اشاره:
حجت الاسلام و المسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه استاد تمام فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و مدرس خارج فقه نظام سیاسی و از اندیشمندانی است که به طرح نظریه در بخشهای مختلف علوم انسانی مانند علوم دینی و فلسفه اسلامی پرداخته است. تاکنون ۶۵ جلد کتاب و ۲۰۰ مقاله علمی ـ پژوهشی در نشریهها و همایشهای داخلی و بینالمللی از ایشان چاپ شده است. یکی از پروژههایی که ایشان در آن زمینه نظریهپردازی میکند، پروژه حکمرانی اسلامی است.
متن حاضر گفتگو با ایشان درباره حکمرانی اسلامی است. دکتر خسروپناه با وجود مشغله زیاد، متواضعانه گفتوگو با «پاسدار اسلام» را پذیرفتند و در فضائی صمیمی به پرسشهایی مانند چیستی حکمرانی اسلامی، حلقههای مفقود در حکمرانی پاسخ دادند و به تبیین چرائی ناکارآمدی حکمرانی در اقتصاد و فرهنگ پرداختند.
*موضوع گفتگوی ما حکمرانی اسلامی در بخش اقتصاد وفرهنگ است. لطفا ابتدا در باره چیستی حکمرانی اسلامی توضیح بدهید؟
خیلی ممنون از حضور سروان عزیز از اینکه به این موضوع مهم حکمرانی اسلامی توسط نشریه وزین پاسدار اسلام پرداخته میشود. من توصیهام این است که یک شماره اختصاصی به این موضوع پرداخته شود، هم مباحث نظری و هم مباحث مصداقی، در یک شماره که از حکمت تا حکمرانی به آن پرداخته شود.
مسئله حکمرانی موضوع بسیار کلیدی و مهمی است که امیدوارم به سمع و نظر مسئولین اجرایی، تقنینی و قضائی کشور برسد؛ زیرا به نظر میرسد با همه دستاوردها و توانمندیهایی که در سالهای پس از انقلاب به دست آمده، ضعف در حکمرانی باعث بروز مشکلات زیادی شده است.
فلسفه، فقه و اخلاق حکمرانی یکی از مهمترین حوزههای حکمرانی به شمار میرود. فلسفه حکمرانی به هستیشناسی بایدها و نبایدها و در واقع مدیریت حکمرانی، فقه به قواعد حکمرانی و اخلاق به فضائل و رذائل حکمرانی میپردازد و باید تأکید کرد حکمرانی غیر از حکومت کردن است.
سیاستگذاری، خط مشیگذاری و تنظیمگری و همچنین خدمات عمومی، تعریف دقیق حکمرانی هستند. شورای نگهبان در بخش تنظیمگری حکمرانی قرار دارد، یعنی بخشی از فرآیند تنظیمگری و سیاستگذاریها را انجام میدهد، اما متأسفانه بسیاری از سیاستگذاریها در بخشهایی انجام میشوند که وظیفه تنظیمگری مقرراتگذاری و خدمات عمومی دارند.
*آیا اصطلاحاتی مثل حکمرانی، تنظیمگری و سیاستگذاری همه از سنخ فرآیند هستند و فرقی میان حکومت و حکمرانی نیست؟
حکمرانی فرآیندی است که طبق مباحث جدیدی که غربیها به آن پرداختهاند دو رکن اساسی دارد: سیاستگذاری و تنظیمگری. تنظیمگری هم مراحلی دارد که مهمترین رکن آن مقرراتگذاری و تقنین است. یعنی از تقنین تا نظارت و ارزیابی و رصد و اصلاح، کلّ این فرآیند را در بر میگیرد؛ بنابراین اصطلاحاتی مثل حکمرانی، تنظیمگری و سیاستگذاری همه از سنخ فرآیندند، فرق Governance با Government در این است. Government یک نهاد است، Governance یک فرآیند است؛ لذا بعضی این اشکال را مطرح کردهاند که فرقی بین حکومت و حکمرانی نیست. طبق معنای امروزی حکمرانی هم میتواند در حکومت باشد هم میتواند نباشد. یعنی چه حکومت نداشته باشد؟ حکمرانی یعنی سیاستگذاری و تنظیمگری که منتهی میشود به خدمات عمومی؛ اما آیا همه حکومتها سیاستگذاری دارند؟ ممکن است داشته باشند؛ اما خیلیها هم ندارند. قانونگذاری میکنند برای اقدام و بعضی از حکومتها مثل کشور عربستان، مجلس ندارند، قانونگذاری ندارند و همه چیز دست حاکم است. میخواهم بگویم حکومتی مثل عربستان، حکومت هست؛ ولی حکمرانی ندارد، از طرف دیگر ممکن است حکمرانی باشد؛ اما حکومتی نباشد مثل حکمرانیای که در بنگاهها شکل میگیرد. ممکن است این حکمرانی حتی بینالمللی هم باشد، مثل FATF چون حکمرانی لزوماً عمومی و دولتی نیست.
*با توجه به سه مرحله حکمرانی سیاستگذاری، خط مشیگذاری و تنظیمگری و همچنین خدمات عمومی، آیا مولفههای حکمرانی در بخشهای مختلف کشور وجود ندارند؟
ما در بسیاری از مقولهها حکمرانی نداریم. در حوزه امنیت و دفاع داریم؛ اما در حوزههایی مثل فرهنگ، اقتصاد و سلامت نداریم. این معنایش این نیست که ما سند نداریم. سند اقتصاد مقاومتی داریم که مقام معظم رهبری هم آن را ابلاغ کردهاند، سند سلامت هم داریم؛ اما از این سند تقنین و تنظیمگری و بر اساس آن آییننامه و خدمات عمومی در حوزه سلامت شکل نگرفتهاند؛ لذا مثلاً وزیر بهداشت و درمان میآید و میگوید میخواهم معاونت طب سنتی داشته باشم. از آن حمایت و تقویتش میکند و مراکز پژوهشی ـ آزمایشگاهی راهاندازی میکند؛ اما یک وزیر بهداشت و درمان دیگر میآید و کلاً آن معاونت را تعطیل میکند و معاونت پژوهشی هم دیگر حاضر نیست یک ریال برای آن خرج کند، این یعنی ملاک اینکه طب سنتی نقشی در سلامت مردم داشته باشد یا نه بستگی به رأی یک آدم دارد و ما در این عرصه حکمرانی نداریم؛ چون همان طور که پیشتر همعرض کردم حکمرانی یعنی سیاستگذاری نخبگان در حوزه سلامت، در این حکمرانی سیاستگذاری این است که دنبال پارادایمهای دیگر طب سنتی برویم یا نرویم تا بعد در حوزه تنظیمگری و تقنین مطابق آن پیش برویم.
درواقع حکمرانی بعد از سیاستگذاری میآید. در تقنین و سرانجام منتهی به اقدام میشود، در این صورت دولتها هم که تغییر کنند، مسیر همان مسیر است. شما نگاه کنید وقتی کرونا آمد مسئولان وزارت بهداشت بالاتفاق میگفتند: «باید واکسن را از خارج بیاوریم.» اصلاً این باور که: «ما باید واکسن را در داخل تولید کنیم.» مسخره بود. واکسن پدیده حسّاسی است و خیلی از کشورهایی که فعالیتهای دارویی گستردهای دارند سعی میکنند مدیریت واکسن را به دولتمردانشان بسپارند. مقام معظم رهبری هم به همین دلیل دستور دادند که: «بهسمت تولید واکسن بروید.»
بعد از دستور ایشان دو مجموعه از زیرمجموعههای زیر نظر رهبری شروع به فعالیت کردند که اولین آنها مجموعه شهید فخریزاده و دومی ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد برکت بودند که حالا نتیجه کارشان را میبینیم. طی کار هر موقع آنها به بنبستی میرسیدند دولتمردان مسخرهشان میکردند که: «ما گفتیم نمیشود.»؛ اما وقتی کار کمکم داشت به نتیجه میرسید، دو نهاد تابعه وزارت بهداشت و پاستور هم وارد این حوزه شدند. این یعنی ضعف حکمرانی.
پس حکمرانی یک تکنولوژی و تدبیر یک موضوع است. به بیانی حکمرانی مجموعه بایدها و نبایدهاست. سیاستها بایدها و نبایدهای کلان و جهتده است. تنظیمگری هم بایدها و نبایدهای کاربردری و عملیاتی و خدمات عمومی هم مرحله اجرا و عمل است. البته همین بایدها و نبایدها مبتنی بر فلسفه و بینش است. همیشه حکمرانی از علوم انسانی توصیفی بهره میبرد. من توصیه میکنم که حکمرانی اسلامی باید مبتنی بر حکمت اسلامی باشد و از حکمت اسلامی به حکمرانی اسلامی برسد.
*شما نمونه موفق حکمرانی را دربخش دفاع عنوان کردید. لطفا دراین باره توضیح دهید؟
حکمرانی اولویت جامعه ماست. من وقتی خلاها و مشکلات را درجامعه اعم از معیشت، امنیت غذایی و عرصههای دیگر میبینم، متوجه میشوم که ضعف و خلأ در حکمرانی است و آنجا هم که پیشرفتهای داشتیم، مثل بحثهای امنیتی ـ دفاعی، قوت ما درحکمرانی است. یعنی هرگاه در هر موضوعی، نظام سیاستهای تنظیم کرده و مطابق سیاستگذاری، تنظیمگری ومطابق تنظیمگری، خدمات عمومی در آن عرصه انجام شده، ما در آنجا موفق بودهایم مانند بحثهای دفاعی.
در حوزه دفاع سیاستهائی که رهبر معظم انقلاب اعلام کردند و بعد مصوبات قوانین مجلس، دقیقاً درراستای سیاستگذاری است و آئیننامههای اجرایی که در وزارت دفاع و ارتش و سپاه انجام میشود در این راستاست و نتیجه آن پیشرفت در حوزه نظامی است که هیچ کشوری طمع حمله به ایران را ندارد. شاید برخی این دو جمله رهبری را تناقض بدانند. آقا در یک جا میفرماید ما بههیچوجه به دنبال ساخت بمب اتم نیستیم و از طرفی میفرماید هر کشوری به ما حمله کند جوابی کوبنده به او خواهیم داد. کشوری که ما را تهدید هستهای کرده، کشور اسرائیل است. اگر اسرائیل حماقت کرد و به ما حمله هستهای کرد چطور میخواهیم جواب بدهیم؟ پاسخ این است که حکمرانی دفاعی ما اقتضا کرده که در چندین نقطه خاورمیانه نیرو داشته باشیم. در فلسطین، در لبنان…نیرو داریم که اگر اسرائیل حماقت و حمله کند، قبل از اینکه این موشکها به ایران اصابت کنند، موشکهای ما «تلآویو» را نابود میکنند. اقتدار موشکی ما بهقدری بالاست که اسرائیل جرئت تصور حمله ندارد. البته ما با بمب هستهای حمله نمیکنیم، ولی اسرائیل میداند هژمونی قدرت ما چنان بالاست که قبل از حمله هستهای اسرائیل به ایران، کل پایتخت اسرائیل نابود خواهد شد. این نتیجه حکمرانی در فضای امنیت است که مردم در بخش امنیت زندگی میکنند. ما باید بتوانیم این حکمرانی را در همه ارکان کشور گسترش بدهیم.
*اما متاسفانه حکمرانی دربخشهای دیگر بهویژه اقتصاد و فرهنگ و آموزش هنوز شکل نگرفته است.
بله متاسفانه همین طور است. مثلاً در بخش دانشگاهها، ما هنوز در هوای کمی و کثرت مقالات قرار داریم، بدون آنکه خروجی مقالات و بخش کیفی برای ما مهم باشد، چون ساختار دانشگاهها، حافظه ـ محور است و تفکر ـ محور نیست. حتی ساختار ارتقا نیز کمّیت ـ محور است نه کیفیت ـ محور. مثلاً در سند دانشگاه آزاد است که اگر در هیئتهای ممیزه کسی ده مقاله علمی پژوهشی داشته باشد، این امتیازات را دارد و متاسفانه همچنان تاکید بر کمیت است و بررسی نمیشود که این مقالات چه مسائل و مشکلاتی را برطرف کردهاند یا میکنند.
*راه خروج از این مشکل و ارتقا بخشیدن به دانشگاه ها چیست؟
نظریه «از حکمت تا حکمرانی» میتواند موجب تعالی علوم انسانی شود تا مورد بهرهبرداری قرار گیرند. تولید مقاله، تولید علم نیست، تولید علم، تولید نظریه است؛ اما در حوزه دانشگاههای ما کمّیگرایی ملاک قرار داده شده و هر چه تعداد چاپ مقالات و کتابها بیشتر باشد، امکان ارتقا هم بیشتر خواهد بود. اگر در آئیننامه ارتقا اساتید، نوآوری و نظریهپردازی را ملاک قرار دهند و تکثر مقالات از معیار ارتقا خارج شود، میتواند گفت که ساختار به سمت مولد علم رفتهاست که متاسفانه هنوز به این سمت نرفتهایم.
برای دانشبنیان کردن دانشگاه و رشد آن لازم است وزارت علوم تصمیمگیری در باره گسترش و توسعه رشتههای دانشگاه را به استادان همان دانشگاه بسپارد و با اصلاح ساختار کنونی که آسیبزاست و اجازه تولید علم را در دانشگاه نمیدهد، مسیر را برای تولید علم باز کند. خلاصه اینکه حکمرانی ما در دانشگاه و حوزه علمیه حکمرانی تولید علم نیست، بلکه تولید مدرک است و پشت سر هم مدرک دکترا بیرون میدهند. این به معنی ضعف علمی استاد و دانشجو نیست، بلکه این ساختار مدیریتی، اداری و آئین ارتقا استادان تولیدکننده علم نیست.
*بخش دیگر حکمرانی در بخش امنیت غذایی است. همان طور که مستحضرید امنیت غذایی به معنی دسترسی به غذای سالم و کافی در همه ایام عمر و برای یک زندگی شاداب است. آیا در حال حاضر حکمرانی امنیت غذایی داریم؟
متاسفانه خیر و ما از نبود حکمرانی در این بخش رنج میبریم. جامعه ایران اسلامی در این روزها با دو تهدید جدی غذایی و تهدید جدی فرهنگی از طریق فضای مجازی، بهویژه اینستاگرام مواجه است و ضرورت دارد دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی در باب امنیت غذایی و امنیت فرهنگی، نقش حکمرانی در این دو عرصه را داشته باشد.
تهدید غذایی در این چند ماه اخیر با افزایش نامعقول قیمت گوشت و مرغ و لبنیات و حبوبات آشکار است؛ افزایشی که فشار شدیدی بر مردم تحمیل کرده و سختی زیادی بر خیرین و نیروهای جهادی و بسیجی و بنیاد مستضعفان و ستاد فرمان اجرایی امام و کمیته امداد و هلال احمر در طرح مواسات وارد ساخته است.این فشار و سختی، تنها زاییده مدیریت ناکارآمد این روزها نیست؛ بلکه معلول فقدان رویکرد حکمرانی غذایی در کشور است.
*پیشنهاد شما برای حل این مشکل چیست؟
پیشنهاد بنده تشکیل ستاد حکمرانی امنیت غذایی در دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی با اذن رهبر معظم انقلاب «حفظ الله» است که در آن، سیاستهای راهبردی امنیت غذایی در فرآیند تقنین و اجرا، بهویژه در نهادهای آموزشی و صنعتی و بازرگانی و غیره مدیریت شود.
برای نمونه در حال حاضر که دانشگاهها و دانشکدههای کشاورزی از کاهش دانشجو رنج میبرند؛ جا دارد اعضای هیئت علمی در خصوص غذای طیور و احشام و کود و بذر، تلاش علمی و تهدید غذایی را با نگرش عالمانه مهار و خودکفایی غذایی را در این وضعیت تأمین کنند. این نوع حکمرانی در دوره تحریم هندوستان توسط آمریکا در دهههای پایانی قرن بیستم نیز تجربه شد و جواب گرفت.
*یکی دیگر از تهدیدها دربخش امنیت فرهنگی است. لطفا دراین باره توضیحی دهید؟
تهدید فرهنگی نیز یکی از معضلات است که در حال حاضر توسط اینستاگرام به خطر افتاده است؛ خطری که
از گزارش آن، معذورم و تنها هشدار میدهم خطری که این روزها در اینستاگرام یافتم، در مطالعات بیست سالهام در باب جریانشناسی ضد فرهنگها و جریانهای شیطانپرستی و عرفانهای کاذب و لمپنیسم فرهنگی و موسیقیهای راک و متال و رمانهای فاسد نیافتم؛ فسادی که انتقالش به جوانان و نسل سوم و چهارم انقلاب چیزی به نام بیانیه گام دوم باقی نخواهد گذاشت.
تشکیل حکمرانی امنیت فرهنگی در دبیرخانه با اذن رهبری را جدی بگیرید؛ هر چند باید شورایعالی انقلاب فرهنگی و شورایعالی فضای مجازی و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات جدی میگرفتند که متأسفانه چنین جدیتی، معللانه نه مدللانه مشاهده نمیشود.
پیشنهادم حکمرانی امنیت غذایی و حکمرانی امنیت فرهنگی، برای درمان و مقابله با این تهدید است؛ نه پیشگیری که دیگر زمانی برای پیشگیری نمانده است.
*بخش فرهنگ را عنوان کردید. در بخش سینما نیز با این مشکل مواجهیم؟
بخش دیگر از فقدان حکمرانی درحوزه سینماست. مشکلاتی که ما در حوزه سینما داریم مشکلات حادی هستند. متاسفانه سریالهای خانگی اخیر، سبک زندگی، یاغی، لاکچری و زخم کاری بی بند و باری را ترویج میکردند. سریال خاتون هم که اخیر در حال پخش است، به نقد روسیه میپردازد و زمانی که ایران از شمال درگیر روسها و از جنوب درگیر انگلیسیها را به نمایش گذاشته است. آن هم در زمان کنونی که ما با چین و روسها در ارتباط هستیم، طوری نشان میدهد که ذهن ما خدشهدار شود. نمیگویم باید به روسها اعتماد کنیم؛ اما جالب این که جنایات انگلیس و آمریکا را نمیسازند. با پیام آشکار و پنهانی ذهن مخاطب را درگیر میکند. یا همین فیلم موهن عنکبوت مقدس که ساخت فیلم عنکبوت مقدس با هزینه میلیون یورویی و تعلق جایزه کن به بازیگر زن ایرانی بود که روزگاری در ایران با مشکلات جنسی ویران شد و اینک میخواهد با بازی در فیلم موهن به ارزشهای ایرانی و اسلامی خود را آباد سازد که بیشک، ویرانتر خواهد شد.
متاسفانه برخی از اهل نفاق، پیامهای تبریک خود را نثار توهینکنندگان به حرم حضرت ثامن الحجج«ع» میکنند. این طایفه از پخش و گسترش مردمی «سلام فرمانده» عصبانی میشوند و اعتراض خود را به بهانه شهادت امام صادق«ع» فریاد میزنند، اما برای توهین به امام رضا«ع» تبریک میفرستند؛ چون «سلام فرمانده»، سرودی خالص و ولایی و همراه با عشق به امام زمان«عج»است که بهطور گسترده در دنیا الگوبرداری شد. انسان بیمار، بیمار است؛ خواه بیمار عقلی یا جنسی یا بیمار ایرانستیزی و اسلامستیزی. بیمارانی که با سرمایه ایران رشد میکنند و سرمایه خود را در اختیار اجنبی قرار میدهند. هم پناهندگی میگیرند و هم تعهد میدهند تا بر ضد ایران و ایرانیان خدمت کنند و با پررویی تمام با زبان نفاقشان به ایرانی بودن خود افتخار میکنند.
راهکار حل این مشکل دراحیای حکمرانی در سینماست که نشانی از اصلاح آن در کشور دیده نمیشود. مشکل ما اینجاست که برخی از افراد دغدغهمند حوزوی و دانشگاهی که باید دراین عرصهها وارد بشوند با واقعیت جامعه مواجه نیستند و مسئله را بهخوبی درک نمیکنند؛ بهطوری که کار عینی و موضوعشناسی دقیقی انجام ندادند. کاش طلاب یا دانشجویان دو روز در هفته ناظر بر تخصصی که دارند در میدان قرار بگیرند. برخی از دوستان که به وزارتخانهها رفتند و ایده عدالتی دارند، میگویند ما در چه عالمی بودیم و واقعیت چه عالم دیگری است. این افراد با قرار گرفتن در متن جامعه کمک شایانی در تحقق حکمرانی اسلامی در سینماها خواهند داشت.
*در بخش مسکن و گمرگ با توجه به اتفاقات اخیر معضل نبود حکمرانی کاملاً پیداست.
بله متاسفانه بخش دیگر از فقدان حکمرانی در مسکن است. ویرانی ساختمان متروپل آبادان دل انسانهای مومن را به درد آورد و باعث وداع جمعی از هممیهنان متدین عزیزمان از دار فانی شد و خانوادههای معززشان را عزادار کرد. این پدیده ناگوار ناشی از ضعف حکمرانی مسکن است و اینکه سیاستگذاری و تنظیمگری در عرصه مسکن در اختیار حکمرانی حکیمانه نیست و گاهی در دست اختاپوسان فاسد قرار میگیرد. باید بگویم که تا الگوی حکمرانی در عرصه مسکن اصلاح نشود، متاسفانه شاهد مصائب دیگری خواهیم بود. خداوند روح عزیزانمان را غریق رحمت و غفران کند.
نبود حکمرانی در گمرک نیز بهعینه قابل مشاهده است. متأسفانه ما در حوزه قانونگذاری و وضع قانون بسیار پیچیده عمل کردیم و قوانین چند لایهای تصویب و تنظیم شدند؛ با وجود این، ساختار و مسیر لازم برای اجرای این قوانین نهادینه نشده است. یکی از آن بخشها گمرک است که قوانین فراوانی در حوزه صادرات و واردات و گمرک وجود دارند، اما ساختار نظاممندی برای اجرای آن دیده نشده و در نتیجه زمینه برای سوءاستفاده افراد از قوانین متعدد در جهت تأمین منافع و مقاصد افراد وجود دارند و این مسئله قابل انکار نیست.
*وظیفه حاکم اسلامی در قبال این مشکلات چیست؟
حاکم اسلامی باید طوری تدبیر کند که اشتغال افزایش پیدا کند. حکومت اسلامی باید منابع کشور را بهگونهای هدایت کند که از آن بالاترین بهرهبرداری به عمل آید. اینکه دو شرکت خودروسازی همه قطعات خودروهای خود را از چین وارد کنند و همه منابع اقتصادی کشور را ببلعند، قطعاً منجر به اشتغال پایدار نمیشود. حالا تصور کنید به جای واردات، تولید داخلی مورد حمایت قرار گیرد و گردش نقدینگی و منابع ثروت به سمت تولید و کارگاههای تولیدی داخلی هدایت شود. چقدر وضعیت اشتغال متفاوت خواهد بود و به تبع آن چقدر از مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم حل خواهد شد.
بنابراین یکی از مهمترین مصادیق ضعف حکمرانی، فقدان ساختار سیستمی در بخشهای مختلف اقتصادی و فرهنگی است. هر چند در حوزه دفاعی و امنیتی تا حدودی حکمرانی اجرا میشود، اما در حوزههای صنایع غذایی کشاورزی، آموزش پرورش و بهداشت و درمان بهطور جدی با ضعف حکمرانی روبهرو هستیم و راهکار آن شکلگیری حکمرانی اسلامی دراین حوزههاست.
*و سخن آخر
من حقیقتاً از یک چیز خیلی رنج میبرم که بارها هم گفتهام؛ اما این عرض من مورد توجه قرار نگرفته است. ما این همه مراکز و نهادهای فکری و میدانی جریان انقلاب داریم؛ اما همه جزیرهای عمل میکنند و گرفتار رفتار سازمانی هستند که من باید همه مشکلات را حل کنم. این رفتار سازمانی خطرش کمتر از رفتار فردی برای حل مسائل نیست.