دانستنيهائي از قرآن
ستمکارترين مردم
«و من اظلم ممن منع مساجد الله ان يذکر فيها اسمه و سعي في خرابها اولئک
ما کان لهم ان يدخلوها الا خائفين * لهم في الدنيا خزي و لهم في الاخرة عذاب
عظيم».[1]
چه کسي سمتماکرتر است از کساني که از ذکر نام«الله» در مساجد جلوگيري نموده
و تلاش در تخيب آنها دارند، سزاوار نيست آنان جز با بيم و ترس به آن مساجد وارد
گردند، نصيبشان در دنيا رسوائي و در آخرت عذاب عظيم است.
و من اظلم ممن منع: امام صادق عليه السلام درباره شأن نزول و نخستين
مصاديق اين ستمکارترين افراد ميفرمايد: «انهم قريش حين منعوا رسول الله دخول مکة
و المسجد الحرام»[2]
آنان(مشرکان) قريش بودند هنگامي که رسول الله را از ورود به شهر مکه و مسجد الحرام
منع نمودند. روشن است که هر کس در هر زماني که به منع و صد مسلمين از ورود به مکه
و انجام مراسم سياسي عبادي بپردازد، مصداق«من اظلم» خواهد بود.
«و سعي في خرابها»: تخريب در فرهنگ قرآن و حديث از مفهومي وسيعتر از
ويران سازي بناي چيزي برخوردار است و لذا در روايات به مسجدي که مردم محل در آن
نماز بجاي نميآورند، مسجد خراب و نمازگزاران در مسجد«عمار» يعني آبادگران مسجد
گفته شده است.
افشاي چهرهها
از آنجا که قیآن کريم در پي طرح و ساختن جامعهاي نمونه و انساني است، از
اينرو به معرفي انسانهاي الگو و افشاي چهرههاي ستمکار ميپردازد. در اين رابطه
شانزده آيه در قرآن به معرفي«من اظلم» پرداخته است و در تمام اين آيات، کساني را
که بگونهاي به گمارهي افتاده و يا ديگران را به ضلالت و انحراف ميکشانند،
بعنوان«من اظلم» معرفي نموده است، چنانچه منع مردم از ورود به مسجد الحرام جز از
ضلالت و گمراهي و به گمراهي کشانيدن ديگران نميتواند نشأت گيرد، چه اينکه مسجد در
اسلام براي خودسازي و عبادت پروردگار و رهائي ديگران از سلطه اسارت و عبوديت بتهاي
قدرت جهاني است و لذا در صدر اسلام مساجد از چنين نقشي برخوردار بود و مسلماناني
که در چنين پايگاههاي خودسازي و عبوديت و بسيج تربيت شده بودند هنگامي که بر سر
ابر قدرتهاي آنروز يورش ميبردند رسالت اسلامي خويش را در اين جمله کوتاه خلاصه ميکردند«اخراج
العباد من عبادة العباد الي عبادة الله تعالي»[3]ما
آمدهايم تا بندگانخدا را از عبوديت غير او آزاد ساخته و به بندگي خداوند
فراخوانيم. و امروز که مسجد برهبري پيامبر گونه حضرت امام امت مدظله العالي در
ايران اسلامي اين نقش اصيل و ديرين خويش را باز يافته و چنين مردمي مؤمن، انقلابي
و رزمنده پرورش داده است و ميروند تا همين نقش اصيل و فعال را به«مسجد الحرام» که
افضل و اشرف تمام مساجد روي زمين است باز گردانند، حکام سرسپرده آل سعود بااهداي
لقب فريباي«خادم الحرمين!» به خويش، بار دگر در نقش نياکان مشرکشان ظاهر گرديده و
به«صد عن سبيل الله» پرداختهاند، چرا که آنها بخوبي از آنچه در ايران گذشت
دريافتهاند که چنانچه حج و مراسم مذهبي آن به صورت حج و مراسم عصر پيامبر باز
گردد، ديگر جائي براي آنها در حجاز باقي نخواهد ماند و بهمان سرنوشتي دچار خواهند
شد که شاه در ايران اسلامي مبتلا گرديد. ابر قدرتها و در رأس آنها آمريکا نيز درس
لازم را از حرکت اين نسل ساخته شده در مساجد، گرفتهاند و با موقعيت و حساسيتي که
مسجد الحرام در جامع جهاني اسلامي دارد، درک ميکنند که اگر اين کانون بزرگ اسلامي
به جايگاه اصيل و پيشين خويش بازگردد، موقعيت آنان در سرتاسر جهان اسلام در خطر
جدي قرار خواهد گرفت، و از اينرو براي حفظ منافع استعماري خويش در دنياي
اسلام«فهد» اين مهره بياراده، خود را مأمور قتل و کشتار مسلمانان انقلابي در حج
سال پيش نمودند و امسال دستور جلوگيري از حج زائران ايراني را به او دادهاند.
و بدين ترتيب ميبينيم که انجام مراسم حج بشيوهاي که مناسک آن در کاخ
سياه و کرملين نوشته شده و توسط آل سعود مزدور بر چند ميليون زائر بيت الله تحميل
ميگردد، چگونه تخريب معنوي حج و مسجد الحرام است و ارزشهائي که فلسفه وجودي حج را
تشکيل ميدهد از اساس ويران مينمايد، و با جدا ساختن مسجد الحرام از فلسفه وجودي
آن که عبوديت خداي کعبه و رهائي خويش و رهاسازي جامعه بزرگ اسلامي از بردگي بتهاي
قدرت جهاني است، ميکوشد تا هم چنان آنان را در اين اسارت و بردگي نگه دارند. و
اين چنين است که اين ظلم به تعداد افراد مسلمان جهان توسعه مييابد و در تمام
ابعاد مذهبي، سياسي، اقتصادي و غيره که استعمار در آن رخنه نموده است، گسترش پيدا
ميکند و با توجه به اين واقعيت است که با صد و منع از ورود به مسجد الحرام و
تخريب معنوي آن، بزرگترين ظلم تاريخ نسبت به مستضعفان زمين، تحقق و عينيت مييابد.
اينجا است که هر مسلمان از خود ميپرسد که يک اقليت منحرف سياسي و مذهبي
را چه حقي است که مکه ـ اين سرزمين مقدس
وحي و توحيد ـ را که متعلق به تمام مسلمين روي زمين است، دربست در انحصار خويش
گرفته و براي بيش از يک ميليارد مسلمان، تعيين تکليف نمايد و براي آنان شيوه
برگزاري مراسم حج را که صرفا از اهداف پليد استعماري و مذهب سياسي وهابيت سر چشمه
ميگيرد، مشخص سازد.
اولئک ما کان لهم…»: سپس قرآن کريم حکم نهائي را در مورد اين ستمکارترين
ستمگران بيان داشته و ميفرمايد: براي پايگاه بزرگ عبادي سياسي و براي جامعه بزرگ
اسلامي سزاوار و شايسته نيست که اين ستمکارترين افراد، جز با حال وحشت و ترس وارد
مسجد الحرام گردندو در جائي که براي تمام جنبندگان. محل امنيت و آرامش است بايد از
اين افراد سلب امنيت گرديده و با عدم احساس آرامش و امنيت وارد آن شوند، چرا که
آنان دشمن بشريت و دشمن رهائي انساناند. و از اينراه قرآن تکليف مسلمين را در
برخورد با امثال آل سعود به روشني و وضح مشخص ميسازد ـ و باصطلاح ـ آخرين سخنش را
بطور قاطع در مورد آنان اظهار ميدارد.
«لهم في الدنيا خزي و في الآخرة عذاب عظيم» اين گونه افراد در دنيا جز از
رسوائي و در آخرت عذابي عظيم بهره ندارند و اين رسوائي را در تاريخ براي خويش به
ثبت رسانيدند.
بيستم رمضان مصادف با سالروز فتح و آزادي مکه معظمه بوسيله رسولخدا صلي
الله عليه و آله از عوامل صد و منع مسلمين از بيت الله است، و بايد مسلمانان جهان
با الهام از قرآن و به پيروي از سيره و علم يامبر اکرم(ص) بار ديگر دست اين
جانشينان خلف آن مشرکات عصر پيامبر را زا اين سرزمين مقدس کوتاه نمايند.