عبّاد بصری به زهد شهره بود و زندگیاش بر مدار نامش میچرخید و تلاش میکرد سری در میان زاهدان برافرازد؛ لیکن از مشی پارسایان فرسنگها دور بود. رسم پارسایی در گرو انس با زینت عابدین و تأسی به سیره و سخن ایشان بود که عباد با این ویژگی بیگانه بود؛. خود بسنده راه میپیمود و با خطر گمراهی در ظلمات فرارو ناآشنا بود.
به کوی عشق منه بیدلیل راه قدم
که من به خویش نمودم صد اهتمام و نشد
در موسم حجی، عباد با امام سجاد(ع) روبرو شد. خودی نشان داد و ادای اهل خرد را در آورد و لب به سخن گشود و گفت: «جهاد و سختیهایش را رها کردهای و در پی حج آمدهای که کار آسانی است؟» و برای «اظهار فضل» این آیه را نیز برای امام خواند: « إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُون»(۱)
عباد بصری که همچون عالمان دین فروش، دل در گرو سلطنت مروانیان داشت، حجت الهی را به چرایی بهجای آوردن حج و دوری از جهاد عتاب کرد. امام نیز با رهنمون او به آیه بعد، به این نکته اشارت فرمود که: «نه هر پیکاری جهاد است و نه هر حاکمی، خلیفه الهی.»
کی از اینجا بوی خلد آید تو را
بو ز موضع جو اگر باید تو را
«مولانا»
امام سجاد(ع) فرمود: «دنباله این آیه را بلدی؟» عباد گفت : «آری!» امام فرمود: «ادامه آیه را بخوان.» او نیز خواند: « التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّه»(۲)
امام فرمود: «هر وقت که توبه کنندگان، خداپرستان، حمد و شکر نعمتگزاران، روزهداران، نماز با خضوعگزاران، امر به معروف و نهی از منکر کنندگان و نگهبانان حدود الهی بر مسند حکومت تکیه زدند، من نیز زیر پرچم آنها قرار خواهم گرفت و در میدان کارزار جهاد خواهم کرد. امروز روز جهاد نیست. اگر آنان بودند هر آینه جهاد را بر حج مقدم میداشتم.»(۳)
حکومت دینی با حاکمان الهی معنا مییابد و سوگمندانه امت اسلام در همان سده نخست به اجبار و شاید هم به اختیار، از نعمت حاکمیت حجت خدا محروم شدند. بیشک هر غاصب خلافت و تکیه زننده بر مسند حکومت، که بر دوری از خط کشیهای اسلام اصرار دارد، حاکم دینی نیست. افسوس از این محرومیتهای غیرقابل جبران.
******
امام سجاد (ع) از نعمت وجود امام یاد میکند و همین جهتگیری را میتوان در فرازهای مختلف صحیفه سجادیه پی گرفت.
امام در مهمترین فراز از دعای عرفه پس از ستایش الهی، درود بر پیامبر«ص» و خاندان پاک ایشان«ع» ضمن تاکید بر صلوات همگانی و پیوسته و گسترده، به این نکته مهم که گواه پیشوایی مستمر عترت(ع) و راهنمایی آنان به سمت حقیقت است، اشاره میکنند:
«خداوندا! درود فرست بر پاکیزهترین از اهل بیت او«ع» که ایشان را برای اجرای فرمان خود انتخاب کردی و آنان را گنجینهداران علم و حافظان دین و خلفای خود در زمین و حجت خویش بر بندگانت قرار دادی و به اراده خود ایشان را از پلیدیها پاک کردی و آنان را چنان آفریدی که وسیله رسیدن به تو و راه در آمدن به بهشت تو باشند.»
امام سجاد (ع) در فرازی از دعای ۴۷ صحیفه به نقش محوری رهبری و زعامت ائمه اطهار (ع) اشاره میکنند:
«خداوندا! تو در هر زمان دینت را به سبب رهبری بر حق تأیید کردی و او را نشانهای برای بندگانت و مشعلی فروزان در شهرهایت به پا داشتی. پس از آنکه ریسمان او را به ریسمان خود وصل کردی و او را سبب دستیابی به رضای خود ساختی و طاعتش را بر همه واجب کردی و از نافرمانیاش بیم دادی و به اطاعت دستوراتش و باز ایستادن از نواهیاش و پیشی نجستن بر او و واپس نماندن از حضرتش فرمان دادی، پس او پناه پناهندگان و ملجأ اهل ایمان و دستاویز چنگ زنندگان و جمال جهانیان است.»
امام سجاد(ع) پس از اشاره به سپاس از نعمت وجود امام، نقش اثربخش حجت خدا در عینیت بخشیدن به احکام و حدود الهی و احیای دوباره نشانههای دین را بیان میدارد و میفرماید:
«وَ أَقِم بِهِ کتَابَک وَ حُدُودَک وَ شَرَائِعَک وَ سُنَنَ رَسُولِک -صَلَوَاتُک اللَّهُمَّ عَلَیهِ وَ آلِهِ-، وَ أَحْی بِهِ مَا أَمَاتَهُ الظَّالِمُونَ مِنْ مَعَالِمِ دِینِک، وَ اجلُ بِهِ صَدَاءَ الْجَورِ عَن طَرِیقَتِک و أَزِل بِهِ النَّاکبِینَ عَنْ صِرَاطِک، وَ امحَق بِهِ بُغَاهَ قَصدِک عِوَجاً : به دست او کتاب و احکام و راههای هدایت خود و سنتهای پیامبر خود را که درودهای تو ای خدا بر او و خاندانش باد، بر پای دار و آن نشانههای دینت را که ستمگران میراندهاند، دوباره زنده ساز و گرد و غبار ستم را از جاده شریعت خود بزدای و به یُمن وجود او منحرفان از دین خود را از میان بردار و آنان را که راه مستقیم تو را کج میخواهند، نیست گردان.»
امید است نظام اسلامی ما زمینههای تحقق نهایی این وعده الهی را در عصر حضور حضرت ولیعصر(عج) محقق سازد و همه پیشگامان و خادمان مخلص انقلاب مصداقی برای این فراز این دعای ۴۷ باشند: «وَ هَب لَنَا رَأْفَتَهُ وَ رَحْمَتَهُ وَ تَعَطُّفَهُ وَ تَحَنُّنَهُ».
پینوشتها:
۱و۲٫ سوره توبه، آیات ۱۱۱ و ۱۱۲٫
۳٫کلینی ، الکافی، ج ۵ ، ص۲۲.