Tag Archives: عبدالملکی

03ژانویه/21

وسعت بازار کشورهای همسایه یکی از عوامل مهم در جهش تولید است

درآمد:

 

دکتر حجت‌الله عبدالملکی، اقتصاددان و عضو هیئت ‌علمی دانشگاه امام صادق(ع) است. وی دکترای خود را از دانشگاه اصفهان در سال ١٣٨٨ به‌ عنوان نفر اول دوره اخذ کرده است و هم‌اکنون جوان‌ترین دانشیار اقتصاد کشور است. ایشان که به ‌عنوان یکی از نظریه‌پردازان اقتصاد مقاومتی در مجامع علمی داخلی و بین‌المللی شناخته می‌شود، در کنار مقالات و کتب علمی متعدد، مسئولیت‌هایی را به‌ عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران در اجلاس بین‌المللی بانک جهانی، مدیریت بنیاد دانشنامه اقتصاد اسلامی و دبیری اندیشکده آمایش بنیادین مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در کارنامه خود دارد. دکتر عبدالملکی که از سال ١٣٩۶ معاونت اشتغال و خودکفائی کمیته امداد امام خمینی (ره) را بر عهده دارد، در مهرماه سال جاری با حکم مقام معظم رهبری به‌ عنوان عضو جدید هیئت امنای کمیته امداد امام خمینی (ره) منصوب‌ شده است. مصاحبه حاضر که با هدف تبیین «جهش تولید» انجام ‌شده است به مروری بر ماهیت جهش تولید، ظرفیت‌های اقتصاد ایران در این مسیر و عملکرد دولت در نیمه سال جاری در این حوزه پرداخته است.

 

 

 

*در ابتدای بحث، لطفاً ماهیت «جهش تولید» را برای خوانندگان نشریه تبیین بفرمایید.

از منظر لغوی به حرکت همراه با شتاب فوق‌العاده جهش گفته می‌شود. فرض کنید فردی که پنج ‌متر را در مدت پنج ثانیه طی می‌کند، اگر همان مسیر را در مدت نیم ثانیه طی کند، جهش صورت گرفته است. در واقع جهش، حرکت بسیار سریع و فراتر از حرکت عادی است. با توجه به آنچه ذکر شد هنگامی ‌که از جهش تولید صحبت می‌کنیم یعنی تولید باید رشد فزاینده  ـ و نه رشد چند در صدی ـ داشته باشد.

اما منشاء جهش چیست؟ منشاء جهش انرژی متراکم است؛ لذا برای تحقق جهش تولید یا باید در ساختارها و منابع تولیدی اقتصاد انرژی متراکم داشته باشیم و یا آن را ایجاد کنیم. به نظر ما این انرژی متراکم به صورت یک ظرفیت بالقوه در اقتصاد ایران وجود دارد و می‌توان با تکیه‌ بر آن جهش تولید را رقم زد.

 

 

*تفاوت جهش تولید با رونقِ تولید چیست؟

رونق تولید عبارت است از بهبود تولید و خروج از رکود. مثلاً اگر نرخ رشد اقتصادی یعنی نرخ رشد تولید از منفی پنج درصد به منفی دو درصد برسد، رونق تولید اتفاق افتاده است. اما جهش تولید عبارت است از رشد فزاینده با درصدهای بالا و قابل‌ملاحظه. به‌ عنوان ‌مثال در شرایط حاضر بیش از ۵٠٪ ظرفیت تولید صنعتی کشور خالی و رها شده است. اگر بتوان در یک بازه یک ‌ساله حدود ٣٠٪ از این ظرفیت خالی را به کار گرفت، در این‌ صورت چیزی فراتر از رونق، یعنی جهش تولید اتفاق می‌افتد.

ما در نهاده‌های دامی وابستگی شدیدی داریم. اگر در یک حرکت یک ‌ساله بتوانیم این وابستگی را به صفر برسانیم ـ که قابل تحقق هم هست ـ و یا حتی وارد بحث صادرات آن شویم، حرکت  جهش‌واری را انجام داده‌ایم. این مسئله در مورد دانه‌های روغنی نیز قابل طرح است، زیرا حدود ٨٠٪ مصرف داخلی ما وارداتی است، حال اگر بتوانیم در بازه یک ساله نیمی از این واردات را کم کنیم و به خودکفایی برسیم، جهش تولید صورت می‌گیرد. نکته مهم اینکه تمام این موارد شدنی هستند.

 

*چرا رهبر معظم انقلاب به تأکید بر رونق تولید اکتفا نکردند؟

شاید بهتر است این سئوال را این گونه مطرح کنیم که در حالی که رونق تولید محقق نشده ، مقام مظم رهبری چرا بحث جهش تولید را مطرح کرده‌اند؟ طرح مسئله جهش تولید ناظر به یک واقعیت و آن هم وجود ظرفیت‌هایی است که در اقتصاد ایران وجود دارند و برای تحقق جهش تولید قابل اتکا هستند. بنابراین ما در تحقق رونق تولید کوتاهی کرده‌ایم و کوتاهی دلیل بر معافیت از این مأموریت نیست.

به‌ عنوان مثال از دانش‌آموز با استعدادی که مردود شده، می‌توان انتظار داشت که در آزمون بعدی نه‌ تنها نمره قبولی کسب کند، بلکه بالاترین نمره کلاس را هم بگیرد. این دقیقاً‌ همان چیزی است که ایشان در مسئله جهش تولید طرح ‌کرده‌اند؛ چون عدم تحقق رونق تولید ناشی از کمبود ظرفیت‌ها نیست، بلکه ناشی از کم‌کاری‌ها و کوتاهی‌هایی است که باید جبران شوند و این انتظار بی‌جائی نیست.

یکی از این ظرفیت‌ها ٢.٧ میلیون میلیارد تومان نقدینگی در کشور است که اگر فقط ١٠٪ آن به سمت تولید سوق پیدا کند، جهش تولید محقق می‌شود. و یا ظرفیت بازارهای کشورهای همسایه که جمعیتی حدود ۶٢٠ میلیون نفر هستند و سالانه بیش از هزار میلیارد دلار کالا و خدمات وارد می‌کنند. در حال حاضر سهم ما از این بازار دو درصد است. اگر ما همین سهم را به پنج درصد برسانیم، قطعاً جهش تولید محقق می‌شود. البته سه درصد افزایش در سهم ما از این بازار، کار کمی نیست؛ اما با برنامه‌ریزی ممکن است. این افزایش یعنی ٣٠ میلیارد دلار صادرات بیشتر و حدود ۶٠٠ هزار میلیارد تومان افزایش بیشتر در تولید داخلی (با دلار ٢٠ هزار تومان). این ظرفیت در بازار نفت و گاز ما نیز وجود دارد. در حال حاضر در روز حدود ۴٠٠ هزار بشکه ظرفیت خالی پالایشگاهی وجود دارد، یعنی پالایشگاه‌های داخلی (اعم از پالایشگاه‌های بزرگ یا پترو پالایشگاه‌های کوچک) می‌توانند روزانه ۴٠٠ هزار بشکه نفت خام را تحویل بگیرند و آن را به فرآورده تبدیل کنند. پر کردن این ظرفیت خود می‌تواند جهشی را در تولید به وجود آورد.

 

*آیا شرایط کرونایی مانع جهش تولید نیست؟

در یک نگاه اولیه، کرونا اقتصاد جهانی را وارد رکود و در مسیر تجارت دشواری‌هایی را ایجاد کرده است؛ اما واقعیت این است که در این شرایط هم  امکان جهش تولید وجود دارد. در چین به عنوان  اولین کشور درگیر کرونا شدیدترین قرنطینه‌ها در آنجا اعمال شدند، اما این کشور توانسته است با وجود رکود کرونایی، صادرات خود را افزایش دهد. بنابراین در همین شرایط هم جهش تولید و افزایش صادرات ممکن است. در دوران کرونایی تقاضای جهانی برای محصولات غذایی و کشاورزی به‌شدت افزایش پیدا کرده و این یک فرصت استثنایی برای جهش تولید است؛ البته به شرط آنکه دیپلماسی اقتصادی و تجاری ما به کمک بخش اقتصادی کشور بیاید و راه را برای آن باز کند.

 

*عملکرد دولت را در نیمه اول سال در راستای تحقق جهش تولید چگونه ارزیابی می‌کنید؟

سوای اینکه عملکرد دولت در نیمه اول سال مطلوب نبوده، عملکرد ضعیف آن موجب شده که نه تنها جهش تولید نداشته باشیم، بلکه تورم جدیدی هم به شرایط سخت اقتصادی اضافه شود. عدم مدیریت صحیح بازارهای مختلف از جمله بازار ارز و بازار دارایی‌های سرمایه‌ای مانند املاک، خودرو، طلا و حتی بورس توسط بخش اقتصادی دولت، تورم سنگینی را بر اقتصاد کشور تحمیل کرده است.

ما می‌توانستیم با استفاده از رکود جهانی ایام کرونا که خود یک ویژگی ضد تورمی برای اقتصاد کشور است، در عین داشتن جهش تولید، تورم را نسبت به سال گذشته کاهش بدهیم؛ اما مدیریت غلط دولت در بازارهای مالی و بازار دارایی، ضمن سلب فرصت جهش از اقتصاد کشور، تورم سنگین اخیر را هم به اقتصاد کشور افزوده است.

 

*الگوی موفق در بحث جهش تولید در اقتصاد ایران با توجه به تجربه‌های جهانی چیست؟

تبیین الگوهای مختلف جهش در سطح دنیا بحث مفصلی است که در فرصت این گفتگو نمی‌گنجد. بسیاری از اقتصادهای جهان پس از جنگ جهانی دوم، ساز و کار رشد اقتصادی خود را بر مبنای رونق تولید ساماندهی نکردند، بلکه به جهش تولید روی آوردند. ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم و کشورهای اروپایی مثل آلمان و فرانسه از این منظر قابل بررسی هستند.