اصول انقلاب اسلامی

جاودانگی
راه امام

اصول
انقلاب اسلامی (3)

قسمت
نهم

حجة
الاسلام و المسلمين اسدالله بيات

آری
هر کدام از زوایای عمیق اسلام مورد دقت و تعمق قرار گیرد و جهات گوناگون آن مورد
توجه واقع شود، در متن آن اصالت و استقلال و استحکام و تهاجم بر مکتبها و فرهنگهای
دیگر اعم از شرق الحادی و یا غرب مزور و کافرانه دیده می شود و کوچکترین تشابهی
میان این دو فرهنگ وجود ندارد و سیاست اسلامی مانند همه برخوردهای دیگریکه در محیط
اسلامی با همسایگان و مخالفان و موافقان انجام می گیرد و هر انسان معتقد به اسلام
از انجام آنها ناگزیر است، از این فرهنگ غنی و مستقل، نشئت گرفته و رابطه این دو،
مانند رابطه هر فرعی با اصل خویش می باشد و قطع این رابطه به معنای واقع کلمه،
عدول از اصل اسلام و مبانی مستحکم آن بحساب می آید پس در سیاستها و         برنامه ریزیهای داخلی و در سیاستها و
برخوردهای بین المللی و خارجی باید به آن ریشه و اساس و پایه توجه بعمل آید و از
آن غفلت نشود و برخوردها و تعارفات دیپلماسی امروز جهان که بر پایه زور و مکر و
نیرنگ است نباید با زرق و برق دروغین، چشم و گوش مسئولان را بسته و نگذارد سیاست
متکی بر فکر و ایدئولوژی اسلامی و ارزشهای انسانی برنامه ریزی شده و در صحنه های
گوناگون دیپلماسی و روابط جهانی ظهور و بروز نماید، چون سیاست اسلامی متکی به
ارزشهای الهی و انسانی یا باید بصورت ناب و خالص صد در صد متکی باصول ارزشی اسلامی
پیاده گردد و در تمام میدانها توان مقابله خودش را با دیگر فکرها و اندیشه ها و
سیاستها ظاهر سازد و اگر با پیرایه و در حال ناخالصی و بصورت التقاطی و با رنگ
دیپلماسی و تعارفات جهانی مطرح گردیده و متلون شود، نه تنها در مقابل سیاستهای
استکباری نمی تواند از خود ایستادگی و مقاومت نشان دهد. بلکه با کمال ضعف و سستی
در مقابل تهاجمات آنها منهزم و شکست خورده صحنه را ترک نموده و میدان را برقیب
بلامنازع خود تحویل مینماید و این معنا را تمام کسانیکه علاقمند به نهضتهای اسلامی
هستند و باورشان این است تنها ره رهائی انسانها از قید و بند رقیتهای مدرن دنیای
صنعتی و تکنیکی امروز تمسک به اسلام و ارزشهای اسلامی می باشد، بیشتر از دیگران
باید مورد توجه قرار داده و لحظه ای از آن غفلت ننمایند. و بدانند که اگر هم خدای
ناخواسته اینان غافل باشند، دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب اسلامی غفلت ننموده و
همیشه در توطئه و کارشکنی دست بکار بوده و از هر امکانی برای ایجاد مشکل و مانع در
مقابل انقلاب اسلامی بهره برداری می- نمایند.

استعمار
از هویت خود دست بر نمی دارد

و
توجه داشته باشند که ایادی تجاوز کار بصورت مترتب دنبال دوچیزند:

یک-
شکست اسلام و نهضت مقدس اسلامی تا این معنا را که قرنها بذهن افراد داده بودند و
افراد ساده و غیر مطلع را هم باورانده بودند که در دنیای امروز اسلام قابل عرضه
کردن نبوده و امکان پیاده شدن ندارد و اگر افرادی بخواهند حرکتی را بوجود آورند و
در آن حرکت هم بخواهند موفق باشند باید بسراغ مکتبها و ایسمهای دیگری بروند. دوم-
اگر ملتی هم در حرکتی و نهضتی موفقیتهائی بدست آورد و مخالفان اسلام نتوانند بطور
رسمی جلو آن حرکت را بگیرند و بزانو درآورند، کاری می کنند که اسلام بصورت ناب و
خالص مطرح نشود و این تحرک رهائی بخش و انقلابی بنام اسلام تمام نشده و اسلام
بعنوان نیروی محرک و قدرت محرکه شناخته نشود و بالاخره مردم دنیا فکر نکنند که می-
توانند بدون اتکاء به یکی از قدرتهای بزرگ جهانی نهضتی را بوجود آورده و انقلابی
را رهبری نمایند و از زیر سلطه آنان بیرون آورند و بسیار سخت است برای زورمداران
عالم مشاهده نمایند در یکی از گوشه های دنیا مردمی منسجم گشته و در سایه رهبری خاص
الهی و با تکیه بر اصولی که از متن مکتب الهی و آسمانی نشئت میگیرد، انقلابی را
بوجود آورده اند و در سایه انقلاب توانسته اند راه جدید و تز مشخص و نوینی را برای
جهانیان ارائه نموده و الگوی قابل عرضه و ارائه ای را برای همه ی مظلومان و
ستمدیدگان نشان دهند و در این راه نیز موفق شوند و لذا در این مسیر از هیچ توطئه و
خیانتی دست برنداشته اند و بهر نوع مکر و نیرنگی دست زده اند و قطعا چندیکه انقلاب
هویت مکتبی و اسلامی خویش را داشته و دارد و ملت بحرکت انقلابی می نمایند، این
مقابله وجود خواهد داشت و آنان دست از شیطنت خودشان برنخواهند داشت مگر آنکه
انقلاب را از حالت اسلامی بودنش بیرون آورده و مسیر آن را بتوانند تغییر دهند و
اسلام را با         پیرایه هائی از صحنه
بیرون سازند. و یا اینکه بصورت ساده لوحانه باور شود که دشمنان انقلاب اسلامی
تغییر ماهیت داده و ممکن است واقعا به منطق برگردند و طبق ارزشهای انسانی و اسلامی
عمل نموده و از مسیر زورگوئی و قلدری که در ماهیتشان هست، بازگشت نموده و در راه
مستقیم وارد شوند. حاشا که استعمار و استعمارگران براه مستقیم درآیند.

حاشا
که آمریکای مفسد از افساد فی الارض و اهلاک حرث و نسل بشریت دست بردارد و حاشا که
آنان فکر کنند که امت اسلامی اینقدر ساده اندیش باشند و در شناخت ماهیت دشمنان
اسلام راه خطا بروند و گمان نکنند ما می توانیم با دشمنان اسلام روابط حسنه و
دوستانه داشته باشیم و آنان در فکر تجاوز و تعدی بحریم امت اسلامی نخواهند افتاد.
آنانیکه اینگونه می اندیشند نه اسلام و مکتب را خوب می شناسند و نه ماهیت سلطه
طلبانه دشمنان اسلام را بخوبی دریافته اند و لذا حضرت امام که در مکتب اسلام ناب
محمدی صلی الله علیه و آله و صراط مستقیم علوی علیه السلام ذوب گردیده و با تمام
وجود خود را فانی در اسلام نموده است، و بهیچ وجه حاضر نیست از احکام و معیارهای
اسلامی چشم پوشی کند و در ارتباط با آنها کوتاه آید و معتقد است «سیاست ما عین
دیانت ما» و متخذ از متن شریعت اسلامی ما است و ارتباط نظامی اسلامی با دنیای
بیرون در چهارچوب مکتب اهل بیت علیهم السلام باید صورت پذیرد و عدول از این اصل را
به تمام معنی الکلمه، عدول از صراط مستقیم اسلام و وحی می داند و آن را خیانت به
مصالح اسلام و امت اسلام و ارزشهای الهی می شمارد، طبعا در مورد سیاست خارجی و
ایجاد ارتباط با ملل عالم، تعارفات دیپلماسی رایج را مردود و خطا دانسته و با
صراحت بمردم مسلمان ایران انقلابی و اسلامی و به تمام امت اسلامی در سراسر جهان
توصیه می فرماید که اگر میخواهید سیادت اسلامی خودتان را بدست آورید و با استقلال
و مجد و عظمت بزندگی خویش ادامه دهید و از شر و توطئه صاحبان زر و زور در امان
بمانید و ارزشهای اصیل انسانی و الهی را حفظ کنید در سیاست گذاری و روابط خارجی از
این اصل تخطی و عدول نکنید و سیاست اهل بیت (ع) را راه و رسم خود قرار دهید.

حضرت
امام «قدس سرّه» چنین می فرمایند:

«و
با کمال جد و عجز از ملتهای مسلمان می خواهم که از ائمه اطهار و فرهنگ سیاسی،
اجتماعی، اقتصادی، نظامی این بزرگ راهنمایان عالم بشریت بطور شایسته و بجان و دل و
جان فشانی و نثار عزیزان پیروی کنند. از آن جمله دست از فقه سنتی که بیان گر مکتب
رسالت و امامت است و ضامن رشد و عظمت ملتها است، چه احکام اولیه و چه ثانویه که هر
دو مکتب فقه اسلامی است، ذره ای منحرف نشوند و به وسواس خناسان معاند با حق و مذهب
گوش فرا ندهند و بدانند قدمی انحرافی، مقدمه ی سقوط مذهب و احکام اسلامی و حکومت
عدل الهی است. و از آن جمله مراسم عزاداری ائمه اطهار و بویژه سید مظلومان و سرور
شهیدان حضرت ابی عبدالله الحسین صلوات وافر الهی و انبیاء و ملائکة الله و صلحاء
بر روح بزرگ حماسی او باد هیچگاه غفلت نکنند و بدانند آنچه دستور ائمه علیهم
السلام برای بزرگداشت این حماسه ی تاریخی اسلام است و آن چه لعن و نفرین بر
ستمگران آل بیت است تمام، فریاد قهرمانانه ملتها است بر سردمداران ستم پیشه در طول
تاریخ الی الابد. و می دانید که لعن و نفرین و فریاد از بیداد بنی امیه       لعنة الله علیهم با آنکه آنان منقرض و به
جهنم رهسپار شده اند، فریاد بر ستمگران جهان و زنده نگهداشتن این فریاد ستم شکن
است. و لازم است در نوحه ها و اشعار مرثیه و اشعار ثنای از ائمه حق علیهم سلام الله،
بطور کوبنده، فجایع و ستمگریهای ستمگران هر عصر و مصر یادآوری شود و در این عصر که
عصر مظلومیت جهان اسلام بدست امریکا و شوروی و سایر وابستگان به آنان و از آن جمله
آل سعود، این خائنین بحرم بزرگ الهی   لعنة
الله و ملائکته و رسله علیهم است، بطور کوبنده یادآوری و لعن و نفرین شود. و همه
باید بدانیم که آنچه موجب وحدت بین مسلمین است، این مراسم سیاسی است که حافظ ملیت
مسلمین بویژه شیعیان ائمه اثنی عشر علیهم صلوات الله وسلم».

حضرت
امام «قدس سرّه» در این فراز بمطالبی بسیار بلند و بالا و نو اشارت فرموده اند که
هر کدام از آنها در جای خودش با تفصیل بیشتر باید مورد بررسی و تحلیل و تشریح قرار
گیرد. از جمله اینکه فقه عمیق و جامع شیعه که عهده دار سلامت و عدالت در جامعه
است، و ضامن رشد و عظمت ملتها است، همان فقه سنتی است و منحصر باحکام اولیه نمی
باشد، بلکه با توجه بجامعیت آن و دارا بودن فقه باحکام اولیه و ثانویه که هر دو از
متن مکتب اسلام متخذ می باشد. می تواند عهده دار مجد و عظمت مسلمین گردیده و پاسخ
گوی نیازهای گوناگون جامعه بشری باشد و بالطبع نادیده گرفتن احکام ثانویه اسلام و
تنها احکام اولیه را دیدن از مصادیق بارز ایمان ببعض و کفر ببعض که کفر مطلق است،
خواهد بود و از جمله فلسفه اقامه نماز سیاسی عبادی جمعه که در تثبیت پایه های نظام
عدل الهی و حضور مردم در صحنه های گوناگون مبارزه و وحدت امت اسلامی و ملت مقاوم
ایران نقش بسیار بالا و والائی داشته که حضرت امام «قدس سرّه» آن را یکی از عنایات
حضرت حق بر جمهوری اسلامی ایران دانسته است.

و
از آن جمله فلسفه بزرگداشت نهضت حسینی و قیام خونین کربلا و عزاداری برای اهلبیت
علیهم السلام و ابراز انزجار و لعن و نفرین بر دشمنان خدا و بشریت از آغاز تا
انجام والی الابد می باشد که در حرکتهای رهائی بخش ملتها و حفظ ملیت و هویت            امت اسلامی و افشاگری علیه تبهکاران
و جباران عالم و تحریک و بسیج همگانی برای قیام و یورش و تهاجم علیه مستکبران جهان
و صاحبان قدرت باطل و دهها مصالح و جهات دیگر اجتماعی و فکری و فرهنگی که بر همگان
واضح و آشکار است. و در عبارات بلند حضرت امام «قدس سرّه» طوری عنوان و طرح شده
است که از عذوبت و طراوت خاصی برخوردار بوده و با شکل حماسی و زنده و متحرک طراحی
شده تا در صحنه زندگی روزمره انسانهای ستمدیده تاریخ، بطور همیشه و جاودانه بصورت
ملموس، مشهود گردد.

و
نیز تحلیلی که از لعن و اعلان بیزاری و دوری از بنی امیه «لعنهم الله» ارائه
فرموده اند و از آن حماسه ای ساخته اند که راه برخورد قهرآمیز را با هر جریان و
حرکتی که در راستای اهداف جنایتکارانه بنی امیه «لعنة الله علیهم» قرار می گیرد و
با همان شیوه و هدف می- خواهند حاکمیت های جور و ظلم را بر ملتهای مظلوم تثبیت
نموده و تحکیم بخشند، نشان داده و تعلیم فرموده است و هریک از این عناوین چون
دارای زوایای مختلف و گوناگونی بوده و در ضمن متن وصیت نامه مجددا مورد تاکید قرار
گرفته است در آنجا که رسیدیم به تفصیل به تشریح ابعاد مختلف آن خواهیم پرداخت و با
الهام از بیانات حضرتشان در موارد دیگر که در مناسبتهای مختلف فرموده اند در تکمیل
بیشتر مطالب اینجا خواهیم کوشید.

بهرحال
این وصیت نامه، مانند وصیت نامه های دیگر و معمولی نمی باشد و در زمان و مکان خاصی
محدود نمی گردد و برای افراد مخصوص خطاب نشده است بلکه وصیت و توصیه از مقامی است
الهی و بالاتر از افق تنگ و مقید عالم طبیعت که در آن زمان و مکان و دیگر قیودیکه
محدودیت آور است ملحوظ نبوده و محیط بر همه آنها می باشد و می تواند در همه زمانها
و مکانها و با توجه به همه قومیتها و زبانها و نژادها در تمامی اعصار و قرون و با
همه خصوصیات و ویژگیها دعوت و رسالت خویش را انجام دهد زیرا که پیام پیام الهی و
پیامبر گونه میباشد و مخاطبین آن ایرانی و لبنانی و افغانی و امثال اینها نمی باشد
بلکه تمام کسانی است که دارای روح لطیف و درک عمیق و دلی پردرد و رنج از حوادث تلخ
و دردناک تاریخ و زورگوئیها و ظلمها و حق کشیهای قلدران عالم بوده و بوضوح و روشنی
میداند که تنها راه حل و پایان بخشیدن باین جنایتها بازگشت انسان بسوی خدا و
حاکمیت عبودیت الهی و رهائی از قید و بند و اغلال مادیت و اهواء و تمایلات نفسانی
میباشد و در این وصیت نامه سیاسی الهی هم دردها بخوبی و ریشه ای مورد تحلیل و
بررسی قرار گرفته و هم راه حلها ارائه شده است و هر انسانی به تناسب درک و معرفت
خویش می- تواند از آن حظی برده و توشه ای برای فرا راه خویش بردارد و از آن، شیوه
ی برخورد با سیاست بازان بین المللی را آموخته و با هوشیاری و توجه دقیق جلو
نیرنگها و فریبهای آنان را بگیرد و در مقابل نفوذ نامشروع آنان سدی آهنین و محکم
بوجود آورد و لذا یکی از وظایف سنگین مسئولان سیاسی و فرهنگی نظام الهی ما این است
که بکوشند و تمامی امکانات خودشان را روی هم بریزند و از نیروهای متعهد و با سواد
و اهل ذوق و سلیقه و آشنا بزبانهای گوناگون و زبان غنی فارسی که توان دریافت و فهم
مطالب بلند و بالای حضرت امام «قدس سرّه» را نیز داشته باشند، استفاده نموده و این
وصیت نامه را بصورت کامل و دقیق بزبانهای زنده دنیا برگردانند و در اختیار همه
افرادی که از بی عدالتیها و خیانتها و نابرابریها و بردگیهای مدرن دنیای تکنولوژی
رنج می برند و بسراغ نورانیت آزادیها و کرامتها و شرافتها و ارزشهای انسانی و دینی
می روند و برای انقلاب و حرکتهای    
دگرگون سازشان راه و شیوه ای را می طلبند، بگذارند و زمینه رجعت انسان به
خویشتن خویش را فراهم سازند.

حضرت
امام «قدس سرّه» در این زمینه اینطور می فرمایند:

«و
آنچه لازم است تذکر دهم آن است که وصیت سیاسی الهی اینجانب اختصاص بملت عظیم الشان
ایران ندارد. بلکه توصیه به جمیع ملل اسلامی و مظلومان جهان از هر ملت و مذهب
میباشد. از خداوند عزوجل عاجزانه خواهانم که لحظه ای ما و ملت ما را بخود واگذار
نکند و از عنایات غیبی خود باین فرزندان اسلام و رزمندگان عزیز لحظه ای دریغ
نفرماید.»