درآمد:
بیش از ۴۰ سال از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران میگذرد. در این سالها شاهد فراز و فرودها و حوادث تلخ و شیرین زیادی بودهایم. پیشرفتهای چشمگیر همراه با پسرفتها در عرصههای مختلف این نظام، چالش مدیریتی را به معضلی جدی برای نظام تبدیل کرده است تا آنجا که در برخی از مقاطع به دلیل اشغال مدیریتها توسط افراد ناشایست و فاقد صلاحیت و عملکرد سوء آنها، دستاوردهای انقلاب اسلامی به حاشیه رفته و برخی را نسبت به این نعمت الهی بدبین کرده است. جا دارد برای واکاوی این چالش و خروج از آن تدبیری اندیشیده شود. با این مقدمه، موضوع مهارتهای لازم برای مدیران را دنبال میکنیم.
هریک از مدیران برای موفقیت در سازمان و انجام مؤثر وظایفشان نیازمند شایستگیها و مهارتهای مدیریتی هستند. صاحبنظران معمولاً ضرورت سه نوع مهارت(۱) را برای مدیران مطرح میکنند که عبارتند از:
مهارت فنی، مهارت انسانی و مهارت مفهومی یا ادراکی. به عبارت دیگر مدیران باید صاحب مهارتهای فنی، انسانی، تحلیلی و طراحی باشند.(۲)
۱- مهارت فنی: مهارت فنی عبارت است از توانایی مدیر در به کاربردن دانش تخصصی مربوطه. بدیهی است هر کسی که در راس یک سازمان و در مقام یکی از مدیران کار میکند باید از دانش تخصصی مورد نیاز آن سازمان یا آن بخش سازمانی برخوردار باشد این تخصصها از آموزش رسمی و تجربه به دست میآید. برای نمونه کسی که در یک بیمارستان مدیریت میکند مهارت فنی او، توان بکارگیری دانش پزشکی است، مهارت فنی برای مدیر مرکز آموزشی، آموزش است. مهارت فنی برای مدیر مرکز پژوهشی، پژوهش است باید با پژوهش آشنا باشد نسبت به ماهیت پژوهش و مسائل مربوط به آن، آگاهی داشته و توان کار پژوهشی را داشته باشد. مهارت فنی برای کسی که در بخش حسابداری، مدیریت میکند، حسابداری است. این مهارت که میتوان از آن به حرفه نیز یاد کرد در آموزههای اسلامی مورد توجه بوده است تا آنجا که رسول خدا(ص) میفرماید: ان الله یحب المحترف الامین.(۳) خداوند صاحب حرفه و تخصص که امین باشد را دوست میدارد. حرفه داشتن همراه با امانتداری محبوب خداست.
۲- مهارت انسانی: مهارت انسانی یعنی توانایی کارکردن با دیگران، نفوذ در دیگران، تقویت انگیزش، توسعه گروهها، توانایی برقراری ارتباط و تعامل با دیگران، تقویت اعتماد، تعهد، وفاداری و تعلق، حل و فصل تعارضها، توسعه یادگیری، بهبود فرهنگ سازمانی و مانند آن. در خصوص این مهارت نیز آموزههای اسلامی فراوان است که تنها به یک نمونه اشاره میکنیم.
حضرت امیر«ع» میفرماید: «من لم یلن لمن دونه لم ینل حاجته(۴): کسی که با زیردستان خود نرمش نداشته باشد به هدف نمیرسد.» این روایات فراوانند. بر این اساس بهکارگیری افراد از طریق نرمش توصیه موکد منابع اسلامی است.
۳- مهارت طراحی و تحلیلی: مدیران باید بتوانند با استفاده از نگرش جامع به سازمان و محیط آن، عناصر مهم محیطی و مؤثر بر سازمان را تشخیص بدهند؛ کل مجموعه تحت مدیریت خود و آینده سازمان را ببینند و برای موفقیت آن، چشمانداز مشترک تبیین و برنامهریزی کنند. مدیران بهویژه در سطوح بالای سازمان باید مسائل و مشکلات سازمان را ببینند، تجزیه و تحلیل کنند و برای حل مشکلات راهحلهای مناسب، ساختار و سیستمهای مطلوب ارائه دهند. همچنین با توجه به بحرانهایی که پیش میآیند، تصمیمات مناسب را اتخاذ کنند. در این خصوص نیز آموزههایی داریم که اهمیت این مهارت را برجسته میکند. فرمود: «التدبیر قبل العمل یومنک من الندم(۵): تدبیر و برنامهریزی قبل از هر اقدام، تو را از پشیمانی ایمن میگرداند.» که در واقع لزوم تدبیر برای مدیران بیان میکند.
مهارتهای تحلیلی و طراحی در واقع همان مهارتهای ادراکی یا نظری هستند. بر این اساس تنها سه مهارت اصلی وجود دارد: ادراکی (نظری)، انسانی و فنی که مدیران باید واجد آنها باشند. البته صاحبنظران حوزه مدیریت، نحوه ترکیب این سه مهارت و حتی اندازه آن را نیز برای هر یک از مدیران سطوح عالی، میانی و عملیاتی مشخص کردهاند. در این مبحث دو نکته قابل توجهاند. یکی آنکه از میان این سه مهارت، مهارت انسانی اهمیت بیشتری دارد و لازم است که مدیران در همه سطوح عالی، میانی و عملیاتی، در حد بالائی واجد این مهارت باشند. دوم آنکه با جستجو در منابع اسلامی آشکار میشود که بیشترین آموزهها مربوط به مهارت انسانی است. این موضوع برای محققانی که در این عرصه وارد شده و قلم زدهاند کاملاً نمایان است.
نکته دیگری که شاید اصلیترین موضوع در این نوشتار باشد این است که با وجود این مهارتها در مدیران، نمیتوان به موفقیت در سازمان امیدوار بود و سلامت سازمان را تضمین کرد، بلکه علاوه بر اینها، نیازمند مهارت دیگری هستیم که در واقع نقش زیربنایی را برای این مهارتها، بهویژه مهارت انسانی ایفا میکند و آن عبارت است از مهارت تقوی و خویشتنداری که گاهی از آن به تعهد در کنار تخصص تعبیر میشود. این مهارت بهگونهای هست که با وجود آن بسیاری از مشکلات سازمانی بهراحتی برطرف میشوند و مسیر اخلاقی برای کارکنان سازمان برای تحقق اهداف فراهم میشود. با تامل در مشکلات مدیریتی نظام اداری در مییابیم که بخش قابل توجهی از آنها ناشی از بیتقوایی مدیران است.
موضوعاتی از قبیل اختلاس، رانتخواری، امتیازجویی، خود شیفتگی سازمانی، خلف وعده، زیادهنمایی و لجاجت در اتخاذ تصمیمات نادرست، ناشکیبایی در برابر انتقاد، غلبه رابطهگرایی بر ضابطهگرایی، برخورد تحکمآمیز با ارباب رجوع، اشاعه رفتارهای سیاسی از قبیل تملق، چاپلوسی، ظاهرسازی و کمکاری و سستی در انجام وظایف، همه مربوط به فقدان تقوی در کارگزاران و مدیران است که با وجود مهارتهای مدیریتی پیشگفته، نظام اداری کشور را با مشکلات جدی مواجه ساخته است.
بر اساس تحقیقی که در مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۵ انجام شد، بیشترین آسیب نظام اداری مربوط به فساد اداری است. در این بررسی مؤلفه فساد اداری به عنوان یکی از اصلیترین مؤلفههای تأثیرگذار بر شکلگیری بسیاری از مسائل و مشکلات نظام اداری کشور شناخته شده است.(۶)
در منابع اسلامی، بهویژه آموزههای علوی علاوه بر مهارتهای سهگانه پیشگفته، مهارتهای معنویتگرایی و خویشتنداری نیز مطرح شده است. ارتباط با خداوند اصلیترین مهارت مدیران است. در فرمایشات حضرت امیر«ع» به مالک اشتر چنین توصیه شده است: «واجعل لنفسک فیما بینک و بین الله افضل تلک المواقیت و اجزل تلک الاقسام(۷): در آنچه در میان تو و خدای توست، بهترین زمان و برترین بخش آن را قرار بده.»
اساساً مدیریت موفق حاصل مدیریت بر قلوب است و مدیریت بر قلوب ناشی از قرب الهی است. کسی که توفیق اصلاح رابطه میان خود و خدا را یافته و در سایه ارتباط با خداوند، مقرب درگاه او شده، به کلیدی دست یافته است که گشاینده قلبها و رفع کننده موانع اصلاح امور است. پیامبر اکرم«ص» یاران و پیروان خود را برای انجام دادن هر امری (بهویژه مدیریت) به اصلاح رابطهشان با خدا فرا میخواندند و تلاش میکردند که مسلمانان پس از چنین اصلاحی به اصلاح امور بپردازند.(۸)
از این منظر، مدیریت به مثابه بار سنگینی است که جز با اتکای به پروردگار و استمداد از او به مقصد نمیرسد. این حقیقت در سیره پیامبر گرامی اسلام«ص» بهخوبی نمایان است. آن حضرت همواره پس از تهجد و مناجات با پروردگار، بار سنگین رسالت و مدیریت امت را تحمل میکردند. اساساً انجام برخی از وظایف مدیران بدون استعانت از خداوند بسیار دشوار است. این مطلب در فرمایش حضرت چنین آمده است: «و لیس یخرج الوالی من حقیقه ما الزمه الله من ذلک الا بالاهتمام و الاستعانه بالله و توطین نفسه علی لزوم الحق و الصبرعلیه…(۹) سرپرست از انجام دادن بایسته وظیفهای که خدا به عهده او نهاده بر نمیآید مگر با تلاش بسیار و یاری جستن از خداوند و خود را وقف اجرای حق کردن و پایداری ورزیدن.» در این فراز حضرت تصریح میکند که تلاش و اهتمام زیاد لازم هست، اما کافی نیست، بلکه باید از خداوند هم کمک خواست و در اجرای حق، صبر و استقامت پیشه کرد. آن حضرت در فرازی دیگر میفرماید: «واستعن بالله علی ما اهمّک(۱۰): در اموری که برایت اهمیت دارند از خداوند کمک بخواه.»
درباره اهمیت مهارت تقوی و خویشتنداری همین بس که حضرت امیرالمومنین«ع» در نامه ۵۳ پس از تعیین اهداف، مالک اشتر نخعی را به تقوی توصیه میکند. این تقوی، در عرصه مدیریت و کارگزاری است که لزوم آن برای مدیران موکّد است: «أَمَرَهُ بِتَقوَى اللَّهِ وَ إِیثَارِ طَاعَتِهِ وَ اتِّبَاعِ مَا أَمَرَ بِهِ فِی کِتَابِهِ مِن فَرَائِضِهِ وَ سُنَنِهِ الَّتِی لَا یَسْعَدُ أَحَدٌ إِلَّا بِاتِّبَاعِهَا وَ لَا یَشْقَى إِلَّا مَعَ جُحُودِهَا وَ إِضَاعَتِهَا(۱۱): از خدا پروا دارد و طاعت او را بر هرچیز مقدم کند و هر چه را در کتاب خداست از بایستهها و شایستهها به کار بندد. دستورهایی که هیچ کس جز با انجام دادن آنها روی نیکبختی را نمیبیند و جز با انکار و پایمال کردن آنها به شقاوت نمیافتد.»
این نکته که اولین سفارش حضرت به مالک اشتر خویشتنداری است، نشان دهنده اهمیت موضوع است، زیرا بدون تقوی و مدیریت بر خویشتن نمیتوان سازمان را مدیریت کرد. مسیر مدیریت سازمان از مدیریت بر خویشتن میگذرد. کسانی که در مدیریت بر خویشتن موفق نیستند ،در مدیریتهای سازمانی نیز موفق نخواهند بود.
حضرت به محمد بن ابیبکر نیز سفارش به تقوا و خویشتنداری میکند و میفرماید: أمَرهُ بتَقوَی اللّه والطاعَهِ فیالسِرِّ وَالعَلانِیهِ(۱۲) حضرت، او را امر به رعایت تقوای الهی و اطاعت او در نهان و آشکار میکند. فرمان به رعایت تقوی از سوی حضرت امیر«ع» مربوط به کارگزاری و در عرصه مدیریت است.
بنابراین مدیران در نظام جمهوری اسلامی علاوه بر مهارتهای سه گانه، باید صاحب مهارتهای زیر بنایی تقوی و معنویت نیز باشند. بهترین راهبرد، انتخاب مدیران شایسته و برقراری نظام شایسته سالاری است، اما متاسفانه باید اقرار کرد که مقررات موجود در انتخاب کارگزاران و مدیران، هیچیک درجهت برقراری نظام شایسته سالاری نیستند. تقریر این بحث محتاج مجالی دیگر است.
پینوشتها:
۱٫مهارت توانمندی کاربردی حاصل از آموزش و ممارست است
۲٫Robert l Katz, “Skills of an Effective Administrator” Harvard Business Review, September- October-2 1974, pp. 90- 102
- حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۳٫
- آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ح۹۰۰۶٫
۵٫مجلسی، بحارالانوار، ج۷۱، ص۳۳۸٫
- معاونت پژوهش های اقتصادی مجلس شورای اسلامی(مطالعات بخش عمومی)؛ نظام اداری برنامه های توسعه با مروی بر آسیب های این حوزه و اولویت بندی آن؛ کد موضوعی ۲۳۰، شماره مسلسل ۱۵۰۹۷،سال۱۳۹۵ ص ۵۱
- نهج البلاغه/ نامه ۵۳
- حر عاملی، محمد بن الحسن؛ وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، تهران: کتابفروشی اسلامیه، ۱۴۰۳ق ج ۱ ص ۲۶۰
- نهج البلاغه/ نامه ۵۳
- نهج البلاغه / نامه ۴۶
.۱۱نهج البلاغه/ نامه ۵۳
.۱۲محمودی، محمدباقر ؛ نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه،تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۶
، ج ۴، ص۱۰۹