دانستنيهائي از قرآن
«بمناسبت حمله ددمنشانه قزاقهاي رضاخان به
مسجد گوهرشاد در جمعه بيستم مرداد ماه 1314»
در سنگر حجاب
«يا ايها النبي قل لازواجک و بناتک و نساء
المؤمنين يدنين عليهن من جلابيبهن ذلک ادني ان يعرفن فلا بوذين وکان الله غفورا
رحيما» (سوره احزاب آيه 60)
اي پيامبر! به همسران و دخترانت و به زنان
مؤمنان بگو روسريهاي خود رابرخويش فرو افکنند؛ اين کار براي اينکه شناخته شوند
ومورد آزار و اذيت واقع نشوند؛ بهتر است و خداوند آمرزنده و مهربان است.
من جلابيبهن: راغب در مفردات مينويسد
«الجلابيب القمص والخمر» جلابيب به معني پيراهن ها و روسريها است.
ذلک ادني ان يعرفن فلا يؤذين: از اين جمله
چنين استفاده ميشود که پوشش اسلامي به اين منظور است که زن بوسيله آن عفت و
پاکدامني خويش را نشان داده و خود را از دسترس مردان بيبند و بار و شهوت ران دور
نگه دارد.
بيحجابي، پديدهاي استعماري
مسأله حجاب و پوشش اسلامي براي زن در اسلام،
مسألهاي است که از سوئي به ارزش و موقعيت زن از ديدگاه اسلام واز سويد ديگر به
سلامت و عفت عمومي جامعه ارتباط مييابد. اسلام، زن را بعنوان يکي از دو رکن مهم
جامعه پذيرفته و بهمين دليل به او حق دخالت در اکثر امور اجتماعي داده و او را در
حفظ و پاسداري از ارزشهاي اصيل اسلامي مسئول و متعهد نموده است و چنانچه از آيه
فوق بروشني استفاده ميشود، پوشش اسلامي به اين منظور تشريع گرديدکه «ان يعرفن
فلايؤذين» ما وقتي اين جمله کوتاه و در عين حال پرمحتوا را، در مقايسه با موقعيت
موجود زن در جهان استکباري امروز مورد توجه و مطالعه قرار ميدهيم، به فلسفه اصيل
و ارزشمند حجاب در اسلام آگاه شده و در مييابيم که اسلام خواسته بدين وسيله مقام
و موقعيت انساني زن را آنچنان بالا برد که از رسيدن دستهاي شوم و پليد به مقام
بلند او، جلوگيري نمايد. ولي در جهان استکبار علي رغم جنجالهاي فريبکارانه
تبليغاتي هيچگونه فرصتي به اين قشر داده نشده است تا صلاحيت و شايستگي خويش را در
زمينههاي مختلف علمي وعملي ظاهر ساخته و ازاين راه به جايگاه واقعي و انساني خود
نائل آيد، بلکه تمام تلاش بر اين بوده که از زن موجودي ساخته شود که تنها به کار
ارضاي غريزه جنسي مرد و اهداف شوم استکباري او بيايد، و در کشورهاي اسلامي باري
اينکه اين هدف شوم خود را راحتتر پياده نمايد، لذا آن را زير پوششي از مفاهيم
اسلامي مطرح ميسازد و در اين رابطه مسأله حقوق زن و منافات حجاب و پوشش اسلامي را
با اين حقوق و آزادي به ميان مياورد تا از راه محيط جامعه اسلامي را به لجنزاري
انچنان پرعفونت و فاسد مبدل سازد که نه تنها زنان بلکه مردان آن به فساد و تباهي
کشيده شوند، چراکه بخوبي دريافته است که تا آن هنگام که زن مسلمان بوسيله حجاب خويش
در پاسداري و محافظت از عفت عمومي جامعه کوشا است و در خانه بعنوان مادري مسئول و
متعهد به تربيت و پرورش نسلي وفادار به اسلام و مدافع از حريم اسلام و کشور اسلامي
بپردازد و در جامعه در پوشش اسلامي بوظائف اجتماعي خود عمل نمايد، هيچ گونه جاي
پائي براي نفوذ او به کشورهاي اسلامي پيدا خواهد شد و در همه جا با جواناني مجاهد
و مرداني مصمم روبرو خواهد بود که تا آخرين نفس و تا آخرين نفر در برابر تجاوز هر
متجاوزي خواهند ايستاد، از اينرو نقشه کشف حجاب را بعنوان وسيلهاي براي فساد و
تباهي زن بعنوان يک مادر و نيز بعنوان عضوي که ميتواند در سرنوشت جامعه از نقشي
مؤثر برخوردار باشد، طراحي و بوسيله مزدوران ديکتاتور خويش چون اتاتورک در ترکيه و
رضاخان در ايران و ديگران در ساير مناطق اسلامي پياده نمود.
جمعه خونين گوهرشاد
در اين رابطه رضاخان- آن کثيفترين مهره بياراده
استعمار پير انگلستان در ايران- مأموريت اسلام زدائي يافت و بدينسان نقاط حساس
مذهب را مورد هدف قرار داد تا از اين راه هرگونه مانعي را از سر راه نفوذ استعمار
به کشورمان از ميان بردارد، و مسأله حجاب از جمله مسائلي بود که استعمار آن را
بعنوان سد راه خويش تلقي نمود و رضاخان را مأمور مبارزه با آن نمود. ولي به مجرد
شنيده شدن چنين نغمهاي شوم، از تمام نقاط کشور فرياد اعتراض بلند گرديد و در مشهد
مقدس مردم از شهر و روستاهاي اطراف به مسجد گوهرشاد آمده تا از آن مکان مقدس و از
کنار حرم مطهر حضرت علي بن موسي(ع) خشم و نفرت خويش را بگوش آن رژيم ضد مردمي
برسانند ولي رضاخان براي حفظ تاج و تخت خويش حاضر به انجام هرگونه مأموريت
استعماري بود، در سحرگاه جمعه بيستم مرداد 1314 مردم را بوسيله قزاقهاي مزدور خويش
فراز بامهاي مسجد و حرم به رگبار مسلسلها بست و هزاران مسلمان غيور و ازاده را که
تنها بخاطر دفاع از حريم عفاف و حرمت زن مسلمان بپاخاسته بودند، در آن جمعه خونين
بخاک و خون کشيد. صداي غرش مسلسلها با شعار و شيون آن آزادگان در کنار بارگاه با
عظمت امام هشتم درهم آميخت و پيکرهاي پاکشان در اندک مدتي همچون لالههاي سرخ در
صحن مسجد گوهرشاد پرپر شد. جلادان براي شستن اين لکههاي خون از دامان رژيم ددمنش
پهلوي، بسرعت دست به کار شده و اجساد نيمهجان مجروحين را به شيوه اسرائيليان
بهمراه شهداي اين جمعه خونين در محلهاي بنام محله خشت مالها و باغ خوني در
گودالهاي از پيش آماده شده. زنده بگور کردند، تا براي هميشه حجاب و عفاف زن مسلمان
ايراني را، بخواست اربابان خويش دفن نمايند! ولي غافل از اينکه اين خونهاي مقدس
روزي آنچنان جوشان و خروشان در رگ و پوست بانوان مسلمانان و با حجاب اين کشور به
جريان خواهد افتاد و آنان را در تظاهرات ضد ستمشاهي تشکيل داده و بساط استبداد
پهلوي و استعمار غربي را براي هميشه از
ايران اسلامي جمع خواهد ساخت.
زن در نظام اسلامي
بدون ترديد زن هم چون مرد، داراي صلاحيتها و
استعدادهاي ذاتي است که اگر فرصت شکوفائي به آنها داده شود، ميتواند در تمام
زمينههاي متناسب با وضع و موقعيت خاص خويش، بدرخشد. براي نمونه شرائط تربيتي و
اجتماعي مناسبي که درصدر اسلام بوسيله پيامبر اکرم(ص) و اميرالمؤمنان (ع) بوجود
آمد، از فاطمه(س) آنچنان انسان والا و بافضيلتي ساخت که دربارهاش گفتند: «ولوکان
النساء کمثل هذه لفضلت النساء علي الرجال» اگر زن داراي شايستگي و لياقتي بمانند
فاطمه است، بنابراين زنان را بر مردان برتري و فضيلت است، وزينب قهرمان کربلا نيز
چنان در آن صحنه خون و ايثار درخشيد که بيوجود او پيام خون عاشورا هرگز به تاريخ
راه نمييافت، و بدين ترتيب اسلام صلاحيت و توانائي خود را بعنوان بک برنامه انسانساز
و همه جانبه زندگي، در رشد و ارتقاء زن به بالاترين مقام ممکن انساني به ثبوت
رساند.
امروز نيز درايران اسلامي اين فرصت به زن داده
شده تا از سوئي با اسلامي ساختن محيط تربيتي خانه، فرزنداني چنين مجاهد و نستوه در
دامان خويش تربيت نموده و آنان را به صحنههاي ايثار و شرف روانه سازد تا بار ديگر
امثال رضاخان بوسيله استعمار بر اين ملت
مستولي نگردند و از سوئي ديگر در زمينههاي علمي و فرهنگي و سياسي امکان شکوفائي و
بروز استعدادهاي خدادادي خود را پيدا نمايند.