Tag Archives: کرونا

29دسامبر/21

کرونا و بحران‌های پیش رو

اشاره:

یکی از آسیب‌های بیماری کرونا ایجاد اختلال در روابط چهارگانه انسان است. کرونا بحران معنا را در رابطه انسان با خود، بحران بندگی را در رابطه با خدا، بحران محیط‌ زیست را در رابطه با طبیعت و بحران روابط اجتماعی را در رابطه انسان با انسان‌های دیگر ایجاد کرده است. البته نباید فراموش کرد که چالش بحران بندگی  که در دوره بیماری کرونا فربه‌تر شده است، میراث عقلانیت مدرن است که در دوره بیماری کرونا شدت پیدا کرده است. دومین چالش در بخش ارتباط انسان با خود است که می‌توان به بحران معنا اشاره کرد که در ایام بیماری کرونا شدت پیدا کرده است. بحران دیگر چالش در ارتباط انسان با جامعه است. افراد جامعه که وابسته به اجتماع بودند، به‌شدت گرفتار فردگرایی شده است و نتیجه آن، چالش در برخی از آموزه‌های دینی مانند صله ‌رحم و مسائل اجتماعی است. و نهایتاً تغییر دیگر ایجاد اختلال در بخش محیط زیست است. تحقیق پیش رو با هدف آسیب‌شناسی روابط چهارگانه در تلاش برای ارائه رهائی از چالش‌هاست.

 

الف: بحران کرونا و چالش در ارتباط انسان با خدا

اولین چالشی که با پدیدارشدن بیماری کرونا به وجود آمده، در بخش ارتباط انسان با خداست. انسان  مدرن دیگر مانند انسان دوره کلاسیک، موحد نیست و روحیه توحید در او  تضعیف شده است. عوامل متعددی در فروکش کردن اعتقاد به خدا در غرب نقش دارند که یکی از آنها خسوف و حذف خداوند متعال از متن زندگی است. انسان غربی با نادیده‌گرفتن نقش خداوند متعال در زندگی و جایگزینی علم به‌ جای دین و با پذیرش عقلانیت مدرن تا آنجا پیش رفت که انسان خودمختار را جای خداوند قرار داد. عصر حاضر، عصر کسوف خداست که در آن نور الهی درست مانند کسوف خورشید نادیده گرفته می‌شود. اندیشه خداناباوری در عصر حاضر اندیشه‌ای فراگیر است که پیدایش آن به قرن نوزدهم و مکتب پوزیتیویسم با جهان‌بینی «آگوست‌کنت» برمی‌گردد؛ نگاهی الحادی که در دهه‌های بعد با تقلیل و حذف نقش آفریدگار از جهان ادامه پیدا کرد.

به نوشته یان باربور «تأثیر اندیشه علمى بر اندیشه دینى در هیچ زمینه دیگری به اندازه تعدیل آراى مربوط به نقش خداوند در رابطه با طبیعت مشهود نبود. در این نگاه، خداوند صرفاً سازنده جهان شد.»(۱) نتیجه چنین نگرشی، سرگشتگی و وانهادگی انسان  و آسیب روانی و سلامت روحی او شد. خداوند متعال در چنین موقعیتی با فرو فرستادن عذاب الهی انسان را به خود می‌آورد تا به فقر وجودی خود و حقیقت هستی یعنی واجب‌الوجود آگاهی یابد.

قرآن کریم می‌فرماید: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى‏ أُمَمٍ مِن قَبْلِکَ فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُم یَتَضَرَّعُونَ؛(۲) ما به سوی امت‌هایی که پیش از تو بودند، (پیامبرانی) فرستادیم؛ (و هنگامی‌که با این پیامبران به مخالفت برخاستند،) آنها را با شدّت و رنج و ناراحتی مواجه ساختیم؛ شاید (بیدار شوند و در برابر حق) خضوع کنند و تسلیم شوند.»

بیماری کرونا مصداق باساء و ضراء است. بیماری فراگیری برای تمام بشریت تا انسان از مرکب غرور پیاده و به فقر و نداری خویش آگاه شود و دریابد که خداوند متعال همان‌ طور که در پیدایش جهان و خلقت انسان نقش‌آفرین و همراه انسان است، در بقای جهان و حیات انسان نیز نقش اساسی دارد و اگر لحظه‌ای وجود و همراهی خداوند با انسان و جهان نباشد، تمام هستی نابود خواهد شد. بنابراین از لوازم ممکن‌ بودن موجودات چاره‌ای جز حضور و معیت خداوند متعال با ممکنات نیست؛ مخصوصاً در ایام بیماری کرونا که انسان به سبب اضطرار و بیچارگی، حضور خداوند را بیش‌ازپیش درک می‌کند. بر این اساس می‌توان به توهم باطل جهان‌بینی الحادی مدرن و پسامدرن پی برد؛ زیرا حضور خداوند همیشگی و کسوف خداوند، از محالات است.

 

ب: چالش معنا در دوره بیماری کرونا

دومین چالش پدیده آمده در دوره کرونا در بخش ارتباط انسان با خود است که می‌توان از آن به بحران معنا تعبیر کرد. انسان معاصر به‌شدت تنهاست. تمدن مدرن، آرامش انسان را سلب  و او را بیش ‌از پیش سرگشته کرده و انسان از جهت آرامش روانی و سلامت روحی دچار آسیب و این مسئله باعث افزایش آمار بیماری‌‌های روانی و خودکشی شده است. حل این مشکل بزرگ با بازگشت از خودباختگی (Alienation) و برگشت به مسیر فطرت الهی است. بیماری کرونا با ایجاد بحران، انسان را به خود توجه می‌دهد که حقیقت خود را دریابد. گاهی دلایل و نشانه‌های خدا برای بیدارشدن انسان از خواب غفلت، از جنس عذاب است «الهی… ولا تضربنی بسیاط نقمتک؛(۳) مرا با تازیانه‌های نقمت خود تنبیه نکن.» بر همین اساس خداوند با تازیانه بیداری، انسان را از خواب غفلت بیدار می‌کند تا حقیقت وجودی خود را پیدا کند.

 

ج: بیماری کرونا و چالش در روابط اجتماعی

سومین چالش بیماری کرونا در روابط اجتماعی و در رابطه انسان با انسان‌های دیگر است. انسانی که اجتماعی است، به‌شدت گرفتار فردگرایی شده و در برخی از آموزه‌های دینی مانند صله ‌رحم و مسائل اجتماعی چالش ایجاد شده است. این بحران به‌خصوص در ایام بیماری کرونا شدت یافته است. بر اساس متون دینی، شالوده زندگی اجتماعی و اساس روابط اجتماعی در اسلام بر دو اصل «توحید و لوازم آن» و «عدالت و توابع آن» استوار است و تمام تعالیم آسمانی اسلام بر مدار این دو اصل می‏گردند(۴) و با تقویت دو رکن یاد شده، روابط اجتماعی نیز تقویت می‌شوند. در نگاه دینی لوازم استحکام روابط اجتماعی بر پایه صفا و صمیمیت و رابطه حَسَن در بین تمام افراد بشر است و برای تحقق این مهم به پیوند بین افراد خانواده، ارحام و جامعه اسلامی اهمیت فراوانی داده است.

از طرفی قرآن به تحکیم این پیوندها سفارش و از طرف دیگر از قطع آن به‌شدت نهی کرده است: «الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ‌اللّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُوْلئِکَ هُمُ الخَاسِرُونَ؛(۵) همانانی که پیمان خدا را پس از بستن می‌شکنند و آنچه را خداوند به پیوستنش امر فرموده می‌گسلند؛ و در زمین به فساد می‌پردازند؛ آنانند که زیانکاران‌اند.» بنابراین لایه بنیادین روابط اجتماعی پرهیز از قطع روابط خویشاوندی است. یکی از نمونه‌های روابط اجتماعی حفظ ارتباط با همنوعان است. مؤمنان با یکدیگر برادرند؛ «إِنَّمَا المُؤْمِنُونَ إِخْوَه؛(۶) به حقیقت مؤمنان همه برادر یکدیگرند.» و کسی که حرمت برادر مسلمان را رعایت نکند، کار او مشمول قطع است. امام صادق(ع) می‌فرماید: «کسی که بیست سال با دیگری دوست باشد، حرمت این دوستی به حد رحامت و قرابت می‌رسد: «صحبه عشرین سنه قرابه»(۷) بنابراین، آثار قرابت و رحامت بر چنین دوستی مترتب می‌شود و کسی حق ندارد دوست بیست ساله خود را برنجاند و با او قطع رابطه کند.(۸)

 

د: بیماری کرونا و چالش در محیط زیست

بحران دیگر در بخش محیط زیست است که امروزه در معرض تهدید جدی است و بشر از آسیب‌هایی مانند بحران گرمای جهانی، آلودگی هوا در فضاهای سرپوشیده، تغییرات زمین، جنگل‌زدایی، تخریب لایه اوزون و باران‌های اسیدی، رنج می‌برد. البته هرچند کرونا در بخش‌های قبلی تأثیر منفی داشت، ولی در این بخش تأثیر مثبت داشت و طبیعت نفسی تازه ‌کرد. باید توجه داشت، طبیعت، امانت و مخلوق الهی است و باید به‌عنوان نعمت و خلقت الهی بدان نگریست. باید حقوق طبیعت و محیط زیست را رعایت کرد. محیط ‌زیست تنها متعلق به نسل ما نیست و نسل‌‌های دیگر نیز از آن بهره خواهند برد.

امام علی(ع) به یکی از کارگزارانش فرمود: «وَلیکن نَظَرُک فـى عِمارَهِ الأرضِ أبلغُ مِن نَظَرِکَ فـِى إستِجلابِ الخَراجِ لِأنّ ذلِکَ لایُدرَکُ إلاَّ بِالعِمارَه؛»(۹) اهتمام تو به آباد کردن زمین، بیش از تلاش برای جمع درآمد باشد، زیرا مالیات جز در نتیجه آبادانى فراهم نمى‌آید. یکی از وظایف مسلمان تلاش در حفظ محیط زیست و کوشش در آبادانی زمین است. «هُوَ أَنشَأَکُم مِنَ الأَرْضِ‌ وَاسْتَعْمَرَکُم فِیَها فَاستَغفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ؛»(۱۰) او خدایی است که شما را از زمین آفرید و برای عمارت و آباد ساختن آن برگماشت. پس شما از خدای خود آمرزش طلبید و به درگاه او توبه کنید که البته خدای من (به همه) نزدیک است و شنونده و اجابت کننده است.» واژه واستعمرکم بیانگر امر الهی بر آبادی زمین است. از این جهت خدا از انسان خواست تا با بهره‌گیری از این مواد خام به آبادانی زمین بپردازد تا زندگی مناسبی برای بشر فراهم شود.(۱۱) توصیه دیگر دین مراقبت از محیط زیست است. رسول گرامی اسلام(ص) چنین فرمودند: «من اماط عن طریق المسلمین ما یؤذیهم کتب الله له قرائه اربعماه آیه کل حرف منها بعشر حسنات»(۱۲) هر کس از راه مسلمانان، چیزی را که باعث آزار رهگذر است برطرف کند، خداوند اجر خواندن چهارصد آیه قرآن را در دیوان عمل او ثبت می‌کند که ثواب قرائت هر حرف، ده حسنه است.

منظور از راه، تنها مسیر زمینی نیست، بلکه شامل معبر دریایی و پل ارتباطی هوایی نیز می‌شود. مقصود از چیزی که آزار می‌کند، فقط موانع عبوری نیستند، بلکه هر چه مایه اذیت عابران است مانند بوی زباله، دود کارخانه، آلودگی صوتی و سنگینی ترافیک  که سلامت یا نشاط جامعه را از بین می‌برد؛ مشمول سخن نغز آن حضرت است. با توجه به روایت یاد شده به مذمت آلوده کردن محیط زیست نیز می توان پی برد. اگر دولت یا ملّتی عمداً به فضای سبز و سالم و نشاط‌آور نیندیشند و از آلایش آن پرهیز نکنند و منطقه زرّین خداداد طبیعت را آلوده کنند و یا در قبال آلوده کردن محیط توسط صاحبان کارگاه‌های سودجو، مُهر  سکوت بر لب بزنند و خاموش باشند، مشمول قهر خدای قاهر می‌شوند و قعر دوزخ جایگاه آنان خواهد بود. لذا رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند: «ثلاث ملعونٌ من فعلهنّ؛ المتغوّط فی ظلّ النّزال، و المانع الماء المنتاب و سادّ الطریق المسلوک؛(۱۳) سه گروهند که در اثر سه کار ناروا مورد لعنت خداوند سبحان هستند:

۱- کسی که مکان عمومی، سایه‌بان‌ها، پارک‌ها، محل نزول مسافران و… را آلوده کند.

۲- کسی که آب نوبه‌ای را به غصب ببرد؛ یعنی رعایت نوبت حقوق شهروندان نکند.

۳- کسی که سدّ مَعْبر کند و مانع عبور عابران شود.»

رفتار رهبران الهی همتای گفتار آنان، برای ترغیب دولت و ملت به رعایت اصول زیست‌محیطی انجام می‌شد، لذا حضرت امام سجاد(ع) اگر کلوخی را در معبر می‌دیدند، از مرکب پیاده می‌شدند و آن را از سر راه دور می‌کردند که مزاحم رهگذران نشود.(۱۴)

 

خلاصه و نتیجه‌گیری

بیماری کرونا در روابط چهارگانه چالش ایجاد کرده است. کرونا بحران معنا را در رابطه با خود، بحران بندگی را در رابطه با خدا، بحران محیط زیست را در رابطه با طبیعت و بحران روابط اجتماعی را در رابطه انسان با انسان‌های دیگر ایجاد کرده است. در بخش بحران بندگی عوامل متعددی در فروکش‌کردن اعتقاد به خدا در غرب نقش دارند که یکی از آن‌ها خسوف و حذف خداوند متعال از متن زندگی است. انسان غربی با نادیده‌گرفتن نقش خداوند متعال در زندگی و جایگزینی علم به ‌جای دین و با پذیرش عقلانیت مدرن تا آنجا پیش رفت که انسان خودمختار را جای خداوند قرار داد.

دومین چالش در بخش ارتباط انسان با خود است که می‌توان از آن به بحران معنا تعبیر کرد. بیماری کرونا با ایجاد بحران، انسان را به خود توجه می‌دهد تا حقیقت خویشتن را دریابد و بعد از معرفت، با عمل به دستورات دین، ایمان را در خود تقویت کند. بحران روابط اجتماعی و بحران محیط زیست گونه‌های دیگری از آسیب‌ها  هستند. در برخی آموزه‌های دینی مانند صله ‌رحم و مسائل اجتماعی ایجاد شده و این بحران به‌خصوص در ایام بیماری کرونا شدت یافت.

 

پی‌نوشت:

۱- یان باربور، علم و دین، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، ص۴۹-۵۰، تهران: نشر دانشگاهی، ۱۳۹۴٫

۲- انعام: ۴۲٫

۳- مفاتیح‌الجنان، بخشی از دعای روز ششم ماه مبارک رمضان.

۴- جوادی آملی، جامعه در قرآن، ص ۱۸۸، قم، انتشارات اسراء.

۵- بقره: ۲۷٫

۶- حجرات: ۱۰٫

۷- مجلسی، بحار الانوار، ج۷۱، ص۱۵۷٫

۸- جوادی آملی، اسلام و محیط زیست، ص ۲۹۰٫

۹- نهج البلاغه، نامه ۵۳٫

۱۰- هود: ۶۱٫

۱۱- جوادی آملی، اسلام و محیط زیست، ص ۳۰، قم، نشر اسراء.

۱۲-  مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۵۰٫

۱۳- شیخ حر عاملی، وسائل‌الشیعه، ج ۱، ص ۳۲۵، ناشر آل البیت.

۱۴- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۵۰، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳٫

14ژوئن/21

درالشفایی حرم معصومان(ع)

حرم مطهر معصومان(ع) و مراقد بزرگان دین مکانی برای حاجت‌خواهی و شفاجویی است و به موازات بروز و شیوع بیماری‌هایی چون کرونا و پدیده‌های شرّنمای دیگر، توجه به این موضوع دوچندان می‌شود. این سئوال مطرح است که آیا مزارات هر بیماری و عیبی را شفا می‌دهند؟ آیا متعلق شفا تنها بیمارهای جسمی و ویروس‌های کشنده عمومی است و یا بیمارهای روحی و روانی را نیز دربر می‌گیرد؟ برای پاسخ ضروری است ضمن شناخت مفهوم شفا، به گستره آن نیز اشاره شود.

۱- واژه «شفاء» به معناى صحت و سلامت است و در مقابل آن بیمارى، عیب و نقص مى‏‌آید. معمولاً در ادبیات عمومی وقتی از شفا یاد می‌شود تنها جنبه جسمی آن مدنظر است. در حالی که گستره شفا عام است؛ زیرا هر فردى دو بعد جسمى و روحى دارد و هر کدام ممکن است در معرض بیمارى قرار بگیرند و بیمارى در هر بُعد موجب اختلال در کارایى ابعاد دیگر انسان شود، لذا مى‌‏توان بیمارى‏‌ها را به اعتقادى، روحى و جسمى تقسیم کرد و شفا را در این ساحت‌ها تعمیم داد.

۲- شفای بیمارهای جسمی از سوی پیشوایان معصوم(ع) امری شایع و جاری است و مراقد مقدس ایشان اقتضای شفای بیماری را داراست و بسیاری از حاجتمندان و شفاجویان مشمول عنایات ایشان قرار گرفته‌اند. اصولاً حاجت‌روایی و شفادهی معصومین(ع) به اذن خدا و به قدرت و فعل اوست و همه آن بزرگواران در نظام طولی اسباب، فاعل بالاذن هستند و خداوند به اولیاى درگاهش مقام شفاعت و وساطت در آمرزش گناهان، شفای بیماری و برآمدن حاجات را می‌بخشد و حتى در تربت آنان اثر شفا می‌گذارد.(۱)

۳- شفا منحصر به بیماری‌های جسمی نیست و شامل بیماری‌های اعتقادی و روحی نیز می‌شود. برای تبیین این جایگاه می‌توان به شفابخش بودن قرآن اشاره کرد. خداوند قرآن را برای مؤمنان مایه درمان و رحمت قرار داده است: «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَهٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ»(۲) و در آیه دیگری به صورت خاص می‌فرماید: «قَدْ جَاءتْکُم مَّوْعِظَهٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ؛(۳) به‌یقین براى شما از جانب پروردگارتان اندرزى و درمانى براى آنچه در سینه‏هاست.»

۴- داروى شفابخش: آیات قرآن سرشار از خیر و برکت‌اند. امیرمؤمنان(ع) قرآن را داروى شفابخشى می‌داند که هیچ بیمارى‌ای از آن برنمى‌خیزد: «شِفَاءً لَا تُخْشَى أَسْقَامُهُ»(۴) ایشان سفارش می‌کنند که از این کتاب آسمانى براى بیماری‌هاى خود شفا بخواهید و براى حل مشکلاتتان از آن یارى بطلبید، زیرا کتاب درمان بزرگ‌ترین دردها یعنی کفر و نفاق و گمراهى و ضلالت است.(۵)

۵- در تبیین شفابخشی قرآن، به تفسیر دو مفسر بزرگ شیعی اشاره می‌شود. امین الاسلام طبرسی، قرآن را کتاب پرشکوه شفابخش دل‌ها از بیمارى مرگبار شرک و کفر و آفت شک و تردید می‌داند و تأکید دارد واژه «شفاء» بسان دارو و درمان است که براى برطرف ساختن بیمارى به کار مى‏رود. مى‏دانیم که بیمارى جهل و نادانى از بیمارى جسم زیانبار‌تر و درمان آن نیز دشوارتر و طبیب آن نیز کمتر و نجات از این آفت نیز سرنوشت‌ساز‌تر است.

سینه به خاطر شرافت دل، شریف‌ترین جایگاه وجود انسان است.(۶) علامه طباطبایی نیز  قرآن را هدایت و شفاء براى مؤمن می‌دانند که او را به سوى حق هدایت مى‏کند و بیماری‌هاى درونى از قبیل شک و ریب را شفا مى‏دهد. ایشان معتقد است انسان در کنار سلامتى و ناسلامتى جسمى، سلامتى و ناسلامتى روحى هم دارد و همان‌ گونه که اختلال در نظام جسمى او، موجب بروز بیمارهای جسمى می‌شود، اختلال در نظام روح نیز موجب امراض‌ روحى می‌شود.

چیزی که قرآن کریم آن را مرض می‌خواند، قطعاً عارضه‌ای است که ثبات قلب و استقامت نفس را مختل مى‏سازد، از قبیل شک و ریب که آدمى را در باطن دچار اضطراب و تزلزل می‌کند و به سوى باطل و پیروى هوى متمایل مى‏سازد. عموم مردم با ایمان نیز دچارشک می‌شوند که خود یکى از نواقص و نسبت به مراتب عالیه ایمان نوعی شرک محسوب مى‏شود.

قرآن کریم با حجت‏هاى قاطع خود، انواع شک و تردیدها و شبهات در زمینه معارف حقیقى را از بین می‌برد و با مواعظ شافى و داستان‌هاى آموزنده و عبرت‏انگیز و مثل‌هاى دلنشین و وعده و وعید و انذار و تبشیر و احکام و شرایع، آفات دل‌ را ریشه‏کن مى‏سازد. بدین جهت خداوند قرآن را شفاى دل مؤمنین نامیده است.(۷)

۶- با توجه به عمومیت مفهوم شفا، به شفابخشی حرم معصومین(ع) نیز باید از این منظر نگریست و تأثیر این اماکن مقدس را منحصر به شفای جسمی نکرد و از شعاع گستره شفا به‌خصوص سالم‌سازی اعتقادی و صحت روحی نیز یاد کرد. به جرئت می‌توان بر این نکته پای فشرد که آمار شفایافتگان اعتقادی و روحی و روانی به‌مراتب بیشتر از شفایافتگان بیماری‌های جسمی است. زمانی که انسان به آستان معصومین(ع) پا می‌نهد، حس شرمندگی از گناه و سرافکندگی در پیشگاه این حجت‌های الهی، فرصت توبه را فراهم می‌سازد. انسان در آن لحظه نیاز به سبکی از بار سنگین گناه را با تمام وجود درک می‌کند و حرم امام را کانونی برای درخواست بخشش، جبران لغزش‌ها و تصمیم‌ برای شکل‌دهی زندگی عاری از هر معصیت می‌بیند. در زیارت امامان مدفون در قبرستان بقیع می‌خوانیم: «وَ هذا مَقامُ مَنْ أَسْرَفَ وَ أَخْطَا وَ اسْتَکانَ وَ أَقَرَّ بِما جَنی وَ رَجا بِمَقامِهِ الْخَلاصَ…؛(۸) اینجا محل ایستادن و جایگاه کسی است که اسراف و خطا کرده است. اینجا کسی در حضورتان ایستاده که شکسته و خاکسار، به جرم خویش اقرار می‌کند و به ‌سبب حضورش در این مقام، امید رهایی دارد.» به ‌واقع زائر با استغفار، زندگی‌اش را عطرآگین می‌سازد و در پرتو توجه امام شفای روحی می‌یابد.

۷- اباصلت هروی می‌گوید: نزد امام‌رضا(ع) بودم که گروهی از مردم قم به حضور حضرت رسیدند. سلام کردند و امام نیز پاسخ ایشان را دادند و آنان را نزدیک خود نشاندند. حضرت پس از خوشامدگویی فرمودند: «أَنْتُمْ شِیعَتُنَا حَقّاً یَأْتِی عَلَیْکُمْ زَمَانٌ تَزُورُونَ فِیهِ تُرْبَتِی بِطُوسَ أَلَا فَمَنْ زَارَنِی وَ هُوَ عَلَی غُسْلٍ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ»؛(۹) شما شیعیان راستین ما هستید. زمانی خواهد آمد که مزارم را در توس زیارت خواهید کرد. بی‌تردید کسی که مرا پس از غسل زیارت کند، همانند روزی که از مادر به ‌دنیا آمده است، از گناه پاک خواهد شد.»

 

پی‌نوشت:

۱- طباطبایی، المیزان، ج ۱۰، ص۲۹۵٫

۲- اسراء، آیه ۸۲.

۳- یونس، آیه ۵۷.

۴- نهج البلاغه، خطبه ۱۹۸٫

۵- نهج‌البلاغه، خطبه ۱۷۶.

۶- طبرسی، مجمع البیان، ج۹، ص ۳۰، ج ۵، ص۲۰۰.

۷- طباطبایی، المیزان،  ج۱۳، ص ۱۹۲.

۸- جعفر‌بن‌ محمدبن ‌قولویه قمی، کامل الزیارات، ص۵۴.

۹- عاملی، وسائل الشیعه، ج‌۴، ص‌۵۶۹.

16آوریل/21

درس‌هایی از کرونا

پدیده شگفت «کرونا» بسیار تأمل‌برانگیز، آموزنده، هشداردهنده و امتحان‌کننده بود.

اگر قاتل ما و عزیزانمان بود، معلم ما هم بود.

اگر به عزایمان نشاند و نگرانی و اضطراب و وحشت آورد، درس و دستاورد و هشدار هم داشت.

اگر دست‌هایمان را مرتب شستیم تا ویروس‌زدایی کنیم، باز هم و برای همیشه و همه جا نظافت و بهداشت جسم را پس از کرونا هم مراعات کنیم که آموزه دینمان است.

اگر تمیزی جسم مطرح بود، نظافت روح را هم فراموش نکنیم.

اگر فاصله اجتماعی را مراعات کردیم، از افراد بددل و بداندیش و بدعمل هم فاصله بگیریم.

اگر خود را قرنطینه کردیم تا در معرض ابتلا واقع نشویم، در «دژ تقوا» هم خود را از سلطه و نفوذ ابلیس نگه داریم.

اگر ماسک زدیم تا ویروس وارد ریه ما نشود، «ماسک تقوا» هم بزنیم تا شک و شبهه و وسوسه و هوس وارد فکر و قلبمان نشود.

اگر از هزینه‌های کمرشکن درمان و تست و بیمارستان و دارو و تزریق ترسیدیم، از عواقب و کیفر گناهان و هزینه‌های دنیوی و اخروی معصیت هم بهراسیم که روزی دامنگیرمان نشود.

اگر دستکش پوشیدیم تا مصون شویم، برای مصونیت از آلودگی اخلاقی هم که در فضا و محیط پراکنده است، «دستکش ورع» و «پرهیز» بپوشیم.

اگر از عطسه و سرفه و نفس مبتلایان وحشت کردیم و از آنان فاصله گرفتیم، از دهان‌های آلوده به غیبت و زبان‌های عادت کرده به تهمت و دروغ و فحش هم بترسیم.

اگر با عقلانیت بر احساسات خود غلبه کردیم و به دیدار اقوام و دوستان نرفتیم و دید و بازدیدها را برای حفظ سلامت خود و دیگران تعطیل کردیم، در صحنه‌های زندگی هم بر احساسات غلبه کنیم و عاقلانه و مدبرانه زندگی کنیم نه هوسرانانه و دلخواهانه!

اگر به بچه‌هایمان ماسک زدن، دست شستن، فاصله گرفتن، در خانه ماندن، با دیگران مخلوط نشدن و مراقبت از خود و مواظب بودن را یاد دادیم، آموزش‌های اخلاقی و آداب و احکام دینی و مقررات شرع را هم یادشان بدهیم.

این نیز شدنی است، همچنانکه آن شدنی بود.

اگر بانوان و پرستاران، لباس ویژه پوشیدند و برای مصونیت، گرما و زحمت ماسک و نقاب و دستکش و پوشش محیط‌های درمانی را تحمل کردند، بانوان و دختران جامعه هم حجاب و عفاف را که مصونیت‌آور است، رعایت کنند تا گوهر ایمان و پاکی در دلشان آسیب نبیند.

اگر با دورکاری از محیط‌های خطرآفرین و تجمعات بلاخیز دوری کردیم، از محافل غفلت‌آور و نشست و برخاست‌های پر مفسده و جلسات گناه‌آلود هم دور باشیم.

اگر تنگی نفس و تب و لرز را علامت خطر دیدیم، بی‌رغبتی به نماز و دعا و قرآن و خستگی از محافل ارزشی و دینی را هم علامت دوری از خدا و ضعیف شدن بنیه ایمان بدانیم و از تب هوس و لرز عصیان بهراسیم.

اگر فقدان چشایی و بویایی را نشان ابتلا دیدیم، بکوشیم حسّ خداترسی و خوف از آخرت و نگرانی از حسابرسی قیامت را از دست ندهیم.

اگر احساس ضعف بدنی و بی‌حالی نگرانمان کرد، احساس ناتوانی در برابر جاذبه‌های شهوت و امیال جنسی و کشش‌های پول و دلار و سکه و سود هم نگرانمان کند.

اگر با شک در ابتلا به کرونا به درمانگاه و پزشک مراجعه کردیم، با مشاهده علایم ضعف ایمان و عقیده هم به مطب علمای اخلاق و درمانگاه پیشوایان دین روی آوریم و خود را درمان کنیم.

اگر به توصیه‌های پزشکی با دقت عمل می‌کردیم، توصیه‌های دینی را هم دستکم نگیریم و سهل‌انگاری نکنیم. این همه فوتی‌های کرونا در سطح جهان و آمارهای وحشتناک و بحران‌های عجیب نشان می‌دهند که کرونا دروغ و شایعه نیست، بلکه جدی و واقعی است. کوچ این همه انسان و سفر به دنیای قبر و برزخ هم نشان می‌دهد که مرگ شوخی‌بردار نیست. ما هم روزی خواهیم مرد و در تابوت‌ها به سوی گورستان خواهیم رفت. روزی خواهد آمد که نباشیم!

اگر کرونا، جهان پرادعا و دانش غرورآور را به چالش کشید و عجز بشر را اثبات کرد، ما هم به عجز و ضعف خویش اعتراف کنیم و غرور را کنار بگذاریم.

کرونا یک هشدار جدی برای همه بشریت بود.

و زنگ خطر را برای همه به صدا درآورد.

کور و کر بود و عالِم و عامی و شرقی و غربی و فقیر و ثروتمند نمی‌شناخت. سراغ پیر و جوان و شهری و روستایی و زن و مرد و بیسواد و استاد دانشگاه رفت. مسلمان و کافر، مؤمن و فاجر برایش فرقی نداشت. قاره سیاه و سفید و سبز را درنوردید. بی‌گناه و گناهکار را به کام خود کشید، شهرهای مذهبی و توریستی برایش تفاوت نداشت.

کرونا، این ویروس کوچک و نامرئی چند میلیارد انسان را در پنج قاره جهان به وحشت انداخت و همه جا را به تعطیلی کشاند و بین مسجد و میخانه و حرم و قمارخانه و دانشگاه و باشگاه و پاساژ و بازار و سالن‌های آرایش و رستوران‌ها و سینماها فرقی نگذاشت.

یاللعجب! بیش از دو میلیون قربانی گرفت و در پهنه وسیع دنیا به تاخت و تاز پرداخت و کسی هم جلودارش نبود.

انسان به چه چیزش مغرور است؟!

یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیم؟(انفطار/۶)

اگر کاهشی در تلفات بود، در سایه مراقبت و پرهیز و رعایت اصول بود.

اگر کسانی جان سالم به در بردند، به برکت مراعات پروتکل‌ها و مواظبت بر دستورالعمل‌ها بود.

رستگاری انسان در دنیای پرآشوب و در بازه زمانی عمر هم نیازمند شناخت اصول «سلامت روح» و «کرامت انسان» و حفظ این اصول است.

به هر حال ماییم و شناخت دستاوردهای مادی و معنوی و جسمی و روحیِ کرونا و تجاربی که از این یک سال و اندی زیستن در «شرایط کرونایی» به دست آورده‌ایم.

این«نظام سلامت» را می‌توان در تابلویی با این جملات و تصاویر مشاهده کرد:

  1. ریه‌های شهر، گرفتار ویروس گناه است. این تنگی نفس را با هوای پاک معنویت از بین ببریم.
  2. بزاق‌ دهان اهل غیبت و تهمت آلوده است. از آن پرهیز کنیم.
  3. نَفَس‌ حسودان و کینه‌توزان مسموم است. مواظب باشیم.
  4. رعایت فاصله با اهل هوی و هوس، ما را مصون می‌دارد. مرزبندی داشته باشیم.
  5. هرچند وقت یک بار از خودمان تست سلامت روح و اخلاق بگیریم. مبادا که آلوده شده باشیم و ندانیم!
  6. به اوامر و نواهی شرع هم مثل پروتکل‌های بهداشتی توجه و آنها مراعات کنیم. به نفع ماست.

۷٫مشاغل پرخطری همچون رباخواری، گران فروشی، احتکار، سرقت و اختلاس را تعطیل کنیم.

  1. از اِعمال محدودیت‌های دینی که به نفع سلامت اخلاقی ماست ناراحت نشویم.
  2. با واکس تقوا، جلوی ابتلا به کرونای معصیت را بگیریم.
  3. با تنفس در هوای پاک ذکر و دعا، ریه‌های عبودیت و بندگی را به حال آوریم.
  4. دستهایمان را مرتب با آب و مایع قناعت و صبر بشوییم تا برای تعدّی به حقوق دیگران دراز نشوند.
  5. قطره اشک در چشم بصیرتما‌ن بچکانیم تا دچار کورچشمی نشود.
  6. با دمنوش توبه، جلوی لخته شدن گناه در شریان حیات و انسداد رگ‌های ایمان را بگیریم.
  7. پرونده پزشکی روحمان را پیوسته به طبیبان روح نشان دهیم و دستورالعمل اخلاقی بگیریم.
  8. سیستم دفاعی روحمان را در مقابل وسوسه‌های نفسانی تقویت کنیم.
  9. سختی‌های دوران ابتلا را برای عبور به دوره سلامتی و کامیابی تحمل کنیم.
  10. روان‌شناسی ما را از موعظه بی‌نیاز نمی‌کند. پندپذیر باشیم تا روحمان سرکش نشود.
  11. توبه یک «روشِ درمانی» است، ولی پیشگیری، آسان‌تر و مقرون به صرفه‌تر است.
  12. آیات قرآن هر کدام یک «بسته سلامت» هستند. آنها را در قابِ دلمان قرار دهیم.
  13. هیجان، حرص و غضب را با «آرام‌بخش صبر» فرو نشانیم تا آرامش یابیم.
  14. بیاموزیم که برای کم‌کاری وجدان و ضعف اعصاب ایمان به کجا باید مراجعه کرد؟
  15. سرطان بی‌اعتقادی، ما را از درون می‌پوشاند. این غدّه درمان‌پذیر است.
  16. پس از هر گناه، با محلول توبه، فضای دل و محیط زندگی را ضدعفونی کنیم.
  17. استفاده از ماسک تقوا و ورع را به «فرهنگ عمومی» در جامعه تبدیل کنیم.
  18. استفاده‌کنندگان از ماسک تقوا و دستکش پارسایی را تشویق کنیم.
  19. تردد افراد مبتلا به گناه در محیط‌های دربسته، خطر ابتلای افراد سالم را در پی دارد.
  20. در عصر وارونگی هوا، ریه‌های ما بیشتر به اکسیژن معنویت و اخلاق احتیاج دارند.
  21. پنجره‌های رو به خدا را باز کنیم و پرده‌های نفسانی را کنار بزنیم تا هوای پاک وارد زندگی‌هایمان شود.
  22. سیتی‌اسکن الهی تصویر روشنی از درون ما می‌گیرد. از آن غافل نشویم.
  23. در آزمایشگاه خدا، هیچ‌ عیب و ایراد و نفاق و کفری پنهان نمی‌ماند.
  24. پادزهر هوای نفس و میل به گناه، «یاد خدا» است.
  25. دل‌های‌ بی‌ایمان، مناسب‌ترین مکان برای رشد میکروب‌ نفسانیات است.
  26. تست محاسبه و مراقبه و نقد، وضع درونی و اخلاقی ما را مشخص می‌کند.
  27. ویروس رذایل، گاهی ناشناخته و پنهان است و توسط افراد ناقل به سالم‌ها سرایت می‌کند.
  28. افراد زمینه‌دار، بیشتر در معرض وسوسه‌های شیطان‌اند؛ پس بیشتر مراقب باشند.
  29. پیاده‌روی در مسیر تقوا به کاهش امراض روحی کمک می‌کند.
  30. شامّه و ذائقه افراد مبتلا، بوی معنویت و طعم عبادت و نماز را نمی‌چشند.
  31. از شایعه، دروغ، تخریب، جعل و تهمت، باید مثل یک ویروس خطرناک ترسید.
  32. جهاد با نفس، نوعی «قرنطینه خانگی» و بهای مصونیت است.

۴۰٫ برای گذشتن از «وضعیت قرمز» و رسیدن به «وضعیت سفید»، تهذیب نفس لازم است.

17فوریه/21

کووید ۱۹ و خانواده ۲۰

حرف اول

از قدیم گفته‌اند دوری و دوستی! در علوم خوانده‌ایم که هرچه سطح تماس بیشتر باشد، اصطکاک بیشتر است. این روزها که به خاطر کرونا بیشتر در خانه هستیم، از سویی دوری از بستگان و از سوی دیگر درگیری زیاد با اعضای خانواده، سطح تنش و اصطکاک را بالا برده است. اگر مراقب این اصطکاک زیاد نباشیم و وجودمان صیقل را ندهیم، خطر اینکه آتش به خرمن خانواده بیفتد و دامن ما را بسوزاند وجود دارد.

با کاهش یافتن آمار کرونا در چین، مراجعه همسران چینی برای طلاق افزایش یافت. این موضوع نگرانی مقامات چینی را در پی داشت. البته خوشبختانه در کشور ما بر اساس گفته‌های مسئولان میزان ثبت طلاق کاهش و ثبت ازدواج افزایش نشان می‌دهد، ولی این به معنای بهبودی اوضاع نیست. برخی از همسرانی که دچار اختلاف هستند مراجعه برای رفع مرافعه یا جدایی را به بعد از کرونا موکول کرده‌اند.

در این نوشته به دو پرسش اساسی پاسخ خواهیم داد. نخست اینکه کرونا بر سر خانواده‌ها چه آورده است و دیگر اینکه خانواده‌ها باید با وضعیت کرونا چه برخوردی داشته باشند تا با کمترین آسیب از این شرایط سخت عبور کنیم؟

 

کرونا با خانواده چه کرد؟

بر اساس آمارهای جهانی خشونت خانگی در روزهای قرنطینه خانگی افزایش یافته است، به‌طوری که دبیر کل سازمان ملل نسبت به خشونت علیه زنان هشدار داده است. پلیس فرانسه از سه برابر شدن خشونت خانگی در دوران قرنطینه خبر می‌دهد. در انگلیس یک نهاد مشاوره‌ای حکایت از رشد ۲۵ درصدی قربانیان خشونت در میان مراجعانش دارد. در ایران نیز بر اساس آمار سازمان بهزیستی کل کشور تماس‌های همسران به صدای مشاور سه برابر افزایش نشان می‌‌دهد که البته همه مربوط به اختلافات همسران نیست.(۱)

در نظرسنجی شهرداری تهران، ۱۶درصد خانواده‌ها اظهار داشتند که به سبب در خانه ماندن تنش خانوادگی در میان آنها افزایش یافته است که ۵۸ درصد مربوط به اختلاف‌های زن و مرد و ۴۶ درصد تنش با فرزندان است.(۲)

تنیدگی و استرس ناشی از بیماری کرونا، تعطیلی مراکز تفریحی و سفر،(۳) مشکلات اقتصادی، کاسته شدن از دید و بازدیدها، دوری از ورزش و تحرک بدنی، افزایش زمان حضور در منزل و کاهش آستانه تحمل همه و همه از عوامل بروز تنش‌ها و اختلاف بین اعضای خانواده در این روزها هستند. برای پیشگیری یا جلوگیری از این اختلاف‌ها که خود عامل ضعف سیستم ایمنی بدن و افرایش خطر ابتلا به بیماری کووید ۱۹ است در ادامه راهکارهایی پیشنهاد می‌شوند.

 

خانواده با کرونا چه کند؟

این راهکار هم برای همسران و هم برای فرزندان قابل اجراست:

۱- روزی دو حبّه قرص محبت همراه همسر و فرزندانتان میل کنید. یعنی هر روز به یکدیگر ابراز علاقه کنید. خداوند در قرآن به مودّت بین همسران اشاره فرموده(۴) که به معنای ابراز محبت است. محبت خود را به صورت کلامی و غیر کلامی به همسر و فرزندانتان بگویید تا با دلگرمی بیشتری در کنار هم زندگی کنید.

۲- نگذارید ظرف وجودتان از احساس‌های منفی پر شود. اگر از همسر یا فرزندتان ناراحت هستید در قالب یک جلسه صمیمی، ولی رسمی، بدون قضاوت و تندی احساس‌های خود را به او بگویید. او را متهم و وادار به دفاع نکنید. اگر هم او حس منفی خود را گفت، موضع نگیرید. سعی کنید با احساس‌های مثبت شروع کنید.

۳- اگر مسائلی چند هفته مداوم تکرار شدند و احساسات منفی ایجاد کردند، از تکنیک حل مسئله استفاده کنید، به‌گونه‌ای که ابتدا به مسئله مشترک و واحدی برسید. سپس راه‌حل‌های مختلف را بدون رودربایستی مطرح کنید. یک راه حل را به اتفاق انتخاب و به صورت آزمایشی اجرا کنید. در صورت بازخورد مثبت ادامه دهید و در غیر این صورت راهکار دیگری را جایگزین کنید.(۵)

۴- هر روز حداقل نیم ساعت برای هر یک از اعضای خانواده وقت بگذارید. ما به گفتگو با عزیزان خود نیاز داریم. حتماً و به اندازه توان وعده‌های غذایی را با هم صرف کنید. با بچه‌ها بازی کنید تا انرژی آنها در ترکیب بازی‌های ذهنی و بدنی به‌خوبی تخلیه شود.

۵- به جای انتقاد و غر زدن، از داشته‌های خود لذت ببرید و از همسرتان قدردانی کنید. به جای عبارات منفی و انتقادی، از عبارات مثبت و تشویقی استفاده کنید. مثلاً عزیزم به نظرت بهتر نیست بخشی از وقتی را که صرف تماشای تلویزیون می‌کنیم،‌ کتاب بخوانیم و درباره‌اش با هم حرف بزنیم؟

۶- تفریح‌های مشترک را طراحی کنید. خلاق باشید و تلاش کنید به جای تفریح‌های تکراری و منفعلانه، فعال عمل کنید. هر تفریحی را که اعضای خانواده پیشنهاد می‌دهند بنویسید و بهترین‌ها را انتخاب و اجرا کنید. این نوعی تمرین خلاقیت است.(۶)

۷- فضای مجازی را مدیریت کنید. پژوهش بر روی ۳۰۷ نفر از دانشجویان غیرعلوم ‌پزشکی دانشگاه آزاد تبریز نشان داده است که استفاده بی‌هدف و تفریحی از فضای مجازی، سبک زندگی افراد را به شکلی منفی تحت تأثیر قرار می‌دهد و در شرایط حساس اضطراب ناشی از بیماری کرونا، نگرانی را افزایش می‌دهد.(۷) همچنین نشان داد که ارتباط مثبت و سازنده با دیگران اضطراب کرونا را به میزان معنا‌داری کم می‌کند.(۸)

استفاده بیش از دو ساعت از فضای مجازی به عنوان تفریح اعتیادآور است. با نظارت و جایگزین‌های مناسب آن را کنترل کنید.

۸- در رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی افراط یا تفریط نکنید و در حد لازم و بر اساس نظر کارشناسان عمل کنید. وسواس با اضطراب رفیق قدیمی‌اند.

۹- به صورت خانوادگی برنامه معنوی داشته باشید. مثلاً روزانه در خانه قرآن بخوانید، به‌گونه‌ای که دیگران بشنوند. هفته‌ای یک بار روضه خانگی با استفاده از صوت مداحان برگزار کنید. به نماز جماعت در خانه مقید باشید. بی‌تردید ارتباط با خدا آرامش‌بخش و موجب سلامت جسم و جان است.  

 

 سخن آخر

کرونا هر چند یکی از بدترین بلاهاست، اما نه اولین و نه آخرین ابتلا و آزمایش الهی است. خانواده ساختمان مستحکمی است که به فضل خدا می‌تواند ما را از مشکلات عبور دهد. در خانه امن خود بمانیم و امنیت و آرامش را در کنار اعضای خانواده تجربه کنیم. کرونا سبک زندگی ما را دگرگون کرده است. تلاش کنیم این تغییر ناخواسته را به سمت و سویی که می‌خواهیم ببریم. صبر بر آنچه نمی‌خواهیم ما را به آنچه می‌خواهیم خواهد رساند.

 

پی‌نوشت‌ها:

  1. مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، درباره مقابله با شیوع ویروس کرونا (۲۸) چالش‌های خانواده ایرانی در مواجهه با کرونا، نسخه الکترونیک، شماره ۲۷۰۱۶۹۷۶، ۲۶/۱/۱۳۹۹، ص۴٫
  2. همان، ص۵٫
  3. میزان سفرها در دو ماه گذشته بیش از ۷۰ درصد کاهش یافته است. (tebyanonline@)
  4. روم، ۲۱٫ (و از نشانه‏ هاى او آن است که از جنس خودتان همسرانى براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و میان شما و همسرانتان علاقه‏ شدید و رحمت قرار داد؛ در این (نعمت الهى) در این نشانه‌هایی است برای گروهی که تفکر می‌کنند.)
  5. ر.ک: مسعود نورعلیزاده میانجی، مهارت حل مسأله، کانون اندیشه جوان، تهران.
  6. ر.ک: محمد مهدی عباسی آغوی، نام این کتاب با شما (راه‌های پرورش خلاقیت در کودک و نوجوان)، موسسه امام خمینی، قم، ۱۳۸۹٫
  7. آیت اله فتحی و دیگران، نقش اهداف استفاده از فضای مجازی در سبک زندگی ارتقا‌دهنده سلامت و اضطراب مربوط به کرونا (کووید ـ ۱۹) در دانشجویان، مجله بیماری‌های التهابی. ۱۳۹۹، ۲۴ (۲) ،۱۲۴-۱۳۵.

۸٫ همو، سلامت و بهزیستی روانشناختی در اضطراب کرونا (کووید۱۹) در دانشجویان دانشگاه آزاد شهر تبریز فروردین سال ۱۳۹۹، مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک، ۱۳۹۹، ۲۳.

17فوریه/21

سالی با امتحانات بزرگ و در سطحی بالاتر

یکی از سنت‌های الهی سنت امتحان و آزمایش بندگان است. خداوند متعال این سنت را تعطیل‌ناپذیر معرفی و ادعای ایمان بدون آزمایش را یک پندار دانسته است: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفتَنُون. ‏(۱)؛ آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها مى‌‏شوند و مورد آزمایش قرار نمى‏‌گیرند؟»

این سنت بر محوریت حکمت الهی جاری خواهد شد. از سویی حکمت الهی اقتضا می‌کند هیچ امتحانی فراتر از قدرت افراد و جوامع نباشد. خداوند حکیم انسان‌ها را به آنچه در توان ایشان نباشد، آزمایش نمی‌کند. تمام امتحانات فردی اعم از فقر، بیماری، از دست دادن عزیزان و… متناسب با طاقت افراد طراحی شده‌اند. امتحانات جمعی نیز با در نظر گرفتن سطح متوسط افراد جامعه اجرا می‌شوند. یکی از وسوسه‌های شیطان آن است که انسان را ناتوان از انجام آزمایشات الهی وانمود سازد؛ در حالی که توان انسان نامتناهی است و می‌تواند با اراده خود سخت‌ترین امتحانات را نیز با موفقیت پشت سر بگذارد. از سوی دیگر لازمه حکمت الهی آن است که هر اندازه فرد یا امتی در امتحانات پیشین موفق‌تر و سربلندتر باشند، امتحانات بعدی دشوارتر شوند. همچنانکه در آزمون‌های بشری نیز همین اصل عقلایی اجرا می‌شود. آزمون دکتری نمی‌تواند در سطح سئوالات دبیرستان اجرا شود. این امر نوعی توهین به شرکت کنندگان آزمون تلقی می‌شود.

در دی ماه سال ۱۳۹۸ امت انقلابی ایران، امتحانات سختی را پشت سر گذاشت. از بلایای طبیعی چون سیل و زلزله که شهرهای زیادی را دچار مشکلات جدی ساخت تا مشکلات حاد اقتصادی ناشی از تحریم یا بی‌تدبیری برخی مسئولان داخلی. حوادث آبان ماه نیز کشور را با چالش جدیدی مواجه ساخت که دشمنان رسانه‌ای تا مدت‌ها از آن سوءاستفاده ‌کردند.

اما در سیزدهم دی ماه خبری تکان دهنده، کشور را در بهتی عظیم فرو برد. خبر شهادت سردار سلیمانی که برای مردم ایران فقط یک ژنرال نظامی نبود، بلکه نماد عزت و غرور، تندیس پارسایی و تواضع، جلوه مقاومت و حضور در تمام صحنه‌ها و… بود و حقیقتاً به «سردار دل‌ها» مبدل شده و قلوب امت را فتح کرده بود. اندکی از این تأثیر را می‌توان در تشییع بی‌نظیر او مشاهده کرد؛ تشییعی که در تاریخ بشریت برای هیچ سردار نظامی‌ مانند نداشته است. میلیون‌ها نفر از اقشار مختلف به طور خودجوش در این حماسه شرکت کردند. همتای او یعنی ابومهدی المهندس نیز تقریباً چنین جایگاهی را در میان نیروهای مقاومت عراق داشت. شخصیتی نورانی و متعبد که عمرش را در جهاد و انتظار شهادت سپری کرده بود.

شهادت مظلومانه سردار و همراهانش، نوعی حمله به غرور ملی و روحیه مقاومت امت شیعی به شمار می‌رفت.  هنوز مردم از حزن شهادت سردار رها نشده بودند، که ماجرای هواپیمای اوکراین رخ داد و حملات رسانه‌های بیگانه و مزدوران داخلی به حاکمیت جدی‌تر شد. بسیاری از نیروهای انقلاب، متحیر مانده بودند و به دنبال تحلیل صحیح و تشخیص وظیفه در این برهه می‌گشتند. سرزنش‌های بدخواهان از داخل و خارج شدت یافته و آزمونی دشوارتر از شهادت سردار را برای حاکمیت و بدنه متدین جامعه رقم زده بود. به دنبال همه این مصائب، ویروس منحوس کرونا ظاهر شد و به تمام مناسبات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور آسیب زد.

این حوادث نخستین اتفاق‌های تاریخ مقاومت نبوده‌اند و آخرین آنها نیز نیستند. در عرصه جنگ نرم، آزمون‌هایی دشوارتر از این موارد نیز قابل تصورند. در هفته‌های گذشته ماجرای سقوط یکی از اساتید اخلاق، فضای جامعه متدین را ملتهب ساخت. این مسئله از زوایای مختلف از جمله فهم زمینه‌ها و ریشه‌ها و عبرت‌ها و درنگ‌های آن قابل تأمل است. اما همین حادثه هم آزمونی معنوی برای جامعه متدین است. کسانی که با جلسات معنوی این استاد و اعراض او نسبت به دنیا آشنا بودند و هنوز طنین سخنان وی در دفاع از انقلاب و ولایت را در گوش دارند، مخاطب نخست این امتحان هستند. علاقمندان ارجمند این استاد نیز حبّ و بغض خود را با محوریت همراهی با اسلام و ارزش‌های اصیل آن تنظیم می‌کنند. امت ولایی نیز از هیچ ریزشی خرسند نیست و هیچ‌گاه خود را ایمن از انحراف نمی‌بیند، بلکه با مشاهده چنین حوادثی خود را بیشتر محتاج استغاثه و تضرع به پروردگار می‌یابد. از سوی دیگر این امت  باید تمرین کند که حق را با شاخص‌های آن بشناسد و نه با اشخاص.

مشاهده این حوادث از نگاه سطحی و جزئی‌نگر بشری، رهاوردی جز یأس و غصه ندارد؛ اما اگر این وقایع را از چشم کارگردان عالم و از ملکوت هستی این وقایع را ببینیم، سخت شدن امتحانات نشانه‌ای از بلوغ جبهه مقاومت است. ارمغان این نگرش نه انزوا و خمودگی که آمادگی مضاعف برای مقابله با سختی‌هاست.

هر یک نفری که از نیروهای انقلاب کم شود، نیروهای دیگر احساس مسئولیت بیشتری می‌کنند تا مسیر پرشتاب حرکت این کاروان کند نشود. امتی که متوجه هست که از امتحانات گذشته سربلند بیرون آمده، انگیزه و نشاط دیگری برای ادامه این مسیر طولانی خواهد یافت. چنین حوادثی آمادگی امت را برای ظهور مهیاتر می‌سازد. همان‌‌طور که خود غیبت نیز تمرینی برای طیّ راه بدون حضور فیزیکی در محضر راهنما و رزمایشی برای ولایتمداری نسبت به جانشینانی است که معصوم نیستند. به همین دلیل است که امت شیعه آخرالزمان بارها از سوی امامان تمجید شده‌اند. ایشان امتی هستند که بدون آنکه امام خویش را ببینند و با او ارتباط مستقیم داشته باشند، برای او و حتی نائبش جانفشانی می‌کنند.

امتحانات متراکم در یک سال گذشته، از یک‌ سو حاکی از سرعت سیر معنوی و معرفتی امت اسلام و از سوی دیگر هشداری برای آمادگی بیشتر برای امتحانات دشوارتر آینده است. هر اندازه به ظهور نزدیک‌تر شویم، سنخ ابتلائات از آزمون‌های جسمی به امتحانات معرفتی و بصیرتی تبدیل می‌شوند. بنابراین آمادگی برای امتحانات آینده وابسته به ارتقاء سطح تحلیل و بصیرت جامعه اسلامی است.

پی‌نوشت:

۱٫عنکبوت/ ۲

03ژانویه/21

آیا کرونا مانعی در جهش تولید بود؟!

روایتی از آنچه رخ داد…

کرونا از انتهای بهمن‌ماه در ایران آغاز شد و ضمن ایجاد بحران روانی در اجتماع، کسب ‌و کارها را تعطیل یا نیمه تعطیل کرد، اثرات روان‌شناختی اقتصادی خود را بر اجزای مختلف اقتصاد گذاشت و رشد اقتصادی کشور که از سال قبل به دلایل متعدد منفی شده بود، در این دوران با اخلال جدی‌تری مواجه شد. رشد اقتصادی کشور در پایان سال ۱۳۹۸ کشور در بهترین تخمین‌ها به منفی ۶.۵ درصد رسید. یعنی اقتصاد ایران نسبت به سال ۱۳۹۷، ۶.۵ درصد کمتر تولید کرده بود. این آمار در کنار بحران کرونا که پیدا بود تا ماه‌ها کشور را درگیر خواهد کرد، شرایطی را ایجاد کرد که خوش‌بین‌ترین اقتصاددانان نیز از رکودی عمیق سخن‌گفتند. رکودی که در صورت تحمیل آن بر کشور، ایران را تا مرز بحران‌های زیستی و غذایی نیز خواهد کشاند.(۱)

در این میان انتظار این بود که مدیریت اقتصادی کشور به‌سرعت آرایش جنگی بگیرد و زمینه را برای ترمیم پیامدهای اقتصادی منفی دو بحران پیش آمده (کرونا و رشد منفی) فراهم کند، اما رفتار دولتمردان و متصدیان اقتصادی کشور به سمت و سویی پیش رفت که تنها زمزمه‌ای که شنیده می‌شد، تعطیل کردن کسب‌ و کارها و اقتصاد کشور بود. زمزمه‌ای خالی از هرگونه نوآوری و سیاست جایگزین برای پرکردن خلأهای موجود. تعطیلی کسب‌ و کارها به‌جز مشاغل ضروری، از نیمه دوم اسفندماه شروع شد.

 

 

پیام رهبر معظم انقلاب

در روز اول سال ۱۳۹۹ و در شرایطی که عموم بخش‌های اقتصادی و حتی اداری کشور تعطیل شده بودند، رهبر معظم انقلاب پیامی را مخابره کردند که گویای یک استراتژی همه‌جانبه برای فرار از رکود اقتصادی کشور بود.

پیامی که تحت سیطره شدید رسانه‌ای کرونا، به‌رغم فوریت شدید، تا امروز شنیده نشده است.

یک ماه پس از آغاز کرونا، با وجود مشخص شدن ابعاد گسترده این بحران و وضوح زمینگیر شدن اقتصاد کشور، رهبر معظم انقلاب، سال ۱۳۹۹ را سال «جهش تولید» نامیدند.

 

چرا جهش تولید؟

این نام‌گذاری طبعاً برای افرادی که خود را در حصر شدید روان‌شناختی و رسانه‌ای کرونا می‌دیدند بسیار تعجب‌برانگیز بود. در شرایطی که نهایتاً انتظار می‌رود که با تلاش مردم و مسئولان، کشور بحرانی بیش از شرایط سال ۱۳۹۹ را تجربه نکند، رهبر معظم انقلاب از جهش تولید سخن می‌گویند.

همین گمانه موجب شد که عموم متخصصان و مسئولان کشور، به این نام‌گذاری صرفاً به دیده یک امر تزئینی بنگرند و ضمن تأیید نمایشی این نام‌گذاری، تلاش در این مسیر را امری عبث تلقی کنند. لذا از ابتدای امسال تا به حال، نه در صحنه قانون‌گذاری و نه در حوزه اجرا، طرح، لایحه و تلاشی که نشانه برنامه‌ریزی برای جهش تولید باشد، مشاهده نمی‌شود.

در موارد مشابه و در سال‌های گذشته، پس از نادیده انگاشتن این‌گونه نام‌گذاری‌های استراتژیک سالیانه، این استدلال مطرح می‌شد که راهبردهای مطرح شده توسط رهبری، اموری بلندمدت هستند. اما نام‌گذاری اخیر به‌نحوی است که این شبهه را کاملاً مرتفع می‌کند، زیرا رهبری از واژه «جهش» استفاده می‌کنند. در ادبیات اقتصادی «جهش» نشان‌دهنده یک استراتژی فوری و بسیار کوتاه‌مدت است. به این معنا که باید تحولی عظیم در مدت زمانی اندک صورت گیرد. البته چنین امری در دنیای اقتصاد کاملاً مسبوق به سابقه است.

 

جهش اقتصادی در ینگه‌ دنیاها

از جمله این موارد می‌توان از جهش‌های اقتصادی آلمان در دوران هیتلر و همچنین، ژاپن پس از جنگ جهانی دوم، کره جنوبی در دوره حاکمیت ژنرال پارک و چین در دهه آخر قرن بیستم یاد کرد. جهش اقتصادی و جهش در تولید، یک برنامه‌ فشرده و سنگین با ایجاد عزم ملی و همبستگی عمومی و سیاست‌گذاری صحیح است که می‌تواند اقتصاد کشور را به‌سرعت از شرایط بحرانی خارج و پر رونق کند. فرایند جهش اقتصادی متفاوت از فرایند رشد اقتصادی است.

رشد اقتصادی یک برنامه پایا و درازمدت براساس ترمیم متغیرهای اساسی تابع تولید از قبیل نظام سرمایه‌گذاری، نیروی کار، دانش فنی و کارآفرینی است. متغیرهایی که رفته‌رفته ساختار اقتصاد کشور را اصلاح و بهبود پایدار را برای آن تضمین می‌کنند.

 

اقتصاد سیاسی جهش تولید

اما جهش اقتصادی و جهش تولید، یک فرایند اقتصاد سیاسی است که با بهره‌گیری از قدرت سیاسی، نظم نظامی، فرهنگ ملی‌ و اعتقاد و غیرت و حمیّت ایمانی، همه ارکان یک کشور را در خدمت اقتصاد قرار می‌دهد و تحولاتی را که گاه تا دهه‌ها به طول می‌انجامد در مدت بسیار اندکی رقم می‌زند. چنین حرکتی نیازمند آن است که کشور بلافاصله نظم فوق‌العاده بگیرد و نظام تشکیلاتی کشور درجهت هدف موردنظر بسیج شود و همه پتانسیل‌ها معطوف به آن هدف شوند.

در تأیید این برداشت می‌توان به این سخن رهبری در نوروز ۱۳۹۹ اشاره کرد:

«تولید [باید] جهش پیدا بکند؛ نه ‌فقط رونق تولید که سال گذشته گفتیم. رونق تولید یعنی در تولید یک حرکتی به وجود بیاید که این انجام گرفته است، اما کافی نیست. ما احتیاج به خیلی بیش از این داریم؛ جهش تولید. البتّه جهش تولید لوازمی دارد. فقط مسئله این نیست که صاحب سرمایه یا صاحب کارگاه   برای تولید بیشتر همّت کند. این احتیاج دارد که تمام دستگاه‌های ذی‌ربط کار خودشان را انجام بدهند؛ جلوی قاچاق و واردات بی‌رویه گرفته شود؛ به تولید‌کننده مشوّق‌هایی داده شود، با کسانی که از کمک‌های مالی دولتی سوء استفاده می‌کنند برخورد جدّی قضائی بشود. امثال اینها کارهای زیادی است که اگر انجام بگیرند ـ که ان‌شاء‌الله امسال باید این کارها انجام بگیرد- جهش تولید تحقّق پیدا خواهد کرد.»

این پتانسیل که در نگاه رهبری باید برای فضای تولید رخ می‌داد، به‌ناگاه و به‌نحوی ضربتی صرفاً در اختیار مسئله بهداشت محیط قرار گرفت. همه نظام تشکیلاتی انقلاب اسلامی با نگاهی بخشی و صرفاً معطوف به پیشگیری و درمان بیماری کرونا به خدمت گرفته شد و اولویت استراتژیک نظام یعنی جهش تولید که با آگاهی کامل نسبت به وجود بیماری کرونا توسط رهبر معظم انقلاب طراحی شده بود به‌طور کامل نادیده گرفته شد.

هدف این نوشتار، کمرنگ کردن ضرورت مبارزه با بیماری کرونا نیست؛ بلکه مقایسه نحوه پرداختن به دو امر فوری و ضروری در کشور است. در مسئله کرونا، به‌درستی پتانسیل‌های کشور در خدمت نظام بهداشت و درمان قرار گرفت، اما در مسئله جهش تولید با گونه‌ای از تغافل ملی مواجه شده‌ایم، به‌نحوی‌که کوچک‌ترین توجهی به این مسئله مهم صورت نگرفته است.

نتایج بی‌توجهی به این امر مهم را می‌توان در تداوم افت شدید شاخص‌های اقتصادی کشور مشاهده کرد. طبق آمار بانک مرکزی، رشد اقتصادی کشور در بهار ۱۳۹۹ باز هم روند منفی را طی کرد. شواهد و قرائن نشان می‌دهند که در تابستان و پاییز نیز وضعیت به همین منوال است. طبق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، تورم در بهار ۱۳۹۹ نسبت به سال ۱۳۹۸، ۶.۸ درصد رشد داشته و طبق گفته رئیس مرکز آمار ایران، تنها در بهار ۱۳۹۹، ۲ میلیون نفر به حجم بیکاران کشور افزوده شده است. نرخ ارز در جهشی مجدد در پاییز امسال رکوردی تازه را ثبت کرد و وارد کانال ۳۰ هزارتومان شد. همه این عوامل نشان می‌دهند که کشور توفیقی در امر جهش تولید نداشته است. طرح‌ها و لوایح و آیین‌نامه‌ها نیز نشان دهنده بی‌توجهی به این مسئله هستند.

 

تغافل ملی خطرناک

استراتژی جهش تولید، بسیار پراهمیت است، مورد تغافل ملی قرار گرفته است. تغافلی که تداوم آن می‌تواند ایران را وارد بحران اقتصادی عمیق‌تری کند.

به‌رغم همه کاستی‌ها باید توجه داشت که جهش اقتصادی، کاری غیرممکن، مشکل و طاقت‌فرسا نیست. راهبردهای مشخص و مدونی برای جهش تولید وجود دارند. از جمله این راهبردها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱. جایگزینی استراتژی واردات نفت به‌جای خام فروشی و تبدیل ایران به بارانداز نفت خاورمیانه و مرکز تبدیل نفت دنیا به فرآورده.

۲. توسعه جهشی و حمایتی در کشاورزی برای جلوگیری از بحران کمبود مواد غذایی ناشی از تعطیلی تجارت دنیا در اثر کرونا

۳. تهاتر نیازهای کشور در ازای صادرات فرآورده‌های نفتی (نه نفت خام) و محصولات کشاورزی و صنعتی

۴. پول‌پاشی متوازن توسط حاکمیت بر روی بخش عرضه و تقاضا (این بند مشتمل بر یک استراتژی تخصصی و فنی جدی است که توضیح دقیق آن در این مجال ممکن نیست.)

۵. استفاده از پتانسل جبهه مقاومت و کشورهای همسو در جهت توسعه تجارت

۶. احیای جاده ابریشم و احیای حاکمیت ایران بر تجارت زمینی دنیا با توسعه سریع ارتباطات تجاری در مرزهای شرقی و غربی هیچ‌یک از این سیاست‌ها جز در سایه یک عزم ملی و هماهنگی فراقوه‌ای دقیق اجرا نمی‌شوند.

 

پی‌نوشت‌:

۱٫ البته بسیاری از اقتصاددانان نیز به‌دلیل ناتوانی در تحلیل شرایط تا ماه‌ها پس از اعلام کرونا ترجیح دادند سکوت کنند.

03ژانویه/21

نوکری مردم؛ بی‌منّت و بی‌غرور

سید می‌گفت: «شب عرفه دم سحر خواب دیدم با بچه‌های خانه طلاب داریم پیکر حضرت علی‌اکبر حسین«ع» را دور حرم حضرت معصومه«س» طواف می‌دهیم. یکی از بچه‌های قدیمی‌تر هم فراز آخر زیارت عاشورا را می‌خواند، که: « وَ ثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ الَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْن…» بعد هم پیکر سالم پسر شهید ارباب را به سمت مردم بردیم و همه به سمت بدن هجوم آوردند و من از خواب بیدار شدم.»

یکی از تفریحات بچه‌ها، تعریف خواب‌های باحالی است که می‌بینند. روح‌الله خوشش نمی‌آید و می‌گوید: «خواب چیه؟ کارتون‌ رو بکنین.» محسن هم یک بار بعد از اینکه یکی خوابش را تعریف کرد، به شوخی گفت: «شماها از بس می‌خوابین هی خواب می‌بینین. یه کم کار کنین.» من هم بدم نمی‌آید خواب‌های باحال بچه‌ها را بشنوم، اما یک چیز برایم جالب است و آن اینکه خیلی وقت‌ها بچه‌ها درباره جمع خواب می‌بینند نه فقط شخص خودشان.

شاید خیلی‌ها ارزش جمع را ندانند، اما کسانی که می‌خواهند کاری برای کمک به رهبر معظم انقلاب و انقلاب بکنند می‌فهمند چقدر داشتن جمع مهم است. یکی از لوازم اینکه متصل به «فتیان بنی هاشم» باشیم همین داشتن جماعت است. جمع یعنی قدرت مقدس یداللهی که مع‌الجماعه است و به ما توان برداشتن بارهای ولی خدا را می‌دهد و به ما مدد می‌دهد که رابط امام و امت جامعه باشیم. مثل این ‌بار حین مباحثه سخنرانی اخیر آقا در خانه طلاب. شاید اگر تنها بودم و سخنان آقا را می‌خواندم فقط دلم می‌سوخت که چرا هیچ غلطی نمی‌کنم و چقدر رهبرم غریب است که هر چه می‌گوید، توصیه می‌کند، درخواست می‌کند، دستور می‌دهد که موج دوم را به پا کنید، کسی حرکت نمی‌کند و من هم به‌تنهایی کاری از دستم بر نمی‌آید.

اما بین بچه‌های خانه طلاب وقتی جملات رهبری را مرور می‌کردیم، این عزم جمعی و اینکه ما می‌توانیم کاری انجام بدهیم احساس می‌شد. مهدی می‌گفت: «دوباره باید بیائیم پای کار. آقا دستور داده. نباید زمین بمونه.» حسین می‌گفت: «وقتی امام دستور حفظ جزایر مجنون رو داد، حال فرماندهان و حتی مجروحین دیدنی بود که نذارن دستور امام زمین بمونه.» فرهاد گفت: «کارهامونو به این سمت سوق می‌دیم.» علی گفت: «باید جلسات اندیشه‌ورزی برای طراحی سبک اقداماتمون‌ راه بندازیم.» همه احساس می‌کردند وقتی جمعی داریم یعنی قدرتی داریم و راحت می‌توانیم خودمان را با دستورهای رهبر معظم سازگار هماهنگ و عملیات کنیم.

رفاقت امروز فقط لذت جوانی و طعم خوشی از مزه‌های زندگی نیست. رفاقت امروز یک وظیفه است برای برداشتن بارهای انقلاب. باید رفیق باشیم و تشکیلات داشته باشیم، والا همیشه تماشاچی خواهیم بود. ما تجربه‌های زیادی در کار جهادی داشتیم، اما در ایام کرونا وضعیت فرق می‌کرد. اولین بار نامه‌ای به مسئول علوم پزشکی قم نوشتیم. روزهای اولی بود که کشور درگیر کرونا شده بود.

 

حضور محترم دکتر قدیر (زید عزه)

رئیس دانشگاه علوم پزشکی قم

سلام علیکم

با احترام فراوان به استحضار می‌رساند. «خانه طلاب جوان قم» با توجه به مشکلات پیش آمده برای مردم غیور، مقاوم و مظلوم این شهر مقدس و با توجه به احتمال نیاز مجموعه‌های پزشکی در بیمارستان‌ها در امر رسیدگی و پرستاری از بیماران قرنطینه شده و یا کمک به پخش اقلام بهداشتی و یا هر کمک دیگری، آماده هر گونه همکاری و خدمت‌رسانی است. یاری‌رسانی به بیماران تکلیفی الهی است که امیدواریم با موافقت جنابعالی امکان این توفیق برای این مجموعه فراهم شود.

از خداوند متعال توفیق روز افزون شما و همکاران پر تلاشتان را در این جهاد مقدس مسئلت داریم.

و من الله التوفیق

خانه طلاب جوان قم

 

با آغوش باز پذیرفتندمان. وارد بیمارستان‌ها شدیم و کار شروع شد.

یک روز بعد از کار خسته و کوفته به قرارگاه برگشتم و دیدم رفقا در یکی از اتاق‌ها جمع شده‌اند. نگاه کردم و دیدم پیرمردی با محاسن سفید و لبخندی بر چهره بین جوان‌ها نشسته است. آقای محمدی‌ عراقی، نماینده حضرت آقا بود. من که در بیمارستان بیمارانی با سن و سال بالا زیاد دیده‌ام، در این شرایط، موقعی که به پیرمردها می‌رسم نمی‌توانم نگرانی‌ام را به آنها منتقل نکنم، اما در آن جلسه چیزی نگفتم. حاج آقا گفت: «من اومدم سلام آقا و مراتب تشکرشون رو از شما طلبه‌ها و جهادی‌ها بهتون برسونم.»

شاید برای شما مهم نباشد، ولی برای طلبه‌هایی که دار و ندارشان لبخند رضایت آقا و خوشنودی ایشان است این خبر یعنی شعفی که آن را با دنیا نمی‌شود عوض کرد. مسئول قرارگاه به من اشاره کرد و به حاج آقا گفت: «ایشون در بیمارستان‌ها حضور داشته.» حاج آقا با نگاهی محبت‌آمیز رو کرد به من و پرسید: «آشیخ چه خبر؟»

دو خاطره را برای ایشان تعریف کردم .یکی خاطره جوان لاتی بود که بستری شده بود و داد می‌زد و فحش می‌داد که لوله‌ها را از بدنش باز کنند. رفتم جلو و پرسیدم: «گفتم کاری داری برادر؟» با اینکه لباس طلبگی هم نداشتم نگاهی کرد و با احترام گفت: «نه حاج آقا! مشکل خاصی نیست.» این خاطره را که گفتم همه خندیدند.

خاطره دوم هم خاطره بیماری بود که نفسش سخت بالا می‌آمد، اما بعد از چند بار نفس نفس زدن، دستش را بالا می‌آورد و خدا را شکر می‌کرد.

آقای محمدی متأثر شد. از فرصت استفاده کردم و گفتم: «حاج آقا! مراقب خودتون باشین. خطر این بیماری برای سن و سال شما بیشتره.» با لبخند گفت: «نگران نباشین. من بادمجون بم هستم. جنگ هم رفتم و چیزی‌ام نشد.»

آخر جلسه بچه‌ها گفتند دو خط روضه بخوانیم و روضه حضرت رقیه«س» را خوانده شد. همه انگار منتظر بودند به بهانه‌ای گریه کنند. شب خوبی بود.

یک ماه گذشت و رفقای خانه طلاب احساس کردند می‌توانند نگرش پر از اعتماد به‌ نفس را بیشتر در جامعه پمپاژ کنند. این بود که این نامه را به جناب ظریف وزیر خارجه نوشتند:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

هو الذی خلقکم من نفس واحده (اعراف/١٨٩)

بنی آدم اعضای یک پیکرند

که در آفرینش ز یک گوهرند

خدمت وزیر محترم خارجه جمهوری اسلامی ایران

جناب اقای دکتر ظریف

با سلام و احترام

با توجه به عدم رسیدگی مناسب به سالمندان و نیازمندان مبتلا به کرونا در آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی، به حکم وظیفه انسانی بر خود لازم می‌دانیم که به یاری این دسته از بیماران اقدام کنیم و از هرگونه کمکی در جهت نجات جان آفریدگان آفریدگار مهربان دریغ نورزیم.

بدین منظور با توجه به تجربه موفق نظام سلامت کشور و گروه‌های جهادی مردمی در مهار و درمان بیماری کرونا از جنابعالی تقاضا داریم تا شرایط اعزام طلاب جهادی برای همراهی و کمک به بهبود این بیماران یا دعوت از این بیماران جهت مداوا در داخل کشور یا هر نوع اقدامی جهت کمک به این عزیزان را که صلاح می‌دانید، فراهم نمایید.

پیشاپیش از زحماتتان متشکریم.

 

خبر کوتاه بود: خانه طلاب جوان در نامه‌ای به دکتر ظریف آمادگی خود را برای پرستاری و مراقبت از نیازمندان و سالمندان اروپایی و آمریکایی ابراز کرد.

به‌محض اعلام این خبر، رسانه‌های خارجی و عواملشان سر و صدا راه انداختند؛ چون این نامه موضع منفعلانه را به رویکرد فعال تبدیل می‌کرد و ذهنیت بسیاری از خودحقیرپندارها و غرب‌پرستان داخلی به چالش کشیده می‌شد و نشان می‌داد که حرکت خانه طلاب صرفاً یک کار خیریه‌ای عادی نیست، بلکه این جمع تلاش می‌کند تا در صحنه درگیری با طاغوت نیز تأثیرگذاری کلان داشته باشد. نکته جالب این است که این اتفاق دقیقاً در موج دوم کرونا هم برای خانه طلاب افتاد. به‌محض آنکه این جمع اعلام کرد می‌خواهد در موج دوم کرونا هم به بیمارستان‌ها برود و مراسم دهه محرم را در کنار بیماران برگزار کند، بی‌بی‌سی و ایندیپندنت و مسیح علی‌نژاد و من و تو و … این حرکت طلاب را به چشم آوردند و هیاهو کردند. این یعنی به اندازه خود توانسته بودیم به طاغوت زمان و ابزار رسانه‌ای‌اش ضربه وارد کنیم.

طلاب جوان در شرایط کرونائی، برای کاهش فشارهای اقتصادی دشمن بر مردم به فکر یک حرکت اجتماعی و خدمات‌رسانی جدی افتادند. انقلابی‌گری به معنی نق زدن و بذر ناامیدی پراکندن و سیاه‌نمایی و تهمت و تحریف نیست، بلکه انقلابی‌گری یعنی خدمت و در میان میدان بودن.

در عین حال بلایا و گرفتاری‌ها فرصتی را فراهم می‌کنند که انسان‌ها در پی همه امور و دردها و بلکه درمان‌ها و کادر پزشکی و مدیران و … ، او را ببینند و او را بیابند. خود این توجه اساس فتح و گشایش است و در شرایط عادی کمتر رخ می‌دهد. این حقیقتی است که همه می‌دانیم، ولی حواسما‌ن نیست. شاید این همان لطافت و رحمت پنهان در دل مشکلات باشد. خدا رحمت کند سردار شهید را که رحمت پنهان در بلایا را بیشتر از رحمت در آسایش‌ها می‌دانست. حضرت امام هم مصیبت‌ها و بلایا را مظهر رحمت می‌دانند: « یا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ المخْرَجُ إلى رَوْحِ الفَرَج…»

دعای هفتم صحیفه سجادیه را که رهبری به خواندنش توصیه کردند، ببینید. سراسر بیان این حقیقت است که تو همه کاره‌ عالم هستی. یقین دارم که اگر این نکته باور همه ما شود، رویین‌تن می‌شویم. اینک زمانه شکل‌گیری چنین باوری است که اساس قیام انسان‌هاست، یعنی زمانه خیزش مردم عالم.

نصرت امام مدد به رهبری و مدد به مردم است.

امسال شاید بیش از هر زمان دیگری باید روضه کاری‌ترین، عمیق‌ترین و کهنه‌ترین زخمی را که بر دل اباعبدالله«ع» مانده بود، یعنی زخم کمک مؤمنانه را بخوانیم. زخمی که همه زخم‌های دیگر را معنا می‌کرد. زخم درد مردم.

یادم می‌آید روزهای اول تازه می‌خواستم با بیمارها رفیق بشوم. وارد اتاقی شدم که همه پیرمرد بودند. تا وارد شدم یکی‌ از آنها صدا زد: «آقا! بیا اینجا.» کنار تختش رفتم. گفت: «اون کتابا رو از کنار پنجره ور دار بذار کنار تخت اون آقا.»

منظورش از «اون آقا» پیرمرد دیگری بود که روی تخت کناری دراز کشیده بود. این یکی می‌خواست همه وسایل همان‌جایی باشند که دوست ‌داشت. گفتم: «چشم». کتاب‌ها را برداشتم و کنار تخت «اون آقا» گذاشتم. پیرمرد دیگری چشم‌هایش را باز کرد و گفت: «بیا اینجا جوون!» رفتم کنار تختش. گفت: «کیسه سوند مرا خالی می‌کنی؟ خیلی پر شده.»

نگاهی به کیسه سوند انداختم که پر از ادرار بود. کمی سختم بود، چون تا آن موقع از این کارها نکرده بودم. چیزی نگفتم و رفتم و ظرفی را آوردم و ادرار داخل کیسه را در آن خالی کردم و بردم و در دستشویی ریختم. بوی ادرار داشت حالم را به هم می‌زد.

دستکشم را عوض کردم و دست‌هایم را چند بار شستم و برگشتم. کنار یکی از تخت‌ها پیرمردی ایستاده بود و مثل پروانه دور و بر تخت پیرمرد دیگری که سنش بالاتر بود می‌چرخید و خدمت می‌کرد. پسرش بود که حدود پنجاه سال سن داشت. پدرش هم حدود هفتاد هشتاد ساله بود. صحنه جذابی بود.

وارد اتاق که شدم دوباره پیرمرد اولی صدایم زد. خنده‌ا‌م گرفته بود. رسماً در اتاق پیرمردها گیر افتاده بودم. رفتم و گفتم: «جانم حاج آقا!» گفت: «جوون! یه خواهش دارم، نه نگو.» گفتم: «جانم؟» گفت: «این آب میوه را باز کن و بخور. خواهش می‌کنم.» من که هنوز بوی ادرار در مشامم بود نمی‌توانستم چیزی بخورم.» گفتم: «آخه الان میل ندارم. اجازه بدین می‌گیرم، بعداً می‌خورم.» راضی شد. محبتش شرمنده‌ام می‌کرد.

اجازه بدهید اعترافی بکنم. اوایل از اینکه خدمت می‌کردم به خود می‌بالیدم و تصور می‌کردم کارم خیلی درست است. یک طلبه و این ‌همه خدمت! صد آفرین به من! من واقعاً چقدر خوبم. اما برخورد پیرمردها و صحنه مراقبت پسر از پدر پیرش مثل سیلی به صورتم خورد و مرا به هوش آورد.

هنوز در بهت بودم که پیرمردی افغانستانی با همسرش وارد اتاق شدند. مرد باید بستری می‌شد و خانمش اصرار داشت که کنارش باشد. حضور در آن اتاق برای پیرزن سخت بود. ولی آمده بود کمک کند. همه چیز مثل یک کلاس درس بود: یک درس طلبگی جدید.

آشیخ! آقای طلبه! نوکری مردم باید بر بستر عشق سوار شود، بی‌منت و بی‌غرور تا یک وقت احساس نکنی کسی هستی و کاری کرده‌ای. تو هیچی. اگر عاشقانه پای کار بودی، این هیچ بودن و بهانه‌گیری‌های این و آن و خدمت به آنها اذیتت نمی‌کند.

به پیرزن اصرار کردم که برگردد و گفتم: «مادرجان! من اینجا هستم. کمک می‌کنم.»

پیرمرد وقتی اصرار مرا دید، او هم به همسرش اصرار کرد و بالاخره او را راضی‌ کردیم که به خانه برگردد.

خانه طلاب جوان و هزار طلبه و شیخ و عالم باید سر خم کنند در مقابل عشق و صبر و استقامت این مردم.

10اکتبر/20

مصاحبه‌ای که به سرانجام نرسید!!

اشاره:

چهارشنبه ٢٧ تیر از طرف نشریه‌ پاسدار اسلام با استاد سیدعباس موسویان تماس گرفتیم. موضوع مصاحبه را که مطرح کردیم ایشان مثل همیشه با روی باز پذیرفتند. حاج‌آقا کسالتی داشتند و قرار شد برای تنظیم وقت مصاحبه، شنبه خدمتشان تماس بگیریم. شنبه که تماس گرفتیم خانواده‌ ایشان اطلاع دادند که مریض احوال هستند و برایشان دعا کنید. روزهای بعد هم پیگیر بودیم، اما دیگر نه پیگیر زمان مصاحبه، بلکه پیگیر سلامتی روحانی ارزشمندی که فقه اقتصادی و بانکداری اسلامی مرهون تلاش علمی ایشان است.

سرانجام در روز ۱۸ مرداد با کمال تأسف خبر آسمانی شدن ایشان را شنیدیم. مقام معظم رهبری نیز فقدان ایشان را ضایعه خواندند؛ لذا در این شماره تلاش کردیم جای خالی صحبت‌های ایشان را به وسیله صحبت از دغدغه‌های مرحوم موسویان پیرامون وضعیت اقتصادی کشور و خصوصاً شرایط پیش آمده در دوران کرونا که در جلسات متعددی با ایشان مطرح شده بود، پرکنیم.

 

در حال آماده کردن ذهنم برای نگارش مطلبی بودم که قرار بود مجلۀ پاسدار اسلام آن را منتشر کند که خبری ناگوار را در شبکه‌های اجتماعی دیدم: «حجت الاسلام والمسلمین دکتر موسویان به جوار رحمت الهی شتافتند.»

استادی که مسیر جهاد علمی خود در حوزه اقتصاد اسلامی و دانش مالی اسلامی را از دهه‌های قبل آغاز کرد و محصول تلاش علمی ایشان، شاگردان متعدد و نوآوری‌هایی اساسی در این دانش‌ها بود.

ذهنم خود به خود متوجه آخرین جلساتی که با ایشان داشتیم، رفت که با دغدغۀ بسیار به راهکارهائی برای خروج  از بحران اقتصادی ناشی از کرونا پرداختند. نگاه ایشان به این مسئله را به‌طور خلاصه به رشته تحریر درمی‌آورم تا هم یادی باشد از این عالم بزرگوار و هم نظریه ایشان در این کوران حوادث گم نشود.

این مطلب، خلاصه‌ای است از بیانات ایشان و البته مقاله‌ای مختصر با عنوان «مسئولیت‌های اقتصادی دولت در شرایط کرونا» که آن را برای من فرستادند تا نظرم را درباره‌اش بگویم و بعد هم در یکی از همین جلسات ارائه فرمودند. در جلسه مذکور، ایشان ضمن یادآوری وضعیت بحرانی ناشی از بیماری کرونا در دنیا به این مطلب اشاره کردند که:

«بعد از شیوع ویروس کرونا در جهان، دغدغه اصلی دولت‌ها و نهادهای اجتماعی و مردمی، مبارزه با فراگیر شدن ویروس، معالجه و درمان بیماران مبتلا بود. اما از همان روزهای نخست دغدغه دیگری مطرح و به‌تدریج به یک چالش اساسی تبدیل شد و آن پیامدهای اقتصادی کرونا اعم از بیکاری، کاهش تولید، کاهش درآمد و کاهش قیمت نفت و فرآورده‌های نفتی برای کشورهای صادرکننده نفت مثل ایران بود.

با استمرار ویروس کرونا و طولانی‌تر شدن کشف واکسن و داروی معالجه این بیماری، تضادی بین دغدغه‌های سلامت و اقتصاد به‌ وجود آمد، به‌طوری که حتی برخی از کشورهای ثروتمند و صنعتی جهان، به‌رغم آمارهای بالای ابتلا و مرگ و میر روزانه، مجبور به بازگشایی تدریجی مشاغل شدند؛ زیرا کاملا متوجه هستند که استمرار بلندمدت تعطیلی بنگاه‌ها و فعالیت‌های اقتصادی، آثار اقتصادی و اجتماعی به‌مراتب شدیدتری از بیماری کرونا را به همراه خواهد داشت.»

مرحوم موسویان، اگرچه خود قربانی این ویروس منحوس شدند؛ اما دغدغۀ ایشان این بود که مبادا مسائل درمانی ویروس کرونا موجب شود که تصمیم‌گیران کشور، معضلات اقتصادی مردم را فراموش کنند:

«ستاد ملی مبارزه با کرونا باید در تمام تصمیم‌گیری‌هایش به پیوست اقتصادی توجه داشته باشد و دقت کند که هر تصمیمی در سطح خرد و کلان اقتصادی چه بازتابی دارد. بنابراین در  عین رعایت اصول بهداشتی، باید اولویت با حمایت از اقتصاد ملی باشد. این موضوع باید به همه ارکان تصمیم‌گیری حاکمیت، اعم از قوای سه‌گانه (مجریه، مقننه و قضائیه)، نیروهای نظامی و انتظامی و صدا و سیما گسترش یابد و از طریق رسانه ملی به جامعه منتقل و تبدیل به یک انتظار و مطالبه همگانی شود.»

ایشان به‌ منظور مهار معضلات ناشی از کرونا پیشنهادات ویژه‌ای را ارائه کردند:

الف: «دولت بایستی با فوریت، زمینه‌های اشتغال در عرصه‌های مختلف بهداشت و درمان را فراهم کند و همه موانع پیش رو را با سرعت و البته با دقت بردارد. این سیاست‌ها می‌توانند شامل تسهیل صدور مجوزهای احداث، تغییر کاربری و معافیت موقت مالیاتی تا اعطای مشوق‌های نقدی، اعطای تسهیلات قرض‌الحسنه یا تسهیلات انتفاعی با سود پایین، تقبل بخشی از سود بانکی توسط دولت و بخشودگی جرایم جزئی و… باشند. اعمال این سیاست‌ها ضمن تقویت صنعت می‌توانند ایمن‌سازی را در کشور تقویت و از محل تولید و صادرات محصولات با ایجاد ارزش افزوده به فعالیت‌های اقتصادی کمک کند.»

پیشنهاد دیگر ایشان، استفاده از ظرفیت کشاورزی ایران برای رهائی از بحران کمبود مواد غذایی ناشی از کرونا بود. بحرانی که مراکز بین‌المللی از ماه‌ها قبل دربارۀ آن هشدار داده بود‌ند:

ب: «بارندگی‌های مناسب دوسال اخیر شرایط را برای جهش در سطح کشت محصولات کشاورزی با اولویت محصولات استراتژیک (گندم، ذرت، دانه‌های روغنی و …) فراهم کرده است. تصمیمات فوری و مناسب دولت در  فراهم کردن کسب و کارهای مرتبط با بخش کشاورزی از قبیل اعطای مجوزهای کشت، اعطای مشوق‌های نقدی، اعطای تسهیلات قرض‌الحسنه یا انتفاعی با سود کم به کشاورزان و شرکت‌های دانش‌بنیان فعال در حوزه کشاورزی برای افزایش فوری سطح کشت، ابزار مهمی برای مقابله با کمبود و گرانی محتمل داخلی و زمینه‌ساز صادرات محصولات کشاورزی است که معمولاً معاف از تحریم هستند. حتی استفاده از ظرفیت نیروهای مسلح برای آبرسانی و تسطیح اراضی می‌تواند به تسهیل این فرایند کمک کند. همچنین می‌توان اراضی در داخل پادگان‌ها یا مراکز دولتی را که به فضای سبز بدون محصول اختصاص دارند، با تغییر کاربری زیر کشت محصولات استراتژیک برد. در صورت اجرای این سیاست، ایران می‌تواند ضمن تأمین نیازهای غذایی خود، به صادرکننده‌ جدی محصولات غذایی تبدیل شود و بخشی از رکود خود را از این محل جبران کند.»

شاید بتوان مهم‌ترین پیشنهاد ایشان برای خروج از بحران اقتصادی کرونا را پیشنهاد در حوزه نفت و انرژی دانست:

ج: «اکثر کشورهای همسایه ایران واردکننده محصولات پالایشگاهی چون بنزین، گازوئیل، نفت سفید و قیر و… هستند. ایران می‌تواند با انعقاد قراردادهایی با کشورهایی چون عراق، امارات، قطر، آذربایجان، ترکمنستان، پاکستان، ترکیه و… نفت خام آن کشورها را بگیرد و با انجام کارهای پالایشی روی آنها به صورت محصولات پالایشگاهی به آنها برگرداند و در مقابل بهای خدمات پالایشگاهی را به صورت ارزی دریافت کن.د با این تدبیر اولا ظرفیت‌های خالی پالایشگاهی ایران به کار گرفته خواهند شد و در آینده می‌توانند توسعه پیدا کنند. ثانیاً ایران در آینده می‌تواند از خام فروشی نفت رها و به فروشنده فرآورده‌های نفتی چون بنزین و گازوئیل تبدیل شود. ثالثاً این رویه در شرایط تحریم می‌تواند ارزآوری خوبی برای ایران داشته باشد.

 

پیشنهادات ایشان در حوزه سیاست‌های پولی نیز جالب توجه است:

  1. ۱. حمایت مالی بلاعوض از دهک‌های پایین جامعه

گروهی از مردم به خاطر شرایط کرونایی، درآمد خود را از دست داده‌اند و پس‌اندازی هم ندارند که از آن محل هزینه‌هایشان را بپردازند و امکان بازپرداخت وام را هم ندارند. دولت و ملت اسلامی وظیفه دارند این گروه‌ها را تامین مالی بلاعوض کنند. بر این اساس دولت موظف است افزون بر فراهم کردن زمینه‌های لازم برای راه‌اندازی و هدایت صحیح کمک‌های مردمی، خود نیز با تخصیص منابع به کمک این گروه از مردم بیاید. محل تأمین منابع دولتی را در ادامه بیان می‌کنم.

  1. اعطای وام قرض‌الحسنه برای دهک‌های پایین و متوسط جامعه

افزون بر کمک‌های بلاعوض لازم است مبالغی به صورت وام قرض‌الحسنه نیز به‌ویژه به دهک‌های متوسط جامعه پرداخت شود تا بتوانند از محل درآمدهای آتی خود اقساط وام‌ها را بازپرداخت کنند. دولت می‌تواند از محل سپرده‌های خیرین یا سپرده‌های قرض‌الحسنه بانک‌ها و یا منابع خود برای این کار اقدام کند.

  1. اعطای وام قرض‌الحسنه برای مشاغل خرد و متوسط

افزون بر کمک‌های بلاعوض و قرض‌الحسنه که برای تأمین هزینه‌های زندگی پرداخت می‌شوند، لازم است که دولت برای استمرار فعالیت‌های اقتصادی خرد و متوسط، منابع قابل توجهی را به صورت وام قرض‌الحسنه از محل سپرده‌های خیرین یا سپرده‌های قرض‌الحسنه بانک‌ها و یا منابع خود به این کار اختصاص دهد.

  1. اعطای تسهیلات انتفاعی با سود کم برای مشاغل خرد و متوسط

از آنجا که منابع مورد نیاز برای تسهیلات قرض‌الحسنه به‌شدت محدودند، پیش‌بینی می‌شود که نمی‌توان همه نیازهای مالی بنگاه‌های اقتصادی خرد، به‌ویژه متوسط را از طریق قرض‌الحسنه پوشش داد. بر این اساس لازم است که دولت با اتخاذ تدابیری در درجه نخست با تشویق بانک‌ها به اعطای تسهیلات انتفاعی با سود کم مشکل مالی این بنگاه‌ها را حل کند و در مرتبه بعد با تخصیص منابع دولتی و قبول بخشی از سود تسهیلات از بانک‌ها بخواهد که تسهیلات انتفاعی با سود کم را در اختیار این فعالان بگذارند.

  1. اعطای تسهیلات انتفاعی بلندمدت برای بنگاه‌های بزرگ اقتصادی

«روشن است که بنگاه‌های بزرگ اقتصادی افزون بر تولید انبوه باعث اشتغال بالا و درآمد برای افراد زیادی از جامعه می‌شوند. این بنگاه‌ها گرچه مشکل پرداخت سود ندارند و پایین بودن نرخ سود برایشان اولویت اول نیست، اما در شرایط خاص اقتصادی احتیاج به فرصت تنفس در پرداخت اقساط و کاهش مبلغ اقساط دارند. بر این اساس لازم است دولت با اتخاذ تدابیر مناسب از بانک‌ها بخواهد که اولاً زمان‌بندی اقساط تسهیلات بانکی را افزایش دهند. ثانیاً تا زمان خروج از مشکل، فرصت تنفسی را در اختیار بنگاه‌ها قرار بگیرد. ثالثاً جرایم را تا زمانی که مشکل برطرف نشده ببخشند.

در این راستا بانک مرکزی می‌تواند با اعطای خط اعتباری به بانک‌ها، آنها را در اعطای چنین تسهیلاتی کمک کند و نیز با اجازه شیوه تسهیلات‌دهی خاص که در آن سود تسهیلات به صورت ماهانه گرفته می‌شود، اما اصل تسهیلات در سررسید برای مثال پنج ساله تسویه می‌شود، به آنها یاری رساند.»

اگر چه دولت به بهانه فقدان منابع، تقریباً هیچ‌یک از موارد پیشنهادی را به‌‌درستی اجرا نکرده است، اما ایشان با نگاه تیزبین خود، راه‌های تأمین مالی این پیشنهادات را هم ارائه کردند:

  1. صرفه‌جویی در هزینه‌های غیر ضرور
  2. فروش سهام و اموال مازاد دولتی
  3. انتشار اوراق بهادار دولتی
  4. استقراض از بانک مرکزی.

در نگاه ایشان، «گرچه استقراض از بانک مرکزی از نگاه اقتصاددانان همیشه منفی و زمینه‌ساز تورم و کاهش ارزش پول ملی بوده است، لکن به اعتراف اکثر آنان در شرایط کنونی اگر استقراض از بانک مرکزی صورت بگیرد؛ با رعایت شرایطی نه تنها اشکالی ندارد، بلکه مناسب و حتی ضروری است. به همین دلیل اغلب کشورها برای خروج از شرایط بحران اقتصادی ناشی از کرونا، اقدام به سیاست انبساط پولی از طریق استقراض از بانک‌های مرکزی خود، سیاست انبساط پولی را اعمال کرده‌اند».

ایشان با درک شرایط رکود عمیق اقتصادی، حتی پا را از استقراض از بانک مرکزی فراتر می‌گذارند و حتی در این شرایط، خلق پول و افزایش نقدینگی را نیز مجاز می‌دانند. نظریه‌ای که همگام با بزرگ‌ترین نظریه‌پردازان اقتصادی دنیا در دوران رکود کرونایی صادر می‌شود و پیشنهاد می‌کند که پایه پولی به‌طور متوازن، هم به بخش عرضه و هم به بخش تقاضا اصابت کند:

  1. اعمال سیاست انبساط پولی (خلق پول و افزایش نقدینگی) فوری با محوریت جهش در پایه پولی:

این انبساط باید از نظر کمی کافی و از منظر کیفی به‌طور متوازن، هم مشمول طرف عرضه و تولیدکنندگان، هم مشمول طرف تقاضا با اولویت مصرف‌کنندگان آسیب‌پذیر شود. به نظر می‌رسد با توجه به عمق رکود، افزایش فوری ۴۰ درصد در پایۀ پولی ضروری است. اعمال سیاست نظارتی شدید (موقعیت اضطراری) برای جلوگیری از ورود نقدینگی به بازار ارز و طلا و حتی سرمایه می‌تواند به تأثیر این سیاست کمک کند. این سیاست به‌قدری ضروری است که حتی عدم امکان نظارت نیز نمی‌تواند توجیه مناسبی برای عدم اعمال این سیاست باشد.»

اکنون که در وانفسای رکود اقتصادی ناشی از کرونا قرار داریم، پیشنهادهای این عالم بزرگوار همچنان می‌تواند چراغ راهی برای تصمیم‌سازان کشور باشد. این راهکارها، ضروری، فوری و اجتناب ناپذیرند. اکنون که جسم ایشان در میان ما نیست، شایسته است که شاگردانشان به تأسی از استاد تلاش کنند تا پرچمی که امثال مرحوم موسویان در دست گرفته‌اند بر زمین نماند و با حرکت سریع در مسیر آرمان‌های استاد، شرایط برای اعتلای اقتصاد اسلامی فراهم شود.

10اکتبر/20

زندگی دینی ما در دوران کرونا

گویا کرونا نیامده که برود و دست‌کم این ویروس در کنار سایر میکروب‌ها و ویروس‌ها جا خوش خواهد کرد. اگر خیلی خوش‌بینانه بیندیشیم، به نظر می‌رسد در آینده قرار است که این ویروس با وجود کنترل شدن، هرازگاهی انسان‌ها را بیازارد و یا بیشتر به بهداشت و پیشگیری دعوت کند. در دوران کرونا، دین‌گرایی، خداباوری و اساساً باورها شکل و شمایل متفاوتی یافته‌اند و گویا باید توجه بیشتر به دین و خداگرایی گسترده‌تری را انتظار داشته باشیم و پایبندی به باورها عمدتاً شکل جدی‌تر و جدیدتری به خود خواهد گرفت. هر چند این یکی از فرصت‌ها و زیبایی‌های جدید در زندگی ماوراگرایی ماست، اما تهدیدات ویژه‌ای را هم در پاسخ به نیازهای عاطفی و زندگی دینی انسان معاصر به ارمغان می‌آورد.

در این نوشتار سعی خواهد شد در گونه تبیینی ـ توصیفی و به ‌صورتی آینده‌پژوهانه، زندگی پساکرونا را به شیوه اسنادی و طوفان ذهنی ترسیم کنیم و پاره‌ای از صورت‌های زندگی دینی پیش رو را با زبان حدس به نظاره بنشینیم.

 

 

۱٫ دین‌گرایی در پساکرونا

حوادث و بیماری‌ها باعث می‌شوند که انسان افزون بر توجه به پاسخگویی به نیازهای جسمی و درمانی، به نیازهای روحی و روانی نیز اهمیت دهد. در این میان دینداران و مذهبی‌ها به سبب وابستگی به آئینی خاص می‌توانند موجبات التیام خود و دیگر انسان‌ها را فراهم آورند؛ اما غیرمتدیّنان از  خلأ معنوی رنج می‌برند. پیروان ادیان، به‌ویژه دین اسلام با کتاب و سنت به یاری خود و دیگران می‌آیند. شیعه و مکتب اهل‌بیت«ع» دارای آموزه‌های الهی، توصیه‌های معصومان«ع» و به‌ویژه ادعیه و پناهگاه تمام لحظه‌های مراجعه‌کنندگان است. این مکتب با برخورداری از قرآن مجید، نهج‌البلاغه، صحیفه سجادیه، مفاتیح‌الجنان از چنان غنائی برخوردار است که هر زمانی که به آن مراجعه شود، آموزه یا دعایی برای درمان نگرانی و ایجاد آرامش‌ دارد. سرعت حوادث در هنگام گسترش کرونا نشان داد که مسلمانان، به‌خصوص شیعیان بارها به این گنج عظیم پناه و از آن سود برده‌اند. این ظرفیت پس از کرونا نیز در زندگی افراد باقی‌ می‌ماند و به‌نحوی در سبک‌ رفتاری آنان نهادینه می‌شود.

 

۲٫ رفتار دینی در بوته آزمایش تغییر و تسامح

اگر واکسن کرونا یا داروی آن کشف نشود یا دیر و یا حتی زود کشف شود، طبق نظر دانشمندان ویروس‌شناس، با وجود درمان و دارو، باز احتمال دارد که این ویروس بماند و همانند دیگر ویروس‌ها، تا آخر حیات جهان، انسان را تهدید کند.(۱) بنابراین دیگر نباید انتظار رفتارهای دینی پیش از کرونا را داشته باشیم. کرونا باعث شده که در مورد بسیاری از روش‌ها در انجام امور دینی تجدید نظر شود و رویکردهای جدید حتی به‌نحوی به صورت عادت درآیند.

این تغییر رفتار به ‌یقین آسیب‌هایی نیز خواهد داشت، زیرا دسترسی حضوری و یادگیری امور دینی از مبلغان و عالمان دینی را کاهش می‌دهد، برداشت‌های شخصی نسبت به آموزه‌های دینی بیشتر می‌شوند و عمل طبق سلیقه فردی نهادینه می‌شود. همچنین وقتی حضور چندان مرسوم نباشد، نرفتن به اماکن مذهبی کم‌کم برای برخی از افراد بی‌رونق می‌شود و انجام امور دینی را به بعد موکول و چه ‌بسا فراموش می‌کنند. مثلاً کسی که شب‌های جمعه برای دعای کمیل به مسجد و در روز جمعه برای نماز به مصلی می‌رفت، دیگر نمی‌تواند همواره خود را پایبند به استفاده از آنها در فضای مجازی کند. فراموشی یا تقلیل رفتار دینی برای برخی از دینداران، آسیب پساکرونا خواهد بود. این رویکرد باعث می‌شود که کم‌کم شاهد تسامح در دینداری و حتی سکولاریسم باشیم. در این‌گونه موارد دیگر شاهد حساسیت‌ها و غیرت دینی نیستیم و در فضای مجازی نیز دین‌گرایی به سبب عدم حضور در مراکز دینی از دست می‌رود.

از جمله اموری که از حساسیت آن کاسته می‌شود امر به ‌معروف و نهی ‌از منکر است چون جمع چندانی وجود ندارد تا یکدیگر را به نیکی‌ها دعوت و از بدی‌ها نهی کنیم. اگرچه شکل جدید آن در فضای مجازی قابل‌ تصور و بعضاً سهل‌تر است؛ اما به سبب کاهش ارتباطات فیزیکی و حضوری، آگاهی از رفتارهای درست و اصلاح آنها در اجتماعات دینی کاهش می‌یابد و تسامح بیشتری روی می‌دهد.

از نمونه‌های دیگر در تغییر رفتار دینی، نگاه عاطفی و اخلاقی و حتی بوسیدن بزرگ‌ترها و بچه‌هاست که در آموزه‌های دینی سفارش می‌شود؛ ولی در ایام کرونا، پزشکان عفونی توصیه کرده‌اند که برای همیشه باید این رفتار را کنار گذاشت، زیرا ممکن است کسی کرونا داشته باشد و به نوزادان، کودکان و بزرگسالان انتقال دهد.(۲) نتیجه این دستور حذف بسیاری از رفتارهای عاطفی و دینی است، چه رسد به بوسیدن پای والدین که بعضاً مورد سفارش اخلاقیون و عرفای اسلامی است. سورالمؤمن جای خود را دارد که وارد بحث آن نمی‌شویم.

 

۳٫ خداگرایی از نتایج کرونا و شرور

حوادث و شرور طبیعی و حتی انسانی ممکن است برای برخی از اشخاص، ضعف‌های اعتقادی و اخلاقی به وجود آورد؛ ولی برای اکثر انسان‌هایی که فطرتشان پاک یا کمتر آلوده‌ شده است، زمینه روی ‌آوردن به خدا و دین‌گرایی بیشتر فراهم می‌شود. قرآن، فلسفه وجود شرور و مشکلات را آزمایش معرفی می‌کند: «ما شما را به بد و نیک و خیرات و شرور عالم مبتلا می‌کنیم تا شمارا بیازماییم.»(۳)

 

۴٫ دعوت لینک‌ها و ربات‌ها به زیارات و عبادات

یکی از آداب زیارت و آرامش‌بخشی برای مردم، حضور زائر نزد مزور (زیارت شونده) و زیارت از نزدیک و بعضاً لمس و گرفتن ضریح است. در زمان اپیدمی کرونا این رفتارها ممکن نیست و پس از بازگشایی حرم‌ها و زیارتگاه‌ها هم پیوسته سفارش می‌شود که به این مکان‌ها نزدیک نشویم و آنها را لمس نکنیم؛ یعنی زیارت و توسل با فاصله مکانی. وقتی این رفتار را در کنار زیارت‌های مجازی‌ای که توسط لینک‌ها تحقق‌ یافته‌اند قرار می‌دهیم، به‌نحوی می‌توانیم رفتار آینده متدینان را در زیارت شخصیت‌ها و حرم‌ها حدس بزنیم.

در این راستا داشتن فهرستی از لینک‌های دینی، مذهبی و معنویت‌افزا برای دینداران، عادی و بخشی از آیکون‌های گوشی‌های مشتاقان خواهد بود. اما سئوال اساسی این است که آیا این رویکرد می‌تواند عطش زیارت را سیراب کند و تسکین نیازهای عاطفی افراد باشد؟

 

۵٫ احیای سنت‌های بهداشتی دینی

اسلام پاکیزگی را نشانه ایمان می‌داند. آموزه‌هایی چون «وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ؛»(۴) «اِنَّ اللهَ طَیِّبٌ یُحِبُّ الطِّیبَ، نَظیفٌ یُحِبُّ النَّظافَه»؛(۵) « النَّظافَه مِنَ الایمان»(۶) کافی هستند تا سبک زندگیمان را با بهداشت و پیشگیری از هر نوع ویروس و میکروب سازگار کنیم. توصیه به شستن دست‌ها در پیش از غذا و تأکید بر تمیزی پیش از عبادات با غسل و وضو و تأکید فراوان بر بهداشت ظاهری و باطنی در اسلام و آموزه‌های مکتب اهل‌بیت«ع»، نمونه‌های بارز این نکته هستند. نظافت و پاکیزگی قبل از عبادت از آموزه‌های منحصر به ‌فرد این مکتب آسمانی است. در برخی از آموزه‌های اسلامی آمده است: «نخستین چیزی که بنده مورد حسابرسی قرار می‌گیرد، مسئله پاکیزگی و طهارت اوست.»(۷)

بنابراین افزون بر ضرورت تبعیت از حضرت حق در همه عرصه‌ها، رعایت آموزه‌های بهداشتی دین، به نفع جسم و جان است. در میان کتب فقهی شاید هیچ کتابی به تفصیل کتاب طهارت وجود نداشته باشد. کرونا باعث شد که انسان امروز به اصل و فطرت پاک خود برگردد و پاکی ظاهری و باطنی را توأمان مد نظر قرار دهد.

بهداشت روانی و مراجعه به فطرت درونی افراد روی دیگر سکه بهداشت است؛ زیرا فطرت پاک اشخاص، آنان را به ‌سوی یکی از مهم‌ترین گزاره‌های نجات آخرالزمانی و منجی آن سوق خواهد داد. در این صورت اعتقاد به منجی آخرالزمان و سپردن زمانه به گره‌گشای ارتباط زمین و آسمان، استغاثه، تقرّب اجتماعی، سیاسی و مدیریتی به ‌سوی جامعه منتظر عمومی را موجب می‌شود که خود زمینه‌ساز ظهور منجی خواهد بود. شاید در گذشته تصور دقیقی از این موضوع نداشتیم که جهان چگونه می‌تواند مملو از ظلم و جور یا به تعبیر قرآنی «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ»(۸) شود؟ امروز  با جهانگیر شدن کرونا در زمانی محدود، آیات و روایات مربوط به ظهور برایمان باورپذیرتر شده‌اند.

 

۶٫ اسباب‌کشی از زندگی حقیقی به مجازی!

کارشناسان در کنار دیدگاه‌های گوناگونی که برای سبک زندگی آینده حدس می‌زنند، ظهور یک زندگی مجازی و فراگیر به‌ جای زندگی فعلی را پیش‌بینی می‌کنند. زندگی حقیقی و مجازی جابه جا خواهند شد. سئوال اساسی این است که در آن فضای جدید که حاکمیت با فضای ابری و مجازی است، آیا این حکمرانی «بر» فضای مجازی است یا «در» آن؟!

برای تأیید این نظر می‌توان وضعیت زمان کرونا را مؤید آورد. این‌که عبور از جامعۀ حقیقی به جامعۀ مجازی و ایجاد بستر برای پذیرشِ حل ‌و ‌فصل امور (تحصیل، اشتغال و سایر ارتباطات اجتماعی) در فضای مجازی و قرائن فراوان دیگر، به‌‌ویژه قرار گرفتن در شرایطِ یک رزمایش بزرگِ زیست در فضای مجازی که آخرین مقاومت‌ها در برابرِ آن در حال فروریختن است و…، مؤیداتی بر این احتمال هستند. تأکید رهبر انقلاب بر قوی شدن در فضای مجازی در کنار قوی شدن‌ در عرصه‌های مختلف دیگر را باید در همین راستا تفسیر کرد.(۹)

 

پی‌نوشت‌ها (منابع و مآخذ):

۱- گروه بین‌الملل خبرگزاری دانشجو (۱۹/۱/۱۳۹۹): دکتر «آنتونی فائوچی» مدیر مؤسسه آلرژی و بیماری‌های عفونی آمریکا روز گذشته تأکید کرد که جهان هرگز به روال عادی قبل از شیوع ویروس کرونا باز نخواهد گشت، زیرا این ویروس حتی بعد از کشف واکسن و درمان نیز همچنان باقی خواهد ماند.

۲- پایگاه خبری صراط: ۲/۴/۱۳۹۹: پزشکان توصیه اکید دارند که کودکان نیز مانند بزرگسالان از ماسک استفاده و دقیقاً مشابه سایر اقشار جامعه از حضور در تجمعات پرهیز کنند. یکی از پزشکان مشهدی که در زمینه‌ درمان بیماران کودکان مبتلا به کرونا فعال است، در پستی اینستاگرامی از والدین و مادربزرگ و پدربزرگ‌ها خواسته است اکیداً از بوسیدن نوزادان خودداری کنند.

  1. سوره مبارکه انبیاء، آیه ۳۵: «وَنَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَهً».

۴- توبه، ۱۰۸؛ خداوند پاکیزگان را دوست دارد.

۵- رسول‌الله(ص) فرمودند: «خداوند پاک است و پاکی را دوست دارد. پاکیزه است و پاکیزگی را دوست دارد.» محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، مؤسسه دارالحدیث، ح ۲۰۳۱۴٫

۶- طب النبی(ص)، ص ۳؛ و ر.ک: الطهور نصف الإیمان: پاکیزگی نیمی از ایمان است. (جامع السعادات، ج ۳، ص ۲۴۸).

۷- اوّل ما یحاسب به العبد طهوره (متقی هندی، کنز العمال (المرشد الی کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال)، چ ۳، مؤسسه الرساله، بیروت، ۱۴۰۹ ق، ح ۲۶۰۱۰).

۸- روم، ۴۱: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ؛ به سبب آنچه دست‌های مردم فراهم آورده، فساد در خشکى و دریا نمودار شده است تا [سزاى‌] بعضى ازآنچه را که کرده‌اند به آنان بچشاند، باشد که بازگردند».

۹- این گزاره‌ مطرح‌شده از سوی رهبر انقلاب اسلامی در خطبه‌های نماز جمعه ۲۷ دی‌ماه ۱۳۹۸ نوعی جمع‌بندی کلانِ ناظر به وظایف عموم مردم و مسئولین از سوی ایشان بود: «باید ملّت ایران و مسئولین کشور تلاششان برای قوی شدن کشور و قوی شدن ملت باشد، با اتحاد، حضور، صبر و استقامت و کار سخت و پرهیز از تنبلی، اگر این امر به توفیق و به فضل الهی محقق شد، ملت ایران در آینده‌ای نه‌چندان دور چنان خواهد شد که دشمنان حتی جرئت تهدید هم پیدا نکنند.»

 

10اکتبر/20

راهبرد «مواسات» و نسبت «ما» با آن

مقدمه:

ابرهای تیره و تار بیماری کرونا و سهمگین‌تر از آن، پیامدهای منفی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادیِ متعدد آن، بر زندگی، روحیه و امید بسیاری از مردم این مرز و بوم، سایه بسیار سنگین و تلخی افکنده بود که بسان بسیاری از دیگر موارد، رهبر معظم انقلاب با تمسک به یکی از آموزه‌های نجات‌بخش اسلامی، مسیر روشنی را فراروی همگان ترسیم کردند:

«مسئولان… به‌طور جدی مشغول کارند…؛ لکن در کنار این، مردم هم وظیفه دارند. عده‌ای هستند که در این شرایط و در این اوضاع حقیقتاً زندگی‌شان به‌سختی قابل گذران است…؛ مردمی‌که دستشان باز است و توانایی دارند بایستی در این زمینه فعالیت وسیعی را شروع کنند. در صلوات شریف «شَجَرَهُ النُّبُوَّه» می‌خوانیم: «وَ ارزُقنی مُواساهَ مَن قَتَّرتَ‌ عَلَیهِ مِن رِزقِکَ بِمَا وَسَّعتَ عَلَیَّ مِن فَضلِکَ…» این یکی از کارهای لازمی است که بایستی انجام بگیرد؛ به‌خصوص که ماه رمضان در پیش است. ماه رمضان، ماه انفاق، ایثار است و کمک به مستمندان است. چه خوب است که در کشور برای مواسات و همدلی و کمک مؤمنانه به نیازمندان و فقرا رزمایش گسترده‌ای به وجود بیاید که این اگر اتفاق بیفتد، خاطره خوشی را از امسال، در ذهن‌ها خواهد گذاشت.»(۱)

این دعوت آسمانی و ندای حیات‌بخش، نه تنها در ماه مبارک رمضان اجابت شد و شور و نشاطی مؤمنانه را پدید آورد و صحنه‌های دلنشینی از رحمت‌های خاص الهی را در سراسر کشور به نمایش گذاشت، بلکه خاطره خوش و شهد بسیار شیرین آن در کام عموم مردم، موجب استمرار و تداوم و تبدیل شدن نسبی آن به یک فرهنگ و هنجار فعال اجتماعی شد که صد البته، در صورت بی‌توجهی و ضعف رسیدگی‌های نظری و عملی، می‌تواند دوباره کمرنگ و محدود شود. بنابر این باید این پدیده را از زوایای بسیاری تحلیل کرد و کاوید(۲) و توجهات و رسیدگی‌های عملی بسیاری به آن داشت.

 

مواسات، عنصری تمدنی

برای زنده، پویا و همگانی نگهداشتن «مواسات» باید به این نکته مهم توجه داشت که مواسات فقط یک پدیده فردی و حتی اجتماعی فرهنگی نیست، بلکه مواسات را باید عنصری تمدنی دانست که این ظرفیت را دارد که در زمره راهبردهای کلانِ مسیر نزدیک‌تر شدن به عصر ظهور و رزمایشی مقدماتی برای آن قرار بگیرد. به‌ تعبیر اشاره‌وار رهبر معظم انقلاب:

«… برای اینکه ارادتمان به امام زمان ثابت بشود، بایستی صحنه‌ها و جلوه‌هایی از جامعه مهدوی را به وجود بیاوریم… جامعه مهدوی، جامعه قسط و عدل و عزت و مواسات و برادری است. اینها را بایستی در زندگی و به‌قدر امکان خود تحقق ببخشیم. این ما را نزدیک می‌کند.»(۳)

در متون دینی مواسات حتی بر مؤمنان نیز امری بس مشکل و طاقت‌فرسا قلمداد شده است.(۴) که در عصر امام عصر(ع)، به اوج خود می‌رسد و بسیار برجسته و فعال  و جزو امور واجب زندگی مؤمنان می‌شود.(۵)

 

ما و مواسات

توسعه و تعالی مواسات و سوق دادن آن به‌ سوی پدیده‌ای تمدنی و قرار دادن آن در مدار و مسیر جریان منتهی به ظهور، در گروی تحقق امور بسیاری است که یکی از آنها، توجه هریک از افراد، گروه‌ها، اقشار و اصناف مختلف جامعه به نقش خاص خود در میدان توسعه مواسات است. مواسات یک سطح عمومی همگانی دارد که همه باید به‌نحوی در آن مشارکت کنند. این سطح، کم و بیش همین جلوه‌های زیبایی را دارد که اکنون شاهد آن هستیم. اما مواسات فقط محدود به این سطح نیست و ابعاد، شکل‌ها و قالب‌های مختلف و لایه‌های ژرف‌تری دارد. به‌تعبیر رهبر معظم انقلاب:

«…مواسات یعنی همراهی و کمک کردن به برادر مؤمن در همه امور. کمک فکری، مالی، جسمانی، آبروئی و…».(۶)

برای دستیابی به دیگر ابعاد و لایه‌های مواسات، ضرورت دارد که افزون بر افراد، تمام اقشار، گروه‌ها و نهادهای اجتماعی هم به نقشه‌ها و کارویژه‌های خاصی در مورد مواسات بیندیشند و متناسب با آنها تدبیر و اقدام کنند تا این پدیده، ابعاد و جوانب بیشتری پیدا کند و در مسیر تکامل کمی و کیفی قرار بگیرد. یک نمونه مشابه نزدیک به ذهن برای این گونه توسعه و تعالی، دو پدیده «وقف» و «نذر» است که تا چندی پیش تنها در املاک و دارایی‌های مادی یا مراسم و آیین‌های خاصی بروز و ظهور داشتند، اما با فرهنگ‌سازی صحیح، انواع دیگری از آنها مانند وقف و نذر فرهنگی، علمی، درمانی، خدماتی و… نیز رواج و جریان نسبی پیدا کردند و این دو مقوله، وضعیت تخصصی بیشتری به خود گرفتند.

بدین‌سان می‌توان مساوات را نیز توسعه و ارتقا داد و با حفظ روند عمومی آن، عمق‌های بیشتر و جهت‌دهی‌های متعالی‌تر و تخصصی‌تری را به آن بخشید و آن را به‌عنوان الگویی موفق در حل بسیاری از مشکلات و بحران‌های مختلف زندگی، در میان امت اسلامی و حتی ملل غیرمسلمان رواج داد، زیرا سطحی از مواسات، پدیده‌ای انسانی و فطری است و هر فطرت پاک یا کمتر زنگارگرفته‌ای‌ می‌تواند پذیرا و عامل به آن باشد. به فرمودۀ رهبر معظم انقلاب:

«مواسات…، امروز این یک وظیفه جهانی برای همه انسان‌هایی است که وجدان و اخلاق و عاطفه انسانی دارند؛ اما برای مسلمانان، علاوه بر اینکه یک وظیفه اخلاقی و عاطفی است، یک وظیفه دینی است.»(۷)

 

حوزویان و مواسات

برای اینکه مطلب یادشده مقداری ملموس‌تر و عینی‌تر شود، آن را در نسبت با یکی از اقشار جامعه، یعنی حوزویان بررسی می‌کنیم. در میان سیل خروشان مردم شریک در پدیده مواسات، حوزویان و طلاب نیز به اقتضای وظایف ذاتی خود در عرصه خدمت‌رسانی اجتماعی، در رزمایش مواسات نیز چه در سطح عمومی و همدوش دیگر مردم و چه در سطوح نسبتا خاصّ‌تر و متناسب‌تر با هویّت صنفی خود، حضور و نقش پررنگ و برجسته‌ای داشتند و دارند. اما این نقش می‌تواند و باید تکامل بیابد و افزون بر حفظ لایه عمومی‌، به‌سوی خدمات تخصصی متناسب با هویت صنفی روحانیت نیز امتداد پیداکند تا ثمره‌های بیشتر و شیرین‌تری داشته باشد.

مراجعه به متون دینی مرتبط با مواسات، نشان می‌دهد که در آنها، علاوه بر سطح عمومی مواسات یا مواسات در امور مالی، به‌روشنی از انواع مختلفی از مواسات یاد شده است که نشانه‌ ابعاد و لایه‌های مختلف این پدیده از منظر دین و نیز اختصاص برخی از مصادیق آن به بعضی اقشار اجتماعی است. برای مثال، در برخی از متون دینی به وظیفه عالمان دین در زمینه مواسات اعتقادی و علمی با محبان محمد«ص» و آل محمد«ع» تصریح شده است. از باب نمونه، امام حسن عسکری(ع) می‌فرمایند:

«همانا برخی از دوستداران محمد«ص» و علی«ع» مسکین‌هایی هستند که مواسات آنها برتر از مواسات مساکین فقیر (به‌لحاظ مالی) است و آنان کسانی هستند که اعضای آنها و قوایشان از جنگیدن و مقابله با دشمنان خداوند  که آنان را به سبب دینشان سرزنش می‌کنند و آرزوها و آرمان‌های آنها را سفیهانه می‌شمارند، بازمانده و دچار ضعف شده‌اند و نمی‌توانند از قوای مادی و انسانی خود در مبارزه با دشمنان دین استفاده کنند.

بدانید! اگر کسی آنها را با فقه و دریافت عمیقش از دین و نیز با  علمش تقویت کند تا بیچارگی و مسکنت آنها برطرف شود و آنها را بر دشمنان… چیره گرداند تا آنها را شکست بدهند؛ خداوند وضعیت را برعکس می‌کند آن بیچارگی و مسکنت را به شیاطینشان بازمی‌گرداند و آنها را از گمراه کردن آنان عاجز می‌سازد.»(۸)

به‌طور مختصر، اگر وظایف حوزویان را «فهم و استنباط»، «ترویج و تبیین» و «اقامه و تحقق بخشیدن» به دین در حیطه‌های مختلف زندگی بدانیم، در هریک از این محورها نیز مسئولیت‌ها و تکالیفی در زمینه پدیده مواسات بر عهده آنان قرار می‌گیرد که استخراج و بیان تفصیلی آنها از گنجایش این نوشتار بیرون است.

برخی از وظایف حوزویان در تعالی و تکامل بخشیدن به جریان مواسات عبارتند از:

۱- هدایت و جهت‌دهی معرفتی جریان مواسات و پایش و مراقبت نظری از آن بر پایه معارف اسلامی و در چهارچوب شریعت مقدس. این وظیفه از آن جهت مهم و ضروری است که هر پدیده اجتماعی، هر قدر هم که پاک و فطری باشد، بدون وصل شدن به معارف عمیق توحیدی و دینی و بدون مراقبت از آن، به‌تدریج دچار آسیب‌ و انحراف‌ و اندک اندک، از روال صحیح دور می‌شود و حداقل آنکه به عمق و تکامل نمی‌رسد و دچار رکود یا خمود می‌شود.

۲- طراحی و ارائه شیوه‌ها و قالب‌های جدید و متنوع برای تحقق عمومی‌تر و مردمی‌تر مواسات و حتی توسعه آن در میان عموم اقشار اجتماعی و حتی در میان طیف‌ها و گروه‌هایی که در ظاهر میانه نزدیک‌ و مستقیمی با مقولات مذهبی رایج ندارند.

این کار را می‌توان نوعی تأسیس و ایجاد سنت حسنه در چهارچوب معیارهای مورد تأیید دین دانست که در اسلام نیز بر آن تأکید و بدان تشویق بسیار شده است به فرموده امام جعفر صادق(ع):

«… هر سنتی که انسان آن را اقامه کند و در برپا کردن و بلوغ و به ثمر رسیدن و زنده کردنش بکوشد؛ پس، عمل و سعی در مسیر آن از برترین اعمال است؛ زیرا چنین کاری احیای یک سنت است و پیامبر خدا«ص» فرمودند: «هرکه سنتی را بنا و تأسیس کند، پس برای او اجر آن است و اجر هر کس که تا روز قیامت بدان عمل کند، بدون اینکه از اجرهای عمل‌کنندگان هم چیزی کم شود.»(۹)

در پایان، باید تأکید کرد که طرح این مبحث، به‌ معنای نفی سطح عمومی مواسات و اهمیت بسیار کلیدی آن نیست، بلکه راهی برای گشودن افق‌ها و دریچه‌های بیشتری در راستای توسعه، ارتقا و تکامل هرچه بیشتر این راهبرد کلیدی و سنت حسنه است تا علاوه بر افراد، هر قشر و صنفی نیز جایگاه و نقش تخصصی خود را در این رزمایش گسترده آخرالزمانی بیابد و در راستای مسیر تاریخی نهضت توحیدی انتظار بدان بپردازد؛ «إِنَّهُم یَرَونَهُ‏ بَعِیداً وَ نَراهُ قَرِیباً.»

 

 

پی‌نوشت‌ها:

۱٫سخنرانی تلویزیونی به مناسبت ولادت حضرت امام زمان عج، ۲۱/۰۱/۱۳۹۹

  1. مانند بررسی ریشه‌های معرفتی مواسات، سرچشمه‌های آن در منابع دینی، سیره اهل‌بیت علیهم‌السلام و دیگر مردان خدا، الگوگیری از جهت نحوه فعال‌سازی عمومی عناصر تحول‌آفرین بالقوه در متن تعالیم اسلام، تجربه‌نگاری و ثبت این حماسه، انعکاس و ترویج وسیعتر آن در ایران و دیگر ملل اسلامی و حتی غیراسلامی و…
  2. همان
  3. در متون دینی، از «مواسات با برادران دینی در راه خدا»، در کنار «انصاف» و «ذکر عملی همیشگی» به‌عنوان یکی از دشوارترین و مشکل‌ترین امور بر مؤمنان و از ابتلاءهای شدید آنان و از نشانه‌های شیعیان یاد شده است. برای نمونه، ر.ش: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی (ط – الإسلامیه)، ج‏۲، ص۱۴۵ – همان، ص۱۴۶ – شیخ صدوق، مصادقه الإخوان، ص۳۶-۳۸ –، معانی الأخبار، ص۱۹۲ – همو، علل الشرائع، ج‏۱، ص۱۵۸٫
  4. برای نمونه: شیخ صدوق، مصادقه الإخوان، ص۳۶٫ همچنین، ر.ش: رضیالدین حلّی، العدد القویه، ص۶۷٫
  5. بیانات در دیدارکارگزاران نظام‌، ۳۱/۰۶/۱۳۸۶
  6. بیانات در خطبه‌های نماز عید فطر، ۱۵/۰۹/۱۳۸۱
  7. ر.ش: احمد بن علی طبرسی، الإحتجاج، ج‏۱، ص۱۸٫ همچنین: التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری (ع)، ص۳۴۶٫
  8. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی (ط – الإسلامیه)، ج‏۵، ص۹-۱۰٫
10اکتبر/20

بررسی رابطه‌ دینداری با بیماری کرونا

مقدمه:

بیماری کرونا در عصر حاضر در سلوک رفتاری دینی انسان‌ها و در روابط چهارگاه ارتباط انسان با خدا، با خود، با انسان‌های دیگر و با طبیعت و عوالم تأثیرگذار بوده و کرونا در هر چهار رابطه، چالش ایجاد کرده است. با نگاه هستی‌شناسی، بیماری کرونا بخشی از شرور شمرده می‌شود و شرور و بلایا، لازمه‌ جهان مادی است، زیرا جهان مادی آمیخته با نواقص، تضادها و حرکت است. البته نباید فراموش کرد که سختی‌ها و گرفتاری‌ها کمک مهمی به تکامل علمی معنوی  می‌کنند و در پرورش روح انسان  نقش‌آفرین‌اند.  کووید۱۹ دست‌پروده‌ انسان و در واقع  محصول امتداد عقلانیت خودبنیاد بشری است که در آن جایگاهی برای خداوند وجود ندارد. راه‌حل رهایی از چنین چالش‌هائی بازگشت به سمت خداوند و پذیرش عقلانیت حکیمانه است.

 

بیماری کرونا و چالش در ارتباطات چهارگانه

سازمان بهداشت جهانی، بیماری کرونا را با نام کووید (۱۹(COVID  نام‌گذاری کرده است. در این نام‌گذاری CO مخفف Corona، VI مخففVirus وD مخفف Disease به معنای بیماری است. در این چند ماهی که کرونا جهان را مبتلا کرده است، شاهد تغییرات اجتماعی زیادی هستیم. در حالی که ادیان بر ارتباطات اجتماعی تأکید می‌کنند، انسان‌ها در این وضعیت به‌شدت فردگرا شده‌اند. کرونا در رابطه انسان با خود، بحران بندگی در رابطه با خدا، بحران محیط زیست در رابطه با طبیعت و بحران روابط اجتماعی را در رابطه انسان با انسان‌های دیگر معنا کرده است.

با پیدایش بیماری کرونا تغییرات اجتماعی زیادی ایجاد شده‌اند. انسانی که مدنی بالطبع و وابسته به اجتماع بود، به‌شدت گرفتار فردگرایی شده است که نتیجه‌ آن چالش در برخی از آموزه‌های دینی مانند صله‌ رحم و مسائل اجتماعی است. به بیانی دیگر دین اسلام و همه‌ ادیان الهی برای انسان چهار نوع رابطه را تعریف می‌کنند: رابطه‌ انسان با خدا، با خود، با انسان‌های دیگر و با طبیعت و عالم. کرونا در هر چهار رابطه، چالش ایجاد کرده است. ولی از نگاهی دیگر یکی از فواید شرور و از جمله بیماری کرونا، محکم شدن اعتقادات مردم است. قرآن کریم حالت روانی انسان‌ها را در هنگام بروز سختی‌ها، رجوع به سمت خداوند می‌داند: «وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیبًا إِلَیهِ: هنگامی که انسان را زیانی رسد، پروردگار خود را می‌خواند و به سوی او باز می‌گردد.(۳) و در مورد برخی از افراد می‌فرماید: «فَإِذَا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ؛ هنگامی که سوار بر کشتی شوند، خدا را با اخلاص می‌خوانند.(۴) [و غیر او را فراموش می‌کنند.]

 

کارکردهای شرور در زندگی بشر

سختی‌ها و گرفتاری‌ها کمک مهمی به تکامل علمی معنوی و پرورش روح انسان می‌کنند. این شرور باعث تکامل انسان می‌شوند و به سبب شرور است که انسان کامل می‌گردد. جان هیک در نظریه‌ «تئودیسه پرورش روح» به مسئله‌ شرور اخلاقی پاسخ می‌دهد و به توجیه شرور طبیعی می‌پردازد. به نظر هیک، شرور اخلاقی لازمه مختار بودن انسان و شرور طبیعی لازمه‌ رشد و تعالی روح انسان هستند.(۵) این شرور به انسان کمک می‌کنند تا فضایلی از قبیل شجاعت، گذشت، صبر و همدردی را کسب کند.

این مطلب بیانگر نیاز بشر به دین است و شاهدی بر این واقعیت است که دین ریشه در عمق جان انسان دارد و خداپرستی حسی جاودانه و دائمی است که در هنگام بروز مشکلات و بیماری‌ها آشکار می‌شود. این باور در میان فیلسوفان غرب نیز پذیرفته شده است. «ارنست رنان» فیلسوف بزرگ فرانسوی در این باره می‌گوید: «ممکن است روزی هر چه دارم نابود و از هم پاشیده شود. ولی محال است که علاقه من به دین متلاشی یا محو شود؛ بلکه همواره و همیشه باقی خواهد ماند.»(۶)

«کارل یوستاویونگ» در اهمیت این مسئله مى‌نویسد: «در میان همه بیمارانى که در نیمه دوم حیاتم با آنها مواجه بوده‌ام، یکى هم نبوده که مشکلش در آخرین مرحله، چیزى جز مشکل یافتن نگرشی نسبت به حیات باشد. با اطمینان مى‌توان گفت که همه آنان به این دلیل احساس بیمارى مى‌کردند که چیزى را که ادیان زنده هر عصر، به پیروان خود، عرضه مى‌دارند، از دست داده‌ بودند و هیچ یک از آنان قبل از یافتن بینش دینى خود، شفاى واقعى نیافت.»(۷)

بنابراین یکی از نکات مثبت کرونا تعمیق اعتقاد و باورپذیری مردم نسبت به خداوند متعال و نشانه تأثیر مثبت بلایا و بیماری کرونا تعمیق اعتقادات دینی است. فارغ از تأثیرگذاری مثبت یا منفی بیماری کرونا در دینداری مردم، بیماری کرونا اقتدار علم را در غرب شکست. با گسترش و شیوع ویروس کرونا در جوامع مختلف، تفکر اومانیسم و مدرنیته ناکام ماند و نشان داد که علم و عقل بشر نمی‌تواند با هر چیزی مبارزه و مشکل را حل کند، بلکه بشر بسیار کوچک‌تر و ضعیف‌تر از این حرف‌هاست. بشر به نقص خود و عظمت خدا بیشتر پی برد و متوجه شد که یک ویروس کوچک می‌تواند جهانی را به هم بریزد.

 

اقسام چهارگانه‌ شرور

بیماری کرونا با نگاه هستی‌شناسی بخشی از شرور به حساب می‌آید و شرور در یک تقسیم‌بندی کلی به چهار بخش طبقه‌بندی می‌شود: شرّ طبیعی، شرّ اخلاقی، شرّ عاطفی و شرّ مابعد الطبیعی.

شرّ طبیعی: شرّی غیر ارادی و ناشی از ناملایماتی است که از طبیعت نشأت می‌گیرد و اراده انسان در آن نقشی ندارد؛ مانند زلزله، آتشفشان، سیل، خشکسالی، گردباد، طاعون، ‌قحطی و بیماری کرونا که انسان در ایجاد آن نقشی ندارد، مگر اینکه ادعا شود که دست‌پرورده‌ انسان است.

شرّ اخلاقی: شری ارادی و اخلاقی و منشأ آن سوء اختیار انسان و اراده‌ انسان منشأ این شرور است. مانند دروغ، دزدی، ظلم به نفس، قتل، سرقت. این شرور از سوء اختیار انسان و رفتار غیر اخلاقی انسان در مقابل طبیعت، حیوان، خدا و انسان‌های دیگر ناشی می‌شوند.‌ بیماری کرونا را از جهتی می‌توان ناشی از شر اخلاقی و برآمده از تصرف بشر در طبیعت دانست. خداوند اراده کرده است که انسان‌ها با اراده‌ خود کارهایشان را انجام دهند. از جهتی دیگر این شرور در بخش شرور طبیعی قرار می‌گیرند که خارج از اراده بشرند و ظاهراً اراده‌ انسان در پیدایش آنها نقشی ندارد. با فرض اینکه بیماری کرونا شر اخلاقی و برآمده از اراده‌ انسان‌هاست به توضیح بیشتر می‌پردازیم.

یکی از شرور و خیرات، فناوری‌ است. انسان صنعت را به وجود آورد که هم نفع دارد و هم ضرر. خداوند همه‌ انسان‌ها را مختار و برای آزمون آفریده است. اصلاً حکمت خدا امتحان و ابتلاست تا معلوم شود که انسان به کجا می‌رود؛ زیرا دنیا مزرعه‌ آخرت است. بنابراین اختیار جزء لاینفک زندگی بشر است.

 

پنج موج تکنولوژی(فناوری)

انسان به اختیار خود به آفرینش تکنولوژی می‌پردازد که برای او شروری را ایجاد می‌کند. بشر از قرن هجدهم تا کنون در عرصه‌ تولید و فناوری، پنج موج را سپری کرده است.

موج نخست: انقلاب صنعتی (از حدود ۱۷۸۰ تا ۱۸۳۰) با مظاهر فناوری زغال سنگ، ماشین‌های بافندگی و موتورهای بخار و با جنبش فرهنگی و اجتماعی رمانتی‌سیسم در هنر و ادبیات.

موج دوم: عصر سرمایه‌داری (۱۸۳۰ تا ۱۸۸۰) با مظاهری چون راه آهن، تلگراف، فولاد و جنبش‌های پوپولیسم، کمونیسم و سوسیال دموکراسی.

موج سوم: عصر امپریالیسم (۱۸۸۰ تا ۱۹۳۰) با مظاهر برق، اتومبیل، صنایع شیمیایی و هواپیما با جنبش‌های ضد استعماری، فاشیسم، و مدرنیسم در هنر.

موج چهارم: (۱۹۳۰ تا ۱۹۸۰) با ظهور فن و دانش در عرصه انرژی اتمی، ژنتیک و کامپیوتر و با جنبش‌های حقوق مدنی، جنبش‌های مبارزه با فعالیت‌های هسته‌ای، جنبش‌های طرفدار محیط زیست، فمینیسم و پست‌مدرنیسم.

موج پنجم: عصر اطلاعات (۱۹۸۰ به این سو) با فناوری‌های همگرا (نانو، بایو، اینفو و کاگنو) و با جنبش‌های سیاسی هویت‌گرا، دسترسی آزاد به اطلاعات، طراحی بر مبنای الهام‌گیری از اکولوژی، عدالت در مقیاس جهانی. یکپارچگی فناوری‌های چهارگانه بدین معناست که ابعاد کاربرد همه آنها در حال کوچک شدن و نزدیک شدن به تراز نانومتر است؛ به گونه‌ای که در قالب یک «اَبَر فناوری» ظاهر خواهد شد و توانایی منحصر، استثنایی و بی‌نظیری را تحقق می‌بخشد. تکمیل اَبَر فناوری به بشر اجازه می‌دهد به بازسازی طبیعت، ساختارها و ارگانیسم‌های زیستی اقدام کند. با توجه به صنعت نوین، بشر توان ایجاد و دستکاری در شرور را دارد. بر همین اساس شاید بتوان گفت ویروس کرونا ساخته بشر است.

 

عقلانیت حکیمانه، راه‌حل رهایی از کووید ۱۹

راه‌حل رهایی از شرور اخلاقی برآمده از اراده انسان برگشت به سمت عقلانیت حکیمانه است. باید عقلانیت حکیمانه جایگزین عقلانیت خودبنیاد شود. سوبژکتیویسم و اصالت فاعل شناسای انسانی یا به تعبیر کانت اصالت خودبنیاد که گوهر مدرنیته است، دیگر جایی برای خدا باقی نمی‌گذارد. مدرنیته برپایه‌هایی مانند عقل‌گرایی، تجربه‌گرائی اومانیسم، فردگرایـی و مـادی‌گرایــی پایه‌گذاری شده است. انسان در مدرنیسم، هم مبدأ و هم مقصد است و تعیین همه‌ ارزش‌ها و بایدها و نبایدهای اخلاقی و حقوقی از او سرچشمه می‌گیرد. عقلانیت حکیمانه، عقلانیت الهی است که در زیر سایه وحی حرکت می‌کند. امام صادق(ع) فرمود: «العقل ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان» قال قلت: «فالذی کان فی معاویه؟» فقال: «تلک النکراء تلک الشیطنه و هی شبیهه بالعقل و لیست بالعقل» عقل، چیزی است که به وسیله آن خدا پرستیده شود و بهشت به دست آید. راوی می‏گوید، گفتم: «آنچه معاویه داشت، چه بود؟» فرمود: «نیرنگ و شیطنت بود که مانند عقل است، ولی عقل نیست.»(۸)

جوامعی که از عقلانیت حکیمانه در برخورد با کرونا برخوردار بودند، خدمات و مسئولیت اجتماعی بیشتری داشتند. در ایران شاهد بودیم که حتی برخی از طلاب برای اعمال غسل و کفن اموات، جان خود را به خطر انداختند و تلاشی جهادی کردند. در مقابل در برخی کشورها، غارت کردند و با اسلحه در برابر هم قرار گرفتند. این نشانی از عقلانیت سکولار است که انسان را به توحش سوق می‌دهد. انسان محتاج عقلانیت حکیمانه یعنی تفکری است که انسان را به بندگی و عشق و محبت به خدا سوق می‌دهد. عقلانیت حکیمانه به علم و دانش بها می‌دهد و علم را در کنار دین، عامل سازنده‌ جهان بیرونی و جهان درونی می‌داند. به فرمایش استاد مطهری: «علم در مقابل هجوم بیمارى‌ها، سیل‌ها، زلزله‌ها، طوفان‌ها، ایمنى می‌دهد و ایمان در مقابل اضطراب‌ها، تنهایى‌ها، احساس بى پناهى‌ها، پوچ انگارى‌ها. علم جهان را با انسان سازگار مى‌کند و ایمان انسان را با خودش.»(۹)

و کلام آخر اینکه ما با اتحاد و مشارکت حداکثری در رعایت پروتکل‌های بهداشتی و با تقویت ایمان به خداوند متعال می‌توانیم از این بحران نجات پیدا کنیم.

 

پی‌نوشت‌ها:

۱- عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.

۲- دانشجوی دکترای فلسفه حقوق.

۳- سوره زمر، آیه ۸٫

۴- سوره عنکبوت، آیه ۶۵٫

۵- تئودیسه پرورش روح جان هیک، امیر عباس علی‌زمانی، اکرم خلیلی پژوهشنامه‌ فلسفه‌ دین (نامه حکمت) دوره ۹، شماره‌ی ۲٫

۶- وجدى فرید، دایره المعارف، ص۲۹، به نقل از: شهید مطهرى، یادداشت‌ها، ج ۴، ص۱۹۰٫

۷- رک: پیتر آلستون، ملتون یینگر، محمد لگنهاوزن، دین و چشم‌اندازهاى نو، ترجمه غلامحسین توکلى، ص۱۶۳٫

۸ – الکلینی، الکافی، ج ۱، ص۱۱.

۹- شهید مطهرى، انسان و ایمان، ص ۲۳ و ۲۴، تهران: صدرا، چاپ یازدهم، ۱۳۷۴.

 

منابع:

۱- تئودیسه پرورش روح جان هیک، امیرعباس علی‌زمانی، اکرم خلیلی پژوهشنامه فلسفه‌ی دین (نامه حکمت) دوره ۹، شماره ۲٫

۲- وجدى فرید، دایره المعارف، ص۲۹، به نقل از: شهید مطهرى، یادداشت‌ها، ج ۴، ص۱۹۰، تهران انتشارات صدرا.

۳- پیتر آلستون، ملتون یینگر،  محمد لگنهاوزن، دین و چشم‌اندازهاى نو، ترجمه غلامحسین توکلى، ص ۱۶۳، قم مؤسسه بوستان کتاب ۱۳۷۶٫

۴- الکلینی، محمدبن یعقوب، اصول الکافی، ج ۱، ص۱۱، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳٫

۵- شهید مطهرى، انسان و ایمان، ص ۲۳ و ۲۴، تهران: صدرا، چاپ یازدهم، ۱۳۷۴.

29جولای/20

کرونا و آزمون دولتمندی و ملتمندی

کرونا با گسترش سریع و همه گیری و ایجاد یک بحران به تمام معنا در سطح جهانی به خوبی عرصه‌ای برای آزمون دولتمندی و ملتمندی واحدهای سیاسی فراهم کرد.امیرمومنان در تعبیر بلندی در نهج البلاغه فرمودند:

فِی تَقَلُّبِ الْأَحْوَالِ عِلْمُ جَوَاهِرِ الرِّجَالِ  وَالاْیّامُ تُوضِحُ لَکَ السَّرائِرَ الْکامِنَهَ; در دگرگونى حالات، گوهر مردان شناخته مى شود و گذشت روزها اسرار پنهانى را بر تو آشکار مى سازد”(نهج البلاغه، حکمت ۲۱۷)این سخن دلالت بر آن دارد که در آزمونها که خصوصا با خارج شدن شرایط از حلت عادی، رخ می دهد عیارها معلوم می گردد. دولتمندی بدین معناست که یک نظام سیاسی چه میزان می‌تواند در برابر چالشها و در شرایطی که اوضاع از حالت عادی خارج شده وضعیت را مدیریت کند و ملت مندی نیز بدین معناست که یک ملت چگونه با تاب آوری و عقلانیت در بحران‌ها رفتار می‌کنند.

بلاشک جمهوری اسلامی توانست نصاب بالای دولتمندی و ملتمندی خود را نشان دهد. تأمین دارو، رفع مناسب و قابل قبول کمبودهای اولیه، خرید و وارد کردن کیت، ساختن کیت، ایجاد سامانه غربالگری، تنوع روش درمان و خیز برای ابداع روش‌های علمی جدید، اقدامات گسترده نیروهای مسلح در مباحث درمانی، عدم کوچک‌ترین کمبود در نیازمندی‌های خوراکی و اولیه مردم، مرجعیت صدا و سیما در جهت‌دهی و اطلاع‌رسانی، سیاست‌گذاری برای ترمیم فشارهای معیشتی گروهای آسیب پذیر، مسئولیت پذیری حکومت در قبال ضررهای اقتصادی بخش‌های مختلف، از جمله این توان است که بحران را مدیریت کرده است.آزادی قریب به صدهزار زندانی و کمک معیشتی به خانواده زندانیان از دیگر اقدامات برجسته در این زمینه بود.

اقدام بی نظیر نظام جمهوری اسلامی ایران در تعطیلی نمازهای جمعه و جماعت و حتی اماکن متبرکه، به وضوح نقش عقلانیت در مدل اجتهادی شیعی که که از طریف ولایت امر و امت مستمر در جمهوری اسلامی، جاری و ساری هست را به صورت برجسته نشان داد.

اینها در حالی است که جمهوری اسلامی ایران با تحریم‌های ظالمانه همه‌جانبه از زمین، آسمان، دریا، کشتی، هواپیما، بانک، بیمه، پول، نفت و دارو و غیره مواجه است.

از سوی دیگر، همراهی بالای مردم و تن دادن به رعایت نکات فاصله گذاری اجتماعی علی رغم عادتهای فرهنگی و اعتماد به تصمیمات نظام و پرهیز از رفتارهای هیجانی مانند غارت کردن فروشگاه‌ها و …از جمله نشانه‌های ملتمندی بالا هست. فعالیت تحسین برانگیز و فوق‌العاده گروه‌های جهادی در تأمین نیازمندی‌ها از دیگر نشانه‌های این ملتمندی است.

هجوم مردم به فروشگاهها و غارت آنها، صف های طولانی برای خرید اسلحه به خاطر ترس ناشی از مخاطرات کرونا،رهاکردن افراد مسن و اولویت ندان به آنها در درمان، ماسک دزدی توسط دولتهای به ظاهر متمدن و… نمونه ازصحنه هایی بود که به تعبیر امیرمومنان، اسرار پنهانی و حقیقت تمدن غرب را بر ما آشکار کرد. کرونا زشتی تربیت فردگرای سودمحور غربی و زیبایی تربیت ایثارمحور انقلاب اسلامی را نشان داد. رزمایش مساوات و همدلی در شرایطی که کرونا موجب ترویج فردگرایی می تواند بشود و آثار مخرب ناشی از آن که بدان اشاره کردم، یک نوع اقدام تمدنی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی بر روی آن دست گذاشتند. فرهنگ استماته(به استقبال مرگ رفتن)توسط پزشکان و پرستاران و کادر درمان و خیل عظیم طلبه ها و دانشجویان جهادی و… و خود را در معرض خطر قراردادن برای نجات دیگران و یا تکریم حتی اموات مسلمین با تغسیل آنها، مانوری تمدنی است که در برابر فرهنگ مادیگرای غربی خود را به رخ می کشد.

همه اینها باعث شد تا جمهوری اسلامی جزء ۶ کشور برجسته دنیا برای بیان تجربیات مقابله با کرونا در نشست ویدیو کنفرانسی سازمان جهانی بهداشت قرار گیرد.

کرونا موجب شده که مفهومی به نام ابرقدرتی از معناتهی شود و در روند تغییر نظم جهانی، تسریع شود. در چنین شرایطی عملکرد موفق نظام اسلامی در مواجهه با پدیده شیوع ویروس منحوس کرونا در مقایسه با وضعیت آشفته و حاد سایر کشورهای قدرتمند مانند امریکا، فرانسه، ایتالیا و… و ادامه این وضعیت و توفیق نظام اسلامی در مهار کرونا به مانند فتح مکه خواهد بود که پس از آن، یدخلون فی دین الله افواجا.

 

29جولای/20

مبارزه با کرونا: با دعا یا دانش پزشکی؟

درگیر شدن مردم با بیماری‌های فراگیر ممکن است این پرسش را در ذهن ایجاد کند که یک شخص بیمار، برای بهبودی خود باید کدام مسیر درمانی را طی کند؟ آیا به دعا متوسل شود یا با اعتماد به دانش پزشکی، این مسیر درمانی را دنبال کند؟

اصولاً قرار دادن دعا و دانش پزشکی در کنار هم و حتی تصویر تقابل میان علم و ایمان، امری گزاف و بیهوده است. علم و ایمان متمم و مکمل یکدیگرند و هر دو به انسان امنیت می‌بخشند. علم امنیت برونی می‌دهد و ایمان امنیت درونی. علم انسان را در مقابل هجوم بیماری‌ها، سیل‌ها، زلزله‌ها و طوفان‌ها ایمن می‌سازد و ایمان، اسنان را از اضطراب‌ها، تنهایی‌ها، احساس بی‌پناهی‌ها و پوچ‌انگاری‌ها نجات می‌دهد. از این رو، نیاز انسان به علم و ایمان توأمان است.(۱)

هر بیماری وظیفه دارد روند درمان پزشکی خود را به‌خوبی و بادقت پیگیری کند؛ زیرا دنیا بر نظام سبب و مسبب استوار است و خداوند بهبودی و درمان مریض را در طبیب و دارو قرار داده است. در نظام طبیعت قوانینی حاکم هستند و خداوند خواست خود را در اجرای این نظام و قوانین جاری می‌کند. اگر با نگاه سبب‌سازی به عالم نگریسته شود، نقش درمانی پزشک نیز معنا می‌یابد و اینکه او وسیله‌ای برای درمان است؛ هرچند که در واقع، درمان و شفا از خداست و خداوند اثر درمانی را در دارو نهاده است.

امام صادق(ع) از این اصل جاری در هستی چنین یاد می‌کنند: « أَبَى اللَّهُ أَنْ یُجْرِیَ الْأَشْیَاءَ إِلَّا بِالْأَسْبَابِ؛ خداوند هر چیز را جز از راه اسباب طبیعی آن، عملی نمی‌سازد.»(۲)

بنابراین فردی که بیمار می‌شود، باید به پزشکی که مظهر صفت شافی خداست، مراجعه کند و به نسخه‌ درمانی او با دقت عمل و شفا را از خداوند طلب کند.

پیامبری از پیامبران بیمار شد و گفت: «درمان نمی‌کنم تا آن کس که درد داده است، درمانم کند.» خدای متعال به او وحی کرد: «تو را شفا ندهم تا دارو بخوری که درد از من است و دارو نیز از من.» آن پیامبر آنگاه به مداوا پرداخت و بهبود یافت.(۳)

پیامبر اکرم«ص» در زمینه درمان طبیعی چنین توصیه فرموده‌اند: «تَداوَوا فإنَّ اللّه َ تعالى لَم یُنزِلْ داءً إلاّ و قد أنزَلَ اللّه ُ لَهُ شِفاءً…؛ خود را مداوا کنید؛ زیرا خداوند متعال هیچ دردى نداد، مگر آنکه برایش شفایى نهاد.»(۴)

همزمان با درمان طبیعی، از «دعا و توسل» نیز نباید غفلت کرد. سیره معصومین«ع» به وقت بیماری، رعایت دستورات طبی و مراجعه به طبیب بوده است. آن بزرگواران، همزمان با درمان، از دعا و توسل نیز بهره می‌جستند. نمونه ذیل گواهی خوبی برای درمان همراه با دعاست:

امام کاظم«ع» به علی‌بن ابی‌حمزه فرمودند: «هفت ماه است که تب می‌کنم و پسرم هم دوازده ماه تب می‌کرد و این تب ما، مضاعف می‌شود.» ابن ابی‌حمزه وقتی این فرمایش را شنید، گفت: «قربانت شوم! برای شما حدیثی که ابی‌بصیر از جدتان برایم باز گفته است، باز می‌گویم. چون ایشان را تب می‌گرفت، از آب سرد کمک می‌گرفتند.» امام کاظم(ع) سخن او را تأیید فرمودند. آنگاه امام دوای تب خود را دعا و آب سرد دانستند و در ضمن، به حضور یک پزشک در منزل خود نیز اشاره کردند.(۵)

 

ایمن از بلا

در روزهای فراگیری این بیماری، از شهر مقدس قم، با این ادعا که در روایات این شهر را محلی امن به وقت بلا تلقی کرده‌اند، با ریشخند و تمسخر به عنوان کانون بیماری مرگبار یاد شد.  قم شهر علم و محبت به آل‌محمد«ع» و بیش از هزار سال مهد تشیع بوده و دل‌های بسیاری از مشتاقان را به خود گره زده است؛ و لیکن هیچ متن و گفته‌ای حکایت از ایمنی حتمی این شهر یا هر مکان‌ مقدس دیگری از حوادث تلخ و بیماری‌های واگیردار نمی‌کند.

برای تبیین بیشتر، به دو نکته اشاره می‌کنیم: …«مکه مکرمه» بلد امین(۶) و حرم امن الهی است و هرکس داخل آن شود، در امان خواهد بود: «إِنَّ أَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکَّهَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلعالَمینَ* فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَقَامُ إِبرَاهِیمَ وَمَن دَخَلَهُ کَانَ آمِنًا  (۷) نخستین خانه‌ای که برای مردم او نیایش خداوند قرار داده شد، سرزمین مکه است که پربرکت و مایه هدایت جهانیان است. روشن است از جمله مقام ابراهیم و هرکس داخل آن شود، در امان خواهد بود.» امنیت شهر مکه چگونه است؟ آیا کهن‌ترین شهر مقدس، امنیت تکوینی دارد یا امنیت تشریعی؟

اصولاً امر الهی دو گونه است. هرگاه خداوند خواستار تحقق چیزی باشد، اگر آن را به صورت فرمان به بندگان خود اعلام کند تا مردم با اراده خویش، آن را اجرا کنند، چنین امری «تشریعی» است؛ مانند واجبات و محرماتی که بندگان موظف به رعایت آن هستند. از سوی دیگر اگر خداوند مستقیماً چیزی را ایجاد کند و اراده مردم دخالتی در انجام آن نداشته باشد، چنین امری «تکوینی» است. سردی و سلامت آتش برای حضرت ابراهیم«ع»، همچنین قوانین حاکم بر طبیعت چون جاذبه زمین با خاصیتی که خداوند به یک بذر داده است که با ترکیب آب و هوا و خاک، در مسیر معینی رشد کند، امور تکوینی هستند.

ایمن بودن مکه یک حکم تشریعی است و خاصیت یک امر تکوینی را ندارد. به عبارتی، مکه امنیت تشریعی دارد، نه امنیت تکوینی. یعنی مکه در سایه مراعات قوانین شریعت، از هر خطری ایمن بوده است. این امنیت فقط به وسیله مردم اجراشدنی است. بدیهی است در صورت رعایت نکردن این مقررات، امنیت آن، از جمله سلامت مردم نیز سلب می شود.(۸)

شهر مکه از عصر حضرت ابراهیم«ع» در بین عرب محترم بوده است و همگان تلاش می‌کردند حریم آن را پاس و هرکسی را که بدان پناه برد، ایمن بدارند، به‌جز مواقعی که خواست خداوند بود، مثل نابودی ستم‌پیشگان متجاوزی چون اصحاب فیل. این شهر نمونه‌هایی از قهر الهی،(۹) حوادث سخت، کشتار بیگناهان و بلایای عمومی چون قحطی را به خود دیده است.

درباره قم، فهم غلطی از برخی روایات از جمله این روایت امام صادق«ع» شده است که فرمودند: «إِذَا عَمَّتِ اَلْبُلْدَانَ اَلْفِتَنُ فَعَلَیْکُمْ بِقُمَّ وَ حَوَالَیْهَا وَ نَوَاحِیهَا فَإِنَّ اَلْبَلاَءَ مَرْفُوعٌ عَنْهَا.(۱۰) چون فتنه‌ها همه شهرها را دربرگیرد، بر شما باد که به قم و اطرافش پناه برید که بلا از آن به دور است.»

بی‌شک قم به عنوان کانون تشیع عاری از بلا و فتنه‌های اعتقادی است و می‌توان آن را به دلیل حضور عالمان سختکوش و راستین، برخوردار از امنیت معنوی و دینی دانست،(۱۱) بنابراین روایات مورد استناد، ناظر به برداشته شدن بلاهای طبیعی و حوادث سخت از قم نیست. در طول تاریخ، این شهر ضمن حفظ اعتبار و جایگاه خود در جهان تشیع، شاهد حوادث طبیعی فراوان و غیر از آن نیز بوده است.

با بسته شدن موقتی بارگاه امام رضا«ع» و سایر مراقد شریفه، زائران از فیض حضور در حرم محروم شده‌اند. برای جبران این محرومیت باید تلاش کرد و از راه های جایگزین بهره جست. زیارت در مرتبه کامل خود، همانا اقبال و اتصال قلبی و روحی و نیز فکری و عملی به زیارت شونده را به همراه دارد. اگر زیارت از زاویه وصل و پیوند نگریسته شود، نتیجه‌اش قرارگرفتن در مدار معصومین«ع» است و زائر تلاش می‌کند گرد این محور بچرخد؛ ازاین رو، بسته شدن حرم نباید این پیوند را بگسلد. بهترین راه در وضعیت استثنائی، ادامه زیارت‌ها و توسلات در بیرون حرم، در خانه یا هر جای دیگری است، همانند زائرانی که همیشه از راه دور عرض ارادت می‌کردند.

زیارت کردن و سلام دادن از راه دور، کاری پسندیده و مشروع است و در متون حدیثی، درباره فضیلت زیارت، سلام به پیامبر«ص» از راه دور سفارش شده است(۱۲) فقهای بزرگ ما، زیارت از راه دور پیامبران و فاطمه‌ زهرا«س»، علی«ع» و ائمه اطهار«ع» را مستحب می‌دانند. زیارت از راه دور به این صورت است که فرد به سمت آن معصوم می‌ایستد و با اشاره سلام می‌کند؛(۱۳) همان‌ طور که جمعی از مسلمانان، در همه جای دنیا، در پایان نماز به پیامبران و اهل بیت عصمت و طهارت«ع» عرض سلام دارند.

محرومیت‌های اضطراری حضور در حرم، نباید مانع از زیارت و توسل شود؛ بلکه باید با اشتیاق و انگیزه بیشتر، از چشمه فیض امام معصوم«ع» و بندگان خوب خدا بهره جست. داستان ذیل نمونه‌ای درس‌آموز در این خصوص است:

آیت‌الله حبیب‌الله گلپایگانی (متوفای ۱۳۸۴ق) بیش از چهل سال، نماز شب را پشت در‌های بسته حرم مطهر امام رضا«ع» می‌خواند و وقتی در‌های حرم را می‌گشودند، اولین کسی بود که قبر آن حضرت را زیارت می‌کرد. زمانی بیماری بر وی چیره و مدتی از حضور در حرم محروم شد. خود می‌گوید: «یک شب از پنجره خانه چشمم به گلدسته‌های حرم امام«ع» افتاد و عرض کردم: آقا! خودتان می‌دانید که مدت چهل سال، همه روزه زائر اول شما بودم؛ ولی یک هفته است که بیمارم، عذرم را بپذیرید. بیکباره خوابم برد و در عالم رؤیا امام  رضا«ع» را دیدم روی صندلی نشسته بودند و گل قشنگی را دست داشتند و آن را به من دادند. همین که گل به دستم رسید، احساس بهبودی کردم. ناگهان از خواب بیدار شدم. بوی عطر آن گل، فضای اتاق را پر کرده بود و با تعجب همان گل را دستم دیدم. بهبودی کامل یافته بودم و بی‌درنگ راهی حرم شدم. آن دست سالیان متمادی بر سر هر بیماری که قرار گرفت، به لطف فیض امام، آن شخص بهبود یافت.»(۱۴) به وقت بلا و گرفتاری، دعا و توسل گره‌های مشکلات را می‌گشاید و سختی‌ها را به آسانی مبدل می‌سازد. در این زمینه می‌توان به چند نمونه توصیه شده از سوی معصومین«ع» اشاره کرد:

١. امام صادق«ع» به داوود رقی فرمودند: «از این دعا دست بر مدار و همواره آن را سه مرتبه بامداد و سه مرتبه شبانگاه بخوان: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرعِکَ الْحَصِینَهِ الَّتِی تَجعَلُ فِیهَا مَن تُرِیدُ»(۱۵)

۲. هلقام از امام موسی کاظم«ع» دعای جامعی را درخواست کرد که مشتمل بر خیر دنیا و آخرت و در عین حال مختصر باشد، امام فرمودند: «پس از هر نماز صبح، تا زمانی که خورشید طلوع کند، این دعا را بخوان: «‌سُبحانَ‌اللهِ العَظیمِ وَبِحَمدِهِ، أَستَغفِرُاللهَ، وَأَسأَلُهُ مِن فَضلِهِ.(۱۶) به اذعان هلقام، مداومت به این دعا گشایش‌های خاصی را در زندگی‌اش ایجاد کرد.

٣. امام رضا«ع» می‌فرمایند: «پدرم را در خواب دیدم. ایشان فرمودند: ای فرزندم، هرگاه مشکلی برایت پیش آمد و در سختی بودی، بسیار بگو: یا رئوف، یا رحیم.»(۱۷)

 

پی‌نوشت:

۱- مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۲، ص۳۲.

۲- محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۲، ص۹۲.

۳- حسن طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۳۶۲.

۴- حسن طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۳۶۲.

۵- محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۱۰۹.

۶- سوره تین، آیه ۳.

۷- سوره آل عمران، آیه ۹۶ و ۹۷.

۸- محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۵۴.

۹- سوره آل عمران، آیه ۱۵۱.

۱۰- محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۷، ص۲۱۷٫

۱۱- محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۷، ص۲۹۷.

۱۲- محمدبن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۳۳۷.

۱۳- محمدحسن‌بن باقر نجفی، جواهر الکلام، ج۲، ص۱۰۰.

۱۴- علی مراد کیانی، دست شفابخش، مجله کوثر، ش ۵۳، ص ۱۴۱ و ۱۴۲.

۱۵- محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۵۳۴.

۱۶- محمدبن علی‌بن حسین‌بن بابویه قمی صدوق، کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۲۹.

۱۷- ابن طاووس، ملج الدعواته ص۳۳۳.

 

29جولای/20

سیاست تا دیانت

اندر فوائد کرونا

*کارشناسان محاسبه کرده‌اند وزن تمام ویروس‌های کرونا (که تعطیلی بیش از دویست کشور و بیماری چند میلیون نفر را باعث شده) حدود ۵گرم می‌شود!

# به نظر می‌رسد یکی از خواص “کرونا” این باشد که به بشریت امروز بفهماند: اگر خداوند برای برهم زدن بساط طاغوتی نمرود پشه‌ای را مامور کرد، برای  شکستن کبر و غرور انسان امروز، با همه ادعا و افاده و تجهیزاتش، تنها ۵ گرم ویروس را کافی دانسته است! چون انسان معاصر صد برابر فرعون و نمرود و ابولهب در کسوت طاغوت ظهور کرده، لذا برای تنبیه او به همین ۵گرم ویروس ماموریت داده شده، بلکه از این طریق متوجه میزان ضعف و حقارتش بشود.

علاوه براین شیوع کرونا علیرغم مشکلات و مصائبی که در  مملکت ما ایجاد کرد، فوائد و پی‌آمدهای مثبتی نیز به دنبال داشت که تا کنون دیده نشده یا کمتر به چشم آمده، از جمله این که:

الف) صرفه‌جویی در میلیون‌ها دلار ارز مملکت به جهت توقف سفرهای علمی و تحقیقاتی برخی از هموطنان ارجمند به  آنتالیا، تایلند، دبی، بلغارستان، ارمنستان، باکو، گرجستان و…

ب) صرفه‌جویی در میلیون‌ها دلار ارز بیت‌المال به واسطه تعطیلی ماموریت‌های خارجی مدیران و مسئولان دولتی. (در جریان هستید که مسئولان زحمت‌کش دولتی در هر سفر خارجی علاوه بر چندین هزار دلار خرج سفر، چند هزار دلاری هم حق ماموریت دریافت می‌کنند!)

(نکته جالب توجه این است که با وجود تعطیلی این ماموریت‌ها ، مملکت مانند قبل اداره می‌شود و معلوم شد که بود و نبود این قبیل ماموریت‌های خارجی تاثیری بر زندگی مردم نداشته و ندارد!)

ج) صرفه‌جویی در هزینه‌های میلیاردی همایش‌ها، گردهمایی‌ها، کنگره‌ها، نشست‌ها، سمینهارها و کنفرانس بازی‌هایی که چپ و راست با پول بیت‌المال برگزار می‌شد و مهم‌ترین دستاورد آنها تاکید بر دستاوردهای گذشته و اضافه وزن شرکت کنندگان بود!

د) تعطیلی افطاری‌های باشکوه و اشرافی که دستگاه‌های حکومتی و ادارات به خرج بیت‌المال برگزار می‌کردند و جلوگیری از اتلاف پول مردم در این مجالس.

(بماند که سر و شکل و رفتار و پوشش برخی مدعوین این افطاری‌ها داد می‌زد که در عمرشان روزه نگرفته‌اند و از ماه رمضان فقط به افطاری‌های آن معتقدند!)

و) توقف سفرهای دائمی وزیر خارجه و معاونان و زیردستان ایشان به اروپا و آمریکا. (بواسطه توقف این سفرها خیالمان راحت شد که عزیزان مذکور در مدت قرنطینه، امکان ملاقات و نشست‌های محرمانه و آشکار با گرگ‌های غربی را از دست داده و مجالِ دادن امتیازات جدید به آنها را پیدا نکرده‌اند.)

 

فواید عذرخواهی

*متن زیر را بخوانید و به سئوالات مربوطه پاسخ بدهید:

«اگر در بیان و اظهار مسائل تأخیر داریم یا لحن ما مناسب نیست باید قبول و جبران کنیم. باید برای تأخیر عذرخواهی کنیم و برای لحن نامناسب هم باید عذرخواهی کنیم. در عذرخواهی از ملت بزرگ ایران باید روان، شفاف، ساده و رک باشیم و بدانیم که مردم آقا، ولی‌نعمت و بزرگ ما هستند و ما نوکر آنان هستیم. نوکر در برابر آقا باید متواضعانه، خاضعانه و دقیق حرف بزند.»

*روزنامه ایران ۲۶ دی ماه ۹۸

۱) این متن از سخنان کیست؟

الف) کوروش کبیر   ب) دکتر مصدق  ج) حسن روحانی  د) کریم خان زند

۲) گوینده این عبارات چقدر به آن عمل کرده است؟

الف ) خیلی  ب) همیشه  ج) این سخنان را برای بقیه گفته نه خودش!  د) تا الان موردی برای عمل به این سخنان فراهم نشده!

* پاسخ‌نامه: سئوال ۱ گزینه‌ ج ، سئوال ۲ گزینه‌ د و شاید ج

 

اعترافات فرهنگی دولت

روزنامه‌ دولتی ایران در ۲۶ دی ماه سال جاری در توصیف وضعیت فرهنگی جامعه چنین نوشته است:

«بازار و اقتصاد در حال بلعیدن زندگی فرهنگی است. روز به روز از کیفیت حداقلی تولیدات فرهنگی کاسته می‌شود. محصولات فرهنگی بی‌کیفیت، اما پر سروصدا هستند. این روزها مسئولان وزارت ارشاد با تقلب فاحش خوانندگان در اجراهای زنده نیز برخوردی نمی‌کنند و خوانندگان بازاری با کیفیت نازل، میداندار هستند. بخش‌های دیگر فرهنگ نیز با مشکلات مشابه روبه‌رو هستند. نگاهی به سینما در دو سال اخیر نشان می‌دهد که فیلم‌های کمدی فاقد ارزش‌های فرهنگی مثل هزارپا و مطرب در صدر جدول فروش‌اند. تئاتر هم در اختیار چهره‌ها و جریان‌های پولساز قرار گرفته و آثار کیفی هنرمندان جوان از تبلیغات تئاتر بهره‌ای ندارند. این مشکل در حوزه‌ کتاب هم مشاهده می‌شود و کتاب‌های بی‌کیفیت به چاپ‌های متعدد رسیده‌اند. این روزها تبلیغات در اختیار تولیدات ضعیف هنرمندان مشهور است. تولیداتی که به فست‌فود شبیه‌اند و بر بازار محصولات فرهنگی چنبره زده‌اند. حجم تولید آثار فرهنگی بی‌کیفیت بالاست و روزبه‌روز عرصه بر کسانی که به دنبال محصولات فرهنگی واقعی هستند، تنگ‌تر می‌شود.»

الف) ببینید داغ مصیبت چقدر سنگین بوده که «مرده شور» را هم به گریه انداخته! وقتی روزنامه‌ دولت این جوری برای وضعیت فرهنگی مملکت، آه و فغان به راه انداخته، لابد عمق فاجعه خیلی زیاد است! معمولاً روزنامه دولت تا سرحد ممکن فتوحات منفی قوه‌ مجریه را ماله‌کشی می‌کند، اما در چنین مواقعی دیگر امکان ماله‌کشی وجود ندارد و حتی فریاد ماله‌کش هم بلند شده!

ب) البته از روزنامه‌ دولت نمی‌توان توقع داشت که مقصر این فجایع فرهنگی را معرفی کند. چاقو اگر بخواهد هم نمی‌تواند دسته‌ خودش را برش بزند!

ج) دستاوردهای هسته‌ای و اقتصادی و سیاسی دولت روحانی به‌قدری پربار و متنوع است که دیگر توجه کسی به میوه‌های نوبرانه‌ این دولت در عرصه‌ فرهنگ جلب نمی‌شود.

د) البته قبول داریم که ثمرات دولت روحانی باید متناسب باشند! نمی‌شود دولتی که در یک شکم «برجام» زاییده، در عرصه‌ فرهنگی «حور و پری» بزاید. به قول مظفرالدین شاه مقبور، «هیچ نگویید که همه چیزمان به همه چیزمان می‌آید.»

 

 

لذت گدایی

* برجام یعنی اینکه:

هم نفت برای فروش داشته باشی و هم پول برای خرید؛ اما فقط اجازه‌اش را نداشته باشی! بعد برای کسب اجازه سبیلت را به دست خودت دود بدهی و باز بمانی بی‌سبیل و بی‌اجازه!

*اینستکس یعنی اینکه:

هم نفت داشته باشی برای فروش و هم پول داشته باشی برای خرید و سبیلت هم را دود داده باشی برای کسب اجازه‌ خرید و فروش و باز مجبور شوی برای کمی خرید و اندکی فروش، گونه‌ات را سرخاب بمالی و باز بمانی با لپ‌های گلی و بی‌اجازه و بی‌سبیل!

* اما لذت گدایی یعنی اینکه:

با پول خودت به اندازه‌ دوزار و ده ‌شاهی جنس با سلیقه‌ خودشان سوا کنند و با منت بیندازند جلویت و تو با سبیل دود داده و لپ‌های قرمز جلویشان خوش‌رقصی کنی و در «روزنامه‌ دولتی ایران» جار بزنی که، «درخت برجام بالاخره سیب و گلابی داد! اینستکس عاقبت معجزه کرد!»