پاسخ به مقاله نشریه پاسدار اسلام

پاسخ به مقاله نشریه پاسدار اسلام

هیأت تحریریه محترم نشریه پاسدار اسلام

سلام علیکم

درشماره 98آن نشریه (بهمن ماه 68)درقسمت جمع بندی اهم رویدادها ، مقاله ای تحت
عنوانن (حقوق بشر درکدام اسلام ؟)

به جاپ رسیده است که نویسنده با دیدی غیرواقع بینانه و حتی می توان کفت
غیرمنصفانه مسائل مربوط به اجلاس حقوق بشر دراسلام (تهران ـ دی ماه 68) را ارزیاب
ینموده است .با توجّه به وجود بسیاری مطالب بی پایه درمقاله و لحن توهین امیز آن
نسبت به برگزار کنندگان این اجلاس آنجه موجب تعجب و شگفتی است چاپ این مقاله
درنشریّه وزین ومحترم (پاسدار اسلام )می باشد،نشریه ای که به چاپ مقالات مستدل و
منطقیو دفاع صریح از اصول و مبانی انقلاب اسلامی و اسلام ناب محمدی(ص)اشتها ر
دارد.از آنجا کهدراین مقاله تلاش مثمرثمر برپا دارندگان این اجلاس نادیده گرفته
شده و باقلب واقعیات یکی از نقاط مثبت دردیپلماسی جمهوری اسلامی ایران (انحراف از
اصول) قلمداد شده است ضروریست موارد زیر درارتباط با مقاله مورد توجّه قرار گیرد.

1ـ جای تعجب است که نویسنده محترم جهت گیری خود را درسرمقاله متوجّه موردی
نموده است کهنه تنها نقطه ضعف وزارت امور خارجه و مسئولین آن نیست بلکه حتّییکی
ازدستاوردهای مهم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به شمارمی رود که درنتیجه
تلاشهای شبانه روزی مسئولان دیپلماسی کشور حاصل شده است. برگزاری موفقیّت آمیز یک
اجلاس مهم بین المللی آنهم برای تدوین اعلامیه اسلامی حقوق بشردرمقابل اعلامیه
جهانی حقوق بشربا همه دیگاههای مادّی آن وا زآن مهمتر مطرح ساختن نظرات فقهای
جمهوری اسلامی درآن از افتخارات وزارت امور خارجه محسوب می شود که البته با همرهی
وتلاش برادرانبزرگواری چون حجت الاسلام جنابآقای تسخیری مسئول دفتر ارتباطات بین
المللی مقام معظم رهبری ،حجت الاسلام جناب آقی عمید زنجانی ریاست هیئت جمهوری
اسلامی ایران دراجلاس و استاد محمّدتقی جعفری که بیش زا یک ما ه متسمرا روی
اعلامیه کارکرده بودند،میسّرشده است.

2ـ خوانندگانمحترم توجّه دارند اعلامیه 
جهانی حقوق بشر که تقریبا 41سال پیش توسط کشورهای غربی و با دیدگاهی کملا
مادّی نوشته شده است هماره به عنوان یکی ا زمظاهر تمدت غربی قلمداد شده و به صورت
ابزاری دردست کشورهای غرب علیه کشورهای اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است لذا
طرح اعلامیه اسلامی حقوق بشر با امضای 46کشور حتی اگر نقایصی هم داشته باشد از
آنجا که درمقابل دیدگاههالی غربی مطرح  شده
است دارای ارزش زیادی است.

ازسوی دیگر جمهوری اسلامی ایران که خود ا زطرف کشورهای غربی دربرابر اتهامات
واهی نقض حقوق بشرقرار داشته است همیشه به مسئله تفاوت معبارهای اسلامی با ملاکهای
حقوق بشر غربی استناد کرده وعنوان نموده که خود را تنها ملزم به رعایت چارچوبهی
اسلامی میداند لذا تدویناقلامیه اسلامی حقوق بشر که نظرات جمهوری اسلامی تقریبا به
خوبی درآن لحاظ شده است یک مسئله محکم حقوقی برای ارائه درمقابل اتهامات بی اساس
نقض حقوق بشر خواهد بود.

3ـ درشرایطی که دنیای امروز به واسطه روابط گسترده چند جانبه و وجود سازمانهای
بین المللی و منطقه ای روز به روز کوچکتر شده و منافع دوتها درارتاط تنگاتنگ با
منافع سایرین قرار میگیرد حضور فعال در صحنه های بین المللی  جهت دفاع از منافع حیاتی ،خود یکی ا زاصول مهم
سیاست خارجی  کشورها بشمار می رود بنابراین
جدای ازماهیّت وسوابق سازمان کنفرانس اسلامی و دریک دید واقع بینانه ،این سازمان
درحال حاضریک سازمان معتبر بین المللی است که 46کشور مسلمان عضو آن هستند و همچنین
سازمانهای تخصصی و فرعی متعدّدی وابسته بدان وجود دارند مثل (مجمع فقه اسلامی ) ،
(موسسه اسلامی علوم و تکنولوژی  و توسعه )،
(کمیته بین المللی حفاظت ا زمیراث فرهنگی اسلامی )،(مرکز اسلامی آموزش فنی و حرفه
ای )، (مرکز تحقیقات و بررسی  تاریخ و هنر
وفرهنگ اسلامی )،بانک توسعه اسلامی)،(مرکز اسلامی توسعه تجارت)، (آژانس خبرگزاری
اسلامی بین المللی)، صندوق همبستگی 
اسلامی)،(کمیته اسلامی هلال احمر ) و… که درزمیه های مختلف مربوط به
کشورهای اسلامی به فعالیّت مشغولند.حال سئوال این است که آیا صرفا به خاطر وجود
چند کشور باید ازحضور درسازمانی که 46کشور عضو دارد خودداری نمود؟آیا حضور
قدرتمندانه درسازمان کنفرانس اسلامیو مقابله با نفوذ این چند کشور وتلاش برای
هدایت مواضع این سازمان درجهت آرمانهای اسلامی اصیل را میتوان مورد انتقاد
قرارداد؟آیا

حضور فعّال و همه جانبه درسازمان کنفرانس اسلامی مصداق این جمله حضرت
امام(رض)نیست که دروصیت نامه سیاسی الهی خود خطاب به روایت خارجه فرمود ه اند:

(کوشش داشته باشید که دربهتر کردن روابط با کشورهای اسلامی و دربیدار کردن
دولتمردان و دعوت به وحتت واتحاد کنید که خداوند با شماست. )

4ـ درمورد سند حقوق بشر دراسلام نیز بار سئوال قبلی مطرح است. وقتی قرار ایت
کشورهای اسلامی سندی را تحت عنوان (اعلامیه اسلامی حقوق بشر ) عرضه نماید آیا
براساس نظر نویسنده محترم باید اجازه داد تا بدون حضور  مؤثر جمهوری اسلامی ایران این سند تنظیم شود؟با
وظیفه اسلامی ما ایجاب میکنا تا برای گنجانیدن نظرات انقلابی و اسلامی خود دراین
سندوغنی کردن ان با مفاهیم و الای فقه جعفری نهایت تلاش خود را انجام برسانیم؟باید
توجّه داشت که رأی گیری درسازمان کنفرانس اسلامی به اجماع همه اعضاء است مگر اینکه
عضوی درجلسه حضور نداشته باشد که دراینصورت رأی او مثبت تلقی می شود.

5 ـ حضرت امام رضوان اله تعالی علیه در وصیت نامه سیاسی الهی خود دررابطه با
این وظیفه  خطیر یعنی شناساندن چهره نورانی
اسلاموطرح آن درصحنه های جهانی می فرمایند: (مسئله تبلیغ تنها به عهده وزارت ارشاد
نیست بلکه وظیفه همۀ دانشمندان وگو یندگان و نویسندگان و هنرمندان است. باید
وزارتخارجه کوشش کند تا سفارتخانه ها نشریّات تبلیغی داشته باشند وچهره نورانی اسلام
را برای جهانیان روشن نمایند که اگر این چهره باآن جمال جمیل که قرآنو سنت درهمه
ابعاد به آن دعوت کرده از زیر نقاب مخالفان اسلام و کج فهمیهای دوستان خود نمائی
نماید اسلام جهان گیرخواهد شد و پرچم پرافتخار آن

درهمه جا  به اهتزار در خواهد آمد.چه
مصیبت با روغم انگیز است که مسلمانان متاعی دارند که ازصدر عالم تانهایت آن نظیر
ندارد،نتوانسته اند این گوهر گران بها را که هرانسانی به فطرت آزاد خود طالب آن
است عرضه کنن بلکه خود نیز از آن غافل و هب آن جاهلند و گاهی از آن فراریند.) حال
با این فرمان صریح ،وزارت امور خارجه چگونه می تواند به خود اجازه دهد که ازطرح
ارزشهای والای اسلام انقلابی درمجامع بین المللی و ازجمله سازمان کنفرانس اسلامی
خودداری نماید.

6ـ برگزاری این اجلاس درتهران علیرغم مخالفت صریح عربستان و بعضی از دیگر
کشورهای مرتجع عرب،درسایه تلاشهای مستمر قبل زااجلاس میسّر شده بود و بالاخره نیز
کشورهای مزبور با تحریم اجلاس درآن شرکت نکردند ولی با این حال علی رغم عدم شرکت
آنان ،اجلاس با حضرو نمایندگان تعداد زیادی ازکشورهای اسلامی کارخود را با موفقیّت
به پایان رساند و این نشانه موفقیّت دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در مسدود نمودن
نفوذ کشورهای مرتجع درسازمان کنفرانس اسلامی است،و شکستی بزرگ برای تحریم کنندگان
اجلاس تهران محسوب می شود.

7ـ درحالیکه نویسنده محترم هیچ اشاره ای به محتوای (انقلاب اسلامی حقوق بشر)
ننموده اند.بدون هیچ دلیلی آن را مبتنی براسلام آمریکائی خوانده وازآن تحت
عنوان(معجونی )یاد کرده اند که مشارکت فرد یا افرادی از آیران اسلامی درتنظیم
آن(وجهه انقلاب اسلامی را مخدوش خواهد نمود).شایسته بود ایشان به جای نگارش چندینت
صفحه،تنها یک مادّه از اعلامیه اسلامی حقوق بشر ایراد اصولی و منطقی وارد کرده و
موارد ارتباط آن با اسلام آمریکائی را مشخص می فرمودتد.آیا ایشان مطلع هستند که
بسیار ی از اندیشمندان و فقهای برجسته جمهوری اسلامی مدتها روی این سند کارکرده و
نظرات آنان با تلاشهای زیاد وزارت امور خارجه وهیئت تمایندگی جمهوری اسلامی
دراجلاسهای کارشناسی مربوطه ،مدّ نظر قرار گرفته است؟لازم به اشاره است که جمهوری
اسلامی ایران درهر 28مادّه سند نظرات خود را با دلائل متقن مطرح و دربسیاری از
آنان موفق شده است تا نظر خود را درمادّه مربوطه منظور نماید.منجمله میتوان به
(لزوم جلوگیری از اهانت به مقدّسات ادیان الهی و کرامت انبیاء)ماده 23).(لزوم
جلوگیری از مفاسد اخلاقی )(ماده 18).(ممنوعیّت ربا)(ماده 15) و …اشاره کرد.

8ـ نویسنده محترم اعتراض نموده اتند که چرادراین سند نامی ا زامام خمینی (ره)و
انقلاب اسلای برده نشده است.باید توجّه داشت که دراسناد فقهی و حقوقی قاعدتا از
فرد یا کشوربخصوصی نام برده نمی شود.با این وجود جالب توجّه است که اجلاس طی دو
تلگراف به حضور حضرت آیة الله خامنه ای و حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای هاشمی
رفسنجانی نه تنها با تجلیل و اکرام ازحضرت امام خمینی(رض)یاد نموده بلکه حتی
درتلگراف تشکّر برای حضرت آیة الله خامنه ای ذکر دشه است:(ازخداوند تعالی سلامت و
استواری شما را درادامه راه امام خمینی کبیر رضوان الله عله مسئلت مینماید).

9ـ تکته دیگری که نویسنده محترم اشاره کرده اند ناینست که (تحمل حسین اردنیو
صدامو…و نمایندگان آنها غیرممکن و نشستن درکنا رآنها درطول یک اجلاس مشمئزکننده
است).این درست مثل آن است که رزمنده ای حضورسربازان دشمن را درجبهه جنگ غیر قابل
تحمل و مشمئز کننده دانسته و به همین دلیل ازحضوردرجبهه چنگ امتناع کند برای وزارت
امود خارجه جمهوری اسلامی ایران که به هریک از این اجلاسهای بین المللی به عنوان
یک صحنۀ رویاروئی با دشمنان و درعین حال همکاری با غیرمعاندان مینگرد موجب
افتخاراست که نه تنها بار این مسئولیّت ستگین را تحمل میکند بلکه سرسختانه
برایتشیح و تامین مواضع اصولی اسلام و انقلاب اسلامی پنجهدرپنجه قدرتهای استکباری
و عاملین آنها می اندازد.

10ـ حکم حضرت امام(رض) درمورد سلمان رشدی درتاریخ 25/11/67صادر و اجلاس هیجدهم
وزرای خارجه کنفرانس اسلام یطبق قرار قبلی درتاریخ 22/12/67یعنی درفاصله کمتر از
یک ماه تشکلیل گردید.درشرایطی که ترتیب یک اجلاس فوق العاده بنی المللی حداقل دو
ماه به طول می انجامد بدیهی است که عاقلانه ترین کار،طرح موضوع دراجلاس وزراء
بود.جمهوری اسلامی ایران با ارائه پیشنهادی 
خواستار شد که موضوعی تحت عنوان(بررسی چگونگی مقابله با هجوم فرهنگی سیاسی
علیه مکتب اسلام ،جهان اسلام و امت اسلامی و اتخاذ تصمیماتی جهت ایجاد وحدت عملی
از طرف کشورهای عضو) نیزدردستور کار اجلاس قرار گیرد.ازسوی دیگر درحالیکه کشورهای
غربی سعی داشتند مسئله سلمان رشدی را فقط به جمهوری اسلامی ایران مربوط سازند و نه
به کل کشورهایاسلامی و درحالیکه بعضی کشورهای مرتجع تلاش داشتند این مسئله را از
دستور کار خارجساخته یا حتّی المقدور به مسامحه برگزار کنند،به خاطر تلاشهای هیئت
جمهوری اسلامیایران و چند کشور دیگر مسئله به طور جدّی دراجلاس مطرح شده ونهایتا
به صورت یک بیانیه ویژه ازسوی اجلاس انتشاریا فت که نظرات جمهوری اسلامی ایران
درا« لحاظ شده و مؤلف کتاب آیات شیطانیبه عنوان مرتد اعلام شده است.عنوان این بیانیه
که انعکاس خبری ومطبوعاتی فوق العاده ای داشتعبارت است از :(بیانیه ویژه مربوط به
موضعگیری مشترک اسلامی درقبال اهانت به اسلام). بنابراین درمقایسه با سایر مواضع
سازمان کنفرانس اسلامی که بدون حضورجمهوری اسلامی ایران اتخاذ نموده است این موضع
گیری ،موضعی صریح وامیدوارکننده به شمار میرود و لزوم حضور بیشتر وهمه جانبه
ترجمهوری اسلامی دراین سازمان را گوشزد میکند. به عنوانیک نمونه دیگر ازاقدامات
مثبت سازمان کنفرانس اسلامی میتوان ازضاله و مرتد شناختن فرقه بهائیه درمجمع فقه
اسلامی یاد کرد.مجمع فقه اسلامی  یکی از
ارگانهای فرعی سازمان کنفرانس اسلامی است کهنمایندگان تمامی کشورهای مسمان و فرق و
مذاهب اسلامی درآن شرکت دارند و نماینده جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان تنها
نماینده شیعه درا« حضور دارد.

11ـ دربخشی از مقاله آمده است که :(مردم حزب الله به هیچ عنوان موافق حضور نمایندگان
رسمی و غیر رسمی جمهوری اسلام یدرسازمان کنفرانس به اصطلاح اسلامی نبوده و نگرانی
عمیق خود را نسبت به برخی اظهارنظرهای به دور از اسلام ناب محمّی (ص)از جمله شایعه
عضویّت ایران درسازمان کنفرانس به اصطلاح اسلامی و شورای همکاری خلیج فارس اعلام
مینمائیم).جهت اطلاع نویسنده لازم به توضیح است که ایران ازسال 1350عضو سازمان
کنفرانس اسلامی بوده است و پس ازانقلاب اسلامی نیز جمهوری اسلامی ایران با
نظرمساعد مجلس شورای اسلامی ،نماینده بحق امت حزب الله،بهعضویّت خود دراین سازمان
ادمه داده و دراجلاسهای مختلف آن شرکت نموده است. گذشته ازاین ،مردم حزب الله
کهنویسنده ،خود را تماینده آنان قلمداد نموده اند،جدّا و(قویّا )پیرو مقام معظم
ولایت فقیه بوده و ازآنجا که به مئولین خود دروزارت خارجه اعتماد داشته و مطمئن به
نظارت ولایت فقیه بر آن هستند،نه تنها نگران حضور نمایندگان جمهوری اسلامی دراین
سازمان و سایر صحنه های بین المللی نیتند بلکه براساس نظر حضرت امام خمینی(رض)حضور
فعّالتر وگسترده تر نمایندگان انقلاب اسلامی درآنهارا طلب می کنند.

12ـ همراهی وهم صدائی  نویسنده مقاله
با بوقهای تبلیغاتی غرب،رژیم عرا قو رژیم سعودی درضدیّت با این اجلاس موجب کمال
تعجب است روزنامه الشرق الا وسط چاپ لندن که نقطه نظرات رژیم سعودی را منعکس میکند
ضمن تکرار اراجیف و ادعاهای کذب رسانه ها یغربیدرمورد نقض حقوق بشر درجمهوری
اسلامی ایران،برگزاری این اجلاس درتهران رامحکوم کرده و دبیرخانه سازمان کنفرانس
اسلامی را به خاطر موافقت با برگزاری اجلاس درتهران مورد سئوال قرار داده
است.همچنین رژیم عراق طی یادداشتی رسمی از اینکه جمهوری اسلامی ایرانتوانسته است
موافقت مقامات سازمان را به برگزاری اجلاس درتهران جلب نماید شدیدا به دبیرخانه
سازمانکنفرانس اسلامی اعتراض کرده است.درخاتمه ضمن آرزوی توفیق برای مسئولین محترم
نشریّه پاسدار اسلام یک نسخه از(اعلامیه اسلامی حقوق بشر)مصوب اجلاس تهران را جهت
قضاوت خوانندگانمحترم مجله ارسال میدارد. با تشکر 
اداره کل اطلاعات ومطبوعات وزارت امور خارجه

بسم الله الرحمن الرحیم

طرح اعلامیه اسلامی حقوق بشر

(یا ایها الناس انّا خلقناکم من ذکروانثی وجعلناکم شعوبا وقبائل لتعارفوا،ان
اکرمکم عندالله انقاکم).(قرآن کریم)

دولت های عضو سازمان کنفرانس اسلامی با ایمان به الله پروردگار جهانیان
وآفریدگارکائنات وبخشنده نعمتها،خداوندی که انسان را به بهترین وجه آفرید و به او
حیثیت داده و وی را خلیفه خود درزمین گرداند ،خاوندی که آبادانی واصلاح زمین
رابرعهده بشر گذارده وامانت تکالیف الهی را برگردن او نهاد آنچه درآسمانهاو زمین
است را هنگی تحت تصرف وی قرار داد.و باتصدیق رسالت محمد(ص)که خداوند ایشان را با
هدایت و آئین راستین فرستاده و وی رارحمتی برای جهانیان و آزاد گری برای بردگان و
شکننده ای برایطاغوت ها و مستکبران گردانیده است،پیامبری که برابری را میانهمۀ
بشریّت اعلام نموده وهیچ اولویتی برای کسی بر دیگری جز درتقوی قائل نشده وفاصله ها
و اکراه رااز میان مردم برچید،مردمی که خداوند آنرا ازروح واحد آفریده است. و با
درنظر گرفتن عقیده توحید ناب که ساختار اسلام بر پایۀ آن استوار شده است،عقیده ای
که بشریّت را فراخواند تا جز خدا کسی را پرستش نکرده و شریکی برای او قائل نشوند و
هیچکس ،احدی را به عنوان خدا به جای الله نگیرند،عقیده ای که پغایه راستین آزادی
مسئولانه بشریت و حیثیت آنان را پی ریزی کرده ورهائی انسان ازبردگی انسان را اعلان
نموده است. و ا زبرای تحقق،آنچیزهائی که درشریعت جاودان اسلامی آمده است ازجمله پاسداری
از دین وجان وخرد وناموس و مال ونسل،و دیگر امتیازات چون جامعیّت و میانه روی
درکالیه مواضع احکام،این شریعت معنویّات و ماده را باهم درآمیخت و عقل و قلب را
هماهنگ ساخت و میان حقوق و وظایف موازنه به وجود آورد و میان حرمت فرد و
مصلحتعمومی تلفیقاتی به وجود آورد و میان حرمت فرد و مصلحت عمومی تلفیقاتی به وجود
آورد و معیارهای قسطس را میان طرفهای ذیربط برقرار کرد ا اینکه نه طغیانی باشد و
نه زیانی .ضمن تأکید برنقشتمدنیوتاریخی امت اسلامی که خداوند آن را بهترین امت
برگزید امتی که یک تمدن جهانی همگون را برای بشریّت تقدیم نماید،تمدنی که می تواند
دنیا را به آخرت ربط داده و علم و ایمان را به هم بپیوندد لذا ازچنین امتی
توقعاتیت میرود که باید!امروزه آنرا درراه هدایت بشریت گمراه درامواج و مسلکهایی
که درحالرقابت متضاد انجام داده و راه حلهائی برای مشکلات مزمن تمدن مبادی به وجود
آورده و به جهت ایفای سهم خود درتلاشهای بشری که مربوط به حقوق بشر اشت،حقوقی ـ که
هدفش حمایت بشر درمقابل بهره کشی و ظلم بوده 
تکید برآزادی و حقوق او درحیات شرافتمندانه ای است که با شریعت اسلامی
هماهنگ است.این ابهت با این اعتقاد،بشریتی که بهبالاترین درجات علم مادی رسیده است
پیوسته و درهرزمان نیازمندتکیه گاهی ایمانی جهت پاسداری از تمدن خود و عامل حمایت
کننده ازحقوق خویش میباشد. و با ایمان به اینکه حقوق اساسی و آزادیهای عمومی
دراسلام جزئی از دین مسلمین است س هیچ احدی به طوراصولیـ حق متوقّف کردن کلّی با
جزئی یا زیرپاغ نهادن یا چشم پوشی کردن ازاحکام الهی تکلیفی که خداوند ا زراه
کتابهای خود نازل نمده و خاتم پیامبرانش را فرستاده و به وسیله اش اتمامی واختتامی
برای رسالات آسمانی به عملآورده است ،ندارد. بنابراین مراعات آنها ،قبادت است و
کوتاهی از آنها یا تجاوز برآنها منکر است وهر ،انسانی به طور منفرد، مسئول پاسداری
و اجرای آن است وامت بگونه ای هماهنگ درتضمین(مشترک) درقبال آن،مسئولیت دارد.بدین
جهت دولتهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی براین اساس،مواد زیر را اعلام مینمایند.
ماده یک:الف بشر به طور کلی،یک خانواده می باشند که بندگی نسبت به خداوند و
فرزندینسبت به آدم آنها را گرد آورده وهمه مردم دراصل شرافت انسانی و تکلیف و
مسئولیت برابرند بدون هرگونه تبعیضیازلحاظ نژاد ،یا رنگی یا زبان یا منطقه یا جنس
یا اعتقاد دینی یا وابستگی سیاسی یا وضع اجتماعی و غیره.ضمنا عقیده صحیح ،تنها تضمین
برای رشد این شرافت از راه تکامل انسان میباشد.

ب:همه مخلوقات به منزلۀ عائله خداوندی هستند ومحبوبترین آنان نزد خداوند
سودمندترین آنها بههمنوع خود است.وهیج احدی بردیگری برتری ندارد مگر درتقوی و کار
نیکو.

مادّه دوّم:الف:زندگی موهبتی است الهی و حقی اس تکهبرای هرانسانی تضمین شده
است.و برهمۀ افراد و جوامع و حکومتها واجب است که از این حق حمایت نموده و درمقابل
هرتجاوزی علیه آن ایستادگی کنند.و جایز نیست کشتن هیچ کس بدون مجوز شرعی.

ب:استفاده از وسیله ای که منجر به از بین بردن سرچشمه بشریت به طور کلی یا
جزئی گردد،ممنوع است.

ج: پاسداری از ادامه زندگی بشریت تا هرجائیکه خداوند مثبت نماید،وظیفه ای شرعی
میباشد.

ماده سوم:الف ـ در صورت وقوع جنگ یا کشمکش های مسلحانه ،نباید آنانکه درآن
مشارکتی نداشته اند همجون پیرمردان و زنان و کودکان را کشت.و هرمجروح و بیماری حوق
مداوا و اسرا حق خوراک و پناهگاه و لباس دارند.ومثله کردن مقتولین ممنوع است و می
توان اسرا را مبادله و فیمابین خانواده هائی کهاوضاع جنگ باعثجدائی آنان شده
است،دیدارهائی به عمل آورد.

ب:قطع درختانیا از بین بردن کشت و زرع و جاندارشیرده یا تخریب ساختمانها و
مؤسسات کشوری دشمن به وسیله بمباران یا موشک باران وغیره جایز نمی باشد.

ماده چهارم:هرانسانی ،حرمتی دارد و میتواند ا زآوازه خود درزندگی یا پس ا زمرگ
پاسداری نماید و دولت و جامعه موظف است که از پیرک و مدفن او پاسداری کند. ماده
پنجم:الف ـ خانواده ،پایه ساختا رجامعه است وزناشوئی اساس ایجاد آن
میباشد.بنابراین مردان و زنان حق ازدواج دارند و هچ قید و بندی که برپایه نژاد یا
رنگ یا قومیّت باشد ،نمی تواند ا زاین حق آنان،جلوگیری کند.

ب:جامعه ودولت موظّف است موانع را از فرا راه ازدواج برداشته و راههای آنرا
آسان و از خانواده حمایت بعمل آورد.

ماده ششم:ال ـ درحیثیت انسانی ،زن یاغمرد برابر است ویه همان اندازه که زن
وظایفی دارد ،از حقوق نیز برخوردار است و دارای شخصیت مدنی و ذمه مالی مستقل و حق
حفظنام و نسبت خویش دارد.

ب ـ بار نفقه خانواده و مسئولیت نگهداری آن ،از وظایف مرد می باشد.

ماده هفتم: الف ـ هرکودکی از زمان تولد،حقی برگردن والدین خویش و جامعه و دولت
درمحافظت دوران طفولیت و تربیت نمودن و تامین مادّی و ادبی دارد.درضمن باید ا
زجنین و مادر نگهداری شود و مراقبت ها یویژه نسبت به آنها مبذول شود.

ب ـ پدران و کسانیکه ا زنظر شرع بمنزلۀ پدارنند حق انتخاب نوع تربیتی را که
برای فرزندان خود میخواهند با مراعات منافع و آینده آنان درپرتو ارزشهای اخلاقی و
احکام شرعی دارند.

ج ـ برطبقاحکام شرع فرزندان نسبت به والدین خود و اقوام نسبت به اقوام خود
حقوقی برگردن دارند.

ماده هشتم:هرانسانی حق برخورداری ا زتابعیتی را دارد و نمیتوان از طریق
زور،تابعیتی را از انسانی سلب نمود.

ماده نهم:هرانسانی ازلحاظ الزام و التزام از یک شخصیت شرعی برخوردار است و اگر
این شخصیت از بین رفت یا مخدوش گردید،قیم جای او را می گیرد.

ماده دهم: الف ـ طلب علم یک فریضه است و آموزش یک امر واجب است برجامعه و
دولت،وبردولتاست کهراهها و مسائل را فراهم نموده ومتنوع بودن آنرا به گونه ای که
مصلحت جامعه را برآورد،تأمین نماید وبه انسان فرصت دهد که نسبت به دین اسلام
وحقایق هستی معرفت حاصل کند و آنر برای خیر بشریت بکار گیرد.

ب: حق هرانسانی است که از مؤسسات تربیتی و توجّهی مختلف از خانواده و مدرسه
ودانشگاه گرفته تا دستگاههای تبلیغتی و خیره که کوشش درجهت پرورش دینی و دنیوی
انسان می نمایند،برای تربیت کامل و متوازناو تلاش کنند و شخصیتش را پرورش دهند
بگونه ای که ایمانش به خدا و احترامش به حقوق و وظایف و حمایت ا زآن فراهم
شود.ماده یازدهم: اسلام دین فطرت است،و بکار گرفتنهرگونه اکراه نسبت به انسان یا
بهره برداری ا زفقر یا جهل انسان جهت تغییر این دین به دینی دیگر یا به الحاد،جایز
نمی باشد.ماده دوازدهم:الف ـ انسان آزاده متولّد میشود و هیچ احدی حق به برده
کشدین یا ذلیل کردن یا مقهور کردنیا بهره کشیدن یا به بندگی کشیدن او را به غیر
خدای تعالی را ندارد.

ب/استعمار به انواع گوناگونش و به اعتبار این که بدترین نوع بردگی است ،شدیدا
تحریم میشود و ملتهائی که از آن رنج میکشند حق دارند ارآن رهائی یافته و سرنوشت
خویش را تعیین کنند. همۀ دول و ملل نیز موظّف اند از این گروه درمبارزه اس علیه
نابودی هرنوع استعمار واشغال یاری نمایند.همه املتها نیزحق حفظ شخصیت مستقل و سلطه
خود برمنابع و ثروتهای طبیعی دارند.

ماده سیزدهم:هرانسانی برطبقشریعت حق انتقال و انتخاب مکان برای اقامت درداخل
یا خارج کشورش دارد.و درصورت تخت ظلم قرار گرفتن می تواند به کشور دیگر ی پناهند
شود.وبرآن کشور پناه دهنده واجب است که با او مدارا کند،تا اینکه پناهگاهی برایش
فراهم شود.با این شرط که علتپناهندگی به خاط راارتکاب جرم طبق نظر شرع نباشد.

ماده چهادهم :کا رحقی است که باید دولت وجامعه برای هرکسی که قادر به انجام آن
است،تضمین کند.و هر انسانی آزادی انتخاب کار شایسته را دارد به گونه ای که هم
مصلحت خود وهم مصلحت جامعه برآورده شود.هرکارگری حق دارد از امنیّت وسلامت و دیگ
رتأمین های اجتماعی برخوردار باشد و نباید او را به کاری که توانش را ندارد و
اداشت یا او را به کلری اکراه نمود یا از او بهره کشی کرد یا به او زیان رساند و
هرکارگری بدون فرق میان مرد و زن حق دارد که مزد عادلانه درمقابل کاری که ارائه
میکند سریعا دریافت نماید واوحق استفاده از مرخصی ها و پاداشتها و ترفعات استحقاقی
را دارد درعین حال ازاو نیز خواسته می شود کهدرکارخود اخلاص و درستکاریداشته باشد
و اگر کارگران باکار فرمایان اختلاف پیدا کردند،دولت موظّف است برای حلّ این
اختلاف و ازبین بردن ظلم واعاده حق و پایبندی به عتدل بدون اینکه به نفع طرفی عدول
کند دخالت نماید.

ماده پانزدهم:انسان ح قدارد،کس مشروع بکند،بدون احتکا رو فریب یا زیان رساندن
به خود یا دیگران .و ربا شدیدا ممنوع م یباشد.م

ماده شانزدهم:الف؟هرانسانی حق مالک شدن از راههای شرعی دارد و او میتواند
ازحقوق مالکیّت به گونه ای که به خود و یا دیگر افراد یا جامعه ضررنرساند،برخوردار
باشد.ونمیتوان مالکیت رااز کسی سلب کرد مگر بنا برضرورت منافع عمومی و درمقابل
پرداخت غرامت فوری وعادلانه.

ب/مصادره اموال و ضبط آنها ممنوع است مگر برطبق شرع.

ماده هفدهم:هرانسانی حق دارد از ثمره های دست آورد علمی یا ادبی یا هنری یا
تکنولوژی خود سود برد.و او حق دارد ا زمنافع ادبی و مالی حاصله از آن حمایت
نماید،مشروط براینکه آن دست آورد 0اثر)مغایر با احکام شریعت باشد.

ماده هیجدهم:الف/هرانسانی حق دارد که دریک محیط پاک از مفاسد و بیماریهای
اخلاقی به گونه ای که بتواند درآن ،خود را از لحاظ معنوی بسازند،زندگی کند جامعه
ودولت موظفند این حق را برای او فراهم کنند.

ب/دولت و جامعه موظف است،که برای هرانساین تامین بهداشتی و اجتماعی راازطریق
ایجاد مراکز عمومی موردنیاز برحسب امکانات موجود،فراهم نماید.

ج/دولت مکلف است حق هرانسانی را درزندگی شرافتمندانه ای که بتواند از طریف آن
مایحتاج خود و خانواده اش را برآورده ساز د و شامل خوراک و پوشاک و مسکن و آموزش و
درمان و سایرنیازهای اساسی میشود را تضمین نماید.

مااده نوزدهم:الف /هرانسانی حق دارد که نسبت به جان ودین واهل و ناموس و مال
خویش ،درآسودگی زندگی کند.

ب/هرانسانی حق دارد که دراموز زندگی خصوصی خود(درمسکن و خانواده و
مالوارتباطات)استقلال داشته باشد و جاسوسی با نظارت بر او یا مخدوش  کردن حیثیت او جایز نیست و باید ا زاو درمقابل
هرگونه دخالت زورگویانه درشئون حمایت شود.

ج/مسکن درهرحالی حرمتی دارد و نباید بدون اجزه ساکنین آن با به صورت غیر مشروع
وارد آن شد و نباید آنرا خراب یا مصادره کرد یا ساکنینش را آواره نمود.

ماده بیستم:الف/مسئولیت دراصل شخصی است.

ب/هیچ جرمی یا مجازاتی نیست مگر به موحب احکام شریعت.

ج/متهم ،بیگناه است تا اینکه محکومیتش ازراه محاکمه عادلانه که همه تضمینها
برای دفاع ا زاو فراهم شود ثابت گردد.

ماده بیستم و یکم:دستگیری یا محدود ساختن آزادی یا تبعید ،یا مجازات هرانسانی
جایز نیست مگر به مقتضای شرع و نباید او را شکنجه بدنی یا روحی کرد یا با او به
گونه ای حقارت آمیز یا سخت یا منافی حیثیت انسانی،رفتا رکرد همچنین اجبار هرفردی
برای آزمایشات پزشکی یاعلمی جای زنیست مگر با رضایت وی و مشروط بر اینکه سلامتی و
زندگی او به مخاطره نیفتد.همچنین ،تدوین قوانین استثنائی که بهقوه اجرائیه چنین
اجازه بدهد، نیزجایز نمی باشد. م

ماده بیست ودوم: گروگانگیری با هرشکلی و بخاطرهر هدفی پ،ممنوع است.

مده بیست و دوّم :الف/هرانسانی حق دارد نظر خود را با هرشکلی که مغیر با اصول
شرعی نباشد آزدانه بیان دارد.

ب/هر انسانی حق دار برای خیر و امر به معروف ونهی از منکر دعوت کند و او می
تواند با دیگر افراد یا گروهها برای انجام این حق ،شرکت نماید.همه این امور باید طبق
شریعت اسلامی انجام پذیرد .دولت و جامعه نیز موظفند کمک و حمایت لازم رابرای او
فراهم کنند.

ج/تبلیغات یک ضرورت حیاتی برای جامعه اتس وسوءاستفاده و سوء استعمال آن و حمله
به مقدسات و کرامت انبیاء یا بکارگیری هر جیزی که منجر به ایجاد اختلال درارزشها
یا متشتت شدن جامعه یا متلاشی شدن آن یا زیان یا متلاشی شدن اعتقاد شود،ممنوع است.

د/برانگیختن احساسات قومی یا مذهبی ویا هرجیزی که منجر به برانگیختن هر نوع حس
تبعیض نژادی بگردد،جایزنیست. ماده بیست و جهارم:الف/ مردم دربرابر شرع مساوی
هستند،دراین امر حاکم و محکوم نیزبا هم برابرند.

ب/مراجعه و پناه بردن به دادگاه حقی است که برای همه تضمین شده است.

ماده  بیست و پنجم:الف/ولایت امانتی اس
که استبداد یا سوء استفاده ا زآن شدیدا ممنوع می باشد،زیرا که حقوق اساسی انسان
ازاین راه تضمین میشود.

ب/ هرانسانی حق دارد درادارۀ امور عمومی کشور خود به طور مستقیم یا غیر مستقیم
شرکت نماید.همچنین او میتواند  پستهای
عمومی را برطبق احکام شریعت متصدی شود.

ماده بیست و ششم: کلیه حقوق و آزادیهای مذکو ر دراین سند مشروطه به مطابقت با
احکام شریعت اسلامی می باشند.

ماده بیست و هفتم: شریعت اسلامی تنها مرجع برای تفسیر یا توضیح هر ماده از
مواد این سند می باشد.

ماده بیست و هشتم:کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی کلیه اقدامات لازم برای
اجرای احکام این اعلامیه بکارمیگیرند.