اشاره:
یکی ازتوصیههای اخلاقی امام سجاد«ع» سبقت در کار خیر است. سبقت در کار خیر شامل دو بخش است. بخش اول توجه دادن به خود سبقت فارغ از متعلق آن است. به بیانی نفس سبقت موضوعیت دارد، پیشرو بودن کارکرد تربیتی دارد و وقتی کسی در کار خیر جلو افتاد به دنبالش جمعیت حرکت میکند.
بخش دوم درخواست امام از خداوند برای یاری دادن او در سبقت به کار خیراست. باید توجه داشت باب خیر، همیشه برای انسان باز نیست. چه بسا انسانهایی که میخواستند کارهای خوب انجام بدهند، ولی به تأخیر انداختند و فرصت و توفیق کار خیر از آنها گرفته شد. براین اساس وقتی انسانی توفیق به کار خوب دارد باید تا میتواند در انجام کار خیر سبقت بگیرد و آن را به تاخیر نیندازد.
سفارش در سبقت درکار خیر
بخشی از دعای بیستم صحیفه سجادیه درباره سبقت گرفتن در خدمت به دیگران است: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِی بِحِلْیهِ الصَّالِحِینَ، وَأَلْبِسْنِی زِینَهَ الْمُتَّقِینَ،… وَ السَّبْقِ إِلَی الْفَضِیلَه؛ خدایا! بر محمد و آل او درود فرست و جان مرا به زیور بندگان شایستهات بیاراى و بر من لباس تقوا بپوشان تا بتوانم در راه فضل و کمال از دیگران پیش بیفتم.»(۱)
یکی از درخواستهای امام سجاد«ع» از خداوند توفیق خدمت به مردم و سبقت در آن است. خدایا! برای امت اسلامی مقدر بفرما که همیشه پیشرو کارهای خوب باشند. اگر تحصیل است سبقت بگیرند، اگر کتابت است سبقت بگیرند، اگر ایمان است سبقت بگیرند، اگر بیمارستان درست کردن است سبقت بگیرند، اگر مسکن درست کردن است، سبقت بگیرند.
واژه سبقت و سرعت در قرآن کریم
سبقت در قرآن کریم با واژههای متعددی آمده است، مانند: «فَاسْتَبِقُوا الْخَیرات: در اعمال خیر و نیکیها بر یکدیگر سبقت جویید.»(۲) «وَسارِعُوا إِلى مَغفِرَهٍ مِن رَبِّکُم: و شتاب کنید براى رسیدن به آمرزش پروردگارتان.»(۳) «سابِقُوا إِلى مَغفِرَهٍ مِن رَبِّکُمْ: پیشى گیرید به سوى آمرزش از خدا».(۴) قرآن کریم از دو واژه برای بیان پیشی گرفتن استفاده کرده است: سبقت و سرعت. تفاوت در این است که سرعت نشانه حوزه فردی است و اینکه هر کسی خودش و بدون توجه به دیگران در کارهای نیک و خیر شتاب کند، اما سبقت با توجه به مسائل اجتماعی است؛ به این معنا که هر کسی میبایست خود را با دیگری مقایسه کند و بسنجد و در کارهای نیک و پسندیده بکوشد تا از دیگری سبقت گیرد. در حقیقت قرآن در اینجا از یک نکته روانى استفاده میکند که انسان براى انجام دادن یک کار اگر تنها باشد، معمولاً کار را بدون سرعت و بهطور عادى انجام مىدهد، ولى اگر جنبه مسابقه به خود بگیرد، آن هم مسابقهاى که جایزه با ارزشى براى آن تعیین شده، تمام نیرو و انرژى خود را به کار مىگیرد و با سرعت هر چه بیشتر به سوى هدف پیش مىتازد.(۵)
در روایات اسلامی یکی از ویژگی اهل ایمان سبقت گرفتن در کارهای نیک است که ثمره آن در قیامت سبقت گرفتن در شتاب به بهشت است. پیامبر خدا«ص» فرمود: «در روز قیامت چون خلایق جمع شوند آواز دهندهاى آواز دهد که، «کجایند اهل فضیلت؟» پس جماعتى اندک برمیخیزند و شتابان به سوى بهشت میروند. فرشتگان جلو میروند و میگویند: «شما را مىبینیم که به سوى بهشت مىشتابید.» آنها پاسخ میدهند: «ما اهل فضیلتیم.» فرشتگان میپرسند: «فضل شما چه بوده است؟» آنها میگویند: «ما هرگاه ستمى مىدیدیم مىبخشیدیم و هرگاه بدى مىدیدیم گذشت مىکردیم و هرگاه رفتار جاهلانهاى با ما مىشد بردبارى نشان مىدادیم.» پس، به آنان گفته میشود: «وارد بهشت شوید که نیکو مزدى است براى عمل کنندگان.»(۶)
کارکرد تربیتی سبقت گرفتن
نکته تربیتی درخواست امام سجاد در پیشرو خیرین بودن و در کارهای خیر از دیگران سبقت گرفتن، توجه دادن به خود سبقت فارغ از متعلق آن است. به بیانی نفس سبقت موضوعیت دارد. خود سبق، پیشرو بودن کارکرد تربیتی دارد وقتی کسی در کارهای خیر جلو افتاد به دنبالش حرکت جمعیت میآید. شما اگر شروع به تلاوت قرآن کردید دیگران نیز دنبالهرو شما میشوند. وقتی مشغول مطالعه شدید دیگران نیز از شما پیروی میکنند در این صورت شما دو پاداش و ثواب دارید: ثواب مطالعه، ثواب سبقت و پیشقدم بودن. بنابراین پیشقدم بودن در کارهای خیر ثواب و پاداشی جدا دارد.
حضرت خدیجه«س» پیشقدم در کارهای خیر
امیرالمؤمنین«ع» میفرماید: «خدمت رسول اکرم«ص» بودیم و همه همسران ایشان حاضر بودند. کسی اسم حضرت خدیجه «س» را برد و پیامبر خدا «ص» گریه کردند. عایشه گفت: «چرا میگریید؟» رسول خدا «س» در پاسخ فرمودند: «او فرزند برای من آورد و شما نازا بودید.» عایشه میگوید: «همیشه با بیان خوبیهای خدیجه«س» به پیامبر«ص» خدا تقرّب میجستم.»(۷)
ویژگی حضرت خدیجه«س» که پیامبر اکرم «ص» او را میستاید، سبقت گرفتن در کارهای خیر بود. ایشان بهتنهایی پیشرو در کارهای خیر بود، بنابراین خود سبقت فضیلت است. بر همین اساس امیرالمؤمنین«ع» أسبقالناس بود. پیامبر«ص» در میان یاران نشسته بودند. جمعى در حالى که شمشیرها را بر کمر بسته بودند (و آماده جهاد بودند) پا برهنه و بی لباس خدمتش رسیدند. چهره پیامبر «ص» از مشاهده فقر آنها دگرگون شد. به خانه رفتند و سپس برگشتند و به بلال دستور دادند مردم را دعوت به اجتماع و نماز کند. بعد از برگزارى نماز خطبهاى خواندند و فرمودند: «اى مردم! از خدا بترسید؛ همان خدایى که همه شما را از یک نفس آفرید و بدانید که خدا مراقب شماست. ای مردم! تقوا پیشه کنید و به فکر فرداى قیامت باشید. هر کدام که میتوانید از دینار، درهم، لباس، گندم، خرما، حتى بخشى از یک دانه خرما به نیازمندان کمک کنید.» در این هنگام مردى از «انصار» کیسه پولى آورد که در دستش جاى نمىگرفت. این امر سبب تشویق مردم شد و پشت سر هم کمکهاى مختلف فراهم کردند، بهحدى که دو کپه از مواد غذایى و لباس جمع شد.
آثار سرور در چهره پیامبر«ص» نمایان شد و فرمودند: «مَنْ سَنَّ فِى الإِسْلامِ سُنَّهً حَسَنَهً فَلَهُ أَجْرُها وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِها بَعْدَهُ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَىْءٌ وَ مَنْ سَنَّ فِى الإِسْلامِ سُنَّهً سَیِّئَهً کانَ عَلَیْهِ وِزْرُها وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِها مِنْ بَعْدِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أَوْزارِهِمْ شَىْءٌ: هرکس پایهگذار روش نیکویی در اسلام باشد، پاداش آن و پاداش کسانی که پس از او به آن عمل کنند، به او میرسد؛ بی آنکه چیزی از اجر و پاداش آنها کم شود. و هر کس روش بدی در اسلام پایهگذاری کند، گناه آن و گناه کسانی که پس از او به آن عمل کنند، به او میرسد و ذرهای از گناهان آنها کاسته نمیشود.»(۸)
دعای امام سجاد«ع» در دو بخش است: توفیق سبقت و پیشرو بودن. توفیق سبقت در کارهای خیر. لذا نفس سبقت به خیرات این فضیلت است و خود سبقت اهمیت دارد.
آسیبهای به تأخیر انداختن سبقت در کار خیر
بخش دوم درخواست امام از خداوند، یاری دادن او در سبقت به کارهای خیر است. مثلاً صدقه دادن از فضائل است. در حسن دادن صدقه، جهاد و انفاق هزاران روایت داریم. در وسائل الشیعه در باب صدقه بیش از ۳۰۰ روایت آمده است. باید توجه داشت باب خیر همیشه برای انسان باز نیست. چه بسا انسانهایی که میخواستند کارهای خوب انجام بدهند، ولی به تأخیر انداختند و فرصت و توفیق کار خیر از آنها گرفته شد.
پیامبر خدا«ص» فرمودند: «مَن فُتِحَ لَهُ بابٌ مِن الخَیرِ فَلْیَنتَهِزْهُ؛ فإنّهُ لا یَدرِی مَتى یُغلَقُ عَنهُ: هر کس که درى از خیر به رویش گشوده شود، باید آن را غنیمت شمرد؛ زیرا نمىداند آن در چه وقت به رویش بسته مىشود.»(۹) فردی ثروت دارد و میتواند بیمارستان، مسجد، کتابخانه، مدرسه، خیابان و… درست کند. فرمود قبل از اینکه فرصت را از دست بدهید انجام دهید. برای اینکه این فرصت از دست رفتنی است. تا قدرت هست باید از آن استفاده کرد. امروز قدرت بر بیان است، فردا بیان ساقط میشود. امروز پول دارد و مسجد و بیمارستان درست نمیکند و فردا مصادره میکنند و به ورثهاش هم نمیدهند و یا کس دیگری میخورد. بنابراین باید فرصتها را غنیمت شمرد. این معنا در اشعار هم زیاد دیده میشود.
فرصت شمار صحبت که از این دو راهه منزل
چون بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن(۱۰)
فرصت شمر طریقه رندی که این نشان
چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست(۱۱)
فرصت همانند ابر در حال گذر است
در انجام کارهای خیر نباید فرصتها را از دست داد. حضرت علی«ع» میفرماید: «اِنتَهِزُوا فُرَصَ اَلْخَیْرِ فَإِنَّهَا تَمُرُّ مَرَّ اَلسَّحَاب: فرصتهاى خیر را غنیمت شمارید، همانا آنها چون ابر مىگذرند.(۱۲)
به طور خلاصه دو بحث ارائه شد:
یکی نفس سبقت گرفتن که فضیلت است و دیگری سبقت در کارهای خیر و از دست ندادن فرصت در انجام آنها.
از خداوند متعال میخواهیم به همه ما توفیق سبقت در کارهای خیر و انجام کارهای خیر عنایت فرماید.
به کوشش: قاسم بابائی
پینوشتها:
- دعای بیستم صحیفه سجادیه.
- سوره بقره ۱۴۸٫
- ال عمران، سوره ۱۳۳٫
- سوره حدید، آیه ۲۱٫
- تفسیر نمونه، ج۳، ص: ۹۲٫
- ورام مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر، ج۱، ص۱۲۴، قم، نشر مکتب الفقیه.
- مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۸ ؛ کشف الغمه، ج۲، ص ۱۳۱٫
- صحیح مسلم، ج ۲، ص ۷۰۴ (باب الحث على الصدقه و لو بشق تمره).
- کلینی، الکافی: ج ۳، ص ۴۲۴، ح ۹، عن السکونی.
- دیوان حافظ ۷۲٫
- دیوان حافظ ۳۹۲٫
- ۱۲٫ غررالحکم و دررالکلم، ج ۱، ص ۶۰۸٫