به امید تصحیح دیدگاه برگزار کنندگان کنفرانس

جمعبندی اهم رویدادها  

پاسخ پاسدار اسلام به جوابیۀ وزارت خارجه

به امید تصحیح دیدگاه برگزار کنندگان کنفرانس

دریافت جوابیۀ وزارت امور خارجه کشورمان ا زاین جهت که تذکر و انتقاد دلسورانۀ
پاسدا ر اسلام نسبت به برگزاری کنفرانس به اصطلاح اسلامی درتهران تحت عنوان
(کنفرانس حقوق بشر دراسلام )به سمع ونظرمسئولین ذیربط رسیده موجب خوشحالی
گردید.امید بود که مسئولین محترم قسمت مربوطه دروزارت خارجه متوجّه منظور اصلی ما
شده و تدکر برادرانۀ ما را ـ گرچه دربعضی عبارات دارای لحن نه چندان ملایمی بودـ
پذیرا گردیده اند،لکن همانگونه که خوانندگا محترم مشاهده مینمایند جوابیۀ وزارت
خارجه نیزبگونه ای تنظیم شده و یا دیدگاهی به رشتۀ تحریر درآمده که میتوان مدعی شد
که به طور همه جانبه اصول وارزشهای انقلاب اسلامی وفرامین صریح و روشن امام خمینی
0قدس سره الشریف)مورد توحه قرار نگرفته است.البته ما درج مطالب ارسالی ازطرف داره
کلّ اطلاعات و مطبوعات وزارت امور خارجه دراین ارتباط به دلیل همین مغایرت آشکار
با معیارهای امام(ره) تضعیف این وزارتخانه می دانستیم وصلاح نمی دیدیم که با درج
آن آنهم درشرایطی که امام فقید ومقام معظم رهبری ،وزیرمحترم امورخارجه را مورد
حمایت وتایید وافر خویش قرار داده اند.خدای ناکرده موجبات تضعیف این وزارتخانه
رافره آوریم (هرچند وجود بعضی افکار ناصواب دربرخی رده ها ی وزارت خارجه خود به
خود مهمترین عامل این تضعیف تلی خواهد گردید که امیداست با بذل عنایت وزیرمحترم ،
تذکرات لازم به منظور منطبق نمودن آنان بامعیارهای انقلاب اسلامی و ملاکهای رهبر
کبیر انقلاب داده شود)،لیکن پیگیریهای ردۀ مربوطه دروزارتخارجه ازیکسو ونیز مرقوم
شریف یادگار گرامی حضرت امام (ره)،حجة الاسلام والمسلمینحاج سید احمد خمینی و نیز
برنامۀ آقایدکتر ولایتی و زیر محترم امور خارجه ما ناچار از درج ای مطب نمود .لذا
متن کامل جوابیه درج شد وتوضیحاتی را لازم دانستیم که ذیلا از نظر خواندگان می
گذرد.حقیقت اینست که درقسمت جمعبندی اهم رویدادهای پاسدار اسلام ،به دلایل گوناگون
این  اصل به عنوان تناه ملاک
ومعیاربرخوردبا رخدادها و جریانات مختلف سیاسی،اجتماعی ،فرهنگی واقتصادی داخل و
خارج کشور تعیین گردید که فرامین ، رهنمودها و نظرات امام خمینی (رضوان الله تعالی
علیه) را (حرف آخر) و(حجّتنهایی ) تمامی مسائل قرارداده و از چنین دریچه و دیدگاهی
به جریانات و وقایع عالم نگریسته شود تاموضع اسلام ناب محمّدی (ص) ـ البته درحدّ
توان و وسع ـ دراختیار خوانندگان ومخاطبین محلّه قرار گیرد .بدیهی است مطالب مندرج
درجمعبندی اهم رویدادها شمارۀ 98ـ بهمن ماه 1368ـ تحت عنوان (حقوق بشر درکدام
اسلام؟ اسلام ناب محمدی (ص)یااسلام آمریکایی ؟ )از این قاعد ه مستثنی نبوده و درا«
چارچوب وبا توجّه به فرامین ورهنمودهایصریح وعلنی آن امام عزیز(ره) طرح گردیده است
.اثبات این ادّعا را درج متن چند پبام وسخن اما (ره )درارتباط با موضوع مورد بحث
در همان مقاله کفایت مینماید .

اعتراض به نفس حضور نه محتوای سند

نگاهی اجمالی به آ ن مطلب،خواننده را به این نکته مهم واصلی میرساند که(پاسدار
اسلام ) به نقش برگزاری یا حضور درکنفرانس وابسته ای همجون سازمان ننگین کنفرانس
به اصطلاح اسالمی معترض است نه محتوای (سند مربوط به منشور حقوق بشر دراسلام) وبا
حتی سخنرانیهای که ا زتریبون آن سخن گفته اند.متأسفانه درجوابیۀ وزارت امورخارجه
به آین نکته اساسی و درحقیقت کلید اصلی مقالۀ مذکور توجه نشده است.لذا ما باهمان
دید حمل برصحّت برای رفع شبهۀ این برادران بار دیگر به زباین ساده ترو ملایم تر
تکرار می نمائیم ؛اینکه فقهای ما سند مربوط به منشور حقوق بشر دراسلام را از متن
کتاب و سنّتاستخراج نمایند نه تنها اشکال ندارد بلکه امری مستحسنو پسندیده و حتی
لازم است امّا اعتراض ما برر وی این مسأله آگاه به فریاد تبدیلمیشود که ثمرۀ این
تلاش ،مهرتأیید خود را از سران خود فروخته وملحد کشورهای اسلامی یعنی عناصر پلید و
مزدوری همچون فهد،حسنی مبارک ،حسین اردنی و حسن مراکشی و …و یا وزرای خارجه آنها
بگیرد.این توهین به فقهای ما نیست که دررسانه های گروهی اعلام گردد که سند تنظیم
یافته آنان به رأی و تأیید سران کنفرانس به اصطلاح اسلامی  یا وزرای خارجه آنان بستگی داشته و مشروعیت می
یابد؟! ما چگونه میتوانیم شاهد باشیم که حاصل زحمات شبانه روزی نیروهای ارزشمند و
ممتازی همچون استاد محمدتقی جعفری و کارناۀ ننگین وسیاه است و درجوابیۀ وزارت
خارجه (ماهیّت وسوابق) آن قابل هیچگونه دفاعی نبوده است ؟ بنابراین بخث اصلی
:نظرگاه و زاویۀ دید صحیح نسبت به اصل حضور 
یا عدم حضور درکنفرانس با صطلاح اسلامی است نه محتوای سند فوق الاشاره.

درباره جایگاه  طرح سند با محتوا

محتواتی (سند مربوط به منشور حقوق بشر دراسلام ) ازجهات مختلف قابل توجّه است
پاسداراسلام مبادرت به درج متن کامل آن درهمین شماره، هرچند که به موضوع مورد بحث
ربط مستقیم ندارد، نمود تا دراختیار طلاب ،فضلاء دانشجویان و امت حزب الله قرار
گیرد.متن این سند خود شان جداگانه ای از مسأله کنفرانس به اصطلاح اسلامی دارد و
قابل توجه و بحث و بررسی است .تأمل قضیه دراینجاست که عقل و واقعیات به ما حکم
مینماید یک موضوع را از جوانب گوناگون مورد ارزیابی قرار دهیم و به صرف محکم و
متقن بودن سند مذکورا اکتفا نمائیم زیرا بهترین و محکمترین سخنان و قوانین اگر
دراختیار طواغبت وعناصر فاسد و پلید قرار گیرد توجیه و تأویلهای ظالمانه شده
وهمانها اهمرمهایی جهت اعمال ظلمهاو فسادهای گسترده تر وموجه ترمیشوند.باران این
نعمت الهی وقتی درلجنزار ببارد جزبوی لجن را به مشام نمی رساند.یادمان نرود که
شیطان بزرگ آمریکا  و قدرتهای جنایتکار
عالم با تمسکبه چه قوانین و سخنان موجّهی اقدام به جنایت و تجاوز به حقوق ملتها
مینمایند. امریکا بزرگترین ناقض حقوق بشر دخاتهای خود درجهان را (دفاع از حقوق
بشر)میخواند! انگلیس انتشار کتاب کفرآمیز آیات شیطانی و توهین به مقدسّات یک
میلیاد مسلمان جهان را (آزادی قلم) تبلیغ مینماید!فرانسه دختران مسمان رابه اسم
(دفاع ازآزادی)ازحجاب منع میکند!رژیم آل سعود که امام راحلمان دروصیت نامه سیاسی
الهی شان بعد ا زبنی امیه جمله (لعنت الله و ملائکته و رسلهعیهم)را مستحق فهد
ورژیم او دانسته اند،زائران بیت الله الحرام را به بهانه دفاع از کعبه وبانا م
خادم الحریم الشریفین درکنا رحرم امن الهی به خاک و خون کشید.جنایات و کشتا
رمسلمانان درکشورهای اسلامی به دستحاکمان خائن آنهامگر نه اینکه غالبا با
فتوا(البته فتاوی آخوندهای کثیف درباری) صورت میپذیردوتوجیه می گردد؟ضد اسلامی
ترین حرکمت اینست که بدون ایجاد عدالت اجتماعی حدود الهی توسط حاکم جائر در
کشورهای اسلامیبه اجرا درآید.همه ما پیروان امام (ره)دراین نکته متفق القول وهم
نظر هستیم که دیدگاه ما با دیگاههای سران مزدورکشورهای اسلامی و رئوس سازمان
کنفرانس به اصطلاح اسلامی از اصل و رسشه مباینت دتاشتخه و متضاد است.این اختلاف
،فاصله و مسافتی به اندازه فاصلۀ میان حق یا باطل ،استقلال یا وابستگی و اسلام نبا
محمّدی (ص) یا اسلام امریکایی را شامل میشود واینراامام راحلمان (رض)بارها مورد
تاکید قرار داده اند که نمونه هایی از آن درمطلب(حقوق بشر درکدام اسلام
…)پیرامون کنفرانس به اصطلاح اسلامی ذکر شد.برداشت ما اسن است که امام فقیدمان
(ره)عقیده داشتند این فاصله را نمی توان به وسیله (دیپلماسی) پر کدر بلکه انقلاب
اسلامیباید دائما دستور کاراصی خود را که نجات انسانهای مستضعف ومسلمان جهالن
ازچنگال ابر قدرتها ومزدوران آنها می بشد مورد تأکید رار دهد و فارغ از دیپلماسی
حاکم برجهان درصدد تحقق فقه عملی اسلام برآید و روشها وبرخوردهای متناسب با اسلام
ناب محمدی (ص) را مقابله جریانات ضد اسلام درپیش گیرد که (و ماذا بعد الحق الا
الضلال) آنگونه که امام خمینی (ره)درمرد حکم عدام سلمان رشدی و دربارۀ آ ن
فرمودند: (…ترس من اینست که تحلیلگران امروز ده سال دیگر برکرسی قضاوت بنشینند و
بگویند که باید دید فتوای اسلامی وحکم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول وقوانین
دیپلماسی بده است یا خیر؟! و نتیجه گیری کنند که جون بیان حکم خدا،آثار  و تبعاتی داشته است  و بازار مشترک وکشورهای غربی علیه ما موضع
گرفته اند پس باید خامی نکنیم و از کنا راهانت کنندگان به مقام مقدس پیامبر واسلام
و مکتب بگذریم. خلاصۀ کلام اینکه ما باید بدون توجّه به غرب حیله گر وشرق
متجاوز   فارغ ا زدیپلماسی حاکم برجهان
درصدد تحقق فقه عملی اسلام برآئیم  و الّا
مادامی که فقه درکتابها و سینۀ علما مستور بماند ضرری متوجّه جهانخواران نیست…)

(3/12/67(

دیپلماسی یامعیارهای امام کدامیک؟

تأسف عمیق ما از اینست که جوابیۀ وزارت امور خارجه درآنجا که به نقطۀ تضاد و
افتراق مابین رهنمودها وفرامین الهی سیاسی حضرت امام خمینی (ره) بابرخی اصول
دیپلماسی مثلا (مقبولیت سازمان کنفرانس با اصطلاح اسلامی از نظربین المللی  ) ـ مجددا رجوع شد به جوابیۀ وزارت خارج ـ
میرسد بدون توجّه به آن هشدارهای واضح امام(ره) درمورد کانامۀ سیاو ننگین این
کنفرانس،برخورد با سازمان کنفرانس به اصطلاح اسلامی راباکنایه ای بلیغ تر ازتصریح
(غیر واقع بینانه ) میخواند آیا می توان اینگونه برخورد با مواضع امام(ره) را دید
واعتراضنکرد؟اگر مردود دانستن کنفرانس باصطلاح اسلامی تجلیل نویسنده ای دریک مجلّه
بودگذشتن از اعتراض منصفانه نسبتبه آن هیچ اشکالی ایجاد نمی کرد ومی گفتیم آن یک
نظر بوده واینهم یکنظر، آن نظر می گوید که :سازمان کنفرانس به اصطلاح اسلامی
تشکیلاتی است وابسته به بلوکغرب وتمامی حرکات واقداماتش منطبق باخواست قدرتهای
غربی خصوصاشیطان بزرگ می باشد و شرکت و حضو رما دران مهر تأییدی برقبول کردن
اسلامی بودن آن تلقّی شده وچهرۀ انقلاب اسلامی را درنزد ملل محروم مستضعف و مسمان
عام مشوّه می نماید). این نظر می کوید هک :جدای اغزماهیّت وسوابق سازمان کنفرانس
اسلامی و دریک  دید واقع بینانه ،این
سازمان درحال حاضر یک سازمان معتبر بین المللی است…و ایران ازسال 1350درآنعضویت
داشت هاست و پس ازانقلاب اسلامی نیز با نظرمساعد مجلس شورای اسلامی به عضویت خود
دراین سازمان ادامه داده و در اجلاسهای 
مختلف آن شرکت نموده است ).این دو نظر و دو دیدگاه راجع هب سازمان کنفرانس
به اصطلاح اسلامی است،ما باید کدامیک را انتخاب نمائیم و به عنوان طریق صحیج
درسیاست خارجی اعمال نمائیم ؟ شرکت را با عدم شرکت؟ ما مدعی هستیم با دلایل بیّن و
روشنی که از امام(ره)قبلا ذکر نموده ایم و نمونه ای دیگر را نیز ذیلامی آوریم حضور
و شرکت درسازمان کنفرانس باصطلاح اسلامی و دیگر جلسات و تشکیلاتی که نام  اسلام را یدک می کنند و منظور و هدفی جزترویج
اسلام آمریکایی ندارند روانیست و این را از پیامها و بیانات  امام (ره) استنباط  میتوان نمود. فریادهای مظلومانۀ خمینی کبیر
(رحمة الله علیه) را در خون نامۀ پذیرش قطعنامه ،که به پیام استقامت شهرت یافت در
29/4/67اشاره ای آشکار دراین ارتباط دارد ایشان درآن پیام تاریخی فرمودند:

(…کشتار زائران خانۀ خدا توطئه ای برای حفظ سیاستهای استکبارو جلوگیری ا
زنفوذ اسلام ناب محمّدی صلّی الله علیه و آله و سلم است و کارنامۀ سیاه و ننگین
حاکمان بی درد کشورهای اسلامی حکایت از افزودن درد و مصیبت برپیکر نیمه جان اسلام
و مسلمین دارد.پیامبر اسلام نیازی به مساجد اشرافی و مناره های تزئیناتی ندار د
پیامبراسلام دنبال محد و عظمت پیروان خود بوده است که متأسفانه باسیاستهای غلط
حاکمان دستنشانده به خاک مذلت نشسته اند …مگر مسلمانان نمی بینند که امروز مراکز
وهابیّت درجهان به کانونهای فتنه و جاسوسی مبدّل شده اند که ازیکطرف اسلام
اشرافیّت ،اسلام ابو سفیان،اسلام ملاهای کثیف درباری،اسلام پول و زور،اسلام فریب
وسازش و اسارت ،اسلام حاکمیّت سرمایه وسرمایه داران بر مظلومین و پابرهنه ها و
دریک کلام اسلام آمریکایی ا رترویج  می
کنند و از طرف دیگر سر برآستان سرور خویش امریکایی را ترویج می کنند و از طرفدیگر
سر برآستان سرور خویش امریکای جهانخوا رمیگذارند؟مسلما نمی دانند این درد را به
کجا ببرند که آل سعود و خادم الحرمین به اسرائیل اطمینان میدهد که ما اسلحه خودمان
را علیه شما به کارنمیبریم و برای اثبات حرف خد با ایران قطع رابطه م یکنند.واقعا
چقدر با ید رابطۀ سران کشورهای اسلامی با صهیونیستها گرم وصمیمی شود نادر کنفرانس
سران کشورهای اسلامی مبارزۀ صوری و ظاهری هم با اسرائیل از دستور کار آنان و جلسات
آنان خارج شود.اگر اینها یک جو غیرت و حمیّت اسلامی و غربی داشتند حاضر به یک چنین
معاملۀ کثیف سیاسی و خود فروشی و وطن فروشی نمی شدند.آیا این حرکات برای جهان
اسلام شرم آورنیست وتماشاچی شدن گناه و جرم نمی باشد؟آیا از مسلمانان کسی نیست تا
بپاخیزد و این همه ننگ و عار را تحمّل نکند؟راستی ما باید بنشینیم تا سران کشورهای
اسلامی ،احساسات یک میلیارد مسلمان را نادیده بگیرند و صحّه برآنهمه فجایع صهیونیستها
بگذارند و دوباره مصر و امثال آنرا به صحنه بیاورند؟!…

براساس این اعلام موضع آشکار، حضور و شرکت درچنین کنفرانسی چه حکمی دارد؟ از
دیدگاه حضرت امام هرگونه مصوبۀ سازمانهای 
وابسته به استکبار جهانی همچون سازمان کنفرانس به اصطلاح اسلامی ،شورای
همکاری خلیج فارس و… درنزد ملتهای آزاده و مسلمان جهان(که باید مخاطبین اصلی ما
درسیاست خارجی محسوب شوند)نه تنها هیچگونه اعتباری نداشته و پشیزی ارزش برای آن
نمی توان قائل شد بلکه مخالفت و ضدیّت با آن را فریضه میدانند.و اقعیت موجود هم
حکایت ازمنفور بودن سران این کشورها دربین مردمشان دارد پس این چه دید غیر واقع
بینانه ایاست که دربعضی برادران ما دروزارت امور خارجه وجود دارد؟! که وقتی با
استناد به فرامین امام(ره)گفته می شود نقش حضور درچنین سازمانهای وابسته ای که
مروّج اسلام امریکایی هستند غلط است.پاسخ می شنویم که (حضورما دراین کنفرانسها
باعث غنی شدن مصوّبات و موافقت آنها با برخی مواضع و خواستهای ما خواهد شد)! خلاصۀ
کلام اینکه باید درسیاست خارجی به(خلاصۀ کلام) امام عزیزمان 0ره) عمل نمائیم(خلاصۀ
کلام اینکه نباید فارغ ازدیپلماسی حاکم…پیام استقامت) و مرعوب دیپلماسی ساخته
شده قدرتهای جاهنی نشویم که این راه نجات و صراط مستقیم الهی است .دیپلماسی اما
م(ره)نیزخاص خود ایشان است مثلاموردی را که بارها تذکر داده اند دربازه سیاست
خارجی چنین است: (من بارها می گویم.همه مسئولان نظام ومردم ایران باید بدانند که
غرب و شرق تا شما ار از هویت اسلامی تان به خیال خام خودشان بیرون نبرند آرام
نخواهند نشست.نه ازارتباط با متجاوزان خشنود شوید و نه از قطع ارتباط با آنان
رنجور. همیشه با بصیرت و باچشمانی باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید
که اگر آرام گذارید لحظه ای آرامتان نمی گذارند…) (از آخرین پیامهای امام خمینی
(ره) 2/1/68)

درپایان از انجاکه جملاتی ازوصیّت نامۀ سیاسی الهی امام خمینی راحلمان (رض)
درجوابیّه ادارۀ کل ّاطلاعات ومطبوعات وزارت خارجه به صورتی ناقص  تنها از یک بُعد مورد استاد قرار گرفته است
جملاتی را ازآن وصیّت نامه نورانی به منظور تکمیل آن مطلب با این امید ذکر
مینمائیم که این برادران برنامه های خود را جهت تحقق این وصایا منطبق با دیدگاه
امام عزیز(ره) قرار دهند انشاء الله تعالی : (…وصیت من به بهمه مسلمانان و
مستضعفان جهان این است که شماها نباید بنشینید و منتظر آن باشید که حکام و دست
اندرکاران کشورتان یا قدرتهای خارجی بیایند و برای شما استقلال  وآزادی را تحفه بیاورند .ماو شماها لااقل دراین
صد سال اخیر که به تدریج پای قدرتهای بزرگ جهانخوار به همه کشورهای اسلامی وسایر
کشورهای کوچک بازشده است.مشاهده کردیم یا تاریخهای صحیح بای ما بازگو کردند که
هیچیک ا زدول حاکم براین کشورها درفکرآزادی و استقلال و رفاه ملّتهای خود نبوده و
نیتنتد بلکه اکثریت قریب به اتّفاق آنان با خود به ستمگری و اختناق ملّت خود
پرداخته وهرچه کرده اند برای منافع شخصی یا گروهی نبوده یابرای رفاه قشرمرفّه
وعیّاش به کار گرفته اند و با آنکه دست نشاندگان

قدرتهای بزرگ بوده اند که برای وابسته کردن کشورها وملّتها هرچه توان داشته
اند به کار گرفته و با حیله های مختلف کشورها را بازاری برای شرق وغرب درست
کرده  ومنافع آنان را تأمین نموده اند و
ملّتها را عقب مانده و مصرفی بار آوردند و اکنون نیز با این نقشه درحرکتند. و شما
ای مستضعفان جهان و ای کشورهای اسلامی و مسمانان جهان بپاخیزید و حق را با چنگ و
دندان بگیرید و از هیاهوی تبلیغاتی ابر قدرتها و عمّال سرسپردۀ آنان نترسید و
حکّام جنایتکار که دسترنج شما را به دشمنان شما 
و اسلام عزیز تسلیم می کنند ،ا زکشورخود برانید و خود و طبقات خدمتگزار
متعهدزمام امور را بدست گیرید وهمه درزیر پرچم پر افتخار اسلام مجتمع و یا دشمنان
اسلام و محرومان جهان به دفاع برخیزید وبه سوی یک دولت اسلامی یا جمهوریهای آزاد
ومستقل به پیش روید که با تحقق آن همۀ مستکبران جهان رابه جای خود خواهید نشاند و
همۀ مستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهید رساند به امید آن رور که خداوند
تعالی وعده فرموده است…) (السلام علی من اتبع الهدی)