امام خمینی ثابت و استوار

امام خميني ثابت و استوار از آغاز تا پايان

ليبرال‌ها

* اگر کسي توجه کند به مسائلي که در اين اواخر پيش آوردند، در روزنامه‌هاي
مختلفي پيش آوردند، يک جريان در کار است که انسان را از اين معنا مي‌ترساند که
بخواهد بطور خزنده اين کشور را باز هل بدهد به طرف آمريکا… آن وقت آمدند آقايان
پيش ما همين آقاي بازرگانان و رفقايش و گفتند: ما خيال داريم که اين مجلس(مجلس
خبرگان) را منحلش کنيم. من گفتم: شما چه کاره هستيد اصلش که مي‌خواهيد اين کار را
بکنيد؟ شما چه سمتي داريد که بتوانيد مجلس منحل کنيد؟ پا شويد برويد سراغ کارتان.
وقتي ديدند محکم است مسأله، کنار رفتند. مسأله انحلال مجلس خبرگان روي اين زمينه
بود… که ديدند مجلس خبرگان يک مجلس اسلامي، شد، يک مجلسي شد که اکثرش از علما
هستند. اينها از آنها مي‌ترسند.

24/3/60

* اين شهادت(هفتم تير) اسباب اين شد که همه با هم منسجم بشوند. اين اسباب
اين شد که مشت اين ادعا کن‌ها که ما براي آزادي و براي کذا مي‌خواهيم زحمت بکشيم و
بايد اين ملت آزاد باشد و کذا، مشت اينها باز شد که اينها از چه سنخ آزادي مي‌خواهند.
آزادي انفجار، اينها مي‌خواهند. اينها مي‌خواستند که اين منفاقين آزاد بيايند توي
مردم و بعد از يک سال ديگر بسياري از جوانهاي ما را منحرف کنند آزادانه و بسياري
از کارهائي که مي‌خواهند زير جلي انجام بدهند، آزادانه انجام بدهند…

(13/4/60)

* ملت عظيم الشأن ايران… لازم است مراقبت کنند و نگذارند دستهاي پليد
شيطاني و عمال سرسپرده استکبار جهاني در صفوف مقدس آنان وارد شده و به تفرقه افکني
قيام کنند. و هر وقت از اشخاص يا گروه‌هائي يک چنين خيانتهايي مشاهده کردند، بدون
وقفه و در اسرع اوقات در صدد جلوگيري برآيند و به مسئولين کشور اطلاع دهند و آنان
را معرفي نمايند و اين امر براي همه ملت اهميت دارد.

22/11/61

* اميدوارم آنها که امروز به فکر توطئه هستند، روزي چهره‌هايشان براي مردم
شناخته شود.

30/5/62

* در موضوع نهضت به اصطلاح آزادي مسائل فراواني است که بررسي آن محتاج
بوقت زيادي است. آنچه بايد اجمالا گفت آن است که پرونده اين نهضت و همين طور عمل
کردن آن در دولت موقت اول انقلاب شهادت مي‌دهد که نهضت باصطلاح آزادي طرفدار جدي
وابستگي کشور ايران به آمريکا است و در اين باره از هيچ کوششي فروگذار نکرده است و
حمل به صحت اگر داشته باشد آن است که شايد امريکاي جهانخوار را که هر چه بدبختي
ملت مظلوم ايران و ساير ملتهاي تحت سلطه او دارند از ستمکاري اوست بهتر از شوروي
ملحد مي‌دانند و اين از اشتباهات آنها است. در هر صورت به حسب اين پرونده‌هاي قطور
و نيز ملاقاتهاي مکرر اعضاء نهضت چه در منازل خودشان و چه در سفارت آمريکا و به
حسب آنچه من مشاهده کردم از انحرافات آنها اگر خداي متعال عنايت نفرموده بود و
مدتي در حکومت موقت باقي مانده بودند ملتهاي مظلوم بويژه ملت عزيز ما اکنون در زير
چنگاه آمريکا و مستشاران او دست و پا مي‌زدند و اسلام عزيز چنان سيلي از اين
ستمکاران مي‌خورد که قرنها سر بلند نمي‌کرند و به حسب امور بسيار ديگ نهضت باصطلاح
آزادي صلاحيت براي هيچ امري از امور دولتي يا قانوگزاري يا قضائي را ندارند و ضرر
آنها به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با اين حربه جوانان عزيز ما را منحرف
خواهند کرد و نيز با دخالت بي‌مورد در تفسير قرآن کريم و احاديث شريفه و تاويلهاي
جاهلانه موجب فساد عظيم ممکن است شوند از ضرر گروهکهاي ديگر حتي منافقين اين
فرزندان عزيز مهندس بازرگان بيشتر و بالاتر است. نهضت آزادي و افراد آن از اسلام
اطلاعي ندارند و با فقه اسلامي آشنا نيستند از اين جهت گفتارها و نوشتارهاي آنها
که منتشر کرده‌اند مستلم آن است که دستورات حضرت مولي الموالي اميرالمؤمنين را در
نصب ولات و اجراء تعزيرات حکومتي که گاهي بر خلاف احکام اوليه و ثانويه اسلام است
بر خلاف اسلام دانسته و آن بزرگوار را نعوذ بالله تخطئه بلکه مرتد بدانند و يا
آنکه همه اين امور را از وحي الهي بدانند که آنهم بر خلاف ضرورت اسلام است، نتيجه
آنکه نهضت باصطلاح آزادي و افراد آن چون موجب گمراهي بسياري از کساني که بي‌اطلاع
از مقاصد شوم آنان هستند مي‌گردند بايد با آنها برخورد قاطعانه شود و نبايد رسميت
داشته باشند.