درگیر شدن مردم با بیماریهای فراگیر ممکن است این پرسش را در ذهن ایجاد کند که یک شخص بیمار، برای بهبودی خود باید کدام مسیر درمانی را طی کند؟ آیا به دعا متوسل شود یا با اعتماد به دانش پزشکی، این مسیر درمانی را دنبال کند؟
اصولاً قرار دادن دعا و دانش پزشکی در کنار هم و حتی تصویر تقابل میان علم و ایمان، امری گزاف و بیهوده است. علم و ایمان متمم و مکمل یکدیگرند و هر دو به انسان امنیت میبخشند. علم امنیت برونی میدهد و ایمان امنیت درونی. علم انسان را در مقابل هجوم بیماریها، سیلها، زلزلهها و طوفانها ایمن میسازد و ایمان، اسنان را از اضطرابها، تنهاییها، احساس بیپناهیها و پوچانگاریها نجات میدهد. از این رو، نیاز انسان به علم و ایمان توأمان است.(۱)
هر بیماری وظیفه دارد روند درمان پزشکی خود را بهخوبی و بادقت پیگیری کند؛ زیرا دنیا بر نظام سبب و مسبب استوار است و خداوند بهبودی و درمان مریض را در طبیب و دارو قرار داده است. در نظام طبیعت قوانینی حاکم هستند و خداوند خواست خود را در اجرای این نظام و قوانین جاری میکند. اگر با نگاه سببسازی به عالم نگریسته شود، نقش درمانی پزشک نیز معنا مییابد و اینکه او وسیلهای برای درمان است؛ هرچند که در واقع، درمان و شفا از خداست و خداوند اثر درمانی را در دارو نهاده است.
امام صادق(ع) از این اصل جاری در هستی چنین یاد میکنند: « أَبَى اللَّهُ أَنْ یُجْرِیَ الْأَشْیَاءَ إِلَّا بِالْأَسْبَابِ؛ خداوند هر چیز را جز از راه اسباب طبیعی آن، عملی نمیسازد.»(۲)
بنابراین فردی که بیمار میشود، باید به پزشکی که مظهر صفت شافی خداست، مراجعه کند و به نسخه درمانی او با دقت عمل و شفا را از خداوند طلب کند.
پیامبری از پیامبران بیمار شد و گفت: «درمان نمیکنم تا آن کس که درد داده است، درمانم کند.» خدای متعال به او وحی کرد: «تو را شفا ندهم تا دارو بخوری که درد از من است و دارو نیز از من.» آن پیامبر آنگاه به مداوا پرداخت و بهبود یافت.(۳)
پیامبر اکرم«ص» در زمینه درمان طبیعی چنین توصیه فرمودهاند: «تَداوَوا فإنَّ اللّه َ تعالى لَم یُنزِلْ داءً إلاّ و قد أنزَلَ اللّه ُ لَهُ شِفاءً…؛ خود را مداوا کنید؛ زیرا خداوند متعال هیچ دردى نداد، مگر آنکه برایش شفایى نهاد.»(۴)
همزمان با درمان طبیعی، از «دعا و توسل» نیز نباید غفلت کرد. سیره معصومین«ع» به وقت بیماری، رعایت دستورات طبی و مراجعه به طبیب بوده است. آن بزرگواران، همزمان با درمان، از دعا و توسل نیز بهره میجستند. نمونه ذیل گواهی خوبی برای درمان همراه با دعاست:
امام کاظم«ع» به علیبن ابیحمزه فرمودند: «هفت ماه است که تب میکنم و پسرم هم دوازده ماه تب میکرد و این تب ما، مضاعف میشود.» ابن ابیحمزه وقتی این فرمایش را شنید، گفت: «قربانت شوم! برای شما حدیثی که ابیبصیر از جدتان برایم باز گفته است، باز میگویم. چون ایشان را تب میگرفت، از آب سرد کمک میگرفتند.» امام کاظم(ع) سخن او را تأیید فرمودند. آنگاه امام دوای تب خود را دعا و آب سرد دانستند و در ضمن، به حضور یک پزشک در منزل خود نیز اشاره کردند.(۵)
ایمن از بلا
در روزهای فراگیری این بیماری، از شهر مقدس قم، با این ادعا که در روایات این شهر را محلی امن به وقت بلا تلقی کردهاند، با ریشخند و تمسخر به عنوان کانون بیماری مرگبار یاد شد. قم شهر علم و محبت به آلمحمد«ع» و بیش از هزار سال مهد تشیع بوده و دلهای بسیاری از مشتاقان را به خود گره زده است؛ و لیکن هیچ متن و گفتهای حکایت از ایمنی حتمی این شهر یا هر مکان مقدس دیگری از حوادث تلخ و بیماریهای واگیردار نمیکند.
برای تبیین بیشتر، به دو نکته اشاره میکنیم: …«مکه مکرمه» بلد امین(۶) و حرم امن الهی است و هرکس داخل آن شود، در امان خواهد بود: «إِنَّ أَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکَّهَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلعالَمینَ* فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَقَامُ إِبرَاهِیمَ وَمَن دَخَلَهُ کَانَ آمِنًا (۷) نخستین خانهای که برای مردم او نیایش خداوند قرار داده شد، سرزمین مکه است که پربرکت و مایه هدایت جهانیان است. روشن است از جمله مقام ابراهیم و هرکس داخل آن شود، در امان خواهد بود.» امنیت شهر مکه چگونه است؟ آیا کهنترین شهر مقدس، امنیت تکوینی دارد یا امنیت تشریعی؟
اصولاً امر الهی دو گونه است. هرگاه خداوند خواستار تحقق چیزی باشد، اگر آن را به صورت فرمان به بندگان خود اعلام کند تا مردم با اراده خویش، آن را اجرا کنند، چنین امری «تشریعی» است؛ مانند واجبات و محرماتی که بندگان موظف به رعایت آن هستند. از سوی دیگر اگر خداوند مستقیماً چیزی را ایجاد کند و اراده مردم دخالتی در انجام آن نداشته باشد، چنین امری «تکوینی» است. سردی و سلامت آتش برای حضرت ابراهیم«ع»، همچنین قوانین حاکم بر طبیعت چون جاذبه زمین با خاصیتی که خداوند به یک بذر داده است که با ترکیب آب و هوا و خاک، در مسیر معینی رشد کند، امور تکوینی هستند.
ایمن بودن مکه یک حکم تشریعی است و خاصیت یک امر تکوینی را ندارد. به عبارتی، مکه امنیت تشریعی دارد، نه امنیت تکوینی. یعنی مکه در سایه مراعات قوانین شریعت، از هر خطری ایمن بوده است. این امنیت فقط به وسیله مردم اجراشدنی است. بدیهی است در صورت رعایت نکردن این مقررات، امنیت آن، از جمله سلامت مردم نیز سلب می شود.(۸)
شهر مکه از عصر حضرت ابراهیم«ع» در بین عرب محترم بوده است و همگان تلاش میکردند حریم آن را پاس و هرکسی را که بدان پناه برد، ایمن بدارند، بهجز مواقعی که خواست خداوند بود، مثل نابودی ستمپیشگان متجاوزی چون اصحاب فیل. این شهر نمونههایی از قهر الهی،(۹) حوادث سخت، کشتار بیگناهان و بلایای عمومی چون قحطی را به خود دیده است.
درباره قم، فهم غلطی از برخی روایات از جمله این روایت امام صادق«ع» شده است که فرمودند: «إِذَا عَمَّتِ اَلْبُلْدَانَ اَلْفِتَنُ فَعَلَیْکُمْ بِقُمَّ وَ حَوَالَیْهَا وَ نَوَاحِیهَا فَإِنَّ اَلْبَلاَءَ مَرْفُوعٌ عَنْهَا.(۱۰) چون فتنهها همه شهرها را دربرگیرد، بر شما باد که به قم و اطرافش پناه برید که بلا از آن به دور است.»
بیشک قم به عنوان کانون تشیع عاری از بلا و فتنههای اعتقادی است و میتوان آن را به دلیل حضور عالمان سختکوش و راستین، برخوردار از امنیت معنوی و دینی دانست،(۱۱) بنابراین روایات مورد استناد، ناظر به برداشته شدن بلاهای طبیعی و حوادث سخت از قم نیست. در طول تاریخ، این شهر ضمن حفظ اعتبار و جایگاه خود در جهان تشیع، شاهد حوادث طبیعی فراوان و غیر از آن نیز بوده است.
با بسته شدن موقتی بارگاه امام رضا«ع» و سایر مراقد شریفه، زائران از فیض حضور در حرم محروم شدهاند. برای جبران این محرومیت باید تلاش کرد و از راه های جایگزین بهره جست. زیارت در مرتبه کامل خود، همانا اقبال و اتصال قلبی و روحی و نیز فکری و عملی به زیارت شونده را به همراه دارد. اگر زیارت از زاویه وصل و پیوند نگریسته شود، نتیجهاش قرارگرفتن در مدار معصومین«ع» است و زائر تلاش میکند گرد این محور بچرخد؛ ازاین رو، بسته شدن حرم نباید این پیوند را بگسلد. بهترین راه در وضعیت استثنائی، ادامه زیارتها و توسلات در بیرون حرم، در خانه یا هر جای دیگری است، همانند زائرانی که همیشه از راه دور عرض ارادت میکردند.
زیارت کردن و سلام دادن از راه دور، کاری پسندیده و مشروع است و در متون حدیثی، درباره فضیلت زیارت، سلام به پیامبر«ص» از راه دور سفارش شده است(۱۲) فقهای بزرگ ما، زیارت از راه دور پیامبران و فاطمه زهرا«س»، علی«ع» و ائمه اطهار«ع» را مستحب میدانند. زیارت از راه دور به این صورت است که فرد به سمت آن معصوم میایستد و با اشاره سلام میکند؛(۱۳) همان طور که جمعی از مسلمانان، در همه جای دنیا، در پایان نماز به پیامبران و اهل بیت عصمت و طهارت«ع» عرض سلام دارند.
محرومیتهای اضطراری حضور در حرم، نباید مانع از زیارت و توسل شود؛ بلکه باید با اشتیاق و انگیزه بیشتر، از چشمه فیض امام معصوم«ع» و بندگان خوب خدا بهره جست. داستان ذیل نمونهای درسآموز در این خصوص است:
آیتالله حبیبالله گلپایگانی (متوفای ۱۳۸۴ق) بیش از چهل سال، نماز شب را پشت درهای بسته حرم مطهر امام رضا«ع» میخواند و وقتی درهای حرم را میگشودند، اولین کسی بود که قبر آن حضرت را زیارت میکرد. زمانی بیماری بر وی چیره و مدتی از حضور در حرم محروم شد. خود میگوید: «یک شب از پنجره خانه چشمم به گلدستههای حرم امام«ع» افتاد و عرض کردم: آقا! خودتان میدانید که مدت چهل سال، همه روزه زائر اول شما بودم؛ ولی یک هفته است که بیمارم، عذرم را بپذیرید. بیکباره خوابم برد و در عالم رؤیا امام رضا«ع» را دیدم روی صندلی نشسته بودند و گل قشنگی را دست داشتند و آن را به من دادند. همین که گل به دستم رسید، احساس بهبودی کردم. ناگهان از خواب بیدار شدم. بوی عطر آن گل، فضای اتاق را پر کرده بود و با تعجب همان گل را دستم دیدم. بهبودی کامل یافته بودم و بیدرنگ راهی حرم شدم. آن دست سالیان متمادی بر سر هر بیماری که قرار گرفت، به لطف فیض امام، آن شخص بهبود یافت.»(۱۴) به وقت بلا و گرفتاری، دعا و توسل گرههای مشکلات را میگشاید و سختیها را به آسانی مبدل میسازد. در این زمینه میتوان به چند نمونه توصیه شده از سوی معصومین«ع» اشاره کرد:
١. امام صادق«ع» به داوود رقی فرمودند: «از این دعا دست بر مدار و همواره آن را سه مرتبه بامداد و سه مرتبه شبانگاه بخوان: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرعِکَ الْحَصِینَهِ الَّتِی تَجعَلُ فِیهَا مَن تُرِیدُ»(۱۵)
۲. هلقام از امام موسی کاظم«ع» دعای جامعی را درخواست کرد که مشتمل بر خیر دنیا و آخرت و در عین حال مختصر باشد، امام فرمودند: «پس از هر نماز صبح، تا زمانی که خورشید طلوع کند، این دعا را بخوان: «سُبحانَاللهِ العَظیمِ وَبِحَمدِهِ، أَستَغفِرُاللهَ، وَأَسأَلُهُ مِن فَضلِهِ.(۱۶) به اذعان هلقام، مداومت به این دعا گشایشهای خاصی را در زندگیاش ایجاد کرد.
٣. امام رضا«ع» میفرمایند: «پدرم را در خواب دیدم. ایشان فرمودند: ای فرزندم، هرگاه مشکلی برایت پیش آمد و در سختی بودی، بسیار بگو: یا رئوف، یا رحیم.»(۱۷)
پینوشت:
۱- مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۲، ص۳۲.
۲- محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۲، ص۹۲.
۳- حسن طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۳۶۲.
۴- حسن طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۳۶۲.
۵- محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۱۰۹.
۶- سوره تین، آیه ۳.
۷- سوره آل عمران، آیه ۹۶ و ۹۷.
۸- محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۵۴.
۹- سوره آل عمران، آیه ۱۵۱.
۱۰- محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۷، ص۲۱۷٫
۱۱- محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۷، ص۲۹۷.
۱۲- محمدبن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۳۳۷.
۱۳- محمدحسنبن باقر نجفی، جواهر الکلام، ج۲، ص۱۰۰.
۱۴- علی مراد کیانی، دست شفابخش، مجله کوثر، ش ۵۳، ص ۱۴۱ و ۱۴۲.
۱۵- محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۵۳۴.
۱۶- محمدبن علیبن حسینبن بابویه قمی صدوق، کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۲۹.
۱۷- ابن طاووس، ملج الدعواته ص۳۳۳.