ولی‌فقیـه مغولان مدرن را به زانو درآورد – حسن ابراهیم‌زاده

حمله وحشیانه مغول از مرزهای شرقی ایران در سال ۶۱۶ ﻫ.ق، چنان بنیان برافکن و خانمانسوز بود که هر ایرانی که تاریخ سرزمینش را ورق می‌زند، وقتی به این مقطع از تاریخ می‌رسد، هاله‌ای از غم و اندوه بر رخسارش می‌نشیند و لعن و نفرین بر حمله‌کنندگان و حکمرانان این دوره می‌فرستد.

این حمله آنچنان جغرافیای سیاسی، بُن‌مایه‌های فرهنگی، روابط اجتماعی و نظام اقتصادی ایران بزرگ را دچار تزلزل و فروپاشی کرد که باقی ماندن نام ایران و تمدن ایرانی پس از آن حمله را باید معجزه تاریخی خواند.

در بازخوانی تاریخ ایران قبل از حمله مغول و بررسی علل و عوامل این حمله که به موفقیت دشمن و زمینه‌سازی تسلط آن بر ایران عزیز را فراهم ساخت، چند عنصر اصلی بیش از علل و عوامل دیگر نقش ایفا کرد.

ـ بی‌کفایتی حکمرانان، عدم رشد نامتوازن علمی؛ نادیده گرفتن دانش نظامی و تک ساحتی شدن دین و رشد تفکر تخدیری تصوف و درون‌گرایی

ضعف حکمرانان ایران در اواخر حکومت خوارزمشاهیان در این دوره بر کسی پوشیده نیست، دولتمردانی که درک درستی از وضعیت قدرت‌های نوظهور در همسایگی خود نداشتند، به‌ویژه از مغول‌هایی که با بهره‌گیری از نیروهای زبده نظامی خود، پس از فتح چین با مرزهای ایران همسایه شده و درصدد گسترش امپراطوری خود بودند و در حال ارزیابی نقاط ضعف و قدرت ایران برآمده بودند.

در کنار این ضعف اطلاعاتی و خارج شدن مدیریت ایران بزرگ از دست زمامداران، وضعیت داخلی ایران هم به دلیل ضعف مدیریت مدیران میانی و ظهور فرقه‌گرایی و قوم‌گرایی در عرصه اجتماعی، لذت‌طلبی و خمودگی در روحیه فردی نیز طمع دشمن را برای حمله به ایران دوچندان کرد. ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن خود این وضعیت را قبل از حمله مغول به ایران این‌گونه به تصویر می‌کشد:

«…پیش از حمله خارجی، لذت‌طلبی اپیکوری، خستگی جسمی و روحی، بزدلی، بی‌لیاقتی جنگی، فرقه‌گرایی، جهل‌طلبی مذهبی، فساد و هرج و مرج سیاسی دولت را به اضمحلال کشانیده بود.»(۱)

سال ۱۴۰۴ ﻫ.ش مغولان مدرن از سمت غرب ایران حمله‌ای را آغاز کردند که ریشه در اشتباه محاسباتی آنان داشت، زیرا ایران برخلاف سال ۶۱۶ ﻫ.ق. حکمران برجسته‌ای داشت که دارای همه فضایل و از جمله مدیریت و شجاعت بود و هم قومیت‌های ایرانی و جناح‌های سیاسی برخلاف آن دوره با داشتن سلایق و گرایشات مختلف به مدیریت ولایت فقیه از یک همدلی و همراهی بی‌نظیر برخوردار بودند.

در این دوره به لطف وجود و رهنمودهای امام انقلاب جامعه از یک انسجام ملی برخوردار بود و اگرچه تهاجم فرهنگی و تلاش‌های دشمنان در رواج بی‌دینی و بی‌مبالاتی ریزش‌هایی را در پی داشت، اما ایران جوانانی داشت که برخلاف عصر خوارزمشاهیان، خداجو، شجاع و بابصیرت بودند.

از این‌‌رو در همان روز نخست نبرد، مغولان مدرن به اشتباه راهبردی خود پی بردند که ایران عصر ولایت فقیه، ایران عصر پادشاهان نیست و این مردم با مردم روزگاران پیش متفاوت است. تفاوتی که امام خمینی(ره) آنان را حتی بهتر از مردمان صدر اسلام خوانده بودند.

در مقایسه وضعیت ایران قبل از حمله مغولان از شرق با حمله مغولان از غرب، حاکم بودن روح انزوا و عزلت و تفکر تخدیری تصوف بر جامعه به واسطه نگاه تک‌ساحتی به دین قبل از حمله مغولان از سوی شرق در عصر خوارزمشاهیان بود. این تفکر در ساحت‌های مختلف جامعه به‌قدری رسوخ کرده بود که حتی آیات جهادی قرآن را در برابر ایستادگی در برابر دشمن بیرونی را تفسیر به جهاد درونی می‌کردند. متأسفانه این روحیه و تفسیر درونی و عرفانی از اسلام و قرآن بر کل جهان اسلام و به‌ویژه سرزمین ایران حکمفرما شد تا جایی که هاشم المعروف الحسنی در کتاب «تصوف و تشیع» خود می‌نویسد:

«عبدالله بن مبارک در تفسیر قول خداوند متعال که فرموده: «جَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ»(۲) گفته است: مراد از آیه مذکور جهاد با نفس و هواپرستی و حق جهاد بلکه جهاد اکبر همین است.

پس از پایان جنگ تحمیلی هشت ساله و رحلت امام خمینی(ره)، خط نفوذ به بهانه‌های گوناگون در صدد ترویج تفکر تخدیری، به‌ویژه در عرصه هنر و نهادزدایی از روحیه جهاد و شهادت پرداخت و همزمان مبلّغ روحیه مصرف‌گرایی و لذت‌جویی شد. رهبری انقلاب، تمام قامت در برابر آنچه در نهایت از آن به «قتل عام فرهنگی» یاد کردند ایستادند.

یاران امامین انقلاب در این دوره به یاری رهبری شتافتند که از آن میان می‌توان اعتراض شدید مرحوم حاج سید احمد آقا به رواج جریان سرمایه‌داری و حجت‌الاسلام و المسلمین رحیمیان به حذف تصاویر شهدا و… اشاره کرد.

زنده نگهداشتن روحیه جهادی و روح انقلابی و انقلابی‌گری از سوی رهبری انقلاب مانع از آن شد تا سرنوشت حمله مغولان از سوی غرب در سال ۱۴۰۴ ﻫ.ش. به سرنوشت حمله مغولان از سوی شرق در سال ۶۱۶ ﻫ.ق تبدیل شود. ایستادگی تحسین برانگیز مردم و به‌ویژه جوانان در همه عرصه‌ها حتی در جایگاه یک مجری تلویزیون ثابت کرد، تضمین‌کننده امنیت مرزهای ایران و حفظ یکپارچگی ملی، تنها در گرو زنده بودن و زنده نگهداشتن روح حماسی و انقلابی و فاصله گرفتن از روحیات انزوا و گوشه‌نشینی است.

رهبر معظم انقلاب در همان سال‌های حاکمیت برخی افکار بر دولتمردان وقت، هدف اصلی مقابله کردن با روحیه جهادی و تضعیف و تخریب نمادهای جهادی و جایگزین کردن افکار غرب‌گرایی از سوی خط نفوذ را برداشتن چتر امنیت از سر کشور ایران و هر ایرانی خواندند. ایشان به صراحت انگیزه خود را در سال ۱۳۷۸ از تکرار هشدارها چنین بیان فرمودند:

«…من در این چند سال به ملت ایران و به مسئولان عرض کردم که دشمن درصدد نفوذ است! هر پنجره‌ای پیدا کند وارد خواهد شد، هوشیاری‌تان را بیشتر کنید. دشمن امنیت ملی ما را هدف گرفته است. امنیت ملی برای یک ملت از همه چیز واجب‌تر است.»(۳)

رشد نامتوازن علمی و بسنده کردن به مباحث نظری و عدم پیشرفت دانش نظامی و تقویت قوای نظامی و استحکامات، از ویژگی‌های جهان اسلام قبل از حمله مغول از مرزهای شرقی بود که می‌توان آن را عامل اصلی سقوط ایران در این دوره خواند.

تا جایی که در شهری مثل مرو که در مرز جهان اسلام و ایران با دشمن قرار داشت، یاقوت حموی با شنیدن حمله مغول و ترک این شهر در خصوص کتابخانه‌های این شهر می‌نویسد:

«من در حالی شهر مرو را ترک می‌کنم که در آن ده کتابخانه وقفی موجود است که از لحاظ کمی و کیفی در دنیا مانند آن نظیری ندارد.»(۴)

بی‌شک اگر در آن دوره استحکامات نظامی هم به تعداد کتابخانه‌ها و دانش نظامی همچون دانش‌های دیگر از لحاظ کمی و کیفی نظیری در دنیا نداشت، یکی از خونین‌ترین برگ‌های تاریخ جهان در جغرافیای ایران ورق نمی‌خورد!

بر اساس اسناد و اعترافات خلبانان مهاجم دشمن، طراحی و تمرین حمله مغولان مدرن برای براندازی نظام اسلامی و تجزیه ایران در سال ۱۴۰۴ از ده سال پیش آغاز شده بود، یعنی سال ۱۳۹۴ درست زمانی که دشمن با سیاست فریب و استفاده از خط نفوذ در داخل بیشترین فشار خود را برای تضعیف توانمندی‌های نظامی و فرو کاستن دانش نظامی و ایجاد محدودیت‌هایی برای دانشمندان ایرانی به کار گرفت و سخن از پایان دوران عصر موشک به میان آمد!

برای آگاهی بیشتر از بصیرت، آینده‌نگری و عمق راهبردی نگاه امام خامنه‌ای همین بس که دقیقاً ده سال پیش به موازات حرکت دشمن، بر توسعه دفاعی کشور تأکید کردند و در شهریور ۱۳۹۴ فرمودند:

«… توسعه دفاعی کشور، توانایی دفاعی کشور، مشت محکم ملت در عرصه نظامی، بایستی همچنان محکم بماند و محکم‌تر بشود، یا حمایت ما از این برادران مقاوممان در نقاط مختلف، اینها‌ مطلقاً نبایستی در مذاکرات مورد خدشه قرار بگیرند.»(۵)

از پیش‌بینی‌های محقق شده امام خامنه‌ای، سخنان معظم‌له در شهریور ۱۳۹۴ در جمع فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که ایشان به‌صراحت به حرکت غافلگیرانه دشمن در ده سال آینده اشاره می‌کنند:

«… اگر چنانچه ما بیدار باشیم، امید آنها ناامید خواهد شد، آنها منتظر نشسته‌اند که یک روزی ملت ایران و نظام اسلامی ایران خوابش ببرد، منتظر این هستند و وعده می‌دهند که ده سال بعد، ایران آن ایران نیست و دیگران هم که دیگر کاری نمی‌کنند! تصورشان این است، نباید گذاشت این فکر و این امید شیطانی در دل دشمن پا بگیرد.»(۶)

اگرچه چشم برخی به خواب رفت، برخی فریب خوردند و… اما چشمان ولی‌فقیه و یاران باوفای او بیدار ماندند. تاریخ تکرار نشد. مغولان مدرنی که از سوی غرب ایران را نشانه رفتند به زانو درآمدند. ایران ماند چون اسلام ماند، چون اسلام و ایران را «ولی‌فقیه» رهبری کرد. آیندگان این برگ از تاریخ ایران زمین را با افتخار ورق خواهند زد.

 

پی‌نوشت‌ها:

۱ـ ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج ۱، ص ۴۳۲

۲ـ سوره مبارکۀ حج آیۀ ۷۸ «شکیبایی کنید و استقامت ورزید و از مرزهای خود مراقبت به عمل آورید.»

۳ـ بیانات رهبری انقلاب در پی حادثه کوی دانشگاه، ۲۱/۴/۱۳۷۸

۴ـ معجم البلدان، یاقوت حموی، ص. ۱۱۴

۵ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مداحان اهل‌بیت«ع»  به تاریخ ۲۰/۱/۱۳۹۴

۶ـ بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به تاریخ ۲۵/۶/۱۳۹۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *