مقدمه: یکى از ارزشهاى مهم اخلاقى که موجب آثار درخشان و سازنده در زندگى انسان و باعث کسب عزّت و آبرو و شخصیت ممتاز مىشود، خصلت غیرت است. غیرت دینى عامل بسیار مهمى براى دفاع از حریم قوانین اسلام و احیاى معروف و امحای منکر است.
در حدیثى از امام صادق(ع) آمده است که خداوند دو فرشته را براى عذاب قومى مأمور کرد. هنگامى که آنها به سراغ این مأموریت خود رفتند، مردی بهظاهر نورانى را که آثار پارسایى و صلاح در او آشکار بود دیدند که در حال تضرّع و زارى به درگاه خداست. یکى از آن دو به دیگرى گفت: «این مرد دعاکننده را دیدى؟» دیگرى گفت: «آرى، ولى من مأموریتم را انجام مىدهم.» دومى گفت: «من هیچ کارى نمىکنم، تا به پیشگاه خدا بازگردم (و دستور جدیدى بگیرم).» هنگامى که به پیشگاه خداوند عرضه داشت که: «پروردگارا! من به آن شهر که رسیدم، یکى از بندگان تو را دیدم که در حال دعا و تضرّع است.» دستور آمد که برو و مأموریتت را انجام ده (و شهر را زیر و رو کنید) «فأِنَّ ذلِکَ رجُلٌ لَمْ یَتَغیَّرْ وَجْهُهُ غَضَباً لى قَطُّ؛ او مردى است که هرگز چهرهاش از خشم در راه من متغیر و برافروخته نشده و ذرهاى غیرت دینى نداشته است.»(۱)
تعریف غیرت:
واژه غیرت در اصل از تغییر و تغیّر گرفته شده و به معنى دفاع شدید از عرض و ناموس یا مال و کشور و دین است. معمولاً چهره انسان غیور هنگام دفاع، متغیّر و دگرگون و نشانههاى دفاع جدّى و شدید در چهرهاش دیده مىشود. ضد آن بىغیرتى و سستى و سهلانگارى است که چنین خصلتى موجب پیامدهاى ویرانگر و انحرافات بسیار زشت میشود. واژه غیرت معمولاً در جایى به کار مىرود که چیزى حق اختصاصى شخصى یا گروهى است و دیگران مىخواهند مرز و حریم آن را بشکنند و انسان غیور با دفاع شدید خود از تجاوز حریمشکنان جلوگیرى مىکند.
ملااحمد نراقی، (قرن ۱۳ هـ.) در کتاب «معراج السعاده» علاوه بر غیرت درباره زنان، غیرت درباره دین، آبرو و مال را هم بیان کرده است. به باور نراقی، مؤمنان نباید از خانواده خود غافل شوند و در باره امری که عاقبت آن به فساد منجر میشود، اهمال کنند.(۲) نراقی همچنین اجرای بیکم و کاست امر به معروف و نهی از منکر را از مصادیق غیرت دانسته است.(۳)
آیتالله مکارم شیرازی در تعریف غیرت میفرماید: «منظور از غیرت دینى این است که انسان در برابر تخلّفاتى که از مسیر حق و عدالت و احکام الهى مىشود، خاموش ننشیند و از کنارشان بیاعتنا نگذرد، بلکه تخلّف هر چه شدیدتر باشد جوش و خروش او بیشتر شود. کسانى که خونسرد و بىرمق از کنار این امور مىگذرند فاقد غیرت دینى هستند.»(۴)
آیتالله مظاهری، علاوه بر غیرت شخصی، با تکیه بر روایات، موارد دیگری را برای غیرت ذکر کرده است؛ از جمله غیرت عمومی و اجتماعی به معنای غیرتورزی مردان جامعه درباره همه زنان؛(۵) غیرت وطن و سرزمین به معنای دوست داشتن وطن و تلاش برای رشد آن؛(۶) و غیرت دینی به معنای دفاع از حریم اسلام.(۷)
قرآن مجید درباره بعضى از جنگجویان مؤمن که فاقد وسائل لازم براى شرکت در میدان جنگ بودند مىفرماید: «وَ لاعَلَى الَّذینَ اِذا ما أَتَوْکَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لاَأَجِدُ ما أَحْمِلُکُمْ عَلَیْهِ تَوَلَّوا وَ أَعْیُنُهُمْ تَفیضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَناً أَلاّ یَجِدُوا مایُنْفِقُونَ؛(۸) بر کسانى که وقتى نزد تو آمدند که آنها را بر مرکبى (براى میدان جهاد) سوار کنى و تو گفتى: مرکبى که شما را بر آن سوار کنم، ندارم. و آنها از نزد تو بازگشتند در حالى که چشمانشان از اندوه اشکبار بود ایرادى نیست،زیرا چیزى که در راه خدا انفاق کنند، نداشتند.
این چه عاملى است که فردى را که ابزار و وسایل جهاد را نمىیابد چنان منقلب مىکند که بىاختیار اشک میریزد؟ توجه داشته باشید «تفیض» در اینجا به معناى فرو ریختن فراوان است و آن چیزى جز غیرت دینى نیست.(۹)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «اَلا وَ اِنَّ اللهَ حَرَّمَ الْحَرامَ وَ حَدَّ الحُدودَ وَ ما اَحَدٌ اَغْیرَ مِنَ اللهِ وَ مِنْ غَیرَتِهِ حَرَّمَ الْفواحِشَ؛ آگاه باشید که خداوند، محرمات را حرام و حدود را وضع کرد و هیچ کس غیورتر از خدا نیست که از روی غیرت، زشتیها را حرام کرده است.»(۱۰)
نهج البلاغه نیز در مورد اهانت به ناموس غیر مسلمان مىفرماید: «اگر مسلمانى به خاطر این حادثه (بسیار دردناک)(۱۱) از شدّت تأسّف بمیرد، جاى سرزنش ندارد، بلکه به نظر من سزاوار است.»
اقسام غیرت:
غیرتى محبوب است وارزش به شمار مىآید که مانند سایر صفات ارزشى، در حد اعتدال باشد و گرنه به ضد ارزش تبدیل خواهد شد. مانند دفاعهاى غیر منطقى از ناموس که به صورت وسواس و سوءظن درمیآیند. بر همین اساس پیامبر(ص) فرمود: «مِنَ الغَیرَه ما یُحِبُّ اللّهُ، وَ مِنها ما یَکرَهُ اللّهُ، فَاَمّا ما یُحِبُّ فَالغَیرَهُ فِى الرَّیبَهِ، وَ اَمّا ما یَکرَهُ فَالغَیرَهُ فِى غَیرِ الرَّیبَه؛ غیرت بر دو گونه است، نوعى از آن را خدا دوست دارد و نوعى را دوست ندارد. اما غیرتى که خدا دوست دارد، غیرت در موارد مشکوک (و مظان آلودگىها)ست. اما غیرتى در غیر این موارد را دوست ندارد.»(۱۲)
امام صادق(ع) فرمود: «لاغیره فى الحلال؛ در امور حلال ،غیرت ورزى، نابجاست.(۳)
بر همین اساس امیرمؤمنان على(ع) فرمود: «غیره الرّجل ایمانٌ و غیره المرئه عدوانٌ؛ غیرت مرد از ایمان نشأت میگیرد، ولى غیرت زن (در مورد – هوو) از دشمنى (و حسادت).»(۱۴)
امام علی«ع»در نهج البلاغه به فرزندش امام حسن(ع) فرمود: «ایّاک والتّغایر فى غیر موضع الغیره، فانّ ذلک یدعو الصّحیحه الى السقم و البریّه الى الرّیب؛از غیرتورزى در غیر موردش پرهیز کن، زیرا این گونه غیرت (افراطى) سبب گرفتارى و انحراف افراد درستکار و موجب مىشود که افراد بىگناه در معرض تهمت قرار گیرند.(۱۵)
نشانههای غیرت دینی:
هر چیزی نشانهای دارد. برای شناخت «غیرت» نیز نشانههایی وجود دارند که به صورت مختصر به اهم آنها اشاره میشود:
۱)مقابله با گناه و فساد:
مسلمان وظیفه دارد به گناه و فسادی که در جامعه صورت میپذیرد، بیاعتنا نباشد. در سیره عالم بزرگوار میرزا محمّدحسین یزدی آوردهاند که در زمان ایشان در باغ حکومتی شیراز، مجلس مهمانی برپا شده بود. در این مهمانی جمعی از تجار شرکت داشتند. در آن مجلس انواع فسق و فجور صورت پذیرفت. خبر به میرزا رسید.ایشان سخت ناراحت و بیقرار شد و روز جمعه در مسجد وکیل شیراز پس از نماز عصر به منبر رفت و بسیار گریست و پس از ذکر چند جمله موعظه فرمود: «ای تُجّاری که فُجّار شدید! شما همیشه پشت سر علما بودید، اما اکنون در مجلس فسقی که آشکارا محرّمات الهی را مرتکب میشدند رفتید و به جای آنکه آنها را نهی کنید، با آنها همراهی و جگر مرا سوراخ کردید و دل مرا آتش زدید.» از منبر پایین آمد و به منزل رفت و در بستر بیماری افتاد تا اینکه دار فانی را وداع گفت.(۱۶)
۲) امر به معروف و نهی از منکر:
امر به معروف و نهی از منکر یکی از تعالیم حیاتبخش اسلام است که در سایه آن، احکام دینی اجرا میشوند و مسلمانان شرافت و عزّت پیدا میکنند. قرآن میفرماید: «کنْتُمْ خَیرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ»؛(۱۷) شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از کار ناپسند باز میدارید.
مسلمانان هنگامی «امت ممتاز و برتر» محسوب میشوند که غیرت دینی در بین آنان زنده باشد. در آیه دیگر میفرماید: «وَ لْتَکنْ مِنْکمْ أُمَّهٌ یدْعُونَ إِلَی الْخَیرِ وَ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ أُولئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ»؛(۱۸) باید از میان شما گروهی مردم را به نیکی دعوت کنند و به کار شایسته وادارند و از زشتی باز دارند و آنان همان رستگارانند.
امام باقر(ع) میفرماید: «انَّ الامرَ بالمَعروف و النّهى عَن الْمنکر سَبیلُ الانبیاء و مِنهاجُ الصُلحاءِ، فَریضهٌ عَظیمهٌ بِها تُقامُ الفرائضُ و تَأمَنُ المَذاهب و تَحِلُّ المَکاسبُ و تَرُدُّ المَظالمُ و تَعْمُرُ الارض وَ یَنتصِفُ مِنَ الاعْداء»؛(۱۹) امر به معروف و نهی از منکر راه انبیا و روش صالحان است. فریضه بزرگی است که در پرتو آن، فرایض بر پا، راهها امن، کسبها حلال، مظالم مردود و زمین آباد میشوند و از دشمنان انتقام گرفته میشود.
۳) مقابله با بدعتها:
یکی از خطرهایی که مکتب را تهدید میکند. پدید آمدن بدعتهاست؛ مانند اجرای کنسرتهای مبتذل، ترویج عشقهای خیابانی، ترویج بدحجابی و توسعه مظاهر فساد و… زیرا اساس شریعت را متزلزل میسازد و غیرت دینی باید با آن مقابله کند.
پیامبر(ص) در این باره میفرمایند: «انْ تَبَسَّمَ فی وَجه مُبتَدعٍ فَقَد أعان عَلی هَدمِ دینِه.»(۲۰) کسی که به روی بدعتگذار بخندد، کمک به نابودی دینش کرده است.
امام صادق(ع) فرمود: «لا تَصْحَبوا اهلَ البِدَع و لاتُجالسو هم فَتَصیروا عِند النّاس کواحدٍ مِنهُم؛»(۲۱) با اهل بدعت مصاحبت و همنشینی نکنید که در نتیجه نزد مردم همانند یکی از آنها خواهید بود.
۴) خشم مقدّس:
از جلوههای برجسته غیرت دینی «خشم مقدّس» است. خشمگین شدن به خاطر خدا و دین او، خشمی پسندیده و خدایی است. همه دینباوران باید در هنگام مشاهده منکر، خشم مقدّس خویش را بروز دهند. سمبل این خشم مقدّس، انبیا و امامان«ع» بودند. حضرت ابراهیم«ع» در قرآن سمبل «برائت از مشرکان» است و به مسلمانان دستور داده شده که در این زمینه، ایشان را الگوی خویش قرار دهند.(۲۲)
در باره پیامبر اسلام«ص» آمده است: «محَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکفَّارِ رُحَماءُ بَینَهُمْ.(۲۳): محمّد فرستاده خداست و کسانی که با او هستند؛ در برابر کفّار سختگیر و در جمع خود مهربانند.»
شهید مطهری(ره) میفرماید: «هر مؤمنی که به حق ایمان دارد، باید در مقابل باطل موضع بگیرد و آن را انکار کند و این همان کفر مقدس است که کفر در برابر طاغوت است.»(۲۴)
۵) دفاع از ارزشها:
از دیگر نشانههای غیرت دینی، دفاع از ارزشهای اسلامی است؛ کسی که دین را با جان و دل پذیرا باشد نمیتواند نسبت به تهاجم به ارزشهای دینی بیاعتنا باشد. قرآن در این زمینه میفرماید: «لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یذْکرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کثِیراً.(۲۵): و اگر خدا بعضی از مردم را با بعض دیگر دفع نمیکرد صومعهها و کلیساها و کنیسهها و مساجدی که نام خدا در آنها بسیار برده میشود سخت ویران میشدند.»
آیا در جایی که مراکز پرستش خدا این ارزش را دارد که انسان از آنها دفاع کند. نباید از اصل دین دفاع کرد؟ در فرازی از دعای امام سجاد(ع) میخوانیم: «بار خدایا! هر مسلمانی که امر اسلام برای او مهم است و از اجتماع اهل شرک در برابر ملّت اسلام اندوهگین میشود تا جایی که قصد جهاد میکند؛ ولی ناتوانی او را خانهنشین یا تنگدستی کارش را کند میکند یا پیشامدی تصمیم او را به تأخیر میاندازد، یا در برابر ارادهاش مانعی قرار میگیرد؛او را در زمره شهیدان و صالحان قرار ده.»(۲۶)
۶) مقابله با استهزا کنندگان:
یکی از مظاهر غیرت دینی، مقابله و قطع رابطه با کسانی است که ارزشهای دینی را مسخره میکنند. قرآن در این زمینه میفرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَکمْ هُزُواً وَ لَعِباً… أَوْلِیاءَ»(۲۷): ای کسانی که ایمان آوردهاید، باافرادی که آیین شما را به باد استهزا و بازی میگیرند دوستی نکنید. در شأن نزول آیه فوق آمده است که جمعی از یهود و بعضی از نصارا صدای مؤّذن را که میشنیدند، یا قیام مسلمانان به نماز را که میدیدند، آنان را مسخره میکردند. قرآن مسلمانان را از طرح دوستی با اینگونه افراد بر حذر داشته است.(۲۸)
پینوشتها:
- ۱٫بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق، ج. ۹۷، ص.۸۹، حدیث ۶۰٫
- معراجالسعاده، نراقی، انتشارات جاویدان،صص.۱۵۳-۱۵۲
- ۳٫همان.
- ۴٫پیام امام امیرالمومنین(ع)، ناصر مکارم شیرازى، دارالکتبالاسلامیه، تهران، ۱۳۸۵ هـ. ش، ج.۲، ص.۱۵۵٫
- ۵٫معرفت نفس، مظاهری، چاپ ۱۳۹۴ش، ج.۳، ص.۱۵۳٫
- ۶٫همان،ص.۱۳۷٫
- ۷٫همان،ص.۱۳۸٫
- ۸٫توبه/۹۲٫
- ۹٫پیام امام امیرالمومنین(ع)،همان،ص.ص۱۵۵٫
- ۱۰٫بحارالانوار،ج.۷۳،ص.۳۳۲٫
- ۱۱٫نهجالبلاغه/خطبه ۲۷٫ منظور غارت زیورآلات یک زن مسلمان و یک زن غیرمسلمانِ در پناه اسلام در حمله سپاه معاویه به شهر انبار است.
- ۱۲٫کنزالعمال، متقی هندی، مؤسسه الرسله، سوم، حدیث ۷۰۶۷،ج.۳،ص.۳۸۵٫
- ۱۳٫وسائلالشیعه،ج.۱۴،ص.۱۷۶،ح.۳٫
- ۱۴٫میزانالحکمه، محمدی ریشهری، قم ، دارالحدیث،ج.۷،ص.۳۹۵٫
- ۱۵٫نهجالبلاغه، نامه ۳۱٫
- ۱۶٫مردان علم در میدان عمل، نعمتالله حسینی، ج.۱،ص.۲۲۴٫
- ۱۷٫آل عمران/۱۱۰٫
- ۱۸٫همان/۱۰۴٫
- ۱۹٫وسائلالشیعه، حر عاملی، بیروت، ج.۱۱، ص.۳۹۵٫
- ۲۰٫سفینهالبحار، شیخ عباس قمی، ج.۱، ص.۶۳٫
- ۲۱٫کافى، محمدبن یعقوی کلینی، ج.۲، ص. ۳۶۰٫ روایات دیگرى در مستدرک، ج ۱۲، ص ۳۱۴ وجود دارد.
- ۲۲٫ممتحنه/۴٫
- ۲۳٫فتح/۲۹٫
- ۲۴٫شهید مطهری، آشنایى با قرآن، قم، صدرا، ج.۱، ص.۱۴۶٫
- ۲۵٫ممتحنه/۲۲٫
- ۲۶٫صحیفه سجادیه، دعاى ۲۷، ص.۱۱۵، سطر ۱۳٫
- ۲۷٫مائده/۵۷٫
- ۲۸٫تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج.۴، ص.۴۳۵٫