Tag Archives: طهارت

30آگوست/21

مجلسی آسمانی در زمین – آداب حضور درمجالس اهل بیت(علیهم السلام)

اشاره

مجالس اهل بیت (علیهم­السلام) کشتی نجاتی است که همواره نجات بخش مومنین از بلایا و آسیب ها است، همان­گونه که وجود نبی مکرم اسلام(ص) فرمود: «إِنَّمَا مَثَلُ اهل بیتی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَهِ نُوحٍ، مَنْ دَخَلَهَا نَجَی، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ» مَثَل اهل بیت من در میان شما کشتی نوح است، هر کس به این کشتی داخل شود نجات می‌یابد، و هر کس جا بماند، غرق می‌شود.(۱)

به قول حافظ:

یار مردان خدا باش که در کشتی نوح

هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

بنابراین باید مجالس اهل بیت«ع» را غنیمت شمرد  و در چنین شرایطی، باید به رعایت آداب حضور در مجالس اهل بیت«ع» و مراقبت بیشتر فردی و جمعی در حفظ مجالس اهل بیت«ع» و بهره‌مندی حداکثری از آن‌را تلاش کرد.

 

۱٫مراقبت به حضور در مجالس اهل بیت«ع»

یکی از مراقبت‌ها نسبت به ایام و مناسبت‌های خاص زندگی، مراقبت به خصوص ایام و مناسبت‌های متعلق به اهل بیت«ع» در طول هر سال است. آیت‌الله میرزا جواد آقا ملکی در ابتدای کتاب شریف «المراقبه» می‌فرماید: «من نفس خودم را خطاب قرار می­دهم… بدان ای بنده که این روزها و زمان ها، از لحظه اول که به دنیا می­آیی تا وقتی که از دنیا می‌روی این‌ها همه منزل‌هایی هستند که می‌خواهند تو را به منزل اصلی‌ات برسانند، به منزل و موطنی که وطن اصلی و داروقرار تو درعالم آخرت است. خدواند در این منازل موقت به تو فرصت داده که برای آن منزل اصلی زاد و توشه برداری»

تعبیر زیبایی امام حسین«ع» دارد که می‌فرماید «یا ابن آدم انما انت ایام کلما مضی یوم ذهب بعضک»(۲) ای فرزند آدم! تو خودت ایام هستی هر روز که می‌گذرد قسمتی از وجود تو رفته است که قابل بازگشت نیست بنابراین هر زمان از عمر انسان یک گام حرکت به منزل سلوک و یک نفخه و جذبه الهی است، که باید بامغتنم شمردن زمان، مخصوصاً زمان حضور در مجالس اهل‌بیت وتوشه‌ای برای سفر آخرت برداشت. اهمیت مجالس اهل بیت و استفاده از زمان وقتی خود را نسان می‌دهد که بنابر روایات، ملائکه بعد از مرگ، ظروف زمانی انسان را نشان می‌دهند و انسان در آنجا مشاهده می‌کند که چه فرصت‌هایی را از دست داده است و از آن بهره کافی نبرده است.

ای دل به هرزه دانش عمرت به باد رفت

صد مایه داشتی ونکردی کفایتی

 

۲٫آداب حضور درمجالس اهل بیت«ع»

انسان باید در ایام ذکر فضایل و مصائب اهل بیت«ع» با مراقبه کامل و توجه به حقیقت نورانی ایشان، در مجالس و مراسم شرکت کند تا بتواند بهره سلوکی و معنوی لازم را از این ایام ببرد. حضرت آیت‌الله بهاء‌الدینی می‌فرمودند: «این‌قدر که برای ساختن خانه وقت و هزینه صرف می‌کنیم و زحمت می‌کشیم، برای خودمان وقت نگذاشتیم و اگر برای ساختن خودمان به این اندازه هم وقت می‌گذاشتیم کار ما اصلاح می­شد».

اگر این امر را پذیرفتیم و باور کردیم که مجالس اهل‌بیت«ع» زیارت ایشان است، نوع نگرش ما به این مجالس تغییر می‌کند. با این باور، نوع نگاه ما و حال حضور ما در این مجالس، باید حالِ حضور در محضر اهل‌بیت«ع» باشد.در مجالس ذکرِ فضایل و مصائب اهل‌بیت«ع» باید همان ادبی را رعایت کنیم که اگر به محضر اهل‌بیت«ع» شرفیاب می‌شدیم، رعایت می‌کردیم، و همان توجهی را داشته باشیم که اگر در محضر آنان باشیم، به وجود شریف آنان داریم.

 

۱-۲٫حضور با طهارت در مراسم

اگر برای ورود به حرم اهل‌بیت«ع» طهارت می‌یابیم و بدون وضو و طهارت وارد نمی‌شویم، در مجالس اهل‌بیت«ع» نیز باید طهارت ظاهری و بالاتر از آن، طهارت قلبی و باطنی را رعایت کنیم. اگر چنین توجه و ادب حضوری را رعایت کنیم و در مجالس اهل‌بیت«ع» خودمان را در محضر آنان ببینیم، این توجه و ادب حضور، توجه و محبت اهل‌بیت«ع» را به ما جذب می‌کند. اگر انسان در ورود به مجلس اباعبدالله الحسین«ع» این احساس را پیدا کرد که وارد حرم ایشان شده است، مراقبۀ ویژه‌ای را در خود ایجاد می‌کند و وقتی در این مجالس به حضرات معصومین«ع» سلام می‌دهد، باور دارد که این سلامِ او حقیقتاً زیارت است. حتی فرموده‌اند: زیارت «عَن بُعدٍ» هم نیست؛ یعنی زیارت از راه دور محسوب نمی‌شود، بلکه عین حضور در محضر آنان است، چراکه «بُعد منزل نبوَد در سفر روحانی». حضور در این مجالس و خیمه‌ها، زیارت است و لذا قُرب و بُعد زائرِ اهل‌بیت«ع»، چه در حرم اهل‌بیت«ع» و چه در مجالس ایشان، به میزان حضور و توجه او بازمی‌گردد. اهل‌بیت«ع» همه‌جا حاضرند و همیشه با ما هستند، اما ما همیشه این حضور را درنمی‌یابیم. هرچه توجه ما به محضر ایشان بیشتر باشد، حضور در محضر ایشان را بیشتر درک می‌کنیم؛ لذا «رُبَّ بَعِیدٍ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ قَرِیبٍ‏». چه بسا کسی در مجالس اهل‌بیت«ع» به لحاظ مکانی و ظاهری فرسنگ‌ها از حرم ایشان فاصله داشته باشد، اما از کسی که در حرم حضور فیزیکی دارد، بیشتر خود را در محضر ایشان ببیند و محضر اهل‌بیت«ع» را به مراتب شدیدتر درک کند!

 

۲-۲٫حفظ ارتباط با اهل بیت(علیهم السلام) در طول شبانه روز

نکته دیگر در بخش مراقبت‌های روزانه است که (مازاد برحفظ ارتباط درمناسبت‌ها) انسان باید تلاش کند ارتباط با اهل بیت«ع» را درطول روز نیز حفظ کند. اینکه در تعقیب نماز صبح و یا در دعای صبحگاهی مشهور به «دعای عهد »تجدید بیعت با امام زمان«ع» توصیه شده نمونه‌ای ازاین ارتباط است. نمونه دیگر از توصیه‌ها زیارت امام حسین«ع» در طول شبانه وروز است. در روایت شریف از امام صادق«ع» خطاب به یکی از شاگردانش آمده است:

وَ مَا عَلَیْکَ یَا سَدِیرُ أَنْ تَزُورَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع فِی کُلِّ جُمْعَهٍ خَمْسَ مَرَّاتٍ أَوْ فِی کُلِّ یَوْمٍ مَرَّهً قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ فَرَاسِخُ کَثِیرَهٌ فَقَالَ لِی اصْعَدْ فَوْقَ سَطْحِکَ ثُمَّ الْتَفِتْ یَمْنَهً وَ یَسْرَهً ثُمَّ تَرْفَعُ رَأْسَکَ إِلَی السَّمَاءِ ثُمَّ تَنْحُو نَحْوَ الْقَبْرِ فَتَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ تُکْتَبُ لَکَ زَوْرَهً وَ الزَّوْرَهُ حَجَّهٌ وَ عُمْرَهٌ؛ اى سدیر، چرا قبر امام حسین«ع» را هرهفته پنج بار، یا در هرروز یک بار، زیارت نمى‌کنى؟ گفتم: فدایت گردم، میان ما و قبر او فرسنگ‌هاى زیادى فاصله است.

امام صادق«ع» به من گفت: پشت بام خانه‌ات برو، به چپ و راست نگاه کن، سرت را به سوى آسمان بلند کن، سپس به سوى قبر امام حسین«ع» رو بگردان و بگو: درود بر تو یا ابا‌عبداللّه، درود و رحمت خدا و برکت‌هایش بر تو باد. اگر این کار را بکنى، براى تو یک زیارت نوشته مى‌شود، زیارتى که معادل یک حجّ و عمره است(۳)

 

۳٫ثمرات حضور درمجلس اهل بیت(علیهم السلام) معرفت به امام

کسب معرفت یکی از ثمرات مجالس اهل بیت«ع» است، معرفت پیدا کردن به امام مجرای کسب همه معارف است. روایت زیبایی از امام حسین«ع» وارد شده است که نشان می‌دهد معرفت امام راه رسیدن به معرفت خداوند متعال است. ایشان به‌سوی اصحابشان بیرون آمدند و فرمودند: «أَیُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ اَللَّهَ عَزّوجَلَّ­ذِکْرُهُ مَا خَلَقَ اَلْعِبَادَ إِلاَّ لِیَعْرِفُوهُ، فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فإذَا عَبَدوُهُ اِسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَهِ مَا سِوَاهُ(۴) ای مردم! به‌درستی که خداوند، خلق خود را نیافریده، مگر برای آن‌که به او معرفت و شناخت پیدا کنند. پس وقتی‌که به او معرفت بیابند، به میزان معرفتشان در مقام بندگی و عبودیت او برمی‌آیند و به‌واسطه عبادت و بندگی او، از عبادت و بندگی غیر او بی‌نیاز می‌گردند».

مردی از اصحاب از جای خود برخاست و از ایشان پرسید: «یَا اِبنَ رَسُولِ اَللَّهِ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی فَمَا مَعْرِفَهُ اَللَّهِ؛ ‌ای فرزند رسول خدا، پدر و مادرم به فدایت! منظور شما از «معرفت خداوند» چیست؟ امام«ع» در پاسخ فرمودند: «مَعرِفَهُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ اَلَّذِی یَجِبُ عَلَیْهِم طَاعَتُهُ؛ معرفت خدا، همان معرفت اهل هر زمانی به امام زمانشان است که خداوند، طاعت آن امام را بر ایشان واجب کرده است».(۵)
بیان امام حسین«ع» نشان می‌دهد که معرفت به توحید الهی از طریق معرفت به توحید ولایی در نظام امامت و ولایت محقق می‌شود و اطاعت از حجت هم تابع میزان معرف به مقام امام است و در نسبت با معرفت به امام محقق می‌شود. شدت علم و معرفت به امام، موجب شدت یافتن عشق و محبت به امام می‌شود و شدت و تسهیل اطاعت و سرعت در سیر با معرفت به امام می‌شود، عبور از موانع و اصطکاک‌های مسیر را آسان می‌کند و انسان را با مراتب اطاعت، محبت و عشق به امام، به مراتب یقین و فنای در ولایت الهی می‌رساند.
مراتب معرفت به امام، انسان را به‌مراتب قرب و همراهی امام می‌رساند. در روایات آمده است: «هرکس به امام معرفت پیدا کند، چنان با امام همراهی نماید که «هُوَ مَعَ اَلْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ»؛ همراه قائم است در خیمه‌گاهش در کارزار و بلکه بالاتر «کَمَنْ قاتَلَ مَعَهُ»؛ همراه قائم است در متن قتال و کارزار جهاد با دشمنان در هنگامه­ فتنه‌های سخت دوران قیام و زمانه ظهور».(۶)

۱-۳٫ماهیت و چیستی معرفت به امام

منظور از معرفت امام، در این بحث، دانستن نام و محل تولد و القاب و خصوصیات ظاهری ایشان نیست؛ گرچه آن هم خوب است و می‌تواند در شناخت و معرفت حقیقی امام راهنمای ما باشد، ولی منظور از معرفت امام، معرفت به حقیقت و جایگاه امامت و مقام نورانیت و ولایت ایشان است. این معارف در خود قرآن و روایات اهل بیت و هم‌چنین ادعیه و زیارات، از جمله در زیارت جامعه کبیره که از ناحیه امام هادی«ع» به دست ما رسیده، مورد توجه قرار گرفته است. مردم عصر حضور معصومین، یعنی دوران پیش از غیبت نیز ظاهر ایشان را می‌دیدند و می‌شناختند، ولی منکر مقام ولایت و حجت بودن ایشان بودند و از دیدن «حقیقت وجودی معصومین» محروم بودند. در روایتی که ابوبصیر از امام باقر«ع» نقل کرده، آمده است که با حضرت داخل مسجد شدند و در همان ابتدای ورود به مسجد که مردم در حال ورود و خروج بودند، حضرت به او فرمودند: «از مردمی که در حال ورود و خروج‌اند، بپرس آیا مرا می‌بینند یا نمی‌بینند؟» ابوبصیر می‌گوید از مردم پرسیدم: آیا شما ابوجعفر را می‌بینید و می‌توانید او را به من نشان دهید؟ درحالی‌که حضرت کنار آن‌ها ایستاده بود، پاسخ می‌دادند: خیر، ما او را ندیده‌ایم. تا اینکه ابوهارون مکفوف که شخص نابینایی بود، وارد شد. امام فرمود: «از او هم سؤال کن.» ابوبصیر از او پرسید. ابوهارون پاسخ داد: امام همین‌جا ایستاده است. بعد ابوبصیر از او پرسید: تو چطور او را می‌بینی؟ ابوهارون مکفوف جواب داد: چطور به او آگاه نباشم، درحالی‌که امام نور ساطع است.(۷)
معلوم می‌شود که حضرت«ع» تصرفی کرده بودند و جسم ایشان از چشم دنیابین مردم غیبت شده بود. این‌ها نمونه‌هایی از همان سنتی است که در غیبت امام زمان«ع» محقق شده است و امامان پیش از امام دوازدهم، اصحاب خود و حتی عمده شیعیان را با غیبت آشنا می‌کردند.

تهیه و تنظیم: قاسم بابائی

 

پی‌نوشت‌ها:

  1. شیخ طوسی، محمد بن حسن ،الأمالی، ص۶۳۳؛ ،قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴ق

۲٫دیلمی ،حسن بن محمد،ارشادالقلوب ج۱ ص۴۰٫قم نشرالشریف الرضی.

  1. ابن قولیه،جعفربن محمد،کامل الزیارات ص۲۸۹،نجف، دار المرتضویه.

۴٫نیلی النجفی،علی بن عبد الکریم،منتخب الانوار المضیئه، ص۸۱،قم مطبعه الخیام.۱۳۶۰۴٫

.۵٫ابن‌ بابویه(شیخ صدوق) ن=محمد بن علی علل الشرایع، ج۱، ص۹.قم داوری،۱۳۸۵

  1. مجلسی،محمد باقر، بحارالانوار، ج۲۷، ص۱۲۶.بیروت،دار احیاء التراث العربی،۱۴۰۳٫

۷٫ مجلسی،بحار الانوار، ج ۴۶، ص ۲۴۳، حدیث ۳۱٫