح، توشه مناسب را برای آخرت خویش فراهم میکنند و به آرامش و امنیت دست مییابند؛ اما یاد مرگ برای کسانی که مرگ را پایان موجودیت انسان میدانند، یادآور رنج و اندوه و ناامیدی است:
«… مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُم أَجرُهُم عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنُونَ؛(۱۸) کسانى که به خدا و روز رستاخیز ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است و هیچ ترس و اندوهى ندارند.»
۵٫موعودشناسی
در همه ادیان الهی و برخی ادیان غیرالهی، از عصر طلایی، مدینه فاضله و آرمانی و دوره سعادت انسانها یاد و به آیندهای بهتر نوید داده شده است.
در تعالیم ادیان با نامهای مختلف از منجی عالم بشریت یاد و با نام و یاد او، امید در میان پیروانشان ترویج میشود؛ زیرا اعتقاد به مصلح جهانی که حق را حاکم و عدالتی جهانشمول را برقرار خواهد کرد، دینداران را به نیکوکاری، صداقت، درستکاری و گسترش عدالت تشویق میکند.
بدون شک ارائه الگویی که جامعه ایدهآل را تشکیل میدهد، موجب میشود که منتظران حضرت که مشتاقانه چشمانتظار آمدنش هستند، تلاش کنند جامعه خود را با الهام از آن جامعه، شبیهسازی کنند.
از سوی دیگر انسان برای تداوم زندگی و تحمل دشواریهای آن، نیازمند انگیزهای نیرومند است تا با امید به آیندهای که بهتر و زیباتر از امروز باشد، به نیرو و شور و نشاط خود جهت و معنا بخشد.
از نگاه اسلام، منجی موعود، حضرت مهدی«عج» است و نظام مهدوی خلاصه و نتیجه رسالت همه انبیاء و اوصیای الهی است. تمام آرزوها و آرمانهای انبیاء که در طول قرون گذشته محقق نشدهاند، در حکومت امام مهدی«عج» تجلی خواهند یافت و رؤیاهای صادقانه بشر در این نظام تعبیر خواهند شد.
«اصلِ «انتظار فرج» از یک اصل کلى اسلامى و قرآنى استنتاج مىشود و آن اصل «حرمت یأس از رَوح اللَّه» است. مؤمن به عنایات الهی هرگز و در هیچ شرائطی امیدش را از دست نمیدهد و تسلیم یأس و ناامیدی و بیهودهگرایی نمیشود.
انتظار فرج و ناامید نشدن از روح الله یک عنایت عمومی و بشری است، نه مختص یک شخص یا گروه. بهعلاوه توام است با نویدهای خاص و مشخص که به آن قطعیت داده است.»(۲۰)
مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید
که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زدهام فالی و فریادرسی میآید
زآتش وادی ایمن نه منم خرم و بس
موسی آنجا به امید قبسی میآید
هیچ کس نیست که در کوی تواش کاری نیست
هر کس آنجا به طریق هوسی میآید(۲۱)
پینوشتها:
- بیانات ۶/۷/۱۴۰۰
- https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/11/27/2203403
- میزانالحکمه، ج۱۰ قنوط، ح۱۷۱۱۸٫
- بحارالانوار، ج۲، ص۵۵، ح۳۰٫
- بحارالانوار، ج۷۷، ص۲۳۹، ح۱٫
- بقره/ ۱۱۲٫
- انعام/ ۸۲٫
- رعد/ ۲۸٫
- یونس/۶۳-۶۲٫
- عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم؛ ص.۸۳٫
- نهج البلاغه، خطبه ۴۵٫
- مولوی.
- شیخ صدوق، الخصال، ج.۱، ص. ۶۴٫
- وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی. (حجر:۲۹).
- وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِکَهِ فَقالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِین (بقره/ ۳۱)
- هُوَ انْشَأَکُمْ مِنَ الْارْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فیها (هود/ ۶۱)
- مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، (انسان در قرآن)ج.۲، ص. ۲۸۵
- «أَیَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدىً؛آیا انسان پندارد که بیهوده رها مىشود؟!( قیامت: ۳۶٫)
- بقره/۶۲٫
- شهید مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی، ص. ۱۴٫
- حافظ.